جمع بندی راه رسیدن به مقام اولیاء خدا

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راه رسیدن به مقام اولیاء خدا

سلام لطفا سوال به کارشناس ارجاع شود
سلام من 19 سالمه طی یه دوره زمانی تقریبا یک ماه توانستم تمام گناهان گذشته ام تا اون جایی که ذهنم یاری میکرد جز نماز وروزه هام جبران کنم البته جدیدا دچار چندتا گناه بزرگ شدم که شاید بتونم جبران کنم من به خاطر این که زمینه گناه در جایی که بودم زیاد بود از ارزوهام کم کردم وبه یه جایی دیگه سفر کردم خواب های خوشی شبا میبینم وحجابم را رعایت میکنم من توی زندگی خودمم برام مهم نیست فقط رضای خدا برام مهمه من فکر میکردم به مقام بالای اولیا خدا بودن ودر سر حد بالای ان رسیدم چون جز خواست خدا تو دلم فقط 2تا کینه تو دلمه که بده و چندتا گناهی که میکنم یه مدت طولانی با این فکر خوشحال بودم که خدا ازم خیلی راضیه خودمم که این جارسیدم برام مهم نبود بلکه فقط رضای خدا برام مهم بودتا این که فهمیدم اولیا خدا گناه کبیره نمیکنند اصلا بعد که این را فهمیدم فکر کردم که من کلا این چهار تا گناه را میکنم که پدر وخواهرم ازم راضی نیستن نمازصبحام به دلیل قرصی که میخورم خواب میفتم ونمازام را چند وقتی است زود نمیخونم میدونم کارای بزرگ وبدی میکنم ولی هر کار کنم نمیتونم معصوم
باشم
سوالم از شما اینه که ایا منم ویژگی های اولیا الله که در اخرین درجه بندگی اند را دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه رضای خدا خیلی برام مهم بود بعد از این که فهمیدم ممکن این ویژگی را نداشته باشم دیگه دست ودلم به جلوگیری از گناه کردن برای رضای خدا نمیره

با نام الله

کارشناس بحث: استاد سینا

سلیمی نبی;491698 نوشت:
سلام لطفا سوال به کارشناس ارجاع شود
سلام من 19 سالمه طی یه دوره زمانی تقریبا یک ماه توانستم تمام گناهان گذشته ام تا اون جایی که ذهنم یاری میکرد جز نماز وروزه هام جبران کنم البته جدیدا دچار چندتا گناه بزرگ شدم که شاید بتونم جبران کنم من به خاطر این که زمینه گناه در جایی که بودم زیاد بود از ارزوهام کم کردم وبه یه جایی دیگه سفر کردم خواب های خوشی شبا میبینم وحجابم را رعایت میکنم من توی زندگی خودمم برام مهم نیست فقط رضای خدا برام مهمه من فکر میکردم به مقام بالای اولیا خدا بودن ودر سر حد بالای ان رسیدم چون جز خواست خدا تو دلم فقط 2تا کینه تو دلمه که بده و چندتا گناهی که میکنم یه مدت طولانی با این فکر خوشحال بودم که خدا ازم خیلی راضیه خودمم که این جارسیدم برام مهم نبود بلکه فقط رضای خدا برام مهم بودتا این که فهمیدم اولیا خدا گناه کبیره نمیکنند اصلا بعد که این را فهمیدم فکر کردم که من کلا این چهار تا گناه را میکنم که پدر وخواهرم ازم راضی نیستن نمازصبحام به دلیل قرصی که میخورم خواب میفتم ونمازام را چند وقتی است زود نمیخونم میدونم کارای بزرگ وبدی میکنم ولی هر کار کنم نمیتونم معصوم
باشم
سوالم از شما اینه که ایا منم ویژگی های اولیا الله که در اخرین درجه بندگی اند را دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اخه رضای خدا خیلی برام مهم بود بعد از این که فهمیدم ممکن این ویژگی را نداشته باشم دیگه دست ودلم به جلوگیری از گناه کردن برای رضای خدا نمیره

[=microsoft sans serif]نکته ای که لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که رسیدن به مقام وجایگاه اولیای الهی دارای شرایطی دشوار اما شدنی است بنابراین چنانچه کسی بخواهد به این مقام برسد لازم است به ویژگی هایی که در اموزه های اسلام به آن اشاره شده است توجه نماید وخود را متخلف به اخلاق اولیای الهی نماید تا بتواند یکی از آنها باشد.علاوه بر این از یک سو انسان باید به فراوانی رحمت و لطف خداوند اعتقاد داشته باشد و از طرف دیگر نسبت به لیاقت خودش تردید نداشته باشد چرا که حتی اگر گناهکار باشد بعد از توبه وپیمودن مسیر کمال می تواند یکی از اولیای الهی باشد. البته وقتی انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم او شناخت پیدا کند و از طرفی به کوچکی وحقارت و ضعف و نادانی خود پی ببرد، اعمال خود را ناقص و ناچیز و غیر قابل قبول می داند..

در يک نگاه عام، اولياء الهي شامل پيامبران ، ائمه و حتي ديگر مومنين مي شود. يعني هر کسي که در مسير بندگي و اطاعت خداوند متعال طي مسير نمايد -با وجود اختلاف مراتب معنوي که دارند ـ از مصاديق دوستان خدا شمرده مي شود.

حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند:
ان اولیا الله هم الذین نظروا الی باطن الدنیا اذا نظر الناس الی ظاهرها، و اشتغوا باجلها اذا اشتعل الناس بعاجلها، فاماتوا منها ما خشوا ان یمیتهم، و تركوا منها ما علموا انه سیتر كهم، و راوا استكثار غیر هم منها استقلالا، و در كهم لها فوتا، اعدا ما سالم الناس و سلم ما عادی الناس! بهم علم الكتاب و به علموا، و بهم قام الكتاب و به قاموا، لا یرون مرجوا فوق ما یرجون، و لا مخوفا فوق ما یخافون.

قطعی است كه دوستان خداوند كسانی هستند كه به باطن دنیا نگریستند، در حالی كه مردم معمولی به ظاهر آن نگاه می كنند، اولیا الله به آخر دنیا (پس از مرگ) می نگرند، در آن هنگام كه مردم به آنچه كه در دنیا به سرعت می گذرد می نگرند.پس اولیا الله از این دنیا میراندند آنچه را كه ترسیدند، آنان را بمیراند و رها كردند از دنیا آنچه را كه می دانستند كه به زودی آنان را رها خواهد كرد و آنچه را كه دیگران افزون گرایی (تكاثر) می دیدند، اینان آن را تمایل به ناچیز گرایی تلقی نمودند و آنچه را كه دیگران دریافت كردند اولیا الله آن را از دست دادن تلقی كردند و دشمن چیزی بودند كه مردم با آن سر آشتی داشتند و با چیزی آشتی بودند كه مردم آن را دشمن می دانستند. به وسیله اولیا الله بود كه قرآن شناخته شد و با همین قرآن بود كه به علم دست یافتند و قرآن با آن برپا شد و خود آنان با قرآن قیام كردند آنان به فوق آنچه امیدوارند امیدی ندارند و از فوق آنچه از آن می ترسند بیمی ندارند.

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]حكمت 432

وقتي كه به قرآن مراجعه مي كنيم، كتاب خداوند كلمه تقوا و ايمان را معمولاً در كنار ولي و اولياء مي آورد.بنابراین دست يافتن به چنين مقامي ممكن نيست مگر با ايمان به خداوند و رياضت در مسير بندگي او و پشت پا زدن به خواسته هاي نفساني به عبارت دقيق تر، شريعت راه بندگي و راه قرب الهي است .بنابرای هر کس بخواهد به چنین مقامی برسد لازم است از دل شریعت چنن مسیری را بپیماید.همانطور که گفته شد این مقام دارای مراتب است وهر کس با توجه به ظرفیت معنوی خویش توانایی رسیدن به مرتبه ای را خواهد داشت.

سلام با تشکر از جواب شما پس فکر کنم مرحله توحید ووحدت واتحاد اخرین مراحل اولیا اللهی شدن باشد با این وجود کسی که خود را هم نبیند وفقط خدا ورضای خدا را ببیند وسعی کند گناه نکند در اخرین مرحله است؟لطفا ارجاع شود به کارشناس

سلیمی نبی;492118 نوشت:
سلام با تشکر از جواب شما پس فکر کنم مرحله توحید ووحدت واتحاد اخرین مراحل اولیا اللهی شدن باشد با این وجود کسی که خود را هم نبیند وفقط خدا ورضای خدا را ببیند وسعی کند گناه نکند در اخرین مرحله است؟لطفا ارجاع شود به کارشناس

[=microsoft sans serif]
اجازه بدهید پاسخ شما را با بیان جملاتی از حضرت امام خمینی کامل تر نمایم .ایشان می فرمایند:انسان مؤمن چون به درجه فنای فی الله رسید و ذات خود و ذوات همه عالم را نابود و فانی در ذات حقتعالی دید، خدا را همه جا مشاهده کرده و احاطه و قدرت و علم و سایر اسماء و صفات او را در همه جای این عالم به عینه مشاهده خواهد کرد. نتیجه این شهود که همانا عبارت اخرای وصول به مرتبه حق الیقین است همان است که نه تنها از این بنده گناهی سر نمی زند، که حتی فکر گناه هم نخواهد کرد زیرا چنین کسی از آنهایی است که دائم (چه ایستاده،چه نشسته،چه خوابیده) به یاد خدابوده و هر لحظه بر ایمانشان افزوده می شود، بنابراین مؤمن واقعی کسی است که احاطه پروردگار را با تمام وجود احساس کرده و در نتیجه هیچگاه نافرمانی مولای خود را نکند.

آرى ممکن است انسان به جایى برسد که بین او و معبودش چیزى جز نور اسما و صفات حق تعالى حایل و فاصل نباشد. نیز ممکن است به جایى برسد که حتى این حجاب‏هاى نورانى نیز خرق گردد. اولیای الهی، از این حجاب‏ها نیز عبور مى‏کنند و محو کلى مى‏شوند. آن وقت هر چه مى‏بینند. تماماً حق است. و هر چه مى‏شنوند عین حق است. گویى با چشم حق مى‏بینند، با گوش حق مى‏ شنوند و به لسان حق نطق مى‏کنند و از خیر حق نابینا مى‏گردند. این است منتهاى فناى فى اللَّه.

با سلام و عرض ادب خدمت تمامی سروران گرامی :Gol:
سال نو مبارک :hamdel:

لازم دیدم نکته ای را گوشزد کنم؛ تلاش برای اولیاء الله شدن خوب و لازم است، ولی باید مراقب بود به تکبر دچار نشویم. اگر کسی فکر کند به درجۀ اولیاء الله رسیده آنگاه ممکن است نعوذبالله خود را از دیگر مخلوقات بالاتر بداند و به اعمال و نیات خودش فریفته شود. حال آنکه اولیاء الله کسانی هستند که خود را مقصر محض و فقیر مطلق می دانند و کوچکترین خطای خود را گناهی بزرگ برمی شمارند.

در نتیجه باید همواره خود را مقصر دانست و هرگز به این فکر نیافتاد که «من اولیاء الله شدم»... من چیزی از خود ندارم که به آن ببالم. :Sham:

با تشکر فراوان
یا حق

سوال:
آیا من میتوانم به مقام اولیا الله که در آخرین درجه بندگی اند برسم؟

پاسخ:
نکته ای که لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که رسیدن به مقام و جایگاه اولیای الهی دارای شرایطی دشوار اما شدنی است بنابراین چنانچه کسی بخواهد به این مقام برسد لازم است به ویژگی هایی که در آموزه های اسلام به آن اشاره شده است توجه نماید و خود را متخلق به اخلاق اولیای الهی نماید تا بتواند یکی از آنها باشد.
علاوه بر این از یک سو انسان باید به فراوانی رحمت و لطف خداوند اعتقاد داشته باشد و از طرف دیگر نسبت به لیاقت خودش تردید نداشته باشد چرا که حتی اگر گناهکار باشد بعد از توبه و پیمودن مسیر کمال می تواند یکی از اولیای الهی باشد. البته وقتی انسان عظمت خداوند متعال را بشناسد و نسبت به قدرت و علم او شناخت پیدا کند و از طرفی به کوچکی وحقارت و ضعف و نادانی خود پی ببرد، اعمال خود را ناقص و ناچیز و غیر قابل قبول می داند.در يک نگاه عام، اولياء الهي شامل پيامبران ، ائمه و حتي ديگر مومنين مي شود. يعني هر کسي که در مسير بندگي و اطاعت خداوند متعال طي مسير نمايد -با وجود اختلاف مراتب معنوي که دارند ـ از مصاديق دوستان خدا شمرده مي شود.
حضرت علی (علیه السلام) در نهج البلاغه می فرمایند:
ان اولیا الله هم الذین نظروا الی باطن الدنیا اذا نظر الناس الی ظاهرها، و اشتغوا باجلها اذا اشتعل الناس بعاجلها، فاماتوا منها ما خشوا ان یمیتهم، و تركوا منها ما علموا انه سیتر كهم، و راوا استكثار غیر هم منها استقلالا، و در كهم لها فوتا، اعدا ما سالم الناس و سلم ما عادی الناس! بهم علم الكتاب و به علموا، و بهم قام الكتاب و به قاموا، لا یرون مرجوا فوق ما یرجون، و لا مخوفا فوق ما یخافون.

قطعی است كه دوستان خداوند كسانی هستند كه به باطن دنیا نگریستند، در حالی كه مردم معمولی به ظاهر آن نگاه می كنند، اولیا الله به آخر دنیا (پس از مرگ) می نگرند، در آن هنگام كه مردم به آنچه كه در دنیا به سرعت می گذرد می نگرند.پس اولیا الله از این دنیا میراندند آنچه را كه ترسیدند، آنان را بمیراند و رها كردند از دنیا آنچه را كه می دانستند كه به زودی آنان را رها خواهد كرد و آنچه را كه دیگران افزون گرایی (تكاثر) می دیدند، اینان آن را تمایل به ناچیز گرایی تلقی نمودند و آنچه را كه دیگران دریافت كردند اولیا الله آن را از دست دادن تلقی كردند و دشمن چیزی بودند كه مردم با آن سر آشتی داشتند و با چیزی آشتی بودند كه مردم آن را دشمن می دانستند. به وسیله اولیا الله بود كه قرآن شناخته شد و با همین قرآن بود كه به علم دست یافتند و قرآن با آن برپا شد و خود آنان با قرآن قیام كردند آنان به فوق آنچه امیدوارند امیدی ندارند و از فوق آنچه از آن می ترسند بیمی ندارند.(1).

وقتي كه به قرآن مراجعه مي كنيم، كتاب خداوند كلمه تقوا و ايمان را معمولاً در كنار ولي و اولياء مي آورد.بنابراین دست يافتن به چنين مقامي ممكن نيست مگر با ايمان به خداوند و رياضت در مسير بندگي او و پشت پا زدن به خواسته هاي نفساني به عبارت دقيق تر، شريعت راه بندگي و راه قرب الهي است .بنابراین هر کس بخواهد به چنین مقامی برسد لازم است از دل شریعت چنن مسیری را بپیماید.همانطور که گفته شد این مقام دارای مراتب است وهر کس با توجه به ظرفیت معنوی خویش توانایی رسیدن به مرتبه ای را خواهد داشت.

(1)حكمت 432

موضوع قفل شده است