اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟

تب‌های اولیه

49 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟

اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید یا فکر کرد که ادیان دیگر بهتر و جامع ترند،باید چه کند؟

آیا باید دینش را عوض کند؟

با سلام و ادب

اخیرا شبهه ای برای من بوجود آمده خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید:
همانطور که مستحضرید کسب ایمان به خدا و توحید تقلیدی نیست حال اگر فزض بگیریم فردی بدون هیچگونه پیشداوری و عنادی شروع به تحقیق در مورد ایمان به خدا با عقل خویش کند وتمام سعی و تلاشش را درحد امکانش بکند و به تمام منابع در دسترسش مراجعه کند و با فرض اینکه هیچگونه انگیزه آشکار وپنهان در عدم رسیدن به ایمان نداشته باشد ولی به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد

آیا این فرد کافرمحسوب میشود وهیچ تفاوتی باسایر افراد ملحد ندارد؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد کریم

magoot;205993 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید یا فکر کرد که ادیان دیگر بهتر و جامع ترند،باید چه کند؟
آیا باید دینش را عوض کند؟

با سلام
تحقیقی که در مورد اصول دین واعتقادات صورت می گیرد مسلما عقلی وبا براهین عقلی است. لذا باید مد نظر داشته باشیم که براهین عقلی اقسامی دارند واینکه انسان باید از طریق برهان که جازم ویقینی است باید طی مسیر کند ودر این راه دچا مغالطه وجدل نشود.
برهانی که اقامه می شود طبق علم منطق باید از نظر ماده وصورت درست باشد تا نتیجه دهد وبتوان طبق آن عمل کرد. که جزئیات اینها در علم منطق وجود دارد. مثلا از باب مثال در مورد مغالطه این مثال زیاد زده می شود که : دیوار موش دارد. موش هم گوش دارد پس دیوار گوش دارد. این سخن ظاهرش وصورتش از نظر قیاس در علم منطق درست است اما ماده اش غلط است یعنی گوش داشتن موش ربطی به گوش داشتن دیوار ندارد چون دیواز چیزی جامد است ومانند حیوانات نیست که دارای حواس باشد.
اینکه کسی بعد از تحقیق به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد باید دید که مسیر تحقیق او درست است واستدلالهایی که استفاده کرده برهان بوده یا مغالطه.
با توجه به این موارد اگر کسی تحقیق بکند واقعا وبدون پیش داوری واستدلالهای درست هم داشته باشد. وبا این نتیجه برسد که خدا العیاذ بالله وجود ندارد معذور است. اما سخن در این است که با استدلال درست ومنطقی انسان هیچ وقت به این نتیجه نمی رسد. قاعده علت ومعلول ودهها برهان ودلیل دیگر که مورد قبول عقلاء است اثبات می کند که خدا باید باشد.
د رمورد ادیان هم اگر پذیرش انسان از روی علم وتحقیق باشد وعناد وتعصب در پذیرش یک دین به خرج ندهد وطبق موازین همان دین هم عمل کند نزد خدا معذور ومورد پذیرش است. البته باید توجه داشت که همه ادیان توحیدی وابراهیمی در اصل در یک راستا هستند وبه اقتضاء زمانونیازهای جدید شریعت جدید از جانب خداوند نازل شده است ومسلم دینی که در آخر آمده است از همه آنها کاملتر می باشد. ولی متاسفانه پیروان انبیاء بعد از آنها دین وشریعت آنها را به انحراف کشانده اند، لذا انسان باید بدون پبش فرض وبا دیدی باز وآزاد تحقیق کند تا به حقیقت برسد.

میرشکاک;500335 نوشت:
همانطور که مستحضرید کسب ایمان به خدا و توحید تقلیدی نیست حال اگر فزض بگیریم فردی بدون هیچگونه پیشداوری و عنادی شروع به تحقیق در مورد ایمان به خدا با عقل خویش کند وتمام سعی و تلاشش را درحد امکانش بکند و به تمام منابع در دسترسش مراجعه کند و با فرض اینکه هیچگونه انگیزه آشکار وپنهان در عدم رسیدن به ایمان نداشته باشد ولی به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد
آیا این فرد کافرمحسوب میشود وهیچ تفاوتی باسایر افراد ملحد ندارد؟

البته اینکه کافرمی شود یا نه باید دوستان انجمن فقه واحکام جواب دهند اما آنچه مربوط به بحث ما می شود این است که اگر کسی تحقیق کند وقصدش واقعا فهم ورسیدن به حقیقت باشد واگر آنر کشف کند به آن پایبند باشد ولی به دلایل کمبود منابع وعدم دسترسی به حجج الهی نتواند به وجود خدا پی برده وایمان بیاورد این انسان مستضعف است وانشاء الله مورد رحمت الهی قرار می گیرد.

میرشکاک;500335 نوشت:
با سلام و ادب

اخیرا شبهه ای برای من بوجود آمده خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید:
همانطور که مستحضرید کسب ایمان به خدا و توحید تقلیدی نیست حال اگر فزض بگیریم فردی بدون هیچگونه پیشداوری و عنادی شروع به تحقیق در مورد ایمان به خدا با عقل خویش کند وتمام سعی و تلاشش را درحد امکانش بکند و به تمام منابع در دسترسش مراجعه کند و با فرض اینکه هیچگونه انگیزه آشکار وپنهان در عدم رسیدن به ایمان نداشته باشد ولی به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد

آیا این فرد کافرمحسوب میشود وهیچ تفاوتی باسایر افراد ملحد ندارد؟

سلام علیکم،
کافر شدن در دل خود جهالت و تکبر را دارد، یعنی کسی نداند و اگر به او بگویند هم نخواهد بداند و انکار کند حق را وقتی که به سوی او رو کند، در مثال شما کفر اتفاق نیافتاده است چون تعمدی بر انکار حق وجود نداشته است، البته به لحاظ تکوینی این شخصی که به غیر اسلام رسیده است از معارف عمیق اسلامی بی‌بهره خواهد بود و رشد و تکاملش محدود خواهد شد، ولی به هر حال لابد ظرف وجودی او محدود بوده است یا چیز دیگر، در هر صورت واضح است که «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»
و خداوند به بندگانش آگاه‌تر است

تشکر میکنم از کارشناس محترم تاپیک
چیزی که برای من عجیبه اینه که ما همیشه میگیم اصول دین تحقیقیه و باید تحقیق کنیم اما بعد که طرف مثلا تحقیق کرد و نبوت رو یا وحدانیت حضرت حق رو قبول نکرد بهش میگیم راه رو اشتباه رفتی و ....
بابا یه کلام یا نگین تحقیقیه یا بگین اگر تحقیق میکنی حتما باید به این نتیجه برسی که وحدانیتی هست و نبوت هست و ....

کریم;501627 نوشت:
با سلام
تحقیقی که در مورد اصول دین واعتقادات صورت می گیرد مسلما عقلی وبا براهین عقلی است. لذا باید مد نظر داشته باشیم که براهین عقلی اقسامی دارند واینکه انسان باید از طریق برهان که جازم ویقینی است باید طی مسیر کند ودر این راه دچا مغالطه وجدل نشود.
برهانی که اقامه می شود طبق علم منطق باید از نظر ماده وصورت درست باشد تا نتیجه دهد وبتوان طبق آن عمل کرد. که جزئیات اینها در علم منطق وجود دارد. مثلا از باب مثال در مورد مغالطه این مثال زیاد زده می شود که : دیوار موش دارد. موش هم گوش دارد پس دیوار گوش دارد. این سخن ظاهرش وصورتش از نظر قیاس در علم منطق درست است اما ماده اش غلط است یعنی گوش داشتن موش ربطی به گوش داشتن دیوار ندارد چون دیواز چیزی جامد است ومانند حیوانات نیست که دارای حواس باشد.
اینکه کسی بعد از تحقیق به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد باید دید که مسیر تحقیق او درست است واستدلالهایی که استفاده کرده برهان بوده یا مغالطه.
با توجه به این موارد اگر کسی تحقیق بکند واقعا وبدون پیش داوری واستدلالهای درست هم داشته باشد. وبا این نتیجه برسد که خدا العیاذ بالله وجود ندارد معذور است. اما سخن در این است که با استدلال درست ومنطقی انسان هیچ وقت به این نتیجه نمی رسد. قاعده علت ومعلول ودهها برهان ودلیل دیگر که مورد قبول عقلاء است اثبات می کند که خدا باید باشد.
د رمورد ادیان هم اگر پذیرش انسان از روی علم وتحقیق باشد وعناد وتعصب در پذیرش یک دین به خرج ندهد وطبق موازین همان دین هم عمل کند نزد خدا معذور ومورد پذیرش است. البته باید توجه داشت که همه ادیان توحیدی وابراهیمی در اصل در یک راستا هستند وبه اقتضاء زمانونیازهای جدید شریعت جدید از جانب خداوند نازل شده است ومسلم دینی که در آخر آمده است از همه آنها کاملتر می باشد. ولی متاسفانه پیروان انبیاء بعد از آنها دین وشریعت آنها را به انحراف کشانده اند، لذا انسان باید بدون پبش فرض وبا دیدی باز وآزاد تحقیق کند تا به حقیقت برسد.

البته اینکه کافرمی شود یا نه باید دوستان انجمن فقه واحکام جواب دهند اما آنچه مربوط به بحث ما می شود این است که اگر کسی تحقیق کند وقصدش واقعا فهم ورسیدن به حقیقت باشد واگر آنر کشف کند به آن پایبند باشد ولی به دلایل کمبود منابع وعدم دسترسی به حجج الهی نتواند به وجود خدا پی برده وایمان بیاورد این انسان مستضعف است وانشاء الله مورد رحمت الهی قرار می گیرد.

با سلام و ادب پاسختان برایم تا حد زیادی قانع کننده بودمتشکر

magoot;205993 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟
انسان گناه کار هرگز بحقیقت چیزی نمی رسد

همونطور که دوستان فرمودن، کسی که تحقیق کند و با دلایل محکمه پسند در پیشگاه الهی، به حقانیت دینی غیر از اسلام پی ببرد؛ معذور است. اگر غیر از این می‌بود دیگه تحقیق در اصول دین معنایی نداشت.

nothing;502114 نوشت:
انسان گناه کار هرگز بحقیقت چیزی نمی رسد
باسلام و ادب من با این نظرشما موافق نیستم یعنی تمام کسانی که به حقیقت رسیده اند از گناه بری اند و برعکس؟

سلام
با تحقیق نمیشه فورا به خدا رسید باید کلی ریاضت و تقوا پیشه کنیم تا به خدا برسیم
برای به خدا رسیدن باید دید اصلا این جمله یعنی چی؟(خیلی از ما اصلا نمی دونیم معنیش چی هست!)

به خدا رسیدن یعنی اینکه اول ما باید از اون هسته حلقتمون پوستشو بشکافیم و بیام بیرون (که پله بزرگ همین یکی هست!)
در سلوک یهود پیروان موسی رسم بر این بود که کسی اگر ده سال عزلت نشینی کنه و حرف نزند اون پوسته شکافته میشه!
که البته بسیار سخت هست
یعد از این مرحله حتما پیامبران و امان را در خواب می بیند و با آنها آشنا میشود و سپس خدا رو می بیند(این روندی بود که بیشتر شهدا تجربه کردن!)

البته این تازه بارم اول راه هست و تازه باید وارد عوالم عقول بشی ،به عوالم برزخ سر بزنی انواع بهشت ها و باغ ها و قصر ها و ملائک رو می بینی یاد میگره آدم!!

همینطوری نیستش که چارتا خط کتاب بخوند مرجع تقلید بشه آدم که!

سلام خدمت کارشناس گرامی

بنده هم سوالی داشتم ممنون می شوم پاسخ بفرمایید

1)اگر کسی به وجود خدا شک داشته باشد ولی عباداتش را کم و بیش انجام دهد
ایا عباداتش مورد قبول هست یا خیر ؟

2) اگر شخصی با تفکر به این نتیجه برسد که نماز خواندن و روزه گرفتن و یا ... ظاهریست و منظور از ان اعمال باطن انهاست
و با این نتیجه طبق قانون نماز نخواند و مثلا گاهی بخواند و گاهی نخواند

ایا این شخص مرتکب گناه می شود ؟

متشکرم

میرشکاک;502127 نوشت:
باسلام و ادب من با این نظرشما موافق نیستم یعنی تمام کسانی که به حقیقت رسیده اند از گناه بری اند و برعکس؟
سلام...تمام کسانی که به حقیقت رسیدند گناه رو ترک کردند و شرافت و پاکدامنی رو در ذره ذره اعمال خود واجب کردند در قلب و روح خود....اما از گناه بری نیستند ولو گناهانی هم کم و بیش کوچک انجام دهند....من منظورم به هرکسی بود که خدا رو درک نکرده....انسانی که به حقیقت خدا نرسیده بدون ذره ای شک گناهان بزرگ زیاد داره....... من به عنوان کسی که به یقین صد در صد نسبت به خدا و قیامت رسیدم شکی در این مورد ندارم...انسان می خواد بخدا برسه ولی مدام گناه می کنه و از طرفی دستوری از خدا رو هم انجام نمی ده....مثل دو قطب آهن ربا که همدیگر رو می رانند هرقدر نزدیک میشه همون قدر دور میشه...و همیشه سرگردانه....مثله اینه که نسخه گرفتی از دکتر...مریضی...بعد به این نسخه عمل نمی کنی و بد تر از اون چیزایی رو می خوری که صد برابر می کنه مریضیتو...بعد پشتش مدام هی می گی چرا خب نمی شم من که کلی تحقیق کردم کلی رفتم پی درمان! چه بسیارند کسانی که حرف می زنند اما چه کمند کسانی که عمل می کنند

کبوتر سیاقیل;502133 نوشت:
با تحقیق نمیشه فورا به خدا رسید باید کلی ریاضت و تقوا پیشه کنیم تا به خدا برسیم
برای به خدا رسیدن باید دید اصلا این جمله یعنی چی؟(خیلی از ما اصلا نمی دونیم معنیش چی هست!)
به خدا رسیدن یعنی اینکه اول ما باید از اون هسته حلقتمون پوستشو بشکافیم و بیام بیرون (که پله بزرگ همین یکی هست!)
در سلوک یهود پیروان موسی رسم بر این بود که کسی اگر ده سال عزلت نشینی کنه و حرف نزند اون پوسته شکافته میشه!
که البته بسیار سخت هست
یعد از این مرحله حتما پیامبران و امان را در خواب می بیند و با آنها آشنا میشود و سپس خدا رو می بیند(این روندی بود که بیشتر شهدا تجربه کردن!)
البته این تازه بارم اول راه هست و تازه باید وارد عوالم عقول بشی ،به عوالم برزخ سر بزنی انواع بهشت ها و باغ ها و قصر ها و ملائک رو می بینی یاد میگره آدم!!
همینطوری نیستش که چارتا خط کتاب بخوند مرجع تقلید بشه آدم که!

با سلام وعرض ادب
اینکه ریاضت اگر طبق اصول وموازین شرع بوده وزیر نظر استادی که راه را رفته باشد مسلم خوب وتاثیر گذار است. هرچند در نحوه این سلوک مشرب های مختلفی است که یهود نیز برای خود عرفانی دارند که از دید اسلامی این نحوه مورد قبول نیست همچنین رهبانیتی که در نصاری وجود دادر وپیامبر ما فرمود: رهبانیت در اسلام وجود ندارد.
اما بحث ما در سیر عرفانی که برای خود مراتبی ومراحلی دارد نیست که بگوییم حتما کسی که می خواهد خدا را بشناسد باید ریاضت بکشد. به تعبیر دیگر بحث ما شناخت خداست فعلا نه رسیدن به خدا که مرحله ای بعد از شناخت خداست. د رشناخت خدا وسایر عقاید نقش اصلی با عقل است که طبق فرموده امام علی علیه السلام در خطبه اول نهج البلاغه انبیاء نیز برای تنویر وشکوفایی این عقل مبعوث شده اند.
اینکه در کتاب مقدس هم زیاد است که فلان پیامبر خدا را در فلا جا دید یا در خواب مشاهده کرد از نظر قرآن وشریعت اسلامی مردود است چون خدا اصلا دیده نمی شود نه در این دنیا ونه در آن دنیا( لا تدرکه الابصار)
ومراداز دسیدن به خدا رسیدن به قرب الهی ومقام بندگی است.

دل ارام;502153 نوشت:
اگر کسی به وجود خدا شک داشته باشد ولی عباداتش را کم و بیش انجام دهد
ایا عباداتش مورد قبول هست یا خیر ؟

بله مسلم اگز درست وبا شرایطی که برای قبولی عبادات ذکر کرده اند انجام دهد مقبول خواهد بود. اما یک نکته که باید توجه داشت به تعبیر شهید مطهری شک در ابتدا خوب است ولی برای باقی مانده خوب نیست یعنی خانه امنی نیست که انسان در این مرحله شک باقی بماند. بلکه باید با تحقیق وتدبر از این مرحله رد شد. والا شک امری است که برای هر انسانی پیش می آید. واگر شک نباشد تحقیق هم معنایی نخواهد داشت.

دل ارام;502153 نوشت:
اگر شخصی با تفکر به این نتیجه برسد که نماز خواندن و روزه گرفتن و یا ... ظاهریست و منظور از ان اعمال باطن انهاست
و با این نتیجه طبق قانون نماز نخواند و مثلا گاهی بخواند و گاهی نخواند

البته بعد از ایمان به وجود خدا وانبیاء الهی مسلم این نوع تفکر غلط خواهد بود چون نماز وروزه وسایر احکام از امور عملی دین است که انسان یا باید در آن مجتهد باشد یا اینکه مقلد ود رمرحله اجتهاد است که با تدبر وتفکر این احکام را استنباط می کند وکارشناس این امور است. وتا به حال هیچ مرجع تقلید ومجتهد ی نگفته است که این احکام ظاهری هستند ومهم باطن است.به هر حال رسیدن به آن باطن حقیقی بدون این احکام ظاهری وعملی نیز ممکن نخواهد بود.

نقل قول:
اینکه در کتاب مقدس هم زیاد است که فلان پیامبر خدا را در فلا جا دید یا در خواب مشاهده کرد از نظر قرآن وشریعت اسلامی مردود است چون خدا اصلا دیده نمی شود نه در این دنیا ونه در آن دنیا( لا تدرکه الابصار)

با تشکر از استاد گرامی
ولی خدا قابل دیدن هست!
اینکه خدا خودش گفت همه شما من را در قیامت می بینن!(نمی دونم کجا خوندم)
از امام علی هم پرسیدن این خدایی که مگویی خودت دیدی ؟
امام علی هم گفت :خدایی را که نبینم هرگز نمی پرستم!!
و این که میگویند شهدا به وجه الله نظاره میکنن صرفا یک اصلاح عرفانی نیست!

میرشکاک;500335 نوشت:
با سلام و ادب

اخیرا شبهه ای برای من بوجود آمده خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید:
همانطور که مستحضرید کسب ایمان به خدا و توحید تقلیدی نیست حال اگر فزض بگیریم فردی بدون هیچگونه پیشداوری و عنادی شروع به تحقیق در مورد ایمان به خدا با عقل خویش کند وتمام سعی و تلاشش را درحد امکانش بکند و به تمام منابع در دسترسش مراجعه کند و با فرض اینکه هیچگونه انگیزه آشکار وپنهان در عدم رسیدن به ایمان نداشته باشد ولی به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد

آیا این فرد کافرمحسوب میشود وهیچ تفاوتی باسایر افراد ملحد ندارد؟

سلام بزرگوار؛

توجه به این نکته خیلی مهم ه که علم و کسب علم از جمله افعال انسان نیست و به اصطلاح صنع الهی است. شما صرفا در مهیا کردن سنت هایی که خود خالق برای "طلب" علم وضع کرده, نقش داری. یعنی مثلا تلاش, کوش و تمرکز و توجه و مطالعه و غیره. اگرچه اینها شرط لازم در علم آموزی بر مبنای سنت اکثری خدا هست اما شرط کافی نیست.

حالا ربطش به بحث چیه؟ حالا که اساس علم صنع الله تعالی است, خودش هم وعده داده اولا: اگر کسی تلاش کند برای کشف واقع و حقیقت, خداوند عالمیان علمش را به او می دهد. حالا این می تواند هم مصداقش عقل باشد, هم مصداقش سایر راه ها. خیلی باید در این آیه توجه کرد: "و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"
یا در آیه ای دیگر: "و الذین الهتدوا زادهم هدی" کسانی که هدایتی که دارند را بپذیرند خداوند آنها را (بیشتر)هدایت می کند. یعنی هنوز پیامبر را نفهمیده؟ ایرادی ندارد, عقل که دارد, ظلم را که می فهمد. اگر به این عمل کند و از طرفی تلاش داشته باشد"الذین جاهدوا فینا) این به هدایت می رسد اگر خدا بخواهد.

وعده ی دوم الهی که از عدل خدا ناشی می شود و عقل ما هم اونو تایید می کنه اینه که تا وقتی کسی حجتی تمام نشود مواخذه و تشویق معنی نمی دهد و از عدل بدور است. فلذاست که قرآن می فرماید: " و ما کان الله معذبهم حتی نبعث رسولا" حالا این دوباره مصادیقش می تواند عقل باشد یا رسول خارجی مثل نبی.

تفاوت ضلال, کفار و مومنین در همینجاست. کلمه ی "ضل" یعنی گمراهی یا در واقع عدم هدایت. در تفسیر آیه ی " کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین" امام صادق به زیبایی می فرمایند:
کان هذا قبل نوح امه واحده فبدا لله فارسل الرسل قبل نوح. یعنی این دوره زمان قبل از حضرت نوح بود که خداوند اراده کرده بود نبی نفرستد.

راوی می پرسد: اعلی هدی کانوا ام علی ضلاله؟ آیا هدایت شده بودند یا در گمراهی؟ حضرت می فرمایند: بل کانوا ضلالا کانوا لا مومنین و لا کافرین و لا مشرکین. آنها در مشرک بودند و نه کافر و مومن, گمراه بودند.

پس مومن یعنی اولا حق و حقیقت بهش رسیده (هدایت) سپس پذیرفته, کافر اما انکار کرده.

پس در اون زمان صرفا بر طبق عقل باید عمل می کردند, مثلا ظلم بد است نیاز به رسول ندارد, عقل می فهمد (که البته اینم خودش سطحی از هدایت الهی است).

جمع بندی: اگر خودش تلاش کرد و به هرچه رسید عمل کرد و تاییدش کرد و استبکار نورزید, تا آنجایی ازش روز قیامت خواسته می شود که بهش رسیده باشد (الا ما سعی)

یا علی

کبوتر سیاقیل;502215 نوشت:
با تشکر از استاد گرامی
ولی خدا قابل دیدن هست!
اینکه خدا خودش گفت همه شما من را در قیامت می بینن!(نمی دونم کجا خوندم)
از امام علی هم پرسیدن این خدایی که مگویی خودت دیدی ؟
امام علی هم گفت :خدایی را که نبینم هرگز نمی پرستم!!
و این که میگویند شهدا به وجه الله نظاره میکنن صرفا یک اصلاح عرفانی نیست!

اولا اون حدیث که خدا رو خواهید دید همانند دیدن شب ماه 14, تماما روایات اهل سنت است و نه ائمه و نه فقهای شیعه در طول تاریخ چنین اعتقادی نداشتند, قرآن هم با آیات فراوان چنین چیزی را اثبات می کند مثل لن ترانی. عقل هم که حکم واضح بر عدم امکان رویت خداوند می دهد و درش شکی باقی نیست.

اما اون حدیث, لطف می کردید حدیث رو کامل می ذاشتید! امیرالمومنین میگن مگر میشود خدای نادیده را عبادت کرد و سپس می فرمایند اما نه با چشک سر بلکه با چشم قلب که کنایه از معرفت است.

خود ائمه بارها بر عدم رویت خداوند اقامه ی برهان کردند, رجوع بفرمایید به نهج البلاغه

کبوتر سیاقیل;502215 نوشت:
با تشکر از استاد گرامی
ولی خدا قابل دیدن هست!
اینکه خدا خودش گفت همه شما من را در قیامت می بینن!(نمی دونم کجا خوندم)
از امام علی هم پرسیدن این خدایی که مگویی خودت دیدی ؟
امام علی هم گفت :خدایی را که نبینم هرگز نمی پرستم!!
و این که میگویند شهدا به وجه الله نظاره میکنن صرفا یک اصلاح عرفانی نیست!

متن کامل حدیث:
[=Times New Roman]هل رأيت ربّك حين عبدته ؟

أجاب بقوله : ويلك ما أعبد ربّا لم أره ،

قال :و كيف رأيته ؟ قال :

ويلك لا تدركه العيون في مشاهدة الأبصار ، و لكن رأته القلوب بحقايق الايمان ، رواه في الكافي باسناده عن أبي عبد اللّه عليه السلام ، و رواه السّيد قد ( ره ) أيضا في المتن باختلاف

حضرت در جواب اینکه چگونه می بینی, فرمود: وای بر تو! چشم ها قادر به درکش نیستند ولیکن قلب ها بواسطه ی حقایق ایمان او را می بینند( کنایه از درک کردن)

این مطالب رویت خدا تماما از اراجیف و خزعبلات بدون مدرک و ماخذ اهل سنت است, شما بنام شیعه تکرارش نکنید.

[="DarkSlateBlue"]

muiacir;501926 نوشت:
چیزی که برای من عجیبه اینه که ما همیشه میگیم اصول دین تحقیقیه و باید تحقیق کنیم اما بعد که طرف مثلا تحقیق کرد و نبوت رو یا وحدانیت حضرت حق رو قبول نکرد بهش میگیم راه رو اشتباه رفتی و ....
بابا یه کلام یا نگین تحقیقیه یا بگین اگر تحقیق میکنی حتما باید به این نتیجه برسی که وحدانیتی هست و نبوت هست و ....

سلام! چه ربطی داره مرد حساب!
یعنی کسی حق نداره به شخص دیگری که تحقیق کرده و به نتیجه ای اشتباه رسیده بگه اشتباه میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مثل این میمونه که معلم به دانش اموزا بگه برین راجب نحوه ی ارتباط مورچه ها با همدیگر تحقیق کنید! یک دانش آموز به این نتیجه میرسه که مورچه ها با هم حرف میزنن و اون یکی بعد از تحقیقاتش به این نتیجه میرسه که با ایما و اشاره با هم میحرفن! بعد طبق فرمایش شما [="#FF0000"]هردو چون تحقیق کرده اند [/]پس صد در صد حق با هر دو نفر است !
بعد مثلا معلمه میاد به یکیشون میگه اشتباه کردی بچه جون!
بعد نفر سومی (که شما باشی) بلند میشی و میگی یا نگید تحقیق کنیم یا اگه تحقیق کردیم بذارین به حال خودمون باشیم:Gig:
این که نشد که ![/]

[="DarkSlateBlue"]

nothing;502165 نوشت:
انسانی که به حقیقت خدا نرسیده بدون ذره ای شک گناهان بزرگ زیاد داره.

عجب عجب :moteajeb:
روایات میگن که به انسان ها خوشبین باشیم و حتی اگر مثلا نوددرصد مطمئنیم گناه کارن بنا رو بر اون ده درصد بگذاریم! بعد شما میای اینجوری میگی؟ بدون هیچ سند و مدرکی؟ عجب[/]

سلام

کبوتر سیاقیل;502215 نوشت:
با تشکر از استاد گرامی
ولی خدا قابل دیدن هست!
اینکه خدا خودش گفت همه شما من را در قیامت می بینن!(نمی دونم کجا خوندم)
از امام علی هم پرسیدن این خدایی که مگویی خودت دیدی ؟
امام علی هم گفت :خدایی را که نبینم هرگز نمی پرستم!!
و این که میگویند شهدا به وجه الله نظاره میکنن صرفا یک اصلاح عرفانی نیست!

شهدا به وجه الله نظر می کنند یعنی شهدا امام زمانشون رو زیارت می کنند.توی دعای ندبه هم می خوانیم «[=arial] أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِياءُ»
[=comic sans ms]درباره وجه الله شاید این بحث مفید باشد
[h=2]وجه الله .....[/h][=arial][=comic sans ms]

asad;502488 نوشت:
عجب عجب
روایات میگن که به انسان ها خوشبین باشیم و حتی اگر مثلا نوددرصد مطمئنیم گناه کارن بنا رو بر اون ده درصد بگذاریم! بعد شما میای اینجوری میگی؟ بدون هیچ سند و مدرکی؟ عجب
خوشبینی و بد بینی موقعی مد نظر است که طرف به چیزی شک داره نه برای من که یقین دارم مشکل از گناه و رد دستور خداست.....سند از این بالاتر نمیشه که قرآن کلام خداست و تمام انسان ها حتی کافران هم قبول دارند قرآن حق است و قرآن خدا فرموده که اگر گناه کنید و دستورات خدا رو نادیده بگیرید خدا بر دل و عقل شما مهر می زنه و کور و کر می شوید و هیچ حقیقتی را در نمیابید....خیلی چیز واضحیه...همه می دونن

کبوتر سیاقیل;502215 نوشت:
لی خدا قابل دیدن هست!
اینکه خدا خودش گفت همه شما من را در قیامت می بینن!(نمی دونم کجا خوندم)
از امام علی هم پرسیدن این خدایی که مگویی خودت دیدی ؟
امام علی هم گفت :خدایی را که نبینم هرگز نمی پرستم!!
و این که میگویند شهدا به وجه الله نظاره میکنن صرفا یک اصلاح عرفانی نیست!

بنده برای شما آیه قرآن ذکرکردم که لاتدرکه الابصار، چشم های ظاهری او را نمی بینند. واینکه امیرالمونین فرمده خدایی را که نبینم عبادت نمی کنم خود در ادامه فرموده است که این دیدن با قلب است نه چشم سر، لم تره العیون بمشاهدة العیان ولکن راته القلوب بحقائق الایمان،(توحید صدوق، ص108) چشم ها به شکل ظاهری او را مشاهده نمی کنند بلکه قلبها هستند که با حقیقت ایمانی او را مشاهده می کنند.
لذا مواردی که در احادیث وقرآن دیدن خداوند آمده است علماء وشارحین گفته اند که دیدن ثواب خدا واز این قبیل است. والا در مکتب تشیع قطعی ومسلم واز واضحات است که خداوند نه در این دنیا ونه در آن دنیا دیده نخواهد شد.

[="DarkSlateBlue"]

nothing;502588 نوشت:
حتی کافران هم قبول دارند قرآن حق است

تا حالا نشنیده بودم!!!! تو همین سایت خلافشو هم دیدم! کافرایی رو دیدم که کلی از قران ایراد گرفتن و قبولش هم ندارن و سخنانش رو هم حق نمیدونن!
nothing;502588 نوشت:
خوشبینی و بد بینی موقعی مد نظر است که طرف به چیزی شک داره نه برای من که یقین دارم مشکل از گناه و رد دستور خداست

کسی که نمیدونه خدایی هست یا نیست و در مرحله تحقیق هست از کجا بدونه دستور خدا چیه که رد کنه یا رد نکنه!
nothing;502588 نوشت:
قرآن خدا فرموده که اگر گناه کنید و دستورات خدا رو نادیده بگیرید خدا بر دل و عقل شما مهر می زنه و کور و کر می شوید و هیچ حقیقتی را در نمیابید

کدوم آیه؟

خب کسی که کافره که مثلا دروغ و غیبت و دختر بازی و این حرفا که براش گناه محسوب نمیشه یعنی یک چنین شخصی مشمول این آیه میشه؟ و مهر زده میشه بر عقل و دلش؟ و کر و کور میشه؟ و اگه با وجود این اعمال (که هنوز نمیدونه خلاف دستور خداست) اگر بره تحقیق کنه به حقیقت نمیرسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[/]

asad;502861 نوشت:

خب کسی که کافره که مثلا دروغ و غیبت و دختر بازی و این حرفا که براش گناه محسوب نمیشه یعنی یک چنین شخصی مشمول این آیه میشه؟ و مهر زده میشه بر عقل و دلش؟ و کر و کور میشه؟ و اگه با وجود این اعمال (که هنوز نمیدونه خلاف دستور خداست) اگر بره تحقیق کنه به حقیقت نمیرسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اولا کافر واژه ی صحیحی برای منظور شما نیست. کافر یعنی کسی که حق را یافته است و می پوشاند. قرآن هم می فرماید هر کسی, به مطلبی دست پیدا کرد, بعد بر خلافش عقیده پیدا کرد و عمل کرد خداوند به سبب این ناسپاسی نه تنها حقایق قلبی اش رو ازش می گیره بلکه راهی برای درک حقایق بعدی هم نخواهد داشت.
حالا این حقایقی که بهش دست پیدا کرد یک مرتبه کشف های عقلی است, اینکه ظلم بد است. یک وقت هم کشف هایی است وحیانی, مثلا فهمید قرآن حق است.

دروغ, غیبت و حتی دختربازی از مواردی است که نیازی نداره نبی بیاید و به آدم تذکر بدهد, وجدان کردیم و می دانیم بد است. پس بله, کسی که دروغی را که هرکسی به قبحش اعتراف میکنه رو قبول نمی کنه و دروغ میگه, عقلش محجوب می شود در اصطلاح احادیث. یعنی برای کشف حقایق بعدی ضعیف می شود, مسبب اش هم خودشه. مثل کسی که مست بکند و بعد انتظار فهم مطالب سر کلاس درس رو داشته باشه! جبری در کار نیست.

در مورد خود ایمان به خداوند هم همینطور است. مواقعی است که انسان به مصنوع بودن خودش و ضعف وجودی اش به طریقی آگاه می شود. می فهمد خودش از خودش هیچی ندارد. یا مثلا در مواقع خوف ناخدآگاه متوجه خداوند می شود. این هم در حد خودش حجت می شود برای فرد و در حد خودش نیاز مند توجه است, بی توجهی به این تذکر و تنبه وجدانی یعنی ایجاد حجاب روی عقل.

مثال آخری که بزنم, این همه دین در دنیا هست. همه ی ما شنیدیم یه دینی هست به نام اسلام با طول و تفسیرش. آیا نباید یک بار رفت و تحقیق کرد؟ کسی که تنلبی می کند عواقبش هم با خودشه.

یا علی

asad;502486 نوشت:
[="DarkSlateBlue"]
سلام! چه ربطی داره مرد حساب!
یعنی کسی حق نداره به شخص دیگری که تحقیق کرده و به نتیجه ای اشتباه رسیده بگه اشتباه میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مثل این میمونه که معلم به دانش اموزا بگه برین راجب نحوه ی ارتباط مورچه ها با همدیگر تحقیق کنید! یک دانش آموز به این نتیجه میرسه که مورچه ها با هم حرف میزنن و اون یکی بعد از تحقیقاتش به این نتیجه میرسه که با ایما و اشاره با هم میحرفن! بعد طبق فرمایش شما [="#FF0000"]هردو چون تحقیق کرده اند [/]پس صد در صد حق با هر دو نفر است !
بعد مثلا معلمه میاد به یکیشون میگه اشتباه کردی بچه جون!
بعد نفر سومی (که شما باشی) بلند میشی و میگی یا نگید تحقیق کنیم یا اگه تحقیق کردیم بذارین به حال خودمون باشیم:Gig:
این که نشد که !
[/]

ببینین ما باید یادبگیریم که قبول کنیم هرکسی یه جور میفهمه.اگر همه قرار بود مثل هم برداشت کنند خوب پس چرا ما این همه مرجع تقلید داریم.؟چرا یه دکتر میگه عمل کن یکی میگه عمل نکن؟یه استاد پاسخ یه سوال رو جامع میدونه یه استاد دیگه جامع نمیدونه؟
ببینین برادر من ، من نمیگم اگر طرف به این نتیجه رسید که خدا وجود نداره ، ما هم بدون چون و چرا رهاش کنیم بره.خوب قطعا کمکش میکنیم ، سعی میکنیم اشتباهات مسیر تحقیقش رو بهش بگیم.
اما جناب عالی میفرمایید که به طرف بگین الا و بلا نتیجه تحقیقت باید این بشه که خدایی وجود داره . حالا برو تحقیق کن.عزیز من طرف تحقیق کرده شما هم باهاش حرف زدی قانع نشده که خدایی وجود داره؟حالا باید چیکار کرد؟سرشو ببریم؟
اون دانش اموز تحقیق کرده ، وقت گذاشته و دیده که مورچه ها مثل ما ادم ها با هم حرف میزنند شما هم با تحقیقات خودت نمیتونی قانعش کنی حالا باید بگیم نه و تو اشتباه تحقیق کردی؟اگر میتونی اون کسی که به این نتیجه رسیده خدایی وجود نداره رو طبق اصول علمی قانعش کنی که فبها ولب اگر نمیتونی لطفا نگو تو اشتباه میکنی.همونطور که طبق اصول ژورنال های تحقیقاتی ، وقتی نتیجه دو تحقیق در یه موضوع خاص مخالف هم باشند و هردو تحقیق سطح علمی خوبی داشته باشند ، هردو تحقیق معتبر شمرده شده و قابلیت استناد دارند و (اینجا رو دقت کنین) رد کردن یه تحقیق زمانی میتونه پذیرفته بشه که تحقیقاتی بیشتر با سطح علمی بالاتر نتیجه یکی از تحقیقات رو به کل رد کنند
و من الله توفیق

asad;502861 نوشت:
حتی کافران هم قبول دارند قرآن حق است
تا حالا نشنیده بودم!!!! تو همین سایت خلافشو هم دیدم! کافرایی رو دیدم که کلی از قران ایراد گرفتن و قبولش هم ندارن و سخنانش رو هم حق نمیدونن!
نقل قول نوشته اصلی توسط nothing نمایش پست ها
خوشبینی و بد بینی موقعی مد نظر است که طرف به چیزی شک داره نه برای من که یقین دارم مشکل از گناه و رد دستور خداست
کسی که نمیدونه خدایی هست یا نیست و در مرحله تحقیق هست از کجا بدونه دستور خدا چیه که رد کنه یا رد نکنه!
نقل قول نوشته اصلی توسط nothing نمایش پست ها
قرآن خدا فرموده که اگر گناه کنید و دستورات خدا رو نادیده بگیرید خدا بر دل و عقل شما مهر می زنه و کور و کر می شوید و هیچ حقیقتی را در نمیابید
کدوم آیه؟

خب کسی که کافره که مثلا دروغ و غیبت و دختر بازی و این حرفا که براش گناه محسوب نمیشه یعنی یک چنین شخصی مشمول این آیه میشه؟ و مهر زده میشه بر عقل و دلش؟ و کر و کور میشه؟ و اگه با وجود این اعمال (که هنوز نمیدونه خلاف دستور خداست) اگر بره تحقیق کنه به حقیقت نمیرسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کافران بزبون می گن خدایی نیست و مثلا قرآن ساخته بشره ...اما در درون هیچ انسانی نمی تونه منکرش بشه....کافر فقط بزبون نمیاره چون کافر جماعت فقط دنبال شهواته از هر راهی برای همین با اینکه حق بودن خدا و قرآنو می بینه بازم می زنه زیرش....کسانی که در مرحله تحقیق اند...کسی که دنبال خدا بره خدا خودشو بهش نشون می ده و راه حق رو نشونش می ده اما اگه نشون نداد بخاطر گناهانش بوده...مثالی که شما آوردی که دمثلا کافر براش دروغ و دختر بازی گناه نیست...خب مشخصه...خداوند گناه رو در ذات انسان بد قرار داده...تمام عالم از دروغ بدشون میاد...وکسی که خوشش بیاد انسان پست و کثیف نام داره و بیماره...بر همه واضحه....همچنین دختر بازی که ذکر کردید...کسی که میره سمت ناموس مردم رسما داره داد می زنه آقا من بی ناموسم....میرم سمت ناموس مردم به هر طریقی و هرکاری دلم بخواد می کنم....یعنی دیگران هم برن سمت ناموس خودش....یه چیزه کاملا واضحه در ذات تمام انسان ها هست که گناهان بزرگ چیست....لذا کسی که در مرحله تحقیقه اگر گناهان واضحه بزرگ رو انجام نده خدا حقایق رو براش باز می کنه....اما در رابطه با آیه ای که آوردم...دقیق نمی دونم کدوم آیه است اما در چند جای قرآن هست من قرآنو می خونم...می دونم هست اما شما مشخصه نخوندی قرآنو که نمی دونی همچین چیز حقیقت محضی صد در صد درسته که گناهان باعث میشن خدا بندشو کور و کر کنه نسبت به حقایق..........موفق باشید

[="DarkSlateBlue"]

muiacir;503031 نوشت:
ببینین ما باید یادبگیریم که قبول کنیم هرکسی یه جور میفهمه.اگر همه قرار بود مثل هم برداشت کنند خوب پس چرا ما این همه مرجع تقلید داریم.؟

اره اما اون اختلافاتی که مراجع و یا دکترها با هم دارن جزو بدیهیات مسلم و اثبات شده نیست! بر سر جزئیات مشکوک اختلاف دارن!
muiacir;503031 نوشت:
ببینین برادر من ، من نمیگم اگر طرف به این نتیجه رسید که خدا وجود نداره ، ما هم بدون چون و چرا رهاش کنیم بره.خوب قطعا کمکش میکنیم ، سعی میکنیم اشتباهات مسیر تحقیقش رو بهش بگیم
:ok:
muiacir;503031 نوشت:
اما جناب عالی میفرمایید که به طرف بگین الا و بلا نتیجه تحقیقت باید این بشه که خدایی وجود داره

من کی همچین حرفی زدم؟ :moteajeb:
من گفتم اگر طرف به همچین نتیجه ای رسید میریم بهش میگیم اشتباه کردی برادر من!
muiacir;503031 نوشت:
طرف تحقیق کرده شما هم باهاش حرف زدی قانع نشده که خدایی وجود داره؟حالا باید چیکار کرد؟سرشو ببریم؟

مثلا میشینیم با یکی راجب وجود خدا مناظره میکنیم ! بعد ازش سوالاتی میکنیم که جوابی نداره بده! بعد اگر به این مرحله رسیدیم و طرف باز هم قانع نشد مثل کسی میمونه که وسط بازی شطرنج هیچ حرکتی نتونه بکنه و بزنه همه مهره ها رو بریزه و بعد بگه من قانع نشدم که تو بردی!
muiacir;503031 نوشت:
اون دانش اموز تحقیق کرده ، وقت گذاشته و دیده که مورچه ها مثل ما ادم ها با هم حرف میزنند شما هم با تحقیقات خودت نمیتونی قانعش کنی حالا باید بگیم نه و تو اشتباه تحقیق کردی؟ا

خب وقتی دانشمندان اثبات کردند که مثلا مورچه ها صحبت نمیکنند بهش نگیم؟؟؟؟؟؟؟؟بگیم چون تحقیق کردی حق با تویه؟
muiacir;503031 نوشت:
اگر میتونی اون کسی که به این نتیجه رسیده خدایی وجود نداره رو طبق اصول علمی قانعش کنی که فبها ولب اگر نمیتونی لطفا نگو تو اشتباه میکنی

پس چی بگیم بهش؟ شما اگه بهش بربخوری چی بهش میگی؟ میگی تو درست میگی؟؟؟؟
muiacir;503031 نوشت:
همونطور که طبق اصول ژورنال های تحقیقاتی ، وقتی نتیجه دو تحقیق در یه موضوع خاص مخالف هم باشند و هردو تحقیق سطح علمی خوبی داشته باشند ، هردو تحقیق معتبر شمرده شده و قابلیت استناد دارند

نه برای بدیهیات
muiacir;503031 نوشت:
رد کردن یه تحقیق زمانی میتونه پذیرفته بشه که تحقیقاتی بیشتر با سطح علمی بالاتر نتیجه یکی از تحقیقات رو به کل رد کنند

در مورد وجود خدا اینچنین است[/]

[="DarkSlateBlue"]

nothing;503041 نوشت:
کافر جماعت فقط دنبال شهواته از هر راهی برای همین با اینکه حق بودن خدا و قرآنو می بینه بازم می زنه زیرش....کسانی که در مرحله تحقیق اند...کسی که دنبال خدا بره خدا خودشو بهش نشون می ده و راه حق رو نشونش می ده اما اگه نشون نداد بخاطر گناهانش بوده...مثالی که شما آوردی که دمثلا کافر براش دروغ و دختر بازی گناه نیست...خب مشخصه...خداوند گناه رو در ذات انسان بد قرار داده...تمام عالم از دروغ بدشون میاد...وکسی که خوشش بیاد انسان پست و کثیف نام داره و بیماره...بر همه واضحه....همچنین دختر بازی که ذکر کردید...کسی که میره سمت ناموس مردم رسما داره داد می زنه آقا من بی ناموسم....میرم سمت ناموس مردم به هر طریقی و هرکاری دلم بخواد می کنم....یعنی دیگران هم برن سمت ناموس خودش..

عجب دل پری داری
برادر من من دارم میگم کسی که اومده تو این سایت واسه تحقیق درست نیست که با این لحن باهاش صحبت کنیم:
nothing;502114 نوشت:
انسان گناه کار هرگز بحقیقت چیزی نمی رسد

nothing;502165 نوشت:
انسانی که به حقیقت خدا نرسیده بدون ذره ای شک گناهان بزرگ زیاد داره.

حتی از امام علی ع روایتی جایی خوندم که گفتن اگر گناهکاری شب خوابید و صبح بلند شد دیگه حق نداریم به همون چشم گناهکار دیشبی بهش نگاه کنیم چون ممکنه تا صبح توبه کرده باشه!
بنابراین شما چطور راجب اعمال ادما اینقدر مطمئن قضاوت میکنی؟
اگر قصد راهنمایی هم داشته باشیم نباید با این لحن بگیم باید بگیم طبق قران گناهان مانع رسیدن به حقیقت میشود حال اینکه شخصی که اومده تحقیق گناهکار بزرگی هست یا نیست به ما ربطی ندارد!
در ضمن خودم هم زیاد شنیدم تو قران همچین چیزی هست فقط آدرس آیشو میخواستم که برم تفسیرش رو بخونم که ببینم مورد استفادش همین جا که شما گفتی هست یا نیست![/]

asad;502861 نوشت:
خب کسی که کافره که مثلا دروغ و غیبت و دختر بازی و این حرفا که براش گناه محسوب نمیشه یعنی یک چنین شخصی مشمول این آیه میشه؟ و مهر زده میشه بر عقل و دلش؟ و کر و کور میشه؟ و اگه با وجود این اعمال (که هنوز نمیدونه خلاف دستور خداست) اگر بره تحقیق کنه به حقیقت نمیرسه؟

اولا احکام الهی عمومی است وشامل همه انسانها می شود واز آنها ساقط نیست به این معنی که در قیامت به خاطر گناهان وترک واجباتی که مرتکب شده اند مواخذه نشوند. به هر حال آنها هم عقل دارند وخوب وبد را می توانند تشخیص دهند وحال اگر تحقیق کرده وبه نتیجه نرسند یک مطل باست یا اینکه زمینه تحقیق نباشد ولی اگر پیرو هوس بوده وبه این امور توجهی نکنند نمی توان گفت که بلاتکلیف هستند.

asad;503055 نوشت:
حتی از امام علی ع روایتی جایی خوندم که گفتن اگر گناهکاری شب خوابید و صبح بلند شد دیگه حق نداریم به همون چشم گناهکار دیشبی بهش نگاه کنیم چون ممکنه تا صبح توبه کرده باشه!
بنابراین شما چطور راجب اعمال ادما اینقدر مطمئن قضاوت میکنی؟
اگر قصد راهنمایی هم داشته باشیم نباید با این لحن بگیم باید بگیم طبق قران گناهان مانع رسیدن به حقیقت میشود حال اینکه شخصی که اومده تحقیق گناهکار بزرگی هست یا نیست به ما ربطی ندارد!
در ضمن خودم هم زیاد شنیدم تو قران همچین چیزی هست فقط آدرس آیشو میخواستم که برم تفسیرش رو بخونم که ببینم مورد استفادش همین جا که شما گفتی هست یا نیست!
بله منم در مورد الان این چنین افرادی چیزی نگفتم شاید الان بحیقت همه چیز رسیده بشه....من در کل راجع به تاپیک گفتم که ایشون خودشون گفتند که به حقیقت خدا نرسیدند و منم مطمئنم طبق قرآن و یقینیاتم و هر منطق و عقلی که انسان ضد خدا باشه هرگز خدا رو درنمیابد....واضحه و منطقیه

nothing;502588 نوشت:
سند از این بالاتر نمیشه که قرآن کلام خداست و تمام انسان ها حتی کافران هم قبول دارند قرآن حق اس
از کجا میدونید که تمام کافران هم قبول دارن که قرآن بر حقه؟

nothing;502165 نوشت:
تمام کسانی که به حقیقت رسیدند گناه رو ترک کردند و شرافت و پاکدامنی رو در ذره ذره اعمال خود واجب کردند در قلب و روح خود

مگه اصول دین، تحقیقی نیست؟
از لوازم "تحقیقی بودن اصول دین" اینه که اگه کسی واقعا تحقیق کرد ولی به حقاینت آیینی غیر از آیین ما ایمان آورد، باید ازش پذیرفته بشه چرا که اولین حجت خدا بر هر انسانی عقلشه و طبیعتا در مرحله شناخت خداوند، هرچییزی که عقل انسان بهش حکم کنه پذیرفته است و بر فرضی که اشتباه کند معذور خواهد بود.
شما طوری حرف میزنید انگار اسلام گفته برید تحقیق کنید ولی حق ندارید به حقانیت چیزی غیر از من ایمان بیارید.!!!

nothing;502588 نوشت:
قرآن خدا فرموده که اگر گناه کنید و دستورات خدا رو نادیده بگیرید خدا بر دل و عقل شما مهر می زنه و کور و کر می شوید و هیچ حقیقتی را در نمیابید

اون آیه در مورد کسیه که فهمیده اسلام بر حقه ولی بخاطر منافع مادی خودش انکارش میکنه.

*ahmad*;503113 نوشت:
از کجا میدونید که تمام کافران هم قبول دارن که قرآن بر حقه؟
بازم از آیه ی قرآن....که:آیا کافران دینی غیر از دین الله را می خواهند آیا نمی دانند تمام مخلوقات خواه ناخواه در دین اسلام اند و در سجده الله اند؟ متاسفانه یا خوشبختانه پاسخ های من فوق یقینی هست و بد بختانه حوصله تفسیرشونو ندارم...چون انقدری وضع انسان ها و بی حرمتی کثیر بی شمار بی شمار بی شمار بی شماری از انسانها رو نسبت بخدا میبینم ناخداگاه می خوام سریع اوج مطلب رو بگم....یا اصلا بحث نکنم...من جوابامو دادم در اینباره دیگه وقت ندارم....و صلاح نمیبینم و پاسخ درست رو برای این موضوع در این تاپیک ها حس می کنم....معذرت....خداحافظ

nothing;503250 نوشت:
آیا کافران دینی غیر از دین الله را می خواهند آیا نمی دانند تمام مخلوقات خواه ناخواه در دین اسلام اند و در سجده الله اند؟ متاسفانه یا خوشبختانه پاسخ های من فوق یقینی هست

لطفا متن عربی آیه رو بنویسید.

[="Indigo"][h=1]اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟[/h]
باید بره بیشتر تحقیق کنه ...

به جان خودم !:Nishkhand:[/]

asad;503042 نوشت:
[="DarkSlateBlue"]
اره اما اون اختلافاتی که مراجع و یا دکترها با هم دارن جزو بدیهیات مسلم و اثبات شده نیست! بر سر جزئیات مشکوک اختلاف دارن!
:ok:

من کی همچین حرفی زدم؟ :moteajeb:
من گفتم اگر طرف به همچین نتیجه ای رسید میریم بهش میگیم اشتباه کردی برادر من!

مثلا میشینیم با یکی راجب وجود خدا مناظره میکنیم ! بعد ازش سوالاتی میکنیم که جوابی نداره بده! بعد اگر به این مرحله رسیدیم و طرف باز هم قانع نشد مثل کسی میمونه که وسط بازی شطرنج هیچ حرکتی نتونه بکنه و بزنه همه مهره ها رو بریزه و بعد بگه من قانع نشدم که تو بردی!

خب وقتی دانشمندان اثبات کردند که مثلا مورچه ها صحبت نمیکنند بهش نگیم؟؟؟؟؟؟؟؟بگیم چون تحقیق کردی حق با تویه؟

پس چی بگیم بهش؟ شما اگه بهش بربخوری چی بهش میگی؟ میگی تو درست میگی؟؟؟؟

نه برای بدیهیات

در مورد وجود خدا اینچنین است

[/]

تشکر میکتم از جناب عالی
شیعه و سنی سال هاست با هم بحث دارند
جزییات هم به قول شما نیست ، بلکه خیلی مواقع کلیات هست ، شما مثلا خلافت امیرالمومنین رو جزییات حساب میکنین؟
با لین اوصاف با این همه علمای شیعه که ما داریم چرا نمیتونن ثابت کنن شیعه حقه و سنی در راهه نادرستی هست؟
ببینین داستان سر بزرگ و کوچیک و جزیی و کلی نیست.من با کسی که خدا رو قبول نداره تا حالا برخورد کردم ، ماشالله اینقدر تحقیق کردند و دلایل خودشون رو دارند که قانع کردنشون سخته(دقیقا مثل سنی ها که ماشالله هرچیزی میگی اون ها یه دلیل دیگه میارند اما ما به سنی ها هیچ وقت نمیگیم باید و باید و باید شیعه بشی)

*ahmad*;503527 نوشت:
لطفا متن عربی آیه رو بنویسید.
«أَ فَغَيْرَ دينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»

آيا آنها غير از آيين خدا مى ‏طلبند؟! (آيين او همين اسلام است) و تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اختيار يا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسليمند، و همه به سوى او بازگردانده مى‏ شوند. (آل عمران، 83)

کبوتر سیاقیل;502133 نوشت:
سلام
با تحقیق نمیشه فورا به خدا رسید باید کلی ریاضت و تقوا پیشه کنیم تا به خدا برسیم
برای به خدا رسیدن باید دید اصلا این جمله یعنی چی؟(خیلی از ما اصلا نمی دونیم معنیش چی هست!)

به خدا رسیدن یعنی اینکه اول ما باید از اون هسته حلقتمون پوستشو بشکافیم و بیام بیرون (که پله بزرگ همین یکی هست!)
در سلوک یهود پیروان موسی رسم بر این بود که کسی اگر ده سال عزلت نشینی کنه و حرف نزند اون پوسته شکافته میشه!
که البته بسیار سخت هست
یعد از این مرحله حتما پیامبران و امان را در خواب می بیند و با آنها آشنا میشود و سپس خدا رو می بیند(این روندی بود که بیشتر شهدا تجربه کردن!)

البته این تازه بارم اول راه هست و تازه باید وارد عوالم عقول بشی ،به عوالم برزخ سر بزنی انواع بهشت ها و باغ ها و قصر ها و ملائک رو می بینی یاد میگره آدم!!

همینطوری نیستش که چارتا خط کتاب بخوند مرجع تقلید بشه آدم که!

وقتی بر فرض کسی خدا رو نمی شناسه و راه رو نمی دونه! در چه راهی ریاضت بکشه؟ من همین طوری 1 ماه غذا نخورم! یا هر روز دستم رو با چاقو ببرم، به خدا میرسم؟

بعد حتماً می گی راهش رو انبیا گفتن! انسان خاصیتی به نام دروغ نداره؟ من چطوری به نبی اطمینان کنم؟ آیا راهش یکی دو روزه جواب می ده که امتحان کنم؟ بعد می گی حتماً معجزه؟ معجزه رو شما دیدی؟ یا شنیدی؟ فرض کن یکی بره تو دهات ایران از امکانات آمریکا ببره! بگه اینا از طرف خداست! آدمهای جاهل قبول نمی کنن؟ بعد آدمهای 1400 سال پیش به قبل چی حالیشون بوده که معجزه رو بفهمن؟ شما معجزه خودت دیدی؟ حتماً می گی قرآن معجزه هست! از کجاش دیدی؟ از برداشتهایی که اهل دین می کنن؟ اهل دین چطوری به این برداشت ها رسیدن؟ اول فرض نکردن که معجزه است بعد شروع به مصداق سازی کردن؟ من از کجا بفهمم اهل دین مصداق سازی نکردن و دروغ نمی گن؟

SH!SH-GoOoSHe*;503570 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟

باید بره بیشتر تحقیق کنه ...

به جان خودم !:Nishkhand:

شما که خیلی وقته رسیدی! همون دیگران رو مسخره کن کاری دیگه ای نداشته باش! آنان که ندانند و ندانند که ندانند! متأسفانه تعدادشون هم خیلی خیلی زیاده! ادعاشون هم در حد اوف!

سوال بی جواب;503650 نوشت:
وقتی بر فرض کسی خدا رو نمی شناسه و راه رو نمی دونه! در چه راهی ریاضت بکشه؟ من همین طوری 1 ماه غذا نخورم! یا هر روز دستم رو با چاقو ببرم، به خدا میرسم؟

سلام.
خب یه جایی خوندم یه مرتاضی اومده بود توی شهری و حوادث و اینده همه مردم رو براشون می گفت
این خبر به اطلاع امام هفتم رسید و بلافاصله خواست او را ببیند!
اون مرتاض وقتی اومد امام از او پرسی چه چیزی باعث شده است به این قدرت دست پیدا کنی زیرا این مخصوص اولیا است؟
مرتاض گفت:هرچی را دلم خواست براورده نکردم!0یعنی گشنه بودم غذا کم خوردم،خواب نیاز داشتم ان را کم کردم ،نیاز به صحبت کردن داشتم حرف نزدم،نیاز به تامین غرایز داشتم سختی کشیدم و براورده نکردم!)
وقتی هم امام گفت ایا به خدا اعتقاد داری؟
اون گفت نه اصلا به هیچ عنوان!

اما بعدش که با اون صحبت کردن متوجه شد و مسلمان شد و انسان بزرگی هم شد!

می بینی اصلا نیاز نیست ما تعیین کنیم خدا هست یا نه!...بلکه گام اول و ما باید برداریم اون وقت خودش مسیر درست و نشونمون میده!

اصلا اون پوسته هست که باید بشکافته شود.

magoot;205993 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید یا فکر کرد که ادیان دیگر بهتر و جامع ترند،باید چه کند؟

آیا باید دینش را عوض کند؟

نقل قول:

چنین چیزی محال است که کسی واقعا و با میل رسیدن به حقیقت همه ابعاد اسلام را مورد بررسی دقیق قرار دهد و سخن مبلغین و دانشمندان دین را هم بشنود و با این همه باز هم به ادیانی که تاریخ مصرفشان گذشته است رجوع کند ! ولی ا این همه اگر باز م می به غیر حقیقت پیدا کر در این صورت بایستی از سرزمین اسلام خارج شود و یا عقیده خود را مخفی نگه دارد زیرا اگر پدر یا مادر او مسلمان باشند و مسلمان زاده بوده باشد حکم مرتد را دارد و باید کشته شود !

میرشکاک;500335 نوشت:
با سلام و ادب

اخیرا شبهه ای برای من بوجود آمده خواهشمنداست راهنمایی بفرمایید:
همانطور که مستحضرید کسب ایمان به خدا و توحید تقلیدی نیست حال اگر فزض بگیریم فردی بدون هیچگونه پیشداوری و عنادی شروع به تحقیق در مورد ایمان به خدا با عقل خویش کند وتمام سعی و تلاشش را درحد امکانش بکند و به تمام منابع در دسترسش مراجعه کند و با فرض اینکه هیچگونه انگیزه آشکار وپنهان در عدم رسیدن به ایمان نداشته باشد ولی به این نتیجه برسد که خدا وجود ندارد

آیا این فرد کافرمحسوب میشود وهیچ تفاوتی باسایر افراد ملحد ندارد؟

نقل قول:

بله چنین کسی کافر است ! زیرا کافر یعنی کسی که منکر خداوند متعال باشد حال اینکه کسی با تحقیق به چنین چیزی رسیده باشد چه بدون ان ! تفاوتی نمیکند زیرا کافر مطلقا به کسی که وجود خداوند متعال را منکر هست اطلاق میشود و شاید تنها تفاوتی که برایش باشد این باشد که به حیث اصول انسانی ادم محترم تری باشد تا نسبت به کسی که با عناد مطلق بخواهد لجاجت بورزد !

کبوتر سیاقیل;503670 نوشت:
سلام.
خب یه جایی خوندم یه مرتاضی اومده بود توی شهری و حوادث و اینده همه مردم رو براشون می گفت
این خبر به اطلاع امام هفتم رسید و بلافاصله خواست او را ببیند!
اون مرتاض وقتی اومد امام از او پرسی چه چیزی باعث شده است به این قدرت دست پیدا کنی زیرا این مخصوص اولیا است؟
مرتاض گفت:هرچی را دلم خواست براورده نکردم!0یعنی گشنه بودم غذا کم خوردم،خواب نیاز داشتم ان را کم کردم ،نیاز به صحبت کردن داشتم حرف نزدم،نیاز به تامین غرایز داشتم سختی کشیدم و براورده نکردم!)
وقتی هم امام گفت ایا به خدا اعتقاد داری؟
اون گفت نه اصلا به هیچ عنوان!

اما بعدش که با اون صحبت کردن متوجه شد و مسلمان شد و انسان بزرگی هم شد!

می بینی اصلا نیاز نیست ما تعیین کنیم خدا هست یا نه!...بلکه گام اول و ما باید برداریم اون وقت خودش مسیر درست و نشونمون میده!

اصلا اون پوسته هست که باید بشکافته شود.

1- بگین این روایت از کجا هست؟

2- پس با این وجود نیازی به اسلام نیست، کلاً سختی کشیدن انسان رو به حقیقت وجود و عشق به پروردگار می رسونه؟

[="Indigo"]

سوال بی جواب;503651 نوشت:
شما که خیلی وقته رسیدی! همون دیگران رو مسخره کن کاری دیگه ای نداشته باش! آنان که ندانند و ندانند که ندانند! متأسفانه تعدادشون هم خیلی خیلی زیاده! ادعاشون هم در حد اوف!

تو جمله های من ادعایی نبود ...

با توجه به این حرف استاد ...

کریم;501627 نوشت:
اگر کسی تحقیق بکند واقعا وبدون پیش داوری واستدلالهای درست هم داشته باشد. وبا این نتیجه برسد که خدا العیاذ بالله وجود ندارد معذور است. اما سخن در این است که با استدلال درست ومنطقی انسان هیچ وقت به این نتیجه نمی رسد.

میتونیم به این نتیجه برسیم : هرکسی با تحقیق به وجود خدا نرسه .... تحقیقش مشکل داره ...
که اینم با حرف من تناقضی نداشت :

SH!SH-GoOoSHe*;503570 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟

باید بره بیشتر تحقیق کنه ...

شما هم جای نقل قول ... رو جمله فک کن ... هرچند اگه جنبه ی طنز داشته باشه ....

یه لیوان آبم بخور... بد نیس...[/]

nothing;503634 نوشت:
«أَ فَغَيْرَ دينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ»

کجای این آیه میگه که همه انسانها حتی کافران به حقانیت اسلام آگاهی دارن؟

magoot;205993 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید یا فکر کرد که ادیان دیگر بهتر و جامع ترند،باید چه کند؟

آیا باید دینش را عوض کند؟

sh!sh-goooshe*;503570 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید، باید چه کند؟
باید بره بیشتر تحقیق کنه ...
به جان خودم !

درسته ! با این توضیح که باید بره از روی منابع مناسب بیشتر تحقیق کنه

شما اول باید ببینید از روی چه منابعی این تحقیق رو انجام داده اید که به چنین نتیجه ای ! رسیده اید

برای هر تحقیقی باید از راه درست اون تحقیق رو انجام داد
شما برای آزمایش یک لیوان آب هم باید یک روش صحیح را بکار ببندید وگرنه به نتیجه اشتباه خواهید رسید

عالم مقدس ملکوت;503681 نوشت:
بله چنین کسی کافر است ! زیرا کافر یعنی کسی که منکر خداوند متعال باشد حال اینکه کسی با تحقیق به چنین چیزی رسیده باشد چه بدون ان ! تفاوتی نمیکند زیرا کافر مطلقا به کسی که وجود خداوند متعال را منکر هست اطلاق میشود و شاید تنها تفاوتی که برایش باشد این باشد که به حیث اصول انسانی ادم محترم تری باشد تا نسبت به کسی که با عناد مطلق بخواهد لجاجت بورزد !

البته طبق اصطلاحات دینی چنین کسی را مستضعف فکری وجاهل قاصر بنامیم شایسته تر است چون عنادی با حق ندارد ودر صورت دست یابی به آن پیروی خواهد کرد.

سوال بی جواب;503685 نوشت:
بگین این روایت از کجا هست؟

2- پس با این وجود نیازی به اسلام نیست، کلاً سختی کشیدن انسان رو به حقیقت وجود و عشق به پروردگار می رسونه؟


بنده هم موافق کلام شما هستم که منبع این حدیث باید نقل شود ودر عین حال این نوع احادیث باید بطور کامل نقل شوند تا مشخص شود که امام چه چیزی به او گفته است که رایش برگشته ودر عین حال رفتار ائمه بگونه ای بود که با سخنان خود حق را بر ای طرف مقابل ثابت می کردند اگر کسی واقعا عناد نداشت می پذیرفت که در این میان آدمهای معاندی هم مانند ابن ابی العوجاء بودند که بارها نزد امام صادق رسیده وبا ایشان بحث کرد وبا اینکه امام استدلالهای او را همیشه باطل می کرد ولی آخر سر هم ایمان نیاورد. لذا خود شخص هم مهم است که واقعا دنبال حق باشد یا نه.
سختی کشیدن خوب است ولی بستگی دارد به چه نیتی باشد که کار مرتاضها چون بخاطر خدا نیست غلط است ودر عین حال هر نوع سختی کشیدن هم درست نیست. البته ما در موارد متعدد داریم که ائمه رد مواجهه با مخالفان با استدلالهای قرآنی ودینی حق را بیان کرده وطرف مقابل را شکست داده اند که می توانید به کتاب احتجاج طبرسی مراجعه کنید وخیلی از این احتجاجها را ببینید.

sh53;503899 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید یا فکر کرد که ادیان دیگر بهتر و جامع ترند،باید چه کند؟

آیا باید دینش را عوض کند؟


قابل توجه همه بزرگواران که محیط هایی که انسانها زندگی می کنند فرق دارد ومسلم برای کسی که امروز در ایران زندگی می کند دست یابی به منابع اسلامی وعلماء وکارشناسان دینی به مراتب راحت تر از کسی است که در آمریکا زندگی می کند. خداوند به انسان حس کنجکاوی داده است که موجب می شود دنبال تحقیق باشد وحقیقت را پیدا می کند این وسط عده ای دچار دزدان فکری مثل همین شیطان پرست ها می شوند ویا بخشی به دام تبشیری ها می افتند. وسایر فرق ونحله ها.
خداوند متعال به ما معیار داده است که لا یکلف الله نفسا إلا وسعها، خداوند کسی را بیشتر از توانش تکلیف نمی کند. با توجه به این آیه شریفه کسی تمام توان واستعداد خود را برای کشف حقیقت به کار می گیرد ولی بخاطر شرایط محیطی ومشکلاتی که وجود دارد نمی تواند به حقیقت واقعی که از دید ما همان اسلام ناب است برسد. مسلم چنین انسانی معذور است. ولی شخصی هم با شرایط این آدم به ندای فطرت خود وکنجکاوی عقلی بهایی نمی دهد ودر همان جهالت باقی می ماند. ما نمی توانیم این چنین آدمی را معذور وبی تقصیر بدانیم. لذا باید دید شرایط افراد چه طور بوده وآیا در راه پیدا کردن خود تمام توان خود را بکار گرفته اند یانه؟

کریم;504789 نوشت:

قابل توجه همه بزرگواران که محیط هایی که انسانها زندگی می کنند فرق دارد ومسلم برای کسی که امروز در ایران زندگی می کند دست یابی به منابع اسلامی وعلماء وکارشناسان دینی به مراتب راحت تر از کسی است که در آمریکا زندگی می کند. خداوند به انسان حس کنجکاوی داده است که موجب می شود دنبال تحقیق باشد وحقیقت را پیدا می کند این وسط عده ای دچار دزدان فکری مثل همین شیطان پرست ها می شوند ویا بخشی به دام تبشیری ها می افتند. وسایر فرق ونحله ها.
خداوند متعال به ما معیار داده است که لا یکلف الله نفسا إلا وسعها، خداوند کسی را بیشتر از توانش تکلیف نمی کند. با توجه به این آیه شریفه کسی تمام توان واستعداد خود را برای کشف حقیقت به کار می گیرد ولی بخاطر شرایط محیطی ومشکلاتی که وجود دارد نمی تواند به حقیقت واقعی که از دید ما همان اسلام ناب است برسد. مسلم چنین انسانی معذور است. ولی شخصی هم با شرایط این آدم به ندای فطرت خود وکنجکاوی عقلی بهایی نمی دهد ودر همان جهالت باقی می ماند. ما نمی توانیم این چنین آدمی را معذور وبی تقصیر بدانیم. لذا باید دید شرایط افراد چه طور بوده وآیا در راه پیدا کردن خود تمام توان خود را بکار گرفته اند یانه؟


جناب کریم بزرگوار البته نقل و قول بنده ظاهرا اشتباه شده Smile

بله دقیقا همین گونه است که فرمودید ... من هم برای همین نوشتم چنین تحقیقی منابع سالم نیاز دارد خوشبختانه ما در ایران منابع و علما بسیار خوبی داریم و البته همان کسانی هم که در ایران نیستند با کمک همین اینترنت می توانند به بسیاری از همین منابع خوب دسترسی داشته باشند

magoot;205993 نوشت:
اگر کسی با تحقیق به وجود خدا نرسید یا فکر کرد که ادیان دیگر بهتر و جامع ترند،باید چه کند؟

آیا باید دینش را عوض کند؟

از نظر عقلي و ديني در صورتيكه يه تحقيقات در حد وسع خودت انجام دادي ، به اوني عمل كن كه نتيجه گرفتي ، بدون هيچ ترسي
مطمئن باش اگر خدا رو قبول داري ، خدا ازت ميپذيره و اگر قبول هم نداري كه ديگه ترسي نيست

موضوع قفل شده است