جمع بندی خیانت، پایان ارتباط

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خیانت، پایان ارتباط

با سلام خدمت تمامی بچه های گل سایت اسک دین و کارشناسان محترمشون

حقیقت امر هدف از گذاشتن این پست به مشکل خوردن یکی از دوستای نزدیکم هست و من خواستم که از دوستان عزیزم یک راهکاری واسه این قضیه بگیرم

قضیه برمیگرده به حدود 7-8 ماه پیش که یک پسری از یک دختر خانومی خوشش میاد

و همونطور هم دختر خانم از آقا پسر

دختر خانم ( دوست من ) خیلی دختر شیطونی بود تو دانشگاه با پسرهای دانشگاه راحت بود

وقتی که دوستم با این آقا پسر وارد رابطه شد

دوستم که یک شخصی مانتویی بود چادری شد به هیچ وجه دیگه با پسرهای دانشگاه راحت نبود سرش و مینداخت پایین و ایشون توی این مدت یک آدم دیگه شده بود

هدف ارتباطشون هم ازدواج بوده ( میدونم باید طوری دیگر اقدام میکردند برای ازدواج ولی ....)

ظاهر آقا پسر هم یک شخص کاملا موجه بود و طوری بود که از دوستم میپرسیدم چرا چادر سرت کردی میگفت پسر از من خواسته و .........

همه چیز خیلی بود تا قبل از عید که این دو تا با هم دعواهاشون شروع شد

دنیای دوستم شده بود این پسر و واسه این پسر هر کاری که بلد انجام داد تا بهش برسه

دوستم با توجه به اون حس های زنانه ایی که داشت به یک سری چیزها شک کرده بود و احساس کرد که آقا پسره با یک دختری ارتباط داره

شروع کرد گیر دادن بهش و شروع جنگ و دعواها و گویا هم حق با دوستم بوده و این که ایشون با یک دختری ارتباط داشته

اینقدر دوستم بهش گیر میده و جنگ و دعوا تا خود پسر بالاخره میگه که

آره من با فلانی چند وقته با هم در ارتباطیم و .........

و از همه مهم تر که با کمال بی شرمی گفته که حتی باهم ارتباط جنسی داشتیم

خلاصه از وقتی که دوستم این قضیه را فهمیده

یک چشمش خون و یک چشمش اشکه

همش داره گریه میکنه

همش میگه من به خاطر این آدم خیلی کارها کردم و ....

بچه ها حالا من که یکی از نزدیک ترین دوستاشم مدام با من صحبت میکنه که چی کار کنم

منم نمیدونستم که بهش چی بگم

گفتم بیام و با شما مشورت کنم تا کمکم کنید بهش بگم که چی کار بکنه بهتره واسش ....

منتظر راهنمایی های تک تکتون هستم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

Arvana;500980 نوشت:
با سلام خدمت تمامی بچه های گل سایت اسک دین و کارشناسان محترمشون

حقیقت امر هدف از گذاشتن این پست به مشکل خوردن یکی از دوستای نزدیکم هست و من خواستم که از دوستان عزیزم یک راهکاری واسه این قضیه بگیرم

قضیه برمیگرده به حدود 7-8 ماه پیش که یک پسری از یک دختر خانومی خوشش میاد

و همونطور هم دختر خانم از آقا پسر

دختر خانم ( دوست من ) خیلی دختر شیطونی بود تو دانشگاه با پسرهای دانشگاه راحت بود

وقتی که دوستم با این آقا پسر وارد رابطه شد

دوستم که یک شخصی مانتویی بود چادری شد به هیچ وجه دیگه با پسرهای دانشگاه راحت نبود سرش و مینداخت پایین و ایشون توی این مدت یک آدم دیگه شده بود

هدف ارتباطشون هم ازدواج بوده ( میدونم باید طوری دیگر اقدام میکردند برای ازدواج ولی ....)

ظاهر آقا پسر هم یک شخص کاملا موجه بود و طوری بود که از دوستم میپرسیدم چرا چادر سرت کردی میگفت پسر از من خواسته و .........

همه چیز خیلی بود تا قبل از عید که این دو تا با هم دعواهاشون شروع شد

دنیای دوستم شده بود این پسر و واسه این پسر هر کاری که بلد انجام داد تا بهش برسه

دوستم با توجه به اون حس های زنانه ایی که داشت به یک سری چیزها شک کرده بود و احساس کرد که آقا پسره با یک دختری ارتباط داره

شروع کرد گیر دادن بهش و شروع جنگ و دعواها و گویا هم حق با دوستم بوده و این که ایشون با یک دختری ارتباط داشته

اینقدر دوستم بهش گیر میده و جنگ و دعوا تا خود پسر بالاخره میگه که

آره من با فلانی چند وقته با هم در ارتباطیم و .........

و از همه مهم تر که با کمال بی شرمی گفته که حتی باهم ارتباط جنسی داشتیم

خلاصه از وقتی که دوستم این قضیه را فهمیده

یک چشمش خون و یک چشمش اشکه

همش داره گریه میکنه

همش میگه من به خاطر این آدم خیلی کارها کردم و ....

بچه ها حالا من که یکی از نزدیک ترین دوستاشم مدام با من صحبت میکنه که چی کار کنم

منم نمیدونستم که بهش چی بگم

گفتم بیام و با شما مشورت کنم تا کمکم کنید بهش بگم که چی کار بکنه بهتره واسش ....

منتظر راهنمایی های تک تکتون هستم

بسمه تعالی
با تقدیم سلام و تحیت و نیز عرض خوش آمد

ضمن تشکر از شما بخاط احساس مسولیت و پیگیری، متاسفانه ایشان ابتدا مبتنی بر احساسات و هیجانات وارد یک ارتباط شده اند سپس به فکر کسب شناخت از شخص مقابل افتاده اند.
به هر حال همانگونه که آغاز این ارتباط اشتباه بوده است استمرار آن حتی به قصد ازدواج نیز اشتباه است. با ذهنیت جدیدی که از این فرد برای دوست شما رقم خورده است و نیز خصوصیات این فرد چنین ازدواجی توصیه نمی شود.

از انجا که عواطف ایشان به بازی گرفته شده است طبیعی است که برای مدتی تحت فشار عصبی و آشفتگی هیجانی قرار بگیرند، اما انتظار می رود به مرور زمان از این وضعیت خارج شوند. در این خصوص توصیه می شود؛
_ به این اشتباه به عنوان یک تجربه نگاه کنند و از این امر خوشحال باشند که شناخت این فرد پیش از ازدواج برای وی کسب شده است و نه پس از آن. تجربه اینکه ازدواج را از مسیر سنتی ان دنبال کنند.
_ از فاجعه سازی نسبت به این موضوع پرهیز کنند و اجازه ندهند فعالیتهای روزمره وی را تحت الشعاع قرار دهد.
_ وقت خود را مدیریت و پر کنند و از تنهایی فاصله بگیرند.
_ خود را با افرادی مقایسه کنند که راه بازگشت و جبرانی برای آنها نمانده است.
_ در صورت تداوم خلقیات منفی از نزدیک با یک مشاور گفتگو کنند.

http://www.soalcity.ir/node/2396

http://www.soalcity.ir/node/318

در پناه خدای متعال موفق باشید

[="#006400"]هوالعالم

خیلی جاها بجای اینکه بگیم طرف خیلی شیطون بود
راحت بگیم که طرف خیلی شیطان بود !

متاسفانه دختر خانمهای امروزی خیلی زود گول ظاهر امر رو میخورند و حتی بدون اینکه جواب مثبتی شنیده باشن
از روی عادت بد خودشون برای خودشون میبرن و میدوزن و تن میکنن
که درست نیست .

شاید وضعیت حال این پسر از رفتار گذشته دختر باشه و یه جورایی با هم در ارتباطند
چون وقتی الوده میشی و از الودگی لذت میبری الوده پسند میشی !!!

وقتی دست زدن یه پسر به شما و یا دست زدن شما به یه پسر محض لذت بردن برای شخص عادت میشه
اینجا اگر اون پسر یا دختر مخالفتی نکنه دقیقا مثل اینه که یک تصویر مست کننده از خودش در ذهن شما به جا گذاشته
فکرشو بکنیم نه یکی نه دوتا با همه راحت و ریلکس ؟؟؟
ذهن ما میشه البومی از پسران و دخترانی که هیچ حرمتی برای اخلاق و سلامت و امنیت خود و شما قائل نیستند .

در این شرایط
ذهن ما البومی از تصاویر انسانهای الوده داره که ما اونها رو مست کننده و به اصطلاح باحال و سرکیف میدونیم و بهشون عادت کردیم و از فکر کردن به اونها لذت میبریم زود به زود مرورش میکنیم

برای همین هر جا نمادی از الودگی ببینیم بدون هیچ مخالفتی بهش نزدیک و نزدیکتر میشیم ...

ارزش چادر جای خودش
ما باید ببینیم دلیل طرف از چادر سر کردن چیه !

یکی امر به چادر پوشیدن میکنه که فقط در معرض دید رقبا نباشی
یه نفر حقیقتا خواهان رشد و پرورش وجود شماست .

خانمه تا سرما میخوره زودی میگه چشم خوردم از بس که قشنگم و فلان و بهمان
همین که میگی بابا تو که زود چشم میخوری بیا و این لباس منحوس تنگ کذایی یا فضایی رو نپوش
و در برخورد با دیگران حد و حدود بشناس که هر ثانیه چشم نخوری ...

بر میگرده میگه ای بابا ننه حسن چشم زخم چیه اینا خرافاته !
من کی گفتم چشم خوردم و ازین حرفا ؟

توی گفتار و کردار لااقل طوری باشیم که نه
به به بشنویم و نه اه اه![/]

سو برداشت نشه
نن حسن اسم یکی از شخصیتهای داستانی و تلویزیونی بوده که از تلویزیون هم پخش میشد و از طرفی قدیما خیلی ها به مادران حسن نام ها نن حسن میگفتن و کلا هیچ ربطی به برنامه ها یا کلیپ های شرک الود امروزی که احتمالا شما دیدید و من ندیدم نداره ...

سلام عزیزم خب راه حلی که نمیشه پیشنهاد داد چون این رابطه دیگه قرار نیست برگرده فقط تنها حرفی که میشه زد اینه که دوستتون تصمیم جدی بگیره که آقا رو فراموش کنه میگم تصمیم جدی چون ما خانما خیلی احساساتی و عاشقیم شاید الان عصبانی باش و خیلی بدوبیراه بگه پشت سرش اما چند روز دیگه که آتیشش خوابید دوباره اون عشق میاد تو دلش و احتمال داره همین دوستتون خودش بره سراغ پسره و اگه این وسطم پسره یه کم بدجنس باش یکم ببخشید و گول خوردم و اینارو میگه و دوباره رابطه شکل میگیره به دوستتون بگید اولین کار این باش که حتما تصمیم جدی بگیره که آقای ایکسو از ذهنش پاک کن بعد جایی که میدونه اگه بره اون پسر رو میبینه اصلا به هیچ عنوان قدم نذاره همونطور که قراره از ذهنش پاک کنه هرچی که اونو یادش میاره پیامکای قدیمی یا چیزای دیگه همه رو پاک کنه مطمعن باش اگر که واقعا تا یه مدت یه کاری کنه اصلا هیچ اسمی و نشونی از اون آقا نیاد و اینکه آخر رابطشون با این قضیه تموم شده مطمعن باش میتونه فراموشش کنه
ولی میگم نباید ببینتش چون این دیدن واقعا نمیذاره من خودم خیلی دلم میخواد یکی و از ذهن و زندگی و همچیم پاک کنم ولی چون هر روز جلو چشمم واقعا نمیشههههههههههههه
امیدوارم زیاد به خودش سخت نگیره و ضربه نخوره .

موضوع قفل شده است