ادب

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
ادب

ادب:Gol:

داستان اصحاب کهف – علیهم السلام – را همه از قرآن خوانده یا شنیده ایم ؛ سیصد و اندی سال به همراه سگ خود در غاری به خوابی شگفت فرو رفتند و سپس به امر پروردگار از آن خواب چند صد ساله بیدار شدند و.... بالاخره از دنیا رفتند تا مایه عبرت آدمیان باشند.
قرآن عزیز آنجا که از این داستان نتیجه گیری می کند می فرماید:
« وَ كذَلِك أَعْثرْنَا عَلَيهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقُّ وَ أَنَّ الساعَةَ لا رَيْب فِيهَا إِذْ يَتَنَزَعُونَ بَيْنهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيهِم بُنْيَناً رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيهِم مَّسجِداً(21)
سيَقُولُونَ ثَلَثَةٌ رَّابِعُهُمْ كلْبُهُمْ وَ يَقُولُونَ خَمْسةٌ سادِسهُمْ كلْبهُمْ رَجْمَا بِالْغَيْبِ وَ يَقُولُونَ سبْعَةٌ وَ ثَامِنهُمْ كلْبهُمْ قُل رَّبى أَعْلَمُ بِعِدَّتهِم مَّا يَعْلَمُهُمْ إِلا قَلِيلٌ فَلا تُمَارِ فِيهِمْ إِلا مِرَاءً ظهِراً وَ لا تَستَفْتِ فِيهِم مِّنْهُمْ أَحَداً(22
»
class: MsoNormalTable width: 100%

[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 2% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 2% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 2% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 2% bgcolor: transparent"][/TD]
[TD="width: 49% bgcolor: transparent"][/TD]


class: MsoNormalTable width: 100%

[TD="width: 49% bgcolor: transparent"]
و بدين گونه [مردم آن ديار را] بر حالشان آگاه ساختيم تا بدانند كه وعده خدا راست است و [در فرا رسيدن] قيامت هيچ شكى نيست هنگامى كه ميان خود در كارشان با يكديگر نزاع مى‏كردند پس [عده‏اى] گفتند بر روى آنها ساختمانى بنا كنيد پروردگارشان به [حال] آنان داناتر است [سرانجام] كسانى كه بر كارشان غلبه يافتند گفتند حتما بر ايشان معبدى بنا خواهيم كرد (۲۱)به زودى خواهند گفت‏سه تن بودند [و] چهارمين آنها سگشان بود و مى‏گويند پنج تن بودند [و] ششمين آنها سگشان بود تير در تاريكى مى‏اندازند و [عده‏اى] مى‏گويند هفت تن بودند و هشتمين آنها سگشان بود بگو پروردگارم به شماره آنها آگاه‏تر است جز اندكى [كسى شماره] آنها را نمى‏داند پس در باره ايشان جز به صورت ظاهر جدال مكن و در مورد آنها از هيچ كس جويا مشو (۲۲)

[/TD]
[TD="width: 2% bgcolor: transparent"][LEFT] [/TD]

[/LEFT]

قرآن هدف از آگاه شدن مردم به ماجرای آنها را برای این می داند که ، بدانند وعده خدا حق است و در برپا شدن قیامت هیچ شکی نیست. ولی مردم به یک سری مسائل حاشیه ای که سودی برای آنها ندارد کشیده می شوند. از تعداد آنها می پرسند و می گویند که سه نفر ... پنج نفر... یا هفت نفر.... بوده اند . درصورتی که آگاهی آنها فایده ای برای آنها ندارد . تعداد آنها هر چند نفر که باشد، خداوند به آنها آگاه تر است و اگر دانستن تعداد آنها سودی برای هدایت مردم داشت تعداد آنها را بیان می فرمود.
امّا نکته جالب توجّه در این مورد چگونگی بیان قرآن است.
در آیه ذکر شده ، وقتی سخن مردم را در مورد تعداد اصحاب کهف و سگ آنها نقل می کند ، به گونه ای تعداد شان را بیان می کند که سگ را هم تراز آنها قرار نمی دهد .« ثَلَثَةٌ رَّابِعُهُمْ كلْبُهُمْ» ، « خَمْسةٌ سادِسهُمْ كلْبهُمْ » ، « سبْعَةٌ وَ ثَامِنهُمْ كلْبهُمْ » . اوّل تعداد افراد را می فرماید « ثَلَثَةٌ » و بعد سگ آنها « رَّابِعُهُمْ كلْبُهُمْ » را آورده است.
در این بیان شریف « ثَلَثَةٌ » مربوط به افراد است که بصورت جدا بیان شده و سپس « رَّابِعُهُمْ كلْبُهُمْ » که مربوط به سگ آنها می باشد را فرموده است.
همچنین در « خَمْسةٌ » که مربوط به افراد و « سادِسهُمْ كلْبهُمْ » که مربوط به سگ آنها است؛ و نیز « سبْعَةٌ » و « وَ ثَامِنهُمْ كلْبهُمْ » که با بیانی بسیار مؤدبانه کرامت انسانی محفوظ و سگ هم تراز افراد قرار داده نشده است.
این است ادب آسمانی قرآن عزیز عظیم کریم .
امّا از این طرف بی ادبی آنچه تمدن و مدرنیسم نام گرفته را می بینیم که اصلا کرامتی برای انسان قائل نیست ،و او را در کنار سگ بلکه فروتر از او نشانده است.
فرهنگ سگی و سگ بازی تا آنجا تبلیغ شده که همراه داشتن سگ در خیابان و مهمانی ها و اماکن عمومی ، پرستیژ بوده و نشان متشخص بودن ، و ازدواج با سگ را قانون زندگی آزاد و نشانه ی تمدن می دانند.
مشمئز کننده آنکه، غذای خوردن انسان را هم سگی کرده اند ، هات داگ – سگ داغHOTDOG= - نام ساندویچی است که با اسم سگ به خورد مخلوق با کرامت خدا می دهند.
این فرهنگ سگی چنان ریشه دار و جدی است که رئیس جمهور کشور آمریکا که خودشان را به اصطلاح پیشرو درتمدّن، و رهبر دنیا می دانند در نطق خود می گوید ، انتخاب سگ مناسب برای دخترش سخت تر از انتخاب وزیر بازرگانی است .
چنین کسی لیاقتش همین است و بس.
« أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى (٣۴)ثُمَّ أَوْلَى لَکَ فَأَوْلَى (٣۵ » - قیامة 34و 35-
«شایسته توست پس شایسته تر است ، سپس شایسته تو است پس شایسته تر است.»
و خداوند آنها را در روز باز پسین با لفظ « اخسئوا» که برای دور کردن سگ بکار میرود تحقیر کرده و پست می شمارد.
« قَالَ اخْسَؤُوا فِیهَا وَلَا تُکَلِّمُونِ»». _ مؤمنون108 _
می گوید: «[ای سگان!] دور شوید و خوار در آن جا بمانید و [در
باره رفع عذاب] با من سخن مگو ئید»
الهم عجل لولیک الفرج:Gol: