جمع بندی خدا حاکم و عادل است؛ پس چرا نمی توانم خدمت امام زمانم برسم؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا حاکم و عادل است؛ پس چرا نمی توانم خدمت امام زمانم برسم؟

[="Arial"][="Black"]سلام
خداوند که عادل هستند چرا .....
بنده چه گناهی کردم که تو اخر الزمان به دنیا امدم؟؟؟
چه گناهی کردم که نمیتونم برم پیش امامم در اغوششان بگیرم؟؟؟
چه گناهی کردم امام ندارم؟؟؟؟
چرا خداوند جوابمون را نمیدهند؟؟؟
چه گناهی کردم که نمیتونم برم پیش امام ازشون علم یاد بگیرم؟؟؟
چرا....؟؟؟
چرا؟؟؟
[/][/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صادق

لبیک;504348 نوشت:
سلام
خداوند که عادل هستند چرا .....
بنده چه گناهی کردم که تو اخر الزمان به دنیا امدم؟؟؟
چه گناهی کردم که نمیتونم برم پیش امامم در اغوششان بگیرم؟؟؟
چه گناهی کردم امام ندارم؟؟؟؟
چرا خداوند جوابمون را نمیدهند؟؟؟
چه گناهی کردم که نمیتونم برم پیش امام ازشون علم یاد بگیرم؟؟؟
چرا....؟؟؟
چرا؟؟؟

باسلام وتشکر از شما :Gol::Gol:
در ابتدا باید گفت زمین هیچ گاه از حجت الهی و وجود امام خالی نخواهد بود؛ در عین حال چنین امامی امروز از نظرها غایب است . حکمت و فلسفه آن نیز بیشتر مربوط به خود ما انسان ها است، نه آن حضرت ولی در عین حال این رسالت و مسئولیت به دست مبارک ایشان انجام می پذیرد تا راه حق و مسیر درست هدایت از دسترس توده مردم دور نماند. اما سایر انحرافات و مفاسد لازمه زندگی دنیا و آزمون های آن هستند که باید با کمک گرفتن از عقل وخرد وتعالیم انبیا وائمه از آنها محفوظ بمانیم. چون اگر انبیا بودند، ما را وادار به عمل بر مسیر درست نمی کردند. باز ما بودیم واختیارمان. اکنون نیز اگر انبیا نیستند، تعالیم روح بخش آنها و نیز کلام خدا بهترین هدایتگر و نگهدارنده ماست.
چه این که نباید تصور شود که مسئولیت امام و رهبری جامعه بعد از پیامبر تنها بیان احکام بوده، بلکه امامت مقامی الهی است که غیر از رهبری ظاهری مردم، مسئولیت رهبری معنوی و باطنی را نیز به عهده دارد.
مفسر حکیم علامه طباطبایی در این باره بیان ژرفی دارد: امام چنان که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنماست ، همچنان در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می‌کند. (1)
اگر معنای امامت روشن گردد ، معلوم خواهد شد که وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست. امام همچنان که وظیفه راهنمایی ظاهري مردم را به عهده دارد، ولایت و رهبری باطنی اعمال را به عهده دارد. او است که حیات معنوی مردم را تنظیم می‌کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد.
حضور او در میان مردم و تربیت شاگردان و در زندان و یا در غیبت بودن‌شان در این باب تأثیری ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها مستور است و یا مردم به او دسترسی ندارد. (2)
از این تحلیل حکیمانه معلوم می‌شود که با توجه به مسئولیت ظاهری و باطنی امام در همه شرایط، چه مردم با امام ارتباط داشته باشند و چه زمینه چنین ارتباطی به هر دلیل وجود نداشته باشد، بعد از پیامبر برای جامعه بشری، انسان معصومی به نام امام وجودش لازم و ضروری است.
امیر مؤمنان (ع) در این باره بیان زیبا و عمیقی دارد:
«ألاَ أنّ آل محمّد (ص) کمثل نجوم السماء إذا هَوى نجمٌ طلعَ نجمٌ، فکأنّکم قد تکاملت مِن الله فیکم الصنائع وآتاکم ما کنتم تأملون؛ (3) آگاه باشید، آل محمد همانند ستارگان آسمانند که هر گاه یکی از آن ها غروب کند، ستاره‌ای دیگر طلوع می‌کند. گویا می‌بینم در پرتوی خاندان پیامبر نعمت‌های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید، رسیده‌اید».
این کلام حضرت گویای اسراری فراوان است که حقایق بسیاری را روشن می‌سازد.
گرچه اکثریت مردم از رویت خورشید امامت در عصر غیبت بی نصیب اند، ولي رویت امام معصوم در زمان غیبت نیز نصیب عالم و آدم می شود، زیرا اولا براي برخی از خواص و ياران حضرت دیدن و راهنمایی حضرت ممکن است.
بر اساس کلیاتی که در آموزه های دینی آمده، بسیار بعید است که حضرت مهدی که غایب و حسب ظاهر از دسترس ما دور است، برای رفع گرفتاری‌های ما دعا و توجهی نفرماید. ممکن است بسیاری از امور ما به برکت دعا و توجه حضرت صاحب برطرف گردد، ولی ما متوجه نشویم، چه این که در برخی دعاها تصریح گردیده که حضرت واسطه فیض در عالم است. هر چه در افاضات الهی نصیب عالم و آدم می شود، به برکت وجود اوست. فرمود:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء ؛ (5)
حجت الهی که جانشین دوازدهم است، قائم منتظر مهدی است. چشم امید عالم به اوست. دنیا به بقای او باقی است. به برکت او به خلق روزی می‌رسد، زمین و آسمان به وجودش برقرار است».
از این گونه آموزه‌ها به دست می آید که نه تنها رفع گرفتاری‌ها بلکه همه حقایق و فیوضات مادی و معنوی که نصیب عالم و‌ آدم می‌شود، به برکت وجود حضرت مهدی است. همگان طفیل وجود او هستند. او واسطه فیض خدا بر عالم و آدم است، گر چه ممکن است خود آدمیان و عالمیان متوجه این حقیقت نشوند و آن را درک نكنند. پس از این نظر هرگز ظلمی بر ما نرفته است و ما هم اکنون از فیض وجود مبارک امام معصوم بهره مند هستیم.
در زمان غیبت گرچه فقهای جامع الشرایط و عادل به عنوان نایب عام امام ، حسب ظاهر عهده دار بیان احکام دین خدايند، ولی مسئول دین خدا امام معصوم است. در واقع سر پرست دین اوست؛ لازم به یاد آوری است که نباید از نظر دور داشت که در زمان پیشین نیز همه مردم در همه حال به امام دست رسی نداشتند زیرا برخی در مناطق دور دست بودند. عده ی بدلیل حکمت جور جرات ارتباط با امام را نداشتند. چه این بعض از ائمه مثل امام کاظم ع بشتر وقت در چندان بودند و یا در شرایطی قرار داشتند که همگان به راحتی به او دست رسی نداشت وعوامل متعدد دیگر سبب شده بود که همه مردم در شرایط به امام دست رسی نداشته باشند.
در باره فراز دوم پرسش باید گفت: رنج ها، ناملایمات، ناگواری های فردی، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و مانند آن که در عصر نبود امام بر مومن وارد می شود، خداوند در قیامت آن را جبران می کند و به آنان پاداش می دهد. بنا بر این کسانی که در عصر غیبت حضرت مهدی به دلیل ایمان و پیروی از اهل بیت(ع)گرفتار مشکلات در زندگی شده و یا دچار موانع رشد علمی و فرهنگی می شوند و زمینه تکامل و ترقی در ساحات گوناگون زندگی از دست آنها گرفته می شود و یا به دست­شان نمی آید، خدا کاستی های آنان را به طور کامل جبران می کند و به آنها عوض و پاداش مضاعف می­دهد. مثلا شیعه­ای در سر زمین کفر و یا مخالفان اهل بیت(ع) نظیر عربستان زندگی می کند و چاره ای جز زندگی در آن جامعه هم ندارد، راه مهاجرت بر سر زمین ایمان و شیعی بر وی بسته است، اگر از این ناحیه گرفتار نابسامانی در امور زندگی بشود، خداوند جبران می کند.
چه بسا برخی به دلیل ایمان و شیعه بودن بلکه به دلیل امود دیگر دچار مشکل می شود ، مثلا تنبلی و کم کاری می کند، با انگیزه های مادی و نفسانی خود را در شرایطی قرار می دهد که نمی تواند رشد کند و یا زمینه های شکوفای استعدادها را در خود ضایع می کند .این گونه امور ربطی به مسایل مذهبی و ایمانی ندارد. باید انسان با ایمان بکوشد که موانع را از سر راه شکوفایی استعدادهای خود بردارند.
خداوند کمبودها و بی عدالتی های را که از سوی حاکمان جور بر شیعیان و مؤمنان در طول تاریخ تحمیل شده است، از دو طریق جبران می کند:
یکی از طریق دادن عوض به ستمدیدگان،
دیگر از طریق کیفر دادن به ستمگرانی که باعث سلب آسایش و حقوق ستمدیدگان گردیده اند. وبالاخره باید توجه داشت گر چه برخی فیوضات وجود امام زمان تنها نصیب کسانی می شوند که زمان حضور حضرت را درک نمایند، ولی بسیاری از برکات وجودی حضرت همواره در زمان غیبت نصیب همگان می‌شود . تنها اختصاص به افراد اندک زمان حضور ندارد. خداوند در برابرانتظار مردم مومن پاداش های بسیاری به آنان می دهد تا از این نظر آنچه از محرومیت های آنان از درک فیض زمان ظهور نرسیده است، جبران شود. مثلا در روایتی آمده: هر کس منتظر باشد،مانند شخصی است که در راه خدا در خون خود غوطه ور باشد .(5)
نیز فرمود: برترین اعمال امت من انتظار فرج است. (6)

اما در باره این چرا خدا جواب نمی دهد ؟
باید گفت بر خلاف تصور تان خداوند همواره به خواست‌ها و نیازهای بندگان خود جواب مثبت می‌دهد. هیچ دستی را خالی برنمی‌گرداند؛ چون کریم‌تر از آن است که دستی را که به سوی او دراز شده، ناامید برگرداند. از این رو، در روایتی از امام صادق (ع) آمده:
«ما أبرز عبدٌ یده إلى الله العزیز الجبّار إلاّ استحیا الله عزّوجل أن یردّها صفراً حتى یجعل فیها من فضل رحمته ما یشاء، فإذا دعا أحدکم فلا یردّ حتى یمسح على وجهه و رأسه؛ (7)
هیچ بنده‌ای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبران کننده دراز نمی‌کند، مگر این که خداوند حیا می‌کند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که می‌خواهد در آن نگذارد. پس هر گاه دعا نمودید، دست خود را به سر و صورت خود بکشید».
هیچ دعای بنده ای بی پاسخ نمی ماند. همین که دعا می کنیم، نشان می دهد که خدا ما را پذیرفته است.
نکته بسیار زیبا و شنیدنی در این باب، سخن مولوی است:
آن یکی الله می‏گفتی شبی :Gol:تا که شیرین می‏شد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیارگو :Gol: این همه الله را لبیک کو؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت :Gol:چند الله می زنی با روی سخت
‏او شکسته دل شد و بنهاد سر :Gol:دید در خواب او خضر اندر خضر
گفت: هین از ذکر چون وامانده ‏ای :Gol:چون پشیمانی از آن کش خوانده‏ای
گفت: لبیکم نمی‏ آید جواب :Gol:زآن همی ترسم که باشم رد باب
گفت: آن الله تو لبیک ماست :Gol:و آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
‏ترس و عشق تو کمند لطف ماست :Gol:زیر هر یا رب تو لبیک هاست (8)
بیان نغز مولوی که در واقع الهام گرفته از آموزه های وحیانی است، می رساند که خداوند همیشه مجیب مطلق است و ناله و دعای بنده، در واقع، لبیک خدا است و زیر هر الله گفتن او، هزاران لبیک الهی نهفته است.

پی‌نوشت‌ها:
1. سید محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام،نشر دار الکتب الاسلا میه ، تهران ، 1348 ش . ص 122.
2. همان، ص 152.
3. نهج البلاغه نشر موسسه امیر المومنین،قم، 1375 ش، خطبه 100، ص49.
4. میرزا محمد تنکابنی، قصص العلما،نشر کتاب فروشی علمیه اسلامیه، تهران، بی تا. ص 399.
5. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان نشر بلاغت ، قم .، ص 155،
6. صدوق الخصال،موسسه نشر اسلامی قم1403 ق،ج 2،ص16 ،
7. المعجم احادیث نبوی، نشر بریل لیدن_1967 میلادی،ج 6،ص 481
8. ابن فهد حلی، عدة الداعى، دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق، ص 97.
9. مولوی جلال الدین بلخی، مثنوی معنوی، اقبال، تهران، 1377 ش، دفتر سوم، ص 355.

[="Arial"][="Black"]سلام بنده هم میدانم که خداوند پاسخ میدهند ولی منظور بنده این است که نه نشنه ای از ظهور نه نشانه ای از امام نه نشانی در خواب نه نشانی....[/]

لبیک;504860 نوشت:
سلام بنده هم میدانم که خداوند پاسخ میدهند ولی منظور بنده این است که نه نشنه ای از ظهور نه نشانه ای از امام نه نشانی در خواب نه نشانی....

باسلام وتشکر از شما که برای درک عمیق تر از این مسله مجددا پرسی را مطرح نموده اید .
بر خلاف تصور شما نشانه های بسیاری از مسله در اختیار است ولی ممکن است مورد توجه نباشد در ابتدا باید به کلام نورانی خود آقا دقت نماید که فرمود :
« فانا نحیط علمنا بأبنائکم و لا یعزب عنّا شی من اخبارکم،‌و معرفتنا بالزلل الذی اصابکم؛ (1)
به اخبار شما علم داریم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از لغزش و کاستی های عملکرد شما آگاه هستیم. چیزی بر ما پوشیده نمی ماند».
دوم: در این نکته مجددا دقت کنید نیاز انسان به امام معصوم (ع) در ساحت امامت و هدایت باطنی اعمال اوست . امام همچنان که نسبت به ظاهر اعمال بشر پیشوا و راهنماست ، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می‌کند.
بسیار اتفاق می‌افتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند ، در حالی که به گفته خود عامل نباشد، ولی هرگز در انبیا و امامان معصوم (ع) که هدایت و رهبری‌شان به امر خداست، این حالت تحقق پیدا نمی‌کند. ایشان به راهی که هدایت می‌کنند و رهبری آن را بر عهده دارند، خود نیز عامل‌اند. به سوی حیات معنوی می‌باشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند ،هدایت دیگران را به دست او نمی‌سپارد . هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست.
بنابراین امام معصوم که نه تنها در ساحت ظاهر بلکه در ساحت باطنی و حیات معنوی نیز رهبر بشر است و حقایق اعمال با رهبری او سیر می‌کند، انسان به وجود چنین فرد معصوم و هدایتگر نیاز مبرم دارد، زیرا ولایت و رهبری باطنی اعمال بر عهده اوست . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این گونه امور تفاوتی ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها پوشيده است. (2)
سوم: امام معصوم نه تنها برای آدمیان در ساحت تشریعی و اموری نظیر هدایت ظاهری و باطنی که به تفصیل بیان شد، مورد نیاز است ،بلکه وجودش در نظام آفرینش لازم است و عالم و آدم به او نیازمندند، از این رو در آموزه‌های دینی در این باب آمده:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظه‌ای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا می‌کند ».
بر اساس این گونه روایات که تعدادشان زیاد است(5) به دست می‌آید که نیاز عالم و آدم به وجود امام از نیاز آن ها به هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا تنها موجودات زنده از حیات ساقط می‌گردند، ولی با نبود امام عالم از هستی ساقط می‌شود.
از این رو در برخی دعاها درباره وجود مقدس حضرت مهدی آمده:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء؛(6)
سپس حجت جانشین، قائم منتظر مهدی که امید جهانیان به اوست، آن که عالم به برکت فیض وجود او باقی است . در پرتوی وجود او مردم روزی می خورند. آسمان و زمین استوار و برقرار است».
بنابراین از هر نظر انسان نیازمند امام است . بدون امام نظام هستی در هر دو ساحت تکوین و تشریع دچار مشکل است ،بلکه از هم فرو خواهد پاشید این ها همه از نشانه های اوست .

پی‌نوشت‌ها:
1. بحارالانوار، ج 53،ص 175، نشر دارالاحیاء لثرات العربی ،‌بیروت ، 1403 ق.
2. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام، ص 119 تا 152، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش.
3. کافی ج 1، ص 179، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق.
4. همان .
5. همان .
6.مفاتیح الجنان، ص 156.

[quote=لبیک;504860]سلام بنده هم میدانم که خداوند پاسخ میدهند ولی منظور بنده این است که نه نشنه ای از ظهور نه نشانه ای از امام نه نشانی در خواب نه نشانی....سلام بزرگوار خوشا به سعادتتون بابت دل امام زمانیتون
اما خداوند که بی عدالت نیست اجر مسلمان بودن شما وشیعه بودنتون مطمئنا بیشتر از زمانی هست که مردم درحضور ائمه بودند
حدیث داریم ازپیامبر که میفرمایند بهترین مردم درایمان مردم آخرالزمان هستند که از روی دست خط کاغذی که منظورشون قرآن هست ایمان میارن
البته متن دقیقشو یادم نیست ولی درهمین مضمونه

لبیک;504348 نوشت:
سلام
خداوند که عادل هستند چرا .....
بنده چه گناهی کردم که تو اخر الزمان به دنیا امدم؟؟؟
چه گناهی کردم که نمیتونم برم پیش امامم در اغوششان بگیرم؟؟؟
چه گناهی کردم امام ندارم؟؟؟؟
چرا خداوند جوابمون را نمیدهند؟؟؟
چه گناهی کردم که نمیتونم برم پیش امام ازشون علم یاد بگیرم؟؟؟
چرا....؟؟؟
چرا؟؟؟

سلام علیکم مؤمن،
کوچک که بودم، مثلاً دبستانی یا راهنمایی نمیدانم، به هر حال کوچک، داستان‌های انبیاء و ... را که می‌خواندم یا می‌شنیدم مدام افسوس می‌خوردم که چرا ما در آن زمان‌های گذشته به دنیا نیامدیم که در معیت بهترین بندگان خدا باشیم، ما هم از نزدیکان ایشان و از صحابه‌ی ایشان باشیم و ...؟ که الآن دیگر نبوت تمام شده و پیامبری نخواهد آمد. بعدها که بزرگتر شدم و جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام نسبت به انبیاء و بعد جایگاه امام زمان علیه‌السلام در میان ائمه علیهم‌السلام را متوجه شدم و اینکه چقدر تمامی آن انبیاء و اهل بیت علیهم‌السلام دوست داشتند در زمان حضرت قائم علیه‌السلام زندگی کنند ناگهان بر بزرگی این نعمت خداوند برخودم بسیار خرسند و راضی شدم. فکرش را بکنید ما بتوانیم با کمک کردن به امام غریبمان کاری کنم که انبیاء عظام الهی آرزویش را داشتند، فکر کنید که دشمنان اهل بیت علیهم‌آلسلام به دست ما کشته شوند (ان شاء الله در فتح بیت‌المقدس و با نابود کردن اسرائیل) و زمین به دست ما به صالحین به ارث برسد، فکر کنید که مقدمات انتقام خون امام شهیدمانن علیه‌السلام توسط ما فراهم شود، فکر کنید که مقدمات حکومت صالحین به دست ما میسر شود، فکر کنید که در این دوره می‌توانیم کاری کنیم که اثربخشی‌اش تا آخر دنیا چقدر زیاد باشد، فقرا از فقر و مظلومان از ظلم و مؤمنین از کفار زورگو نجات یابند ...
بعد افسوس می‌خوردم که اما از دیدن امام زمان علیه‌السلام که بی‌بهره‌ایم چه؟ هرچه نگاه کردم دیدم رد پای حضور ایشان را در هر جای زندگی‌ام می‌توانم ببینم، تنها محرومیتم دیدن روی مبارکشان است و نشستن در محضر پر برکتشان. کنار امام رضا علیه‌السلام که می‌رسیدم همیشه در حال زیارت و عبادات و به جا آوردن اعمال بودم، اما این دفعه‌ی آخر کمی بدون اینکه کاری بکنم فقط نشستم کنار مضجع با سعادتشان و از در حضور ایشان بودن لذت بردم و این بار لذتی بردم که در بارهای قبل نبرده بودم. برای کسب علم هم احادیث پدران امام غریبمان علیهم‌السلام در دست ماست و قرآن که کتاب خداست، اگرچه به پای سر کلاس حضرت نشستن نمی‌رسد ولی خودش هم دریایی است نامتناهی که تا آخر عمرمان بتوانیم از آن استفاده کنیم و نگوییم که تمام آن را مطالعه کردیم و فهمیدیم و بیش از آن را می‌خواهیم.
و در نهایت اینکه در همین زمان هم تشرف خدمت حضرت میسر است، اگر اظطرار دارید با دستورالعمل‌هایی که موجود است و اگر مظطر نیستید با این راه مستقیم که خود را درست کنید تا ما به سراغ شما بیاییم. امام ما چشم خدا و گوش خداوند هستند، او گم نشده است که در فراغش بگرییم و او پیدای عالم است (باران به واسطه‌ی وجود اوست و هر نعمتی به واسطه‌ی اوست که به شما می‌رسد، جهان اصلاً از نور این خاندان است هرکجا را نگاه کنید وجه الله ایشان هستند و بالاتر از ایشان هرچه هست تجلی خداوندی است که ایشان بندگان اویند) و این ما هستیم که گم شده‌ایم. در حدیثی هست که هرجا از حضرت خضر علیه‌السلام یاد کردید به او سلام دهید که او آنجا حاضر است. باورتان می‌شود این در مورد حضرت خضر علیه‌السلام درست باشد اما درباره‌ی عزیز فاطمه سلام‌الله علیهما درست نباشد؟ پس او را یاد کنیم و به او سلام دهیم، غیبتش با حضورش نباید فرق زیادی برای ما کند اگر بندگی خداوند هدف نهایی ما باشد. آنچه اشک آدم را در می‌آورد غربت ان سرور عالمین در میان ماست که مثلاً غربتش باید با حضرت خضر علیه‌السلام التیام یابد، مگر ما نبودیم که آن مرد شریف چندهزارساله برای انس امام در زمین باشند؟

http://www.askdin.com/thread38636.html
جمع بندی _1
سوال : خدا حاکم و عادل است؛ پس چرا نمی توانم خدمت امام زمانم برسم؟

پاسخ :
در ابتدا باید گفت زمین هیچ گاه از حجت الهی و وجود امام خالی نخواهد بود؛ در عین حال چنین امامی امروز از نظرها غایب است . حکمت و فلسفه آن نیز بیشتر مربوط به خود ما انسان ها است، نه آن حضرت ولی در عین حال این رسالت و مسئولیت به دست مبارک ایشان انجام می پذیرد تا راه حق و مسیر درست هدایت از دسترس توده مردم دور نماند. اما سایر انحرافات و مفاسد لازمه زندگی دنیا و آزمون های آن هستند که باید با کمک گرفتن از عقل وخرد وتعالیم انبیا وائمه از آنها محفوظ بمانیم. چون اگر انبیا بودند، ما را وادار به عمل بر مسیر درست نمی کردند. باز ما بودیم واختیارمان. اکنون نیز اگر انبیا نیستند، تعالیم روح بخش آنها و نیز کلام خدا بهترین هدایتگر و نگهدارنده ماست.
چه این که نباید تصور شود که مسئولیت امام و رهبری جامعه بعد از پیامبر تنها بیان احکام بوده، بلکه امامت مقامی الهی است که غیر از رهبری ظاهری مردم، مسئولیت رهبری معنوی و باطنی را نیز به عهده دارد.
مفسر حکیم علامه طباطبایی در این باره بیان ژرفی دارد: امام چنان که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنماست ، همچنان در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می‌کند. (1)
اگر معنای امامت روشن گردد ، معلوم خواهد شد که وظیفه امام تنها بیان صوری معارف و راهنمایی ظاهری مردم نیست. امام همچنان که وظیفه راهنمایی ظاهري مردم را به عهده دارد، ولایت و رهبری باطنی اعمال را به عهده دارد. او است که حیات معنوی مردم را تنظیم می‌کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد.
حضور او در میان مردم و تربیت شاگردان و در زندان و یا در غیبت بودن‌شان در این باب تأثیری ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها مستور است و یا مردم به او دسترسی ندارد. (2)
از این تحلیل حکیمانه معلوم می‌شود که با توجه به مسئولیت ظاهری و باطنی امام در همه شرایط، چه مردم با امام ارتباط داشته باشند و چه زمینه چنین ارتباطی به هر دلیل وجود نداشته باشد، بعد از پیامبر برای جامعه بشری، انسان معصومی به نام امام وجودش لازم و ضروری است.
امیر مؤمنان (ع) در این باره بیان زیبا و عمیقی دارد:
«ألاَ أنّ آل محمّد (ص) کمثل نجوم السماء إذا هَوى نجمٌ طلعَ نجمٌ، فکأنّکم قد تکاملت مِن الله فیکم الصنائع وآتاکم ما کنتم تأملون؛ (3) آگاه باشید، آل محمد همانند ستارگان آسمانند که هر گاه یکی از آن ها غروب کند، ستاره‌ای دیگر طلوع می‌کند. گویا می‌بینم در پرتوی خاندان پیامبر نعمت‌های خدا بر شما تمام شده و شما به آنچه آرزو دارید، رسیده‌اید».
این کلام حضرت گویای اسراری فراوان است که حقایق بسیاری را روشن می‌سازد.
گرچه اکثریت مردم از رویت خورشید امامت در عصر غیبت بی نصیب اند، ولي رویت امام معصوم در زمان غیبت نیز نصیب عالم و آدم می شود، زیرا اولا براي برخی از خواص و ياران حضرت دیدن و راهنمایی حضرت ممکن است.
بر اساس کلیاتی که در آموزه های دینی آمده، بسیار بعید است که حضرت مهدی که غایب و حسب ظاهر از دسترس ما دور است، برای رفع گرفتاری‌های ما دعا و توجهی نفرماید. ممکن است بسیاری از امور ما به برکت دعا و توجه حضرت صاحب برطرف گردد، ولی ما متوجه نشویم، چه این که در برخی دعاها تصریح گردیده که حضرت واسطه فیض در عالم است. هر چه در افاضات الهی نصیب عالم و آدم می شود، به برکت وجود اوست. فرمود:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء ؛ (5)
حجت الهی که جانشین دوازدهم است، قائم منتظر مهدی است. چشم امید عالم به اوست. دنیا به بقای او باقی است. به برکت او به خلق روزی می‌رسد، زمین و آسمان به وجودش برقرار است».
از این گونه آموزه‌ها به دست می آید که نه تنها رفع گرفتاری‌ها بلکه همه حقایق و فیوضات مادی و معنوی که نصیب عالم و‌ آدم می‌شود، به برکت وجود حضرت مهدی است. همگان طفیل وجود او هستند. او واسطه فیض خدا بر عالم و آدم است، گر چه ممکن است خود آدمیان و عالمیان متوجه این حقیقت نشوند و آن را درک نكنند. پس از این نظر هرگز ظلمی بر ما نرفته است و ما هم اکنون از فیض وجود مبارک امام معصوم بهره مند هستیم.
در زمان غیبت گرچه فقهای جامع الشرایط و عادل به عنوان نایب عام امام ، حسب ظاهر عهده دار بیان احکام دین خدايند، ولی مسئول دین خدا امام معصوم است. در واقع سر پرست دین اوست؛ لازم به یاد آوری است که نباید از نظر دور داشت که در زمان پیشین نیز همه مردم در همه حال به امام دست رسی نداشتند زیرا برخی در مناطق دور دست بودند. عده ی بدلیل حکمت جور جرات ارتباط با امام را نداشتند. چه این بعض از ائمه مثل امام کاظم ع بشتر وقت در چندان بودند و یا در شرایطی قرار داشتند که همگان به راحتی به او دست رسی نداشت وعوامل متعدد دیگر سبب شده بود که همه مردم در شرایط به امام دست رسی نداشته باشند.
در باره فراز دوم پرسش باید گفت: رنج ها، ناملایمات، ناگواری های فردی، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی و مانند آن که در عصر نبود امام بر مومن وارد می شود، خداوند در قیامت آن را جبران می کند و به آنان پاداش می دهد. بنا بر این کسانی که در عصر غیبت حضرت مهدی به دلیل ایمان و پیروی از اهل بیت(ع)گرفتار مشکلات در زندگی شده و یا دچار موانع رشد علمی و فرهنگی می شوند و زمینه تکامل و ترقی در ساحات گوناگون زندگی از دست آنها گرفته می شود و یا به دست­شان نمی آید، خدا کاستی های آنان را به طور کامل جبران می کند و به آنها عوض و پاداش مضاعف می­دهد. مثلا شیعه­ای در سر زمین کفر و یا مخالفان اهل بیت(ع) نظیر عربستان زندگی می کند و چاره ای جز زندگی در آن جامعه هم ندارد، راه مهاجرت بر سر زمین ایمان و شیعی بر وی بسته است، اگر از این ناحیه گرفتار نابسامانی در امور زندگی بشود، خداوند جبران می کند.
چه بسا برخی به دلیل ایمان و شیعه بودن بلکه به دلیل امود دیگر دچار مشکل می شود ، مثلا تنبلی و کم کاری می کند، با انگیزه های مادی و نفسانی خود را در شرایطی قرار می دهد که نمی تواند رشد کند و یا زمینه های شکوفای استعدادها را در خود ضایع می کند .این گونه امور ربطی به مسایل مذهبی و ایمانی ندارد. باید انسان با ایمان بکوشد که موانع را از سر راه شکوفایی استعدادهای خود بردارند.
خداوند کمبودها و بی عدالتی های را که از سوی حاکمان جور بر شیعیان و مؤمنان در طول تاریخ تحمیل شده است، از دو طریق جبران می کند:
یکی از طریق دادن عوض به ستمدیدگان،
دیگر از طریق کیفر دادن به ستمگرانی که باعث سلب آسایش و حقوق ستمدیدگان گردیده اند. وبالاخره باید توجه داشت گر چه برخی فیوضات وجود امام زمان تنها نصیب کسانی می شوند که زمان حضور حضرت را درک نمایند، ولی بسیاری از برکات وجودی حضرت همواره در زمان غیبت نصیب همگان می‌شود . تنها اختصاص به افراد اندک زمان حضور ندارد. خداوند در برابرانتظار مردم مومن پاداش های بسیاری به آنان می دهد تا از این نظر آنچه از محرومیت های آنان از درک فیض زمان ظهور نرسیده است، جبران شود. مثلا در روایتی آمده: هر کس منتظر باشد،مانند شخصی است که در راه خدا در خون خود غوطه ور باشد .(5)
نیز فرمود: برترین اعمال امت من انتظار فرج است. (6)

اما در باره این چرا خدا جواب نمی دهد ؟
باید گفت بر خلاف تصور تان خداوند همواره به خواست‌ها و نیازهای بندگان خود جواب مثبت می‌دهد. هیچ دستی را خالی برنمی‌گرداند؛ چون کریم‌تر از آن است که دستی را که به سوی او دراز شده، ناامید برگرداند. از این رو، در روایتی از امام صادق (ع) آمده:
«ما أبرز عبدٌ یده إلى الله العزیز الجبّار إلاّ استحیا الله عزّوجل أن یردّها صفراً حتى یجعل فیها من فضل رحمته ما یشاء، فإذا دعا أحدکم فلا یردّ حتى یمسح على وجهه و رأسه؛ (7)
هیچ بنده‌ای دست خود را به سوی خدای عزیز و جبران کننده دراز نمی‌کند، مگر این که خداوند حیا می‌کند که دست او را خالی برگرداند و چیزی از فضل و رحمت که می‌خواهد در آن نگذارد. پس هر گاه دعا نمودید، دست خود را به سر و صورت خود بکشید».
هیچ دعای بنده ای بی پاسخ نمی ماند. همین که دعا می کنیم، نشان می دهد که خدا ما را پذیرفته است.
نکته بسیار زیبا و شنیدنی در این باب، سخن مولوی است:
آن یکی الله می‏گفتی شبی :Gol:تا که شیرین می‏شد از ذکرش لبی
گفت شیطان: آخر ای بسیارگو :Gol: این همه الله را لبیک کو؟
می نیاید یک جواب از پیش تخت :Gol:چند الله می زنی با روی سخت
‏او شکسته دل شد و بنهاد سر :Gol:دید در خواب او خضر اندر خضر
گفت: هین از ذکر چون وامانده ‏ای :Gol:چون پشیمانی از آن کش خوانده‏ای
گفت: لبیکم نمی‏ آید جواب :Gol:زآن همی ترسم که باشم رد باب
گفت: آن الله تو لبیک ماست :Gol:و آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
‏ترس و عشق تو کمند لطف ماست :Gol:زیر هر یا رب تو لبیک هاست (8)
بیان نغز مولوی که در واقع الهام گرفته از آموزه های وحیانی است، می رساند که خداوند همیشه مجیب مطلق است و ناله و دعای بنده، در واقع، لبیک خدا است و زیر هر الله گفتن او، هزاران لبیک الهی نهفته است.

پی‌نوشت‌ها:
1. سید محمد حسین طباطبایی، شیعه در اسلام،نشر دار الکتب الاسلا میه ، تهران ، 1348 ش . ص 122.
2. همان، ص 152.
3. نهج البلاغه نشر موسسه امیر المومنین،قم، 1375 ش، خطبه 100، ص49.
4. میرزا محمد تنکابنی، قصص العلما،نشر کتاب فروشی علمیه اسلامیه، تهران، بی تا. ص 399.
5. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان نشر بلاغت ، قم .، ص 155،
6. صدوق الخصال،موسسه نشر اسلامی قم1403 ق،ج 2،ص16 ،
7. المعجم احادیث نبوی، نشر بریل لیدن_1967 میلادی،ج 6،ص 481
8. ابن فهد حلی، عدة الداعى، دار الکتب الاسلامیه، 1407 ق، ص 97.
9. مولوی جلال الدین بلخی، مثنوی معنوی، اقبال، تهران، 1377 ش، دفتر سوم، ص 355.


http://www.askdin.com/thread38636.html#post532369
جمع بندی _2

خدا حاکم و عادل است؛ پس چرا نمی توانم خدمت امام زمانم برسم؟
سلام بنده هم میدانم که خداوند پاسخ میدهند ولی منظور بنده این است که نه نشنه ای از ظهور نه نشانه ای از امام نه نشانی در خواب نه نشانی....
پاسخ :
بر خلاف تصور شما نشانه های بسیاری از مسله در اختیار است ولی ممکن است مورد توجه نباشد در ابتدا باید به کلام نورانی خود آقا دقت نماید که فرمود :
« فانا نحیط علمنا بأبنائکم و لا یعزب عنّا شی من اخبارکم،‌و معرفتنا بالزلل الذی اصابکم؛ (1)
به اخبار شما علم داریم و هیچ چیز از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از لغزش و کاستی های عملکرد شما آگاه هستیم. چیزی بر ما پوشیده نمی ماند».
دوم: در این نکته مجددا دقت کنید نیاز انسان به امام معصوم (ع) در ساحت امامت و هدایت باطنی اعمال اوست . امام همچنان که نسبت به ظاهر اعمال بشر پیشوا و راهنماست ، در باطن نیز سمت پیشوایی و رهبری دارد . اوست قافله سالار کاروان انسانیت که از راه باطن به سوی خدا سیر می‌کند.
بسیار اتفاق می‌افتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند ، در حالی که به گفته خود عامل نباشد، ولی هرگز در انبیا و امامان معصوم (ع) که هدایت و رهبری‌شان به امر خداست، این حالت تحقق پیدا نمی‌کند. ایشان به راهی که هدایت می‌کنند و رهبری آن را بر عهده دارند، خود نیز عامل‌اند. به سوی حیات معنوی می‌باشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند ،هدایت دیگران را به دست او نمی‌سپارد . هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست.
بنابراین امام معصوم که نه تنها در ساحت ظاهر بلکه در ساحت باطنی و حیات معنوی نیز رهبر بشر است و حقایق اعمال با رهبری او سیر می‌کند، انسان به وجود چنین فرد معصوم و هدایتگر نیاز مبرم دارد، زیرا ولایت و رهبری باطنی اعمال بر عهده اوست . اوست که حیات معنوی مردم را تنظیم می کند . حقایق اعمال را به سوی خدا سوق می‌دهد. بدیهی است که حضور و غیبت جسمانی امام در این گونه امور تفاوتی ندارد . امام از راه باطن به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانی آن ها پوشيده است. (2)
سوم: امام معصوم نه تنها برای آدمیان در ساحت تشریعی و اموری نظیر هدایت ظاهری و باطنی که به تفصیل بیان شد، مورد نیاز است ،بلکه وجودش در نظام آفرینش لازم است و عالم و آدم به او نیازمندند، از این رو در آموزه‌های دینی در این باب آمده:
«لو بقیت الارض بغیر امام لساخت ؛(3) اگر زمین بدون امام بماند ،از هم متلاشی می گردد». در روایت دیگر فرمود: «لو ان الامام رفع من الارض ساعه لماجت باهلها کما یموج البحر باهله (4) ؛اگر امام لحظه‌ای روی زمین نباشد، زمین همانند دریا دچار تلاطم شده و بر ساکنانش موج پیدا می‌کند ».
بر اساس این گونه روایات که تعدادشان زیاد است(5) به دست می‌آید که نیاز عالم و آدم به وجود امام از نیاز آن ها به هوا و اکسیژن بیش تر است، زیرا با نبود هوا تنها موجودات زنده از حیات ساقط می‌گردند، ولی با نبود امام عالم از هستی ساقط می‌شود.
از این رو در برخی دعاها درباره وجود مقدس حضرت مهدی آمده:
«ثم الحجه الخلف القائم المنتظر المهدی المرجی الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبت الارض و السماء؛(6)
سپس حجت جانشین، قائم منتظر مهدی که امید جهانیان به اوست، آن که عالم به برکت فیض وجود او باقی است . در پرتوی وجود او مردم روزی می خورند. آسمان و زمین استوار و برقرار است».
بنابراین از هر نظر انسان نیازمند امام است . بدون امام نظام هستی در هر دو ساحت تکوین و تشریع دچار مشکل است ،بلکه از هم فرو خواهد پاشید این ها همه از نشانه های اوست .

پی‌نوشت‌ها:
1. بحارالانوار،نشر دارالاحیاء لثرات العربی ،‌بیروت ، 1403 ق. ج 53،ص 175،
2. علامه طباطبائی، شیعه در اسلام،نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1348 ش. ص 119 تا 152،
3. کلینی . کافی . نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1388 ق. ج 1، ص 179،
4. همان .
5. همان .
6 شیخ عباس قمی . .مفاتیح الجنان، نشر بلاغت . ص 156.

موضوع قفل شده است