اعجاز عددي قرآن

تب‌های اولیه

56 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اعجاز عددي قرآن

قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَـذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً [الإسراء : 88]
( اي پيامبر بگو كه اگر جني ها و انسان ها براي فراهم آوردن كتابي همچون قرآن دست به يكي كنند نمي توانند همانند آن را بياورند هر چند برخي با برخي ديگر همكاري نمايند.)

از نظر دانشمندان و خردورزان در مورد معجزه بودن قرآن از اين جهت كه كلام خداوند دانا و بي همتاست ترديدي وجود ندارد. خداوندي كه عالم به ماكان و مايكون است و هي
چگونه حد و مرزي براي علم او وجود ندارد.
اما براي تقويت باور ايمان آوردگان و تذكر به غفلت زدگان و اتمام حجت بر منكران و راهنمايي حقيقت طلبان قطره هاي اندكي از اقيانوس اعجاز كلام خداوند را ياداوري مي نماييم. با ياد آوري اين موضوع كه قرآن برنامه اي ابدي براي اصلاح انديشه ،گفتار ،كردار و تمامي امور متعلق به خانواده و جامعه است به عبارت ديگر قرآن شامل : بينش ، منش ، روش ، نيايش و خيزش است.

البته آگاهي از تمامي مساييل مربوط به "ناسخ و منسوخ ، محكم و متشابه ، عام و خاص ،مطلق و مقيد و اعجاز " آن در تمامي ابعاد و حتي حفظ و فهم و برداشت صحيح از آن به شرطي مفيد و كارساز خواهد بود كه به عنوان راهنماي ايمان و انديشه و رفتار و تنظيم روابط خانوادگي ، اجتماعي ، سياسي و فرهنگي وغيره مورد توجه قرار بگيرد و تعاليم تعاليبخش آن به اجرا نهاده شود.

قرآن از نظر عددي ، فصاحت و بلاغت ، علوم طبيعي ، انسان شناسي و معجزه است و لازمه ايمان به معجزه بودنش ايمان به حقانيت و عمل به رهنمود ها و بكار بستن قوانين آن است.


الف : اعجاز عددي و رياضي.



با توجه به اينكه آيات قرآن در طول بيست و سه سال نازل شده و پيامبر بزرگوار اسلام امّي بوده و خواندن و نوشتن نمي دانسته اعجاز عددي و هماهنگي ميان اين مصطلحات به غير از حقانيت تعاليم نوراني قرآن چه معنا ي ديگري مي تواند داشته باشد.؟

رديف


كلمه و واژه

تعداد


كلمه و واژه

تعداد


توضيح


1


حياة(زندگي)

145


موت (مرگ)

145



2


عمل صالح(كار نيك)

167


سيئات(كاربد)

167



3


دنيا

115


آخرت

115



4


ملايک

88


شيطان

88



5


محبت

83


اطاعت

83



6


شدت(سختی)

102


صبر

102



7


جهر( أشکار)

16


علانيه (آشكار)

16



8


ابليس

11


استعاذه

11



9


جهنم و مشتقات

77


جنت و مشتقات

77



10


مجازات

117


مغفرت

234


دو برابر

11


نور و مشتقات

24


ظلمت ومشتقات

24



12


قل(بگو)

332


قالوا (گفتند)

332



13


شهر (ماه)

12




به اين موضوع كه سال 12 ماه است اشاره دارد.

14


يوم(روز)

365




به تعداد روزهاي سال اشاره دارد.

با سلام خدمت REZA دوست خوب و محترم

از حضور سبزتون در بخش قرآن و تفسير خوشحالم و اميدوارم با حضور مستمر خود دوستان قرآنيتون رو بهرمند كنيد .

همينطور كه شما فرموديد :

[=Simplified Arabic]از نظر دانشمندان و خردورزان در مورد معجزه بودن قرآن از اين جهت كه كلام خداوند دانا و بي همتاست ترديدي وجود ندارد.

اما بايد توجه داشت كه بزرگان علوم قرآني و تفسير هر اعجازي را به قرآن نسبت نمي دهند .

معمولا براي تفسير قرآن و يا نسبت اعجاز به ابعاد مختلف قرآن نيازمند دليل قرآني و يا روايي هستيم .

بنابر اين با مقايسه چند كلمه كه در بعضي از آنها هم ممكن است با اغماض بتوانيم رابطه اي بيابيم نمي توانيم حكم به اعجاز در آن مورد نموده بعد هم تعميم بديم و بگيم كه در تمام موارد چنين اعجازي وجود دارد .

البته ما شكي در اشراف خداوند بر تمام كلمات و واژه هاي قرآن نداريم و مي دانيم كه اگر خداوند مي خواست نسبت به بكار بردن تعداد كلمات هم اعجازي را بنماياند ، مي توانست ؛ اما اين مطلب از طريق آيات و روايات به ما نرسيده .

بنابر اين ما ميتوانيم اين مطلب را در حد برداشت خود از قرآن مطرح كنيم ؛ نه در حد اعجازهاي قرآن كه خود قرآن به آن تحدي نموده است .

موفق باشيد . :Gol::Gol::Gol:

تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعی است که قدرت بشری از دریافت دقیق آن ناتوان بوده و از توضیح کامل وبیان آن در می ماند. به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را بیان می نمائیم.

اجر
واژه(اجر: مزد): 108 بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه (فعل: کار) آمده است.

جزاء
کلمه(جزاء: پاداش- کیفر) 117 بار در قرآن به کار رفته و (مغفرت)334 بار. پس آمرزش دو برابر کیفر به کار رفته است!

ابلیس
در قرآن لفظ ابلیس 11 بار آمده و عیناً به همین تعداد، یعنی 11 بار، فرمان به استعاذه (پناه بردن به خدا) تکرار شده است.

آیات
واژه ( آیات: نشانه ها) 382 بار در قران آمده وبا توجه به اینکه واژه ( الناس:مردم) 241 بار و (الملائکة: فرشتگان)86 بار و (عالمین: جهانیان) 73 بار در قرآن بکار رفته، کلمه(آیات) به اندازه مجموع واژه های (ناس- ملائکه و عالمین) به کار رفته است.

ایمان
(ایمان) و مشتقات آن 811 بار در قرآن به کار رفته و لفظ (علم) و مشتقات آن 782 بار و مترادف (علم) یعنی(معرفت) با مشتقاتش 29 مرتبه در قرآن آمده است. در نتیجه (علم ) و(معرفت) و مشتقات آن دو، مجموعاً 811 بار تکرار شده اند که مساوی با لفظ (ایمان) به کار رفته اند.

بِرّ
لفظ برّ( نیکی) و تمام مشتقاتش 20 بار در قرآن آمده که با واژه (ثواب) و مشتقاتش برابر است.

جحیم
کلمه جحیم( دوزخ) 26 بار در قرآن تکرار شده که برابر با لفظ عقاب (کیفر) می باشد.

حرث
واژه حرث( کشت)14 بار در قرآن آمده، و به همین اندازه واژه زراعت ( کشاورزی) به کار رفته است.

دنیا و آخرت
کلمه (دنیا) در قرآن 115 بار به کار رفته و واژه (آخرت) نیز عیناً 115بار در قرآن آمده است.

رسل
واژه (رسل) 368 بار تکرار شده و واژه نبی 75 بار ، بشیر18 بار و نذیر 57 بار که مجموع ارقام مذکور 518 مرتبه است. جای شگفتی است که این عدد با تعداد مواردی که اسامی پیامبران آمده برابراست. یعنی اسامی پیامبرن الهی ( آدم- نوح – موسی و...) نیز 518 بار در قرآن به کار رفته است.

صیام
واژه (صیام: روزه) و (صبر: شکیبایی) و (درجات: بیمناکی) و (شفقت: مهربانی) هر کدام 14 بار در قرآن آمده است.

عقل
کلمه (عقل) و مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده و با موارد به کار رفته واژه (نور) در قرآن برابر است .

محبت
واژه (محبت ) و مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده که به همین تعداد واژه ( طاعت : فرمانبرداری ) در آیات وجود دارد .

لسان
کلمه ( لسان: زبان) 25 بار در قرآن آمده است که با تعداد ( موعظه: پند و اندرز) برابر است.
مطالب فوق برگرفته از کتاب (اعجازعددی قرآن) متعلق به عبدالرزاق نوفل می باشد.

با سلام خدمت سرور خوب و عزيز جناب REZA

زحمات حضرتعالي در پيگيري مباحث قرآني ستودني است.

دعاي زيبايي كه در امضاي خودتان قرار داده ايد نيز حاكي از آزاد انديشي شماست كه نمي خواهيد هيچ چيزي را چشم و گوش بسته بپذيريد. و قضاوتتان را بر اساس شناخت صحيح انجام مي دهيد.

دوست محترم اگر بعضي از اين آماري را كه شما نقل كرده ايد اشتباه باشد ، فكر نمي كنيد كه برنامه اعجاز عددي شما ناقص خواهد بود . و يا اگر عده اي اين آمار را طبق دلخواه خود با واژه ها ي ديگري بسنجند و نتيجه اي خلاف آنچه شما گرفته ايد بدست آورند چه نتيجه اي از اين اعجاز بدست مي آيد .

همانطور كه قبلا نيز گفتم تك تك كلمات قرآن با حكمت كنار يكديگر قرار گرفته اند چرا كه قرآن آفريده شخص حكيم است و حتي تعداد كلمات قرآن نيز بي حكمت نيست ؛ اما چه حكمتي دارد ؟ چه ارتباطي با يكديگر دارند ؟كم و زياد بودن واژه هاي مترادف و يا متضاد بيانگر چه مطلبي است ؟ و آيا اين تساويها يا چند برابر بودن بعضي كلمات ؛ گوياي حكمي يا مطلب مهمي است ؟ همه اين موارد در راستاي تفسير قرآن قرار دارد كه بدون داشتن مدرك قرآني يا روايي تفسير به راي خواهد بود و از ديدگاه تمام مسلمين تفسير به راي مردود است.

بله مي توان آن را در قالب برداشت از قرآن مطرح كرد . كه البته در اين صورت ما چيزي را به قرآن تحميل نكرده ايم و ديگران نيز مي توانند برداشتي غير از برداشت ما داشته باشند .

موفق باشيد .:Gol::Gol::Gol:

در قرآن کريم وجوه متعددي از اعجاز وجود دارد؛
از جمله اعجاز در بلاغت و موضوعات آن، آگاهي دادن از غيبت، بيان قضاياي علمي، و همچنين اعجاز عددي که عبارت از نظم در تعداد کلمات و حروفي است که براي مفهومي مشخص بيان شده است. به عنوان مثال در قرآن کريم؛

لفظ «ساعت» 24 بار به تعداد ساعات روز؛ لفظ «شهر = ماه» 12 بار به تعداد ماه‌هاي سال؛ لفظ «روز» 365 بار به تعداد روزهاي سال شمسي؛ لفظ «عزم» 5 بار به تعداد پيامبران اولوالعزم؛ لفظ نماز 5 بار به تعداد نمازهاي روزانه، لفظ «طواف» 7 بار به تعداد طواف واجب به دور کعبه؛ از جمله تطابق‌ها، تطابق بين عدد کلماتي که به لحاظ مفهومي موافق يا معکوس يکديگرند؛ مثلاً:
کلمة «حيات» 145 بار، در مقابل «موت» 145 بار؛
کلمة «دنيا» 115 بار، در مقابل «آخرت» 115 بار؛
کلمة «ملائکه» 84 بار، در مقابل «شياطين» 84 بار؛
کلمة «حَرّ = گرما» 4 بار، در مقابل «برد = سرما» 4 بار؛ کلمة «ايمان» 11 بار در مقابل «کفر» 11 بار، به کار رفته است.

اين اعجاز به واسطة وجود سرّي است که خداوند متعال آن را در حروف و اعداد قرار داده است. وضع نخستن حروف، ابداع خداوندي است که آن را قالب و ظرف حقايق نوراني و کتاب‌هاي آسماني قرار داده و از باب اهميت موضوع به آنها سوگند ياد نموده و فرموده است: «الم، الر، المص، ن، ق ...» و آيات ديگري از اين‌گونه که در آغاز سوره‌ها وجود دارد.

امام رضا(ع) در روايتي مي‌فرمايند:
«اوّلين ابداع و خواست و مشيت خداوند، حروف است که آن‌را اصل هر چيز، دليل هر سند، و فصل کنندة هر دشواري قرار داد و به وسيلة آن همه چيز ـ از اسامي حق و باطل يا فعل و مفعول، يا معني و غير معني، ... ـ را از يکديگر جدا نمود».2
اعجاز ديگر، اعجاز عددي است که اهميت آن از اهميت حروف کمتر نيست، و در نظام آفرينش به صورت متوازن وجود دارد. خداوند متعال مي‌فرمايد:
إنّا کلّ شيءٍ خلقنهٰ بقدرٍ.3

ما که هر چيزي را به اندازه آفريده‌ايم.
و مي‌فرمايد:
و أحصٰي کلّ شيءٍ عدداً. 4

و [خداوند] هر چيزي را به عدد شماره کرده است.
و پوشيده نماند که بين حروف و اعداد، رابطه وجود داشته، اعداد سرّ حروف و حروف سرّ افعال‌اند و به هر وسيلة آن آسمان‌ها و زمين برپا شده است. خداي تعالي موجود را با کلمة «کن في***» آفريده که مرکب از هفت حرف و معروف به «حروف تکوين» است.

بعد از توضيحي که دربارة اعجاز عددي و اهميت آن داده شده در اينجا لازم است مقايسه‌اي ميان اعجاز عددي قرآن کريم و اهل بيت(ع) انجام داده و کيفيت بروز اعجاز عددي در اهل بيت(ع) را يادآوري کنيم. از جمله اين موارد اعجاز عبارتند از:

يا: «عليٌ صراط حقٍّ نمسکه؛ علي(ع) راه حق است که به آن تمسک مي‌جوييم».

پس مانند آنچه که دربارة قرآن کريم ديديم، اعجاز عددي در مورد عترت پاک رسول خدا(ص) نيز بارز است. اگر در اسامي اصحاب کساء ـ يعني حضرات محمد(ص)، علي(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسين(ع) ـ دقت کنيم درمي‌يابيم که از 19 حرف ترکيب يافته است که مطابق تعداد حروف آية بسمله «بسم‌الله الرحمن الرحيم» ـ خلاصه قرآن کريم ـ مي‌باشد.

از امام علي(ع) نقل شده است که فرمودند:
«همة علوم در کتاب‌هاي آسماني چهارگانه مندرج و علوم آنها در قرآن است. علوم قرآن در فاتحه الکتاب، علوم فاتحه در «بسم‌الله‌الرحمن‌الرحيم» و علوم بسمله در باي بسم‌الله است و من نقطة زير باء هستم».6

به عبارت ديگر همچنان‌که علوم در قرآن کريم و در بسمله جمع شده، در امام علي(ع) نيز گرد آمده است.
ابن مسعود مي‌گويد:
همانا قرآن بر هفت حرف نازل شده، که هر حرفي از آن داراي ظاهر و باطني است و حقاً، ظاهر و باطن آن نزد علي‌بن ابي‌طالب مي‌باشد.

و اين تطابق موجود بين حروف بسمله و عترت پيامبر(ص) بر وجود تعادل و تساوي در تمسک به آن دو دلالت مي‌کند. پس همچنان‌که فرد مؤمن به وسيلة بسمله خود را از شرّ اجنّه و شياطين و هر چيز ناپسندي محافظت مي‌نمايد، به همين ترتيب خود را به واسطة تمسک به اسامي مبارک اصحاب کسا مصونيت مي‌بخشد.

اين مطلب را روايات ما تأييد و بيان مي‌کند که خداي تعالي به هر پيامبري نام‌هاي معصومين پنج‌گانه را آموخت تا در دشواري‌ها و خطرات به ايشان متوسل شوند؛ مانند: نوح نبي(ع) که درون کشتي لوحي قرار داد. که بر روي آن کف دستي با پنج انگشت آن کشيده شده و بر هر انگشت نام‌هاي اصحاب کسا(ع) يعني: محمّد، ايليا، فاطمه، شبّر و شبير ـ نقش بسته و در وسط دست اين جمله نوشته بود:

«اي خدا و اي ياور من؛ به واسطة لطف و رحمت خويش و به [حقّ] اين نفوس مقدس دستم را بگير. اينان همگي بزرگان و گرامياني هستند که تو به خاطر ايشان عالم را آفريده‌اي. خداوندا، به برکت اسامي اينان مرا ياري نما، و تو يکتاي توانا بر هدايت من به سوي حق و حقيقتي».

و در بيان اهميت عدد 19 آنکه بعضي از امامان(ع) در امور خود آن را به کار مي‌گرفته‌اند. از امام علي(ع) روايت شده که آن حضرت(ع) درجنگ‌ها به همراه خود نقشی را حمل مي‌کردند که در محيط دايرة آن حروف بسمله در 19 خانه و به ازاي هر خانه نامي از نام‌هاي نيکوي خداوند قرار داده شده بود که با آن حروف آغاز مي‌شد. و آن حضرت اين را در خط مقدم سپاه حمل مي‌نمودند و به وسيلة آن به خداوند توسل مي‌جستند تا بر دشمنان غلبه يابند.

همچنين روايت شده، آن هنگام که عطش بر امام حسين(ع) و اصحابش غلبه يافت، آن حضرت(ع)، نيزه‌اي برگرفت و پشت خيمه‌ها 19 خط به سمت قبله کشيد و آن را حفر نمود، در اثر آن چشمه آبي جوشيد که از آن نوشيدند و سپس از بين رفت و اثري از آن باقي نماند. در اينجا مي‌پرسيم؛ چرا آن حضرت(ع) فقط 19 خط کشيدند و نکتة قابل توجه آنکه تعداد این خط‌ها براي مورخ داراي اهميت بوده که آن را نقل کرده است.

آن راهب عرضه داشت: اسامي خدا زياد است امّا آنچه که به طور حتم سائلش را ردّ نمي‌کند، هفت تاست.
امام کاظم(ع) فرمودند: «هر تعداد از آنها را که می‌دانی برايم بازگو».
راهب پاسخ داد: به خدا سوگند، هيچ يک از آنها را نمي‌دانم...

محدث قمي مي‌گويد:
«مقصود از اسماء هفت‌گانه، همة معصومين(ع) هستند. زيرا نام‌هاي گرامي ايشان از آن فراتر نيست و آن عبارت است از: «محمد، علي، فاطمه، حسن، حسين، جعفر و موسي» عليهم‌السلام. و بنابراين تأويل «السبع‌المثاني» در اين آية شريفه مشخص مي‌شود:
«و لقد آتينٰک سبعاً من المثاني و القرآن العظيم؛7 و به راستي به تو [پيامبر] سبع‌المثاني و قرآن بزرگ را عطا کرديم».

عدد هفت داراي اسرار عظيمي است که در آسمان‌ها و زمين‌هاي هفت‌گانه، تعداد روزهاي هفته، تعداد طواف دور کعبه و تعداد نام‌هاي امامان(ع) ظهور يافته است»8. 9
1. اگر حروف مقطّعه قرآن کريم را که در آغاز برخي از سور آن مانند «الم، کهيعص، الر،...» آمده است، جمع و حروف تکراري را حذف کنيم، جمله‌اي کامل و معني‌دار به دست مي‌آيد که عبارت است از : «صراط عليٍّ حقٌّ نمسکه؛ راه اميرالمؤمنين ـ علي(ع) طريق حق است که ما به آن تمسک مي‌جوييم». 2. کلمة «کساء» و مشتقّات آن 5 بار [در قرآن کريم] آمده است، به تعداد اصحاب کسا که عبارتند از: حضرات «محمد(ص)، علي(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسين(ع)». براي آگاهي بيشتر در اين باره به حديث شريف کسا رجوع کنيد.5 3. کلمات «امام»، «خليفه»، «وصية»، «عصمت»، «آل» و مشتقات آنها 12 بار به تعداد امامان دوازده‌گانه اهل‌بيت(ع) به کار رفته است. 4. کلمه «شيعه» و مشتقات آن 12 بار، نشان دهندة حقانيت مذهب تشيع در پيروي از امام «علي‌بن ابي‌طالب»(ع) که تعداد حروف اسم شريفش 12 است، مي‌باشد. همچنين است القاب آن بزرگوار مانند: «اميرالمؤمنين»، «العرو\الوثقي»، «الصّديق الأکبر» و «يتلوه شاهد منه» که هر يک از آنها از 12 حرف ترکيب يافته است. و اين عدد 12 بر کلمة توحيد: «لااله‌الا‌الله»، کلمة نبوت: «محمّدٌ رسول‌الله» و کلمة ولايت «علي خليفة محمد» منطبق است. 6. در روايتي آمده است که امام کاظم(ع) به راهبي فرمودند: «خداوند، چند اسم دارد که اگر به وسيلة آنها خوانده شود، ردّ نمي‌شود؟»
ماهنامه موعود شماره 94
سيد حسين نجيب محمد / مترجم: ابوذر ياسري

پي‌نوشت‌ها:
1. مصابيح الانوار، ج 1، ص 435.
2. رضوان فقيه، الکشوف في علم الحروف، ص 18.
3. سورة قمر (54)، آية 49.
4. سورة جن (72)، آية 28.
5. محدث قمي، مفاتيح‌الجنان، ملحقات پاياني.
6. مصابيح الأنوار، ج 1، ص 435.
7. سورة حجر (15)، آية 87.
8. منتهي‌الآمال، ج 2، ص 307.
9. براي آگاهي بيشتر در اين موضوع به کتاب «الکشوف في الإعجاز القرآني و علم الحروف»، اثر شيخ رضوان فقيه رجوع کنيد.

[=&quot]با سلام خدمت تمامی دوستدارن مباحث قرآنی

[=&quot] اشکالات اعجاز عددی

[=&quot]بسیاری از این آمار و ارقام که در تناسب واژگان قران از نویسندگان مختلف نقل شده است در مقام محاسبه ، درست نیست و نیازمند نگاه خوشبینانه است.

[=&quot]بر فرض صحت نیازمند توجیهات و تکلفات فراوانی است که عملا این تناسب ها را از اعجاز بودن دور می کند.

[=&quot]برای مثال :


[=&quot]

[=&quot]1-[=&quot] [=&quot]در شمارش کلمه ( یوم ) برای این که به عدد 365 برسند ( عدد روزهای سال ) گفته اند که باید ( یوم ) را به صورت مفرد در نظربگیریم ، زیرا اگر ( ایام ) و ( یومین ) را به حساب آوریم ، به عدد مطلوب نمی رسیم .


[=&quot][=&quot]

[=&quot]اما باز هم منظور آنها تامین نمی شود زیرا ( یومئذ ) و ( یومکم ) و ( یومهم ) نیز باید از لیست خارج شوند در حالی که اینها هم مفرد هستند.


[=&quot]

[=&quot]اگر منظورشان از مفرد این است که به یوم هیچ حرفی متصل نباشد ، در این صورت باید ( بالیوم ) و ( الیوم ) و ( فالیوم ) را نیز از لیست خارج کرد و در این صورت آمار ما از 365 بسیار کمتر می شود .

[=&quot]خلاصه این افراد برای رسیدن به عدد 365 از هیچ اسلوب منطقی پیروی نکرده اند.


[=&quot]

[=&quot]2-[=&quot] [=&quot]در مواردی که آمارشان به حد نصاب نمی رسد ، به دنبال مشتقات آن واژه خاص رفته و می کوشند با اضافه کردن مشتقات ، نصاب لازم را تهیه کنند .

[=&quot] و این سوال بی جواب می ماند که چرا در بعضی موارد باید مشتقات را به حساب آوریم و در بعضی موارد فقط به آمار مفرد آن واژه بسنده کنیم؟

[=&quot] و عجیب تر اینکه می گویند در بعضی واژه ها مثل (جهنم) و ( جنات )، در یکی به صورت مفرد و دیگری به ضمیمه مشتقات باید به مطلوب نایل شد.


[=&quot][=&quot]

[=&quot]3-[=&quot] [=&quot]در مواردی دو واژه در مقابل هم قرار می گیرند که هیچ ربطی به هم ندارند.

[=&quot]مثلا واژه ( یفسد ) و مشتقاتش را شمارش می کنند و چون با واژه ( یصلح )برابر نیست سراغ واژه ( ینفع ) می روند. در حالی که برای آشنایان به زبان عربی واضح است که ( یفسد ) در مقابل ( یصلح ) می باشند نه ( ینفع ).

[=&quot]به جای اینکه ( قلتم ) را با ( قلنا ) بسنجند با ( اقوال ) مقایسه کرده اند.

[=&quot] بین ( مصیبت ) و ( شکر ) چه ارتباطی هست ؟ آیا در برابر ( مصیبت ) باید ( صبر ) نمود یا ( شکر ) کرد؟ مگر قرآن نمی فرماید ( واصبر علی ما اصابک ان ذلک من عزم الامور ) به احتمال قوی آقایان وقتی دیدند واژه ( صبر ) و مشتقات آن با واژه ( مصیبت ) مساوی نیست ؛ سراغ واژه ( شکر) رفته اند.


[=&quot][=&quot]

[=&quot]4-[=&quot] [=&quot]کلمه ( قالوا ) و ( قیل ) به طور دقیق با هم برابر نیستند یعنی ( قیل ) 333 مرتبه و( قالوا )332 مرتبه در قرآن آمده است. [=&quot]

[=&quot]

[=&quot]ادامه دارد .


[=&quot]

[=&quot]موفق باشید. :Gol::Gol::Gol:

ایمان;16594 نوشت:
با سلام خدمت سرور خوب و عزيز جناب REZA

زحمات حضرتعالي در پيگيري مباحث قرآني ستودني است.

دعاي زيبايي كه در امضاي خودتان قرار داده ايد نيز حاكي از آزاد انديشي شماست كه نمي خواهيد هيچ چيزي را چشم و گوش بسته بپذيريد. و قضاوتتان را بر اساس شناخت صحيح انجام مي دهيد.

دوست محترم اگر بعضي از اين آماري را كه شما نقل كرده ايد اشتباه باشد ، فكر نمي كنيد كه برنامه اعجاز عددي شما ناقص خواهد بود . و يا اگر عده اي اين آمار را طبق دلخواه خود با واژه ها ي ديگري بسنجند و نتيجه اي خلاف آنچه شما گرفته ايد بدست آورند چه نتيجه اي از اين اعجاز بدست مي آيد .

همانطور كه قبلا نيز گفتم تك تك كلمات قرآن با حكمت كنار يكديگر قرار گرفته اند چرا كه قرآن آفريده شخص حكيم است و حتي تعداد كلمات قرآن نيز بي حكمت نيست ؛ اما چه حكمتي دارد ؟ چه ارتباطي با يكديگر دارند ؟كم و زياد بودن واژه هاي مترادف و يا متضاد بيانگر چه مطلبي است ؟ و آيا اين تساويها يا چند برابر بودن بعضي كلمات ؛ گوياي حكمي يا مطلب مهمي است ؟ همه اين موارد در راستاي تفسير قرآن قرار دارد كه بدون داشتن مدرك قرآني يا روايي تفسير به راي خواهد بود و از ديدگاه تمام مسلمين تفسير به راي مردود است.

بله مي توان آن را در قالب برداشت از قرآن مطرح كرد . كه البته در اين صورت ما چيزي را به قرآن تحميل نكرده ايم و ديگران نيز مي توانند برداشتي غير از برداشت ما داشته باشند .

موفق باشيد .:Gol::Gol::Gol:

[=Book Antiqua]با سلام به استاد بزرگوار
من از قرار دادن این تایپک منظورم این که این جور موارد در اکثر سایتای مذهبی وجود داره!!
خوب چگونه باید متوجه شد که تا چه اندازه صحت داره!!
گفتم قبل از اینکه ثبتنام کنم دیدم که اینجا مسائل با دلیل و منطق گفته میشه!!
از این جهت شاید این جور موارد سوال خیلی از دوستان باشه از جمله خود بنده!!!
خیلی خوبه که دوستانی مثل شما به اینجور موارد پاسخ درست بدهند !!:Sham:
اگه نه بنده امدم تازه یاد بگیرم !و اینو در کنار شما ی افتخاره بزرگ میبینم
یاحق
در زیر نمونه از سایتهائی که این مطلب رو گذاشتن میزارم مرحمت بفرمائد
http://www.yasinmedia.com/fa/2009-11-20-22-45-37/2009-10-23-15-31-16/810-2009-10-26-21-11-00.html
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=3296&page=9
http://www.quraneazim.blogfa.com/

????!!!!!!??http://www.eteghadat.com/forum/forum-f17/topic-t500.html

http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=30753

http://www.hawzah.net/hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=5296&id=49071

با سلام خدمت دوستان عزيز مخصوصا جناب REZA كه پيگيري اين بحث را به عهده دارند .

[=&quot]اينك خلاصه اي از آنچه در اين موضوع بايد گفته شود ارائه مي گردد اميد كه مورد توجه قرار گيرد .

[=&quot]كمتر از 40 سال پيش شيميدان مصري (دكتر رشاد خليفه ) پس از سه سال كار مداوم ادعا نمود كه نظم حيرت انگيزي را در قرآن كشف كرده است.

[=&quot]انتشار اين خبردر ميان روشنفكران كشورهاي اسلامي ، نه تنها موجب شعف و شادي بلكه موجب آن شد تا بسياري از آنها خود به ميدان آمده و با آمار گيري از تعداد حروف و كلمات قرآن ،پرده هاي ديگري از اسرار و رموز اين كتاب آسماني را بر ملا سازند.

[=&quot]تعداد زيادي از دانشمندان مسلمان نظم رياضي قرآن را دنبال كردند و به نتايج قابل توجهي رسيده اند هر چند كه برخي از محاسبات آنها خطا بوده و يا به اعمال سليقه و ذوق شخصي همراه بوده است.

[=&quot]هر چند نظم رياضي قرآن شگفت انگيز است و چينش كلمات با چنين نظمي حاكي از خالقي حكيم است و هيچ جاي انكار نيست اما ادعاي اعجاز عددي قرآن ، اشكالات فراواني دارد كه قابل توجه است .

[=&quot]شناخت قرآن از طريق خود قرآن و اهل البيت كمك بسيار زيادي در اين راستا خواهد نمود .

[=&quot]با دقت در آيات قرآن و روايات در مي يابيم كه قرآن و اهل بيت قرآن را حكمت ،علم ، نور،ذكر و موعظه و... معرفي مي كنند.و همه اين عناوين در پرتو توجه به محتواي قرآن و پيروي از رهنمودهاي آن ميسر مي شود.

[=&quot]نكته قابل توجه ديگر اين است كه محور اصلي بحث قائلين به اعجاز عددي قرآن شيوه كتابت الفاظ قرآن است. در اينجا بحث مفصلي است كه آيا الفاظ قرآن مانند معاني آن توقيفي است يا نه ؟

[=&quot] قائلين به اعجاز عددي قرآن مي گويند بايد همين رسم الخط را حفظ كرد در غير اين صورت خيلي از محاسبات به هم مي خورد.
[=&quot]بايد اين را هم در نظر داشت كه قرآن در هر زماني به خط مرسوم آن زمان نوشته شده است مانند خط كوفي ، كه خيلي ازاين ادعاها با اين خط موافق نيست.

[=&quot]بنابر اين هر چند كه نظم رياضي قرآن شگفت انگيز و قابل توجه است اما چون اين نظم به صورت موجبه كليه مورد اثبات قرار نگرفته و كثرت مطالب اثبات شده به طوري نيست كه اعجاز را ثابت كند. پس اعجاز علمي قرآن از طريق اعجاز عددي آن فعلا قابل اثبات نيست .

[=&quot]اميد كه در پرتو عمل به محتواي قرآن هميشه پيروز و سر بلند باشيد.

[=&quot]موفق باشيد.:Gol::Gol::Gol:

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

اثبات نبوت خاصة منوط به اثبات اعجازقرآنست .زیرا،هموست که درتمام دورانها در دسترس است.


و معجزات زمان خودپیامبر-صلی الله علیه و آله - برای تمام افرادتمام

دورانها یقین آورنیست.


بنابرین آنچه که برای اثبات یقینی نبوت خاصه درتمام دورانها در

دسترس است قرآن می باشد.


به همین خاطرخداوند باید وجوهی همه فهم ازاعجاز،درقرآن نهاده

باشد،تا اعجاز آن برای انسانهای دورانهای مختلف قابل تشخیص

باشد. و گرنه ؛ حجت تمام نیست . انشاءالله ادامه دارد

با سلام خدمت رضا و استاد ایمان و دیگر دوستان

در تکمیل مطالب استاد ایما ن عرض کنم که در كتاب «الاتقان في علوم القرآن» سيوطي، رد پاي اين فكر ديده مي‌شود.34

در اينجا به طور «اجمال» و «تفصيل» به سير تاريخي اعجاز عددي قرآن مي‌پردازيم:

الف. سير اجمالي نگارش‌ها در زمينه‌ي اعجاز عددي:

1. اعجاز حروف مقطعه و طرح بحث اعجاز عدد 19

دكتر رشاد خليفه

1351 ـ 1962

2. تكميل بحث اعجاز عدد 19 و طرح بحث اعجاز تناسب عددي تكرار واژه‌ها

عبدالرزاق نوفل

1364 ـ 1975

3. اعجاز عدد زوج و فرد

كورش جم نشان

1375

4. اعجاز عدد هفت

عبدالدائم الكحيل

1381 ـ 2002

ب. تفصيل سير تاريخي اعجاز عددي قرآن:

1. اعجاز حروف مقطعه قرآن:

چندي قبل مجله معروف مصري35 به نام (آخر الساعه) گزارشي درباره‌ي تحقيقات دانشمندي مصري در مورد تفسير پاره‌اي از آيات قرآن مجيد به كمك كامپيوتر منتشر ساخت كه اعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان برانگيخت. اين تحقيقات محصول سه سال كوشش پيگير و كار مداوم دكتر رشاد خليفه (1962 م) شيميدان مصري بود.

2. اعجاز عددي 19

عبدالرزاق نوفل (1975 م) تحقيقات دكتر رشاد خليفه را ادامه داد، ايشان به نتيجه‌ي جالب ديگري رسيد ـ با عنوان اعجاز عدد 19 ـ ايشان مي‌گويد: چون (بسم الله الرحمن الرحيم) داراي 19 حرف است پس نظام رياضي خاصي براساس عدد 19 بر قرآن حاكم است.

براي مثال چند نمونه ذكر مي‌كنيم:

الف. تعداد (ق) هايي كه در سوره‌ي (ق) وجود دارد 57 مورد است كه يكي از مضرب‌هاي عدد 19 مي‌باشد (57 = 3 × 19)

ب. عدد كلمات اولين آياتي كه بر پيامبر نازل شده 19 كلمه است.36

3. تناسب تكرار واژه‌ها در قرآن:

عبدالرزاق نوفل بعداً تناسب عددي تكرار واژه‌ها را در قرآن مطرح نمود ايشان معتقد است كه كلماتي كه مترادف يا متضاد هستند به تعداد مساوي در قرآن تكرار شده است. مانند:

كلمه‌ي «دنيا» و «آخرت» هر كدام ? 115 بار

واژه‌ي يوم 365 بار

كلمه شيطان و ملائكه هر كدام ? 68 بار

جهنم 77 و جنات با مشتقات 77 بار

4. اعجاز زوج و فرد:

اعجاز زوج و فرد در قرآن كريم توسط «كورش جم نشان» (1375 هـ ) مطرح شده است. ايشان با توجه به آيه‌ي سوم سوره‌ي فجر37 كه خداوند متعال به زوج و فرد سوگند ياد كرده مي‌گويد: شايد يك نظام عددي برمبناي زوج و فرد در قرآن كريم وجود داشته باشد.

در نهايت ايشان به اين نتيجه رسيده است كه جمع اعداد زوج، مساوي با جمع تعداد آيات قرآن، يعني 6236 مي‌باشد و جمع اعداد فرد، مساوي 6555 است كه حاصل جمع شماره‌ي سوره‌ها مي‌باشد. بدين ترتيب نمونه ديگري از اعجاز عددي قرآن را ثابت مي‌كند.38

ادامه دارد...


5. اعجاز عدد هفت:

اعجاز «عدد هفت» توسط مهندس عبدالدائم الكحيل (2002 م) مطرح شده است. ايشان با استفاده از آيه‌ي 12 سوره‌ي طلاق كه خداوند مي‌فرمايد: «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» نتيجه مي‌گيرد كه بايد بين عدد هفت و تعاليم قرآن ارتباطي باشد براي مثال مي‌گويد:

نص قرآن

بسم

الله

الرحمن

الرحيم

عدد حروف هر كلمه

3

4

6

6

946 = 7 ÷ 6643

قرآن

تنزيل

العزيز

الرحيم

عدد حروف هر كلمه

5

6

6

95 = 7 ÷ 665

ايشان معتقد است كه اگر تعداد حروف كلمات هر آيه را كنار هم بگذاريم، يكي از مضرب‌هاي عدد هفت مي‌باشد.

يادآوري:
برخي از مطالب اعجاز عددي صحيح است اما برخي ديگر از مطالب كه در مورد اعجاز عددي قرآن گفته شده صحيح نمي‌باشد، چون اعدادي كه ارائه شده است بيشتر در شمارش سليقه‌اي عمل شده و صحيح نمي‌باشد. به عنوان نمونه:

الف. در مورد حروف مقطعه‌ي (ن) دراول سوره‌ي (ن و القلم) گفته شده است كه تعداد تكرار آن 133 مرتبه است. كه براساس اين شمارش يكي از مضرب‌هاي عدد 19 مي‌باشد (133 = 7 × 19) در حالي كه در شمارش دقيق به اين نتيجه مي‌رسيم كه حرف «ن» در اين سوره 131 مرتبه است.

ب. در مورد تناسب تعداد تكرار كلمات قرآن، معيار دقيقي وجود ندارد چون بعضي كلمات با مشتقات آن حساب شده و بعضي بدون مشتقات مانند جهنم و جنات.

ج. در مورد اعجاز عدد هفت در شمارش حروف كلمات مخصوصاً شمارش حرف حمزه اشكالاتي وجود دارد چون در بعضي موارد همزه به حساب آمده است و در بعضي موارد حساب نشده است. اين اختلاف‌ها به خاطر اين است كه معيار و قانوني براي شمارش وجود ندارد.

نتيجه: با توجه به آنچه بيان شد اعجاز عددي قرآن در موارد ادعا شده نياز به بررسي بيشتر دارد و برخي موارد صحيح به نظر نمي‌رسد و برخي موارد نيز صحيح مي‌باشد. از اين رو بايد گفت: «اعجاز عددي قرآن اجمالاً و در برخي از موارد ادعا شده پذيرفته شده است.»

پاورقي:
34 . الاتقان في علوم القرآن، ج 2، ص 313. يكي از موارد اعجاز قرآن اين است كه ما نمي‌توانيم حروف مقطعه سوره‌ها را با هم عوض كنيم، چون حروف مقطعه‌ي هر سوه، مخصوص همان سوره است. زيرا حروف مقطعه‌ي اول هر سوره، دلالت مي‌كند بر اينكه آن سوره بيشتر حروفش از اين حروف مقطعه تشكيل شده است. پس نمي‌توانيم مثلاً حرف (ق) را به جاي حرف (ن) قرار بدهيم.

35 . اين تحقيقات در سال 1351 به روزنامه‌هاي دنيا داده شده.

36 . (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ)

37 . «وَالشَّفْعِ وَالْوَتْر»

38 . مجله بينات / بهار 1375، ش 1، ص 99 در ضمن جدول مربوط به اعداد زوج و فرد به همراه پاسخ ارسال مي‌شود.

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

بنده می خواهم عرض می کنم :

با توجه به دلیلی که ذکر شد ؛ خداوند باید در قرآن وجوهی از اعجاز نهاده باشد که در تمام زمانها برای تمام زبانها قابل فهم باشد .

و گرنه ؛ انتظار ایمان به نبوت خاصه از مراهق - یا تازه بالغ - عرب زبان هم توقعی بیجاست ! چه رسد به توقع از مراهق مسلمان غیر عرب و مراهق غیرمسلمان !

چرا که قرآن به زبان عربی چهارده قرن پیش بوده بسیاری از معانی - اگرنگوییم کل معانی - برای او نامفهوم است . چه رسد به تشخیص فهم کل معانی و تشخیص فصاحت کلام و تمییز اعجاز درفصاحت و بلاغت .

بنابرین ؛ باید در قرآن وجوه اعجازی همه فهم موجود باشد .

و مسلمانان موظف به استخراج این وجوه هستند .

به نام خدا خالق و پروردگار عقلا

اثبات اعجاز قرآن

چون قرآن معجزه پیامبر اسلام و دلیل نبوت و رسالت ایشان از طرف پروردگارست و بدون شک ادعای اعجاز قرآن باید ثابت شود ، یعنی: باید روشن شود که قرآن سخن انسان و نوشته بشر نیست ، بلکه کلامی فوق قدرت انسانی و نوشتاری ورای طاقت بشری مي باشد ؛ دانشمندان مسلمان برای اثبات اعجاز آن دلایلی می آورند و اعجاز قرآن را از راههای مختلف و ابعاد گوناگون ثابت می کنند .

ازجمله آن راهها :

الف : وجود فصاحت و بلاغت فوق قدرت بشر در آن است که برای نمونه جملات زیر آوره می شود :

1- : " انهم لشرذمه قلیلون" که با استفاده از هشت شگرد لفظی:

الف - " إنَّ " - که در زبان عربی برای تاکیدست .
ب - " هُم " - به جای نام قوم یا پیروان موسی - که ضمیر آوردن علامت بی اعتنایی است .
ج - " لَ " که در زبان عربی برای تاکید به کار می رود .
د - " شِرذِمَة " که به معنای گروه اندک است .
ه - " قلیل " دلالت بر کمی آنها می کند .
و - جمع مذکر که دلالت بر قلت می کند .
ز - جمله اسمیه که ثبوت کم بودن آنها را می رساند .
ح - جمله اسمیه دوام قلت را می رساند ، یعنی می گوید : نه تنها تا کنون عده آنها کم است بلکه در آینده نیز کم خواهد ماند.

با هشت شگرد لفظی کمي افراد و غيرقابل اعتنابودن گروه را نشان داده است.

2 - : " فی القصاص حیوه"که با استفاده از ده حرف علاوه بر آنکه همان معنی کلام مشهور زبان عربی ، یعنی :" القتل انفی للقتل"را که شامل چهارده حرفست رسانده - یعنی از حروف کمتری استفاده کرده ، معانی دیگری از قبیل :

الف - استفاده از کلمه "قصاص" ، یعنی : مرتبه کم تلافی عادلانه .
ب - توسعه معنوی لفظ قصاص نسبت به کلمه قتل .
ج - پایان خونریزی .
د - پایان درگیری .
ه - پایان دشمنی .
و - پایان کینه توزی .
ز - محصوربودن پایان خونریزی و غیره در قصاص .
ح - نشان دادن نتیجه مثبت قصاص باکلمه زیبای حیات .
ط - شامل بودن کلمه حیات بر حیات کلیه جنبه ها و ابعاد مختلف حیات فردی و اجتماعی انسان .

قرآن همه این معانی را با استفاده از ده حرف و در عبارتی کوتاهتر از آنچه در زبان عربی بر زبانها جاری بوده رسانده است .

اما آیا انسان امروز - حتی کسی که به زبان عربی تکلم می کند - می تواند اینها را استخراج کند ؟

بدین خاطر عرض شد : انتظار فهم اعجاز بلاغی از مراهقی که زبانش عربی است توقعی گزاف است چه رسد به کسی که زبانش عربی نیست .

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

دنباله وجوه مختلف اعجاز قرآن

ب : پیشگویی وقایع تاریخی ، از قبیل :

1- آيه : " غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون " که پیروزی رومیان بعد از شكستشان را بيش بيني كرده است.

2- : آيه : " لتدخلن المسجدالحرام " پیروزی مسلمانان بر کفار و ورودشان به شهر مکه .

3- : آيه : " رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا " که مسلمان شدن مردم را در سطح وسیع و به صورت دسته جمعی و گروه گروه پیش بینی کرده است.

ج : اشاره به قوانین علمی که در زمان ظهور قرآن بشر نمی دانسته ، از قبیل :

1- آيه : " تری الجبال جامدة و هی تمر مر السحاب " كه اشاره به حرکت کره زمین دارد.

2- آيه : " ارسلنا الریاح لواقح "كه به سببیت بادها در لقاح گیاهان ناظرست.

3- آيه : " خلق السموات بغیر عمد ترونها " كه اشاره به قانون جاذبه عمومی دارد.

از وجوه مختلفی است که با آنها اعجاز قرآن را اثبات می نمایند.

اعجاز عددی و ریاضی

از جمله وجوهی که تازه کشف شده اعجاز عددی و ریاضی قرآن است ، بدین معنی که در قرآن کلمات از نظر ریاضی به گونه ای استعمال شده اند که چنین استعمالی از قدرت بشر خارجست .
در پستهای بعد سعی می شود بعضی موارد اعجاز عددی و ریاضی قرآن به نمایش درآید .

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

حال باید بررسی کرد که آیا ناتوانی بشر در زمان نزول برای اعجاز کافی است ؟ یا در تمام اعصار هم بشر از چنین عملی باید عاجز باشد ؟

اگر چنین باشد ؛ پس ابراء الاکمه و الابرص اعجاز نیست . چرا که ممکن است علم پزشکی زمانی به جایی برسد که این کارها را انجام دهد - کما اینکه شاید الآن هم رسیده باشد - .

بنابرین ؛ ادعای اینکه ممکن است کسی بتواند - در حال یا آینده - همانند معجزه را انجام دهد ، رد اعجاز نمی کند .

بله ، با توجه به آیات تحدی و ادعای قرآن ، ناتوانی آیندگان - نسبت به خود قرآن -ثابت می شود .

اما ظاهرًا از نظر عقلی ، برای اثبات اعجاز ، ادعای نبوت و ناتوانی معاصران ، کافی است .

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

آنان كه اعجاز عددي و رياضي را كشف و مطرح كرده اند،مي گويند :

انسان موقع صحبت كردن كلمات خويش را مي شمارد ؟

تعداد هريك از كلماتي را كه به كارگرفته مي داند ؟

محل هركدام از كلمات را مي داند ؟

مي داند كه كدام كلمه را در كدام جمله به كار برده است ؟

معلوم است كه كسي قبل از سخنراني تعداد جملات يا كلمات سخنراني يا كتاب خود را نمي داند .

و معلوم است كه جاي جملاتي را كه كلمه مشخصي در آنها هست دقيقا نمي داند .

و معلوم است كه تعداد جملات و كلمات را نمي داند . و نمي داند كه هركدام از كلمات را چندبار به كاربرده است .

اگر الآن - در اين زمان - انسان مي تواند كلمات و جملات خويش را بشمرد و بداند كه فلان كلمه در كدام جمله اش به كار رفته ؛ آيا در هزار سال قبل هم مي توانسته است ؟

اگر در هزار سال قبل در روم و ايران و چين افرادي مي توانسته اند كلمات و جملات خويش را بشمرند و جاي هركلمه در جملات را معين كنند ؛ در زمان ظهور اسلام در عربستان هم چنين افرادي بوده اند ؟

اگر انسانهاي باسواد درس خوانده عربستان - كه تعدادشان به انگشتان دست هم نمي رسيده - در آن زمان چنين قدرتي داشته اند ؛ آيا بيسوادان آن ديار هم مي توانسته اند ؟

مشخص و معلوم است كه جواب تمام سؤالهاي بالا منفي است . و احتمال وجود چنين قابليتهايي صفر مي باشد .

حال ما مشاهده می کنیم :

در چهارده قرن پیش ، در عربستانی که کسی سواد نداشته ، کتابی - با وجوه متعدد اعجاز - ارائه شده و آورنده اش ادعای پیامبری هم داشته است .

اگر بدانیم معاصرانش از آوردن چنین مطالبی عاجز بوده اند ؛ معلوم می شود ، این کتاب معجزه بوده - کار بشر نیست و از طرف خداست - و ادعای نبوت آورنده کتاب هم صحیح است .

در پستهای بعد مقداري از اعجاز عددي و رياضي اين كتاب آسماني ذكر مي شود .

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

اگر در قرآن یک یا دو یا چند مورد عجائب عددی باشد ؛ تصادفی بودنش ممکن است .
اما اگر موارد بسیار زیادی که چشم هر بیننده را خیره می کند ، موجود باشد ؛ احتمال تصادفی بودن آن صفرست .

عجیبتر آنکه خود پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم- ظاهرا - هیچ سخنی از این وجوه به میان نیاورده اند .

حال موارد كشف شده در چند قسمت به نظرتان مي رسد .

لطفا بنگريد كلمه "العير" چند بار در قرآن آمده است ؟

كلمه "العير"در كل قرآن سه بار استعمال شده ، فاصله آياتي كه اين كلمه در آنها استعمال شده مساوي مي باشد .

لطفا ، خودتان به سوره يوسف مراجعه كرده بنگريد .

عجله نكرده صبركنيد . وجوهي كه ذكر مي شود انسان را قدم به قدم جلو برده آسماني بودن اين كتاب را به اثبات مي رساند .
[=courier new,monospace][=#38761d][=+0]
[/][/][=courier, monospaced][/]
[=courier, monospaced]بله ، اگر مراجعه كرده ؛ متوجه شده ايد ، فاصله سه استعمال " العير" مساوي بوده ، یعنی :اين كلمه در کل قرآن سه بار آنهم با فاصله مساوی دوازده آيه استعمال شده است.
و جالبتر آنكه سوره اي كه اين فاصله - دوازده - در آن مراعات شده دوازدهمين سوره قرآن مي باشد.
[/]
[=courier, monospaced][/]
[=courier, monospaced]حالا لطفا موارد استعمال كلمه "انفسهن" را در قرآن بيابيد.
اين كلمه درقرآن فقط در سوره بقره آنهم با فواصل مساوي شش آيه استعمال شده است.
[/]
[=courier, monospaced][/]لطفا کمک کنید اگر در استخراج یا نقل اشتباهاتی شده تصحیح گردد .
[=courier, monospaced]در قسمتهای بعدی ادامه به كارگيري كلمات در فواصل مساوي دنبال خواهد شد.[/]
[/]

"بسم الله الرحمن الرحيم"



اتساع زماني: معجزه ي قرآن




بسيار عجيب است كه مسلمانان از معادله ي ديگري استفاده مي كنند تا اين مطلب را آشكار نمايند كه فرشتگان به سرعت نور شتاب مي گيرند.
قرآن آنها در يك آيه بيان مي كند كه ظاهرا زمان براي فرشتگان با سرعت ثابت از براي انسانها كمتر مي گذرد.
كه اين مطلب با نسبيت خاص اينشتين صدق مي كند كه در آن نيز در سرعتهاي بالا زمان براي اشيايي با آن سرعت آرام تر مي گذرد.
مسلمانان از نسبيت خاص اينشتين و اين آيه استفاده كرده اند تا از اين مطلب كه فرشتگان در حقيقت به سرعت نور شتاب مي گيرند حمايت كنند.

آيه: "فرشتگان و ارواح در يك روز به او (مذكر) صعود كردند كه اين معادل پنجاه هزار سال براي انسان است"!

در اينجا فرشتگان يك روز را معادل پنجاه هزار سال براي انسان گذر مي كنند. (زمان در مقابل زمان و نه زمان در مقابل فاصله مانند آيه ي قمري قبل).

اگرچه طبق نظريه ي نسبيت خاص اينشتين و بوسيله ي اين تغييرات زمان (تاخيرات زماني) بدست آمده به عنوان يك ادعا از مسلمين (كه واقعا آن فرشتگان به سرعت نور شتاب مي گيرند) را مي توانيم تصديق يا انكار كنيم.
اين ادعا مي تواند در دو دقيقه تصديق شود كه آنگاه هيچ نيازي به عقايد كوركورانه نخواهد بود.
آلبرت اينشتين يك مسلمان نبود اما يهودي اي بود كه نظريه ي معروف نسبيت خاص را ارائه داد.
هرچه سرعت بيشتر بشود زمان آرام تر مي گذرد.
در بيرون يك ميدان گرانشي زمان اينگونه است:

∆t= ∆t0/ (1-v^2/c^2) ^0.5



جاييكه ∆t0 زماني مي باشد كه براي متحرك بوسيله ي متحرك معادل است.
∆t زماني است كه براي متحرك معادل گذر ايستگاهي است.
V سرعتي است كه به شاهد ايستگاهي نسبت داده مي شود.
∆t0 زماني است كه براي فرشتگان مي گذرد. (يك روز).
∆t زماني است كه معادل زمان براي انسانها است. (پنجاه هزار سال قمري در دوازده ماه قمري بر سال قمري در 27.321661 روز بر ماه قمري).
و V سرعت فرشتگان در اين مورد است. (كه ما قصد داريم آنرا حساب و با سرعت شناخته شده ي نور مقايسه كنيم). سرعت نور در خلا 299792.458 كيلومتر بر ثانيه است.

از معادله ي بالا مي توانيم آن سرعت ناشناخته را حساب كنيم:

v=c (1-∆t0 ^2/∆t^2) ^0.5



حال بهتر است اظهارات مسلمين را در معادله جايگزين كنيم و ببينيم كه فرشتگان مسلمين واقعا به سرعت نور شتاب مي گيرند يا نه؟
ارقام را از آيه در اين معادله جايگزين مي كنيم:

v =c (1-(1^2/(50000*12*27.321661)^2))^0.5

v = c * 0.99999999999999981

v = 299792.4579999994 km / s



اين اتساع زماني (تغييرات زماني) نشان مي دهد كه فرشتگان در بيرون از ميادين گرانشي به سرعت نور شتاب مي گيرند. (كمي كمتر از سرعت نور زيرا جرم دارند).
اين نمي تواند يك تصادف باشد زيرا سرعت حساب شده دقيقا يكسان با آيه ي قمري قبلي همچنين در بيرون از يك ميدان گرانشي است.
مسلمانان همواره مي پرسند كه چگونه يك مرد بي سواد 1400 سال پيش توانسته اتساع زماني و هسته نسبيت را بدست آورد!
پس قرآن كلام خداست.

"با تشكر"

ترجمه (انگليسي به فارسي): عليرضا يعقوبي

منبع: http://www.speed-light.info



بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

استعمال کلمات با فواصل مساوی

در بسیاری از قسمتهای قرآن به موارد عجیبی از استعمال کلمات برخورد می کنیم .

که ممکن است کسی بگوید : یک یا چند مورد تصادفی است . اما تعداد بسیار زیاد اینگونه استعمالات احتمال تصادفی بودن را بسیار بسیار ناچیز می کند .

استعمال کلمه با فاصله مساوی 4 آيه :

كلمه "الكتاب" ، در سوره بقره ، در آيات : 101،105،109،113با فاصله 4 آيه به كار برده شده
كلمه "قال" ، در سوره هود ، در آيات : 80،84،88،92 هم با فاصله 4 آيه استعمال شده
كلمه "الله" ، درسوره ابراهيم ، در آيات 34،38،42،46 بازهم باهمان فاصله 4 آيه استعمال شده است .

استعمال کلمه با فاصله مساوی 6 آيه :
[=courier, monospaced][=courier new]
[=courier, monospaced]كلمه "الذين" ، درسوره يونس ، در آيات : 27 ،33 ، 39 ، 45 با فاصله مساوي شش آيه استعمال شده است .
[/]
[=courier, monospaced]فاصله 7 آيه: [/]
[=courier, monospaced]كلمه " يا " ، در سوره بقره ، در آيات : 40 ، 47 ، 54 با فاصله هفت آيه استعمال شده [/][=courier, monospaced]
[/][=courier, monospaced]كلمه "هو " ، در سوره توبه ، در آيات : 104 ، 111 ، 118 هم با فاصله هفت آيه استعمال شده است .[/]

مهمتر آن که پیامبر صلی الله علیه وآله آیات مختلف قرآن را در مواضع مختلف خوانده اند.

مضافا بر اینکه هیچکس تا کنون نگفته ایشان موقع خواندن آیات از کتاب یا دفتری استفاده کرده اند.
و این استعمالات ارتباطی با کتابت ندارند .[/][/]

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری
در مورد گردآوری این اطلاعات گرانقدر و استناد به اعجاز عددی قرآن
ضمن تشکر از زحمات شما دوست گرامی
توجه شما را به موارد ذیل به صورت فهرست جلب میکنم
نحوه گردآوری و تدوین قرآن
شان نزول آیات
ترتیب آیات و سوره ها در قرآن و ترتیب و سوره ها هنگام نزول
حروف در قرآن و نحوه تلاوت
نقطه گذاری و سیر خط کتابت قرآن
قرآن همانطور که از نامش بر میآید چون بر قومی امی نازل شده خواندنی است و چون از اول قرائتهای مختلفی برای قرائت آن وجود داته پس کتابتهای مختلفی هم از قرائتها با کمی تغییر وجود دارد چون شما نتیجه گیری عددی از این کتابت موجود میخواهی نمایان کنی
با در نظر گرفتن شرایط بالا عددی هم تغییر کند کل نتایج شما به هم میخورد
پس با تامل و شکیبایی بسیار ادعاهای خود را با توجه به کتابتهای اولیه و شان نزول و همچنین قرائتهای مختلف از روی تلاوتهای قرآنی آماده کن چنانچه نتایج شما در این متغیرها مشترک بود و تغییر نکرد و چنانچه این نمونه ها در هیچیک از آثار نوشتاری و ادبی دیگر فرهنگها موجود نبود ادعای شما قابل بررسی است
راجع به قرائتهای مختلف توجه شما را به شعر حافظ جلب میکنم
عشقت رسد به فرياد ارخود به سان حافظ قرآن زبر بخواني در چارده روايت

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

قاعدةً باید بگویم : اگر اشکالی دارید بفرمایید .

اما نه ، مواردی را که فرموده اید یک به یک ذکر شده مدخلیت هرکدام مورد بررسی قرار می گیرد .

متحیر;67650 نوشت:
نحوه گردآوری و تدوین قرآن

فعلا ، منظور بررسی اعجاز قرآن موجودست .

بدینگونه که : در چهارده قرن پیش انسان در عربستان از نوشتن چنین کتابی عاجز بوده است .

ربط این مطلب به نحوه گردآوری وتدوین چیست ؟

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری
گرامی
بحث تاپیک اعجاز عددی قرآن است
و شما ارجمند زحمت کشیده مواردی را درج کردید
یکی از موارد ادعا تعداد حروف و نسبت تکرار آنها در سور مختلف قرآن است
که اینجانب خدمت مبارکتان عرض کردم کتابتهای مختلف قرآن و قر ائتهای مختلف محمل ثابتی را برای شما نمی گذارد تا محاسبات عددی خود را به اثبات برسانید
برای مثال به تاپیک جالب ..ostad.. تصاویر ی از نفیسترین قرآنها دقت فرمایید نحوه کتابت حروف نقطه گذاری اعراب گذاری
اگر اینشاء الله به مشهد رفتید موزه قرآن امام رضا از نزدیک مشاهده میفرمایید
در بین اقوام و یا در مساجد چاپهای مختلف قرآن هم با تنوع کتابت و خوشنویسی آمار مختلفی از حروف قابل شمارش برای شما فراهم میآورد
در مورد نحوه تعداد کلمات هم استاد عزیز ایمان در پست 2 پاسخ مناسبی برای جناب رضا فراهم کردند
در مود پست اخیرتان نحوه تکرار کلمات به فواصل مختلف در آیات نحوه گزینش کلمات و روشهای استنتاج و چرایی برگزیدن یک کلمه خود را توضیح بدهید
و همینطور ترتیب آیات در کتاب قرآن لزوما ترتیب نزول آیات نمیباشد
متشکرم

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

اگر می خواهید مطلب به صورت دقیق و علمی پیش برود ؛ کلی گویی دردی را دوا نمی کند . مطالبی را که فرموده اید یکی یکی باید بررسی شود .

بنابرین ؛ لطفا ، سؤال مطرح شده را پاسخ دهید .

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری
گرامی لطفا سه خط آخر پست 24 اینجانب التفات فرمایید
مبنای گزینش آیات و سوره ها وکلمات خود را مشخص بفرمایید
(استعمال کلمه با فاصله مساوی 4 آيه :

كلمه "الكتاب" ، در سوره بقره ، در آيات : 101،105،109،113با فاصله 4 آيه به كار برده شده
كلمه "قال" ، در سوره هود ، در آيات : 80،84،88،92 هم با فاصله 4 آيه استعمال شده
كلمه "الله" ، درسوره ابراهيم ، در آيات 34،38،42،46 بازهم باهمان فاصله 4 آيه استعمال شده است .

استعمال کلمه با فاصله مساوی 6 آيه :
[=courier, monospaced]
[=courier, monospaced][=courier, monospaced]كلمه "الذين" ، درسوره يونس ، در آيات : 27 ،33 ، 39 ، 45 با فاصله مساوي شش آيه استعمال شده است .
[/]
[=courier, monospaced]فاصله 7 آيه: [/]
[=courier, monospaced]كلمه " يا " ، در سوره بقره ، در آيات : 40 ، 47 ، 54 با فاصله هفت آيه استعمال شده [/]
[=courier, monospaced]كلمه "هو " ، در سوره توبه ، در آيات : 104 ، 111 ، 118 هم با فاصله هفت آيه استعمال شده است .[/]

مهمتر آن که پیامبر صلی الله علیه وآله آیات مختلف قرآن را در مواضع مختلف خوانده اند.

مضافا بر اینکه هیچکس تا کنون نگفته ایشان موقع خواندن آیات از کتاب یا دفتری استفاده کرده اند.
و این استعمالات ارتباطی با کتابت ندارند .[/][/] )
متشکرم

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

لطفا به نوشته ها توجه کنید

محمودسبط شیخ انصاری;68062 نوشت:

با سلام و آرزوی موفقیت

اگر می خواهید مطلب به صورت دقیق و علمی پیش برود ؛ کلی گویی دردی را دوا نمی کند . مطالبی را که فرموده اید یکی یکی باید بررسی شود .

بنابرین ؛ لطفا ، سؤال مطرح شده را پاسخ دهید .

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری
ماشاءالله
چرا فواصل چهار تایی در نظر گرفتی چرا فواصل 19 یا 7 یا 5 یا 14 یا 12 در نظر نیاوردی؟
چرا از آیه 101 ؟
چرا از آیه 13 نه؟
ایضا بقیه انتخابهای جنابعالی
چرا کلمه کتاب از سوره بقره؟
چرا قال از هود ؟
و از ابراهیم نه؟
چرا فقط سوره های هود بقره ابراهیم؟
نتیجه شما چه ثمری دارد؟
اگر قانونی را پیدا کردید بنده هم میتوانم با این قانون مثلا دنبال کلمه "تعقلون" بگردم؟
متشکرم

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

لطفا در نوشته ها دقت بفرمایید

محمودسبط شیخ انصاری;68033 نوشت:

قاعدةً باید بگویم : اگر اشکالی دارید بفرمایید .

اما نه ، مواردی را که فرموده اید یک به یک ذکر شده مدخلیت هرکدام دقیقا مورد بررسی قرار می گیرد .

فعلا ، منظور بررسی اعجاز قرآن موجودست .

بدینگونه که : در چهارده قرن پیش انسان در عربستان از نوشتن چنین کتابی عاجز بوده است .

اولین چیزی که شما فرموده اید : نحوه "گردآوری و تدوین" است .

لطفا بفرمایید :
ربط این مطلب به نحوه گردآوری وتدوین چیست ؟

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

مسیر استدلال بدین شکل است :

1 - کتابی از هزار و چهارصد سال پیش به دست ما رسیده است .

انسانها از اول وجودشان در کره زمین تا چهارده قرن پیش چند کتاب نوشته یا چند مجموعه سخنرانی داشته اند ؟

از این کتابها ، چند کتاب یا مجموعه سخنرانی به زبان عربی بوده اند ؟

2 - این کتاب از عربستان چهارده قرن پیش منتشر شده است .

در عربستان از اول تا چهارده قرن پیش چند کتاب یا مجموعه سخنرانی نوشته یا منتشر شده است ؟

3 - کسی که کتاب به او منسوب است درس نخوانده است .

چند کتاب یا مجموعه سخنرانی از افراد درس نخوانده عربستان به جامانده یا منتشر شده است ؟

4 - در بعضی جاهای کتاب متوجه استعمالات عجیب کلمات می شویم .

لطفا ، جنابعالی - یا هرکس دیگر - احتمالات عقلی وجود چنین استعمالات را در نوشته یا سخنرانیهای بشری مشخص کنید .

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

به هرکدام از مطالب بالا اشکالی هست دقیقا بفرمایید .

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

در اثبات عجاز باید ثابت شود : کار انجام داده شده توسط مدعی نبوت ، از قدرت انسانهای معاصرش خارج است .

هدف این نوشتار همین است .

کسی ادعا نکرده در سرتاسر قرآن فرمولهای ریاضی حاکم است . تا گفته شود : محل استعمال کلمه " تعقلون " - مثلا - با چه فرمولی در قرآن پیدا می شود .

البته ، ممکن است بعضی کلمات طبق فرمولهای پیچیده ریاضی هم استعمال شده باشد .

صبر داشته باشید و عجله نکنید .

اول اثبات اعجاز ، بعد ..

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری
دوست گرامی توجه شما را به چند نکته جلب میکنم

متحیری مثل من که اعتقاد به اعجاز ندارد
کلام حکیمانه قرآن که در بسیاری از جاهای آن سفارش به عقل و تدبیر در امور و توصیه های اخلاقی است نه برای من که برای تمامی انسانها قابل احترام است
و این کلام بیشتر شایسته احترام است چون از وادی و زمانی می آید که با فرهنگ و انسانیت بسیار فاصله داشت
درس نخواندن پیامبر اسلام دلیلی بر بی ادبی بی فرهنگی و بی مایگی او نیست
گرچه که قلیلی ادعا دارند پیامبر اسلام سواد داشته
پیامبر اسلام سفرهای تجاری بین یمن و دمشق داشته که در این سفرهای طولانی با دیگر مکاتب و ادیان و فرهنگها و مدنیت مردم آنزمان به قدر کفایت آشنا شده
در وادی عربستان غیر از اعراب مسیحیان و یهودیان هم ساکن بودند که صاحبِ کتاب بودنِ خود را به اعراب امی( فاقد کتاب و دین و مذهب) فخر میفروختند
پس پیامبر اسلام انسان چشم و گوش بسته و نادانی نبوده بلکه بسیار فکور و دلسوز قوم خود بوده و از اینکه اعراب چنین در جهالت و تفرقه و توحش به سر میبردند رنج میبرده
بزرگوار از این موضوع که بگذریم
برای اعتقاد به هر پیامی محتوای آن اهمیت دارد نه تزیینات آن
اگر کسی مثلا آیین شهریاران ماکیاولی را به هزار سجع و نکات ادبی درآورد آیا شما مباحث آنرا به کار می بندید؟
از کتابهای دوران ظهور اسلام سوال کردی
نصایح کنفسیوس
کتابهای بودایی
گاتها و اوراد اوستا
زبور داود
تلمود یهودیان
مکاشفات یوحنا
کلام های حکیمانه افلاطون
ارسطو
اشعار هومر ادیسه ایلیاد
افسانه گلگمیش
سنگ نوشته های شاهان هخامنشی
قانون حمورابی
کتابها و ادعیه هندوان
اگر که به لطائف ادبی آنها بخواهی پی ببری باید همزمان و همزبان آنان باشی نه آنکه ترجمه های آنان را دریابی
رویدادهای تاریخ چنان فرهنگها را شخم زده که پیدا کردن دیگر نشانه ها سخت و یا نا ممکن است
دوست عزیز اینکه دنبال کلمه تعقلون در قرآن بگردی و آنها را شماره کنی و ترتیب آنها را بیابی و هزار تاویل بزنی شاید که راست باشد این پیدا کردن اعجاز نیست
شما باید از قبل نظریه اعدادت را در قرآن مکتوب کنی
مثلا بگویی کلامی که درباره افعال آدمی است با این فواصل در قرآن تکرار میشوند
کلماتی که در باره اوصاف الهی است با این شرح تکرار میشوند
اسامی خاص با این شرح
اسامی عام با این ترتیب
و سپس آدم متحیری مثل من که نه به نبوت اعتقاد دارد نه به اعجاز بیاید مدعای شما را امتحان کند
دوست عزیز در آخر باز هم تکرار میکنم برای پذیرش هر موضوع به محتوای موضوع باید دقت کرد اینکه کلمه تعقلون را به عنوان مثال خدمت شما گفتم شاید از این باب باشد
از صبر شما برای خواندن این پاسخ صمیمانه سپاسگزارم

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

عرض شد : کلی گویی در مطالب دقیق مساله را حل نمی کند .

چرا که برای اثبات هر مطلب علمی باید در علم مربوط به خودش صحبت شود . و شما در اینجا از تاریخ ، جغرافی ، جامعه شناسی ، روانشناسی ، علوم ادبی و .... سخن رانده اید .

اینگونه نوشتن نوشتن درست نیست .

بنابرین ؛ لطفا : فقط پاسخ سؤال زیر را بفرمایید .

تعداد کتاب یا مجموعه سخنرانی که تا قرن ششم میلادی به زبان عربی جمع آوری شده چقدر بوده است ؟

لطفا : فقط تعداد را بفرمایید .

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری

بالشخصه برای من اهمیتی ندارد که قوم عرب چه بهره ای از کتابت برده یا نه و ربط این سوالات شما به موضوع تاپیک که ادعای اعجاز عددی قرآن است که بنده به این ادعا معترضم که اینطور که شما ادعا دارید نیست چون مبنای انتخاب شما به دلخواه خودتان است نه بر مبنای یک پیش فرض جامع

بگذریم در ارتباط با سوال شما باید از شخص کارشناس باید سوال کرد که البته من نه ادعای کارشناسی دارم و نه به کارشناس در این زمینه دسترسی دارم
ولی با جستجو در گوگل
از سایت انجمن ادبی شفیقی درباره ادبیات عرب مطلب زیر را خدمتتان می آورم
شعر عربی مکتب نجد


قدیمترین ادبیات (قبیلهای) زمان ایجاد و نشأتش به شانزده قرن پیش میرسد در بیابان نجد شعر غنائی بصورت قصیده بوجود آمد. امروءالقیس کندی درین زمینه بدرجه کمال از قدرت رسید و از شاگردان سبک و مکتب تجد بشمار میرفت. قصیده و قصیده سرائی جاهلی تجدی در شکل عمومی تا عصر جدید باقی مانده است، آغاز مکتب تجد به قرن چهارم میلادی میرسد. در قرن ششم شعر از تجد منتشر و مورد تقلید سایر نقاط جزیرهالعرب (شبه جزیره عربستان) واقع میشد اما خصائص محلی و بومی و قومی بخود میگیرد و تا ظهور اسلام شعر بشیوه مکتب نجد در اوج کمال بد اما از آن به بعد رو به ضعف نهاد. شکل قصیده عربی در ادبیات بواسطه موضوع و مضمون تغییر یافت و در (قصیده) مدح یا ذم پس از مقدمهچینی و وصف ممدوح شروع میشود. و در ابتدای شعر در نسیب، شکایت شاعر در شعر، از فراق و دوری از محبوبان است و شاعر بوصف اسب یا شتر خویش با طبیعت و اطراف و محیط خود میپردازد. مدح ممدوح با وصف صحرا و وصف زیبائیهای زندگی و وصف سخاویخشش ممدوح و دریا و مهمانی و شرابخواری و جنگهایش همراه میباشد. ابیات قصیده معمولاً از 60 تا 100 حتا 300 بیت است و همه اشعار آن بایستی در بحر و قافیه واحد سروده شود. معلقات دهگانه یا هفتگانه از بهترین نمونههای اینگونه اشعار بوده است. مناذر و غسانیان در تطور و کمال قصیده بواسطه نواختها و تشویقها و حمایتهای شاعران سهم عمدهای داشتند ولی این دو دسته از حکمرانان سبب خلق و شکوفائی نوع جدیدی قصیده تجدی نشدند. تا اینکه رفته رفته قصیدهها و موضوعات شعر متنوع میشود و این خود فرصت طبع آزمائی خوبی برای قدرت شاعر و امتیاز بشیوه قصیده تجد به این شکل عمومی و موضوعات معین تقلید و دنباله روی بود. وصف زن در نسیب، عام و مبهم ولی توصیف حیوان، صحرا، واقعی و دقیق در قصیده دیده میشود. شعر روزگار درازی غیر مکتوب و متکی بالقواه و سماعی و نقل قول و سینه بسینه بود. چه شاید شاعر قادر به نوشتن نبود یا اینکه اساساً نوشتن و خواندن برای شاعر جاهلی یکنوع کسر شأن بود، اشعار متکی بحافظه شاعر یا شنوندگان یا هر دو بود. و از اینجا شعر از حیث موضوعات و صورتها محدود میشود. با ظهور اسلام در شعر عرب تنوع و تغییراتی چند حاصل میگردد از جمله قطعات و اشعار رجزی در وصف جنگها و مرثیه و اشعار حماسی بود و شعرائی همچون شنفری، تأبط شرا ازین گونه اشعار میسرودند. شاعران همه قوت و قدرت خویش را در القاظ بکار میبردند که در عین حال زیبائی و جذابیت داشت و درین تحول، قصائد برای موضوع واحدی سروده میشد مگر قطعات کوتاه اشعاری در وصف شراب (خمر) اما وصف صید جزئی از قصیده عمومی را تشکیل میداد. شعر شعرای شهرنشین در عصر جاهلیت اختلافات جزئی از لحاظ مفهوم با مضامین شعر شاعران بادیهنشین دارد ولی آنچه برای ما از آنها باقی مانده است کم میباشد. مشهورترین آنها شعر عدیابن زید در خمر و شعر امیهابن ابی صلت الدینی است. و نباید یکباره چنین پنداشت که هیچ نوع شعری در قبل از اسلام برشته تحریر و کتابت در نیامده باشد. اما واضح است که از اشعار مکتوب قبل از اسلام چیزی بما نرسیده است. بطوریکه فرزدق شاعر معروف عرب اشاره میکند دیوان مکتوبی از شاعر مشهور لبید وجود داشت.


پي نوشت : تاریخ ادبیات زبان عربی، ترجمه عبد الحمید آیتی

ادامه
و از وبلاگ نیک سگال
مطلب زیر را کپی میکنم
زبان تازیان، زبان مردمی بود که به صورت نیمه وحشی زندگی می کردند و به خاطر نوع زندگی مدنی آنها در جزیره خشک-سوزان و بی آب و علف، لطافت و ظرافت جایی در زبانشان نداشت.

آن فصاحت و بلاغت از ادبیات عرب که بسیاری بدان اشاره کرده اند، زیر پوشش فرهنگ و تمدن ایران شکل گرفته است. چنان که از اخبار و آثار بر می آید، در اوایل قرن سوم میلادی پاره ای از طوایف عرب بر قسمتی از عراق دست یافتند. این جابجایی از سده های پیش از زمان هخامنشی ها و اشکانی ها آغاز شده بود تا اینکه در زمان ساسانیان در کنار رشد روستا ها و کشاورزی در کنار مناطق ایرانی نشین، مهمترین شهر که «حیره» نام داشت، جایی نزدیک کوفه امروزی به پشتیبانی فروانروایان ساسانی بنا شد.(1) عرب هایی که در این حدود سکونت داشتند به سبب مجاورت با ایران از برکت فرهنگ و تمدن، بهره ای یافته بودند. عرب های این ناحیه ها بیشتر ترسایی و زرتشتی بودند و شاید خط و کتابت از آنجا به دیگر جاهای عربستان رفته باشد. (2)

ادی شیر سراسقف کلیسایی کلدانی که کتابی با نام ( االالفاظ الفارسیه المغرب) نوشته است در پیشگفتار اظهار شگفتی می کند چرا زبان پارسی پیش از هر زبانی به زبان عربی رخنه کرده است، در حالی که سریانیان، رومیان، قبطیان و حبشیان در همسایگی عرب ها می زیسته اند.

در زمان پارت ها و فرمانروایی 470 ساله آنان پیوند ایرانیان با اعراب انکار ناپذیر بود و همچنین داریوش بزرگ در تمامی سنگ نبشته ها، عرب ها در زمره ملت های پیرو دولت هخامنشی نام می برد و در ردیف هژدهم ملت های گونانگون یاد کرده است.(3)

این پیوند و نزدیکی اعراب حیره نشین و دیگر مناطقی که تحت سیطره ایرانیان بود سبب گسترش دانش و فرهنگ و ادبیات ایرانیان در بین اعراب شد(4)

به حدی که "توردی بردی یوا" در این زمینه می گوید:

  • «...در دوران پیش از اسلام، شعر عرب به درجهٔ ممتازی از فصاحت، سلاست و نفاست کلام رسیده بود. شاعران عصر جاهلی اشعاری آفریده‌اند که پژوهش در آن، گره‌های پر پیچ و تاب فرهنگ عرب و تشکیل زبان عربی را باز می‌نماید. در نظم جاهلی، عنصرهایی نیز هستند که ارزش بسیاری برای پیشبرد علم دارند.
  • این عنصرها در اصل متعلق به فارسی‌زبانان بوده و با سبب‌های گوناگون وارد زبان و فرهنگ عرب شده است. در دیوان شاعران جاهلی، واژه‌های فراوان فارسی دیده می‌شوند که سخنوران عرب‌زبانِ شبه‌جزیره آنها را با معنای اصلی فارسی بکار می‌برده‌اند. «اعشیٰ» یکی از مشهورترین شاعران جاهلی است که شجره‌اش میمون بن قیس بن جندل بن شراهیل بن عوف بن سعد بن ضبیعه بن قیس بن ثعلبه و تخلصش «ابوبصیر» است.
  • او در سال 529 میلادی (94 سال پیش از هجرت) متولد شده و در سال 630 میلادی (8 هجری) فوت کرده است. از شجره‌نامه‌اش بر می‌آید که او عرب‌تبار است و با مردمان فارسی‌زبان قرابتی ندارد. با وجود این در اشعار این شاعر، واژه‌های فراوان فارسی با آب و رنگ گوناگون وارد شده است...»(5)
یاری نامه:
1. Encyclopedia of Islam, "Lakhmids". The Arabian Gulf In Anitquity, pp 228-257

2. "دو قرن سکوت"، زرین کوب، صفحه 31

3. "نقش ایران در فرهنگ اسلامی"، علی سامی، صفحه 452 و 453

4. "فرهنگ واژه های فارسی در عربی"، محمد علی امام شوشتری، نشریه شماره 58

5. مقاله "دیرینگی زبان فارسی و تأثیرآن بر ادبیات عربی دورهٔ جاهلیت" نوشته توردی بردی یوا، ترجمه رضامرادی غیاث آبادی (لینک نوشتار )

ولی دوست عزیز این سوالهای شما ما را به اعجاز عددی قرآن رهنمون نمیکند
متشکرم

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

بنده عرض کردم نعداد را ذکر بفرمایید .

منحرف کردن مطلب ، نه کار عقلی است نه عقلائی .

بسیار واضح است ، یا بفرمایید : تعداد را نمی دانم ، یا به کارشناس مراجعه کنید.

بسم الله

با سلام و آرزوی موفقیت

ادامه نمونه های استعمال کلمات در قرآن با فواصل مساوی :

فاصله 8 آيه:

[=courier, monospaced]كلمه "الآخر " ، در سوره بقره ، در آيات : 86 ، 94 ، 102 با فاصله هشت آيه استعمال شده

[=courier, monospaced]كلمه " تكن " ، در سوره نساء ، در آيات : 97 ، 105 ، 113 با فاصله هشت آيه به كار گرفته شده [/]

[=courier, monospaced]كلمه " ثم " ، در سوره انعام ،در آيات : 38 ، 46 ، 54 هم با فاصله هشت آيه استفاده شده [/]

[=courier, monospaced]كلمه " يا " ، در سوره طه ، در آيات : 49 ، 57 ، 65 با همان فاصله هشت آيه استعمال شده [/]

[=courier, monospaced]كلمه " كان " ، در سوره فاطر ، در آيات : 10 ، 18 ، 26 هم با فاصله هشت آيه به كار گرفته شده [/]

[=courier, monospaced]كلمه " هو " ، در سوره فصلت ، در آيات : 36 ، 44 ، 52 باز با همان فاصله هشت آيه استعمال شده است. [/]
[/]
[=courier, monospaced]قابل ذكر آنكه تعداد كلمات مذكور در كل قرآن زياد نيست تا احتمال اينگونه استعمال زياد باشد.
[=courier, monospaced]و گفته شد كه ممكنست يك يا چند مورد تصادفي باشد اما احتمال تصادفي بودن موارد زيادي كه نقل شد - علاوه بر موارد بسيار زيادي كه انشاءا.. خواهد آمد - ، چقدرست ؟[/][/]

سلام
دوست عزیز محمود سبط شیخ انصاری

گرامی بر اساس پستهای 36 و 35 شاعران عرب زبان زیادی وجود داشته اند که از آنها با نامهای
1-اعشیٰ» یکی از مشهورترین شاعران جاهلی است که شجره‌اش میمون بن قیس بن جندل بن شراهیل بن عوف بن سعد بن ضبیعه بن قیس بن ثعلبه و تخلصش «ابوبصیر» است.
2-مشهورترین آنها شعر عدیابن زید در خمر و شعر امیهابن ابی صلت الدینی است
وبر طبق گفته کتاب تاریخ ادبیات زبان عربی، ترجمه عبد الحمید آیتی
آنچه برای ما از آنها باقی مانده است کم میباشد.
و نباید یکباره چنین پنداشت که هیچ نوع شعری در قبل از اسلام برشته تحریر و کتابت در نیامده باشد. اما واضح است که از اشعار مکتوب قبل از اسلام چیزی بما نرسیده است. بطوریکه فرزدق شاعر معروف عرب اشاره میکند دیوان مکتوبی از شاعر مشهور لبید وجود داشت.
معلقات دهگانه یا هفتگانه از بهترین نمونه های اینگونه اشعار بوده است

شعر روزگار درازی غیر مکتوب و متکی بالقواه و سماعی و نقل قول و سینه بسینه بود
شما باید از قبل نظریه اعدادت را در قرآن مکتوب کنی
مثلا بگویی کلامی که درباره افعال آدمی است با این فواصل در قرآن تکرار میشوند

کلماتی که در باره اوصاف الهی است با این شرح تکرار میشوند
اسامی خاص با این شرح
اسامی عام با این ترتیب
و سپس آدم متحیری مثل من که نه به نبوت اعتقاد دارد نه به اعجاز بیاید مدعای شما را امتحان کند
منحرف کردن مطلب ، نه کار عقلی است نه عقلائی
ولی دوست عزیز این سوالهای شما ما را به اعجاز عددی قرآن رهنمون نمیکند
از صبر شما برای خواندن این پاسخ صمیمانه سپاسگزارم

با سلام. وقت بخیر
هر چند سوال قبلی که طرح کردم، جواب کاملی به اون داده نشد، اما به هر حال بهترن جای طرح شبهه همچین سایتی هست.
سوال این هستکه در کتب، ایمیل ها، و ... در مورد انواعی از اعجاز قرآن، مثل تعداد تکرار برابر برخی موارد (مانند مثال زیر)، بیان میشه، ایمیلی که این بار دریافت کردم و خودم هم تا حدی تستش کردم، این قضیه رو تا حدی زیر سوال میبره. نظر شما چی هست؟ اول مثال و بعد طرح دقیقتر :

دنيا (يکی ازنام های زندگی): ١١۵، آخرت (نامی برای زندگی پس از اين جهان): ١١۵

ملائکه: ٨٨ ، شياطين: ٨٨

زندگی: ١۴۵ ، مرگ: ١۴۵

سود: ۵٠ ، زيان: ۵٠

ملت (مردم):۵٠، پيامبران: ۵٠

ابليس(پادشاه شياطين): ١١ ، پناه جوئی از شرّ ابليس: ١١

مصيبت: ٧۵ ، شکر: ٧۵

صدقه: ٧٣ ، رضايت: ٧٣

فريب خوردگان (گمراه شدگان): ١٧ ، مردگان (مردم مرده): ١٧

مسلمين: ۴١ ، جهاد : ۴١

طلا: ٨ ، زندگی راحت: ٨

جادو: ۶٠ ، فتنه: ۶٠

زکات: ٣٢ ، برکت: ٣٢

ذهن : ۴٩ ، نور: ۴٩

زبان: ٢۵ ، موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵

آرزو: ٨ ، ترس: ٨

آشکارا سخن گفتن (سخنرانی): ١٨ ، تبليغ کردن: ١٨

سختی: ١١۴ ، صبر: ١١۴

محمد (صلوات الله عليه): ۴ ، شريعت (آموزه های حضرت محمد (ص)): ۴

مرد: ٢۴ ، زن: ٢۴

و نيز جالب خواهد بود به دفعاتی که کلمات زير در قرآن ظاهر شده اند نگاهی داشته باشيم:

نماز: 17

ماه: ١٢

روز: ٣۶۵

دريا : ٣٢ ، زمين (خشکی): ١٣

دريا + خشکی 45= ٣٢+13
دريا = %71.11=45/(32)
خشکی =% 28.89=45/(13)
١٠٠% = دريا ( ٧١.11 Wacko + خشکی( (28.89%
دانش بشری به تازگی اثبات نموده که آب ٧١٫١١١ % و خشکی ٢٨٫٨٨٩ % از کره زمين را فراگرفته است.

اما در سایت زیر هر کدام از موارد رو بزنیم، مقداری متفاوت از تعداد تکرار میده.

http://www.parsquran.com/

به عنوان مثال من "ترس" رو به فارسی زدم، تعداد بسیار بیشتری ارائه میداد. اینکه قرآن معجزه ی عددی رو جزء ایجازش نیاورده قبول ولی این چنین مسئله ای هم در کتب درسی برخی پایه ها، و هم در مکانهای عمومی بسیار طرح میشه.


سلام:Gol:
آن اعجاز عددی که ما در مورد قرآن شنیده ایم مربوط عدد ابجدی و زبر و بینات کلمات قرآن است نه در مورد تعداد تکرار کلمات هرچند بعید نیست تعداد تکرار کلمات در قرآن هم بیانگر حقایقی پنهان باشد .
قرآن کد رمز تمام قایق و اسرار هستی از اول بی اول تا آخر بی آخر است . در روایتی برای بیان عظمت عبارات قرآن آمده است : هر حرف قرآن هفتاد هزار معنا دارد . هفتاد هزار معنا هم برای تکثیر است نه تحدید . تنها معصومین ع و کملین از اولیاء الهی به این حقایق دسترسی دارند .
خدا نصیب همگان بفرماید
:Gol:

سلام و عرض ادب خدمت فردا از آن ماست
دوست عزیز بعضی از کارشناسان محترم اعتقاد دارند تنها بعضی از موارد یاد شده صحیح هستند
و البته شرح هایی هم بر این ادعا ها دارند
بعضی از کاربران محترم عقیده جد دارند که چنین مواردی صحت تام دارند
و قلیل از کاربران مثل اینجانب که اصلا اعتقاد به معجزه ندارم دلایلی را در تبادل نظر با بعضی از کاربران محترم آورده ام
http://www.askdin.com/showthread.php?t=9547
http://www.askdin.com/showthread.php?t=3848
حال خود بهتر قضاوت کنید
و حرف آخر اینکه هر چیز که شما را به حقیقت عالم و شرافت انسانی رهنمون کند بی شک معجزه است
متشکرم

تشکر جناب متحیر، لینک دوم تقریبا کامل بود؛ اما در کتب درسی این قضیه استفاده میشه (یا لااقل قدیم که استفاده میشد.).

تاپیک تکراری است؛ اگه دوستان میخوان حذف یا منتقل کنن.

با نام خردداد عاقل خواه

و با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت همه و هرکه همراه

در پستهای قبل نمونه هایی از استعمال کلمات با فواصل مساوی ذکر شد .

اکنون ادامه آن به نطر خوانندگان ، کاربران و کارشناسان سایت می رسد .
............
قبلا گفته شد که نوشتن کتابی اینچنین - استعمال خارق العاده کلمات در فواصل مساوی ، ... ، ... ، ... و ... ... ... - ؛ از مردی درس نخوانده ، در عربستان ، در چهارده قرن پیش ، غیرممکن است .

همچنین استعمال کلمات ، با فواصل مساوی ، تا فاصله هشت آیه ذکر شد .

اکنون بقیه استعمالات در فواصل مساوی - بیش از هشت آیه - ارائه می گردد .

باشد تا اعتقادات مسلمانان مستحکم تر گشته ، غیرمسلمانان را به این کتاب عجیب و در نتیجه به راه راست رهنمون شود .

استعمال کلمات با فواصل مساوی ده آیه :

کلمه " آمَنوا " در سوره نساء در آیات : 19 ، 29 ، 39

کلمه " ثم " در سوره طه در آیات : 40 ، 50 ، 60

کلمه " کفروا " در سوره سبأ در آیات : 33 ، 43 ، 53

کلمه "ذلک " در سوره شوری در آیات : 23 ، 33 ، 43

با فاصله ده آیه استعمال شده است .

انش... ادامه دارد
چون این استعمالات توسط خود بنده استخراج و در بیش از پانزده سال پیش چاپ شده اند .

با نام خردداد عاقل خواه

و با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت همه و هرکه همراه

استعمال کلمات در آیات با فواصل مساوی یازده آیه

کلمه " أولئک " ، در سوره بقره ، در آیه های : 5 ، 16 ، 27

کلمه " الأرض " ، در سوره اعراف ، در آیه های : 74 ، 85 ، 96

کلمه " عذاب " ، در سوره توبه ، در آیه های : 68 ، 79 ، 90 ، 101

همه با فاصله یازده آیه استعمال شده اند .

بدرود ، موفق پیروز

انش... ادامه دارد

با نام خردداد عاقل خواه

و با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت همه و هرکه همراه

استعمال کلمات در آیات با فواصل مساوی دوازده آیه :

کلمه " یا " ، در سوره نساء ، در آیات : 47 ، 59 ، 71

کلمه " أیها " ، در سوره نساء ، در آیات : 47 ، 59 ، 71

کلمه " العیر " ، در سوره یوسف ، در آیات : 70 ، 82 ، 94

همه با فواصل مساوی دوازده آیه استعمال شده اند .

بدرود ، موفق و پیروز

انشا... ادامه دارد

توحید صمدی;67336 نوشت:
اين اتساع زماني (تغييرات زماني) نشان مي دهد كه فرشتگان در بيرون از ميادين گرانشي به سرعت نور شتاب مي گيرند. (كمي كمتر از سرعت نور زيرا جرم دارند).
اين نمي تواند يك تصادف باشد زيرا سرعت حساب شده دقيقا يكسان با آيه ي قمري قبلي همچنين در بيرون از يك ميدان گرانشي است.

سلام.
نمیدونم چقدر روی مطلبی که کپی کردید خودتون فکر کردید.
ولی چیزی که در همون نگاه اول واضحه اینه که این معادلات هیچ چیزی رو اثبات نمیکنه.
چرا قرآن به جای 50000 سال نگفته 60000 سال؟
اگر 60000 رو تو معادلتون قرار بدین میبینید که عدد بدست اومده به سرعت نور نزدیکتر میشه.
اگر 100000 رو قرار بدین باز هم دقیق تر میشه.
اگر 1میلیون سال رو قرار بدین باز هم عدد دقیق تری بدست میاد.
چرا قرآن از سایر اعداد استفاده نکرده؟
در حقیقت هر عدد بزرگی رو که میگفت فرقی تو مساله نداشت.
بنابراین معجزه ای تو این مطلب وجود نداره.
شاید مطلب شما بی ارتباط به موضوع تاپیک بود. ولی چون مطلب تو این تاپیک بیان شد بد ندیدم پاسخی عرض کنم.

با سلام. من تعجب می کنم که دوستانی که برای بستن تاپیکهای مهم و ارزشمند دو هفته هم صبر نمی کنند، این تاپیک را بعد از چهار سال هنوز نبسته اند.

بنده پیشنهاد می کنم یک تاپیکی ایجاد شود و در آن کارشناس محترم تشریف بیاورند و برای کاربران به درستی توضیح بدهند که این مبحث اعجاز عددی، مصداق بارز دفاع ضعیف از معجزه بودنِ قرآن است، تا هم خیال دوستان اینوری و اونوری راحت بشود و هم از این به بعد هر کس خواست تاپیکی در این زمینه بزنه، به همون تاپیک ارجاع بشه.

رضا;16108 نوشت:
با توجه به اينكه آيات قرآن در طول بيست و سه سال نازل شده و پيامبر بزرگوار اسلام امّي بوده و خواندن و نوشتن نمي دانسته اعجاز عددي و هماهنگي ميان اين مصطلحات به غير از حقانيت تعاليم نوراني قرآن چه معنا ي ديگري مي تواند داشته باشد.؟

رضا;16412 نوشت:
تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن، موضوعی است که قدرت بشری از دریافت دقیق آن ناتوان بوده و از توضیح کامل وبیان آن در می ماند. به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را بیان می نمائیم.

رضا;16597 نوشت:
بعد از توضيحي که دربارة اعجاز عددي و اهميت آن داده شده در اينجا لازم است مقايسه‌اي ميان اعجاز عددي قرآن کريم و اهل بيت(ع) انجام داده و کيفيت بروز اعجاز عددي در اهل بيت(ع) را يادآوري کنيم. از جمله اين موارد اعجاز عبارتند از:

عمار;65794 نوشت:
در اينجا به طور «اجمال» و «تفصيل» به سير تاريخي اعجاز عددي قرآن مي‌پردازيم:

عمار;65795 نوشت:
نتيجه: با توجه به آنچه بيان شد اعجاز عددي قرآن در موارد ادعا شده نياز به بررسي بيشتر دارد و برخي موارد صحيح به نظر نمي‌رسد و برخي موارد نيز صحيح مي‌باشد. از اين رو بايد گفت: «اعجاز عددي قرآن اجمالاً و در برخي از موارد ادعا شده پذيرفته شده است.»

فردا از آن ماست;72769 نوشت:
سوال این هستکه در کتب، ایمیل ها، و ... در مورد انواعی از اعجاز قرآن، مثل تعداد تکرار برابر برخی موارد (مانند مثال زیر)، بیان میشه، ایمیلی که این بار دریافت کردم و خودم هم تا حدی تستش کردم، این قضیه رو تا حدی زیر سوال میبره. نظر شما چی هست؟ اول مثال و بعد طرح دقیقتر :

سلام بر همه دوستان.
در مورد اعجاز عددی قرآن، توصیه میکنم مقاله زیر رو مطالعه کنید. تصور میکنم بخش اعظم سوالات پاسخ داده بشه.
این مقاله توسط یکی از اساتید دانشگاه تهران نوشته شده و در دوفصلنامه پژوهشهای قرآن و حدیث منتشر شده.
http://s3.picofile.com/file/8209411900/Ejaz_Adadi_Qoran.pdf.html

باسلام من بشرا هستم سنی هستم و محقق درباره اعجاز عددی قران. مطالبی هست میخواستم بیان کنم تا تمام مسلمین استفاده کنند ایا اینجا مناسبه بگم؟

عزیزان من میخواستم مطالبی درباره اعجاز قران بگم ایا اینجا مناسبه که بیان کنم؟یااینکه مقاله بنویسم البته تحقیقات هنوزکامل نشده.ایا کارشناسان صلاح میدونند؟باتوجه به اینکه من اهل سنت هستم