خانه وحی زیر تازیانه هجوم + سند

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خانه وحی زیر تازیانه هجوم + سند

[="Black"] منزلت خانه فاطمه (سلام الله علیها)
1-خانه انبياء احترام ويژه ‏اى دارد كه كسى حق ورود بدون اجازه ندارد:
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاتَدْخُلُواْ بُيُوتَ النَّبِىِ‏ّ إِلا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ. الأحزاب /53.
اى افرادى كه ايمان آورده ‏ايد! در خانه‏ هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما اجازه داده شود.

2-شكى نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب می‏ شود همان طورى كه در تفاسير متعدد اهل سنت ذيل آيه شريفه:
فِى بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ‏و يُسَبِّحُ لَهُ ‏و فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْأَصَالِ. النور/36.
در خانه ‏هايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت‏] آن‌ها رفعت يابد و نامش در آن‌ها ياد شود. در آن [خانه‏] ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش می‏ كنند.[/]

[="Black"]سيوطى و ديگران از قول ابوبكر از نبى مكرم‏ (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل كرده ‏اند كه خانه علی و زهرا عليهما السلام از با فضيلت ‏ترين خانه‌هاى انبياء محسوب می شود:
و أخرج ابن مردويه عن أنس بن مالك وبريدة قال: قرأ رسول الله صلى الله عليه وسلم هذه الآية ) في بيوت أذن الله أن ترفع ( فقام اليه رجل فقال: أي بيوت هذه يا رسول الله قال: بيوت الأنبياء. فقام اليه أبو بكر فقال: يا رسول الله هذا البيت منها ـ البيت علي وفاطمة ـ قال: نعم من أفاضلها.

السيوطي، عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين (متوفاي911هـ)، الدر المنثور، ج 6، ص 203، ناشر: دار الفكر - بيروت – 1993 م؛
الثعلبي النيسابوري أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم (متوفاي427هـ) الكشف والبيان، (متوفاي 427 هـ - 1035م)، ج 7، ص 107، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي، ناشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، الطبعة: الأولى، 1422هـ-2002م؛
الثعالبي، عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف (متوفاي875هـ)، الجواهر الحسان في تفسير القرآن، ج 7، ص 107، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات – بيروت.
الآلوسي البغدادي، العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود (متوفاي1270هـ)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثانی، ج 18، ص 174، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.[/]

[="Black"]رسول خدا (ص) اين آيه را تلاوت فرمود، شخصى پرسيد: اين كدام خانه ها است؟ فرمود: خانه هاى پيامبران. ابوبكر پرسيد: آيا خانه علی و فاطمه هم از همان خانه ها است؟ فرمود: بلی، از بر‌ترين آن است. [/]

[="Black"]پیش بینی پیغمبر اکرم از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
یكى از دليل‌ هاى شيعيان براى اثبات مصيبت‌ هاى وارده بر حضرت زهرا سلام الله عليها و شهادت آن بانوى گرامی، روايتى است كه، صدر الدين، ابوالمجامع جوينى در كتاب معتبر فرائد السمطين آورده است. وى در اين كتاب مى‌ نويسد:
روزى پيامبر صلى الله عليه وآله نشسته بود، حسن بن علی عليهما السلام وارد شد، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد، اشك آلود شد، سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد، مجدداً پيامبر گريست. در پى آن دو، فاطمه و علی عليهما السلام بر پيامبر وارد شدند، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جارى شد، از پيامبر علت گريه بر فاطمه را پرسيدند، فرمود:
وَأِنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتِهَا وَانْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَغُصِبَتْ حَقُّهَا وَمُنِعَتْ‏ إِرْثُهَا وَكُسِرَ جَنْبُهَا [وَكُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَأُسْقِطَتْ جَنِينُهَا وَهِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابْ وَتَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثْ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُني مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقَدَّمَ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة.
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَعَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَخَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين‏.

الجويني، ابراهيم بن محمد بن مؤيد (متوفاي 722هـ)، فرائد السمطين، ج2، ص 34 و 35، ناشر: مؤسسة المحمودی ـ بيروت، 1400هـ.[/]

[="Black"]زمانى كه فاطمه را ديدم، به ياد صحنه‌اى افتادم كه پس از من براى او رخ خواهد داد، گويا مى‌بينم ذلت وارد خانه او شده،‌ حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوى او شكسته شده و فرزندى را كه در رحم دارد سقط شده؛ در حالى كه پيوسته فرياد مى‌زند: وا محمداه!؛ ولى كسى به او پاسخ نمى‌دهد،‌ کمک مى‌خواهد؛ اما كسى به فريادش نمى‌رسد.
او اول كسى است از خاندانم كه به من ملحق مى‌ شود؛ و در حالى بر من وارد مى‌ شود كه محزون، نالان، غمگين، حقش غصب و شهيد شده است.
در آن حال عرض مى‌ كنم: خدايا لعنت كن هر كه به او ستم كرده، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا اين كه فرزندش را سقط كرد، و ملائكه آمين گويند.

[/]

[="Black"]هجوم به خانه وحی در چهار مرحله صورت گرفته است یک : تهدید دو: تهدید همراه فتیله آتش زا سه: تهدید و آتش کشیدن خانه وحی چهار: شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها .
عزیزان خواننده ما فقط اینجا روایات را نقل میکنیم و بحث رجال و صحت احادیث رو در زیر اسکن ها برای شما لینک گذاشته ایم تا با سهولت کامل از رجال روایات مطلع شوید.
[/]

[="Black"] 1. تهديد به سوزاندن خانه:
طبری گوید:
حَدَّثَنَا ابْنُ حُمَيْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا جَرِيرٌ، عَنْ مُغِيرَةَ، عَنْ زِيَادِ بْنِ كُلَيْبٍ، قَالَ: أَتَى عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ مَنْزِلَ عَلِيٍّ وَفِيهِ طَلْحَةُ وَالزُّبَيْرُ وَرِجَالٌ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ، فَقَالَ: وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَى الْبَيْعَةِ فَخَرَجَ عَلَيْهِ الزُّبَيْرُ مصلتا بالسيف، فَعَثَرَ فَسَقَطَ السَّيْفُ مِنْ يَدِهِ، فَوَثَبُوا عَلَيْهِ فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالى كه گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. به آنان گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى كشم؛ مگر اينكه براى بيعت بيرون بياييد. زبير از خانه بيرون آمد درحالى كه شمشير كشيده بود، ناگهان پاى او لغزيد و شمشير از دستش افتاد، در اين موقع ديگران هجوم آوردند و شمشير را از دست او گرفتند.

الكتاب: تاريخ الطبري المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن كثير بن غالب الآملي، أبو جعفر الطبري (المتوفى: 310هـ) (صلة تاريخ الطبري لعريب بن سعد القرطبي، المتوفى: 369هـ) الناشر: دار التراث - بيروت الطبعة: الثانية - 1387 هـ عدد الأجزاء: 11 -ج3 ص202
[/]

[="Black"]ابن أبي الحديد می گوید:
عن سلمة بن عبد الرحمان قال: فجاءعمر اليهم فقال: «والذى نفسى بيده لتخرجنّ إلى البيعة أو لأحرقنّ البيت عليكم .

شرح نهج البلاغه: ابن ابی الحدید انتشارات دارالجبیل ج2 ص45

ابن أبی‌شیبه (متوفای225) می گوید:
نقل‌های تاریخی حاکی از آن است که حضرت زهراعلیهاالسّلام، تهدیدِ عمر بن خَطّاب مبنی بر سوزاندنِ خانه را جدّی دانسته و به واقعی بودنِ آن تصریح فرموده‌اند؛
فَقالَتْ: ... وَ أیْمُ اللهِ لَیُمْضِیَنَّ لِما حَلَفَ عَلَیْهِ...

(الكتاب: الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار المؤلف: أبو بكر بن أبي شيبة، عبد الله بن محمد بن إبراهيم بن عثمان بن خواستي العبسي (المتوفى: 235هـ) المحقق: كمال يوسف الحوت الناشر: مكتبة الرشد - الرياض الطبعة: الأولى، 1409 عدد الأجزاء: 7 دارالتاج- ج7 ص432)[/]

[="Black"]آن بانو فرمود: ... به خدا سوگند، او به آنچه برایش سوگند خورده، عمل می‌کند.
[/]

[="Black"]2. آوردن وسائل آتش سوزى و بى توجهى خليفه دوم بر اعتراض مردم:
ابن قُتَیْبَه (متوفّای 276) می گوید:
وقال عمر: والذى نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لأحرقنّها على من فيها! فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة!! فقال: وإن.
و ابوبکرغیبتِ گروهی را ـ که از بیعتِ با او [با حضورشان] نزد علی سرپیچی کرده بودند ـ ، احساس کرد؛ لذا عمر را به سراغشان فرستاد.او آمد و ـ در حالی‌ که آنان درخانه علی بودند ـ صدایشان زد.آنان از بیرون آمدن امتناع ورزیدند.عمر هیزم طلبید و گفت:قسم به آن‌ که جانم در دست اوست، یا بیرون می‌آیید یا بی‌تردید خانه را ـ با هر کس که در آن است ـ، به آتش می‌کشم.

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، الإمامة والسياسة، ج 1،‌ ص 30، باب كيف كانت بيعة علي رضي الله عنه، تحقيق: الشیری، ناشر: دارالاضواء
أعلام النساء لعمر رضا كحالة موسسه الرساله ج4 ص114


ابن شَحْنه، متوفّای (882) می گوید:
إنَّ عُمَرَ جاءَ إلی بَیْتِ عَلِیٍّ لِیُحْرِقَهُ عَلی مَنْ فِیهِ.
عمر سوی خانه علی آمد تا خانه را با اهلش بسوزاند.

(روضة المناظر تألیف: ابن شَحْنه، متوفّای 882 دارالکتب العلمیه ج1 ص101)
[/]

[="Black"]3. آوردن وسائل آتش سوزی ودرگيرى لفظى ميان حضرت صديقه و خليفه دوم:
بَلاذُری (متوفّای 279) می گوید:
أنَّ أبابَكْرٍ أرْسَلَ إلی عَلِیٍّ یُرِیدُ الْبَیْعَةَ، فَلَمْ یُبایِعْ. فَجاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتِیلَةٌ فَتَلَقَّتْهُ فاطِمَةُ عَلَی الْبابِ. فَقالَتْ فاطِمَةُ: یَابْنَ الْخَطّابِ! أتُراکَ مُحْرِقاً عَلَیَّ بابِی؟! قالَ: نَعَمْ...
ابوبكر سراغ علی فرستاد تا بیعت بگیرد و او بیعت نكرد.عمر با آتش آمد و فاطمه او را بر آستانه درب دید.فاطمه فرمود: پسر خَطّاب! آیا تو دربِ خانه‌ام را به آتش می‌كشی؟عمر گفت: آری.
(أنساب الأشراف بلاذری دارالمعارف ج1 ص586)

ابوالفداء گوید:
وكذلك تخلف عن بيعة أبي بكر أبو سفيان من بني أمية ثم إن أبا بكر بعث عمر بن الخطاب إِلى علي ومن معه ليخرجهم من بيت فاطمة رضي الله عنها، وقال: إِن أبوا عليك فقاتلهم. فأقبل عمر بشيء من نار على أن يضرم الدار، فلقيته فاطمة رضي الله عنها وقالت: إِلى أين يا ابن الخطاب؟ أجئت لتحرق دارنا؟ قال: نعم.
الكتاب: المختصر في أخبار البشر المؤلف: أبو الفداء عماد الدين إسماعيل بن علي بن محمود بن محمد ابن عمر بن شاهنشاه بن أيوب، الملك المؤيد، صاحب حماة (المتوفى: 732هـ) الناشر: المطبعة الحسينية المصرية الطبعة: الأولى عدد الأجزاء: 4 - ج1 ص164

ابن عبد ربّه (متوفّای 328) می گوید:
اَلَّذِینَ تَخَلَّفُوا عَنْ بَیْعَةِ أبِی‌بَکْرٍ... فَأمّا عَلِیٌّ وَ الْعَبّاسُ وَ الزُبَیْرُ فَقَعَدُوا فِی بَیْتِ فاطِمَةَ حَتّی بَعَثَ إلَیْهِمْ أبُوبَکْرٍ، عُمَرَ بْنَ الْخَطّابِ؛ لِیُخْرِجَهُمْ مِنْ بَیْتِ فاطِمَةَ، وَ قالَ لَهُ:إنْ أبَوْا فَقاتِلْهُمْ!فَأقْبَلَ عُمَرُ بِقَبَسٍ مِنْ نارٍ عَلی أنْ یُضْرِمَ عَلَیْهِمُ الدّارَ...
آنان که از بیعتِ با ابوبکر سرپیچی کردند...امّا علی و عبّاس و زبیر، در خانه فاطمه تحصّن کردند تا جایی که: ابوبکر، عمر بن خَطّاب را به سراغ آنان فرستاد تا ایشان را از خانه فاطمه بیرون آورد؛ و به او گفت: اگر امتناع ورزیدند، با آنان بجنگ.لذا عمر با شعله‌ای از آتش پیش آمد تا خانه را همراه با آنان به آتش کشد.

(العقد الفرید جلد 5، صفحه 13 ـ 14، چاپ: بیروت، 1404 هـ؛ دارالکتب العلمیه و جلد 3، صفحه 64، چاپ: مصر، 1353 هـ)
[/]

[="Black"]4. حمله خليفه دوم به حضرت صديقه طاهره
شهرستانى گوید:
عن الجاحظ: إنّ عمر ضرب بطن فاطمة عليها السلام يوم البيعة حتّى ألقت الجنين من بطنها وكان عمر يصيح: إحرقوا دارها بمن فيها، وماكان فى الدار غير علىّ وفاطمة والحسن والحسين وزينب.
الملل والنحل: الشهرستانی. طبعة بيروت، دار المعرفة.ج1ص71

مسعودى گوید:
فهجموا عليه وأحرقوا بابه، واستخرجواه منه كرهاً، وضغطوا سيّدة النساء بالباب حتّى أسقطت محسناً.
إثبات الوصیة للإمام علیّ بن أبی طالب نويسنده:مسعودی، علی بن حسین ج1 ص146

ابن حجر عسقلانى گوید:
إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن.
عمر به فاطمه لگد زد که سبب سقط محسن گرديد.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ) لسان الميزان، ج 1، ص 268، تحقيق: دائرة المعرف النظامية - الهند، ناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1406هـ – 1986م.)

صفدى گوید:
إنّ عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتّى ألقت المحسن من بطنها.
الكتاب: الوافي بالوفيات المؤلف: صلاح الدين خليل بن أيبك بن عبد الله الصفدي (المتوفى: 764هـ) المحقق: أحمد الأرناؤوط وتركي مصطفى الناشر: دار إحياء التراث - بيروت عام النشر:1420هـ- 2000م عدد الأجزاء: 29 =ج6 ص15

ذهبی گوید:
إنّ عمر رفس فاطمة حتّى أسقطت بمحسن.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ) ميزان الاعتدال في نقد الرجال، ج 1، ص 283، تحقيق: الشيخ علي محمد معوض والشيخ عادل أحمد عبدالموجود، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، 1995م؛
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 15، ص 578، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ


ندامت ابوبکر از هجوم به خانه وحی
أنا حميد أنا عثمان بن صالح، حدثني الليث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمي، حدثني علوان، عن صالح بن كيسان، عن حميد بن عبد الرحمن بن عوف، أن أباه عبد الرحمن بن عوف، دخل على أبي بكر الصديق رحمة الله عليه في مرضه الذي قبض فيه ... فقال [أبو بكر] : « أجل إني لا آسى من الدنيا إلا على ثَلاثٍ فَعَلْتُهُنَّ وَدِدْتُ أَنِّي تَرَكْتُهُنَّ، ثلاث تركتهن وددت أني فعلتهن، وثلاث وددت أني سألت عنهن رسول الله ، أما اللاتي وددت أني تركتهن، فوددت أني لم أَكُنْ كَشَفْتُ بيتَ فاطِمَةَ عن شيء، وإن كانوا قد أَغْلَقُوا على الحرب... .
عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبكر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسى، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنين گفت:من در دوران زندگى بر سه چيزى كه انجام داده‌ام تأسف مى‌خورم ، دوست داشتم كه مرتكب نشده بودم ، يكی از آن‌ها هجوم به خانه فاطمه زهرا بود ، دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمى‌كردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند...

المقدسی ، الاحادیث المختاره ، ص 88 ، رقم 12
[/]

[="Black"]آيا فاطمه (سلام الله عليها) از شيخين راضى شد؟
ابن قتيبه گوید: هنگامى كه آن دو براى عيادت آمدند، فاطمه زهرا سلام الله عليها اجازه ورود نداد و ناچار شدند به اميرمؤمنان علي عليه السلام متوسل شوند و آن حضرت وساطت كرد،‌ در پاسخ اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
البيت بيتك.يعنى علی جان! خانه خانه تو است، تو مختارى هر كسى را كه دوست دارى اجازه ورود بدهی. امير مؤمنان عليه السلام براى اتمام حجت و اين كه آن دو بعداً بهانه نياورند كه ما مى‌خواستيم از فاطمه رضايت بگيريم ؛ ولى علي نگذاشت ، به آن دو اجازه ورود داد .

هنگامى كه آن‌ دو عذرخواهى كردند، صديقه طاهره نپذيرفت؛ بلكه از آن‌ها اين چنين اعتراف گرفت:
نشدتكما الله ألم تسمعا رسول الله يقول «رضا فاطمة من رضاي وسخط فاطمة من سخطي فمن أحب فاطمة ابنتي فقد أحبني ومن أ رضى فاطمة فقد أرضاني ومن أسخط فاطمة فقد أسخطني
شمارا به خدا سوگند مى‌دهم آيا شما دو نفر از رسول خدا نشنيديد كه فرمود: خوشنودى فاطمه خوشنودى من، و ناراحتى او ناراحتى من است. هر كس دخترم فاطمه را دوست بدارد و احترام كند مرا دوست داشته و احترام كرده است و هر كس فاطمه را خوشنود نمايد مرا خوشنود كرده است و هر كس فاطمه را ناراحت كند مرا ناراحت كرده است؟.

هر دو نفرشان اعتراف كردند: آرى ما از رسول خدا اين گونه شنيده ايم.
نعم سمعناه من رسول الله صلى الله عليه وسلم.[/]

[="Black"]سپس صديقه طاهره فرمود:
فإني أشهد الله وملائكته أنكما أسخطتماني وما أرضيتماني ولئن لقيت النبي لأشكونكما إليه.
پس من خدا و فرشتگان را شاهد مى‌گيرم كه شما دو نفر مرا اذيت و ناراحت كرده‌ايد و در ملاقات با پدرم از شما دو نفر شكايت خواهم كرد.به اين نيز بسنده نكرده و فرمود:
والله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها.
به خدا قسم پس از هر نماز بر شما نفرين خواهم كرد.

الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، الإمامة والسياسة، ج 1،‌ ص 17، باب كيف كانت بيعة علي رضي الله عنه، تحقيق: خليل المنصور، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م.

هدف حضرت زهرا (سلام الله علیها) از وصیت به دفن مخفیانه چه بود؟
بخاری گوید:
«فلما تُوفيّت دَفَنها زوجُها علیٌ ليلاً و لم يؤذن بها أبابکر و صلّی عليها».
[فاطمه زهرا(سلام الله علیها)] زمانی که از دنیا رفت شوهرش علی (علیه السلام) او را شبانه دفن کرد و ابوبکر را با خبر نساخت.

(صحیح البخاری، ج5، ص82، باب غزوة خیبر)
[/]

[="Black"]در دو عالم جلال ما زهراست / رمز تغییر حال ما زهراست/
عید با فاطمیه می آید / ذکر تحویل سال ما زهراست/
[/]

موضوع قفل شده است