فرق بین مسلمان و مومن

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
فرق بین مسلمان و مومن

سلام : ببخشید ، من از یک سخنران شنیدم که گفت (اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات) ، حالا می خواهم بدانم که :
1.مگر مومن ((فقط)) به (( مسلمان با ایمان )) اطلاق نمی شود؟
2.و اینکه ایا مومن با مسلمان تفاوتی دارد که در این ذکر هم از مومنان و هم از مسلمانان طلب بخشش کرده ایم؟
3.و اینکه ایا ما در نماز یا هر جای دیگر که خواستیم برای دیگران طلب بخشش کنیم برای مومنان طلب بخشش کنیم یا برای مسلمانان ؟
4. مگر وقتی برای مسلمانان طلب بخشش می کنیم در اینجا ایمان اشخاص نادیده گرفته نمی شود و یا اینکه منظور باید مسلمانان با ایمان باشند و یا اینکه ما نباید به ایمان اشخاص کاری داشته باشیم و فقط باید برای همه مسلمانانی که صرفا فقط شهادتین به زبان جاری کرده اند نیز طلب بخشش کنیم ؟
5.خداوند در قران گفته که هرکس دینی به جز اسلام انتخاب کند ضرر خواهد کرد ، من می خواستم بدانم که ایا مسیحیت و یهودیت تحریف نشده جز اسلام به شمار می رود و اینکه دین دیگری نیز داریم که جز اسلام باشد؟
تشکر می کنم اگر به هر کدام از سوال ها کامل جواب دهید البته با ذکر شماره ...
مرجع تقلید : ایت الله مکارم شیرازی

با نام الله

:Gol::Gol::Gol::Gol:

کارشناس بحث: استاد کریم

aaty;491884 نوشت:
مگر مومن ((فقط)) به (( مسلمان با ایمان )) اطلاق نمی شود؟

با سلام
خداوند متعال در آیه 14سوره حجرات می فرماید: قالت الأعراب آمنا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا ولمّا یدخل الإیمان في قلوبکم، (برخی)بادیه نشینها می گویند ما ایمان آوردیم، به آنها بگو ایمان نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آورده ایم . وهنوز ایمان در قلبهای شما داخل نشده است.
این آیه نشان می دهد ایمان با اسلام فرق دارد چون ایمان امری است قلبی برخلاف اسلام که با شهادت زبانی بر وحدانیت خداوند ورسالت پیامبر حاصل می شود وعمل به احکام اسلام وچه بسا هنوز از درون باور ویقین نداشته باشد.(المیزان، ج18، ص328) پس ایمان مرتبه ای بالاتر از اسلام است که انسان علاوه بر اینکه بر وحدانیت خداوند ورسالت پیامبر شهادت می دهد وهمچنین سایر اعتقادت دینی، به آنها اعتقاد ویقین هم دارد. اما مسلمان اینچنین نیست.
به تعبیر دیگر مومن حتما مسلمان است اما مسلمان حتما مومن نیست.

aaty;491884 نوشت:
اینکه ایا مومن با مسلمان تفاوتی دارد که در این ذکر هم از مومنان و هم از مسلمانان طلب بخشش کرده ایم؟

مشخص شد که تفاوت دارند واینکه اینجا مومن ذکر شده اند در عین حال که مسلمان شامل مومن نیز می شود می تواند از باب ارزش ومنزلت او باشد.

aaty;491884 نوشت:
و اینکه ایا ما در نماز یا هر جای دیگر که خواستیم برای دیگران طلب بخشش کنیم برای مومنان طلب بخشش کنیم یا برای مسلمانان ؟

بزرگان فرموده اند که در دعا کردن بخیل نباشیم. در عین حال که هم برا ی مومنان ومسلمانان طلب آمرزش می کنیم در عین حال برای غیر مسلمانان نیز طلب ودعای هدایت وعاقبت بخیری داشته باشیم.

aaty;491884 نوشت:
مگر وقتی برای مسلمانان طلب بخشش می کنیم در اینجا ایمان اشخاص نادیده گرفته نمی شود و یا اینکه منظور باید مسلمانان با ایمان باشند و یا اینکه ما نباید به ایمان اشخاص کاری داشته باشیم و فقط باید برای همه مسلمانانی که صرفا فقط شهادتین به زبان جاری کرده اند نیز طلب بخشش کنیم ؟

ما در واقع برای شخصی که مسلمان هست دعا کرده ایم واین شامل مومن نیز می شود ولی چه بهتر که در دعا کردن خود مومنان را نیز ذکرکنیم که در واقع دوبار برای آنها طلب بخشش می کنیم یک بار با عنوان ایمان ویک باز با عنوان اسلام.

aaty;491884 نوشت:
خداوند در قران گفته که هرکس دینی به جز اسلام انتخاب کند ضرر خواهد کرد ، من می خواستم بدانم که ایا مسیحیت و یهودیت تحریف نشده جز اسلام به شمار می رود و اینکه دین دیگری نیز داریم که جز اسلام باشد؟
تشکر می کنم اگر به هر کدام از سوال ها کامل جواب دهید البته با ذکر شماره ...

همه دين هايي که از جانب خداوند آمده اند اسلام هستند ود رواقع معنای اسلام را امیرالمومنین فرمودند: الاسلام هو التسلیم، اسلام تسلیم در برابر اوامر الهی است. وهمه انبیاء نیز به تسلیم در برابر اوامر الهی دعوت می کردند. پس یهود ومسیحیت واقعی نیز همان اسلام است. واین اسمها که گذاشته شده از جانب خداوند نیست بلکه مردم بمناسبت نام پیامبری ویا جد اصلی یهودیت که یهودا فرزند حضرت یعقوببوده این اسمها را گذاشته اند.
اما وقتی دینی به انحراف کشیده می شود دیگر این فاصله گرفتن از اسلام است واسلام حقیقی نیست. و نکته دیگر اینکه انبیاء همه در یک مسیر وهدف واحد قدم بر می دارند ورقیب همدیگر نیستند. وهمان معارفی که پیامبران قبلی به آنها دعوت می کردند پیامبر بعدی هم به آنها دعوت می کند ولی به اقتضای شرایط نیازهای جدیدی به وجود می آید که شریعت جدیدی تشکیل می یابد لذا با آمدن اسلام که ختم ادیان ونبوت بوده وبه توصیه خود پیامبر ان قبلی دین های سابق جمع شده وهمان اسلام باید دین همه باشد.

[="Navy"]يک نکته مهمّي که هست اينه که اسلام بر دو نوع است؛

راغب اصفهاني در مفردات سخن محقّقانه‌اي دارد، او مي‌نويسد:

الْإِسْلَامُ في الشّرع على ضربين:

أحدهما دون الإيمان، و هو الاعتراف باللسان، و به يحقن الدّم، حصل معه الاعتقاد أو لم يحصل، و إيّاه قصد بقوله: قٰالَتِ الْأَعْرٰابُ آمَنّٰا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنٰا [الحجرات/ 14].

و الثاني: فوق الإيمان، و هو أن يكون مع الاعتراف اعتقاد بالقلب، و وفاء بالفعل، و استسلام للّه في جميع ما قضى و قدّر،

كما ذكر عن إبراهيم عليه السلام في قوله: إِذْ قٰالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قٰالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعٰالَمِينَ [البقرة/ 131]، و قوله تعالى: إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللّٰهِ الْإِسْلٰامُ [آل عمران/ 19]

بر اساس اين تحقيق، ما در دعاي «اللهمّ اغفر للمؤمنين والمؤمنات و المسلمين والمسلمات» مي‌توانيم نوع دوّم از اسلام را مدّ نظر بگيريم که بالاتر از ايمان مي‌باشد.

بنده خودم هميشه اين معني را در دعاي مزبور اراده مي‌کنم.

والله يقول الحقّ وهو يهدي السبيل.[/]

با سلام

اسلام مرحله ابتدایی است و ایمان مراحل بعدی .

اما در آیات وروایات اسلام وایمان در مواردی به معنی یکسان بکار رفته و مومن و مسلم یکی دانسته شده اند .

حتی منافق هم درجاتی از ایمان واسلام را دارد . ودر آیات قرآن به منافقین هم مومن گفته شده است .

خیر البریه;492176 نوشت:
حتی منافق هم درجاتی از ایمان واسلام را دارد . ودر آیات قرآن به منافقین هم مومن گفته شده است .

با سلام
در کدام آیه به منافقین مومن گفته شده است؟

[="Navy"]

کریم;492488 نوشت:
در کدام آیه به منافقین مومن گفته شده است؟

با عرض سلام، ظاهراً ايشان با استفاده از اطلاق برخي خطابات قرآني مصدّر به «يا أيّها الّذين ءامنوا» چنين تعميمي را استفاده نموده است،

مؤيّدش روايتي است که ثقة الإسلام کليني در روضه کافي آورده است:

عن جميل بن درّاج، قال: دخل الطّيّار علي أبي‌عبدالله -عليه السّلام- فَسَأَلَهُ وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ:

جُعِلْتُ فِدَاكَ رَأَيْتَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» فِي غَيْرِ مَكَانٍ مِنْ مُخَاطَبَةِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَدْخُلُ فِي هَذَا الْمُنَافِقُونَ؟

قَالَ(ع): نَعَمْ يَدْخُلُ فِي هَذَا الْمُنَافِقُونَ وَ الضُّلَّالُ وَ كُلُّ مَنْ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ. (الکافي، 8/274)

نکته 1: سند روايت، ضعيف است.

نکته 2: استاد جوادي آملي در تفسير تسنيم 644/6، در توضيح اين حديث،​ فرموده است:

« اشاره الف. حکم فقهي شامل همه مکلّفان مي‌شود و منافق نيز که ظاهراً ايمان آورده مشمول همه قوانين فرعي است؛ از اين رو تحت عموم يا اطلاق دليل لفظي مندرج است؛ چنان که اگر دليل لبّي هم اقامه شود شامل او نيز خواهد بود.
ب. حکم کلامي که ناظر به ثواب و عقاب، بهشت و دوزخ و مانند آن است منافق را همچون کافر در بر مي‌گيرد؛ بنابراين، عنوان مؤمن شامل مؤمن واقعي و ظاهري مي‌شود؛ چنان‌ که عنوان کافر شامل کافر واقعي هم خواهد شد؛ هرچند ظاهراً کافر نباشد؛ مانند منافق.»

واللهُ يقول الحقّ و هو يهدي السّبيل.[/]

[h=2]50 ویژگی مومن واقعی[/h] [h=2]مومن کیست؟[/h] -هنگام تسلط و توانایی ،گذشت می کند
2-رفتارش ملایم است
3- شیوه زندگی و راه رفتنش آمیخته با فروتنی است
4- حاضر است خود را به زحمت بیندازد تا دیگران در آسایش باشند
5- در دوستی،خالص است
6- در پیمان ،استوار است
7- در داوریها ستم نمی ورزد و جانبداری نمی کند
8- در بزنامه زندگی اقتصادی خود اندیشه و تدبیری نیکو دارد
9- در نبودن اشخاص ،حقوق آنان را رعایت می کند
10-عذر پذیر است
11- بسیار بخشنده است بی آنکه اسرافگر باشد یا زیاده روی کند
12- نسبت به درماندگان بسیار مهربان و دلسوز است
13- در هر مشکلی میتوان به یاری او دل بست
14- اگر از کسی خوبی دید ،از آن یاد می کند
15- کسی را که با او مشورت می کند به راهی که خیر و صلاح میداند ،آشنا میسازد
16- پرده کسی را نمی درد
17- در اسرار مردم امین و امانتدار است
18- از زورگویی ،دروغ و نادانی می پرهیزد
19- دانش و شکیبایی را باهم بکار میبرد
20- با دیگران با خلق و خوی خوش رفتار میکند
21- نسبت به زیردستان خود سخت گیری و بدرفتاری نمی کند
22- او را از کسالت و بی حالی دور می بینی
23- از روش نیکوکارانی که پیش از اووجود داشته اند،پیروی می کند
24- هیچ کار نیک را برای ریا و خودنمایی انجام نمی دهد
25- هیچ اقدام خیری را از سر شرم وا نمی نهد
26- نه متکبر و خودخواه است و نه حیله گر و مکار
27- جز به راست ،سخن نمی گوید
28- شکم پرستی ،او را به رسوایی نمی کشاند
29- بخل نمی ورزد
30- در کارهایش شتاب و عجله نمی کند
31- پرخاشگر نیست
32- با سخنان ناسزا کسی را نمی رنجاند
33- نه عیبجوی مردم است و نه پشت سر آنان بدگویی می کند
34- سست و سهل انگار نیست
35- در اموری که به او مربوط نیست،دخالت نمی کند
36- در سختی،سستی به او دست نمی دهد
37- در آسایش،خود را فراموش نمی کند و مغرور نمی شود
38- از یک سوراخ،دو بار گزیده نمی شود
39- در هنگام بی نیازی،میانه روی را از دست نمی دهد
40- در تنگدستی،عزت نفس خود را پاس می دارد
41- اگر می پرسد،مقصودش یاد گرفتن است (نه آزار دادن)
42- بی جهت کسی را سرزنش نمی کند
43- ستمدیده را یاری می کند
44- یاری کننده دین است
45- سکوت اختیار می کند تا از لغزشها سالم بماند
46- در روابط خود با مردم،انصاف را رعایت می کند
47- نسبت به یتیمان،همچون پدر است
48- زندگی را سخت نمی گیرد
49- اگر از کسی دوری می کند از سر کبر و خود پسندی نیست
50- بنابراین شایسته آن است که پیشوای نیکوکاران بعد از خویش قرار گیرد
منبع....http://ensane-matlob.blogfa.com/post-14.aspx

موضوع قفل شده است