جمع بندی دو سوال

تب‌های اولیه

16 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دو سوال

با سلام خدمت اساتید گرامی...بر اینکه شراب حرام است هیچ شکی نیست..بنده دو سوال داشتم و خواهشمندم بصورت جداگانه پاسخ داده شود:
اول توجه شما را به حدیثی از رسول الله جلب میکنم :
ثلاثة لا یقبل لهم صلاة و لا ترفع لهم الی السما حسنة العبد الآبق حتی یرجع الی موالیه و المرأة الساخط علیها زوجها حتی یرضی و السکران حتی یصحو.
سه کسند که نه نمازشان پذیرفته میشود و نه اعمال نیکشان به آسمان میرسد:برده ای که میگریزد تا آن هنگام که باز گردد و زنی که شوهرش از او ناراضی است تا وقتی راضی شود و کسی که مست است تا وقتی هشیار شود
نهج الفصاحه ح1233
این حدیث منافات دارد با اینکه شرابخوار تا چهل روز نمازش پذیرفته نیست بلکه میگوید شرابخوار تا وقتی مست است نمازش پذیرفته نیست و هنگام هشیاری پذیرفته است و سازگاری دارد با آیه ی قرآن"...و هنگام مستی نماز نخوانید تا بفهمید چه میگویید"
سوال دوم:با توجه با استفتائات و سوالاتی که پرسیده شده میگویند شراب را برای حفظ جان و آبرو به مقدار اندک میتوان خورد.. حفظ جان که برای دوا است و آقای سیستانی برای درمان بیماری های خاص با شرایط خاص به مقدار مقدور شده و نه بیشتر بلا اشکال فرمودند...میشود یک مثال برای حفظ آبرو بیاورید؟ من نمیفهمم منظور از حفظ آبرو چه موقعیت و شرایطیست. با تشکر

با نام الله

کارشناس بحث: استاد مجید

SeYEd MohAMad;501772 نوشت:
با سلام خدمت اساتید گرامی...بر اینکه شراب حرام است هیچ شکی نیست..بنده دو سوال داشتم و خواهشمندم بصورت جداگانه پاسخ داده شود:
اول توجه شما را به حدیثی از رسول الله جلب میکنم :
ثلاثة لا یقبل لهم صلاة و لا ترفع لهم الی السما حسنة العبد الآبق حتی یرجع الی موالیه و المرأة الساخط علیها زوجها حتی یرضی و السکران حتی یصحو.
سه کسند که نه نمازشان پذیرفته میشود و نه اعمال نیکشان به آسمان میرسد:برده ای که میگریزد تا آن هنگام که باز گردد و زنی که شوهرش از او ناراضی است تا وقتی راضی شود و کسی که مست است تا وقتی هشیار شود
نهج الفصاحه ح1233
این حدیث منافات دارد با اینکه شرابخوار تا چهل روز نمازش پذیرفته نیست بلکه میگوید شرابخوار تا وقتی مست است نمازش پذیرفته نیست و هنگام هشیاری پذیرفته است و سازگاری دارد با آیه ی قرآن"...و هنگام مستی نماز نخوانید تا بفهمید چه میگویید"

با صلوات برمحمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی عدم قبول نماز به معناي عدم صحت نماز نیست .یعنی نماز فرد شارب الخمر بعد از خروج از حالت مستی صحیح است ولی قبول نیست. یعنی فقط نوعی رفع تکلیف است و عبادت بنده ی مخلص محسوب نمی شود مگر این که توبه کند،بنابر این بین نماز صحیح و نماز مقبول فرق است.
امّا اگر کسی مرتکب خطاي شراب خواري شده، نباید در حالت مستی نماز بخواند(لا تَقَرَبُوا الصَّلَوةَ و اَنتُم سُکَارَی - نساء 41 )ولی بايد بعد از خروج از حالت مستي نمازش را بجا آورد و منظور از عدم قبول، محروميت از درجات بهشت است، محرومیت از رحمت الهی است، محرومیت از رسیدن به مقامات عالیه است. اما در هر صورت بايد نماز را بخواند که حداقل از درکات جهنم نجات يابد وبه خاطر ترک نماز گناه دیگری بر او بار نشود باید این را بدانیم که در هیچ صورتی نماز از انسان ساقط نمی شود.

نکته دیگر این که روایت مطرح شده فقط در نهج الفصاحه آمده ودر دیگر مدارک فقهی شیعه مطرح نشده است.

SeYEd MohAMad;501772 نوشت:
سوال دوم:با توجه با استفتائات و سوالاتی که پرسیده شده میگویند شراب را برای حفظ جان و آبرو به مقدار اندک میتوان خورد.. حفظ جان که برای دوا است و آقای سیستانی برای درمان بیماری های خاص با شرایط خاص به مقدار مقدور شده و نه بیشتر بلا اشکال فرمودند...میشود یک مثال برای حفظ آبرو بیاورید؟ من نمیفهمم منظور از حفظ آبرو چه موقعیت و شرایطیست. با تشکر

لطفا این سوال را از بخش فقه پی گیری بفرمایید.

مجید;503152 نوشت:
از خروج از حالت مستی صحیح است ولی قبول نیست. یعنی فقط نوعی رفع تکلیف است و عبادت بنده ی مخلص محسوب نمی شود مگر این که توبه کند،بنابر این بین نماز صحیح و نماز مقبول فرق است.

در این حدیث نوشته شده که حسنات هم قبول میشوند و ثوابی که نماز داره هم جزء حسناته(هم از خودت سایت و هم از سایت javab.ir قسمت پاسخ آنلاین پرسیدم گفتند ثواب نماز از حسناته)راجع به این چه توضیحی هست؟

SeYEd MohAMad;503174 نوشت:
در این حدیث نوشته شده که حسنات هم قبول میشوند و ثوابی که نماز داره هم جزء حسناته(هم از خودت سایت و هم از سایت javab.ir قسمت پاسخ آنلاین پرسیدم گفتند ثواب نماز از حسناته)راجع به این چه توضیحی هست؟

با صلوات بر محمد وال محمد
کار برگرامی منظور از سوال شما را متوجه نشدم، لطفا اگر سوال فقهی دارید از بخش فقه سوال بفرمایید واگر سوال شما حدیثی باشد بنده در خدمت شما هستم.

مجید;503182 نوشت:
با صلوات بر محمد وال محمد
کار برگرامی منظور از سوال شما را متوجه نشدم، لطفا اگر سوال فقهی دارید از بخش فقه سوال بفرمایید واگر سوال شما حدیثی باشد بنده در خدمت شما هستم.

شما میفرمایید نماز شارب خمر صحیح است اما مقبول نیست. یعنی ثوابش حساب نمیشود و نمازش رفع تکلیف است و بی ثواب...اما در حدیث گفته شده که حسنات هم به مقبول میشوند و ثواب نماز هم جزء حسنات است.یعنی ثواب نماز هم قبول میشود اگر فرد مست هشیار شود

SeYEd MohAMad;503212 نوشت:
شما میفرمایید نماز شارب خمر صحیح است اما مقبول نیست. یعنی ثوابش حساب نمیشود و نمازش رفع تکلیف است و بی ثواب...اما در حدیث گفته شده که حسنات هم به مقبول میشوند و ثواب نماز هم جزء حسنات است.یعنی ثواب نماز هم قبول میشود اگر فرد مست هشیار شود

با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی گناه از هر نوع كه باشد‌، مانع قبولي اعمال انسان مي شود . اما در مورد شراب كه تا 40 روز بيان شده‌ ، شايد به خاطر آن است كه تأثير آن در روح و روان انسان تا 40 روز باقي مي ماند. در اين چهل روز اگر چه خواندن نماز و گرفتن روزه و عبادات ديگر از او رفع تكليف مي كند و از گردن او ساقط مي شود، اما مانع قبولي و ثواب و پاداش براي اعمال او مي شود. مگر اين كه توبه نماييد و اثر آن گناه را با توبه از بين ببرد.
بسياري از گناهان مي تواند مانع قبولي اعمال انسان شوند. بهترين چيزي كه مي تواند اثر گناه را پاك كند، توبه به درگاه خدا و لطف و رحمت و بخشايش خدا است.
در اين خصوص از امام رضا(عليه السلام) نيز چنين روايت شده كه: «شخصى به نام حسين بن خالد مى گويد محضر مبارك حضرت رضا(عليه السلام) عرض كردم براى ما از پيامبر(صلى الله عليه وآله) روايت شده كه فرموده اند: كسى كه شراب بياشامد تا چهل روز نمازش مقبول نيست، آيا اين روايت صحيح است؟ حضرت فرمودند: راويان اين حديث راست گفته وحديث را صحيح نقل كرده اند. عرض كردم: چرا نمازش تا چهل روز مقبول نيست نه كمتر از آن و نه بيشتر حضرت فرمودند: براى اين كه حق تعالى خلقت انسان را مقدر و معين فرموده با اين بيان: وقتى نطفه انسان در رحم مادر قرار مى گيرد 40 روز به حال نطفه بعد تبديل به علقه مى شود. تا 40 روز سپس مضغه مى شود و 40 روز به اين حالت است (و همين طور جلورود تا خلقت كامل شود) بنابراين وقتى شخصى شراب مى خورد آن شراب 40 روز در بدن او مى ماند و تا اين زمان كه بقايا و ذرات شراب درجوف او باقى است نماز نبايد مقبول درگاه الهى واقع شود).علل الشرائع، ج 2، ص 345.)
اما اين كه چرا تا چهل روز نماز شراب خوار مورد قبول خداوند قرار نمى گيرد؟
هر چند ممكن است در ظاهر اين امر عجيب به نظر برسد ولى با بررسى حكمت و اسرار نماز معلوم مى شود بين جسم و روح نمازگزار ارتباط تنگاتنگى هست چراكه نماز وسيله ارتقا روحى و معنوى، عامل تقرب به ذات اقدس اله و... است. و از آن جا كه اولين و مهم ترين اثر تخريبى شراب متوجه روح و جان آدمى است و نيز چون حقيقت انسان را روح او تشكيل مى دهد لذا تأثير سوء شراب، فاحش تر و عظيم تر از آن است كه به نظر برسد. از همين رو وقتى گفته مى شود نماز چنين فردى پذيرفته نيست، به اين علت است كه روح او قابليت درك و استعداد دريافت فيوضات روحانى و معنوى را از دست مى دهد. به طورى كه از بعضى روايات به دست مى آيد، شراب ام الفساد و مادر تمام گناهان و لغزش ها است. امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «كسى كه يك جرعه شراب بياشامد، خدا و پيغمبران و مؤمنين او را لعنت مى كنند، اگر به مقدارى بخورد كه مست شود، روح ايمان از او دور مى شود و به جايش روح كثيف شيطانى جايگزين مى گردد، پس نماز را ترك مى كند و ملائكه او را سرزنش مى كنند و خداى تعالى او را خطاب مى كند: «اى بنده من كافر شدى، بدا به حال تو». پس امام فرمود: «بدا به حالش، بدا به حالش، به خدا سوگند يك سرزنش الهى از هزار سال عذاب سخت تر است.( الكافى، ج 6، ص 399..)
البته ا ين مطلب را باید ياد آورشوم که همان گونه كه در روايات تصريح شده باب توبه و رحمت الهى به سوى شخص گناه كار باز است لذا اگر فردى از گناه شرب خمر توبه نمايد نمازش مورد قبول درگاه الهى قرار خواهد گرفت و توبه وى نيز بايد به گونه اى باشد كه عزم جدى بر ترك اين گناه نمايد به طورى كه ديگر بازگشتى به گناه گذشته نكند و در آينده نيز هرگز به آن گناه فاحش مرتكب نشود.

مجید;504847 نوشت:
در اين چهل روز اگر چه خواندن نماز و گرفتن روزه و عبادات ديگر از او رفع تكليف مي كند و از گردن او ساقط مي شود، اما مانع قبولي و ثواب و پاداش براي اعمال او مي شود.

پس چرا همچین مطلب مهمی در قرآن نیامده؟در قرآن حرمت شراب آمده و زیان هایش،همچنین جزا فرد شراب خوار که تازیانه است آمده ولی خداوند عزُ وجل نفرموده چهل روز نمازتان از درگاه من پذیرفته نیست؟ همانطور که فرموده رباخواری همانند جنگ با خداست چرا راجب شرابخواری چیزی نفرموده؟ به علاوه شبهه ی حدیثی من رو رفع کنید...رسول الله (ص)فرموده مست وقتی هشیار شه هم حسناتش قبوله هم نمازش...و ثواب نماز هم جز حسناته پس ثواب نمازش هم قبول میشه

SeYEd MohAMad;504930 نوشت:
همچنین جزا فرد شراب خوار که تازیانه است آمده

جزاي فرد شرابخوار (هشتاد تازيانه از زير لباس) کجاي قرآن آمده است؟!!!!!!!!!

SeYEd MohAMad;504930 نوشت:
به علاوه شبهه ی حدیثی من رو رفع کنید...

منبع اون حديث، عبارت است نهج الفصاحه که فاقد اعتبار است. من خودم نهج الفصاحه دارم ولي حتّي رويش را هم نگاه نمي‌کنم.

بيشتر رواياتش از منابع اهل سنّت اخذ شده. اين حديث هم منبع اصليش سنن بيهقي هست.

تازه اگه منبع معتبري هم باشه بايد اوّل از نظر سند و دلالت، ارزيابي بشه بعد مورد استناد قرار بگيره.

Hadi99g;504990 نوشت:
منبع اون حديث، عبارت است نهج الفصاحه که فاقد اعتبار است.

تمام اشخاص اهل علم و علما به معتبر بودن نهج الفصاحه اقرار کردن...شما به فکر خود میگید فاقد اعتبار است!

SeYEd MohAMad;504930 نوشت:
پس چرا همچین مطلب مهمی در قرآن نیامده؟

با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی لازم نیست تمام مطالب در قرآن کریم آمده باشد چنان که مطالب مهمتر نیز در قرآن ذکر نشده است مثلا تعداد رکعات نماز که هر روز هر مسلمان با آن سر وکار داردامّا در مورد شراب مطالب زیادی در قرآن کریم آمده که به اختصار به دو مورد آن اشاره می گردد:
الف) با مراجعه به قرآن کریم در آیه 219 سوره بقره این گونه آمده است:«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ... ؛ درباره شراب و قمار از تو سؤال مى‏ كنند، بگو:" در آنها گناه و زيان بزرگى است، و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بر دارد، (ولى) گناه آنها از نفعشان بيشتر است...»
" خمر" در لغت در اصل به گفته" راغب" به معنى پوشانيدن چيزى است و لذا به چيزى كه با آن مى‏پوشانند" خمار" گفته مى‏شود هر چند خمار معمولا به چيزى گفته مى‏شود كه زن سر خود را با آن مى‏پوشاند.
در معجم مقاييس اللغه نيز براى" خمر" يك ريشه ذكر كرده كه دلالت بر پوشاندن و اختلاط و آميزش در پنهانى مى‏كند و از آنجا كه شراب عقل انسان را مى‏پوشاند به آن خمر گفته شده زيرا سبب مستى است و مستى پرده‏اى بر روى عقل مى‏افكند و نمى‏گذارد انسان خوب و بد را تشخيص دهد.
" خمر" در اصطلاح شرع به معنى شراب انگور نيست بلكه به معنى هر مايع مست كننده است خواه از انگور گرفته شده باشد و يا از كشمش يا خرما و يا هر چيز ديگر، هر چند در لغت براى هر يك از انواع مشروبات الكلى اسمى قرار داده شده است.( در جلد 2 تفسیر نمونه به صورت مفصل در این زمینه بحث شده است.)
ب) و در آيه 43 سوره نساء يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ به مسلمانان صريحا دستور داده شد كه در حال مستى هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خداى خود چه مى‏ گويند.
البته مفهوم اين آيه آن نبود كه در غير حال نماز، نوشيدن شراب مجاز بود، بلكه برنامه همان برنامه تحريم تدريجى و مرحله به مرحله بود، و به عبارت ديگر اين آيه نسبت به غير حال سكوت داشت و صريحا چيزى نمى‏ گفت.
آشنايى مسلمانان به احكام اسلام و آمادگى فكرى آنها براى ريشه‏ كن ساختن اين مفسده بزرگ اجتماعى كه در اعماق وجود آنها نفوذ كرده بود، سبب شد كه دستور نهايى با صراحت كامل و بيان قاطع كه حتى بهانه‏ جويان نيز نتوانند به آن ايراد گيرند نازل گرديد، كه همين آيه مورد بحث بوده باشد.
جالب توجه اينكه در اين آيه با تعبيرات گوناگون ممنوعيت اين كار مورد تاكيد قرار گرفته است:
1- آيه با خطاب يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شروع شده اشاره به اين كه مخالفت با اين حكم با روح ايمان سازگار نيست.
2- بعد از آن كلمه" إِنَّمَا" كه براى حصر و تاكيد است به كار رفته.
3- شراب و قمار هم رديف انصاب (بتهايى كه شكل مخصوصى نداشتند و تنها قطعه سنگى بودند) ذكر شده است و نشان مى‏ دهد، خطر شراب و قمار به قدرى زياد است كه در رديف بت پرستى قرار گرفته، به همين دليل در روايتى از پيامبر ص مى‏ خوانيم:«شارب الخمر كعابد الوثن؛ شراب خوار همانند بت پرست است.»
4- شراب و قمار و هم چنين بت پرستى و ازلام (يك نوع بخت‏ آزمايى) همگى به عنوان رجس و پليدى شمرده شده‏ اند (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ).
5- تمام اين اعمال جزء اعمال شيطانى قلمداد شده است (مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ).
6- سرانجام فرمان قاطع براى اجتناب از آنها را صادر كرده و مى‏فرمايد (فَاجْتَنِبُوهُ).
ضمنا بايد توجه داشت كه اجتناب مفهومى رساتر از نهى دارد، زيرا معنى اجتناب فاصله گرفتن و دورى كردن و نزديك نشدن است كه بمراتب از جمله" ننوشيد" رساتر مى ‏باشد.
7- در پايان اين آيه مى‏ گويد: اين دستور به خاطر آن است كه شما رستگار شويد (لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ).يعنى بدون آن رستگارى ممكن نيست.
8- در آيه بعد به پاره‏ اى از زيان هاى آشكار شراب و قمار پرداخته نخست مى‏ گويد: شيطان مى‏ خواهد از طريق شراب و قمار در ميان شما تخم عداوت و دشمنى بپاشد و از نماز و ذكر خدا باز دارد (إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ)
9- در پايان اين آيه به عنوان يك استفهام تقريرى، مى‏ گويد:" آيا شما خود دارى خواهيد كرد؟" (فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).
يعنى پس از اين همه تاكيد باز جاى بهانه‏ جويى يا شك و ترديد در مورد ترك اين دو گناه بزرگ باقى مانده است؟!
10- و در آيه سوم به عنوان تاكيد اين حكم نخست به مسلمانان دستور مى‏ دهد كه خدا و پيامبرش را اطاعت كنند و از مخالفت او بپرهيزند (وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا).
و سپس مخالفان را تهديد مى ‏كند كه اگر از اطاعت فرمان پروردگار سر باز زنند، مستحق كيفر و مجازات خواهند بود و پيامبر ص وظيفه‏ اى جز ابلاغ آشكار ندارد (فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ)«تفسير نمونه، ج‏5، ص: 74»

مجید;505213 نوشت:
با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
کاربر گرامی لازم نیست تمام مطالب در قرآن کریم آمده باشد چنان که مطالب مهمتر نیز در قرآن ذکر نشده است مثلا تعداد رکعات نماز که هر روز هر مسلمان با آن سر وکار داردامّا در مورد شراب مطالب زیادی در قرآن کریم آمده که به اختصار به دو مورد آن اشاره می گردد:
الف) با مراجعه به قرآن کریم در آیه 219 سوره بقره این گونه آمده است:«يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما ... ؛ درباره شراب و قمار از تو سؤال مى‏ كنند، بگو:" در آنها گناه و زيان بزرگى است، و منافعى (از نظر مادى) براى مردم در بر دارد، (ولى) گناه آنها از نفعشان بيشتر است...»
" خمر" در لغت در اصل به گفته" راغب" به معنى پوشانيدن چيزى است و لذا به چيزى كه با آن مى‏پوشانند" خمار" گفته مى‏شود هر چند خمار معمولا به چيزى گفته مى‏شود كه زن سر خود را با آن مى‏پوشاند.
در معجم مقاييس اللغه نيز براى" خمر" يك ريشه ذكر كرده كه دلالت بر پوشاندن و اختلاط و آميزش در پنهانى مى‏كند و از آنجا كه شراب عقل انسان را مى‏پوشاند به آن خمر گفته شده زيرا سبب مستى است و مستى پرده‏اى بر روى عقل مى‏افكند و نمى‏گذارد انسان خوب و بد را تشخيص دهد.
" خمر" در اصطلاح شرع به معنى شراب انگور نيست بلكه به معنى هر مايع مست كننده است خواه از انگور گرفته شده باشد و يا از كشمش يا خرما و يا هر چيز ديگر، هر چند در لغت براى هر يك از انواع مشروبات الكلى اسمى قرار داده شده است.( در جلد 2 تفسیر نمونه به صورت مفصل در این زمینه بحث شده است.)
ب) و در آيه 43 سوره نساء يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ به مسلمانان صريحا دستور داده شد كه در حال مستى هرگز نماز نخوانند تا بدانند با خداى خود چه مى‏ گويند.
البته مفهوم اين آيه آن نبود كه در غير حال نماز، نوشيدن شراب مجاز بود، بلكه برنامه همان برنامه تحريم تدريجى و مرحله به مرحله بود، و به عبارت ديگر اين آيه نسبت به غير حال سكوت داشت و صريحا چيزى نمى‏ گفت.
آشنايى مسلمانان به احكام اسلام و آمادگى فكرى آنها براى ريشه‏ كن ساختن اين مفسده بزرگ اجتماعى كه در اعماق وجود آنها نفوذ كرده بود، سبب شد كه دستور نهايى با صراحت كامل و بيان قاطع كه حتى بهانه‏ جويان نيز نتوانند به آن ايراد گيرند نازل گرديد، كه همين آيه مورد بحث بوده باشد.
جالب توجه اينكه در اين آيه با تعبيرات گوناگون ممنوعيت اين كار مورد تاكيد قرار گرفته است:
1- آيه با خطاب يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شروع شده اشاره به اين كه مخالفت با اين حكم با روح ايمان سازگار نيست.
2- بعد از آن كلمه" إِنَّمَا" كه براى حصر و تاكيد است به كار رفته.
3- شراب و قمار هم رديف انصاب (بتهايى كه شكل مخصوصى نداشتند و تنها قطعه سنگى بودند) ذكر شده است و نشان مى‏ دهد، خطر شراب و قمار به قدرى زياد است كه در رديف بت پرستى قرار گرفته، به همين دليل در روايتى از پيامبر ص مى‏ خوانيم:«شارب الخمر كعابد الوثن؛ شراب خوار همانند بت پرست است.»
4- شراب و قمار و هم چنين بت پرستى و ازلام (يك نوع بخت‏ آزمايى) همگى به عنوان رجس و پليدى شمرده شده‏ اند (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ).
5- تمام اين اعمال جزء اعمال شيطانى قلمداد شده است (مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ).
6- سرانجام فرمان قاطع براى اجتناب از آنها را صادر كرده و مى‏فرمايد (فَاجْتَنِبُوهُ).
ضمنا بايد توجه داشت كه اجتناب مفهومى رساتر از نهى دارد، زيرا معنى اجتناب فاصله گرفتن و دورى كردن و نزديك نشدن است كه بمراتب از جمله" ننوشيد" رساتر مى ‏باشد.
7- در پايان اين آيه مى‏ گويد: اين دستور به خاطر آن است كه شما رستگار شويد (لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ).يعنى بدون آن رستگارى ممكن نيست.
8- در آيه بعد به پاره‏ اى از زيان هاى آشكار شراب و قمار پرداخته نخست مى‏ گويد: شيطان مى‏ خواهد از طريق شراب و قمار در ميان شما تخم عداوت و دشمنى بپاشد و از نماز و ذكر خدا باز دارد (إِنَّما يُرِيدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ)
9- در پايان اين آيه به عنوان يك استفهام تقريرى، مى‏ گويد:" آيا شما خود دارى خواهيد كرد؟" (فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ).
يعنى پس از اين همه تاكيد باز جاى بهانه‏ جويى يا شك و ترديد در مورد ترك اين دو گناه بزرگ باقى مانده است؟!
10- و در آيه سوم به عنوان تاكيد اين حكم نخست به مسلمانان دستور مى‏ دهد كه خدا و پيامبرش را اطاعت كنند و از مخالفت او بپرهيزند (وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ احْذَرُوا).
و سپس مخالفان را تهديد مى ‏كند كه اگر از اطاعت فرمان پروردگار سر باز زنند، مستحق كيفر و مجازات خواهند بود و پيامبر ص وظيفه‏ اى جز ابلاغ آشكار ندارد (فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى‏ رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِينُ)«تفسير نمونه، ج‏5، ص: 74»

با تشکر...
اولن بنده به تحریم شراب ایمان دارم نیازی نبود تحریم شراب رو اثبات کنید (اما دست شما درد نکنه)
دومن شما فرمودید مسئله هایی مانند رکعت های نماز نیز در قرآن نیست،حال آنها احکام واجبات هستند و اصلن با قضیه شراب قابل قیاس نیستند.
سومن من شبهه ام آن حدیت مذکور از پیامبر است نه حرام بودن شراب...چرا که نه من شرابخوارم و دنبال حالیلت آن هستم نه چیز دیگری.....فقط کنجکاو هستم و شبهه ی ایجاد شده ی من آن حدیث است...

SeYEd MohAMad;505161 نوشت:
تمام اشخاص اهل علم و علما به معتبر بودن نهج الفصاحه اقرار کردن...شما به فکر خود میگید فاقد اعتبار است!

با صلوات بر محمد وآل محمد
وعرض سلام وادب
مؤلف کتاب نهج الفصاحه جناب مرحوم آقاى ابوالقاسم پاینده ـ یكى از نویسندگان و مترجمین توانا و پرتلاش در دهه‌هاى اخیر ایران بوده‌اند. آثار ایشان در تألیف و ترجمه كتاب هاى مذهبى ـ از جمله قرآن ـ مورد استفاده عموم بوده و هست.
یكى از كتاب هاى ارزشمند ایشان كتاب نهج‌الفصاحه است كه در آن تلاش كرده روایات پیامبر اكرم(ص) را ـ كه از قضا كمتر متن ترجمه شده آن در اختیار عموم مردم بوده ـ جمع آورى و ترجمه نماید؛ و الحق در این تلاش موفق بوده و حجم بزرگى از احادیث را استخراج،‌ و به خوبى از عهده ترجمه آن برآمده است.
با این وجود باید اذعان داشت كه ایشان ـ هم چنان كه خود ایشان هم هیچ گاه چنین ادعایى نداشته‌اند ـ حدیث شناس، و به عبارت دیگر نقاد حدیث، نبوده است.
خود مؤلف در مقدمه كتاب تصریح می كند كه هدف او حفظ احادیث از مهجوریت و بی توجهی است، و نه ارزیابی آن.
منابع حدیثی او هم اعم از تراث اصیل و معتبر و غیر آن، از كتاب های شیعه و سنی است. اگر بخواهیم نظیری برای كار این مؤلف ـ البته به شكلی گسترده تر و عمیق تر ـ بیان كنیم، می توانیم به کتاب« بحارالانوار » مرحوم مجلسی اشاره کنیم. ایشان نیز هدفش را از تألیف كتاب خود حفظ تراث حدیثی شیعه ـ و نه ارزیابی و گزینش آن ـ بیان كرده است.
2ـ با توجه به آن چه گذشت، تألیف از مزیت نسبى قدمت و امكان دستیابى به منابع دست اول محروم است. و قصد جناب مؤلف ارزیابى و تهذیب احادیث نبوده است.
3ـ كتاب، اساساً، سند احادیث را نیاورده است. لذا امكان ارزیابى این احادیث از این ناحیه ـ جز با مراجعه به منابع اصلى آن ـ امكان پذیر نیست.
4ـ بسیاری از احادیث این كتاب را نمی توان در منابع دست اول و معتبر حدیثی، به گونه ای یافت كه عنایت ویژه قدمای از علمای حدیث شناس شیعه به آن احراز شود.(ازجمله روایتی که شما ذکر کرده اید.)
5) نگارنده بسیاری از روایات این كتاب را ـ كه غیر قابل قبول تلقی می شوند ـ ملاحظه كرده و آن را مطابق آیات و روایاتی كه صدور قطعی دارند، و هم چنین قواعد مسلم دینی نمی بیند. البته مواردی هست كه حدیثی صحیح، از سوء برداشت خواننده رنج می برد، كه می بایست یكی یكی به بحث در باره آنها نشست.
در پایان باید اشاره کرد که قضاوت در باره یك حدیث كار عالمانه و پیچیده ای است كه حتما می بایست توسط اهل آن صورت گیرد.

.

SeYEd MohAMad;505161 نوشت:
تمام اشخاص اهل علم و علما به معتبر بودن نهج الفصاحه اقرار کردن...شما به فکر خود میگید فاقد اعتبار است!

ما تمام اشخاص اهل علم رو نخواستيم، شما فقط يکي از اهل علم رو پيدا کن که به معتبر بودن نهج الفصاحه اقرار کنه.
تازه جواب رو هم خوب بخون. بهت گفتم که حتّي به فرض اينکه کتاب معتبري هم باشه بايد سند روايت بررسي بشه، بعد مورد استناد قرار بگيره. نه اينکه هر کي مثل شما از سر راه رد ميشه يه روايت رو برداره دست آويزي براي خودش قرار بده.
اينجوري اگه باشه فاتحه اسلام خونده ميشه.

پست جمع بندی موضوع

پرسش:
با سلام
با توجه به حدیث ذیل که از رسول الله(ص)صادر شده است:« ثلاثة لا یقبل لهم صلاة و لا ترفع لهم الی السما حسنة العبد الآبق حتی یرجع الی موالیه و المرأة الساخط علیها زوجها حتی یرضی و السکران حتی یصحو؛ سه کسند که نه نمازشان پذیرفته می شود و نه اعمال نیکشان به آسمان می رسد؛ برده ای که می گریزد تا آن هنگام که باز گردد و زنی که شوهرش از او ناراضی است تا وقتی راضی شود و کسی که مست است تا وقتی هشیار شود.» )نهج الفصاحه ح1233)
این حدیث منافات دارد با این که شراب خوار تا چهل روز نمازش پذیرفته نیست بلکه می گوید شراب خوار تا وقتی مست است نمازش پذیرفته نیست و هنگام هشیاری پذیرفته است و سازگاری دارد با آیه ی قرآن"...و هنگام مستی نماز نخوانید تا بفهمید چه می گویید.

پاسخ:
پرسشگر گرامی ابتدا باید متذکر شوم که روایت فوق در منابع روایی شیعه نیامده و فقط در کتاب« نهج الفصاحه » آمده است.
نکته دوم که قابل ذکر می باشد این که شرط صحت وشرط قبول نماز با هم تفاوت دارند.
عدم قبول نماز به معناي عدم صحت نماز نیست .یعنی نماز فرد شارب الخمر بعد از خروج از حالت مستی صحیح است ولی قبول نیست. یعنی فقط نوعی رفع تکلیف است و عبادت بنده ی مخلص محسوب نمی شود مگر این که توبه کند،بنابر این بین نماز صحیح و نماز مقبول فرق است.
نماز صحيح آثار و بركاتي دارد و نماز مقبول آثار ديگري افزون بر صحت نماز دارد . اگر نمازي همراه با شرايط و مقدماتي كه خداوند از ما خواسته است به جا آورده شود نماز صحيح است و وظيفه و تكليف از دوش انسان برداشته مي شود و آثاري كه مترتب بر نماز صحيح و درست است بر آن مترتب مي گردد . به طوركلي هرگاه از صحيح بودن يك عمل سخن به ميان مي آوريم بيشتر مربوط به ظاهر عمل است كه از جهت شرايط ظاهري و فيزيكي احكام شرعي رعايت شود براي مثال نماز با وضو باشد، لباس و بدن نمازگزار پاك باشد. اما «قبولي اعمال» بيشتر مربوط به باطن اعمال و مراتب و درجات قبولي نيز بستگي به مراتب اخلاص و حضور قلب دارد. كه تشخيص آن براي ديگران مشكل است و بيشتر اختصاص به خداوند دارد .بنابراين همين مقدار كه شرايط ظاهري نماز رعايت شود. نماز صحيح است و حداقل از دركات جهنم فرد نمازگزار را نجات مي دهد.(1-2)
امّا اگر کسی مرتکب خطاي شراب خواري شده، نباید در حالت مستی نماز بخواند که این از آیه قرآن فهمیده می شود: «لا تَقَرَبُوا الصَّلَوةَ و اَنتُم سُکَارَی» (3) ولی بايد بعد از خروج از حالت مستي نمازش را بجا آورد و منظور از عدم قبول، محروميت از درجات بهشت است، محرومیت از رحمت الهی است، محرومیت از رسیدن به مقامات عالیه است. اما در هر صورت بايد نماز را بخواند که حداقل از درکات جهنم نجات يابد وبه خاطر ترک نماز گناه دیگری بر او بار نشود باید این را بدانیم که در هیچ صورتی نماز از انسان ساقط نمی شود.

پی نوشت:
1-2) حضور قلب در نماز، عزيزي تهراني؛ اسرار نماز، محسن قرائتي.
3) سوره نساء/ 41.

موضوع قفل شده است