جمع بندی مشکل رضایت خانواده دختر و خانواده خودم

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکل رضایت خانواده دختر و خانواده خودم

سلام من پسری دانشجو هستم و سنم 20سال هست میخاهم با دختری ازدواج كنم اما خانواده من میگن الان وضعیت مالی مناسب نیست اما ما وضعیت مناسبی یعنی متوسط هستیم و همچنین خانواده دختر هم مثله ما هستند و هم خانواده دختر ناراضی هست و هم خانواده من ولی اگر خانواده من راضی شود خانواده دختر هم راضی میشود بنظر شما چجوری راضی شان كنم؟!درضمن در کنار تحصیل کردنم کار نیمه وقت دارم که حقوق ماهیانه من 400هزار تومان هست خانواده دختر میگن اگه خانواده من راضی به حمایتم شوند رضایت میدن به ازدواجمون و هر دو خانواده مذهبی هستیم فقط فرهنگامون فرق داره کمی و من فرزند اول خانواده هستم و طرف مقابل من هم همین<br />ساکن شمال هستم،

خواهشا جواب بدید چون این مورد مشابهه در سایت نداشت!!موضوعاش فرق داره!

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امین

پرسش:

دانشجو هستم و میخواهم با دختری ازدواج كنم اما خانواده ام می گویند الآن وضعیت مالی مناسب نیست هر دو خانواده وضعیت متوسطی داریم و هر دو ناراضی هستند و ضمنا در کنار تحصیلم کار نیمه وقت دارم که حقوق ماهیانه من 400 هزار تومان هست رضایت خانواده دختر بستگی به حمایت مالی خانواده ام دارد. به بنظر شما چگونه خانواده ام را راضی كنم؟


پاسخ:
اگر طبق گفته پدر و مادرتان، علت اصلی مخالفت آنها صرفا مسئله مالی باشد، می توانید در این باره با آنها صحبت کنید و بگویید اقدام اولیه برای ازدواج هزینه چندانی ندارد. و می توانید بگویید با توجه به شرایطی که دارم فعلا نمی خواهم عروسی کنم و می خواهم چند سالی در عقد بمانم تا هم درسم به یک جایی برسد و هم وضعیت شغلیم ثبات پیدا کند. لذا تنها چیزی که الان از شما می خواهم این است که برای ازدواج من اقدام کنید؛ چون اگر الان ازدواج نکنم جدای از اینکه ممکن است خدایی نکرده مرتکب گناه شوم، تمرکز لازم برای درس خواندن هم ندارم و این باعث افت تحصیلی من می شود.
البته این در صورتی است که خانواده شما منطقی باشند. اما اگر اینگونه نباشد باید از راه های دیگری مثل استفاده از عواطف و احساسات آنها وارد شوید.

البته این احتمال هم وجود دارد که علت اصلی مخالفت آنها چیز دیگری باشد و آنها مسئله مالی را بهانه کرده باشند. در غالب مواردی که شرایط مشابه شما را دارند علت مخالفت خانواده ها یا سن آنها بوده و یا عشق و علاقه آن ها؛ یعنی چون پسر قبل از نظر خانواده اش انتخاب خود را انجام داده، لذا آنها انتخاب او را بچه گانه و احساسی دانسته و سعی در مخالفت می کنند. البته هر چند در بعضی از موارد مخالفت آنها متعصبانه و بی منطق است اما در بسیاری از موارد حق با آن هاست چون انتخاب فرزند صرفا عاشقانه است و پشتوانه عقلی ندارد.

بنابراین اگر دیدید با صحبت در مورد مسائل مالی باز هم راضی نشدند، به نظرم بگردید علت اصلی مخالفت را پیدا کنید.


کم و بیش وضعیت این کاربری که تقریبا یکسال پیش این تاپیک رو ایجاد کرده شبیه به وضعیت من هست...خدا میدونه کار این کاربر گرامی به کجا رسیده

سلام
واقعا دلم میگیره و ناراحت میشم وقتی میبینم که انقدر ما فاصله گرفتیم از دین... واقعا من به این حقیقت رسیدم و به یقین رسیدم که وقتی آقا ظهور کنن دینی رو عرضه خواهند کرد که برای ما جدید هست و ما میگیم این آقا اون منجی نیست، آخه چرا انقدر همه حرفاشون با اون چیزی که ما تا الان فکر میکردیم فرق داره؟؟؟؟ میدونید چرا فرق داره؟ بخاطره همین طرز تفکراتمون، همین عملکردامون، کجای دین ازدواج رو انقدر سخت گرفته؟ چرا باید جوونای ما تو این شرایط باشن؟ چرا نباید سر و سامان بگیرن؟ مقصر کیه؟ ما؟؟؟ اگر ما مقصریم پس چاره کو؟ چیکار کنیم ؟ بخدا دلم آتیش میگریه وقتی پست هایی رو میخونم که جوونا از مشکلاتشون میگن و واقعا از صمیم دل براشون دعا میکنم... خدایا قلب امامم تو چه فشاری هست... وقتی میبینه این همه مشکلات هست و کسی صداش نمیزنه که بیاد نجاتشون بده... واقعا باید خون گریه کرد به حال و روزِ خودمون

موضوع قفل شده است