ابن حزم اندلسی و انکار امام زمان
تبهای اولیه
[/]
باعرض سلام
ابن حزم در کتاب الفصل با عنوانی"
[=2 Badr]ذكر شنع الشيعة " در آغازاز شخصی بنام ابو محمد نقل قول می کند، این ابو محمد کیست اگر این کتابی دارد اسم آن چیست؟
[=2 Badr]اگر جواب ان را عنایت کنید ممنون می شوم. والسلام کاظم سلیم از( لاهور) پاکستان
«ابن حزم» که مطرود هم مذهبان خود بوده است در کتاب «جمهرة انساب العرب» با گستاخي خاصّي راجع به امام حسن عسکري (عليه السلام)» مي نويسد: «حسن عسکري، آخرين امام رافضيان است و او اولاد نداشت!! رافضيان ادّعا کردند که وي کنيزي به نام «صيقل» داشت، که بعد از مرگ وي پسري آورد؛ ولي اين دروغ است!!». [1]
سلام و سپاس
پس با این حساب این شخص خصومت شخصی داشته لذا نظریات ایشان را که بر اساس خصومت شخصی و سلایق مختص به خود بوده را نمیتوان بعنوان یک نظریه علمی و دینی دانست.
بعضی افراد هستند که اساسا عالم و دانشمند نیستند چراکه هوای نفس بر دین - عقل و درکشان حاکم است و هرآنچه که از علوم و حقیقت می یابند از فیلتر هوای نفس و خواهشهای قلبی خود گذرانده و حقیقت و راستی را در درجه دوم اهمیت قرار میدهند.
یاحق
ابن حزم در کتاب الفصل با عنوانی" ذكر شنع الشيعة " در آغازاز شخصی بنام ابو محمد نقل قول می کند، این ابو محمد کیست اگر این کتابی دارد اسم آن چیست؟
ابن حزم، ابومحمد علیبناحمدبنسعید
ابو محمد کنیه خودش است و احتمالا ایشان در بخش مقدمه ناشر در کتاب الفصل اسم ایشان را خوانده.
یاحق
باعرض سلام
ابن حزم در کتاب الفصل با عنوانی"
ذكر شنع الشيعة " در آغازاز شخصی بنام ابو محمد نقل قول می کند، این ابو محمد کیست اگر این کتابی دارد اسم آن چیست؟
اگر جواب ان را عنایت کنید ممنون می شوم. والسلام کاظم سلیم از( لاهور) پاکستان
باسلام به جناب آقای سلیم و دوستان گرامی
ظاهرا «ابومحمد»که از ابتدای کتاب«نه فقط در ابتدای فصل شنع الشیعة» آمده و مرتب نیز تکرار می شود خود ابن حزم است.
همچنان که در ترجمۀ ابن حزم آمده:«هو أبو محمد عليّ بن أحمد بن سعيد بن حزم بن غالب بن صالح بن خلف بن معدان بن سفيان بن يزيد الفارسيّ الأصل، ثم الأندلسي القرطبي اليزيديّ مولى الأمير يزيد بن أبي سفيان بن حرب الأموي المعروف بيزيد الخير».
علت این امر نیز شاید شيوۀ نگارش وی در این کتاب بوده باشد که در ابتدای هر مطلبی می گوید :ابومحمد چنین گویدهمچنانکه در مقدمۀ این کتاب می خوانیم:
[مقدمة المصنف]
بسم اللّه الرحمن الرحيم، و صلى اللّه على سيدنا محمد و آله و أصحابه و سلم تسليما كثيرا. قال الشيخ الإمام الأوحد، الحافظ، العلم، ناصر الدين أبو محمد علي بن أحمد بن سعيد بن حزم (رضي اللّه عنه).وعلت اینکه بعد از نام وی رضی الله عنه آمده، در حالی که وی هنگام نگارش زنده بوده، شاید این اضافه از جانب نساخ بعد از وی بوده باشد.
احتمال دیگر اینکه ممکن است است ناسخی کتاب وی را دیده ومطالب وی را جمع آوری نموده باشد لذا می گوید:قال ابومحمد.
اما این احتمال اشکالی دارد و آن این است که با مقدمۀ کتاب سازگار نمی باشد و دیگر اینکه نامی از ناسخ وجود ندارد.والله عالم