تنها گناه نابخشودنی در درگاه الله تعالی

تب‌های اولیه

53 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تنها گناه نابخشودنی در درگاه الله تعالی

سلام بر همه کاربران و دوستان محترم ! بنده طلبه سطح عالی حوزه علمیه هستم و افتخار دارم در این تالار مباحثی را خدمت عزیزان تقدیم کنم که ان شا الله مورد نیاز ایشان باشد و زمینه ترقی معرفتی شما را فراهم کند ....

خداوند یکتا همان موجود بی همتایی که عالم وجود از ان اوست بر بندگان خود راه را مشخص کرده و بوسیله حجت نهان و اشکار حجت خود بر بشر تمام کرده و هر گاه یکی از ایشان از روی خطا به گناهی الوده شود بشارت بخشایش داده حتی گناهان بزرگ نیز قابل بخشایش است ... تنها گناهی که قابل بخشایش نیست طبق قران کریم شرک بالله است که متاسفانه امروزه کم و بیش در عوام ما شیعیان بسیار دیده میشود و قابل اصلاح نیست .... امیدواریم خداوند ما را از این گناه نابخشودنی که هیچ گاه غضب الهی در این مورد خاموش نمیگردد محفوظ دارد و ما را روز به روز به توحید و توجه به خود سوق دهد

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا

هر آينه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان ، ديگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد ، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است

سوره : النساء آیه : 48

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِینَ«البقرة/34»
و چون فرشتگان را فرمودیم برای آدم سجده کنید پس بجز ابلیس که سر باز زد و کبر ورزید و از کافران شد [همه] به سجده درافتادند

وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ«الأعراف/11»
و در حقیقت‏شما را خلق کردیم سپس به صورتگری شما پرداختیم آنگاه به فرشتگان گفتیم برای آدم سجده کنید پس [همه] سجده کردند جز ابلیس که از سجده‏کنندگان نبود

قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ«الأعراف/12»
فرمود چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را باز داشت از اینکه سجده کنی گفت من از او بهترم مرا از آتشی آفریدی و او را از گل آفریدی

إِذْ قَالَ یوسُفُ لِأَبِیهِ یا أَبَتِ إِنِّی رَأَیتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ«یوسف/4»
[یاد کن] زمانی را که یوسف به پدرش گفت ای پدر من [در خواب] یازده ستاره را با خورشید و ماه دیدم دیدم [آنها] برای من سجده می‏کنند

وَرَفَعَ أَبَوَیهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیای مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِی إِذْ أَخْرَجَنِی مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّیطَانُ بَینِی وَبَینَ إِخْوَتِی إِنَّ رَبِّی لَطِیفٌ لِمَا یشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ«یوسف/100»
و پدر و مادرش را به تخت برنشانید و [همه آنان] پیش او به سجده درافتادند و [یوسف] گفت ای پدر این است تعبیر خواب پیشین من به یقین پروردگارم آن را راست گردانید و به من احسان کرد آنگاه که مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بیابان [کنعان به مصر] باز آورد پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را به هم زد بی گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زیرا که او دانای حکیم است

فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ«الحجر/29»
پس وقتی آن را درست کردم و از روح خود در آن دمیدم پیش او به سجده درافتید

فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ«الحجر/30»
پس فرشتگان همگی یکسره سجده کردند

إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَى أَنْ یكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ«الحجر/31»
جز ابلیس که خودداری کرد از اینکه با سجده‏کنندگان باشد

قَالَ یا إِبْلِیسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ«الحجر/32»
فرمود ای ابلیس تو را چه شده است که با سجده‏کنندگان نیستی

قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ«الحجر/33»
گفت من آن نیستم که برای بشری که او را از گلی خشک از گلی سیاه و بدبو آفریده‏ای سجده کنم

سلام

اما سجده بر ادم اگر در اجرای دستور خدا باشد شرک نیست بلکه هرکه از این دستور سرباززند کافر است !

عالم مقدس ملکوت;494184 نوشت:
تنها گناهی که قابل بخشایش نیست طبق قران کریم شرک بالله است

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا

هر آينه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان ، ديگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد ، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است

سوره : النساء آیه : 48

همین قسمت کاملا نشون میده آیین اسلام بویی از عدالت و مفهوم واقعی قضاوت درباره افراد نبرده و اسلام دینی نیست که مسئولیت پذیری اخلاقی در آن اساس اصلی سعادت در معاد باشد! بزرگ ترین و نابخشودنی گناه شرک به خداوند است!

قتل عام انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
تجاوز به کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
به بردگی گرفتن انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
شکنجه کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
دزدی از شرک به خداوند بهتر است.
و ...

مهم اعمال افراد نیست، مهم تفکر افراد است. شخصی که با شرک بهترین کارهای دنیا رو می کنه در قیامت وضع بدتری داره نسبت به شخصی که بدون شرک، بدترین کار های دنیا رو می کنه. مهم نیست شخص در دنیا چکار کرده، مهم اینه که آیا تو ذهنش به خدا اعتقاد داشته یا نه! و وای به حالش اگه به خدای اشتباهی اعتقاد داشته باشه که بدترین چیز ممکن است. :Gig:

البته مسیحیت هم از اسلام بدتر هست در این زمینه چون در اسلام حداقل کورسویی از مسئولیت پذیری اخلاقی وجود داره که اونجا همون هم وجود نداره!

وایسلی گوجا;494727 نوشت:
همین قسمت کاملا نشون میده آیین اسلام بویی از عدالت و مفهوم واقعی قضاوت درباره افراد نبرده و اسلام دینی نیست که مسئولیت پذیری اخلاقی در آن اساس اصلی سعادت در معاد باشد! بزرگ ترین و نابخشودنی گناه شرک به خداوند است!

  • قتل عام انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
  • تجاوز به کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
  • به بردگی گرفتن انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
  • شکنجه کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
  • دزدی از شرک به خداوند بهتر است.
و ...

جناب وایسلی گوجای گرامی

نباید به ظاهر کلمات نگاه کرد و نتیجه گیری نمود . تمام اینها را که نام بردید و بنده در نقل قول قرمز کردم نتیجه شرک بالله است.

کسی که به خداوند ایمان دارد و به نبوت و به معاد دست به این کارها نمیزند که شما اشاره کردید.

بالعکس کسی که معتقد به چیزی نیست و هیچ مانعی در برابر پندار , گفتار و کردار خود نمی بیند. لذا قتل نفس میکند دزدی میکند دیگران را به بردگی میبرد کودکان را میکشد و شکنجه میکند و ... و اگر مانعی در خارج نباشد بعد از عادت برای خود منعی هم نخواهد دید اوست که کافر یا مشرک یا منافق است
چراکه شرط ایمان تنها به اقرار به زبان محدود نمیشود بلکه این اقرار به زبان تنها در صورت عمل نمایانگر ایمان به خداست. و الا لقلقه زبان است.

وایسلی گوجا;494727 نوشت:
مهم اعمال افراد نیست، مهم تفکر افراد است. شخصی که با شرک بهترین کارهای دنیا رو می کنه در قیامت وضع بدتری داره نسبت به شخصی که بدون شرک، بدترین کار های دنیا رو می کنه. مهم نیست شخص در دنیا چکار کرده، مهم اینه که آیا تو ذهنش به خدا اعتقاد داشته یا نه! و وای به حالش اگه به خدای اشتباهی اعتقاد داشته باشه که بدترین چیز ممکن است.

ایمان به خداوند شامل یک جهان بینی میشود که تمام سئونات زندگی بشری را در بر میگیرد . از اعمال گفتار و پندار فردی تا روابط اجتماعی .

وایسلی گوجا;494727 نوشت:
قتل عام انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
تجاوز به کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
به بردگی گرفتن انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
شکنجه کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
دزدی از شرک به خداوند بهتر است.

بسم الرحمن ارحیم
با سلام
متاسفانه مشکل شما اینه که معنی واقعی شرک را درک نکردین . شرک یعنی برای خدا شریک قرار دادن . یعنی در قلب خود غیر از خدا به چیزای دیگه دنیوی متصل بودن . به نظرت کسی که به کودکان تجاوز کنه تو قلبش چی می تونه باشه ؟؟ غیر از شهوت ؟ این یعنی اینکه بجای اینکه خدا رو دوست داشته باشه و فقط و فقط از او پیروی کنه از امیال و شهوات خودش پیروی میکنه . این یعنی شرک خفی ! پس بهتره بجای اینکه دنبال ایراد گیری الکی از آیات نورانی قرآن باشیم بیشتر درکش کنیم شاید به برکتش رستگار بشیم .

با نام الله

:Gol::Gol::Gol::Gol:

کارشناس بحث: استاد میقات

[="Tahoma"]

عالم مقدس ملکوت;494184 نوشت:

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا
هر آينه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان ، ديگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد ، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است
سوره : النساء آیه : 48

با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. در این که شرک، ظلم و گناه بسیار بزرگی است، شکی نیست: «لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيمٌ»؛ چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرک، ظلم بزرگى است‏. (لقمان، 13)

2. پس از پیروی از عقل و فطرت، تمام بودن یا نبودن حجت معیار است.

هر کس مطابق با فطرت انسانی عمل کرده باشد، اگر حجت بر او تمام نبوده است، مأجور است. حجت تمام نبودن یعنی این که اگر حقیقت اسلام برای او بیان می شد حتما می پذیرفت.

چنین شخصی اگر در این دنیا بر اساس فطرت انسانی عمل کرده باشد، پس از مرگ و وقتی حقایق بر او آشکار می شود، می پذیرد لذا مؤمن می شود و با اعتقاد صحیح وارد بهشت می شود.

3. توبه، پاک کننده هر گناهی است:

«قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ»؛ بگو: اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده‏ايد! از رحمت خداوند نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را مى‏آمرزد، زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است. (زمر، 53)

در این آیه شریفه، بطور مطلق و بدون قید، توبه را پاک کننده همه گناهان معرفی نموده است.

لذا مشرک هم اگر توبه کند، بخشیده می شود.

4. توبه علاوه بر این که لیاقت و قابلیت می خواهد و شامل هر کسی نمی شود بایستی در زمان مقرر انجام شود. فرعون وقتی مرگ به گلوگاهش رسید، ایمان آورد، ولی از او پذیرفته نشد:

«حَتَّى إِذا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ قالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ الَّذي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرائيلَ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ آلْآنَ»؛ هنگامى كه غرقاب دامن او را گرفت، گفت: ايمان آوردم كه هيچ معبودى، جز كسى كه بنى اسرائيل به او ايمان آورده‏اند، وجود ندارد و من از مسلمين هستم! (امّا به او خطاب شد:) الآن؟!! (یونس، 90 و 91)

بنابر این:

هر گناهی ـ ولو گناه شرک ـ با توبه و جبران بخشیده می شود. کسی که در حال کفر و یا شرک بمیرد، بخشیده نمی شود.

«إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ»؛ خداوند، شرك به او را نمى ‏آمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى ‏آمرزد. (نساء، 48 و 116)

«وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ»؛ كسى كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك (گذشته) او، در دنيا و آخرت، بر باد مى‏رود و آنان اهل دوزخند و هميشه در آن خواهند بود. (بقره، 217)

خیلی ها بودن در صدر اسلام که مشرک بودن و بعد خداپرست شدن و توبه کردن و خدا گناهشون رو بخشیده . اما کسی که به یه شخصی تجاوز جنسی میکنه این ججور جبران میشه؟ ججوری این گناه بخشیده میشه؟

فک کنم منظور از بخشیده نشدن گناه شرک تو اون دنیا باشه...

یعنی کسی که کافر بمیره اون دنیا بهش رحم نمیکنن.... ولی اگه کافر باشه و تو این دنیا توبه کنه و مسلمون بشه بخشیده میشه گناهش...

*******


عين الحيات;495775 نوشت:
خیلی ها بودن در صدر اسلام که مشرک بودن و بعد خداپرست شدن و توبه کردن و خدا گناهشون رو بخشیده . اما کسی که به یه شخصی تجاوز جنسی میکنه این ججور جبران میشه؟ ججوری این گناه بخشیده میشه؟

کسی که تجاوز بکنه یه گناه انجام داده.... از یه دستور الهی سرپیچی کرده...
پس اگه توبه کنه ... خدا به خاطر اینکه از دستوراتش سرپیچی کرده اون رو مجازات نمیکنه و میبخشدش...
اما حق الناس انجام داده...
حق الناس هم احکام مربوط به خودش و داره که راسش جلب رضایت اونیه که بهش تجاوز شده....

حق الناس رو دوطرف باید باهم کنار بیان.... خدا اگه بخواد حقی رو که یکی به گردن یکی دیگه داره ببخشه از عدالتش دوره...


فاتح;494731 نوشت:
جناب وایسلی گوجای گرامی

نباید به ظاهر کلمات نگاه کرد و نتیجه گیری نمود . تمام اینها را که نام بردید و بنده در نقل قول قرمز کردم نتیجه شرک بالله است.

کسی که به خداوند ایمان دارد و به نبوت و به معاد دست به این کارها نمیزند که شما اشاره کردید.

بالعکس کسی که معتقد به چیزی نیست و هیچ مانعی در برابر پندار , گفتار و کردار خود نمی بیند. لذا قتل نفس میکند دزدی میکند دیگران را به بردگی میبرد کودکان را میکشد و شکنجه میکند و ... و اگر مانعی در خارج نباشد بعد از عادت برای خود منعی هم نخواهد دید اوست که کافر یا مشرک یا منافق است
چراکه شرط ایمان تنها به اقرار به زبان محدود نمیشود بلکه این اقرار به زبان تنها در صورت عمل نمایانگر ایمان به خداست. و الا لقلقه زبان است.

ایمان به خداوند شامل یک جهان بینی میشود که تمام سئونات زندگی بشری را در بر میگیرد . از اعمال گفتار و پندار فردی تا روابط اجتماعی .

majid_n;494798 نوشت:
بسم الرحمن ارحیم
با سلام
متاسفانه مشکل شما اینه که معنی واقعی شرک را درک نکردین . شرک یعنی برای خدا شریک قرار دادن . یعنی در قلب خود غیر از خدا به چیزای دیگه دنیوی متصل بودن . به نظرت کسی که به کودکان تجاوز کنه تو قلبش چی می تونه باشه ؟؟ غیر از شهوت ؟ این یعنی اینکه بجای اینکه خدا رو دوست داشته باشه و فقط و فقط از او پیروی کنه از امیال و شهوات خودش پیروی میکنه . این یعنی شرک خفی ! پس بهتره بجای اینکه دنبال ایراد گیری الکی از آیات نورانی قرآن باشیم بیشتر درکش کنیم شاید به برکتش رستگار بشیم .

معنی شرک واضح است یعنی برای خدا شریک در نظر گرفتن. شما برای اینکه به کسی تجاوز کنید نه نیاز دارید برای خدا شریک قرار بدین و نه شریک قرار ندادن برای خدا باعث میشه کسی تجاوز نکنه. اخلاقیات ربطی به شرک ندارند و ادعایی غیر از این به نظر من فقط ادعاست.

وایسلی گوجا;495876 نوشت:
معنی شرک واضح است یعنی برای خدا شریک در نظر گرفتن. شما برای اینکه به کسی تجاوز کنید نه نیاز دارید برای خدا شریک قرار بدین و نه شریک قرار ندادن برای خدا باعث میشه کسی تجاوز نکنه. اخلاقیات ربطی به شرک ندارند و ادعایی غیر از این به نظر من فقط ادعاست.

به نظر من که شریک قرار دادن برای خداست. هوای نفست رو شریک خدا قرار دادی و به جای اینکه خدایی رفتار کنی نفسانی رفتار کردی.

به نظر منم این خیلی نا عادلانه اس که کسی مشرک نباشه ولی از هر چی ازار و اذیت به مردم دریغ نکنه! و بخشیده بشه ولی کسی کوچکترین آزاری نداشته باشه و خدمت کرده باشه به مردم به خاطر مشرک بودن یا کافر بودنش بخشیده نشه ..

:geryeh::geryeh::crying:

وایسلی گوجا;495876 نوشت:
معنی شرک واضح است یعنی برای خدا شریک در نظر گرفتن

سلام

بله واضح است اما چرا انسان برای خدا شریک قائل میشود یعنی فکر میکنید وقتی بنی اسرائیل گاو سامری را شریک خدا میکنند نمیفهمند که این گاو صدای نامفهومی دارد و هرگز نمیتواند خدای توانا باشد بله میفهمند خوب هم میفهمند در واقع انان نفس خود را شریک خدا میکنند تا هر کار که دلشان میخواهد بکنند و ان خدا به انان نگوید که اینکار گناه و اشتباه است بله در واقع همانطور که دوستمان گفت شرک ناشی از نفس ماست و تمام رذائل اخلاقی نیز ناشی از نفس ماست .

وایسلی گوجا;494727 نوشت:
همین قسمت کاملا نشون میده آیین اسلام بویی از عدالت و مفهوم واقعی قضاوت درباره افراد نبرده و اسلام دینی نیست که مسئولیت پذیری اخلاقی در آن اساس اصلی سعادت در معاد باشد! بزرگ ترین و نابخشودنی گناه شرک به خداوند است!

قتل عام انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
تجاوز به کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
به بردگی گرفتن انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
شکنجه کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
دزدی از شرک به خداوند بهتر است.
و ...

مهم اعمال افراد نیست، مهم تفکر افراد است. شخصی که با شرک بهترین کارهای دنیا رو می کنه در قیامت وضع بدتری داره نسبت به شخصی که بدون شرک، بدترین کار های دنیا رو می کنه. مهم نیست شخص در دنیا چکار کرده، مهم اینه که آیا تو ذهنش به خدا اعتقاد داشته یا نه! و وای به حالش اگه به خدای اشتباهی اعتقاد داشته باشه که بدترین چیز ممکن است. :Gig:

البته مسیحیت هم از اسلام بدتر هست در این زمینه چون در اسلام حداقل کورسویی از مسئولیت پذیری اخلاقی وجود داره که اونجا همون هم وجود نداره!

با عرض سلام

این آیه نشان دهنده لطف عظیم خدا بر مردم است که فرموده برای هر که بخواهد حتی با وجود اینکه آن شخص از گناه خود توبه نکرده باشد از او میگذرد و فقط برای بخشیده شدن شرک به خودش نیاز به توبه است.

هذا مع قوله سبحانه إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ
فأخبر أنه لا يغفر الشرك مع عدم التوبة منه و أنه يغفر ما سواه بغير التوبة

اگه از دایره انصاف نگاه کنید این آیه سراسرش رحمت است.
تا جایی که امام علی علیه السلام میفرماید در قرآن آیه ای نزد من محبوب تر از این آیه نیست.
شما در کدام دادگاه بشری چنین حکمی دیده اید و کدام شخصی رو سراغ دارید که خطای شما را حتی بدون معذرت خواهی ببخشد؟

[="Tahoma"]

عين الحيات;495775 نوشت:
خیلی ها بودن در صدر اسلام که مشرک بودن و بعد خداپرست شدن و توبه کردن و خدا گناهشون رو بخشیده . اما کسی که به یه شخصی تجاوز جنسی میکنه این ججور جبران میشه؟ ججوری این گناه بخشیده میشه؟

با سلام و درود

از یک طرف باید به درگاه الهی توبه و عذرخواهی نماید و از طرفی دیگر اگر خسارتی بر دیگری وارد نموده و قابل جبران است باید جبران خسارت نماید، و الا وظیفه او توبه است.

این بر عهده خداوند است که بین انسان ها به گونه ای قضاوت نماید که در عین بخشنده بودن، ذره ای بر کسی ظلم نشود:

«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّة»؛ خداوند (حتّى) به اندازه سنگينى ذره ‏اى ستم نمى ‏كند. (نساء، 40)

[="Tahoma"]

_Member_;495884 نوشت:
به نظر منم این خیلی نا عادلانه اس که کسی مشرک نباشه ولی از هر چی ازار و اذیت به مردم دریغ نکنه! و بخشیده بشه ولی کسی کوچکترین آزاری نداشته باشه و خدمت کرده باشه به مردم به خاطر مشرک بودن یا کافر بودنش بخشیده نشه ..

با سلام و درود

چه کسی گفته که مشرک نباش ولی هر کاری خواستی انجام بده و حساب و کتابی نداری؟

قرآن می فرماید هر ذره محاسبه می شود:
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه‏ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»؛ پس هر كس هموزن ذرّه‏ اى كار خير انجام دهد آن را مى ‏بيند، و هر كس هموزن ذرّه‏ اى كار بد كرده آن را مى ‏بيند. (زلزال، 7و8)

چه کسی گفته کسی که رفتارش بر اساس فطرت و انسانیت است، ولی به علت تمام نبودن حجت بر اثبات توحید، مشرک است، سایر اعمال صحیحش باطل و بی فایده است؟

«رُسُلاً مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيماً»؛ پيامبرانى كه بشارت ‏دهنده و بيم ‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است. (نساء، 165)

مشرکی که بخشیده نمی شود، آن است که حجت بر توحید، بر او تمام بوده و حقانیت توحید را فهمیده ولی با این حال، توحید را نپذیرفته و مشرک بوده و در حال شرک هم مرده است.

بنا بر این، مطالب شما را نمی توان به اسلام نسبت داد.

سلام...
ببخشید گفته ام در جواب این موضوع نیست.

آیا آیه((

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَا

))با آیه((
width: 90% align: center

[TD="colspan: 2 align: right"][=compset]« الَّذينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعينَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذينَ لا يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (79) اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعينَ مَرَّةً

فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقين‏ ـــــــ آنهايى كه از مؤمنان مطيع، در صدقاتشان عيبجويى مى‏كنند، و كسانى را كه(براى انفاق در راه خدا) جز به

مقدار توانايى خود دسترسى ندارند، مسخره مى‏نمايند، خدا آنها را مسخره مى‏كند؛ و براى آنها عذاب دردناكى است! (79) (اي پيامبر!) چه براى آنها استغفار بكنى، و چه براي آنها استغفار

نكنى، (حتّى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد! چرا كه كفر ورزيدند به خدا و پيامبرش؛ و خداوند جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند،

تناقض ندارد؟؟؟

همچنین با این آیه...

width: 90% align: center

[TR]
[TD="colspan: 2 align: right"][B][=compset]« إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ـــــ كسانى كه كافر شدند و(مردم را) از راه خدا بازداشتند سپس در حال كفر از دنيا رفتند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد.» (محمد:34)؟؟؟
باتشکر[/TD]

[/TD]
[/TR]

[/B]

[="Tahoma"]

مهدی59;496444 نوشت:
سلام...
ببخشید گفته ام در جواب این موضوع نیست.

آیا آیه((
إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَا

))با آیه((
width: 90% align: center

[TD="colspan: 2 align: right"][=compset]« الَّذينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعينَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذينَ لا يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (79) اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقين‏ ـــــــ
آنهايى كه از مؤمنان مطيع، در صدقاتشان عيبجويى مى‏كنند، و كسانى را كه(براى انفاق در راه خدا) جز به مقدار توانايى خود دسترسى ندارند، مسخره مى‏نمايند، خدا آنها را مسخره مى‏كند؛ و براى آنها عذاب دردناكى است! (79) (اي پيامبر!) چه براى آنها استغفار بكنى، و چه براي آنها استغفار نكنى، (حتّى) اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمى‏آمرزد! چرا كه كفر ورزيدند به خدا و پيامبرش؛ و خداوند جمعيّت فاسقان را هدايت نمى‏كند،

تناقض ندارد؟؟؟

همچنین با این آیه...

width: 90% align: center

[TR]
[TD="colspan: 2 align: right"][B][=compset]« إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ـــــ كسانى كه كافر شدند و(مردم را) از راه خدا بازداشتند سپس در حال كفر از دنيا رفتند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد.» (محمد:34)؟؟؟
باتشکر[/TD]


[/TD]
[/TR]

[/B]

«إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ»؛ خداوند، شرك به او را نمى ‏آمرزد (ولى) كمتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى ‏آمرزد. (نساء، 48 و 116)

با سلام و درود

در این آیه نفرموده که خداوند غیر از شرک هر گناهی را می بخشد، بلکه قید «لِمَنْ يَشاءُ» (براى هر كس بخواهد و شايسته بداند) دارد؛ لذا معنایش این نیست که کافر ـ ولو باقی بر کفر باشد و بمیرد ـ هم بخشیده می شود، بلکه تا توبه نکرده باشد، استحقاق و قابلیت بخشیده شده را ندارد.

در آیه ای که شما استناد نموده اید، خداوند علت نپذیرفتن استغفار برای آنان را کافر بودن آن ها بیان می فرماید: «بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِه‏»؛ چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند. (توبه، 80)

در آیه دوم نیز به صراحت بیان شده که آن ها در حالی که باقی بر کفر بوده مرده اند: «ثُمَّ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» (محمد، 34)

لذا روشن می شود که آن ها خداوند و رسولش را انکار کرده و بر کفر خود باقی بوده و حاضر به توبه هم نشده اند؛ یعنی آن ها اصلا توبه نکرده اند تا موضوع بخشش آن ها مطرح شود.

کسی که پس از تمام بودن حجت بر حقانیت توحید و نبوت، باز هم انکار کرده و بر کفر بمیرد، آمرزیده نمی شود زیرا شرط آمرزیده شدن، توبه است و آن ها حاضر به توبه نبوده اند.

نکته:

قرآن مجموعه ای از تعالیم و ارزشهای الهی است و بایستی این مجموعه با هم بررسی شود. لذا نمی توان به آیه «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ»(نساء، 48 و 116) یکجانبه نگاه کرد و نتیجه گرفت که همه گناهان به غیر از شرک، در هر صورت ـ ولو بدون توبه ـ بخشیده می شوند. هم چنین نمی توان به این آیه استناد کرد و گفت شرک در هر حال ـ ولو با توبه ـ بخشیده نمی شود.

بنابر این، تناقضی بین این آیات نیست.

هر گناهی ـ ولو شرک ـ با توبه بخشیده می شود.

هر گناهی ـ ولو کوچکتر از شرک ـ بدون توبه بخشیده نمی شوند.

وایسلی گوجا;494727 نوشت:
همین قسمت کاملا نشون میده آیین اسلام بویی از عدالت و مفهوم واقعی قضاوت درباره افراد نبرده و اسلام دینی نیست که مسئولیت پذیری اخلاقی در آن اساس اصلی سعادت در معاد باشد! بزرگ ترین و نابخشودنی گناه شرک به خداوند است!

قتل عام انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
تجاوز به کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
به بردگی گرفتن انسان ها از شرک به خداوند بهتر است.
شکنجه کودکان از شرک به خداوند بهتر است.
دزدی از شرک به خداوند بهتر است.
و ...

مهم اعمال افراد نیست، مهم تفکر افراد است. شخصی که با شرک بهترین کارهای دنیا رو می کنه در قیامت وضع بدتری داره نسبت به شخصی که بدون شرک، بدترین کار های دنیا رو می کنه. مهم نیست شخص در دنیا چکار کرده، مهم اینه که آیا تو ذهنش به خدا اعتقاد داشته یا نه! و وای به حالش اگه به خدای اشتباهی اعتقاد داشته باشه که بدترین چیز ممکن است. :Gig:

البته مسیحیت هم از اسلام بدتر هست در این زمینه چون در اسلام حداقل کورسویی از مسئولیت پذیری اخلاقی وجود داره که اونجا همون هم وجود نداره!

نقل قول:

جناب وایسلی گوجا ! واقعا متاسفم که دیدگاه شما حداقل نسبت به دینی که به لحاظ پیروان در دومین جایگاه از ادیان بزرگ جهان قرار دارد این قدر کوتاه است و ایه الهی را چنین با کوتاه اندیشی تفسیر میکنید !
اولا میدانید شرک چیست ؟
دوما اگر واقعا میدانید ذات اقدس احدیت کیست پس شرک چه قدر میتواند سنگین باشد ؟
سوما : ایا اثبات شی نفی ما عدا میکند ؟ اگر خداوند فرموده شرک بزرگترین گناه هست ایا ان چه شما گفتید را گناه نخوانده است ؟
خداوند یکتا همان موجود یکتایی که عقل ها وصف او را در نیابند و سخنوران از توصیف او عاجزند ذات واحدی که همه هستی و ملک و وجود به دست اوست و پادشاه مطلق است ان وقت دیگری را در کنار او خواندن و جسارت به ذات او نمودن توسط یک موجود کوچک به نام انسان کم گناهی است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای درک ثقالت گناه شرک که هیچ گاه قابل مقایسه با هیچ گناهی نیست باید ابتدا دریابید خدا کیست و چه موجودی هست ان وقت با احساسات لب به سخن بگشایید !

عالم مقدس ملکوت;496663 نوشت:
جناب وایسلی گوجا ! واقعا متاسفم که دیدگاه شما حداقل نسبت به دینی که به لحاظ پیروان در دومین جایگاه از ادیان بزرگ جهان قرار دارد این قدر کوتاه است و ایه الهی را چنین با کوتاه اندیشی تفسیر میکنید !
اولا میدانید شرک چیست ؟
دوما اگر واقعا میدانید ذات اقدس احدیت کیست پس شرک چه قدر میتواند سنگین باشد ؟
سوما : ایا اثبات شی نفی ما عدا میکند ؟ اگر خداوند فرموده شرک بزرگترین گناه هست ایا ان چه شما گفتید را گناه نخوانده است ؟
خداوند یکتا همان موجود یکتایی که عقل ها وصف او را در نیابند و سخنوران از توصیف او عاجزند ذات واحدی که همه هستی و ملک و وجود به دست اوست و پادشاه مطلق است ان وقت دیگری را در کنار او خواندن و جسارت به ذات او نمودن توسط یک موجود کوچک به نام انسان کم گناهی است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
برای درک ثقالت گناه شرک که هیچ گاه قابل مقایسه با هیچ گناهی نیست باید ابتدا دریابید خدا کیست و چه موجودی هست ان وقت با احساسات لب به سخن بگشایید !

چقدر راحت متاسف میشید! من برای اینقدر ساده متاسف شدن شما و ندانسته اتهام زدن سایرین به کوته اندیشی، احساس ناراحتی و دلسوزی می کنم.

اولا: بله خیلی خوب می دانم.
دوما: بله می دانم فقط نمی دانم این ذات اقدس احدیت چقدر زودرنج هست و چقدر هم علاقه داره ما بهش اعتقاد داشته باشیم و براش شریک در نظر نگیریم و این براش از همه چیز مهم تر است!
سوما: حرف من مقایسه ای بود نگفتم سایر رفتار گناه نیستند ولی شرک بی نهایت برابر گناه بزرگ تری از آن هاست چون آن گناه ها بخشودنی هستند و شرک نابخشودنی.

من از بقیه حرف شما برداشت می کنم که شما میگید ما اصلا حق نداریم این چیزها رو نقد کنیم چون عقلمون نمی رسه و هرچیزی خلاف این اسمش کوتاه اندیشی است و لایق احساس تاسف شماست.

موفق باشید.

وایسلی گوجا;496670 نوشت:
چقدر راحت متاسف میشید! من برای اینقدر ساده متاسف شدن شما و ندانسته اتهام زدن سایرین به کوته اندیشی، احساس ناراحتی و دلسوزی می کنم.

اولا: بله خیلی خوب می دانم.
دوما: بله می دانم فقط نمی دانم این ذات اقدس احدیت چقدر زودرنج هست و چقدر هم علاقه داره ما بهش اعتقاد داشته باشیم و براش شریک در نظر نگیریم و این براش از همه چیز مهم تر است!
سوما: حرف من مقایسه ای بود نگفتم سایر رفتار گناه نیستند ولی شرک بی نهایت برابر گناه بزرگ تری از آن هاست چون آن گناه ها بخشودنی هستند و شرک نابخشودنی.

من از بقیه حرف شما برداشت می کنم که شما میگید ما اصلا حق نداریم این چیزها رو نقد کنیم چون عقلمون نمی رسه و هرچیزی خلاف این اسمش کوتاه اندیشی است و لایق احساس تاسف شماست.

موفق باشید.

نقل قول:

جناب وایسلی ! تاسف من بر شما به خاطر این بود که بر پایه منطق سخن نفرمودید و با احساسات ناشی از مسائل و حوادث روز بین انسان ها سخن گفتید !

علت تاسف من بر شما را در جمله دوما خود بیابید که اظهار کردید : بله می دانم فقط نمی دانم این ذات اقدس احدیت چقدر زودرنج هست و چقدر هم علاقه داره ما بهش اعتقاد داشته باشیم و براش شریک در نظر نگیریم و این براش از همه چیز مهم تر است !!!!!!!!!!!!! ( ؟؟ )

جناب ! خدای یکتا با ان توصیفی که برایش شده است اصلا نفس ندارد که بخواهد تکبر کزایی و برخواسته از هوای نفس داشته باشد ! ان یگانه خود خالق همه صفات حسنه و رذیله هست و خود از صفات رذیله مصون داشته ... این که گناه شرک مورد بغض پروردگار جهان است نه از روی خودپسندی کذایی و تکبرهای دروغینی است که بین من و امثال شما رواج است ... بلکه علت این بغض و غضب برخواسته از یک حقیقت واضحه است که بر هر کسی که مقام احدیت را اندکی درک کند ثقالت این ظلم بزرگ اشکار میشود ....

خداوند یکتا هرگز علاقه و نیازی به ایمان یا کفر من و شما ندارد : میفرماید : و من کفر فان الله غنی عن العالمین : هر کسی که کفر بورزد پس بداند خداوند بی نیاز از همه جهانیان و مخلوقات است ! ال عمران 97
در جای دیگر میفرماید :
انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا : ما راه رستگاری را نشان دادیم حالا هر کی میخواهد شاکر باشد یا کفر بورزد ! الانسان 3

لذا وقتی شما دوست بزرگوار خدای یکتا را با عقل مادی و محدود خویش توصیف میفرمایید و صفات مادی از قبیل حب جاه و مقام و حب عبادت و طمع به توحید را بر خدای یکتا حمل میکنید باعث تاسف میشوید ....

خداوند را اگر توهین و ناسزا گویید باز هم قابل بخشایش است ت ان که شرک ورزید زیرا شرک بیان گر یک ظلم بزرگ خلاف حقیقت و عدل در جهان هستی هست ... امید است با نگاهی عمیق تر به این قضیه بنگرید که شما اهل دانش و درایت هستید !

عالم مقدس ملکوت;496680 نوشت:
جناب وایسلی ! تاسف من بر شما به خاطر این بود که بر پایه منطق سخن نفرمودید و با احساسات ناشی از مسائل و حوادث روز بین انسان ها سخن گفتید !

علت تاسف من بر شما را در جمله

دوما خود بیابید که اظهار کردید : بله می دانم فقط نمی دانم این ذات اقدس احدیت چقدر زودرنج هست و چقدر هم علاقه داره ما بهش اعتقاد داشته باشیم و براش شریک در نظر نگیریم و این براش از همه چیز مهم تر است !!!!!!!!!!!!! ( ؟؟ )

جناب ! خدای یکتا با ان توصیفی که برایش شده است اصلا نفس ندارد که بخواهد تکبر کزایی و برخواسته از هوای نفس داشته باشد ! ان یگانه خود خالق همه صفات حسنه و رذیله هست و خود از صفات رذیله مصون داشته ... این که گناه شرک مورد بغض پروردگار جهان است نه از روی خودپسندی کذایی و تکبرهای دروغینی است که بین من و امثال شما رواج است ... بلکه علت این بغض و غضب برخواسته از یک حقیقت واضحه است که بر هر کسی که مقام احدیت را اندکی درک کند ثقالت این ظلم بزرگ اشکار میشود ....

خداوند یکتا هرگز علاقه و نیازی به ایمان یا کفر من و شما ندارد : میفرماید :

و من کفر فان الله غنی عن العالمین : هر کسی که کفر بورزد پس بداند خداوند بی نیاز از همه جهانیان و مخلوقات است ! ال عمران 97
در جای دیگر میفرماید :
انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا : ما راه رستگاری را نشان دادیم حالا هر کی میخواهد شاکر باشد یا کفر بورزد ! الانسان 3

لذا وقتی شما دوست بزرگوار خدای یکتا را با عقل مادی و محدود خویش توصیف میفرمایید و صفات مادی از قبیل حب جاه و مقام و حب عبادت و طمع به توحید را بر خدای یکتا حمل میکنید باعث تاسف میشوید ....

خداوند را اگر توهین و ناسزا گویید باز هم قابل بخشایش است ت ان که شرک ورزید زیرا شرک بیان گر یک ظلم بزرگ خلاف حقیقت و عدل در جهان هستی هست ... امید است با نگاهی عمیق تر به این قضیه بنگرید که شما اهل دانش و درایت هستید !

حرف های شما پر از تناقض است. اگه خداوند همه صفات حسنه رو داره (که خودش جای سوال اساسی داره) پس دیگه علاقمندیش به باور ما به وجودش و براش شریک قرار ندادن خودش منتفی است و این دو نمی تونند همزمان صحیح باشند. وجود بعض و غضب خودش با صفات حسنه در تضاد است. کسی که همه صفات حسنه رو داره دیگه مفاهیمی مثل خشم، عصبانیت، انتقام گیری، خودشیفتگی و ... براش منتفی است که همگی در خدای اسلام به وضوح یافت میشه.

در اون آیه ها گفته شده خداوند بی نیاز از همه ماست ولی رفتار خداوند و نظام خلقت و اساسی که آفریده بطور واضح نشون میده اون آیه یک ادعای واهی است. خداوند از همه ما بی نیاز است ولی اگه شکر و سپاسگزاری نکنیم و براش شریک در نظر بگیریم تا ابد ما رو شکنجه میده چون مورد خشم و غضب خداوند قرار می گیریم!!! اگه خدا واقعا بی نیاز از مخلوقاتش بود پس اصلا نباید براش فرقی می کرد ما شرک می ورزیم یا نه. وقتی براش فرق می کنه تا حدی که مهمترین مسئله قضاوت درباره انسان ها و پاداش و عذاب ابدیشون همین مسئله است دیگه اون صحبت های ابتدایی درباره بی نیاز بودن و ... منتفی است.

وایسلی گوجا;496795 نوشت:
حرف های شما پر از تناقض است. اگه خداوند همه صفات حسنه رو داره (که خودش جای سوال اساسی داره) پس دیگه علاقمندیش به باور ما به وجودش و براش شریک قرار ندادن خودش منتفی است و این دو نمی تونند همزمان صحیح باشند. وجود بعض و غضب خودش با صفات حسنه در تضاد است. کسی که همه صفات حسنه رو داره دیگه مفاهیمی مثل خشم، عصبانیت، انتقام گیری، خودشیفتگی و ... براش منتفی است که همگی در خدای اسلام به وضوح یافت میشه.

در اون آیه ها گفته شده خداوند بی نیاز از همه ماست ولی رفتار خداوند و نظام خلقت و اساسی که آفریده بطور واضح نشون میده اون آیه یک ادعای واهی است. خداوند از همه ما بی نیاز است ولی اگه شکر و سپاسگزاری نکنیم و براش شریک در نظر بگیریم تا ابد ما رو شکنجه میده چون مورد خشم و غضب خداوند قرار می گیریم!!! اگه خدا واقعا بی نیاز از مخلوقاتش بود پس اصلا نباید براش فرقی می کرد ما شرک می ورزیم یا نه. وقتی براش فرق می کنه تا حدی که مهمترین مسئله قضاوت درباره انسان ها و پاداش و عذاب ابدیشون همین مسئله است دیگه اون صحبت های ابتدایی درباره بی نیاز بودن و ... منتفی است.

نقل قول:

یا من حرف شما را درک نمیکنم یا شما اصلا تو فاز سخن بنده نیستید ! این علاقه مندی خداوند به توحید در ما نشئت گرفته از صفات حسنه حضرت حق است زیرا سیر کمال در انسان به توحید و عبودیت یکتای بی همتا است و در نتیجه با عبودیت و توحید به سوی او حرکت کردن و مثل او شدن ! و کسی که از این ابزاری که خدا به او عطا کرده در راه کمال استفاده نکند و اسراف در حق خویش کند و بسان حیوانات قصد زیست کند بی شک عقل حکم میکند باید به قهر دچار شود .... و الا بنده برای شما دو ایه اوردم که الله متعال را فرقی نمیکند که شما کافر باشید یا مومن ! راه مشخص است و او بی نیاز از موجود کوچکی مثل بنده است

اینکه خداوند بخواهد در برابر ظلم ستم ها غضب کند ایا خلاف عدل است و نزد شما خودپسندی محسوب میشود ؟؟؟؟!!!!! شما ادعا کردید که کلام الله تعالی را خوانده اید پس بارها دیده اید که خداوند فرموده : ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها ... الاسرا 7 ... معنای این ایه شریفه همان ضرب المثل مشهور است : هر که کند به خود کند . چه خوب چه بد به خود کند ....

این عذاب ها و قهر های الهی نه از روی نیاز او به من و شماست ! بلکه به خاطر رعایت حق و انصاف است ... کسی که ستم میکند و غیر انسانی زیست میکند و دعوت الهی را پس میزند و از درجه انسانیت خود و جایگاه خود و رسیدن به کمال بازمیدارد و شرک به ذات احدیت میکند مستوجب گرفتار شدن به نکبت ها نیست ؟؟؟؟ یعنی خداوند جهان را بی هدف افریده و به سکوت نشسته و برایش فرق نمیکند که هر کس چه کاری کند یا نکند ؟؟!!!! یعنی اقدام الهی مبنی بر انذار و بشارت برای تنظیم عدالت در جامعه بشری دلالت بر نیاز خدا به ما دارد ؟؟؟!!!!!! شما معلول را یافته علت را نیافته اید ! علت عذاب برای شرک فقط و فقط به خاطر خود انسان هست که نزول به پستی کرده و راه کمال را خلاف طی کرده ... امید است متذکر شوید

[="Tahoma"]با سلام و درود

دوستان بزرگوار به موضوع تاپیک توجه داشته و مطالب خارج از موضوع، طرح نکنند.

سخن در باره فلسفه پرستش و فلسفه مجازات و عقاب نیست، لذا در این مورد طرح مبحث نکنید. این موارد خارج از موضوع تاپیک بوده و حذف می شود.

می توانید این مطالب را در تاپیک مستقل و جداگانه ای پیگیری نمایید.

عالم مقدس ملکوت;496935 نوشت:
یا من حرف شما را درک نمیکنم یا شما اصلا تو فاز سخن بنده نیستید ! این علاقه مندی خداوند به توحید در ما نشئت گرفته از صفات حسنه حضرت حق است زیرا سیر کمال در انسان به توحید و عبودیت یکتای بی همتا است و در نتیجه با عبودیت و توحید به سوی او حرکت کردن و مثل او شدن ! و کسی که از این ابزاری که خدا به او عطا کرده در راه کمال استفاده نکند و اسراف در حق خویش کند و بسان حیوانات قصد زیست کند بی شک عقل حکم میکند باید به قهر دچار شود .... و الا بنده برای شما دو ایه اوردم که الله متعال را فرقی نمیکند که شما کافر باشید یا مومن ! راه مشخص است و او بی نیاز از موجود کوچکی مثل بنده است

اینکه خداوند بخواهد در برابر ظلم ستم ها غضب کند ایا خلاف عدل است و نزد شما خودپسندی محسوب میشود ؟؟؟؟!!!!! شما ادعا کردید که کلام الله تعالی را خوانده اید پس بارها دیده اید که خداوند فرموده :

ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها ... الاسرا 7 ... معنای این ایه شریفه همان ضرب المثل مشهور است : هر که کند به خود کند . چه خوب چه بد به خود کند ....

این عذاب ها و قهر های الهی نه از روی نیاز او به من و شماست ! بلکه به خاطر رعایت حق و انصاف است ... کسی که ستم میکند و غیر انسانی زیست میکند و دعوت الهی را پس میزند و از درجه انسانیت خود و جایگاه خود و رسیدن به کمال بازمیدارد و شرک به ذات احدیت میکند مستوجب گرفتار شدن به نکبت ها نیست ؟؟؟؟

یعنی خداوند جهان را بی هدف افریده و به سکوت نشسته و برایش فرق نمیکند که هر کس چه کاری کند یا نکند ؟؟!!!! یعنی اقدام الهی مبنی بر انذار و بشارت برای تنظیم عدالت در جامعه بشری دلالت بر نیاز خدا به ما دارد ؟؟؟!!!!!! شما معلول را یافته علت را نیافته اید ! علت عذاب برای شرک فقط و فقط به خاطر خود انسان هست که نزول به پستی کرده و راه کمال را خلاف طی کرده ... امید است متذکر شوید

دوست گرامی شما برای من آیه میارید که باز هم بصورت جمله خبری یک حرف رو زده که در کل ایدئولوژی و جهان بینی اسلامی چنین چیزی یافت نمیشه (و یک تناقض دیگه). برای من مهم نیست فلان آیه بطور خبری چی گفته، برای من مهمه این ادعاها چطور بوسیله استدلال های منطقی با جهان بینی اسلامی مطابقت پیدا می کنه که چنین استدلال هایی رو من هنوز ندیدم.

شما می فرمایید علاقمندی خدا به توحید در ما، ولی وقتی مجازات یک کار عذاب ابدی در جهنم است دیگه بحث علاقمندی مطرح نیست. شما می فرمایید الله متعال را فرقی نمی کند من کافر باشم یا مومن، پس چرا در صورت کافر بودن من باید در جهنم تا ابد عذاب بکشم؟ واضحه فرق می کنه برای خداوند و بسیار هم قضیه مهم و شخصی است و خداوند اسلام قصد انتقام گیری از افرادی رو داره که بهش شرک ورزیدند (مثل پادشاهی که به دلیل اینکه عده ای سلطه اش بر کشور رو زیر سوال بردند اونها رو تا ابد شکنجه می کنه!).

شما می فرمایید عذاب های الهی از روی رعایت حق و انساف است! پس صرفا با اعتقاد نداشتن به وجود خدای اسلام من لایق عذاب و شکنجه ابدی در جهنم هستم بدون اینکه مهم باشه من در زندگی چکار کردم و به چقدر انسان کمک کردم و چقدر کار خوب کردم.

در حرف های شما باز هم تضاد بسیار واضح است (قسمت هایی که سبز کردم)، شما یک جا فرمودید برای خدا فرقی نمی کنه کسی چکار می کنه و بعد بصورت استفهام انکاری فرمودید "یعنی خداوند براش فرقی نمی کنه هر کس چکار کند یا نکند". که خودش نشون میده این سیستم تفکری و جهانبینی پر از تضاد و تناقض است و ادعاها و جملات خبری که در قرآن آمده با اساس و کلیات این سیستم جهانبینی در تضاد واضح است. برای من عجیبه شما این تضاد رو نمی بینید.

[="Indigo"]

عالم مقدس ملکوت;496935 نوشت:
کسی که از این ابزاری که خدا به او عطا کرده در راه کمال استفاده نکند و اسراف در حق خویش کند و بسان حیوانات قصد زیست کند بی شک عقل حکم میکند باید به قهر دچار شود .... و الا بنده برای شما دو ایه اوردم که الله متعال را فرقی نمیکند که شما کافر باشید یا مومن ! راه مشخص است و او بی نیاز از موجود کوچکی مثل بنده است

عالم مقدس ملکوت;496935 نوشت:
همان ضرب المثل مشهور است : هر که کند به خود کند . چه خوب چه بد به خود کند ....

مرسی از توضیحاتتون :Gol:

فرق تو این جمله ای که به کار بردید بعضی ذهن های فعال رو دچار برداشت اشتباه میکنه و باعث میشه به جمله بعدیتون اهمیت ندن :

عالم مقدس ملکوت;496935 نوشت:
او بی نیاز از موجود کوچکی مثل بنده است

ویرایش کنید کافر بودن و مومن بودن شما سود و زیانی برای خدا نداره....راه در رو هارو تا حدودی میبنده:ok:

عالم مقدس ملکوت;496935 نوشت:
یعنی خداوند جهان را بی هدف افریده و به سکوت نشسته و برایش فرق نمیکند که هر کس چه کاری کند یا نکند ؟؟!!

این فرق جای بهتری به کار رفته دوستم.... ولی این جمله رو هم اگه جاش میذاشتین بد نبود :

جهان افریده ی خداست...پس اجرای عدالت برای اونایی که چشم بسته و دهن باز دارن و با هر منطقی باز کارشون انکاره هم ، به عهده ی خود خداست....

[/]

وایسلی گوجا;497187 نوشت:
دوست گرامی شما برای من آیه میارید که باز هم بصورت جمله خبری یک حرف رو زده که در کل ایدئولوژی و جهان بینی اسلامی چنین چیزی یافت نمیشه (و یک تناقض دیگه). برای من مهم نیست فلان آیه بطور خبری چی گفته، برای من مهمه این ادعاها چطور بوسیله استدلال های منطقی با جهان بینی اسلامی مطابقت پیدا می کنه که چنین استدلال هایی رو من هنوز ندیدم.

شما می فرمایید علاقمندی خدا به توحید در ما، ولی وقتی مجازات یک کار عذاب ابدی در جهنم است دیگه بحث علاقمندی مطرح نیست. شما می فرمایید الله متعال را فرقی نمی کند من کافر باشم یا مومن، پس چرا در صورت کافر بودن من باید در جهنم تا ابد عذاب بکشم؟ واضحه فرق می کنه برای خداوند و بسیار هم قضیه مهم و شخصی است و خداوند اسلام قصد انتقام گیری از افرادی رو داره که بهش شرک ورزیدند (مثل پادشاهی که به دلیل اینکه عده ای سلطه اش بر کشور رو زیر سوال بردند اونها رو تا ابد شکنجه می کنه!).

شما می فرمایید عذاب های الهی از روی رعایت حق و انساف است! پس صرفا با اعتقاد نداشتن به وجود خدای اسلام من لایق عذاب و شکنجه ابدی در جهنم هستم بدون اینکه مهم باشه من در زندگی چکار کردم و به چقدر انسان کمک کردم و چقدر کار خوب کردم.

در حرف های شما باز هم تضاد بسیار واضح است (قسمت هایی که سبز کردم)، شما یک جا فرمودید برای خدا فرقی نمی کنه کسی چکار می کنه و بعد بصورت استفهام انکاری فرمودید "یعنی خداوند براش فرقی نمی کنه هر کس چکار کند یا نکند". که خودش نشون میده این سیستم تفکری و جهانبینی پر از تضاد و تناقض است و ادعاها و جملات خبری که در قرآن آمده با اساس و کلیات این سیستم جهانبینی در تضاد واضح است. برای من عجیبه شما این تضاد رو نمی بینید.

نقل قول:

اولا دوست گرامی ! کلمه انصاف با ص هست نه با س !

مشکل شما میدونید چی هست ؟ این هست که میخواهید مشکلاتی را بوسیله معارف خود اسلام به این دین عزیز نسبت بدهید ولی چشم خود را بر دیگر ایات که جوابگوی مشکلات شماست بسته اید ! این فرق کردن برای خدا در جهنمی یا بهشتی بودن موجود کوچک و ناچیزی مثل من و شما ! نه به خاطر نیاز اوست زیرا عقلا محال است که یک واجب الوجود و یک خدای یکتا نیازمند مخلوق کوچک خود باشد ! بلکه این فرق گذاشتن نشئت گرفته از اصل عدالت است ! یعنی چون خداوند عادل است بنابراین عدالت او اقتضا میکند کسی که بر خلاف انسانیت و ابزارهای کمالی خود راه خلاف را طی کرده به مجازات بکشاند و بلعکس کسی که از استعدادهای خداوندی که در وجودش نهاده شده است استفاده کند او را به سمت رستگاری ببرد ....

اعتقاد نداشتن به خدای اسلام یعنی همان خدایی که پیامبران متعدد را یکی پس دیگری فرستاد و پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله را از سرزمینی بی اب و علف و خشک چنین برتری داد که امروزه و در این قرون دین دوم جهان باشد حال عدم اعتقاد به چنین خدایی واقعا از دیدگاه شما ظلم کوچکی هست ؟؟؟؟؟!!!! اینکه شما چه قدر به دیگران تو زندگی کمک کردید جای خود ولی این قضیه هم جای خود ...

جمله اخیر بنده هیچ تناقضی نداشت ! بلکه جنابعالی علت هر یک از این دو جمله که در چه موضعی بیان شده است را درک نکردید ... اینکه ایتدا گفتم برای خداوند یکتا کفر یا ایمان شما ضرری براش ندارد یعنی بی نیاز از شماست و جمله دوم که شما میگویید استفهام انکاری هست یعنی دلیل عاقبتی که از کفر و ایمان خود میبینید باید وجود داشته باشد ولی نه به خاطر نیاز خدا به شما بلکه به خاطر عدم عدالتی که پیشه راه وجودی خود کرده اید ....

من نمیدانم شما اصلا به اصل واجب الوجود ( الله متعال ) ایمان دارید یا خیر ؟! این قضیه را روشن کنید برای بنده تا ببینم دیدگاه شما تا کجاست

[="Tahoma"]

وایسلی گوجا;494727 نوشت:

مهم اعمال افراد نیست، مهم تفکر افراد است. شخصی که با شرک بهترین کارهای دنیا رو می کنه در قیامت وضع بدتری داره نسبت به شخصی که بدون شرک، بدترین کار های دنیا رو می کنه. مهم نیست شخص در دنیا چکار کرده، مهم اینه که آیا تو ذهنش به خدا اعتقاد داشته یا نه! و وای به حالش اگه به خدای اشتباهی اعتقاد داشته باشه که بدترین چیز ممکن است. :Gig:

نقل قول:

شما می فرمایید عذاب های الهی از روی رعایت حق و انساف است! پس صرفا با اعتقاد نداشتن به وجود خدای اسلام من لایق عذاب و شکنجه ابدی در جهنم هستم بدون اینکه مهم باشه من در زندگی چکار کردم و به چقدر انسان کمک کردم و چقدر کار خوب کردم.

با سلام و درود

در این زمینه چند نکته عرض می شود:

1. ایمان و عمل صالح، هر دو معیار سنجش اعمال هستند:
«وَ بَشِّرِ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»؛ به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده ‏اند، بشارت ده‏. (بقره، 25)

2. فطرت پاک، یک ابزار مهم برای راهنمایی انسان است که در نهاد او از آغاز خلقت، همراه او است:
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»؛ پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده. (روم، 30)

3. عقل نیز یکی دیگر از ابزار هدایت و راهنمایی انسان است.

4. ذره ای کار نیک یا بد، مورد محاسبه واقع می شود، بدون این که به گروه خاصی از انسان ها اختصاص داشته باشد:
«فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَه‏ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»؛ پس هر كس هموزن ذرّه‏ اى كار خير انجام دهد آن را مى ‏بيند، و هر كس هموزن ذرّه‏ اى كار بد كرده آن را مى ‏بيند. (زلزال، 7و8)

5. انسان در گرو سعی و تلاشش است:
«وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى‏»؛ و اينكه براى انسان بهره ‏اى جز سعى و كوشش او نيست‏. (نجم، 39)

6. دین مجموعه ای از تعالیم و ارزشها است و این مجموعه باید با هم مد نظر باشد.

7. محاسبه اعمال، با در نظر گرفتن تمام بودن یا نبودن حجت بر اثبات دین است. و خداوند است که می داند بر چه کسی حجت تمام بوده و بر چه کسی تمام نبوده است.

8. اسلام را بایستی جدای از عمل انسان ها، بررسی نمود.

بنابر این:

اعمال نیک و صالح، با ایمان و اعتقاد صحیح است که ارزش پیدا می کند و در آخرت، ثمره دارد.

کسی که مؤمن نیست ولی اعمال صالح و شایسته داشته و آن ها را بر اساس فطرت و عقل سلیم انجام داده است، در صورتی که نپذیرفتن ایمان، به خاطر تمام نبودن حجت بر او بوده، اعمالش مقبول است.

کسی که مؤمن نیست و حجت بر اثبات و حقانیت دین، برای او تمام بوده ولی بر اثر هوای نفس و یا تعصب و ...، نپذیرفته است، ثمره ای از اعمالش در آخرت به او نمی رسد.

لذا کلی گویی شما صحیح نیست و نمی توان آن را به اسلام نسبت داد.

[="Tahoma"]

وایسلی گوجا;495876 نوشت:
معنی شرک واضح است یعنی برای خدا شریک در نظر گرفتن. شما برای اینکه به کسی تجاوز کنید نه نیاز دارید برای خدا شریک قرار بدین و نه شریک قرار ندادن برای خدا باعث میشه کسی تجاوز نکنه. اخلاقیات ربطی به شرک ندارند و ادعایی غیر از این به نظر من فقط ادعاست.

بله، حرف شما صحیح است و برخی امور را که مطابق با مشترکات انسانی است، هر انسانی سوای از دین، می تواند بفهمد. این همان وجدان و فطرت انسانی است که می تواند راهنمای انسان باشد، مانند این که وجدان و فطرت انسانی، دروغ، ظلم و ... را نمی پسندد و آن ها را بد می داند.

البته این معیار نمی تواند همه جا و در همه جوامع جاری باشد. چه بسا در جامعه و یا در زمانی، در اثر تغییر سلایق و غرائض، فطرت انسان تحت تاثیر قرار گرفته و مثلا دروغ را مطابق با منافع دانسته و آن را دیگر بد نداند.

هم چنین در تزاحمات مانند دروغ گفتن و یا نجات جان کسی، این معیار تشخیص، دقیق عمل نکند و انسان دچار سردرگمی شود.

این دین است که می آید قانون و معیار می دهد و تزاحمات را هم مشخص می کند. معیارهای ثابت و اصلی، در همه جوامع و زمان ها یکسان و ثابت است و معیارهای فرعی که با توجه به نیاز جوامع و ... است می تواند متناسب با زمان و مکان ـ با حفظ کلیت دین ـ تغییر نماید.

البته تفصیل این مطالب را بایستی در فلسفه اخلاق پیگیری نمود.

نکته:

خداوند قانون گذار است و حق قانون گذاری دارد، لذا این حق را بایستی در نظر داشت.

با توجه به معیار عقل و فطرت، می توان گفت نسبت به توحید و معاد، حجت بر همگان تمام است. البته قضاوت آن با خداوند است.

وایسلی گوجا;496670 نوشت:
نمی دانم این ذات اقدس احدیت چقدر زودرنج هست و چقدر هم علاقه داره ما بهش اعتقاد داشته باشیم و براش شریک در نظر نگیریم و این براش از همه چیز مهم تر است!
سوما: حرف من مقایسه ای بود نگفتم سایر رفتار گناه نیستند ولی شرک بی نهایت برابر گناه بزرگ تری از آن هاست چون آن گناه ها بخشودنی هستند و شرک نابخشودنی.

نقل قول:

خداوند از همه ما بی نیاز است ولی اگه شکر و سپاسگزاری نکنیم و براش شریک در نظر بگیریم تا ابد ما رو شکنجه میده چون مورد خشم و غضب خداوند قرار می گیریم!!! اگه خدا واقعا بی نیاز از مخلوقاتش بود پس اصلا نباید براش فرقی می کرد ما شرک می ورزیم یا نه. وقتی براش فرق می کنه تا حدی که مهمترین مسئله قضاوت درباره انسان ها و پاداش و عذاب ابدیشون همین مسئله است دیگه اون صحبت های ابتدایی درباره بی نیاز بودن و ... منتفی است.

چند نکته:

1. حق قانون گذاری با خداوند است. در نظام دینی که نظام عبد و مولایی (بنده و خدا) است، این خداوند است که تعیین می کند آثار اعمال و نیز نحوه محاسبه اعمال چگونه است. این خداوند است که تعیین می کند مثلا اثر شرک چیست. کسی که مشرک باشد، همه اعمالش باطل و بی اثر می شود، یعنی خداوند اثر شرک را به گونه ای قرار داده که نابود کننده اعمال است.

2. پرستش و اعتقاد به خالق و وحدانیت را عقل نیز اثبات می کند. و همان عقل، ثابت می کند که آفریدگار و خالق هستی، بی نیاز است.

3. معیار محاسبه اعمال، و پاداش و جزا، بر اساس آثار تکوینی اعمال است یعنی این پاداش یا جزا، عکس العمل و نمود و اثر تکوینی عمل است، نه چیزی غیر از آن.

مثلا سم کُشنده، انسان را می کشد، فرقی ندارد که انسان بداند یا نداند، کودک باشد یا بزرگسال، اختیاری باشد یا اجباری، و ... ، وقتی انسان در یک لحظه اقدام به خوردن آن بکند، می میرد، و کسی هم نمی گوید این که یک لحظه سم خورد چرا باید بمیرد؟

لذا وقتی معیار پاداش و جزا، تکوین و آثار تکوینی عمل است، نه کمیت و مقدار آن عمل، دیگر ناعادلانه نیست.

اونی که خدا نداره... اما اخلاق داره کجای دین ما قرار داره؟؟؟:Gig:

دونه حباب;498365 نوشت:
اونی که خدا نداره... اما اخلاق داره کجای دین ما قرار داره؟؟؟:Gig:

با سلام و درود

در پست های قبلی ـ از جمله پست شماره 29 ـ در این زمینه مطالبی را عرض کرده ام.

اعمال نیک و صالح، با ایمان و اعتقاد صحیح است که ارزش پیدا می کند و در آخرت، ثمره دارد:

«وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى‏ لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُورا»؛ و آن كس كه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و كوشش كند ـ در حالى كه ايمان داشته باشد ـ سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. (اسراء، 19)

البته کسی که مؤمن نیست ولی اعمال صالح و شایسته داشته و آن ها را بر اساس فطرت و عقل سلیم انجام داده است، در صورتی که نپذیرفتن ایمان، به خاطر تمام نبودن حجت بر او بوده، معذور است و می تواند اعمالش مقبول باشد.

اما کسی که مؤمن نیست و حجت بر اثبات و حقانیت دین، برای او تمام بوده ولی بر اثر هوای نفس و یا تعصب و ...، نپذیرفته و انکار نموده است، ثمره ای از اعمالش در آخرت به او نمی رسد.

در ضمن، می توان گفت برای توحید و معاد، بر همگان حجت تمام است، یعنی در طول عمر انسان، آنقدر نشانه و دلیل هست که با عقل سلیم و وجدان بیدار و فطرت پاک، بتواند به آن ها معتقد شده و اطمینان لازم را حاصل کند. لذا چنین ادعایی که در طول عمرم هیچگاه حجت بر توحید و معاد بر من تمام نشد، باورش سخت است؛ البته قضاوت با خداوند است که عالم بر همه چیز است.

انه من یشرک بالله فقد حرم الله علیه الجنه و ماواه النار و ما للظالمین من انصار !


با عرض سلام

ذکراین نکته به نظرم لازمه که باتوجه به آیه ی 53 سوره ی مبارکه زمر تمام گناهان ازجمله شرک به وسیله ی توبه ی واقعی توسط خدای ارحم الراحمین بخشیده می شود.بنابراین ظاهرا این آیه عمومیت دارد بر دوآیه ی شرک.(رجوع به ترجمه تفسیر المیزان-ج17-ص423و424)

عالم مقدس ملکوت;494184 نوشت:
سلام بر همه کاربران و دوستان محترم ! بنده طلبه سطح عالی حوزه علمیه هستم و افتخار دارم در این تالار مباحثی را خدمت عزیزان تقدیم کنم که ان شا الله مورد نیاز ایشان باشد و زمینه ترقی معرفتی شما را فراهم کند ....

خداوند یکتا همان موجود بی همتایی که عالم وجود از ان اوست بر بندگان خود راه را مشخص کرده و بوسیله حجت نهان و اشکار حجت خود بر بشر تمام کرده و هر گاه یکی از ایشان از روی خطا به گناهی الوده شود بشارت بخشایش داده حتی گناهان بزرگ نیز قابل بخشایش است ... تنها گناهی که قابل بخشایش نیست طبق قران کریم شرک بالله است که متاسفانه امروزه کم و بیش در عوام ما شیعیان بسیار دیده میشود و قابل اصلاح نیست .... امیدواریم خداوند ما را از این گناه نابخشودنی که هیچ گاه غضب الهی در این مورد خاموش نمیگردد محفوظ دارد و ما را روز به روز به توحید و توجه به خود سوق دهد

إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاء وَمَن يُشْرِكْ بِاللّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا

هر آينه خدا گناه کسانی را که به او شرک آورند نمی آمرزد ، و گناهان ، ديگر را برای هر که بخواهد می آمرزد و هر که به خدا شرک آورد ، دروغی ساخته و گناهی بزرگ مرتکب شده است

سوره : النساء آیه : 48


اما دوست عزیز شما ایه را بد فهمیدید یعنی اگر بر مبنای شیعه می خواهید این نیست کتاب اخلاق در قران علامه کبیر ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج1ص214 رجوع کنید می نویسند::بعضى چنین پنداشته اند که توبه در سه مورد دیگر نیز پذیرفته نیست:اوّل در مورد شرک و بت پرستى زیرا قرآن مجید مى فرماید: «اِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مادُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ; خداوند (هرگز) شرک را نمى بخشد و پایین تر از آن را براى هر کس بخواهد و شایسته بداند مى بخشد!»(5)ولى این سخن صحیح نیست; زیرا در این آیه گفتگو از توبه نیست، بلکه سخن از «عفو بدون توبه» است، به یقین تمام کسانى که در آغاز اسلام از شرک توبه کردند و مسلمان شدند توبه آنها پذیرفته شد، و همچنین تمام مشرکانى که امروز نیز توبه کنند و رو به اسلام آورند به اتّفاق همه علماى اسلام توبه آنها پذیرفته مى شود، ولى اگر مشرک توبه نکند و با حال شرک از دنیا برود مشمول غفران و عفو الهى نخواهد شد، در حالى که اگر با ایمان و توحید از دنیا بروند، ولى مرتکب گناهانى شده باشند، ممکن است مشمول عفو الهى بشوند، و مفهوم آیه فوق همین است.کوتاه سخن این که، عفو الهى شامل مشرکان نخواهد نشد ولى شامل مؤمنان مى شود، امّا توبه سبب آمرزش همه گناهان حتّى شرک خواهد شد.
اینم لینک کتاب و صفحه
http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?lid=0&mid=387&catid=6507
پس شما سوال را بد مطرح کرید و اسم تاپیک اشتباه است
تنها گناه نابخشودنی در درگاه خدا

شیطان در حال عکس انداختن با شماست....
کافیست لبخند بزنید...
پس لبخند نزن بزار عکس خراب بشه....

ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشا و من یشرک بالله فقد افتری اثما عظیما

قطعا خداوند شرک را نمیبخشد و غیر از شرک را برای هر کسی که بخواهد خواهد بخشید و کسی که به خداوند یکتا شرک میورزد و کسی را با او موازنه میکند قطعا دروغی ساخته و گناه بزرگی مرتکب شده است

سوره النسا ایه 48

محدثه022;503995 نوشت:
ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشا و من یشرک بالله فقد افتری اثما عظیما

قطعا خداوند شرک را نمیبخشد و غیر از شرک را برای هر کسی که بخواهد خواهد بخشید و کسی که به خداوند یکتا شرک میورزد و کسی را با او موازنه میکند قطعا دروغی ساخته و گناه بزرگی مرتکب شده است

سوره النسا ایه 48

با سلام و درود

قرآن مجموعه ای از تعالیم و ارزش ها است و برای این که به مراد خداوند پی ببریم بایستی مجموعه آیات را با هم در نظر بگیریم.

«أَنَّ الْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِيه‏»؛ به درستی که کتاب (قرآن) بعض آیاتش بعض دیگر را تصدیق می کنند و اختلافی در آن نیست. (الإحتجاج، طبرسی، ج ‏1، ص 262؛ نهج البلاغه، خطبه 18)

نمی توان برخی آیات را دید و دیگر آیات مرتبط را ندید گرفت.

در قرآن کریم در آیات مختلف تعبیر «التَّوَّابُ الرَّحيم‏» (بسیار توبه پذیر مهربان) داریم؛ در حالی که در هیچ کدام قیدی نیامده که اختصاص به توبه شخص خاص و یا اختصاص به توبه از گناه خاصی باشد و یا توبه خاصی را استثناء کرده و فرموده باشد که این توبه پذیرفته نیست.

ما آیه و یا روایتی نداریم که بفرماید اگر مشرک توبه کند و از شرک برگردد و ایمان بیاورد، توبه اش پذیرفته نمی شود و ایمانش مقبول نیست.

توبه ای که از روی ندامت و پشیمانی و از صمیم قلب و واقعی باشد، مقبول درگاه الهی است، حتی اگر توبه از شرک باشد، زیرا خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.

سلام آقا رضا
شما عنوان کردین که کسانی که به خدا اعتقاد ندارن دست به جنایت میزنن ...

میتونین مثال بزنین ...
مثلا سلفی ها مثلا وهابی ها مثلا گروه داعش مثلا تکفیری ها مثلا اسرائیل مثلا بشر اسد مثلا کشیش های قرن 17 ام ... اینا همشون به خدا اعتقاد دارند ولی کدومشون جنایت کار نیستند .
مثلا سوئیس مثلا ژاپن مثلا فرانسه مثلا سوئد مثلا استرالیا مثلا فنلاند مثلا دانمارک مثلا نوروژ مثلا کانادا ... این کشورها همشون لائیک هستند ولی آیا چنین جنایاتی رو مرتکب میشن ؟؟؟

به نظره من جنایت ظلم و ستم در درون دنیا عقیم هست و خاصیت پیش روندگی نداره ... چون انسانهایی که ظلم و ستم میکنن به صورته اتوماتیک عقلشون رو از دست میدن و به صورته اتوماتیک قدرتش رو از دست میده ... بنابراین اگر ظلم وستم بخواد پیشروی کنه ... نیاز به یک بستر داره ... که بتونه بر رویه اون حرکت کنه و مخاطبش بابته عملکردش عذاب وجدان نگیبره ... و چه بستری مناسب تر از دین ...

همه جلادان تاریخ همشون انسانهای مومنی بودند .... از صدام بگیر تا ریگان و جرج دبیلیو بوش

[=Times New Roman]

نفرنفر;504097 نوشت:
سلام آقا رضا
شما عنوان کردین که کسانی که به خدا اعتقاد ندارن دست به جنایت میزنن ...

میتونین مثال بزنین ...
مثلا سلفی ها مثلا وهابی ها مثلا گروه داعش مثلا تکفیری ها مثلا اسرائیل مثلا بشر اسد مثلا کشیش های قرن 17 ام ... اینا همشون به خدا اعتقاد دارند ولی کدومشون جنایت کار نیستند .
مثلا سوئیس مثلا ژاپن مثلا فرانسه مثلا سوئد مثلا استرالیا مثلا فنلاند مثلا دانمارک مثلا نوروژ مثلا کانادا ... این کشورها همشون لائیک هستند ولی آیا چنین جنایاتی رو مرتکب میشن ؟؟؟

به نظره من جنایت ظلم و ستم در درون دنیا عقیم هست و خاصیت پیش روندگی نداره ... چون انسانهایی که ظلم و ستم میکنن به صورته اتوماتیک عقلشون رو از دست میدن و به صورته اتوماتیک قدرتش رو از دست میده ... بنابراین اگر ظلم وستم بخواد پیشروی کنه ... نیاز به یک بستر داره ... که بتونه بر رویه اون حرکت کنه و مخاطبش بابته عملکردش عذاب وجدان نگیبره ... و چه بستری مناسب تر از دین ...

نفرنفر;504097 نوشت:

همه جلادان تاریخ همشون انسانهای مومنی بودند .... از صدام بگیر تا ریگان و جرج دبیلیو بوش

مومن كسي است كه برنامه ي زندگي خود را از قرآن و روايات برگرفته است و به آن عمل مي كند و هميشه در برابر امر الهي تسليم است..
خدایا ببین با کیا شدیم هفتاد میلیون..
اون از ارائه راهکارهای انجمن مشاوره..
اینم از بحث های اعتقادی..

نفرنفر;504097 نوشت:
سلام آقا رضا
شما عنوان کردین که کسانی که به خدا اعتقاد ندارن دست به جنایت میزنن ...

میتونین مثال بزنین ...
مثلا سلفی ها مثلا وهابی ها مثلا گروه داعش مثلا تکفیری ها مثلا اسرائیل مثلا بشر اسد مثلا کشیش های قرن 17 ام ... اینا همشون به خدا اعتقاد دارند ولی کدومشون جنایت کار نیستند .
مثلا سوئیس مثلا ژاپن مثلا فرانسه مثلا سوئد مثلا استرالیا مثلا فنلاند مثلا دانمارک مثلا نوروژ مثلا کانادا ... این کشورها همشون لائیک هستند ولی آیا چنین جنایاتی رو مرتکب میشن ؟؟؟


اول اینکه اونایی که نام بریدین مسلمانیشون ظاهریه و در اصل به خدا زیاد اهمیت نمیدن که ایا این کارشون رو خدا اجازه داده یا نه

نفرنفر;504097 نوشت:
همه جلادان تاریخ همشون انسانهای مومنی بودند .... از صدام بگیر تا ریگان و جرج دبیلیو بوش

اخه همون طور که گفتم صدام اگه اسمش مسلمان بود ولی تمامش ریا کاری بود و لی اخه جرج دبلیو بوش کجاش مومنه:Moteajeb!:

نفرنفر;504097 نوشت:
مثلا سوئیس مثلا ژاپن مثلا فرانسه مثلا سوئد مثلا استرالیا مثلا فنلاند مثلا دانمارک مثلا نوروژ مثلا کانادا ... این کشورها همشون لائیک هستند ولی آیا چنین جنایاتی رو مرتکب میشن ؟؟؟

این کشور هایی هم که این جنایات رو مرتکب نشدن شرایطش رو نداشتن و اگه میبینی بیشتر جنایت ها تو خاور میانه اتفاق میفته بخاط اینه که منبع انرژی جهانه و کشورهای استعمارگر به هر طریقی میخوان جنگ راه بندازن تا روی ارامش به خودش نگیره تا کارشون رو بهتر انجام بدن

نفرنفر;504097 نوشت:
میتونین مثال بزنین ...
مثلا سلفی ها مثلا وهابی ها مثلا گروه داعش مثلا تکفیری ها مثلا اسرائیل مثلا بشر اسد مثلا کشیش های قرن 17 ام ... اینا همشون به خدا اعتقاد دارند ولی کدومشون جنایت کار نیستند .

سلفی ها وهابی ها که مشخصه خود کشورهای غربی این دین رو وارد اسلام کردن و هدفشون بدنام کردن اسلام هست . گروه داعش هم که تروریستن کجاشون مومنن . بسار اسد رو هم که اشتباه نوشتین اون که ادم بسار شریفیه

ammarshia;503907 نوشت:
اما دوست عزیز شما ایه را بد فهمیدید یعنی اگر بر مبنای شیعه می خواهید این نیست کتاب اخلاق در قران علامه کبیر ایت الله العظمی مکارم شیرازی ج1ص214 رجوع کنید می نویسند::بعضى چنین پنداشته اند که توبه در سه مورد دیگر نیز پذیرفته نیست:اوّل در مورد شرک و بت پرستى زیرا قرآن مجید مى فرماید: «اِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مادُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ; خداوند (هرگز) شرک را نمى بخشد و پایین تر از آن را براى هر کس بخواهد و شایسته بداند مى بخشد!»(5)ولى این سخن صحیح نیست; زیرا در این آیه گفتگو از توبه نیست، بلکه سخن از «عفو بدون توبه» است، به یقین تمام کسانى که در آغاز اسلام از شرک توبه کردند و مسلمان شدند توبه آنها پذیرفته شد، و همچنین تمام مشرکانى که امروز نیز توبه کنند و رو به اسلام آورند به اتّفاق همه علماى اسلام توبه آنها پذیرفته مى شود، ولى اگر مشرک توبه نکند و با حال شرک از دنیا برود مشمول غفران و عفو الهى نخواهد شد، در حالى که اگر با ایمان و توحید از دنیا بروند، ولى مرتکب گناهانى شده باشند، ممکن است مشمول عفو الهى بشوند، و مفهوم آیه فوق همین است.کوتاه سخن این که، عفو الهى شامل مشرکان نخواهد نشد ولى شامل مؤمنان مى شود، امّا توبه سبب آمرزش همه گناهان حتّى شرک خواهد شد.
اینم لینک کتاب و صفحه
http://makarem.ir/compilation/Reader.aspx?lid=0&mid=387&catid=6507
پس شما سوال را بد مطرح کرید و اسم تاپیک اشتباه است
تنها گناه نابخشودنی در درگاه خدا

نقل قول:

[=Times New Roman][="Arial"]جناب ایات قران کریم بسیار واضح است و اصلامربوط به شیعه و سنی نمیشود ! [="Arial"]و لقد یسرنا القران للذکر فهل من مدکر .... ؟؟؟[="Arial"] به اینجناب اقای مکارم که البته بنده به ایشان ارادت دارم بفرمایید چه طور میگویند در ایهفوق سخن از توبه نیست ؟؟؟؟ خداوند صراحتا میفرماید : ان الله لا یغفرررررررررررررر!!! واضح تر از این ؟؟ یعنی خداود نمیبخشد ! غفران همان ثمره توبه هست که خداوندبرای این گناه نفی میکند و در نتیجه توبه را نفی میکند ... خب مسلما غفران در برابرتوبه هست چون در غیر ان که اصلا خدا لازم نیست بگوید نمی امرزم چون قطعا کسی که بدونتوبه بمیرد گناهش گریبان گیر او میشود ! ولی وقتی میگوید لا یغفر یعنی اگر توبه همبکند خداوند نخواهد بخشید ! زیرا گناه شرک ان قدر ثقیل است که به همه ارکان اسمان وزمین فشار میاورد .... وضع مشرکان صدر اسلام که به اسلام روی اوردند فرق دارد ! اونجا بحث عقاب بلا بیان هست که قبیح هست و دور از صفات الله تعالی هست ..... مشرکین صدراسلام در سرزمینی که کاملا توسط پیشینیان فرهنگ توحیدی ابراهیم نابود شده بود رشد کردهو بدون اینکه حجتی بر ان ها باشد تحت تاثیر تبلیغ شرک بودند لذا وقتی اسلام امد و حجتتمام شد توبه ان ها پذیرفته شد ... ولی بعد از انکه حجت تمام شده و خداوند همه چیزرا روشن کرده و چراغ هدایت را فروزان کرده است دیگر شرک به او بردن هیچ جای بخشش وغفرانی ندارد لذاست که صراحتا میفرماید شرک نمیبخشد ! ولی غیر از شرک را میفرماید یغفرما دون ذلک لمن یشااااا .... خداوند صراحتا گناه شرک را تخصیص زده و او را از دایرهدیگر گناهان جدا انداخته و غفران را از ان نفی کرده اگر دلیلی بر بخشیدن این گناه داریدباید اثبات کنید[=Calibri] ![=Calibri]
[=Times New Roman]

احمدمنتظرالمهدی;501191 نوشت:
با عرض سلام

ذکراین نکته به نظرم لازمه که باتوجه به آیه ی 53 سوره ی مبارکه زمر تمام گناهان ازجمله شرک به وسیله ی توبه ی واقعی توسط خدای ارحم الراحمین بخشیده می شود.بنابراین ظاهرا این آیه عمومیت دارد بر دوآیه ی شرک.(رجوع به ترجمه تفسیر المیزان-ج17-ص423و424)

نقل قول:

جناب ایه 48 سوره النسا ایه فوق را تخصیص میزند و شرک را از ان جدا میکند !

[=Times New Roman][=Times New Roman]

میقات;504089 نوشت:

با سلام و درود

قرآن مجموعه ای از تعالیم و ارزش ها است و برای این که به مراد خداوند پی ببریم بایستی مجموعه آیات را با هم در نظر بگیریم.

«أَنَّ الْكِتَابَ يُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِيه‏»؛ به درستی که کتاب (قرآن) بعض آیاتش بعض دیگر را تصدیق می کنند و اختلافی در آن نیست. (الإحتجاج، طبرسی، ج ‏1، ص 262؛ نهج البلاغه، خطبه 18)

نمی توان برخی آیات را دید و دیگر آیات مرتبط را ندید گرفت.

در قرآن کریم در آیات مختلف تعبیر «التَّوَّابُ الرَّحيم‏» (بسیار توبه پذیر مهربان) داریم؛ در حالی که در هیچ کدام قیدی نیامده که اختصاص به توبه شخص خاص و یا اختصاص به توبه از گناه خاصی باشد و یا توبه خاصی را استثناء کرده و فرموده باشد که این توبه پذیرفته نیست.

ما آیه و یا روایتی نداریم که بفرماید اگر مشرک توبه کند و از شرک برگردد و ایمان بیاورد، توبه اش پذیرفته نمی شود و ایمانش مقبول نیست.

توبه ای که از روی ندامت و پشیمانی و از صمیم قلب و واقعی باشد، مقبول درگاه الهی است، حتی اگر توبه از شرک باشد، زیرا خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است.

نقل قول:

[=Times New Roman][="Arial"]جناب ایات قران کریم بسیار واضح است و اصلامربوط به شیعه و سنی نمیشود ! و لقد یسرنا القران للذکر فهل من مدکر .... ؟؟؟خداوند صراحتا میفرماید : ان الله لا یغفرررررررررررررر!!! واضح تر از این ؟؟ یعنی خداود نمیبخشد ! به قول شما همون خدای غفور و رحیم به شرک که میرسه صراحتا میفرماید لا یغفر لا یغفر ! غفران همان ثمره توبه هست که خداوندبرای این گناه نفی میکند و در نتیجه توبه را نفی میکند ... خب مسلما غفران در برابرتوبه هست چون در غیر ان که اصلا خدا لازم نیست بگوید نمی امرزم چون قطعا کسی که بدونتوبه بمیرد گناهش گریبان گیر او میشود ! ولی وقتی میگوید لا یغفر یعنی اگر توبه همبکند خداوند نخواهد بخشید ! زیرا گناه شرک ان قدر ثقیل است که به همه ارکان اسمان وزمین فشار میاورد .... [=Times New Roman]

نفرنفر;504097 نوشت:
سلام آقا رضا
شما عنوان کردین که کسانی که به خدا اعتقاد ندارن دست به جنایت میزنن ...

میتونین مثال بزنین ...
مثلا سلفی ها مثلا وهابی ها مثلا گروه داعش مثلا تکفیری ها مثلا اسرائیل مثلا بشر اسد مثلا کشیش های قرن 17 ام ... اینا همشون به خدا اعتقاد دارند ولی کدومشون جنایت کار نیستند .
مثلا سوئیس مثلا ژاپن مثلا فرانسه مثلا سوئد مثلا استرالیا مثلا فنلاند مثلا دانمارک مثلا نوروژ مثلا کانادا ... این کشورها همشون لائیک هستند ولی آیا چنین جنایاتی رو مرتکب میشن ؟؟؟

به نظره من جنایت ظلم و ستم در درون دنیا عقیم هست و خاصیت پیش روندگی نداره ... چون انسانهایی که ظلم و ستم میکنن به صورته اتوماتیک عقلشون رو از دست میدن و به صورته اتوماتیک قدرتش رو از دست میده ... بنابراین اگر ظلم وستم بخواد پیشروی کنه ... نیاز به یک بستر داره ... که بتونه بر رویه اون حرکت کنه و مخاطبش بابته عملکردش عذاب وجدان نگیبره ... و چه بستری مناسب تر از دین ...

همه جلادان تاریخ همشون انسانهای مومنی بودند .... از صدام بگیر تا ریگان و جرج دبیلیو بوش

نقل قول:

بستگی داره شما چه چیز را مصداق ایمان بدانید ! قرار نیست هر کسی گفت لا اله الا الله ! دیگر موحد خالص میشود !! خداوند میفرماید : و من الناس من یقول امنا بالله و بالیوم الاخر و ما هم بمومنین !!!!! البقره ایه 8 .... ایمان حقیقی و خالص به سوی خدا بنا بر ایات الهی جز حیات طیبه و رحمت چیزی برای انسان ندارد .... ولی اینکه بنده ایمان را به سلیقه شخصی خود تفسیر کنم و به دیگری ظلم کنم دلیل نمیشه که ایمان بده ! اون بازاری که صف اول نماز جماعت حاضر میشه و در عین حال ربا میخوره خودش دچار مشکل هست و الا یک نماز هم ایت الله بهجت و هزار هزار نفر مثل ایشان میخوانند که روحشان تا ملکوت پرواز میکند ! پس بدی از ماست .... موحد واقعی که از خدا بترسد و دین را خوب فهمیده باشد و شرک به خدا نبرد و در نتیجه تقوا را در زندگی جاری سازد دیگر هیچ گناهی ازش شکل نمیگیره !

[="Tahoma"]

عالم مقدس ملکوت;504756 نوشت:

خداوند صراحتا میفرماید : ان الله لا یغفرررررررررررررر!!! واضح تر از این ؟؟ یعنی خداود نمیبخشد ! به قول شما همون خدای غفور و رحیم به شرک که میرسه صراحتا میفرماید لا یغفر لا یغفر ! غفران همان ثمره توبه هست که خداوندبرای این گناه نفی میکند و در نتیجه توبه را نفی میکند ... خب مسلما غفران در برابرتوبه هست چون در غیر ان که اصلا خدا لازم نیست بگوید نمی امرزم چون قطعا کسی که بدونتوبه بمیرد گناهش گریبان گیر او میشود ! ولی وقتی میگوید لا یغفر یعنی اگر توبه همبکند خداوند نخواهد بخشید ! زیرا گناه شرک ان قدر ثقیل است که به همه ارکان اسمان وزمین فشار میاورد ....

با سلام و درود

خیر، این گونه که می فرمایید نیست. خداوند هر گناهی حتی شرک را با توبه می بخشد.

اصلا کسی که از شرک توبه می کند و ایمان می آورد که دیگر مشرک نیست، بلکه از شرک خارج شده است.

طبق استدلال شما بایستی درب ایمان آوردن و مسلمان شدن را بسته بدانیم و بگوییم مسلمانان همین ها هستند و کسی نمی تواند از شرک توبه کند و اسلام بیاورد.

نکته:

فرق گناه شرک با دیگر گناهان در این است که خداوند گناهان دیگر را بدون توبه هم ممکن است ببخشد، مثلا با شفاعت و یا لطف الهی و ...؛ ولی گناه شرک مشمول شفاعت و ... نمی شود و حتما باید توبه کرده باشد تا بخشیده شود، و الا بخشیده نمی شود.

بنابر این، گناهان دیگر ممکن است بدون توبه هم بخشیده شوند ولی شرک بدون توبه بخشیده نمی شود.

شایدم از دیدگاه شما طلبه علامه طباطبایی هم اشتباه کرده است و به اندازه شما درس نخونده بود؟؟::
و اما توبه : آيه شريفه متعرض آن نشده ، چون مورد مساعد نبود، مورد آيه شرك و عدم ايمان بود و با حفظ عدم ايمان ، توبه معنا ندارد، علاوه بر اين كه توبه اختصاص به يك گناه و دو گناه ندارد، آدمي از هر گناهي توبه كند آمرزيده مي شود، چه شرك و چه غير شرك چون خداي تعالي فرموده : (قل يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه اللّه ان اللّه يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم ، و انيبوا الي ربّكم ).
و مراد از شرك در آيه ، معنايي است كه شامل كفر نيز مي شود، زيرا مي دانيم كه خداي تعالي به هيچ وجه كفر را نمي آمرزد، پس آيه شامل او نيز مي شود، هر چند كه از نظر نامگذاري كلمه (شرك ) بر او صادق نباشد، البته اين در صورتي است كه اصطلاح قرآن را در نظر بگيريم ،
كه اهل كتاب را مشرك نمي نامد، هر چند كه كفرشان به قرآن و به ديني كه رسول خدا (صلي اللّه عليه و آله ) آورده در واقع شركي است كه به خدا ورزيده اند، (به تفسير آيه 221 سوره بقره مراجعه بفرماييد) و گرنه خود كلمه شرك شامل آنان نيز مي شود، زيرا وقتي اهل كتاب به قرآن كه مصدق تورات و انجيل آنان است ، ايمان نياورند به خدا كفر ورزيده اند و آن چه در دست دارند را (مثلا موسي (عليه السلام ) را) شريك خداي تعالي گرفته اند، چون كسي كه به موسي (عليه السلام ) ايمان آورده اگر به عيسي (عليه السلام ) كفر بورزد موسي را شريك خدا گرفته است ، و شايد در اين كه فرمود: (ان يشرك به اينكه به او شرك بورزند)، و نفرمود: (ان اللّه لا يغفر المشرك _ و يا _ المشركين ) همين نكته منظور بوده است .
تفسر المیزان ج4 ذیل ایه مورد بحث /...
بابا یا بگو من وهابیم یا ادعای طلبگی نکن بابا تو که می گی من بچه ناف تهرانم یک ذره برو از اساتید اخلاق در مورد تفسیر المیزان بپرس
یک ذره از اساتید بپرس در مورد حضرت علامه مکارم شیرازی ...
کارشناس عزیز شما جوابشان را دادید ولی گویا نمی شنوند یا مانیتورشان خوب مطالب را نشان نمی دهد

ammarshia;505138 نوشت:
شایدم از دیدگاه شما طلبه علامه طباطبایی هم اشتباه کرده است و به اندازه شما درس نخونده بود؟؟::
و اما توبه : آيه شريفه متعرض آن نشده ، چون مورد مساعد نبود، مورد آيه شرك و عدم ايمان بود و با حفظ عدم ايمان ، توبه معنا ندارد، علاوه بر اين كه توبه اختصاص به يك گناه و دو گناه ندارد، آدمي از هر گناهي توبه كند آمرزيده مي شود، چه شرك و چه غير شرك چون خداي تعالي فرموده : (قل يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمه اللّه ان اللّه يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم ، و انيبوا الي ربّكم ).
و مراد از شرك در آيه ، معنايي است كه شامل كفر نيز مي شود، زيرا مي دانيم كه خداي تعالي به هيچ وجه كفر را نمي آمرزد، پس آيه شامل او نيز مي شود، هر چند كه از نظر نامگذاري كلمه (شرك ) بر او صادق نباشد، البته اين در صورتي است كه اصطلاح قرآن را در نظر بگيريم ،
كه اهل كتاب را مشرك نمي نامد، هر چند كه كفرشان به قرآن و به ديني كه رسول خدا (صلي اللّه عليه و آله ) آورده در واقع شركي است كه به خدا ورزيده اند، (به تفسير آيه 221 سوره بقره مراجعه بفرماييد) و گرنه خود كلمه شرك شامل آنان نيز مي شود، زيرا وقتي اهل كتاب به قرآن كه مصدق تورات و انجيل آنان است ، ايمان نياورند به خدا كفر ورزيده اند و آن چه در دست دارند را (مثلا موسي (عليه السلام ) را) شريك خداي تعالي گرفته اند، چون كسي كه به موسي (عليه السلام ) ايمان آورده اگر به عيسي (عليه السلام ) كفر بورزد موسي را شريك خدا گرفته است ، و شايد در اين كه فرمود: (ان يشرك به اينكه به او شرك بورزند)، و نفرمود: (ان اللّه لا يغفر المشرك _ و يا _ المشركين ) همين نكته منظور بوده است .
تفسر المیزان ج4 ذیل ایه مورد بحث /...
بابا یا بگو من وهابیم یا ادعای طلبگی نکن بابا تو که می گی من بچه ناف تهرانم یک ذره برو از اساتید اخلاق در مورد تفسیر المیزان بپرس
یک ذره از اساتید بپرس در مورد حضرت علامه مکارم شیرازی ...
کارشناس عزیز شما جوابشان را دادید ولی گویا نمی شنوند یا مانیتورشان خوب مطالب را نشان نمی دهد

جناب ammarshia

اولا لطفا اسیر شخصیت ها نشوید ! وقتی اسیر شخصیت ها شوید و بخواهید بت پرستی کنید عاقبت میشود همین وضعیتی که هست حتی فهم ایات روشن قران کریم را هم به تقلید از دیگران حواله میکنید و از تحقیق در عقاید باز پس میکشید
ثانیا نشنیده بودم که حضرت ایت الله العظمی مکارم شیرازی حفظه الله ! علامه باشند ... ایشان ایت الله هستن نه علامه
سوما بنده هرگز بی احترامی نکردم و این شما هستید که دائما دهان به دشنام و برچسب زدن بردیگران باز میکنید و ما را وهابی و کور و تایپک الکی زن متهم میکنید

امیدوارم شما که ما را متهم به نابینایی میکنید و خود را بصیر !!! میخوانید لا اقل بتوانید کمی متوجه الله تعالی شوید و دست از اینکه همه دین و دنیای خود را تفحص و نظر در زندگی مردمان هزار سال پیش قرار دهید و به جای خدا در مورد افراد حکم کنید باز پس کشید

و اما راجع به ان چه در مورد ایه مطرح کردید

جناب اقای عمار شیعه ! چگونه میگویید در ایه حرفی از توبه و مغفرت نیست ؟؟ مگر کلمه لا یغفر را نمیبینید ؟؟؟ غفران خدا در برابر چیست ؟؟؟ ایا جز در برابر توبه خداوند گناهی را میبخشاید ؟؟؟؟
بله اتفاقا این حرف شما صحیح است ! کفر هم شامل ایه به مراتب میشود ! ولی خداوند اختصاصا شرک را گفته تا امثال کسانی که شرک میورزند متوجه باشند !
ایه 24 سوره النسا خاص است و ایه 53 سوره الزمر که عام هست را تخصیص میزند ... توضیحات بیشتر را به هلن خانوم گفتم

خداوند در بیشتر ایات قران کریم بشارت به جاودان بودن بعضی در اتش دوزخ میدهد و دائما میفرماید : هم فیها خالدون ! خالدا فیها
پس چرا خداوند به قول شما گناهان انان را هیچ وقت نبخشیده و جاودان در اتش خواهند ماند ؟؟؟؟!!!!! فبهت الذی کفر
ان الذین کفروا من اهل الکتاب و المشرکین فی نار جهنم خالدین فیها اولئک هم شر البریه : ایه 6 سوره البینه

و اما اینکه خداوند فرموده ان یشرک به و نفرموده المشرک !!! این اشکال خیلی مضحک است ! زیرا قران کریم یک متن ادبی هست و برای ظرافت بیشتر به جای انکه از اسم فاعل استفاده کند از وصف فاعل استفاده کرده است !
ان یشرک به : کسی که به او شرک ورزد = المشرک : کسی که شرک به خدا میورزد
بین این دو تفاوتی میبینید ؟؟؟ فرقش این است که خداوند به جای اسم فاعل از وصف فاعل استفاده کرده است همین ! اون هم برای ظرافت و شیوایی بیشتر در بیان
و اما در اخرکلام بازهم بت پرستی کرده و به جای بحث و کلام شخصیت افراد را ملاک قرار دادید ! خب اگر علامه طباطبایی خیلی قبول دارید علامه میگفت کلمه شهید به معنای گواه است و هرگز به معنای کشته شده در راه خدا این کلمه نیست ! و به این طریق کلمه صدیقه شهیده را در حق حضرت زهرا زیر سوال میرود
علامه طباطبایی من خیلی قبول دارم و هرموقع میرم حرم براش دعا میکنم ولی ایشان یک فیلسوف و عارف بودند و مخالفت علما و مراجع با این طیف از کسی پوشیده نیست لذا جز امام معصوم علیه السلام را بت برای خود قرار ندهید ! و به شخصه راجع به عقاید تحقیق و تفکر کنید
لعلکم تهتدون


جوابتان در سایت خیمه گاه داده شد::

هـنـگـامـي كـه به جمله (ان الله يغفر الذنوب ) مي رسيم كه با حرف تاءكيد آغاز شده و كلمه (الذنوب ) (جمع با الف و لام همه گناهان را بدون استثنا در بر مي گيرد سخن اوج مي گيرد و درياي رحمت مواج مي شود.
تفسیر المیزان ج19 ذیل ایه
هـنـگامي كه (جميعا) به عنوان تاءكيد ديگري بر آن افزوده مي شود اميدواري به آخرين مرحله مي رسد.
مبنع همان
خداوند همه گناهان را مي آمرزد
به دنبال تهديدهاي مكرري كه در آيات گذشته در مورد مشركان و ظالمان آمده بود در اين آيات راه بازگشت را توأ م با اميدواري به روي همه گنهكاران
منبع همان

تـوصـيـف خـداونـد بـه (غـفور) و (رحيم ) كه دو وصف از اوصاف اميد بخش پروردگار است در پايان آيه جائي براي كمترين ياس و نوميدي باقي نمي گذاردآري بـه هـمـيـن دليـل آيـه فـوق گـسـتـرده تـريـن آيـات قـرآن اسـت كـه شـمـول آن هـر گـونـه گـنـاه را در بـر مـي گـيـرد، و نـيـز بـه هـمـيـن دليل از اميدبخشترين آيات قرآن مجيد محسوب مي شود.
منبع همان
و علامه می دانسته عده ای به ایه احتجاج می کنند به سوالات پاسخ داده اند::
نـخـسـت ايـنـكـه : آيـا عـمـومـيت آيه همه گناهان حتي شرك و گناهان كبيره ديگر را فرا مي گـيـرد؟ اگـر چـنـيـن اسـت پـس چـرا در آيـه 48 سـوره نـسـاء شـرك از گـنـاهـان قـابـل بـخـشش استثناء شده است ؟ (ان الله لا يغفر أ ن يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء:) خداوند شرك را نمي بخشد، اما كمتر از آن را براي
هر كس كه بخواهد مي بخشد.)
ديـگـر ايـنـكـه : آيـا اين وعده غفران كه در آيه مورد بحث آمده است مطلق است يا مشروط به توبه و مانند آن ؟
البته اين دو سؤ ال به هم مربوط است . و پاسخ آن را در آيات بعد به خوبي مي توان يـافـت زيـرا سـه دستور در آيات بعد داده شده كه همه چيز را روشن مي سازد: انيبوا الي ربـكم (به سوي پروردگارتان باز گرديد) و اسلموا له (در برابر فرمان او تسليم شـويـد) و اتـبعوا احسن ما انزل اليكم من ربكم ( پيروي كنيد از بهترين دستوراتي كه از سوي پروردگارتان بر شما نازل شده ).
ايـن دسـتـورهـاي سـه گـانـه مـي گويد درهاي غفران و رحمت به روي همه بندگان بدون استثنا گشوده است مشروط بر اينكه بعد از ارتكاب گناه به خود آيند، و تغيير مسير دهند، رو بـه سـوي درگـاه خـدا آورنـد، در بـرابـر فـرمـانـش تـسـليـم بـاشـنـد و بـا عـمـل ، صـداقـت خـود را در ايـن تـوبـه و انابه نشان دهند، به اين ترتيب نه شرك از آن مـسـتـثـنـاست و نه غير آن ، و نيز مشروط بودن اين عفو عمومي و رحمت واسعه به شرائطي غير قابل انكار است .
و اگـر مـي بـيـنـيـم در آيـه 48 سـوره نـسـاء بخشش و عفو مشركان را استثنا كرده در مورد مـشـركـانـي است كه در حالت شرك از دنيا بروند، نه آنها كه بيدار شوند و راه حق پيش گيرند، چرا كه اكثريت قريب به اتفاق مسلمانان صدر اسلام چنين بوده اند.
منبع المیزان ج19 ذیله ایه مورد بحث قل یا عبادی ...
تنها گناه نابخشودنی در درگاه خدا
موضوع قفل شده است