جمع بندی کدام ظن ها گناه اند؟
تبهای اولیه
با سلام.
از آیه ی شریفه ی «اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثم» برداشت می شود بعضی از سوء ظن ها گناه اند.
حال سوال این است دقیقا چه ظن هایی گناه اند؟
مراد از" اجتناب ازظن" اجتناب از خود ظن نيست، چون ظن، خود نوعى ادراك نفسانى است، و در دل باز است، ناگهان ظنى در آن وارد مىشود و آدمى نمىتواند براى نفس و دل خود درى بسازد، تا ازورود ظن بد جلوگيرى كند، پس نهى كردن از خود ظن صحيح نيست. بله، مگر آنكه از پاره اى مقدمات اختيارى آن نهى كند. پس منظور آيه مورد بحث نهى از پذيرفتن ظن بد است، مىخواهد بفرمايد: اگر در باره كسى ظن بدى به دلت وارد شد آن را نپذير و به آن ترتيب اثر مده.
و بنا بر اين، پس اينكه فرمودبعضى از ظن ها گناه است، باز خود ظن را نمىگويد، (چون ظن به تنهايى چه خوبش و چه بدش گناه نيست، براى اينكه گفتيم اختيارى نيست)، بلكه ترتيب اثر دادن به آن است كه در بعضی موارد گناه است، (مثل اينكه نزد تو از كسى بدگويى كنند، و تو دچار سوء ظن به او شوى و اين سوء ظن را بپذيرى، و در مقام ترتيب اثر دادن بر آمده او را توهين كنى، و يا همان نسبت را كه شنيده اى به او بدهى و يا اثر عملى ديگرى بر مظنه ات بار كنى كه همه اينهاآثارى است بد و گناه و حرام).[1]
[/HR]
ولی یه داستانی بود که یه پیرزن موقع خوندن نماز شب میشنوه که در همسایه شون که یه دختر جوون بوده باز و بسته میشه
و بعد گمان بد میکنه در حالی که باد سبب باز و بسته شدن بوده و همین گمان بد پیرزن نماز شب هاشو تباه میکنه
یعنی این داستان درست نیست؟
ولی یه داستانی بود که یه پیرزن موقع خوندن نماز شب میشنوه که در همسایه شون که یه دختر جوون بوده باز و بسته میشه
و بعد گمان بد میکنه در حالی که باد سبب باز و بسته شدن بوده و همین گمان بد پیرزن نماز شب هاشو تباه میکنه
یعنی این داستان درست نیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد این داستان و تباه شدن نماز شب، ما اطلاعی نداریم و نمی توانیم قضاوت کنیم.
اما اینکه بعضی از گناهان موجب از بین رفتن ثواب بعضی از اعمال می شود، این حرف درسته.
حال سوال این است دقیقا چه ظن هایی گناه اند؟
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم»[1] (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است).
منظور از"كَثِيراً مِنَ الظَّنِ" گمانهاى بد است كه نسبت به گمانهاىخوب در ميان مردم بيشتر است لذا از آن تعبير به كثير شده و گرنه" حسن ظن و گمان خير" نه تنها ممنوع نيست بلكه نیکو و پسندیده است، چنان كه قرآن مجيد مىفرمايد: «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْراً»
" چرا هنگامى كه آن نسبت ناروا را شنيديد مردان و زنان با ايمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خير نبردند"؟!
قابل توجه اينكه: نهى از" كثيرى" از گمانها شده، ولى در مقام تعليل مىگويد زيرا" بعضى" از گمانها گناه است اين تفاوت تعبير ممكن است از اين جهت باشد كه گمانهاى بد بعضى مطابق واقع است، و بعضى مخالف واقع، آنكه مخالف واقع است مسلما گناه است، و لذا تعبير به"إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ" شده است، بنا بر اين وجود همين گناه كافى است كه از همه بپرهيزد.
در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه گمان بد و خوب غالبا اختيارى نيست، يعنى بر اثر يك سلسله مقدمات كه از اختيار انسان بيرون است در ذهن منعكس مىشود، بنا بر اين چگونه مىشود از آن نهى كرد؟! 1- منظور از اين نهى، نهى از ترتيب آثار است، يعنى هر گاه گمان بدى نسبت به مسلمانى در ذهن شما پيدا شد، در عمل كوچكترين اعتنايى به آن نكنيد، طرز رفتار خود را دگرگون نسازيد، و مناسبات خود را با طرف تغيير ندهيد، بنا بر اين آنچه گناه است ترتيب اثر دادن به گمان بد مىباشد.[2]
به همین دلیل در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) مىخوانيم:
ثلاث فى المؤمن لا يستحسن، و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن ان لا يحققه:
" سه چيز است كه وجود آن در مؤمن پسنديده نيست، و راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است كه راه فرارش اين است كه به آن جامه عمل نپوشاند[3]
_________________________________________________
1 . حجرات:49/ 12.
2 .مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج22، ص: 182
3.مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج72، ص: 201.