قوانین اسلام

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قوانین اسلام

قوانین اسلام

قوانین اسلامی پس از گذشت 1400 سال پاسخگوی نیازهای اساسی جوامع بشری است، چون قوانین آن توسط خداوند حكیم و خبیر پایه ریزی شده، خدا به تمامی نیازهای بشر علم و احاطه دارد و با توجه به آن، قوانینی وضع كرده است كه برآورنده نیازهای اساسی او باشد.

قوانین الهی در جهت سعادت و كمال انسانی تنظیم شده است و طبیعی است كه سعادت انسان­ها با مرور زمان تغییر نمی­یابد مثلا نمی‌تواند راست­گویی، وفای به عهد، امانت، فریب ندادن مردم در معاملات، ضرر و زیان وارد نكردن به دیگران و...

در زمان و دوره­ای خوب و شایسته باشد و موجب سعادت و خوشبختی واقعی انسان­ها شود، اما پس از سپری شدن نسل­ها و گذشت زمان تغییر یابد.

همان گونه كه قوانین طبیعی مانند قانون جاذبه زمین كهنه نمی­شود و با گذشت زمان خاصیت خود را از دست نمی­دهد

دستورهای اخلاقی و فقهی اسلامی نیز رنگ كهنگی به خود نمی گیرد و مشمول مرور زمان نمی گردد

مانند این كه در قرآن كریم آمده است:"ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشا و المنكر و البغی؛(1)

همانا خداوند به دادگری و نیكوكاری و دستگیری از خویشان تهیدست فرمان داده و از كارهای زشت و رفتارهای ناهنجار و ستمگری نهی كرده است."

در عین حال در دین اسلام راهکارهایی اندیشه شده تا بر اساس آنها قوانین اسلامی با مقتضیات زمان و تغییرات هر عصرتطبیق نماید.

كارشناسان اسلامی به كمك رهنمودها و ساز و كارهایی كه در متن دین وجود دارد

می­توانند با توجه به موقعیت­ها و شرایط زمان، قوانیناسلامی را تبیین كنند و آن را برای اداره كردن امور فردی و اجتماعی روز، كارآمد نمایند.

ادامه دارد....

پی نوشت:
1. نحل آیه 90

[=Lotus]سخن را پی می‌گیریم:

[=Lotus]1 - خاتمیت در[=Lotus]اسلام:

[=Lotus]دین[=Lotus]اسلام[=Lotus]دین خاتم است و قرآن برای هدایت بشر تا پایان دنیا است.
[=Lotus]امام صادق(ع) فرمود:
[=Lotus]"خداوند قرآن را برای زمان خاصی و مردم خاص نفرستاد. قرآن تا روز قیامت در هر زمانی و برای هر قومی تازه است و جذابیت دارد و هادی امت­ها است".(1)

[=Lotus]لازمه خاتمیت این است كه كتاب و پیامش تحریف نشود؛ از این پیام هدایت بخش همواره نسل­های بعدی بهره­مند باشند و پیامش همگانی و جاودانه باشد. نیز بتواند در هر دوره­ای پاسخگوی نیازهای مردم زمان خود در بعد هدایتی باشد.

[=Lotus]2 - نظریه امامت در[=Lotus]اسلام:

[=Lotus]در[=Lotus]اسلام، امامت وجود دارد: امام در دو بعد، یكی بعد هدایتی (به عنوان هادی امت) و دیگری بعد حكومتی (به عنوان حاكم و زمامدار).

[=Lotus]وقتی مسئله جانشینی پیامبر و تئوری امامت تبیین شد، دین[=Lotus]اسلام[=Lotus]كامل شد.
[=Lotus]خدا فرمود: "امروز دشمنان از دین شما مأیوس شدند و دین كامل و نعمت تمام شده است".(2)

[=Lotus]امامت رمز جاودانگی [=Lotus]اسلام [=Lotus]است و با وجود امام و وظایف و اختیاراتش، قوانین [=Lotus]اسلامی مشمول كهنگی نمی گردد.

[=Lotus]امام به عنوان هادی امت و استمرار نقش پیامبر در هدایت اسلام وظایفی به عهده دارد

[=Lotus]که تبیین و تفسیر دین و محافظت ازدین و [=Lotus]آموزش روش فهم قرآن و سنت و استنباط احكام به امت و[=Lotus] معرفی افراد لایقی كه بتوانند در آینده نقش هدایت مردم را بر عهده بگیرن دو....

[=Lotus]امام صادق (ع) فرمود: "هر كس از فقیهان امت كه نفس خود را مواظبت نمایید، از دینش پاسداری كند، با هواهای نفسانی بستیزد و مطیع خدا باشد، سزاوار است مردم دین خود را از او فراگیرند".(3)

[=Lotus]بنابراین در دوره غیبت امام زمان (عج) فقیه مكتب اهل بیت وظیفه دارد احكام و قوانین [=Lotus]اسلامی را با توجه به مقتضیات زمان، روز آمد كند.

[=Lotus]البته فراموش نشود كه یكسری از نیازهای بشر ثابت است وبرای آن احکام ثابت وجود دارد و بخشی از نیازها که متغیر است، برای آنها قوانین متغیر وجود دارد.

[=Lotus]همان گونه كه جسم انسان و نیازهای آن، از صدر[=Lotus]اسلام [=Lotus]تاكنون تغییر نكرده است و در آینده نیز دگرگون نخواهد شد، روان و فطرت و احساسات و تمایلات او نیز تغییر نمی كند.
[=Lotus]انسان همواره خوراك و پوشاك و مسكن و ازدواج و حس نوعدوستی را نیازمند است.

[=Lotus]هر چند شكل آن در زمان ها و مكان ها تفاوت داشته باشد. بنابراین بخشی از نیازهای انسان ثابت است و دگرگونی در آن راه ندارد.
[=Lotus]بخش دیگر كه تحول پذیر است، با ویژگی هایی كه در قوانین [=Lotus]اسلامی وجود دارد، روز آمد و منطبق با نیازهای روز می‌شود.

ادامه دارد....

پی نوشت:
[=Lotus]1- بحار،ج2، ص 280.
[=Lotus]2- مائده/ آیه 3.
[=Lotus]3-بحار، ج2، ص 88.

3-ویژگی های قوانین اسلامی:

احكام اسلامی از ویژگی هایی بهره مند است، مثلاً می‌توان به آن خصلت انعطاف پذیری داد، تا برای همه زمان ها قابل اجرا باشد.

خردپذیری:

دراسلامعقل یكی از منابع اجتهاد و استنباط احكام است و احكاماسلامی خردپذیر است.

به گفته شهید مطهری "حجیت عقل از نظر شیعه به این معنا است كه اگر در موردی عقل حكم قطعی داشت، از آن رو كه حكم یقینی است، حجت است"،(1)

مانند نیكوكاری این دستور كلی و خردپسند است و در همه زمان ها ارزش ی خود را حفظ می‌كند.

مصلحت محوری:
دراسلام احكام بر پایه مصالح و مفاسد است. در این جا كه حكم به وجوب كاری شده حتماً مصلحت است و در كارهای حرام، مفسده می‌باشد. امام هشتم (ع) فرمود:

"خدا چیزهایی را حلال كرده است كه مردم در زندگی و ادامه اش به آن نیازمندند و برای آنان مصلحت و فایده ای دارد اما چیزهایی را حرام كرده كه علاوه بر این كه مورد نیاز بشر نیست، موجب فساد و تباهی است".(2)

با توجه به مصلحت محوری گاهی ممكن است پوسته ظاهری با توجه به مقتضیات زمان دگرگون شود.
شهید مطهری می‌گوید:اسلام هرگز به شكل و صورت و ظاهر زندگی نپرداخته است.

تعالیم اسلام همه متوجه روح و معنا و راهی است كه بشر را به آن هدف ها و معانی می‌رساند.اسلام هدف ها را در قلمرو خود می‌گیرد اما بشر را در غیر این امر آزاد گذشته است.(3)


برخورداری از روش عقلایی اهم و مهم در تزاحم احكام:

گاهی برخی از احكام ثابتاسلامبا حكم دیگری در عمل تزاحم پیدا می‌كند، مانند این كه وجوب حفظ سلامتی و وجوب پوشش بدن زن در برابر اجنبی، كه دو حكم ثابت دین اسلام است،
در هنگامی كه خانمی بیمار می‌شود و درمان او بسته به نگاه و لمس پزشك اجنبی باشد، با هم تزاحم می‌كند.

اسلام به عنوان یك قاعده كلی ثابت به مكلف اجازه داده است كه : حكم "اهم " (مهم تر) را حفظ كن و حكم دیگر را به دلیل تزاحم با حكم مهم تر موقتاً ترك كن.

تشخیص حكم "اهم" از "مهم" در مواردی كه آثار اجتماعی ندارد، به عهده مكلفان است،

زیرا اختلاف آنان در انتخاب "اهم" باعث هرج و مرج نمی شود، ولی در مواردی كه تشخیص آن، اثر اجتماعی داشته باشد، به گونه ای كه اگر تشخیص "حكم مهم تر" به عهده مردم گذاشته شود، جامعه به هرج و مرج كشیده می‌شود،اسلام تشخیص آن را به عهده حاكم اسلامی گذاشته است.

او می‌تواند با تشخیص "اهم" از "مهم" در میان احكام ثابت متزاحم، جامعه را اداره كند، مانند این كه اگر در جامعه اسلامی، بقای حكومت اسلامی منوط بر بانك باشد، به گونه ای كه اگر بانك ها تعطیل گردد، نظام حكومت از هم می‌پاشد، ا

ما از سوی دیگر نظام بانكی موجود، نظام ربوی باشد، حاكم اسلامی (ولی فقیه) میان دو حكم الزامی وجوب حفظ حكومت اسلامی و حرمت ربا تزاحم می‌بیند، حال اگر حفظ حكومت را "اهم" بداند،

به طورموقت حكم جواز ربای بانكی می‌دهد تا در كنار آن بتواند سیستم بانكداری بدون ربا را تأسیس كند، پس از این طریق هم حكومتاسلامی را حفظ كند و هم ربا را در آینده از سیستم بانكی خارج كند.

پي نوشت:

1-آشنایی با علوم اسلامی، ج3، ص16.
2- بحار، ج6، ص 93.
3- اسلامو مقتضیات زمان، ج1، ص 265.

[=Lotus]
[=Lotus]4 - عرفی بودن موضوعات ثابت
[=Lotus]
[=Lotus] موضوع برخی از احكام ثابت، عرفی است، بدین معنا كه عرف مصداق موضوع را تعیین می‌كند، مثلاً در[=B Lotus] [=Lotus]اسلام[=B Lotus] [=Lotus]آمده: معامله ابزار قمار حرام است. تشخیص این كه چه چیزی ابزار قمار است، عرف می‌باشد.
[=Lotus]
[=Lotus]اگر زمانی شطرنج از آلات قمار بود، بدین جهت دیروز حرام بود، اما امروز به جهت این كه از حالت قمار خارج شده (و تشخیص آن با عرف است) حرام نیست.
[=Lotus]
[=B Lotus] [=Lotus]5 - احكام حكومتی
[=Lotus]
[=Lotus] حاكم[=B Lotus] [=Lotus]اسلامی اختیار دارد كه در حیطه غیر الزامی احكام شرعی، بنابر مصالحی كه تشخیص می‌دهد، حكم الزامی صادر كند، مثلاً عملی را كه حكم ثابت آن در[=B Lotus] [=Lotus]اسلام[=B Lotus] [=Lotus]استحباب، كراهت یا اباحه است،
[=Lotus]
[=Lotus] به دلیل مصالحی كه شرایط زمان اقتضا می‌كند، به طور موقت واجب یا حرام كند مانند عبور از یك مكان عمومی (خیابان) كه حكم ثابت آن در[=B Lotus] [=Lotus]اسلام[=B Lotus] [=Lotus]جواز است،
[=Lotus]
[=Lotus]ولی حاكم[=B Lotus] [=Lotus]اسلامی می‌تواند براساس مصالح، شروطی بر آن مقرر كند و بگوید: خیابان یك طرفه است و عبور از طرف دیگر جایز نیست.
[=Lotus]
[=Lotus]6 [=B Lotus]–[=Lotus] بهره­مندی از قواعد كلی و عام و اجتهاد
[=Lotus][=B Lotus] [=Lotus]
[=Lotus]در[=B Lotus] [=Lotus]اسلام[=B Lotus] [=Lotus]یك سری قوانین كلی و فراگیر وجود دارد كه بر دیگر قوانین نظارت دارد، مانند قانون "لا ضرر" و "لا حرج" .
[=Lotus]
[=Lotus] فقیه و حاكم[=B Lotus] [=Lotus]اسلامی با بهره گیری از این گونه قوانین می‌تواند با فرایند تغییرات اجتماعی، قوانینی متناسب با آن تدوین كند.
[=Lotus]
[=Lotus]7 - جامعیت آیین[=B Lotus] [=Lotus]اسلام
[=Lotus]
[=Lotus] وقتی آیین از جامعیت بهره مند شد، یعنی در تمامی حوزه های فعالیت بشر راهكار داشته باشد،
[=Lotus] در تحولات اجتماعی و[=B Lotus] [=Lotus]پیشرفت[=B Lotus] [=Lotus]زمان راهكار مناسب خود را ارائه می‌دهد، البته نه آنكه در تمام جزئیات به طور صریح و مشخص سخن گفته باشد.
[=Lotus]
[=Lotus]شهید مطهری می‌گوید :[=B Lotus]
[=Lotus]"بعضی جمود به خرج می‌دهند و خیال می‌كنند كه چون دین[=B Lotus] [=Lotus]اسلام، دین جامعی است، پس باید در جزئیات هم تكلیف معینی روش كرده باشد!
[=Lotus]
[=Lotus] نه؛ این طور نیست. یك حساب دیگری در[=B Lotus] [=Lotus]اسلام[=B Lotus] [=Lotus]است. اتفاقاً جامعیت[=B Lotus] [=Lotus]اسلام[=B Lotus] [=Lotus]ایجاب می‌كند كه اساساً در[=Lotus]برخی[=Lotus] از این امور دستور نداشته باشد، نه این كه هیچ دستوری نداشته باشد. بلكه دستورش این است كه مردم آزاد باشند."([=Lotus]1[=Lotus])
[=Lotus]
[=Lotus]نتیجه آنكه با توجه به اختیارات حاكم[=B Lotus] [=Lotus]اسلامی و انعطاف پذیری احكام، قوانین[=B Lotus] [=Lotus]اسلام، قابل انطباق با تحولاّت اجتماعی است.
[=Lotus]
[=Lotus]در واقع نیازهای انسانی به دو بخش تقسیم می‌شود :
[=Lotus]
[=Lotus] نیاز های ثابت و نیازهای متغیر
[=Lotus]
[=Lotus] و چون احكام دین اسلام نیز بر اساس نیازهای انسانی شكل می‌گیرد،
[=Lotus] بر دو قسم است.
[=Lotus] احكام ثابت و احكام متغیر و این تصور كه تمام احكام دین اسلام از نوع احكام ثابت است، اشتباه است.
[=Lotus]
[=Lotus]پی نوشت:
[=Lotus]1-[=Lotus] مجموعه آثار، ج3، ص 191

موضوع قفل شده است