چرا در گفتگوها از یکدیگر ناراحت می شویم(چگونه با هم گفتگو کنیم)

تب‌های اولیه

168 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا در گفتگوها از یکدیگر ناراحت می شویم(چگونه با هم گفتگو کنیم)

:parvane:بسم الله الرحمن الرحیم :parvane:


سلام و عرض ادب
:roz:

یکی از مشکلات و معضلات در انجمن گفتگوی دینی رنجش و ناراحتی کاربران و برخی از همکاران و مدیران از یکدیگر است و گاهی با کمال تاسف کار به توهین و بی احترامی کشیده می شود و برخی از کاربران از کوره در رفته و مطالب ناخوشایندی را در سایت درج می کنند که زحمت حذف و ویرایش آنها را هم مجموعه مدیریت سایت به دوش می کشد .

:roz::parvane::fireworks:


به راستی چرا برخی از ماها نمی توانیم بدون پیش داوری؛بدون تعصب؛ بدون عصبانیت؛ بدون در نظر گرفتن جنسیت و مذهب و دین و.... بحث کنیم
:fireworks::parvane::roz:


چرا برخی از ما مذهبی ها به محض دیدن و شنیدن برخی از سئوالات و شبهات و انتقادات تند و تیز فورا طرف را به منافق و کافر و بی دین محکوم می کنیم
چرا برخی از غیر مذهبی ها به محض دیدن رفتار متعصبانه از یک مذهبی به همه مذهبی ها از بالا تا پایین چوب بی اعتمادی و تعصب و خشک مقدسی و تنگ نظری می زنند ؟

:roz::parvane::fireworks:

چرا دوستان مذهبی ما خودشان در برخی از موارد بخاطر سوء تفاهم ها و خود برتر بینی ها با هم درگیر هستند و با این که در یک جبهه و یک سنگر هستند ولی چشم دیدن یکدیگر را ندارند ؟
:fireworks::parvane::roz:


چرا برخی از آقایان از میان کاربران سایت نمایندگی تام الاختیار دفاع از حقوق آقایان را دارند و برخی از کاربران از میان خانم ها هم نمایندگی دفاع از حقوق بانوان و نسوان را یدک می کشند و غالب سئوالات و گفتگوها که با حضور کارشناس و همکاران علمی سایت می تواند به بهترین بحث تبدیل شود ولی متاسفانه به حاشیه کشیده می شود و موضوع بعد از مدتی ابتر و بی حاصل باید بسته شود
:fireworks::parvane::roz:

و چرا و چرا و چرا .............

:Graphic (49):
لطفا منطقی نظر دهید و نکات و ملاحظات خود را مستند و با دلیل بفرمایید

پست های غیر مربوط حذف خواهد شد پیشاپیش عذر خواهی می کنم

سلام علیکم
با تشکر از جناب مدیر محترم
جناب مدیر آیا برخی از چراهای فوق شامل جنابعالی هم می شود یا شما کلا مبرا هستید؟:Cheshmak:
اگر نمی شود که زهی سعادت و باعث افتخار است که عضو کوچکی از این انجمن هستم.:Gol:
ولی اگر می شود لطف بفرمائید ابتدا شما چراغ اول نقد خود را بیان بفرمائید که در اینصورت باز زهی سعادت بر حقیر که عضو کوچکی از این انجمن با مدیریت شخصی با شهامت و صداقت چون جنابعالی می باشم:Gol:
موفق باشید:Gol:

مدیر سایت;494785 نوشت:
به راستی چرا برخی از ماها نمی توانیم بدون پیش داوری؛بدون تعصب؛ بدون عصبانیت؛ بدون در نظر گرفتن جنسیت و مذهب و دین و.... بحث کنیم
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش باتشکر از جناب مدیر محترم به خاطر ایجاد موضوع بسیار لازم و مهم مورد بحث :Gol: دلیل این مطلب به فرهنگ ونوع تربیت اخلاقی وعرفی ما باز میگردد درعصر حاضر تربیت افراد بر دو پایه استوار است اول تربیت خانوادگی ودوم تربیت اجتماعی . در تربیت اجتماعی که عام تر از تربیت خانوادگی است افراد رفتارها وهنجارهای ارتباطی را تجربه میکنند ودر عین حال این رفتارها و هنجارها را با یکدیگر به صورت غیر اجتناب مبادله میکنند که متاسفانه به دلیل کمی آموزش وایجاد مهارت رفتار اجتماعی سمت وسوی عامیانه میگیرد ونه سمت وسوی ماهرانه وعالمانه

عارف";494816 نوشت:
جناب مدیر آیا برخی از چراهای فوق شامل جنابعالی هم می شود یا شما کلا مبرا هستید؟

سلام و عرض ادب

جناب عارف مدیر سایت هم فردی است که امکان اشتباه ازاو ممکن است و نباید خود را از موارد یاد شده مبرا بداند

من همواره تلاش کرده ام که موارد یاد شده را رعایت کنم و همیشه سعی کرده ام که حقی را از کسی ضایع نکنم

ولی الان در این موضوع بحث نقد عملکرد مدیر سایت نیست گر چه اگر نکته خاصی باشه در تاپیکی دیگر و یا در پیام خصوصی در خدمتتون هستم

موفق باشید

[="Tahoma"][="Indigo"]

••ostad••;494817 نوشت:
دلیل این مطلب به فرهنگ ونوع تربیت اخلاقی وعرفی ما باز میگردد درعصر حاضر تربیت افراد بر دو پایه استوار است اول تربیت خانوادگی ودوم تربیت اجتماعی

سلام
عرض ادب و احترام
حالا راه حلش چیه؟
چیکار کنیم که این مشکلات به حداقل برسه؟
تو این مدت که سایت درست شده تو فاصله های زمانی کوتاه مدام این اتفاق می افتد[/]

مهدی;494830 نوشت:
حالا راه حلش چیه؟
چیکار کنیم که این مشکلات به حداقل برسه؟

من کم کم و به تدریج نکاتی را میگم دوستان هم کمک کنند تا این مساله را در سایت فرهنگ سازی کنیم باید آداب گفتگو بر اساس شیوه اهل بیت علیهم السلام نهادینه شود

:ghalb::ghalb:

[="DarkGreen"]به نام خدا
با سلام و عرض خسته نباشید.

مدیر سایت;494785 نوشت:
چرا برخی از غیر مذهبی ها به محض دیدن رفتار متعصبانه از یک مذهبی به همه مذهبی ها از بالا تا پایین چوب بی اعتمادی و تعصب و خشک مقدسی و تنگ نظری می زنند ؟
در صفت دادن خیلی عجله می کنن و پرخاشگری های زیادی از همین عجله بوجود می آید.

بعضی وقتا کاربرا با هم سر یک موضوع نظرشون تفاوت داره و برای اثبات حرفشون نظرات و مدارکی رو اظهار میکنن.تا این جا که مشکل خاصی نداشت.اما جنگ و دعوا وقتی شروع میشه که یکی از افراد با توهین نظر بدن(که دلیلش میتونه خود بزرگ بینی هم باشه).اون وقت دو طرف هر جا نظر اون یکی رو ببینه سنگر میگیره و فقط کافیه که تو اون نظر یک اشتباه بشه.

بعضی وقت ها دیگه کاربرا برداشت درستی از نظرات نمی کنن و به جای اینکه در خواست توضیح بیش تر کنن سنگر میگیرن.

یا حق[/]

مدیر سایت;494785 نوشت:
چرا برخی از ما مذهبی ها به محض دیدن و شنیدن برخی از سئوالات و شبهات و انتقادات تند و تیز فورا طرف را به منافق و کافر و بی دین محکوم می کنیم

سلام. ممنون از اینکه این تاپیک رو ایجاد کردید.
بنده هم چند مورد مشاهده کردم که دوستان مذهبی ما، زود از کوره در رفتن و به جای پاسخ منطقی حرفهایی زدن که نه تنها قانع کننده نیست بلکه باعث انزجار و تنفر شخص سوال کننده میشه.
به نظر من بهترین راهکار برای کم شدن این مشکل اینه که دوستان مذهبی، توجه داشته باشن که اگه با روی خوش و از روی منطق به شبهات پاسخ بدن؛ مطمئنا نتیجه بهتری خواهند گرفت. مگه هدف ما از فعالیت توی سایت "اسک دین" این نیست که به ترویج فرهنگ اهل البیت علیهم السلام کمک کنیم؟ مطمئنا این هدف جز با خوش رویی و منطقی بحث کردن، به دست نمیاد. به امید اینکه همه ما بتونیم به خوبی وظایفمون رو انجام بدیم.

سلام خدمت همه دوستان و مدیر محترم سایت :Gol:

به نظر حقیر این مساله دلائل گوناگونی دارد که می توان اولویت بندی کرد

اولویت اول به نظر بنده
ضعف ایمان و اخلاق است

مثال می زنم
طرف ادعای مذهبی بودن دارد اما نمی داند یک فرد مذهبی رفتارش چگونه باید باشد
فقط ادعا مذهبی بودن دارد
حالا نمی داند که مذهبی بودن یا مسلمان بودن باید در رفتار و گفتارش هویدا باشد
و رفتارش نباید خلاف گفتارش باشد

مثالی واضح می زنم
شخصی کلاهی را دزدیده و بر سرش گذاشته است
ازش سوال می پرسند ایا تو کلاه را دزدیده ای ؟
می گوید نه

خوب گفتار و رفتار این فرد متناقض است

انچه بیننده باور می کند رفتار ان شخص را نه گفتار ش را

چون انچه می بیند رفتار است نه گفتار

حقیر در این زمینه حرف زیاد دارم فعلا در اولین پست به همین مقدار اکتفا می کنم

[=arial black]با سلام و ادب
بنظرم اگه 3 خصوصیت رو همه داشته باشند هیچکدوم از این مسائل پیش نمیاد
1) ادب
2) تواضع
3) فکر و پذیرش اشتباه
من خودم تو هر انجمنی رفتم با مشکلات زیادی روبه رو شدم واقعا تحمل یه عده ای غیر ممکنه
چون خیلی حق به جانب درمورد تمام مسائل صاحب نظر هستند و بعضا خودبزرگ بینی دارند و خیلی خودشون رو بالا می بینند

حلال کنید رک گفتم
البته بعضا این اختلافها درسته و مدیر محترم باید پیگیر باشند و تلاش کنند تا مشکل رفع بشه
[=arial black]اللهم عجل لولیک الفرج

[=microsoft sans serif]با تشکر از نکات خوب دوستان عزیزم :roz:[=microsoft sans serif]

بی شک اگر هدف از گفتگوها تفاهم و انتقال دانش و تجربیات باشد و در راستای ارتباط درست و منطقی با دیگران و در واقع حقیقت جویی را دنبال کند نتیجه بخش هم هست .[=Nassim][=microsoft sans serif]از مهم ترین شرایط که می تواند گفتگو را به یک بحث پسندیده و مطلوب تبدیل کند، حقیقت جویی است.
برخی از گفتگو کنندگان به دنبال حقیقت جویی نیستند و حتی گاهی از قبل موضع آنها مشخص است که دنبال فقط پیروزی بر طرف مقابل خود هستند و زمین وزمان را بهم می دوزد تا ادعای خودش را اثبات کند آخرش هم نمی تواند لذا در گفتگوها به مشکل بر میخورد


[=Nassim]:fireworks::fireworks::fireworks::fireworks::fireworks::fireworks::fireworks::fireworks::fireworks::fireworks:

من هم چندین مطلب به ذهنم اومد ...

1- به نظره من یکی از مهمترین مسائلی که باعث رقم خوردن چنین مسائلی میشه ... اینه که کسانی که میان اینجا تجربه های دینی متفاوتی دارند ... مثلا کسی 14 سالش هست ... و دعاهایی متناسب با سن و سالش داره و معمولا هم برآورده میشه ... ناگهان میاد و با تجربه های دینی کسی دیگر مواجه میشه که 10 ها سال هست داره دعا میکنن و به نتیجه نرسیدن ... از یه طرف با خودش میگه تجربه دینی من میگه هر وقت از خدا خواستم بهم داده .... از طرفه دیگه با کسی طرف میشه که 10 سال هست از خدا چیزی رو خواسته و بهش نداده ... و ایندو نمیتونن به درک متقابلی از یکدیگه برسن .

2- دومین مشگلی که من احساس میکنم وجود داره ... این هستش که بعضی ها اینجا رو جبهه جنگ میدونن ... میان اینجا که نزارن دیگران به گناه بیوفتن ... اتفاقا به نظره من بهتر هستش که اینجا بحث ها تجربی تر باشه ... دیروز در مورده اشاعه فرهنگ غلطی از طرف آمریکا در درون کشومون بحث شده بود ... یکی از کاربران ادعا میکرد که موضوع مذکور بومی هستش ... حتی نمونه کتابی رو هم عنوان کرد که به این مطلب اشاره میکرد { شاهد بازی } ... ولی مخاطب ایشون رویه حرف خودش ایستاد و گفت نه اینجوری نیست و ... به نظره من باید حقیقت رو پذیرفت ... کسی که حقیقت رو نمیپذیره ... به مرور زمان اعتبارش رو از دست میده و کسی دیگه پستهاش رو نمیخونه ... بنابراین من پیشنهاد میکنم به تمامی کاربران که فقط رویه یک چیز تعصب داشته باشن ... اون هم حقیقت ...

3- سومین مسله ای که واقعا میخواستم به تمامی کاربران بگم ... این هستش که بر اساس واقعیت ها حرف بزنن ... نه اون چیزهایی که تو کتاب ها وجود داره ... خانوم استاد مطلبی رو با عنوان { ضعیفه } ایجاد کردند ... دو نفر از کاربران سایت فکر کردن میدونه جنگه ... بحث رو فلسفیش کردن ... در حالیکه بحث کاملا روانشناختی هست ... احتیاج هست کسانی که تجربه های متفاوتی دارند به بیان تجربه هاشون بپردازن ... تا بحث خیلی شیک و زیبا تموم بشه ...

4- در نهایت به تمام دوستان چه مذهبی ... چه غیر مذهبی ... چه یه کمی مذهبی ... شعری از حافظ رو تقدیم میکنم .... { مشگل خویش بر پیر مغان بردم دوش .... کو به تایید نظر حل معما میکرد } اگر میبینین که مخاطبتون داره بر اساس حقیقت مشگلی یا ایرادی رو میگیره ... تاییدش کنین ... بگین چنین مشگلی هست ... زوایایه موضوع رو با هم بررسی کنین ... یا مشگل حل میشه ... یا نمیشه ... یا ابعاد جدیدی باز میشه که میشه در موردش بحث کرد ... اگر ایمان به این بود که انسان ها خورشید رو ببینن و بگن هست ... که دیگه اسمش ایمان نبود ... خیلی جاها چنین مشگلاتی و شبهاتی پیش میاد ... اما عاقلانه ترین کار این هست که تا جایی که شخص داره بر اساس حقیقت صحبت میکنه باهاش جلو برین ... و اونجایی که داره نتیجه غیر منطقی میگیره ... جلوش وای سیم ....

[=Times New Roman][=times new roman]سلام و عرض ادب و احترام خدمت مدیریت محترم سایت..:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::hamdel::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
دلایل مختلفی می تونه داشته باشه..

1- شما همه ی ماجرا رو نمی بینید..
دو تا کاربر به هر دلیلی به جون هم می افتند ، بعد پستهایشان حذف می شود ، بعد توی پیغام خصوصی حسابی از خجالت همدیگه در میان که اینها از چشم شما دور می مونه ، بعد توی تاپیکی دیگه برای تلافی میان صحبت های همدیگه رو نقل قول می کنند و اون حرفهایی که توی تاپیک قبلی به دلیل حذف پستشان نتونستند به مخاطب بخت برگشتشون بزنند ، میزنند که باز هم به قول یکی از کاربران کار به گیس و گیس کشی کشیده میشه..

2- بعضی مدیران معتقدند که مجبور نیستند به کاربر چیزی رو توضیح بدن..:Gig: مهم اینه که خودشون رو به خدا و ائمه اطهار ثابت کردند و پیش اونها رو سفید هستند..:Gig: دلیلی نداره به کاربر بگن که چرا پستشون حذف شده..:Gig:
و کاربر هم مجبور میشه برای رهایی از فشاری که واقعا از روی بی عدالتی بهش اومده یه حدیثی آیه ای متناسب با مدیر مربوطه پیدا کنه و بگه که فلان معصوم اینو فرموده و شما رعایت نمی کنید..:Gig:
3- بعضی ها راجع به آدمهای اهل دین با تعمیم افراطی قضاوت می کنند ، اما درباره آدمهای دیگه منطقی قضاوت میکنند.
مثلا یه کاربر میاد میگه ، یه آخوندی رو دیدم مشروب می خورد ، یه آخوندی رو دیدم دزدی میکرد ، پس نتیجه میگیریم که تمام آخوندها دزد هستند.
بعد به همون کاربر میگی ، فلانی رو در حال دزدی دیدم ، میگه با چشمهای خودت دیدی؟ از کجا می دونی دزدی بوده؟ توی همه قشری آدم خوب و بد وجود داره ، هیچوقت درباره آدمها اینطوری قضاوت نکن ، بعدشم اینو تقدیمت میکنه

امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر فرمودند : [=times new roman]ای مالک !

[=times new roman]اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی،
[=times new roman]فردا به آن چشم نگاهش مکن شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی.

اینجاست که آدم نمی دونه کی کدوم طرفیه و حرف همدیگه رو متوجه نمیشن و هیچکدوم حرفی که میخواستن بزنن رو نمی زنن و فقط میخوان یه چیزی بگن که طرف جیلیز ویلیز کنه..:Gig:

:Gig:

[=times new roman]بله اینجوریاست..:ok::Gol:

با نام و یاد خدا

سلام

این موضوع تنها تک بعدی نیست و. ابعاد گوناگون دخیل هستن :

بنده یه بعد رو بررسی میکنم :

در دنیای مجازی افراد چون رو در روی هم قرار نمیگیرن و تماس چشمی نیست راحت تر هر حرفی دلشون خواست میگن ...

پس مواظب باشیم که این مورد در رفتار ما تاثیر گذار نباشه

همیشه یادمان باشد :

به دنیای مجازی که قدم میگذاریم :

خداوند ناظر بر اعمال ماست . ( رعایت تمام جوانب در دنیای مجازی بسی مهمتر از دنیای واقعی هست )

احترام در دنیای مجازی هم واجب هست .

در پشت تک تک این نام های کاربری یک انسان نشسته هست .

هدف ما این نباشه که بخواهیم فردی رو تغییر بدیم!!! ( یه فردی که 20 سال 30 سال با عقایدی متفاوت پرورش یافته قطعا ما نمی تونیم با چندتا جمله

عقاید خودمون رو بهش القا کنیم )

با منطق بحث کنیم نه با تعصب بیجا !!!

وقتی با اصول کلی و قوانین اسلامی اشنا نیستیم نباید وارد بحث بشیم

در بحثها بر اساس معیار های اسلامی گفتگو کنیم و از تحمیل عقاید شخصی دوری کنیم

یه نکته و یاداوری :

الگوی اصلی ما حضرت محمد (ص) و امام علی علیه السلام هست .

یه کاربری اومده بود میگفت اقا چون من دیدم که مسلمون ها این رفتارهارو میکنن دیگه نمی خوام جزئی از اینا باشم !!!

سوال بنده اینه :

اقا مگه شما میخوای برای بندگان خدا مسلمونی کنی که به همین راحتی تاثیر میپذیری و قضاوت میکنی؟

هدف بندگی خداست .

قوانین اسلامی رو درست بشناسیم و مبنا قرار بدیم

در امر به معروف و نهی از منکر دقت کنیم . تا فردی رو نشناخته ایم امز به معروف و نهی از منکر نکنیم

ممکنه نتیجه عکس بده .

یاحق

چند روز پیش یه کاربر با عصبانیت اومده بود و از اول تا آخر سایت و نظام و روحانیت و حوزه و امام زمان و پیامبر و خدا و.. را هم برد زیر سئوال و معتقد بود که همه ما سرو ته یه کرباسیم :Nishkhand:
بررسی کردم دیدم تازه وارد سایت شده و پستی ایجاد کرده و منتظر تایید همکاران بخش ارجاع هستش . بنده خدا فکر میکرد موضوع سئوالش را حذف کردیم

:parvane:گاهی سوء تفاهم ها و افراطی گری ها بخاطر عدم علم و شناخت و قضاوت عجولانه است :parvane:

سلام مجدد :Gol:

بزرگی فکر کنم دکتر شریعتی می گفت اگر کسی فکر کنه انچه او می گوید حقیقت محض است
بداند در اشتباه بزرگی می باشد

حتی کتابی از ایشون می خوندم که می فرمودند نظرات فعلی من این است شاید بعدا تغییر کند

اگر هر کدام از ما در گفتگو ها فقط یک در صد احتمال بدهیم شاید حق با طرف مقابل باشد
انگاه خیلی از مشکلات پیش نمی اید

دوستان دقت کنند نظرات فلاسفه هم در حال تغییر می باشد
کلا جهان در حال تغییر است
پس به نظر حقیر خود و نظرات خود را وحی منزل ندانیم و به ان تعصب نداشته باشیم
و بدانیم که حقیقت فقط نزد خدا و معصومین می باشد
بقیه همه خطاکار و نظراتشون مرتب در حال تغییر می باشد

انگاه شما چطوری و با چه استدلالی یقین صد درصد بر نظرات خودتون دارید ؟

مشکل دیگری که بسیار مشهود است باند بازیست
افراد یک باند برای دفاع از دوستشون تمام حقایق و دین و اخلاق را زیر پا می گذارند

خوب این افراد ایا ضعف دین و ایمان ندارند ؟

خداوند همه ما را هدایت کند

مدیر سایت;494833 نوشت:
من کم کم و به تدریج نکاتی را میگم دوستان هم کمک کنند تا این مساله را در سایت فرهنگ سازی کنیم باید آداب گفتگو بر اساس شیوه اهل بیت علیهم السلام نهادینه شود

:ghalb::ghalb:

با عرض سلام و ادب خدمت مدیریت محترم
موضوع بسیار مهم و ضروری ایجاد فرمودید که جای خالیش کاملا احساس میشد.
امید که فرهنگ سازی خوبی در این زمینه داشته باشیم
با دیدن این نوشته جنابعالی داستانی از برخورد امام حسن مجتبی علیه السلام با مرد فحاش شامی به خاطرم آمد که بی ارتباط با این موضوع نیست:

از امام صادق عليه السّلام در باب حلم امام حسن مجتبی علیه السلام نقل شده است كه روزى آن حضرت سوار بود كه مردى از اهل شام آن حضرت را ملاقات كرد و تا میتوانست آن حضرت را لعن و ناسزاى بسيار گفت و آن حضرت هيچ نفرمود تا مرد شامى از دشنام دادن فارغ شد،
آنگاه آن امام علیه السلام رو كرد به آن مرد و بر او سلام كرد و تبسمی نمود و فرمود: اى شيخ ! گمان مى كنم كه غريب مى باشى و گويا امری بر تو مشتبه شده باشد. پس اگر از ما استرضا جوئى از تو راضى و خشنود مى شويم و اگر چيزى سئوال كنى عطا مى كنيم و اگر از ما طلب ارشاد و هدايت كنى ترا ارشاد مى كنيم و اگر بردبارى بطلبى عطا مى كنيم واگر گرسنه باشى ترا سير مى كنيم و اگر برهنه باشى تو را مى پوشانيم و اگر محتاج باشى بى نيازت مى كنيم و اگر رانده شده اى ترا پناه مى دهيم و اگر حاجتى دارى حاجتت را برمى آوريم و اگر بار خود را به خانه ما فرود مى آورى و ميهمان ما باشى تا وقت رفتن براى تو بهتر خواهد بود؛ زيرا كه ما خانه گشاده داريم و جاه و مال فراوان است .
چون مرد شامى اين سخنان را از آن حضرت شنيد گريست و مى گفت : كه شهادت مى دهم كه توئى خليفة اللّه در روى زمين و خدا بهتر مى داند كه رسالت و خلافت را در كجا قرار دهد و پيش از آنكه ترا ملاقات كنم تو و پدرت دشمن ترين خلق بوديد نزد من و الحال محبوبترين خلق خدائيد نزد من ، پس بار خود را به خانه آن حضرت فرود آورد و تا در مدينه بود مهمان آن جناب بود و از محبّان و معتقدان خاندان نبوّت و اهل بيت رسالت گرديد.
منتهی الامال ج1 ص417

[=arial]بسم الله الرحمن الرحیم

سلام ، من یک کاربر تازه وارد هستم ولی با اینجا اشنا بودم از قبل ، در کل این اولین حرف من تو این سایت هست
با اینکه نبودم اینجا و این مسائل رو اینجا ندیدم..ولی خب میتونم بگم که اکثر ما ها این مسائل رو دیدم..و من با نظر مدیر سایت کاملا موافق هستم ..
خیلی از ادما تو این مسائل دلشون میشکنه و ناراحت میشن..بعضی ادم ها هستن که خودشون رو مذهبی خطاب میکنن ولی میتونم بگم که از دین اسلام خیلی کم میدونن
بعضی از افراد هم هستن که همه رو به یه چوب میرونن ..دقیقا جمله مدیر سایت رو درک کردم ..
++چرا برخی از ما مذهبی ها به محض دیدن و شنیدن برخی از سئوالات و شبهات و انتقادات تند و تیز فورا طرف را به منافق و کافر و بی دین محکوم می کنیم
چرا برخی از غیر مذهبی ها به محض دیدن رفتار متعصبانه از یک مذهبی به همه مذهبی ها از بالا تا پایین چوب بی اعتمادی و تعصب و خشک مقدسی و
تنگ نظری می زنند ؟

.
.
[=arial]حرف دل منم بود ..ان شاءالله درون همه ما این مسئله حل بشه .. و از این دل شکستنا یا این قضاوت های بی جا توی رفتارمون نباشه..

.
.
من رو هم به عنوان عضو کوچکی توی اسک دین قبول کنید
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

[="Tahoma"]سلام و عرض ادب.

گــلبرگــ ☘;494901 نوشت:
من رو هم به عنوان عضو کوچکی توی اسک دین قبول کنید

شما بزرگوارید دوست عزیز. :Gol:
مطلبتان بسیار زیبا بود.
به سایت معظم اسک دین خوش آمدید.

موفق باشید در پناه حضرت حق :Gol:

[=microsoft sans serif]عالمانه بودن:parvaneh:

[=Nassim][=microsoft sans serif] گفتگوها باید عالمانه و برپایه دانش و تخصص باشد و دوطرف گفت وگو نسبت به موضوع، از علم و آگاهی لازم و کافی برخوردار باشند که انصافا برخی از کاربران سایت گفتگوی دینی این کاره هستند و نمونه های زیادی من میشناسم

[=Nassim][=microsoft sans serif]:roz::roz::roz:[=Nassim][=microsoft sans serif]

[=Nassim][=microsoft sans serif]ولی چرا برخی دوست دارند در مورد هر موضوعی نظر بدهند ؟! چرا برخی از کاربران به صرف مطالعه و کپی برخی از محتوای سایت های مختلف فکر میکنند می توانند در مورد هر موضوعی از موضوعات دینی نظریه پردازی کنند.

[=Nassim][=microsoft sans serif]:roz::roz::roz:[=Nassim][=microsoft sans serif]

[=Nassim][=microsoft sans serif]البته نظریه پردازی غیر عالمانه بیشتر در موضوعات دینی صورت میگیره . آیا مذهبی بودن و داشتن اعتقاد و ظواهر مذهبی می تواند به معنای تخصص داشتن در امور دینی هم باشد ؟

[=Nassim]:roz::roz::roz:

[=Nassim][=microsoft sans serif]
بارها کارشناسان آبی رنگ سایت گلایه کرده اند که بهترین سئوالات و شبهات مطرح می شود ولی بخاطر ورود برخی از کاربران و نظریه پردازی آنان بحث به انحراف و دعوا و منازعه بین کاربران کشیده می شود و فرصت برای حضورکارشناس سخت می شود

[=Nassim]:roz::roz::roz:[=microsoft sans serif]

[=Nassim][=microsoft sans serif]گفتگوهایی که براساس اصول علم و از روی آگاهی و شناخت نباشد نمی تواند ثمره ای برای دوطرف گفت و گو داشته باشد، بلکه حتی ممکن است اختلاف ها را تشدید کرده و به جای تفاهم و روشنگری، بر ابهامات و شبهات آن بیفزاید و آتش معرکه را نیز گرم تر کند.

[=Nassim]:roz::roz::roz:

به نظر من علت بی احترامی اینه :

همه فکر میکنن اعتقادات خودشون از همه کامل تره و هرکسی احکام و اعتقادات اونا رو نقد کنه یا زیر سوال ببره جایزالمرگه! یا جایزالتوهینه! پس با چنین فردی باید با بی احترامی و شعار مرگ بر کفار صحبت کرد.

نقد و زیر سوال بردن اعتقاد و مذهب و دین بی احترامی نیست اگر این برای کسی که تو بحث شرکت میکنه قابل قبول باشه هیچ جنگ لفظی به راه نمی افته

اگر همه وقتی وارد نت میشن جنسیت رو فراموش کنن توهین های جنسیتی به وجود نمیاد وقتی میخواین جواب سوال کسی رو بدین این چیزا رو از ذهنتون بیرون کنید :
این شخص یک ملحد کافر بی دین یا یک ضعیفه یا یک مفسدالارض هست که لایق توهین و بی احترامی است.

اول باید برای افراد مشخص بشه بی احترامی چیه ؟ برای یک بودایی اگر پشت به مجسمه بودا حرکت کنید بی احترامی به اعتقادش محسوب میشه ولی عقلا ایا بی احترامی شده ؟

مثلا اگر بزرگان یکی از ادیان رو با القاب خاص خودشون خطاب نکنید یا بزرگان و علمای یک دین یا احکامشون رو زیر سوال ببرین ممکنه از نظر معتقدینش بی احترامی باشه ولی از نظر یه نفر که اعتقادی مشابه این افراد نداره نقد و زیر سوال بردن بی احترامی نیست. یا استفاده از برخی القاب و عناوین براشون بی معناست.

ممکن هست یه نفر منابع اعتقادی شما مورد قبولش نباشه این که منبع توضیحات رو قبول نداشته باشه بی احترامی به دین و اعتقاد کسی نیست..

پدر و مادر یک فرد غیر مذهبی براش عزیز و محترم هستن یک فرد غیر مذهبی تو کوچه و خیابون به دنیا نیومده یک فرد غیر مذهبی میتونه از یک خانواده اصیل باشه ولی اعتقادات شما رو نداره این دلیل نمیشه به خانواده وشخصیت این فرد توهین بشه چون مذهب و دین شما رو نقد کرده یا زیر سوال برده. مذهب یا اعتقادات مهر تایید یا مجوز برای توهین و تهمت یا نسبت دادن دروغ به کسی نیست.

_Member_;494910 نوشت:
مثلا اگر بزرگان یکی از ادیان رو با القاب خاص خودشون خطاب نکنید یا بزرگان و علمای یک دین یا احکامشون رو زیر سوال ببرین ممکنه از نظر معتقدینش بی احترامی باشه ولی از نظر یه نفر که اعتقادی مشابه این افراد نداره نقد و زیر سوال بردن بی احترامی نیست. یا استفاده از برخی القاب و عناوین براشون بی معناست.

با تشکر از نظرات شما :Gol:

البته باید توجه داشت که ما در چه محیط و مکانی و بر اساس چه قوانینی فعالیت می کنیم و بر همین اساس قوانین و ضوابط آنجا را باید رعایت کرد

شما هر کشوری تشریف ببری موظف هستید تابع قوانین آن کشور باشید

خیلی ممنون از مدیر محترم برای ایجاد ارامش و همدلی در سایت:Gol:

دوستان نظرات ارزنده ای دادند ، مهمترین عامل پایین بودن آستانه تحمل است،

وقتی نتوانیم تفاوت نگرشها و دیدگاهها را بخوبی تحمل کنیم، متاسفانه دچار غرور و اصرار و پافشاری بر نظر خود میشویم،

با توجه به باز بودن بحثها و حضور اشخاص در آن طبق نظر بسیار متین مدیر سایت،دلیل بر کارشناس بودن در هر بحثی نیست،

اگه اینجور جا بیفته که اگر واقعا طی یه بحثی نظرمون عوض شد اعلام کنیم خیلی عالیه.

سلام ...
بعضی موقع ها هم چیزایی از برخی از کاربرها میبینم ... نمیدونم چی بگم ...
یه بنده خدایی داشت با یکی دیگه بحث مذهبی میکرد ... من هم فقط تماشا کننده بودم ... یکی از کاربرها قبل از تموم شدن هر پستش اینجوری مینوشت ...

مرگ و فلان ..........

واقعا به نظره من چنین برخوردهایی مناسب یک بحث علمی نیست ... یعنی چه !!! کسی داره باهات حرف میزنه ... در درون پستت پشت سره هم بنویسی مرگ بر ............
یا جاهایه دیگه برخی ها به در میگن که تخته متوجه بشه ... اینم اصلا به نظره من قشنگ نیست ... خوب اگر حرفی داری رک بزن ...

سلام علیکم و تشکر بابت چنین موضوعی
علت این است که عده ای می خواند شبهه بیفکنند و نمی خواند نه سیخ بسوزه نه کباب یعنی قصدش شبهه افکندن است
اخه ادم از این ضایع تر می گه من دارم در مورد دین تحقیق می کنم بعد می اد سوال از توسل و امامت می پرسه ما ازش سوال می کنیم شما توحید که مهمتره را قبول دارید نبوت و معاد را چه ؟؟ در این زمان گیر می کنه هیچ جوابی نمی ده تاکتیک های وهابیت را باید شناخت
و کسی که شبهه می اندازه باید با لطافت سخن گفت اما باید به اصطلاح نگذاشت ذهن شیعه مشوش بشه و شبهه شیعه را گول بزنه ولذا اگر طرف مذهبش مشخص بشه به اصطلاح جواب نقضی مقداری از ضرر را می گیرد

[="Arial Black"][="Navy"]من هم سلام می کنم به دوستان

بنظرم بدترین چیزی که باعث اینطور در گیری ها میشه "برچسب" زدن به طرف مقابله[/]

سلام :Gol:

احسنت به نکته بسیار جالبی اشاره کردین

متاسفانه یک عده سریع بر چسب می زنند و عناوینی مانند فمنیست یا اسلام امریکایی و ...را بکار می برند
به نظر حقیر این کار یک نوع توهین و تهمت می باشد
در یک بحث منطقی و علمی بر چسب زدن و انگ زدن باعث جبهه گیری و انحراف بحث می شود
این افراد به جای جواب دادن و دلیل اوردن منطقی
با این کار می خواهند به شخصیت فرد حمله کنند که خودش یک مغالطه منطقی می باشد

به نظر حقیر
حمله یه شخصیت افراد و برچسب زدن
از بدترین حربه های مباحثه است که بحث را می بندد
و ادامه ان را به خصومت تبدیل می کند

بر فرض محال اگر فرض کنیم فردی فمینیست است باید با دلایل منطقی و علمی اشتباهاتش را نشان داد
وگرنه فمینیست بودن دلیلی قانع کننده برای سوال و شبهه نمی تواند باشد

و بلکه اخرین حربه برای عجز در بحث می باشد

موفق باشید

ammarshia;494941 نوشت:
اخه ادم از این ضایع تر می گه من دارم در مورد دین تحقیق می کنم بعد می اد سوال از توسل و امامت می پرسه

خب انسان وقتی بخواد در مورد حقانیت تشیع و تسنن تحقیق کنه، میره سراغ مسئله امامت و در موردش تحقیق میکنه!

ammarshia;494941 نوشت:
تاکتیک های وهابیت را باید شناخت و کسی که شبهه می اندازه باید با لطافت سخن گفت اما باید به اصطلاح نگذاشت ذهن شیعه مشوش بشه و شبهه شیعه را گول بزنه

اینجا یه سایت علمیه و ما اگر بر حق هستیم نباید از شبهه افکنی کسی بترسیم.
شهید مطهری در مورد شبهه افکنی غیر مسلمنان میفرماید:
[="#0000CD"]"هر مكتبی كه ایمان و اعتقادی به خود ندارد، جلوی آزادی اندیشه و آزادی تفكر را می‌گیرد. این گونه مكاتب ناچارند مردم را در یك محدوده خاص فكری نگه دارند و از رشد افكارشان جلوگیری كنند. ..... من اعلام می‌كنم كه در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افكار وجود ندارد و از به اصطلاح كانالیزه كردن اندیشه ها، خبر و اثری نخواهد بود. همه باید آزاد باشند كه حاصل اندیشه ها و تفكرات اصیلشان را عرضه كنند"[/]

اینکه ما اجازه صحبت کردن به مخالفین خودمون رو ندیم، نه تنها باعث تقویت جبهه ما نمیشه بلکه به عنوان نشانه ای از ضعف منطق ما معرفی خواهد شد. متاسفانه امروزه در حوزه و دانشگاه و صدا و سیمای ما، هیچ جایگاهی برای آزادی اندیشی در نظر گرفته نشده و ما ضرباتش رو داریم کم کم میخوریم.

[=BTitrBold]راههای جدال احسن
لینگ:http://www.askdin.com/thread35907.html#post469923

پيامبر اكرم(ص) فرمودند: «اورع الناس من ترك المراء و ان كان محقاً
پارساترين مردم، كسي است كه مجادله را رها كند هر چند حق با او باشد.

:Gol:


*ahmad*;494972 نوشت:
اینجا یه سایت علمیه و ما اگر بر حق هستیم نباید از شبهه افکنی کسی بترسیم.
شهید مطهری در مورد شبهه افکنی غیر مسلمنان میفرماید:
"هر مكتبی كه ایمان و اعتقادی به خود ندارد، جلوی آزادی اندیشه و آزادی تفكر را می‌گیرد. این گونه مكاتب ناچارند مردم را در یك محدوده خاص فكری نگه دارند و از رشد افكارشان جلوگیری كنند. ..... من اعلام می‌كنم كه در رژیم جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افكار وجود ندارد و از به اصطلاح كانالیزه كردن اندیشه ها، خبر و اثری نخواهد بود. همه باید آزاد باشند كه حاصل اندیشه ها و تفكرات اصیلشان را عرضه كنند"
اینکه ما اجازه صحبت کردن به مخالفین خودمون رو ندیم، نه تنها باعث تقویت جبهه ما نمیشه بلکه به عنوان نشانه ای از ضعف منطق ما معرفی خواهد شد. متاسفانه امروزه در حوزه و دانشگاه و صدا و سیمای ما، هیچ جایگاهی برای آزادی اندیشی در نظر گرفته نشده و ما ضرباتش رو داریم کم کم میخوریم.

استاد احمد اخر وقتی ازش می پرسی که نبوت و توحید مسلمین را قبول داری جواب نمی ده !!!!یا خودش را خارج می کنه به بهانه واهی
خوب به نظر شما این شخص هدفش شبهه افکنی نیست ؟؟!هدقش چیه خدایی
خدایی این رو دیگه همه می دونند اول باید توحید و معاد و نبوت رو قبول کنه تا بعد امامت
اخه امامت باید از سخن خدا و رسولش باشه وقتی این دو رو قبول نداشته باشه میشه ثابت کرد پس پی می بریم هدف فقط شبهه افکنی است
ما که ککمون نمی گزه جواب بدیم می گیم علمی باید بحث بشه

خدایی هنوز دوستان ترفند وهابی ها اشنا نیستند بغدادی کی بود خودش را به شیعه زدن زد اومد جوابا رو از شیعه ها گرفت دوباره رفت وهابی شد که این ضرره !!!
این اتفاقات پیش اومده است

من همینجا از تمام کسانی که اذیتشون کردم ... ناراحتشون کردم ... یا اینکه الکی بحث رو کش دادم عذر خواهی میکنم ...
انشالله دیگه شیطون گولم نزنه ... و کمی تو بحث هام منطقی تر عمل کنم ...

منطق گرایی

:parvane:

گفت وگوها همچنان که از نظر محتوا باید بر پایه دانش و علم باشد، از نظر روشی نیز بر پایه منطق و استدلال و برهان باشد

:del::del::del:


برخی از کاربران عزیز بدون توجه به دلایل و مستندات و و منطق محکم در برابر دیگران مقاومت میکنند و به هر مستمسکی متوسل می شوند تا طرف مقابل خودش را از میدان به در کند غافل این که دلیل و منطق محکم و ارائه مستندات منقول و معقول در نظر عاقلان بهتر به دل میچسبد و همه در برابر منطق و استدلال تسلیم هستند

باور کنید همگی منطق و استدلال های محکم و مورد قبول را دوست دارند

:del::del::del:



من همین جا از شیوه بحث برخی از دوستان که انصافا خیلی متین و با ارئه منطق و استدلال های محکم در گفتگوها شرکت می کنند تشکر و قدر دانی می کنم

:del::del::del:

فقه السئوال (سئوال شناسی)
:mal:


سنخ سئوالات و شبهات کاربران متفاوت است و فقه السئوال ( سئوال شناسی ) برای کارشناس و شرکت کنندگان در بحث بسیار مهم و تعیین کننده است
:badkonak::badkonak::badkonak::badkonak::badkonak::badkonak:


برخی واقعا دنبال جواب هستند و پرسش و شبهه در ذهن انها ورود کرده و به دنبال پاسخی مناسب برای آن هستند

برخی به جهت ترویج معارف اسلامی عمدا برخی سئوالات را مطرح می کنند و به اصطلاع این گونه سئوالات و شبهات ترویجی هستند

:badkonak::badkonak::badkonak::badkonak::badkonak:

برخی سئوالات مسابقات و موضوعات پایان نامه هاشون را مطرح میکنند
برخی به دنبال جنجال و ایجاد جو و فضای تنش آمیز هستند
:badkonak::badkonak::badkonak::badkonak:

برخی با قصد و نیات نادرست به سایت می آیند و شروع بع ایجاد شبهه میکنند و از همون اول گارد میگیرند و کاملا مشخص هستش که اگر تا یک ماه هم براش دلیل و استدلال آورده شود نمی پذیرد چون موضعش از قبل معلومه که چی هست .
:badkonak::badkonak::badkonak:


البته باید توجه داشت که پاسخگویی هر کدام از این سنخ سئوالات شیوه های خاص خودش را دارد که برخی از کاربران متاسفانه گاهی همه را با یک دیدگاه می بینند یا ازپشت عینک افراط و بد بینانه به آنها نگاه میکنند و یا از پشت عینک تفریط و خوش بینی ساده انگارانه انها را میبینند که هر دو شیوه غلط است
:badkonak::badkonak:

[="Navy"]با عرض سلام و خسته نباشيد

اين آيه کريمه را همواره در نظر داشته باشيم که در آيه 53 إسراء مي‌فرمايد: «و قل لِعبادي يقولوا الّتي هي أحسن، إنّ الشّيطان يَنزغ بينهم، إنّ الشّيطان للإنسان عدوّ مبين»

( به بندگانم بگو: آنچه را بگويند که نيکوتر است، چراکه شيطان ميان آنها فتنه‌گري مي‌کند، زيرا شيطان دشمن آشکاري براي انسان است )[/]

کارشناسان و پاسخگویان عزیز مدیران و همکاران بزرگوار و کاربران دوست داشتنی (مذهبی و غیر مذهبی و نیمه مذهبی:Nishkhand: ) در این بحث

:dosti::dosti::dosti::dosti::dosti::dosti::dosti::dosti:



شرکت کنند و لینک اینموضوع را به سایر دوستان و کاربران ارجاع دهند تا همه با هم انشا الله فرهنگ گفتگوی سازنده و در خور مکتب اهل بیت

علیهم السلام را نهادینه کنیم

:dosti::dosti::dosti::dosti::dosti::dosti::dosti::dosti:

سلام جناب مدیر سایت ...
امکانش هست به صورته مصداقی صحبت کنیم ...

نفرنفر;495137 نوشت:
سلام جناب مدیر سایت ... امکانش هست کمی مصداقی تر صحبت کنین ...

سلام و عرض ادب

اسمی از طارق عزیز آوردید همین جا یادش را گرامی می داریم دعا میکنم حضور موثرشان بیشتر شود

اگر بخواهیم مصداقی صحبت کنیم میدونید چه اتفاقاتی میفته ؟ بازم میریم حواشی و به اصل بحث نمیرسیم
من بحث مصداقی را اصلا در این موضوع به صلاح نمیدانم
اجازه بدید تا اصل موضوع را به جایی برسونیم

در مورد موارد مصداقی هم من در پیام خصوصی در خدمتتون هستم
در مورد حلیه المتقین هم یادمه که برادر و دوست عزیزم طارق به اندازه کافی توضیحات دادند

[="Times New Roman"][="Black"]یکی بزرگترین دلایل رو از زبان دکتر شاهین فرهنگ بزرگ و دوست داشتنی می نویسم ، همون کسی که حرفهایش مسیر زندگی منو عوض کرد..:Gol::hamdel::Gol:

ما سالها نقاب زدیم واسه همدیگه..
ادای انسان مومن
ادای انسان متعهد
ادای انسان متخصص..
الان ما یه جایی بشینیم بحث انرژی هسته ای بشه هممون کارشناسیم ماشاالله..
بعد بحث فوتبال بشه دوباره هممون کارشناسیم..
بحث سیاسی بشه دوباره هممون کارشناسیم..
خوب چقدر میخوایم ادا در بیاریم..؟
ببخشید من در این زمینه هیچ علمی؟ ندارم . پس نظری هم؟ نمیدم..
رسول الله اگر ده روز با اصحاب بودند کلامی حرف نمی زدند ، نقل آقای ری شهری هست ، مگر اینکه وحی نازل میشد میگفتند مردم جبرئیل اینو گفت ، تمام.
مگه اینکه کسی سوالی میکرد رسول خدا جواب میداد ، یا کسی می آمد ، سلام ، علیک سلام. تمام شد.
رسول الله مدام ساکت بودند و ما مدام اظهار فضل میکنیم.

برادر و خواهر نیکو و سنجیده سخن بگو
:parandeh::parandeh::parandeh:
بکاربردن سخن نیک و شایسته درگفت وگو، مشخصه و ویژگی رفتار مومنان و اهل حق و حقیقت است، از این رو به گفتن حقایق در قالب منطقی با بیانی شیوا و شیرین مبادرت می ورزند و می کوشند تا از هرگونه روشی که موجبات استهزا و تمسخر دیگران باشد پرهیز کنند. (به آیات سوره نحل آیه ۱۲۵ و عنکبوت آیه ۴۶ مراجعه کنید حتما)

:parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh:
این در حالی است که اهل باطل به دروغگویی رو می آورند و با زبان بد و زشت به نقد سخنان و دیدگاه های دیگران می پردازند و به خود اجازه می دهند که با محتوای باطل، تهمت و دروغ و به دور از استدلال و منطق استوار، سخنان زشتی را بر زبان آورند تا طرف مقابل را به انفعال بکشانند

:parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh:

. تهمت زدن، دروغ پردازی، سخنان سخیف و زشت به کار بردن و مانند آن شیوه هایی است که اهل باطل در گفتگوها به کار می برند تا اهل حق را در موضع انفعالی قرار دهند و اجازه گفت وگویی منطقی و مستدل را از آنان سلب کنند

:parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh::parvaneh:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مسئله ناراحت شدن دلیل های مختلفی دارد.اول این که بنده قبول ندارم که هیچ کس نباید از ما ناراحت شود.می شود گفت هیچ شیعه و مسلمانی نباید از ما ناراحت شود (قابل بحث است).ولی هیچ کس خیر.گاهی اوقات ناراحت شدن خلق به نفع خودشان است و رضایت خالق را در پی دارد.مثلاً چه کسی است که از جهاد مسلمین با خودش ناراحت نشود؟این مقدمه اول بنده است.در عین حال توجیهی نمی شود برای بی اخلاقی ها.
دوم این که منشاء ناراحت شدن ها به اختلاف عقیده بر می گردد و منشاء اختلاف عقیده،به اختلاف مبانی بر می گردد.لذا منشاء ناراحت شدن ها در واقع اختلاف مبانی است.منطق در این مبانی خیلی نقش دارد.در بسیاری از بحث ها ایراد منطقی مطلب مورد نظر نشان داده شده است ولی طرف مقابل به دلیل عدم آگاهی یا تفسیر نادرست از مطالب گفته شده و یا حتی غرض ورزی،ایراد را نمی پذیرد.بنده این را بزرگترین مشکل می دانم.مبانی اعتقادی اکثر افراد،پایه منطقی درستی ندارد.بنده یک مثالی قبلاً زدم در تاپیکی که عنوانش مشابه بود (اگر درست یادم باشد) و متاسفانه بسته شد.اکثریت فکر می کنند که:
اگر مفروضات غلط باشد،نتیجه هم غلط خواهد شد.خب این حرف مشکل دارد.بزرگان سایت هم در بسیاری از موارد از این جمله استفاده کرده اند.حال چه برسد به سایرین.اگر کسی همین جمله را مبنا قرار دهد و قبول کند،باید به خودش بگوید که طبق این جمله اگر این مبنای من خودش غلط باشد،نتایج حاصل از آن غلط خواهند شد.یعنی با همین جمله هم می تواند به اهمیت مبناها و پیشفرض ها برسد.

مسئله سوم این که بعضی ها مثلاً قصد دارند امر به معروف و نهی از منکر کنند در این نوع بحث ها،ولی با نوع برخوردشان،خودشان گرفتار منکری می شوند که از آن نهی می کنند.مثال جالبی که اخیراً رخ داده است:

نقل قول:
سلام بر شما
این بار اول نبوده که این نوع پستهای به زعم خودتان در جهت دفاع و دوستی با اسلام از شما دیده ام.
احتمالا ناراحت شوید اما لازم است گفته شود
از خواندن جوابیه شما به آن فرد تصور میکنم یک کودک خردسال هستید و از سر نداشتن جواب قصد لج بازی با آن فرد را داشتید
و از آن لبیک یا مهدی انتهایی اینطور برداشت میشود که یک مذهبی هستید که برای دفاع از مذهبتان در تنگنا قرار گرفتید و با این جواب به عجزتان اعتراف کردید
میگویید در مقام پاسخگویی نیستم پس در این مواقع بهتر است سکوت کنیم و جواب را به کاردان بسپاریم و با این نوع موضع گیری های کودکانه حقانیت طرف مقابلمان را اثبات نکنیم
اين کمترين وظيفه اي بود که لازم دانستم در جهت دفاع از شرافت اهل بیت در اين اول سالي به عهده بگيرم و کام خود و شما را تلخ کنم. ولي خوب چه مي شود کرد!
اهل بیت فرمودند ضرر دوست نادان برای ما بیش از دشمن دانا است
موفق باشید و بحث بنده با شما شروع نشده تمام است (بعید نمیدانم که با بنده هم رویکردی مشابه در پیش بگیرید)

اصلاً ما بد.به قول یکی ما دیو و مانند ضحاک هستیم.آن هایی که خودشان در موضع نهی از منکر این چنینی می دانند،آیا این لحنشان مناسب است؟
قسمت آخر هم جالب است.فرد مورد نظر انتظار دارد که بنده برای او نامه فدایت شوم بفرستم و در مقابل چنین طرز برخوردی موضع گیری نکنم.هر چند بنده هیچ تندی ای در پاسخ به او نکردم.جالب اینجاست که بنده تاکنون با این فرد هیچ مشکل خاصی نداشته ام و شاید جمعاً سه بار از پست های او نقل قول کرده باشم که آن هم مربوط می شود به حدود شش ماه قبل که در آنجا هم هیچ چیز بد و تندی ننوشته بودم و حتی ایشان را "برادرم" خطاب کرده بودم (اگر درست یادم باشد).پس کسی که خودش را در مقام توصیه و یا امر و نهی می داند،مواظب باشد که خودش گرفتار نشود.اصلاً فرض کنیم ما فلان صفت بد را داریم.در عین حال می خواهیم به کسی توصیه کنیم که آن صفت بد را کنار بگذارد.حداقل در توصیه مان هم که شده آن صفت بد را کنار بگذاریم (نمی گوییم به طور کلی،شده فقط در همان توصیه).نه این که توصیه را هم با همان صفت بد انجام دهیم.این کار ها باعث ناراحتی بیشتر می شود.

مسئله چهارم این که گروهی هستند وابسته به ص.ش (که برخی او را مرجع می دانند) در این سایت که البته اخیراً فعالیتشان بسیار کم شده است.ایشان از تبری استفاده می کنند تا هیجانات شخصی خودشان را تخلیه کنند.در واقع از دین برای فحش دادن و به کار بردن الفاظ بسیار رکیک استفاده می کنند.فحش دادنشان را پشت نقاب دین مخفی می کنند.طرز برخورد این افراد یک طرف،اکثر دعواهای سایت یک طرف دیگر.

مسئله پنجم این که گروهی هدفشان مشخصاً شبهه پراکنی است و آن متنی که در بالا برای بنده فرستاده شده بود،به خاطر مقابله بنده با همین گروه بود.افراد این گروه تاپیک ایجاد می کنند و دیگر خودشان اصلاً پست نمی زنند در آن تاپیک و نمی آیند که جواب سوالشان را بگیرند.بلکه با ایجاد کردن این تاپیک مثلاً باعث می شوند که کاربران به جان هم بیافتند.مثلاً اگر اشتباه نکنم تاپیکی بود درباره ازدواج موقت که نویسنده آن مردی بود که حتی نمی گفت که مذهبش چیست.
از این نظر باید به حرف های برادر ammarshia دقت کنیم.برخی می آیند و نمی گویند پیرو چه مذهبی هستند و در عین حال می گویند طالب استدلال هستیم.در حالی که بسیاری از استدلال ها در چارچوب مذهب باید بیان شوند.برای این گروه صرف پاسخ دادن کافی نیست و بنده در این خصوص به برخی از مدیران مربوطه توضیح دادم.

مسئله ششم این که در بسیاری از بحث ها کاربران مسائل گذشته را دوباره مطرح می کنند.مثلاً در تاپیکی پستی می زنند که مشخصاً منظورش با افراد خاصی است بدون این که آن کاربران در آن تاپیک حرفی زده باشند.حال آیا انتظار داریم عکس العملی در اینجا صورت نگیرد؟این ناراحتی هایی که ایجاد می شوند از تاپیکی به تاپیک دیگر منتقل می شوند.طوری می شود که در برخی تاپیک ها افراد فقط به قصد مچ گیری از هم حاضر می شوند.
مسئله هفتم تحت عنوان لقب دهی.یک نوع لقب دادن این است که به فرد مورد نظر مثلاً بگوییم طاغوتی.یک نوع این است که به فرد بگوییم افراطی،مایه خروج سایرین از دین،افرادی که دین را نابود کرده اند و ... .لقب دهی به طور عمومی کار خوبی نیست.به خصوص که به جای نقد حرف ها با لقب دهی بخواهیم مسئله را حل کنیم.نمونه این مسئله را بنده امروز دیدم که به جای نقد درست از لقب دهی استفاده شده بود (تاپیک همچنان فعال است ولی آن پست خاص فکر کنم پاک شده بود).ولی در برخی موارد فرد مورد نظر واقعاً دارای صفاتی است مطابق با آن لقب و اصلاً هم از داشتن این صفات ناراحت نیست.مثلاً کاربرانی هستند که می گویند ما به فمینیست بودنمان افتخار می کنیم.

مسئله هشتم که در خود این تاپیک هم آن را دیدیم و بنده به مدیر سایت هم در این زمینه توضیح دادم که گفتند شخص مورد نظر کلی گفته،پس بنده هم کلی می گویم.کسی که می گوید برخی به در می گویند تا تخته بفهمد.بنده به این کاربر توصیه می کنم پستش را بخواند و ببیند در پست هایش در اینجا،خودش این کار را کرده یا نه.این در واقع مصداق کشاندن بی دلیل اختلافات به تاپیک های دیگر هم هست.

مسئله نهم این که بعضاً دیده شده بدون این که سابقه اختلاف یا مکالمه با فردی وجود داشته باشد،به دلیل آن که حرف های زده شده در تاپیک را قبول ندارد،می آید و از همان اول با تمسخر شروع می کند حرف هایش را.مثلاً کسی را به تمسخر متخصص در مسئله ای می داند (که البته ایهام هم داشت صرف نظر از تمسخر بودنش).بی اخلاقی های این چنینی و نیز موردی که راجع به ص.ش گفته شد،به این راحتی ها حل نمی شوند.

مطالب قابل بیان بسیار زیاد هستند.بنده فعلاً به همین قدر اکتفا می کنم.در پایان یک خلاصه ای می آورم:
1-ناراحت کردن سایرین چه بسا بد نباشد (این مطلب در عین حال توجیه و مجوزی برای ناراحت کردن همه نمی شود).
2-اختلاف مبانی در بحث ها بسیار مهم است.مبانی متفاوت خیلی اوقات نتایج متفاوتی می دهد و به دلیل مبانی متفاوت دو کاربر ممکن است در بیست موضوع به توافق و نتیجه ای نرسند.در چنین مواقعی بهتر است بحث از مبانی آغاز شود نه نتایج مبانی.
3-برای آرام کردن جو و توصیه های اخلاقی،خودمان گرفتار آن بی اخلاقی ای که به عدم آن توصیه می کنیم نشویم.
4-گروهی هستند در این سایت که تقریباً با هیچ گونه توصیه اخلاقی ای نمی شود این ها را درست کرد.این ها وابسته به ص.ش هستند که حتی آیت الله بهجت (ره) را هم کافر می دانند.
5-گروهی هدفشان شبهه پراکنی است.این را می شود از عملکرد آن ها در بحث ها،سوالات مطرح شده توسط آن ها و مسائلی از این قبیل فهمید.مقابله با این گروه فقط با پاسخ سوالات را دادن کافی نیست و اقدامات دیگری هم لازم است.
6-اختلافات گذشته توسط برخی کاربر ها وارد تاپیک های جدید می شوند تا دوباره دعواها ادامه پیدا کنند.نمونه اش یکی از تاپیک هایی است که در همین چند روز پیش در آن پستی زده شد.طرف مقابل هم مشخصاً عکس العمل نشان خواهد داد نسبت به این مسائل.
7-لقب دهی گاهی اوقات خوب نیست ولی گاهی اوقات فرد مورد نظر واقعاً آن صفت را دارد و حتی آن را توهین و تهمت حساب نمی کند.
8-مصداق آن چه نشویم که آن را قبول نداریم.
9-افرادی هستند که بدون اختلاف قبلی با تمسخر بحث ها را شروع می کنند.بحث با این افراد هم بسیار سخت است.

در پایان بیشترین تاکید حقیر به مسئله منطق است و علت اختلاف خود حقیر با بسیاری از کاربران،همین مسئله است.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

[="Tahoma"][="Teal"]به نام خداي بزرگ و مهربان
سلام
از ايجاد اين تاپيك متشكرم ولي كاش مدتها قبل چنين تاپيكي ايجاد ميشد در اين صورت تاثير بهتري مي گذاشت.
نكات خوبي رو دوستان مطرح كردن.نكات نابي كه به نظر من رسيد:
برخي كاربران بيش از حد احساسي برخورد مي كنن.به قول خودمون نازك نارنجي و زود رنج هستن.اين افراد هم بايد خودشون ملاحظه كنن هم ديگران كمي لطيفتر با آن ها گفتگو كنن.

بعضي از كاربران هم فقط براي زير سوال بردن دين و مذهب و طلاب و رهبري و نظام و...... وارد اين گونه سايت ها ميشوند.با اين تيپ كاربران زياد جر و بحث نكنيد بي فايده است.(البته نقد و انتقاد بحث و بررسي چيز ديگري است و تخريب هم چيز ديگر)

برخي نيز همه چيز را به شوخي و گاهي به سخره ميگيرند(البته منظورم تاپيك هاي جدي است) كه اين باعث خلا در بحث و گاهي برخورد كاربران با آن فرد ميشود.
البته كمي شوخي در مباحث نيز به تلطيف فضا كمك ميكنه.سعي كنيد در حين مباحث جدي كمي هم شوخي كنيد.

بعضي فكر مي كنن در هر موضوعي كه حتي اطلاعات مختصري هم ندارند بايد نظر دهند.و معمولا هم پرت و پلا مي گويند.

موضوعي رو هم كه گفته شد اينه كه تو سايت باند بازي داره راه ميفته هم از اين ور هم از اونور!

بعضي از كاربران سريع متنو ميخونن و سريعتر جواب ميدن.اندكي تامل دوستان!

تا دچار اشتباه و رنجش فردي و مجبور به عذر خواهي نشويد.
يك كلام كمي [="#FF0000"]ناگفته[/] داشته باشيد.:ok:[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مجدد
اولین توصیه حقیر این است که در سایت تاپیک جامع آداب مباحثه در اسلام ایجاد شود (البته در صورتی که وجود ندارد).منظور حقیر تاپیکی غیر از تاپیک فعلی است.تاپیک فعلی بیشتر نقش ریشه یابی دارد.ولی در آن تاپیک دیگر بحث بر سر توصیه های دین خواهد بود که اگر برادران کارشناس چنین تاپیکی تشکیل دهند بسیار خوب می شود.
دومین توصیه حقیر این است که اگر دقت کنیم مسیر استدلالی بسیاری از شبهات تکراری است.مثلاً گفته می شود در قرآن فلان مطلب نیامده (ولی در سنت معصومین (ع) آمده)،پس این حکم درست نیست.مشابه چنین استدلال هایی بسیار در این سایت تکرار شده است.اگر تاپیک جامعی درست شود و چنین مغالطاتی در آن نقد شوند و دلیل مغالطه بودن آن مطالب هم بیاید،هم این که بسیاری از شبهات از قبل پاسخ داده می شوند،همین که کاربران در بحث با یکدیگر می توانند از چنین تاپیکی استفاده کنند،چون مطالبش مستند و درست است.در واقع بحث ها منطقی تر و مستدل تر می شوند.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

بن موسی;495179 نوشت:
-اختلاف مبانی در بحث ها بسیار مهم است.مبانی متفاوت خیلی اوقات نتایج متفاوتی می دهد و به دلیل مبانی متفاوت دو کاربر ممکن است در بیست موضوع به توافق و نتیجه ای نرسند.در چنین مواقعی بهتر است بحث از مبانی آغاز شود نه نتایج مبانی.

سلام

تمام مطالبی که فرمودین دلیلی بر بداخلاقی و بی اخلاقی رفتار کردن نمی باشد

اصلا فرض کنیم دو نفر با اختلاف مبانی شدید یکی شیعه و دیگری سنی با هم بحث می کنند

از این بالاتر که اختلاف در مبانی نداریم

چرا نباید هر دو نفر بتوانند دوستانه و با کمال احترام و بزرگواری با هم بحث بکنند ؟
فقط
یک مقدار صعه صدر و صبوری و گذشت و بزرگواری و تحمل باید داشت
همان اخلاق نیک و حسنه و سر مشق قرار دادن اخلاق ائمه

می شود در یک فضای دوستانه و در کمال احترام و خوش رویی و خوش صحبتی حتی با کافر هم صحبت کرد

و این تاثیرش بسیار بیشتر از بی اخلاقی و بد اخلاقی می باشد

دوستان فراموش نکنیم که شاعر می گوید

از محبت خارها گل می شود

با بی اخلاقی و بد اخلاقی و توهین کردن و مسخره کردن و لقب دادن و انگ زدن
نمی شود امر به معروف کرد و یا نهی از منکر

بلکه با این وسیله ها فقط می توان امر به منکر کرد و نهی از معروف

[="Times New Roman"][="Black"]به نظرم یکی دیگه از دلایل ناراحتی در گفتگوها اینه که جلوی جمع امر به معروف میکنیم..
من دیدم که یه کاربر در نهایت ادب و احترام و در نهایت دلسوزی و دل پاکی در پستی از یه کاربر خواسته که توی رفتارش تجدید نظر کنه ولی اون کاربر بخاطر اینکه غرورش جلوی جمع شکسته شده زیر بار نرفته..
و خیلی از اینگونه موارد ممکنه باعث بشه یه کاربر زیر بار حرف حق نره و باعث دلخوری هر دو طرف بشه..:Gol:
[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
ان شاء الله آنطور که قرار نبود بشود،نشود.

دل ارام;495182 نوشت:
تمام مطالبی که فرمودین دلیلی بر بداخلاقی و بی اخلاقی رفتار کردن نمی باشد

دو مطلب داریم:
1-فردی که در مباحثه است،این ها را دلیل بر بداخلاقی کردن و بی اخلاقی کردن بداند.
2-واقعاً این ها را بشود دلیل و توجیهی برای بداخلاقی کردن و بی اخلاقی کردن دانست.
مطلب بنده راجع مورد اول است و مطلب شما راجع به مورد دوم.واقعیت این است که افراد این ها را بعضاً دلیل بی اخلاقی و بدرفتاری می دانند.ولی حقیقت این است که این دلیل و توجیهی برای رفتار نادرست نمی شود.

دل ارام;495182 نوشت:
اصلا فرض کنیم دو نفر با اختلاف مبانی شدید یکی شیعه و دیگری سنی با هم بحث می کنند

از این بالاتر که اختلاف در مبانی نداریم

چرا نباید هر دو نفر دوستانه و با کمال احترام و بزرگواری با هم بحث بکنند ؟


از این بالاتر اختلاف در مبانی هست.این را کنار می گذاریم.این دو نفر وقتی مبانیشان متفاوت است،همینطور که با هم بحث می کنند هیچ کدامشان قانع نمی شود و صبر انسان ها هم که معمولاً کم است.رفته رفته بحث تبدیل می شود به جدل و دعوا.شما فرض کنید 50 صفحه در همین سایت با فردی مدام بحث کنید و به علت اختلاف مبانی،مدام حرف های یک دیگر را نقد کنید.عاقبت تقریباً واضح است.
اصلاً همین اختلاف مبانی می تواند به طور مستقیم (نه غیرمستقیم که در بالا گفتیم) عامل بی احترامی شود.علتش هم این باشد که یکی از آن دو نفر در مبانی اش این آمده باشد که فحش دادن به دیگران جایز است (کما این که ص.ش را مثال زدیم).

دل ارام;495182 نوشت:
می شود در یک فضای دوستانه و در کمال احترام و خوش رویی و خوش صحبتی حتی با کافر هم صحبت کرد

درباره کافر گفتیم که برخی هدفشان شبهه پراکنی است و همچنین از نظر اسلام برخورد با کافر قرار نیست مثل برخورد با یک مسلمان باشد.با توجه به شرایط باید خوش رویی کرد و برخی اوقات خیر.اشداء علی الکفار.

دل ارام;495182 نوشت:
و این تاثیرش بسیار بیشتر از بی اخلاقی و بد اخلاقی می باشد

بحث ما هم اتفاقاً همین است.وقتی مبانی متفاوت باشد بی اخلاقی و خوش اخلاقی ممکن است اصلاً در بحث فرقی ایجاد نکند ولی نزد خدا ایجاد کند.یعنی تاثیر ظاهری چه با بداخلاقی و چه با خوش اخلاقی حاصل نشود.

دل ارام;495182 نوشت:
دوستان فراموش نکنیم که شاعر می گوید

از محبت خارها گل می شود


بنده محبت ظاهری به هر کسی را لازم که نمی دانم هیچ،عدمش را در برخی موارد ضروری می دانم.مثل همان قضیه کفار که البته گفتیم بستگی به شرایط دارد.

دل ارام;495182 نوشت:
با بی اخلاقی و بد اخلاقی و توهین کردن و مسخره کردن و لقب دادن و انگ زدن
نمی شود امر به معروف کرد و یا نهی از منکر

بلکه با این وسیله ها فقط می توان امر به منکر کرد و نهی از معروف


بنده صحبت شما را به طور کلی قبول دارم (هر چند راجع به لقب دادن گفتیم که همواره نمی شود گفت بد است،وقتی بد است که از آن سوء استفاده کنیم).در عین حال به تبری هم معتقد هستم.برای مثال دلیلی نمی بینم در مقابل کافری که او را می شناسم و می دانم مانند قبل است و صحبت با او هیچ اثری ندارد،لبخند بزنم.
به کارگیری محبت ظاهری را در هر حالتی قبول ندارم.در عین حال برخورد را هم در هر حالتی قبول ندارم.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

یه زمانی دو نفر در درون سایت بودن به نامهای حاج علی و جناب سینا ...
جناب حاج علی یک طلبه بودن اگر اشتباه نکنم و جناب سینا کشیش بودن که در درون سایت شرکت میکردن ...
اگر اشتباه نکنم اسم تاپیکشون " چرا من یک مسیحی نیستم " بود ....

اینقدر این دو نفر با هم آروم و شمرده و منطقی حرف میزدن ...
من واقعا از بحث این دو نفر خوشم میومد ...
هر کدوم از دیدگاه خودشون صحبت میکردند و هیچ توهینی هم به یکدیگر نمیکردن ...

واقعا بحث زیبایی بود ... خیلی هم طالب داشت ...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

Im_Masoud.Freeman;495183 نوشت:
به نظرم یکی دیگه از دلایل ناراحتی در گفتگوها اینه که جلوی جمع امر به معروف میکنیم..
من دیدم که یه کاربر در نهایت ادب و احترام و در نهایت دلسوزی و دل پاکی در پستی از یه کاربر خواسته که توی رفتارش تجدید نظر کنه ولی اون کاربر بخاطر اینکه غرورش جلوی جمع شکسته شده زیر بار نرفته..
و خیلی از اینگونه موارد ممکنه باعث بشه یه کاربر زیر بار حرف حق نره و باعث دلخوری هر دو طرف بشه..

این هم مورد بسیار مهمی است.مثلاً به یک نفر که رفتار مناسبی ندارد در جلوی جمع تذکر بدهیم.خب از اینجا دو مسئله پیش میاید.اول این که در نهی از منکر خودمان اینطور گرفتار منکر می شویم.دوم این که باعث رنجش بی دلیل فرد می شویم و فرد ممکن است لجاجت کند.هر چند برخی لجاجت ها توجیهی ندارند،ولی وقتی می توانیم طوری رفتار کنیم که لجاجت حاصل نشود و از اصل کار ما هم چیزی کم نشود،لازم است سعی کنیم مانع این لج کردن ها بشویم.
البته در برخی موارد همین در جمع گفتن،می تواند نشان دهنده این باشد که فرد مورد نظر قصدش نهی از منکر یا امر به معروف نیست.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

[="Times New Roman"][="Black"]یاد یکی از سخنرانی های رهبر افتادم که فرمودند : آمریکایی ها نمیگن بیایید مذاکره کنیم تا به توافق برسیم ، میگن بیایید مذاکره کنیم تا شما حرف ما رو قبول کنید..:Gig:
بعضی دوستان هم اینجورین..
فکر میکنند یا خودشون درست میگن ، یا بقیه اشتباه میکنند..
انتظار هم دارند که حرفشون توی اولین برخورد اثرگذار باشه و همه اعتقاداتشون رو بپذیرند..:Gig:
وای به حال کسی که نپذیره..:Gig:
[/]

[="Times New Roman"][="Black"]و خردمندان گفته‌اند هر که سخن نسنجد از جوابش برنجد..

تا نیک ندانی که سخن عین صواب است

باید که به گفتن دهن از هم نگشایی

گر راست سخن گویی و در بند بمانی

به زانکه دروغت دهد از بند رهایی[/]

سلام علیکم و رحمه الله

فکر کنم بشود بجای الفاظ تند و اهانت آمیز ؛ دلیل و برهان آورد.

و همچنین بشود سوال را چندبار خواند تا بشکلی کاملتر متوجه منظور طرف مقابل شد.

از اساتید بزرگوار هم میخواهم در پی نوشت ها در مورد اصطلاحات تخصصی موجود در متن شان کمی توضیح بدهند .

اخیرا یکی از دوستان متنی که یکی از اساتید نوشته بود را خواند ولی چون با روش گفتار و اصلاحات کلامی آشنائی نداشت برای استاد نوشت چرا اینقدر شما به من میگوئی بی عقل .

و نهایتا اینکه اگر با بحثی آشنائی نداریم اگر لازم دیدیم در موردش مطالعه کنیم ولی قبل از آن فکر نکنم درست باشد نظر بدهیم .

یاحق

سلام علیکم دوستان گرامی:Gol:
1- از تجربیات حقیر این است که سایت اسک دین به معنای واقعی کلمه یک "تالار گفتگوی دینی" هستش.سایتهای گفتگویی در سطح "وب" قابل یافتن هستن که برخی بیشتر شبیه "دانشگاه" , برخی بیشتر شبیه "جبه جنگ نرم",برخی "بسیج سایبری",برخی "پایگاه و بستر یک انقلاب فرهنگی",برخی "پایگاه و بستر یک انقلاب صنعتی" ,برخی محل "تغییر مذهب",برخی محل "نقد رژیم و دولت" ,برخی "پایگاه عشاق" و.....ولی اسک دین فقط یک "تالار گفتگوی دینی"هستش ,همانطور که از اسمش مشخصه.
تجربه حقیر اینه که گاهی استنباط اشتباه و یا فراموش کردن ماهیت اصلی اون در تاپیکها ایجاد ناراحتی کاربران یا مسئولین و مدیران میشه!
حالا این ما هستیم که یا باید این قالب را بپذیریم و بن نشیم یا باید با اون خداحافظی کنیم!
مثلا کسی که خیلی دغدغه فقر فرهنگی کشور را داره یا کسی که خیلی نسبت به حق پایمال شده اهل بیت (شیعه) حساسیت داره یا کسی که خیلی نگران ضعف علمی عموم جامعه هستش , یا کسی که خیلی نگران حقوق زن در جامعه هستش و یا کسی که از اهمیت روانشناسی و تاثیر آن در جامعه و یا از آسیبهای ماهواره و ...بیش از حد نگرانی دارند ممکن است که فکر کنند میتونن در اسک دین این موضوع را مطرح کنند و تحولی بنیادین در جامعه یا حتی در سطح تالار ایجاد کنن و تالار را بستر مناسبی برای اون بدونن و این در مورد "اسک دین" یک اشتباهه..چرا ؟ چون "اسک دین " فقط یک "تالار گفتگوی دینی هستش" و این باید همیشه مد نظر قرار بگیره .
تمام مواردی که نام بردم تالارهای مخصوص به خودشو داره و "جوینده یابندست".
2- یک عامل مهم دیگر "سوء تفاهم"در گفتگوهاست که باعث انحراف تاپیکها و نهایتا دلخوری میشه و در اینگونه موارد بهتره شخص خودش را بذاره جای طرف مقابل و پیام خودش رو از دید ایشون بخونه و تامل کنه.
مسلما کسی که در این تاپیک جاری (همین تاپیک) نظری میده , باید خودش تجربه ای از اون موارد داشته باشه,مثلا امکان نداره مواردی که برای x پیش اومده را من بگم و بالعکس!
حالا به این دو نقل قول دقت فرمائید:(پیام شماره 2)

عارف";494816 نوشت:
سلام علیکم
با تشکر از جناب مدیر محترم
جناب مدیر آیا برخی از چراهای فوق شامل جنابعالی هم می شود یا شما کلا مبرا هستید؟
اگر نمی شود که زهی سعادت و باعث افتخار است که عضو کوچکی از این انجمن هستم.
ولی اگر می شود لطف بفرمائید ابتدا شما چراغ اول نقد خود را بیان بفرمائید که در اینصورت باز زهی سعادت بر حقیر که عضو کوچکی از این انجمن با مدیریت شخصی با شهامت و صداقت چون جنابعالی می باشم
موفق باشید

و پاسخ ایشان را ملاحظه فرمائید :
مدیر سایت;494825 نوشت:
سلام و عرض ادب
جناب عارف مدیر سایت هم فردی است که امکان اشتباه ازاو ممکن است و نباید خود را از موارد یاد شده مبرا بداند
من همواره تلاش کرده ام که موارد یاد شده را رعایت کنم و همیشه سعی کرده ام که حقی را از کسی ضایع نکنم
ولی الان در این موضوع بحث نقد عملکرد مدیر سایت نیست گر چه اگر نکته خاصی باشه در تاپیکی دیگر و یا در پیام خصوصی در خدمتتون هستم
موفق باشید

در قسمت قرمز رنگ منظور حقیر این بود که با توجه به تجربیات شخصی , آقای مدیر , "نقد خود" را-یعنی ذکر نظرات خود را- و نه "نقد خودشان را" - یعنی ذکر ویژگیهای آقای مدیر را..بیان کند.
--------------------------
خوب اینجا مقصر من هستم که در آن قسمت قرمز رنگ "درست توضیح ندادم" و باید اینگونه می نوشتم " آقای مدیر محترم اگر تجربه ای در این زمینه دارید و فکر می کنید که قبلا باعث ایجاد دلخوری شده برای استفاده ما در این تاپیک آن را توضیح دهید"
لذا برخی از ناراحتیها هم در نتیجه سوء تفاهمات پیش میاد که با یک پرس و جوی ساده در تاپیک یا خصوصی قابل حل و فصله ولی در بسیاری از موارد باعث جنجال میشه و تاپیک را مسدود میکنه.
3- یک عامل دیگه اینه که بهتره فقط به فکر بیان نظر خودمون باشیم و خیلی فکر اثر اون بر دیگران نباشیم و گاهی برای اثبات اینکه فلانی اشتباه میکنه آنچنان مطالب فلسفی تخصصی ایراد میشه که واقعا فهم آن استدلالات فنی از حد عموم کاربران سایت بالاتره! و این فقط باعث هدر رفتن وقت و انرژی خود و دیگران میشه و همیشه این جمله را مد نظر داشته باشیم :
در خانه اگر کس است ....یک حرف بس است!
چه بسا یک جمله شما باعث تحول در شخصی گردد و قرار نیست که ایشان در پاسخ به پیام شما جواب دهد :"برادر یا خواهر .....این پیام شما باعث تحولی بنیادین در این بنده سراپا اشتباه و تقصیر شد و امیدوارم خداوند به شما یک در دنیا 10 در آخرت اجر دهد"
و چه بسا که اجر شما در هدایت آن شخص نزد خدا محفوظ است.
-------------------------------
این سومین سالیه که در خدمت شما دوستان گرامی هستم و تاحالا یکبار با کاربر "ت..." کارمون به بگو مگو دلخوری کشید و تاپیک مسدود شد و یکبار هم تاپیکی ایجاد کردم که توش تند رفتم و همانطور که عرض کردم جاش تو این سایت نبود و جای دیگه محلی برای موضوعات خودم پیدا کردم و از چند ماه پیش خیلی دوستانه گاهی میام و یه پیام فقط در حد گفتگو میدم و چه بسا گاهی هم از بروز جنجال جلوگیری می کنم:Cheshmak: و سعی میکنم دیگه موضوعی ایجاد نکنم و به قولی خودم را در قالب سایت قرار دادم :Cheshmak:چون نمیتونم باهاش خداحافظی کنم به خاطر اینکه همتون را دوست دارم
در پناه حق باشید:Gol: