جمع بندی آیا صفات خبری که در قران امده اند حاکی از جسمانیت خدا نیستند؟

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا صفات خبری که در قران امده اند حاکی از جسمانیت خدا نیستند؟

این سوال یکی از هموطن های مسیحی هست که یکی از دوستام برام ایمیل کرد

مسلمانان پاسخ دهند!!!!!!
با سلام

مسلمانان همواره پسر خدا بودن مسيح را - كشتي گرفتن يعقوب با خدا - چك و چونه زدن ابراهيم را با خدا را و داستانهايي نظير آن ....... رانوعي شرك ميدانند اما خود پاسخي در برابر همين نوع ايرادها ندارند و دست به تفسير و تراشيدن معاني مجازي ميزنند - اما سوال اين است چرا وقتي اسلام تا اين حد به بت پرستي نزديك است از مسيحيت و يهوديت انتقاد ميكند:

1 - دست هاي خدا گشاده است(مائده، 64).

2 - دست خدا بالاي دستها يشان است(فتح، 10).

3 - خدا آدم را با دو دست خود ‏آفريد(ص، 75).

4 - رنگ خدا بهترين رنگ است(بقره، 138).

5 - خدا تيراندازي کرده و کافران را کشته است(انفال، 17).

‏مفسران تمام اين موارد را تفسير به معني مجازي مي کنند. براي اينکه با عقل فلسفي که مي گويد خدا موجودي مادي نيست، تعارض ‏دارند. از همين قبيل است اين نوع آيات:

6 - خدا را چرت و خواب فرا نمي گيرد(بقره، 255).

7 - فراموش کار نيست(طه، 52 – ‏مريم، 64).

8 - خريد و فروش مي کند(توبه، 111).

9 - قرض الحسنه مي گيرد و بهره مي دهد(حديد، 11و 18). ‏

لطفا با ارئه سند و دليل پاسخ دهيد -

آسمان هفتم;79327 نوشت:
مسلمانان همواره پسر خدا بودن مسيح را - كشتي گرفتن يعقوب با خدا - چك و چونه زدن ابراهيم را با خدا را و داستانهايي نظير آن ....... رانوعي شرك ميدانند اما خود پاسخي در برابر همين نوع ايرادها ندارند و دست به تفسير و تراشيدن معاني مجازي ميزنند - اما سوال اين است چرا وقتي اسلام تا اين حد به بت پرستي نزديك است از مسيحيت و يهوديت انتقاد ميكند: 1 - دست هاي خدا گشاده است(مائده، 64). 2 - دست خدا بالاي دستها يشان است(فتح، 10). 3 - خدا آدم را با دو دست خود ‏آفريد(ص، 75). 4 - رنگ خدا بهترين رنگ است(بقره، 138). 5 - خدا تيراندازي کرده و کافران را کشته است(انفال، 17). ‏مفسران تمام اين موارد را تفسير به معني مجازي مي کنند. براي اينکه با عقل فلسفي که مي گويد خدا موجودي مادي نيست، تعارض ‏دارند. از همين قبيل است اين نوع آيات: 6 - خدا را چرت و خواب فرا نمي گيرد(بقره، 255). 7 - فراموش کار نيست(طه، 52 – ‏مريم، 64). 8 - خريد و فروش مي کند(توبه، 111). 9 - قرض الحسنه مي گيرد و بهره مي دهد(حديد، 11و 18). ‏ لطفا با ارئه سند و دليل پاسخ دهيد -

سلام
1- تفسیر آیاتی که جسمانیت خداوند را می رساند بر اساس اصول عقلی و محکمات قرآنی است . شما در رد تفسیر باید بتوانید آن اصول و محکمات را پاسخ دهید
2- ما مسلمانان متن قرآنی را بر اساس اصول عقلی و قرآنی تفسیر می کنیم اما شما که بر اساس اصول قابل قبولی متون شرک آلود خود را تفسیر نکرده اید ؟ اگر کرده اید بیاورید شاید بپذیریم .
3- بالفرض که جسمانیت خداوند با این آیات ثابت شود . چه ربطی به شرک دارد ؟ شرک یعنی قائل شدن به خدایی دیگر غیر از خدای متعال . این تعریف چه ربطی به جسمانیت خدا دارد ؟
5- قرآن مسیحیان را از قائل شدن به سه خدا برحذر داشته است حتی در مقام لفظ ولو اینکه برای شرک نبودنش دلیل محکم عقلی بیاورند
موفق در پناه حق:Gol:

[=IranNastaliq]سلام علیکم شبهه ای برایم پیش آمده
[=IranNastaliq] با توجه به اینکه آیات کلام الله مجید در مواردی از جسمانیت بعض از افعال خداوند صحبت کرده یک سوال در ذهن من بود که امیدوارم پاسخش را به دست بیاورم

صفات خبرى كه در قرآن آمده اند حاكى از جسمانيت خدا هستند، مانند اين كه مى فرمايد( بل يداه مبسوطتان ) يا ( يدالله فوق أيديهم ) و امثال آنها... . ؟؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد میقات

آسمان هفتم;79327 نوشت:
این سوال یکی از هموطن های مسیحی هست که یکی از دوستام برام ایمیل کرد

مسلمانان پاسخ دهند!!!!!!
با سلام

مسلمانان همواره پسر خدا بودن مسيح را - كشتي گرفتن يعقوب با خدا - چك و چونه زدن ابراهيم را با خدا را و داستانهايي نظير آن ....... رانوعي شرك ميدانند اما خود پاسخي در برابر همين نوع ايرادها ندارند و دست به تفسير و تراشيدن معاني مجازي ميزنند - اما سوال اين است چرا وقتي اسلام تا اين حد به بت پرستي نزديك است از مسيحيت و يهوديت انتقاد ميكند:

1 - دست هاي خدا گشاده است(مائده، 64).

2 - دست خدا بالاي دستها يشان است(فتح، 10).

3 - خدا آدم را با دو دست خود ‏آفريد(ص، 75).

4 - رنگ خدا بهترين رنگ است(بقره، 138).

5 - خدا تيراندازي کرده و کافران را کشته است(انفال، 17).

‏مفسران تمام اين موارد را تفسير به معني مجازي مي کنند. براي اينکه با عقل فلسفي که مي گويد خدا موجودي مادي نيست، تعارض ‏دارند. از همين قبيل است اين نوع آيات:

6 - خدا را چرت و خواب فرا نمي گيرد(بقره، 255).

7 - فراموش کار نيست(طه، 52 – ‏مريم، 64).

8 - خريد و فروش مي کند(توبه، 111).

9 - قرض الحسنه مي گيرد و بهره مي دهد(حديد، 11و 18). ‏

لطفا با ارئه سند و دليل پاسخ دهيد -

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ»
بگو: خداوند، يكتا و يگانه است
خداوندى است كه همه نيازمندان قصد او مى ‏كنند
(هرگز) نزاد، و زاده نشد
و براى او هيچگاه شبيه و مانندى نبوده است. (اخلاص، 1-4)

با سلام و درود

این اوصاف «الله» و خداوندی است که مسلمانان به آن معتقدند. چنین خدایی هیچ محدودیتی (جسمانی و ...)، هیچ نیازمندی، هیچ وابستگی، و ... ندارد.

این آیاتی هم که از قرآن کریم آورده شده، اصلا ارتباطی با چنین ادعایی یعنی اثبات بت پرستی و ... ندارد.

هیچ مسلمانی هم نیست که با این آیات، بر اثبات شرک، استدلال بیاورد و برای خود اقامه دلیل کند و معتقد باشد خداوند شریکی دارد.

استفاده از تعابیر کنایی در ادبیات و دستور زبان های گوناگون، کاملا مطابق با قوانین رایج و متداول است و کسی آن را ممنوع ندانسته است.

پسر خدا دانستن مسیح، و...، از اموری است که مسیحیان بدان معتقدند. کشتی گرفتن یعقوب با خدا و ... هم استفاده از تعابیر کنایی نیست؛ چون خود طرفداران آن ها چنین نظری ندارند. لذا وقتی خودشان به صراحت معتقدند و به آن باور دارند، دلیلی ندارد که ما چشممان را ببندیم و غیر آن فکر کنیم.

با مراجعه ای گذرا به تورات و انجیل کنونی، دلائل و قرائن و شواهد بسیاری می توان بر شرک و باورهای انحرافی یهود و نصاری یافت؛ لذا جای دفاع ندارد.

برخلاف قرآن کریم و تعالیم الهی اسلام. این نسبت ها از اصل و اساس، کاملا با اعتقاد مسلمانان و نیز با برداشت آنان از کلام الهی، تنافی دارد؛ لذا نمی توان چنین اموری را به قرآن و اسلام نسبت داد.

بنابر این، استفاده از کنایه و تعابیر کنایی و استعاره ای، در هر زبانی می تواند باشد ولی با مراجعه به تورات و انجیل، روشن می شود که پسر خدا بودن و ...، تعبیر کنایی نیست بلکه حقیقی و جزو معتقدات آن ها است. در حالی که تعبیر آوردن در قرآن از دست خدا و ...، تعابیر کنایی و استعاره ای است و با مراجعه به قرآن و روایات و ...، هیچ قرینه و شاهدی یافت نمی شود که آن را حقیقی دانسته باشد.

[="Tahoma"][="Navy"]

۩۞۩ سرباز عشق ۩۞۩;498932 نوشت:
[=IranNastaliq]سلام علیکم شبهه ای برایم پیش آمده
با توجه به اینکه آیات کلام الله مجید در مواردی از جسمانیت بعض از افعال خداوند صحبت کرده یک سوال در ذهن من بود که امیدوارم پاسخش را به دست بیاورم

صفات خبرى كه در قرآن آمده اند حاكى از جسمانيت خدا هستند، مانند اين كه مى فرمايد( بل يداه مبسوطتان ) يا ( يدالله فوق أيديهم ) و امثال آنها... . ؟؟


سلام
این آیات ظهور در جسمانیت دارند اما نص در آن نیستند چون صرف استعمال اصطلاح ید دلالت بر مادی بودن ندارد هرچند ما ید و دست غیر مادی را هم ندیده ایم با اینحال نمی توان باور یافت که دست خدا قطعا جسمانی است چه اینکه تصور وجود دست غیر مادی محال نیست لذاست که فرمود : یدالله فوق ایدیهم و این فوقیت نشان از فوقیت وجودی دارد
از طرفی ادله عقلی و نقلی بر مادی نبودن خدای متعال دلالت دارد لذا باید این ظواهر را با همین ادله تفسیر کرد
البته خدای متعال تجلیات مادی دارد و چه بسا به حسب همین تجلیات است که این امور به او تعالی نسبت داده میشود همچنانکه فعل الهی ظاهری جسمانی رسول اکرم ص را به خود نسبت می دهد : و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی لذا اینجا هم یدالله است که رمی می کند به جهت فنای تجلی در متجلی
یا علیم


سلام و درود بر کارشناس بزرگوار میقات

از پاسخ صریح و روشن شما بی نهایت سپاسگزارم

فقط عرض بکنم که شما در پاسختون به من اشاره نمودید که البته لازم به گفتن است این سوال من نبود

و وقتی شما منو خظاب دادید بسیار بسیار مکدر شدم چون خود من طرح این سوالات را صحیح نمیدانم

و من برای جواب بسیار خوب وادله قرانی برای این سوال و ارائه آن به دیگران بودم

استغفرالله

ولی با اینحال از پاسخ شما سپاسگزارم

[="Tahoma"]

آسمان هفتم;502022 نوشت:

سلام و درود بر کارشناس بزرگوار میقات

از پاسخ صریح و روشن شما بی نهایت سپاسگزارم

فقط عرض بکنم که شما در پاسختون به من اشاره نمودید که البته لازم به گفتن است این سوال من نبود

و وقتی شما منو خظاب دادید بسیار بسیار مکدر شدم چون خود من طرح این سوالات را صحیح نمیدانم

و من برای جواب بسیار خوب وادله قرانی برای این سوال و ارائه آن به دیگران بودم

استغفرالله

ولی با اینحال از پاسخ شما سپاسگزارم

با سلام و درود

در واقع، روی سخن با سؤال کننده اصلی است، لذا شما همین پاسخ را می توانید از زبان بنده به آن شخص انتقال دهید؛ چون فرموده اید از طریق ایمیل برای شما ارسال شده است.

در هر حال، به خاطر این که مطمئن باشید قصدی در کار نبوده و شما هم دلخور نباشید، پاسخ را ویرایش کردم.

کارشناس ارزشمند میقات

لز حسن نیت شما بی نهایت سپاسگزارم

خیالم راحت شد....

یا علی مدد

با سلام
وقتی شما به کسی می گویید دست خدا به همراهت آیا منظورتون واقعاً دست خداست و یا منظور پشتیبانی خدا می باشد ؟ خب جواب این سوالات هم معلوم است .

پرسش:
آیا صفات خبری که در قرآن آمده اند مانند دست های خدا گشاده است، دست خدا بالای دستهایشان است، رنگ خدا بهترین رنگهاست ،حاکی از جسمانیت خدا نیستند؟ چرا وقتي اسلام تا اين حد به بت پرستي نزديك است از مسيحيت و يهوديت انتقاد ميكند؟

پاسخ:
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدُ»؛ بگو: خداوند، يكتا و يگانه است. خداوندى است كه همه نيازمندان قصد او مى ‏كنند. (هرگز) نزاد، و زاده نشد. و براى او هيچگاه شبيه و مانندى نبوده است.(1)
با سلام و درود
با توجه به این سوره شریفه «اخلاص» این اوصاف «الله» و خداوندی است که مسلمانان به آن معتقدند. چنین خدایی هیچ محدودیتی (جسمانی و ...)، هیچ نیازمندی، هیچ وابستگی، و ... ندارد.
این آیاتی هم که از قرآن کریم آورده اید، اصلا ارتباطی با ادعای اثبات بت پرستی و ... ندارد. هیچ مسلمانی هم نیست که با این آیات، بر اثبات شرک، استدلال بیاورد و برای خود اقامه دلیل کند و معتقد باشد خداوند شریکی دارد.

استفاده از تعابیر کنایی در ادبیات و دستور زبان های گوناگون، کاملا مطابق با قوانین رایج و متداول است و کسی آن را ممنوع ندانسته است.
پسر خدا دانستن مسیح، و...، از اموری است که مسیحیان بدان معتقدند. کشتی گرفتن یعقوب با خدا و ... هم استفاده از تعابیر کنایی نیست؛ چون خود طرفداران آن ها چنین نظری ندارند. لذا وقتی خودشان به صراحت معتقدند و به آن باور دارند، دلیلی ندارد که ما چشممان را ببندیم و غیر آن فکر کنیم.
با مراجعه ای گذرا به تورات و انجیل کنونی، دلائل و قرائن بسیاری می توان بر شرک و باورهای انحرافی یهود و نصاری یافت؛ لذا جای دفاع ندارد.
برخلاف قرآن کریم و تعالیم الهی اسلام. این نسبت ها از اصل و اساس، کاملا با اعتقاد مسلمانان و نیز با برداشت آنان از کلام الهی، تنافی دارد؛ لذا نمی توان چنین اموری را به قرآن و اسلام نسبت داد.
لذا استفاده از کنایه و تعابیر کنایی و استعاره ای، در هر زبانی می تواند باشد ولی با مراجعه به تورات و انجیل، روشن می شود که پسر خدا بودن و ...، تعبیر کنایی نیست بلکه جزو معتقدات آن ها است. در حالی که تعبیر آوردن در قرآن از دست خدا و ...، تعابیر کنایی و استعاره ای است و با مراجعه به قرآن و روایات و ...، هیچ قرینه و شاهدی یافت نمی شود که آن را حقیقی دانسته باشد.
به عنوان مثال در آیه «وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» (2) واژه «کرسی» به نفوذ حكومت مطلقه و قدرت پروردگار در آسمان ها و زمين و نیز نفوذ علمى وسيع ‏او از اين جهان، اشاره دارد. به بیان دیگر حكومت و قدرت پروردگار همه آسمان ها و زمين را فرا گرفته و كرسى علم و دانش او به همه اين عوالم احاطه دارد و چيزى از قلمرو حكومت و نفوذ علمى او بيرون نيست.
این تفاسیر، مستندات روایی دارند و معصوم علیه السلام، این گونه تفسیر فرموده است.(3)
بنابر این، مراد این آیات، معنای ظاهری الفاظ آن نیست بلکه این عبارات کنایی و مجاز هستند، و آیات و روایات متعددی داریم که بیان می فرمایند معنای حقیقی مراد است و این الفاظ، مجاز و کنایه از آن معانی حقیقی هستند.

________

  1. اخلاص، 1ـ4.
  2. بقره، 255.
  3. مجمع البيان في تفسير القرآن، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج ‏2، ص 628؛ تفسير نورالثقلين، نرم افزار جامع التفاسیر نور، ج 1، ص 259 ح 1036، و نیز ص 260 ح 1042.
موضوع قفل شده است