جمع بندی آیا این امر که امامت موروثی باشد در قرآن تأیید شده است

تب‌های اولیه

21 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا این امر که امامت موروثی باشد در قرآن تأیید شده است

از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

[=impact]با نام الله


[=impact]

[=impact] کارشناس بحث: استاد صادق

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

با سلام . وتذکر این نکته که پرسشگر گرامی خوب بود طبق حکم قران سوالش را با نام خدا وهمان السلا م ... است آغاز می نمود .
اما در مسله یاد شده باید گفت : از نظر شیعه امامت منصبی الهی و در تداوم رسالت پیامبر(ص) است. از این رو، امام باید از فضایل و صلاحیت‌های ویژه‌ای برخوردار باشد تا در استمرار بخشیدن به رهبری پیامبر توفیق یابد.
از نظر شیعه امام باید تمام ویژگی‌های پیامبر را به جز نبوت که در دریافت و ابلاغ وحی تجلی می‌یابد ، دارا باشد، از این منظر امام شخصی است دارای مقام عصمت و برخوردار از علوم خدادادی که می‌تواند تفسیری به دور از خطا، از کتاب و تعالیم پیامبر ارائه دهد و رهبری امت را در همه شئون دینی و دنیوی آنان بر عهده گیرد.
این نحوة تعیین امام شبیه تعیین پیامبر است و از سوی خداوند انجام می‌گیرد.(1) بر اساس باورهای شیعی نص تنها راه تعیین امام از سوی خدا و پیامبرش است. در قرآن کریم آیات متعدد در باب امام و خلیفه بعد از پیامبر آمده است. از آن جمله آیة ولایت:
«إنّما ولیّکم الله ورسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون؛(2) ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند، همان کسانی که نماز بر پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند».
بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت نقل کرده‌اند که این آیه در شأن علی(ع) نازل گردیده است.(3)
نیز در آیة تبلیغ آمده:
«یا أیّها الرّسول بلّغ ما اُنزل إلیک من ربّک وإن لم تفعل فما بلّغت رسالته والله یعصمک من الناس؛(4) أی پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می‌دارد».
در کتاب های کلامی و اعتقادی به تفصیل آمده.(5) که این آیه که از آن به آیة تبلیغ یاد می‌شود ناظر به ابلاغ امامت و ولایت علی به مردم است. حضرت خوف آن داشت که اگر این جریان را به مردم اعلام نماید ،موجب شود که عده‌ای او را متهم به جانبداری از علی و نسبی و فامیلی نمودن خلافت بعد از خود بکنند .از این رو تأخیر می‌کرد ولی خداوند به حضرت فرمود: «خدا تو را از مردم حفظ می‌کند. بدون هراس مسئله خلافت را ابلاغ نما».
بنابر این اولین راه تعیین امام همان نصوص قرآن است. راه دیگر سنت و روایات قطعی و متواتر است که از سوی پیامبر(ص) رسیده ،از جمله حدیث معروف منزلت، و حدیث غدیر که بر اساس آیة تبلیغ (که قبلاً اشاره شد) پیامبر از سوی خداوند مأمور شد در غدیر خم امامت و خلافت بعد از خود را به مردم معرفی کند. حضرت خطاب به مردم فرمود:
«زود باشد که دعوت حق را اجابت کنم و از دنیا رخت بربندم از من و شما سؤال خواهد شد، پس شما چه خواهید گفت؟» مردم گفتند: گواهی می‌دهیم که تو پیام الهی را رساندی و ما را پند و اندرز دادی و در این راه هیچ کوششی دریغ نداشتی. پیامبر پس از گرفتن گواهی از مردم بر توحید و نبوت و معاد فرمود: «فمن کنتُ مولاه فعلیّ مولاه؛ پس هر کس من مولای اویم، علی نیز مولای اوست».(6)
با اندک تأملی در واقعة غدیر و سخنان پیامبر آشکار می‌شود که هرچند پیش از آن رسول خدا(ص) در مناسبت‌های گوناگون خلافت و امامت علی(ع) را برای مردم اعلام کرده بود، اعلام رسمی و عمومی این امر در روز غدیر خم انجام پذیرفت به گونه‌ای که حجت بر همگان تمام شود و عذر و بهانه‌ای برای انکار این امر باقی نماند.(7)
بنابراین حضرت علی (ع) به عنوان اولین امام از طرف خداوند تعیین شده و به پیامبر ابلاغ شده است. امامان بعدی نیز از طرف خداوند منصوب می شوند و اعلام آنها هم در کلام پیامبر ذکر شده و هم در کلمات امام پیشین که امام بعد از خود را به مردم و شیعیان معرفی نموده اند.
رسول خدا(ص) فرمود:
«وصیّ و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب، بعد از او نواده‌ام حسن و حسین(ع) است. بعد از حسین(ع) نه نفر از صُلب حسین امام هستند که نام آنان عبارت‌اند از علی، بعد از او فرزندش محمد، بعد از او فرزندش جعفر، بعد از او فرزندش موسى، بعد از او فرزندش علی، بعد از او فرزندش محمد، بعد از او فرزندش علی، بعد از او فرزندش حسن، بعد از او فرزندش حجت بن الحسن، این دوازده نفر امامان بعد از من هستند.(8)
در این باره یکی از عالمان بزرگ اهل سنت سخنی شنیدنی دارد :
احادیث که دلالت می‌کند جانشینان پیامبر(ص) دوازده نفرند که از طریق‌های مختلف نقل شده و به حد شهرت رسیده و با گذشت زمان دانسته شد که مقصود رسول خدا از این سخن، امامان دوازده‌گانه از اهل بیت و عترت اویند، زیرا نمی‌توان این حدیث را بر جانشینان پس از او از اصحابش حمل کرد، چرا که تعداد آنها از دوازده نفر کمتر است. هم چنین نمی‌توان آن را بر حکام اموی تطبیق کرد، زیرا آنان از دوازده نفر بیشترند و غیر از عمر بن عبدالعزیز همة آنها مرتکب ظلم آشکار بودند، نیز آنان از بنی‌هاشم نیستند در حالی که پیامبر(ص) فرمود: آنان همگی از بنی هاشم هستند، نیز نمی‌توان آن را به حکّام بنی عباس حمل نمود، زیرا تعداد آنان نیز از دوازده نفر بیشتر است،‌بنابر این راهی جز این نیست که آن حدیث بر ائمه دوازده‌گانه یعنی اهل بیت پیامبر(ص) حمل شود، به خصوص آن که آنها داناترین، بزرگوارترین و با تقواترین مردم اهل زمان خود بودند و نَسَب آنان از همه برتر و نزد خدا گرامی‌تر بودند.(9)
بنابر این چون دین خدا در حدوث و بقا نیاز به سرپرست معصوم دارد، همان طور که در آغاز پیامبر از سوی خدا معین و برای هدایت مردم و ابلاغ دین فرستاده می‌شود، برای حفظ و تبیین احکام دین نیز امام معصوم لازم است و کسی غیر از خداوند از عصمت آنها آگاهی ندارد. تعیین و مشخص کردن امام نیز از سوی خداوند انجام می‌شود، از این رو ائمه شیعه از سوی خداوند تعیین و به وسیله پیامبر(ص) به مردم معرفی شده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:
1. آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص 132، نشر طه، قم 1383ش.
2. مائده (5) آیه 55.
3. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، ص 209، نشر مؤسسة آثار امام خمینی، 1387ش.
4. مائده، آیه 67.
5. ر،ک: آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص 160.
6. ر،ک: علامه عبدالحسین امینی، الغدیر، ج 2، ص 34 ـ 42، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران 1366ش.
7. ر،ک: آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص 167.
8. نقل از: سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، ص 206، نشر مؤسسه آثار امام 1387ش.
9. حافظ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، نقل از: سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی 206.

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

سلام
با تشکر از استاد صادق و با اجازه از ایشان

اما پاسخ به سخنان آقای عثمان
اولا امامت موروثی نیست بلکه بر اساس شایستگی فرد است که خداوند مقام امامت را به شخص می دهد و مقام امامت به ظالمین نمی رسد:
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ [٢:١٢٤]
(به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)».

حال اگر شخصی شایسته امامت بود و پدرش هم امام بود دلیلی ندارد که خداوند به فرزندآن امام،امامت ندهد چون پدرش امام بوده.

ثانیا شما چگونه نبوت موروثی که در قرآن آمده را توجیه می کنید؟؟ هر گونه آن را توجیه کنید همانگونه امامت هم توجیه خواهد شد:
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ[HL] وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ[/HL] وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ [٢٩:٢٧]
و (در اواخر عمر،) اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم[HL] و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمانش قرار دادیم [/HL]و پاداش او را در دنیا دادیم و او در آخرت از صالحان است!

حال اگر طبق همین آیه که نبوت در ذریه شخصی قرار گرفت امامت هم در ذریه مولی علی قرار گرفت ایرادی دارد؟!!!!!!

و الله الهادی

عثمان;490814 نوشت:
آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند

نیازی نیست هر چیزی در قرآن باشد چنانچه شما نمی توانید تعداد رکعات نماز را از قرآن مشخص کنید بلکه باید به سنت رجوع کنید در مورد ائمه 12 گانه هم به کتب اهل سنت شما را ارجاع می دهم:

ائمه دوارده گانه در معتبر ترین کتب اهل سنت موجود هستند:

دوازده خلیفه ای که طبق صحیح بخاری معتبرترین کتاب اهل سنت تماما از قریش هستند

صحيح البخاري - كتاب الأحكام - باب الإستخلاف

6796 - حدثني : ‏ ‏محمد بن المثنى ‏ ، حدثنا : ‏ ‏غندر ‏ ، حدثنا : ‏ ‏شعبة ‏ ‏، عن ‏ ‏عبد الملك ‏ ‏سمعت ‏ ‏جابر بن سمرة ‏ ‏قال : ‏سمعت النبي ‏ (ص) ‏ ‏يقول ‏ ‏: يكون [HL]إثنا عشر أميراً [/HL]‏، فقال : كلمة لم أسمعها ‏، ‏فقال أبي ‏: ‏إنه قال : ‏‏ [HL]كلهم من ‏قريش.[/HL]

همچنین در صحیح مسلم معتبرترین کتاب پس از صحیح بخاری در نزد اهل سنت


صحيح مسلم - كتاب الإمارة - باب الناس تبع لقريش والخلافة في قريش

1821 - حدثنا : ‏ ‏قتيبة بن سعيد ‏ ، حدثنا : ‏ ‏جرير ‏ ‏، عن ‏ ‏حصين ‏ ‏، عن ‏ ‏جابر بن سمرة ‏ ‏قال : سمعت ‏ ‏النبي ‏(ص) ‏يقول ‏ ‏ح ‏ ‏، وحدثنا : ‏‏رفاعة بن الهيثم الواسطي ‏، ‏واللفظ له ‏ ، حدثنا : ‏ ‏خالد يعني إبن عبد الله الطحان ‏ ‏، عن ‏ ‏حصين ‏ ‏، عن ‏ ‏جابر بن سمرة ‏ ‏قال : ‏دخلت مع أبي على النبي ‏ (ص) ‏ ‏فسمعته يقول ‏: ‏[HL]إن هذا الأمر لا ‏ ‏ينقضي حتى يمضي فيهم[/HL][HL] إثنا عشر خليفة ، ‏‏قال : ثم تكلم بكلام خفي علي ، قال : فقلت ‏ ‏لأبي ‏: ‏ما قال : قال : ‏ ‏كلهم من ‏قريش.

[/HL]


صحيح مسلم - كتاب الإمارة - باب الناس تبع لقريش والخلافة في قريش

1822 - حدثنا : ‏ ‏قتيبة بن سعيد ‏وأبوبكر بن أبي شيبة ‏قالا : ، حدثنا : ‏حاتم وهو إبن إسماعيل ‏، عن ‏المهاجر بن مسمار ‏، عن ‏عامر بن سعد بن أبي وقاص قال : ‏كتبت إلى ‏ ‏جابر بن سمرة ‏ ‏مع غلامي ‏ ‏نافع ‏ ‏أن أخبرني : بشيء سمعته من رسول الله ‏ (ص) ،‏ ‏قال : فكتب إلي سمعت رسول الله ‏ (ص) ‏ ‏يوم جمعة عشية ‏ ‏رجم ‏ ‏الأسلمي ‏ ‏يقول ‏: ‏[HL]لا يزال الدين قائماًً حتى تقوم الساعة أو يكون عليكم [/HL][HL]إثنا عشر خليفة كلهم من ‏ ‏قريش ‏ [/HL]‏، وسمعته يقول ‏: ‏عصيبة ‏ ‏من المسلمين يفتتحون البيت الأبيض بيت ‏ ‏كسرى ‏ ‏أو آل ‏ ‏كسرى ‏، ‏وسمعته يقول : إن بين يدي الساعة كذابين فإحذروهم ، وسمعته يقول : إذا أعطى الله أحدكم خيراًًً فليبدأ بنفسه وأهل بيته ، وسمعته يقول : أنا الفرط ‏ ‏على الحوض. ‏‏


با سلام

إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ {آل عمران/33} ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ {آل عمران/34}

وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ {الصافات/113}

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ {الحديد/26}

همه فرزندان آدمیم و اسماعیل برادر امام کاظم (ع) هم امام نشد پس خدای متعال : اعلم حیث یجعل رسالته :

كتاب زيد النرسى: عن عبيد بن زرارة، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: ما بدا لله بداء أعظم من بداء بدا له في إسماعيل ابني . 42 - ومنه: عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إني ناجيت الله ونازلته في إسماعيل ابني أن يكون من بعدي فأبى ربي إلا أن يكون موسى ابني . 43 - ومنه: عن أبي عبد الله عليه السلام قال: إن شيطانا قد ولع بابني إسماعيل يتصور في صورته ليفتن به الناس وإنه لا يتصور في صورة نبي ولا وصي نبي، فمن قال لك من الناس: إن إسماعيل ابني حي لم يمت، فانما ذلك الشيطان تمثل له في صورة إسماعيل، ما زلت أبتهل إلى الله عزوجل في إسماعيل ابني أن يحييه لي ويكون القيم من بعدي فأبى ربي ذلك، وإن هذا شئ ليس إلى الرجل منا يضعه حيث يشآء، وإنما ذلك عهد من الله عز وجل يعهده إلى من يشآء، فشآء الله أن يكون ابني موسى، وأبى أن يكون إسماعيل ولو جهد الشيطان أن يتمثل بابني موسى ما قدر على ذلك أبدا والحمد لله .بحار الانوار

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند

1400 سال هست اين شبهات بي اساس مطرح مي شود و مطرح مي شود گويا وجدان بيداري وجود ندارد كه پاسخ هاي قراني را دريابد و در ان تعمق و تامل كند زيرا بل اكثرهم لايعقلون

براستي شما تا كنون نمي دانيد، نبوت از حضرت يعقوب به فرزندش يوسف رسيد؟ ايا شما نمي دانيد نبوت از داوود به فرزندش سليمان رسيد؟ ايا شما نمي دانيد نبود در فرزندان ابراهين بين اسحاق و اسماعيل تقسيم شد؟

تا كنون انديشه كرده ايد كه مقام نبوت الهي هست و همچنين نصب مقام امامت فلذا وقتي مقامي نصب الهي باشد ديگر انحصار وراثت بي اساس هست، اين شما هستيد كه بايد پاسخ گو باشيد چرا خلافت مردمي در نزد شما يك پادشاهي هست يك ديكتاتوري هست و نه دموكراسي و عمري هست هنوز نتوانسته ايد يك سند صحيح براي اجماع خلفاي ثلاثه خود اقامه كنيد

به روايت زير نگاهي بيندازيد و توجيه بفرمايد چگونه مي خواهيد موروثي بودن امامت و نبوت در ميان ذريه هاي حضرت ابراهيم علي نبينا را توجيه نماييد


حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مِهْرَانَ الرَّازِيُّ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَهْمٍ جَمِيعًا عَنْ الْوَلِيدِ قَالَ ابْنُ مِهْرَانَ حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ مُسْلِمٍ حَدَّثَنَا الْأَوْزَاعِيُّ عَنْ أَبِي عَمَّارٍ شَدَّادٍ أَنَّهُ سَمِعَ وَاثِلَةَ بْنَ الْأَسْقَعِ يَقُولُا سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى كِنَانَةَ مِنْ وَلَدِ إِسْمَعِيلَ وَاصْطَفَى قُرَيْشًا مِنْ كِنَانَةَ وَاصْطَفَى مِنْ قُرَيْشٍ بَنِي هَاشِمٍ وَاصْطَفَانِي مِنْ بَنِي هَاشِمٍ

پيامبر فرمود: همانا خداوند از فزندان اسماعيل كنانه را انتخاب كرد ،‌ و از ميان بني كنانه قريش را انتخاب كرد و از ميان قريش بني هاشم را برگزيد و از بني هاشم مرا برگزيد
صحيح مسلم، كتاب الفضائل، باب فضل نسب النبي صلى الله عليه وسلم وتسليم الحجر عليه قبل النبوة، ج 11، 379، ح 4221

[=arial black]
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع

[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اهل بیت نبوه (ع
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج
[=arial black])
[=arial black]

--------------------------------------------

[=arial black]
با سلام

در مورد این که چرا اسم ائمه(ع) در قران نیامده اند بار ها این مهم بحث شده است و کافی است سرچی در سایت داشته باشید تا با تایپیک هایی که بچه شیعه ها با بقیه داشته اند مواجه شوید.

اما در مورد سوال شما دوست عزیز:

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟
[=arial black]
[=arial black]
مگر اهل سنت به خلفاي چهار گانه اعتقاد ندارند؟

يكي از آنها امير مؤمنان عليه السلام است و امام حسن عليه السلام را هم خليفه مي دانند.

:!!:[=arial black]پس اين اشكال به خود شان هم بر مي گردد، آگر آنها واقعا از ديدگاه اهل سنت خليفه بوده اند اسم شان را در قرآن نشان دهند؟:Rflasher:

[=arial black]
[=arial black]ثانيا: در باره حضرت مهدي عليه السلام روايت دارند كه حضرت خليفه الله است.

معنايش اين است كه خدا ايشان را خليفه قرار داده است پس خلافت حضرت الهي مي شود ...... در نتيجه از ديدگاه اهل سنت نيز ايشان خليفه اي است كه از جانب خدا معين شده است.

[=arial black]
[=arial black][=arial black]سؤال اين است كه اسم ايشان را در قرآن براي ما نشان بدهند.:Rflasher:

[=arial black]

لذا این اشکال بر خود اهل سنت نیز وارد است...اهل سنت نیز باید پاسخ گو باشند....

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع

[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اهل بیت نبوه (ع
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج
[=arial black])
[=arial black]

--------------------------------------------

[=arial black]اما در مورد سوال دوم شما :

[=arial black]
عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

[=arial black]

[=arial black]از نظر شيعه مقام امامت الهي است نه موروثي، يعني خداوند متعال هر كسي را كه لايق امامت بداند او را معين كرده است و امام در نزد خداوند مشخص بوده است از اين جهت اصلا فكر موروثي بودن امامت هم باطل است كه آنها مي گويند و اشكال مي كنند.

[=arial black]

[=arial black]آيه معروفي كه در باره امامت حضرت ابراهيم علیه السلام است : اني جاعلك للناس اماما.

[=arial black]

[=arial black]يا در جايي ديگر آمده است: وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ .

[=arial black]

[=arial black]جعل را خداوند به خودش نسبت داده است.

باز هم سوال است ، اگر امامت در شیعه موروثی بوده است، چرا فرزندان دیگر به امامت نرسیدند؟

بعضا یک امام چندین فرزند داشته است، صرفا یک نفر به امامت می رسد...این را چه طور توجیه می کنند؟

ضمنا این که در احادیث وارده از نبی مکرم(ص) اسم این بزگواران نیز مشخص بوده است....

[=arial black]من و اهل بيتم وارثان زمين هستيم و همواره امامي از ما در روي زمين هست[=arial black]:

[=arial black]1 - مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع : ( إِنَّ الأَرْضَ لِلَّه يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِه والْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ) أَنَا وأَهْلُ بَيْتِيَ الَّذِينَ أَوْرَثَنَا اللَّه الأَرْضَ ونَحْنُ الْمُتَّقُونَ والأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا فَمَنْ أَحْيَا أَرْضاً مِنَ الْمُسْلِمِينَ فَلْيَعْمُرْهَا ولْيُؤَدِّ خَرَاجَهَا إِلَى الإِمَامِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي ولَه مَا أَكَلَ مِنْهَا فَإِنْ تَرَكَهَا أَوْ أَخْرَبَهَا وأَخَذَهَا رَجُلٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِه فَعَمَرَهَا وأَحْيَاهَا فَهُوَ أَحَقُّ بِهَا مِنَ الَّذِي تَرَكَهَا يُؤَدِّي خَرَاجَهَا إِلَى الإِمَامِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي ولَه مَا أَكَلَ مِنْهَا حَتَّى يَظْهَرَ الْقَائِمُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي بِالسَّيْفِ فَيَحْوِيَهَا ويَمْنَعَهَا ويُخْرِجَهُمْ مِنْهَا كَمَا حَوَاهَا رَسُولُ اللَّه ص ومَنَعَهَا إِلَّا مَا كَانَ فِي أَيْدِي شِيعَتِنَا فَإِنَّه يُقَاطِعُهُمْ عَلَى مَا فِي أَيْدِيهِمْ

امام باقر عليه السلام فرمود: در كتاب على عليه السلام (كه پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله املا كرده و على عليه السلام نوشته‏ است) ديدم كه: «زمين متعلق به خداست و به هر كس از بندگان خويش بخواهد واگذار مي‌کند و سرانجام نيك از پرهيزگارانست» من و خاندانم كسانى هستيم كه خدا زمين را به ما واگذار كرده و مائيم پرهيزگاران و همه زمين از آن ماست.هر يك از مسلمين كه زمينى را زنده كند، بايد آن را آباد کرده و خراجش را به امامي از خاندان من بپردازد، و هر چه از آن زمين استفاده كند و بخورد، حق اوست و اگر زمين را واگذارد و خراب كند و مرد ديگرى از مسلمين پس از وى، آن را آباد سازد و زنده كند او نسبت به آن زمين از كسى كه آن را واگذاشته سزاوارتر است، و بايد خراجش را به امامي از خاندان من بپردازد و هر چه از آن زمين استفاده كند حق اوست، تا زمانى كه قائم از خاندان من با شمشير ظاهر شود، آنگاه او زمين‏ها را تصرف كند و از متصرفين جلوگيرى نمايد و آنها را از آنجا اخراج كند؛ مگر زمين‌هائى كه در دست شيعيان ما باشد كه حضرت قائم عليه السلام نسبت به آنچه دست ايشان است با خود آنها مقاطعه بندد و زمين را در دست ايشان باقى گذارد.

الكافي ، ج 1 ص 408 ؛ ج 5 ،‌ ص 280.
الاستبصار ، ج 3 ص 109 .
تهذيب الأحكام، ج 7 ص 153 .
[=arial black]

[=arial black]در این زمینه می توانید به مقاله زیر مراجعه نمایید


http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=19455

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع

[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اهل بیت نبوه (ع
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج
[=arial black])
[=arial black]

--------------------------------------------


[=arial black]در ادامه توضیحاتی راجع به بحث مطرح شده خواهیم داد

در مورد سوال این که چرا اسم ائمه(ع) نیامده اند باید گفت که :

اولا:
گويا برخی فکر می کنند که معرفي اولياي الهي كه امت بايد از آنها پيروي كنند، تنها يك راه دارد و آن اين است كه نام آنان در كتاب آسماني برده شود در صورتي كه اگر به خود قرآن مراجعه كنيم خواهيم ديد، كه قرآن براي معرفي شخصيتهاي الهي از سه راه وارد ميشود، و در هر موردي طبق مصالحي از شيوه خاصي پيروي ميكند.

1. معرفي با اسم، پيامبر گرامي (ص) در انجيل از طريق اسم براي آيندگان معرفي شده است وَ مُبَشِّرَا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهَُّ أَحْمَدُ (صف، 6)
2. معرفي با عدد، نقبأ بني اسراييل و گروهي كه طبق گزينش حضرت موسي(ع) قرار شد به كوه بروند، در قرآن با عدد معرفي شدهاند. (مائده، 12 و اعراف، 155)
3.معرفي با صفت، يكي ديگر از طرق شناسايي شخصيتهاي الهي، معرفي با صفت است چنانكه پيامبر(ص) در انجيل و تورات علاوه بر معرفي با نام، با صفات نيز معرفي شده است.
(پرسشها و پاسخها، آيت الله جعفر سبحاني، ص 182، مؤسسه سيدالشهدأ.)

در زمينه امامت خاصه (چه كسي امام باشد) قرآن از راه سوم وارد شده،

در برخي از آيات به طور مستقيم، مسأله امامت را مورد توجه قرار ميدهد و به وضوح از آن بحث ميكند آياتي همچون: آيه تبليغ، آيه ولايت، آيه اولي الامر، آيه صادقين و آيه قربي از اين قسمند.

و در برخي از آيات نيز، به طور غيرمستقيم از اين مسأله بحث ميكند آياتي همچون: مباهله، خيرالبريه، ليلة المبيت و... در اين بخش جاي دارند.

در اين آيات فضايلي براي اميرمؤمنان (ع) اثبات ميكند كه او را برترين فرد امت حضرت محمد(ص) و والاترين شخصيت بعد از ايشان معرفي ميكند كه با ضميمه كردن يك مقدمه واضح عقلي (ترجيح مرجوح بر راجح قبيح است) نتيجه ميگيريم، كسي شايسته تر از او براي رهبري امت بعد از پيامبر(ص) نيست.

از سوي ديگر امام از نظر شيعه بايد دو خصوصيت عصمت (بقره، 124) و علم لدني(نمل، 40 آل عمران، 7) را دارا باشد كه به اين دو صفت در قرآن اشاره شده و اجماع مركب از سوي شيعه و سني داريم كه بعد از پيامبراكرم(ص) جز اميرالمؤمنين(ع) كسي واجد اين صفات نبوده است.

(ر.ك: پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 9، ص 177، دارالكتب الاسلامية.)

[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع

[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اهل بیت نبوه (ع
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج
[=arial black])
[=arial black]

--------------------------------------------



[=arial black]ادامه ....................

ثانياً
به طور حتم مهمترين منبع احكام و معارف اسلامي قرآن است.
اگر خداي ناكرده تحريف اندكي در قرآن صورت ميگرفت، مسلمانان اعتمادشان را به قرآن از دست ميدادند. اين سلب اعتماد باعث ميشد كه اسلام و قرآن به مشكلات مسيحيت و انجيل و تورات دچار شوند.
براي اينكه اصل اسلام (قرآن) با توجه به خاتميت اين دين باقي بماند، بهترين راهكار، حفظ قرآن از تحريف و تصرفهاست.

درست است كه قرآن ميفرمايد: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَـَفِظُونَ (حجر، 9)

ولي اين حفظ تنها از راه اعمال قدرت و مددهاي غيبي و عنايات خداوند در همه مواقع و مراحل به طور خارق العاده نيست بلكه يكي از علل حفظ و بقاي آن فراهم ساختن اسباب است چون هر چيزي را سببي است و خداوند امور را جز به اسبابش اجرا نمي فرمايد.
يكي از اسباب محفوظ ماندن قرآن از تصرف و تحريف اين است كه نام هيچ يك از معاصران پيامبر(ص(در مقام ستايش يا نكوهش به صراحت برده نشده است با آنكه آيات بسياري در ستايش نيكان (امام علي(ع)، عمار(ره)، سلمان(ره) و...) و نكوهش مشركان (ابوسفيان، ابوجهل و...) نازل گرديده است.

بديهي است اگر به صراحت نام آنان آورده ميشد عده اي در صدد تحريف قرآن و تغيير آيات و حذف اسامي برمي آمدند ولي وقتي در متن قرآن اسمي از كسي نيامده آنان تنها به وسيله دانشمندان مزدور، در شأن نزولها و توجيه آيات، خيانت و تصرف ميكردند نه در خود آيات، مثل اينكه سمرة بن جندب به دستور معاويه، بر منبر آيه اي را كه در شأن امام علي (ع) نازل شده است گفت: در شأن ابن ملجم نازل گرديده است.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

تجربه تاريخ هم نشان داده است كه چگونه دنيا طلبان گفته هاي پيامبر(ص) را دستكاري كردند.

هم چنان كه خليفه دوم، هنگام رحلت رسول اكرم (ص) هنگامي كه ايشان دوات و قلمي خواستند گفته پيامبر(ص) را رد نموده و عمر در مقابل، آن سخن شنيع بر زبان راند

(ر.ك: الطرائف، سيد ابن طاووس، ج 2، ص 433، چاپخانه قم.)

هم چنین :
سعيد بن جبير مى گويد: ابن عباس گفته است: «يوم الخميس، و ما يوم الخميس، ثم جعل تسيل دموعه حتى رأيت على خدّيه كأنّها نظام اللّؤلُو. قال: قال رسول الله: «ائتونى بالكتف والدواة ـ او اللوح والدواة ـ اكتب لكم كتاباً لن تضلّوا بعده ابداً; پنج شنبه و چه روز پنجشنبه سختى بود!

تفسير القرآن العظيم، ابن كثير دمشقى، دارالاندلس، بيروت، 1996 ق.

آنگاه ابن عباس گريست و سيل اشك او را ديدم كه همچون رشته مرواريد بر گونه هايش جارى شد. سپس ادامه داد: رسول خدا فرمود: «براى من كاغذ و قلمى بياوريد تا براى شما نوشته اى بنگارم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد...».

صحيح ابن حبان، ابن حبان، تحقيق شعيب الأرنؤوط، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، 1414ق.

چگونه شد كه در مقابل حضرت اين سخن رانده شد آيا بعد از رحلت نمي توانستند به قرآن جسارت كنند پس يقين بدانيد كه اگر حتي در يك صد آيه به صراحت نام اهل بيت(ع) مي آمد، اين عده آن آيات را از قرآن حذف كرده، مي گفتند: بقيه قرآن ما را كافي است و مردم نادان هم دم برنمي آوردند چنانكه به حضرت علي (ع) و حضرت زهرا(س) آن همه آزار رساندند و مردم چيزي نگفتند.

وانگهي خليفه اول و دوم كه صدها روايت از پيامبر(ص) را جمع آوري كرده و همه را سوزاندند.بعيد نبود كه جهت مطامع دنيايي خود، بسياري از آيات قرآن را نيز بسوزانند. ولي همان طور هم كه ميدانيد خيلي فرق است ميان زمين زدن و كنار گذاشتن حديث پيامبر (ص) ، با آيه قرآن.

(ر.ك: خلافت و ولايت، محمدتقي شريعتي (مزيناني)، ص 14ـ17، حسينيه ارشاد / امامت و رهبري، شهيد مطهري).


[=arial black]اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا رسول الله(ص)

السلام علیک یا امیرالمومنین(ع

[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اهل بیت نبوه (ع
[=arial black])
[=arial black]
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج
[=arial black])
[=arial black]

--------------------------------------------



[=arial black]ادامه ....................
[=arial black]
[=arial black]ثالثاً
يكي از دليل هاي نيامدن نام امامان(ع) در قرآن اين است كه در قرآن كريم كليات احكام و معارف آمده است ؛ ولي تفصيل و تشريح آن را به عهدۀ نبي مكرم اسلام صلي الله عليه وآله وسلم گذاشته شده است ؛

چنانچه خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد :

وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ . النحل / 44 .
و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم ، تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى ، و اميد كه آنان بينديشند .

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ . النحل /64 .
و ما [اين ] كتاب را بر تو نازل نكرديم ، مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كرده اند ، براى آنان توضيح دهى .

و با آيات فراواني اطاعت از آن حضرت را براي همۀ مردم واجب كرده است ‌؛

از جمله :

وَمَا آَتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا . الحشر / 7 .
و آنچه را فرستاده [ او ] به شما داد ، آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت ، بازايستيد

و ده‌ها آيۀ ديگري كه به جهت اختصار به همين يك آيه اكتفا مي‌شود .

مثلاً در قرآن كريم آمده است كه «اقيموا الصلاة » ؛ ولي نيامده است كه روزي چند وعده نماز بخوانيد ، در هر وعده چند ركعت بخوانيد ، چگونه بخوانيد ، چه سوره‌هايي را بخوانيد و ... تمام اين موارد به عهدۀ رسول گرامي اسلام صلي الله گذاشته شده است و آن حضرت فرمودند :

صلوا كما رأيتموني اصلي .

[=arial black]نماز بخوانيد ، همان طوري كه من نماز مي‌خوانم .[=arial black]

كتاب المسند ، الإمام الشافعي ، ص 55 و السنن الكبرى ، البيهقي ، ج 2 ، ص345 و صحيح البخاري ، البخاري ، ج 1 ، ص 155 و ج 7 ، ص 77 و ج 8 ، ص 133 .

كليات امامت نيز در قرآن در آيات فراواني آمده است ؛ مثلاً در بارۀ حضرت ابراهيم مي‌فرمايد :

إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ . البقره / 124 .
[ خدا به او ] فرمود : «من تو را پيشواى مردم قرار دادم .» [ ابراهيم ] پرسيد : « از دودمانم [ چطور ] ؟» فرمود : «پيمان من به بيدادگران نمى رسد » .

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا . الأنبياء / 73 .
و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت مى كردند .

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ . المائده / 67 .
اى پيامبر ، آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ، ابلاغ كن ؛ و اگر نكنى پيامش را نرسانده اى . و خدا تو را از [ گزند ] مردم نگاه مى دارد .

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا . المائدة / 3 .
امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم ، و اسلام را براى شما [به عنوان ] آيين برگزيدم .

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ . النساء / 59 .
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [ نيز ] اطاعت كنيد .

و ده‌ها آيۀ ديگري كه كليات قضيه را كاملاً روشن كرده است .

پيغمبر اكرم(ص) از همان آغاز رسالت در سال سوم بعثت كه مبعوث مي‌شود به انذار قومش :

وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ . الشعراء / 214 .
و خويشان نزديكت را هشدار ده .

روايات صحيح به شهادت بزرگان اهل سنت وارد شده است كه در همان جلسه دست حضرت امير عليه السلام را گرفت و فرمود :

وهذا اخي ووصيي وخليفتي من بعدي .
اين خليفۀ من ، برادر من ، و وصي من بعد از من است

و بعد از او در فرصت‌هاي مناسب اين قضايا را حضرت مطرح كرده است .

در آخرين سال عمرشان در غدير خم در يك مجمع بزرگ بيش از صد هزار نفره مطرح كرده است . بيش از اين چطور بخواهد پيامبراكرم(ص) مطرح كند ؟

لذا ما نیز از وجدان های آگاه و بیدار می خواهیم که با تعقل و تفکر بیشتر در آیات و روایات و هم چنین در اعمال نبی مکرم(ص) ، عقل خود را قاضی کنند و بگویند که با چه شیوه ای نبی مکرم(ص) بایستی این امر مهم را ابلاغ می کرد؟

در پایان نیز چندین پاور پوینت را ضمیمه این پست خواهیم کرد ......

[=arial black]پاسخ به این تایپیک با استفاده از سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج) بوده است

[=arial black]www.valiasr-aj.com

[=arial black]

فایل: 

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

با سلام و درود بر جناب عثمان
به برخی شبهاتی که حضرتعالی سوال فرمودید بنا بر بضاعت علمی مان جواب می دهیم

چرا خداوند در قرآن نام علي عليه السلام را به صراحت ذكر نكرد ؟
امام خميني رحمه الله عليه در كتاب وزين " كشف الاسرار " به صورت محققانه به اين سوال پاسخ مي دهد
به برخي از آن پاسخها اشاره مي شود :
الف ) بنا نيست قرآن كريم به همه مسائل بپردازد . آيا در قرآن كريم تعداد ركعات و نيز دفعات نماز و اجزاء و جزئيات و واجبات آن اشاره شده است ؟
آيا قرآن كريم در باب صفات ذات حق و جزئيات عالم برزخ و قيامت به گونه ايي سخن گفته است كه هيچگونه ابهام و اختلافي باقي نماند ؟
ميدانيم تنازعات سنگين و خونيني درباره برخي از صفات و افعال خدا در طول تاريخ ميان مسلمين پيش آمده است مانند اينكه كلام خدا حادث است يا قديم ؟ قرآن حادث است يا قديم ؟ و يا مسئله جبر و اختيار و ...
خلاصه اينكه اگر بنا بود كه قرآن كريم به جزئيات اشاره كند پس سنت پيامبر به خاطر چيست ؟ اگر حجيت سنت پيامبر را همانند حجيت كتاب خدا پذيرفتيم چه فرق مي كند كه مسئله اي در كتاب خدا بيان شود يا در سنت رسول خدا (ص)
ب ) اگر هم قرآن كريم به مسئله ولايت حضرت اشاره مي كرد معلوم نبود كه اختلاف و نزاع برداشته مي شد بلكه ممكن بود كه رياست طلبان با ترفندهاي مختلف به توجيهاتي دست بزنند مثلا مي گفتند كلمه ولايت يا امامت و امثال آن معاني مختلف دارد و معلوم نيست كه مراد قرآن كداميك از اين معاني است چنانكه همين توجيه را در مورد حديث غدير مطرح كردند و گفتند كلمه مولا در عبارت " من كنت مولاه ... ) به معناي دوست مي باشد نه اولي به تصرف . مثلا در آيه ولايت يعني آيه " انما وليكم الله و رسوله ... " اگر هم خداوند به صراحت نام حضرت علي عليه السلام را مي برد باز مي گفتند منظور از ولايت در اين آيه دوستي و مودت است و يا اينكه مي گفتند اين آيه با فلان آيه منسوخ شده است و يا اينكه حديثي جعل مي كردند و به پيامبر نسبت مي دادند كه در آخر عمر فرمود اين آيه بعدا منسوخ واقع شد و خداوند كار خلافت را به شورا و اجماع و بيعت مردم واگذار كرده است چنانكه در قضيه فدك در برابر ادعاي حضرت فاطمه زهرا حديثي را به اين مضمون جعل كردند كه پيامبر فرمود : " انا معاشر الانبياء لانورّث درهما و لا دينارا ... "
ادامه دارد

ج ) از همه اينها گذشته مگر مخالفتهاي علني و آشكار با كتاب خدا يا رسول خدا در زمان خلفا صورت نگرفته ؟!‌ مگر قرآن كريم به مسئله ارث آن هم ارث فرزندان پيامبر اشاره نكرده است در عين حال به صراحت ارث فرزندان پيامبر را از پيامبران زير سوال بردند . به نص قرآن كريم يك سهم از خمس به ذوي القربي تعلق مي گيرد اما ابوبكر اين سهم را حذف كرد . قرآن كريم به صراحت مؤلفه قلوبهم را جزء سهامداران زكات قرار داد اما ابوبكر اين سهم را نيز حذف كرد . قرآن كريم و سنت خدا به صراحت به متعه حج و زنان اشاره كرده است اما در عين حال به صراحت عمر گفته است " متعتان كانتا علي عهد رسول الله و انا احرّمهما و اعاقب عليهما متعه النساء و متعه الحج " يعني دو متعه در زمان رسول خدا رايج بود يكي متعه زنان و ديگري متعه حج اما من آن دو را حرام مي كنم و هر كس را كه مرتكب آنها شود عقاب خواهم كرد . در اينجا خليفه دوم با اينكه به صراحت اعتراف مي كند كه اين دو متعه در زمان پيامبر مرسوم بوده است با آن به مخالفت بر ميخيزد . قرآن كريم مودت اهل بيت را واجب و لازم دانسته است و پيامبر اسلام درباره حضرت فاطمه به صراحت فرمود فاطمه بضعه منّي من آذاها فقد آذاني و من سرّها فقد سرّني . اما در عين حال اسباب اذيت و آزار او را فراهم آوردند و يا بر خلاف فرموده رسول خدا در قرآن در شأن پيامبر كه فرمود " ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي " اما در اواخر عمر در مجلس پيامبر به او نسبت هذيان دادند و نيز بر خلاف قرآن مجيد كه سنت رسول خدا را واجب الاتباع مي داند شعار حسبنا كتاب الله را مطرح كردند .

د ) اگر به صراحت نام علي و اهل بيت در قرآن بعنوان خلفاي پيامبر مي آمد به احتمال زياد رياست خواهان و قدرت طلبان به تحريف قرآن دست مي زدند زيرا شواهد نشان مي دهد كه هيچ چيز مانع آنها جهت تلاش براي رسيدن به قدرت و رياست نبوده است و براي نيل به خواسته هاي خويش براي انجام هر كاري آمادگي داشتند . اگر احساس ميكردند كه جز با تحريف قرآن نمي توانند به مطامع خويش برسند از اقدام به آن كوتاهي نمي كردند

ه ) اگر به صراحت نام علي و اهل بيت در قرآن مي آمد به احتمال زياد به آتش خاموش نشدني اختلاف دامن زده مي شد زيرا از يك طرف رياست طلبان راضي نبودند به ملاحظه قرآن دست از مطامع خويش بردارند و ساكت بنشينند و از طرف ديگر طرفداران علي و مدافعان قرآن چه بسا راضي نمي شدند كه در برابر مخالفت آشكار با قرآن ساكت و آرام بنشينند . همين امر مايه درگيري و جنگ خونين ميان اين دو گروه مي شد كه يقينا در آن شرائط به ضرر اسلام و مسلمانان بوده است . همان مصلحتي كه ايجاب مي كرده است كه علي خانه نشيني و بركناري از قدرت را تحمل كند همان مصحلت ايجاب مي كرده است كه قرآن چنان به صراحت از مسئله امامت نام نبرد كه باعث اختلاف بنياد بر افكن ميان مسلمين شود .

موفق باشید

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم
ببخشید من مثل دوستان دیگه خیلی حرفه ای نیستم ، میخوام مثل یه فرد عادی سوالی از شما بپرسم .
شما فرمودید که موروثی بودن موافق سلسله های جبار است !
منظورتون اینه که سلسله هایی مثل مواردی که در قطر و عربستان و ... میبینیم ، موروثی و جبارند ؟
آیا کسی که در خانه دخت رسول خدا را آتش میزند ، جبار است ؟
اصلا جبار یعنی چه ؟

عثمان;490814 نوشت:
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

السلام علیکم بر شما دوست عزیز
به اسک دین خوش امدید و از ادبتان تشکر می کنم
چرا امامت از نظر شیعه خانوادگی است ؟؟
جواب :

إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ [٣:٣٣]
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.

align: right

﴿٣٣﴾
[/TD]
[TD]

ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [٣:٣٤]
آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه می‌باشد).
سوره ال عمران ایه 33

خداوند می فرماید در مورد امامت خانوادگی :
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖقَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖقَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[٢:١٢٤]
(به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)».
این جا می گوید امامت عهد الله است .

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ ۖ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ [٥٧:٢٦]
ما نوح و ابراهیم را فرستادیم، و در دودمان آن دو نبوّت و کتاب قرار دادیم؛ بعضی از آنها هدایت یافته‌اند و بسیاری از آنها گنهکارند.
سوره حدید ایه 26
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ [٢٩:٢٧]
و (در اواخر عمر،) اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمانش قرار دادیم و پاداش او را در دنیا دادیم و او در آخرت از صالحان است!
سوره عنبکوت ایه 27

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖوَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [٦:٨٤]
و اسحاق و یعقوب را به او [= ابراهیم‌] بخشیدیم؛ و هر دو را هدایت کردیم؛ و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم؛ و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم)؛ این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم!

align: right

﴿٨٤﴾
[/TD]
[TD]

وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ [٦:٨٥]
و (همچنین) زکریّا و یحیی و عیسی و الیاس را؛ همه از صالحان بودند.
این جا می گوید که ما از بهترین ها انتخاب کردیم

align: right

﴿٨٥﴾
[/TD]
[TD]

وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ [٦:٨٦]
و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را؛ و همه را بر جهانیان برتری دادیم.

align: right

﴿٨٦﴾
[/TD]
[TD]

وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [٦:٨٧]
و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادی را برتری دادیم) و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم.
این جا تیر خلاص را می زند خداوند می گوید که ما از پدران و برادران و پسران و ...نبوت دادیم و این ایات بالا نشان می دهد که پیامبر و نبوت
خانوادگی وجود داشته است.
چه شکلیه اهل سنت که می گند نبوت از امامت بالاتر است می تواند خانوادگی باشد ولی امامت که به قول شما پایین است نمی تواند خانوادگی باشد ؟؟و در قران هم که امده است می تواند خانوادگی باشد لاینال عهدی الظالمین حضرت ابراهیم گفت به ذریه من می رسد که خداوند فرمودند این عهد من به ظالمین نمی رسد
سوره انعام ایه 84الی 88-------------------------------------------------
من یک سوال می پرسم از شما امامت حضرت عیسی در کجای قران امده است با اینکه اهل سنت می گند حضرت عیسی ع امام است
عن الزُّهْرِيِّ بهذا الإسناد وفي رِوَايَةِ بن عُيَيْنَةَ إِمَامًا مُقْسِطًا وَحَكَمًا عَدْلًا وفي رِوَايَةِ يُونُسَ حَكَمًا عَادِلًا ولم يذكر إِمَامًا مُقْسِطًا


صحیح مسلم ج1ص135
حضرت عیسی وقتی بیاید امام می اید .


منبع خیمه گاه ابوالفضل

بابا یک سوال داریم مساله اصل امامت در قران امده است ولی ما که نمی گیم اسم امام از اصول دین است دقت کنید دو مبحث را با هم خلط نکنید !!!ما خلط می کنیم به همین علت چنین شبهاتی ایجاد می شود
ومساله دیگر این است که مگر نمی گند نبوت از امامت بالاتر است اسم 124000پیامبر در قران چرا نیامده است؟؟
مگر نداریم در طول تاریخ برادران بزرگتر حضرت مهدی عج را کشتند و مسموم کردند ؟؟اگر در قران اسم حضرات میومد چنین می شد که حضرات را مسموم می کردند و قران به همین دلیل چنین نازل شده است که بهترین وجه است و مصداق تعیین شده است
یا نه ادعاهای زیر همین الان شبهه مطرح می کنند که حضر علی در شعرش گفته است ائمه صدای هم را نمی شنوند که باطل است
ولی ما در قرن 4 یک شاعر داشتیم به اسم علی بن ابی طالب که شعر از ایشون است و اگر در قران میومد هر کسی علی بن ابی طالب بود ادعاهایی می کرد و کن فیکون می شد

http://www.askdin.com/thread37548.html
جمع بندی _1
سوال :
از وجدانهای آگاه و بیدار میخواهم جوابم بدهند و مرا از این شک و شبهه نجاتم دهند آیا امامان 12 گانه در قرآن پیش بینی شده اند اگر بدینصورت که شیعیان میگویند 12 امام معصوم برای امامت مردم کافیست آیا این امر که امامت بصورت موروثی باشد موافق رفتار سلسله های جبار نیست و آیا این امر توجیه قرآنی دارد؟

پاسخ :
در باره مسله یاد شده باید گفت : از نظر شیعه امامت منصبی الهی و در تداوم رسالت پیامبر(ص) است. از این رو، امام باید از فضایل و صلاحیت‌های ویژه‌ای برخوردار باشد تا در استمرار بخشیدن به رهبری پیامبر توفیق یابد.
از نظر شیعه امام باید تمام ویژگی‌های پیامبر را به جز نبوت که در دریافت و ابلاغ وحی تجلی می‌یابد ، دارا باشد، از این منظر امام شخصی است دارای مقام عصمت و برخوردار از علوم خدادادی که می‌تواند تفسیری به دور از خطا، از کتاب و تعالیم پیامبر ارائه دهد و رهبری امت را در همه شئون دینی و دنیوی آنان بر عهده گیرد.
این نحوة تعیین امام شبیه تعیین پیامبر است و از سوی خداوند انجام می‌گیرد.(1) بر اساس باورهای شیعی نص تنها راه تعیین امام از سوی خدا و پیامبرش است. در قرآن کریم آیات متعدد در باب امام و خلیفه بعد از پیامبر آمده است. از آن جمله آیة ولایت:
«إنّما ولیّکم الله ورسوله والّذین آمنوا الّذین یقیمون الصلاة ویؤتون الزکاة وهم راکعون؛(2) ولی شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند، همان کسانی که نماز بر پا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند».
بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت نقل کرده‌اند که این آیه در شأن علی(ع) نازل گردیده است.(3)
نیز در آیة تبلیغ آمده:
«یا أیّها الرّسول بلّغ ما اُنزل إلیک من ربّک وإن لم تفعل فما بلّغت رسالته والله یعصمک من الناس؛(4) أی پیامبر آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی پیامش نرسانده‌ای و خدا تو را از گزند مردم نگاه می‌دارد».
در کتاب های کلامی و اعتقادی به تفصیل آمده.(5) که این آیه که از آن به آیة تبلیغ یاد می‌شود ناظر به ابلاغ امامت و ولایت علی به مردم است. حضرت خوف آن داشت که اگر این جریان را به مردم اعلام نماید ،موجب شود که عده‌ای او را متهم به جانبداری از علی و نسبی و فامیلی نمودن خلافت بعد از خود بکنند .از این رو تأخیر می‌کرد ولی خداوند به حضرت فرمود: «خدا تو را از مردم حفظ می‌کند. بدون هراس مسئله خلافت را ابلاغ نما».
بنابر این اولین راه تعیین امام همان نصوص قرآن است. راه دیگر سنت و روایات قطعی و متواتر است که از سوی پیامبر(ص) رسیده ،از جمله حدیث معروف منزلت، و حدیث غدیر که بر اساس آیة تبلیغ (که قبلاً اشاره شد) پیامبر از سوی خداوند مأمور شد در غدیر خم امامت و خلافت بعد از خود را به مردم معرفی کند. حضرت خطاب به مردم فرمود:
«زود باشد که دعوت حق را اجابت کنم و از دنیا رخت بربندم از من و شما سؤال خواهد شد، پس شما چه خواهید گفت؟» مردم گفتند: گواهی می‌دهیم که تو پیام الهی را رساندی و ما را پند و اندرز دادی و در این راه هیچ کوششی دریغ نداشتی. پیامبر پس از گرفتن گواهی از مردم بر توحید و نبوت و معاد فرمود: «فمن کنتُ مولاه فعلیّ مولاه؛ پس هر کس من مولای اویم، علی نیز مولای اوست».(6)
با اندک تأملی در واقعة غدیر و سخنان پیامبر آشکار می‌شود که هرچند پیش از آن رسول خدا(ص) در مناسبت‌های گوناگون خلافت و امامت علی(ع) را برای مردم اعلام کرده بود، اعلام رسمی و عمومی این امر در روز غدیر خم انجام پذیرفت به گونه‌ای که حجت بر همگان تمام شود و عذر و بهانه‌ای برای انکار این امر باقی نماند.(7)
بنابراین حضرت علی (ع) به عنوان اولین امام از طرف خداوند تعیین شده و به پیامبر ابلاغ شده است. امامان بعدی نیز از طرف خداوند منصوب می شوند و اعلام آنها هم در کلام پیامبر ذکر شده و هم در کلمات امام پیشین که امام بعد از خود را به مردم و شیعیان معرفی نموده اند.
رسول خدا(ص) فرمود:
«وصیّ و خلیفه بعد از من علی بن ابی طالب، بعد از او نواده‌ام حسن و حسین(ع) است. بعد از حسین(ع) نه نفر از صُلب حسین امام هستند که نام آنان عبارت‌اند از علی، بعد از او فرزندش محمد، بعد از او فرزندش جعفر، بعد از او فرزندش موسى، بعد از او فرزندش علی، بعد از او فرزندش محمد، بعد از او فرزندش علی، بعد از او فرزندش حسن، بعد از او فرزندش حجت بن الحسن، این دوازده نفر امامان بعد از من هستند.(8)
در این باره یکی از عالمان بزرگ اهل سنت سخنی شنیدنی دارد :
احادیث که دلالت می‌کند جانشینان پیامبر(ص) دوازده نفرند که از طریق‌های مختلف نقل شده و به حد شهرت رسیده و با گذشت زمان دانسته شد که مقصود رسول خدا از این سخن، امامان دوازده‌گانه از اهل بیت و عترت اویند، زیرا نمی‌توان این حدیث را بر جانشینان پس از او از اصحابش حمل کرد، چرا که تعداد آنها از دوازده نفر کمتر است. هم چنین نمی‌توان آن را بر حکام اموی تطبیق کرد، زیرا آنان از دوازده نفر بیشترند و غیر از عمر بن عبدالعزیز همة آنها مرتکب ظلم آشکار بودند، نیز آنان از بنی‌هاشم نیستند در حالی که پیامبر(ص) فرمود: آنان همگی از بنی هاشم هستند، نیز نمی‌توان آن را به حکّام بنی عباس حمل نمود، زیرا تعداد آنان نیز از دوازده نفر بیشتر است،‌بنابر این راهی جز این نیست که آن حدیث بر ائمه دوازده‌گانه یعنی اهل بیت پیامبر(ص) حمل شود، به خصوص آن که آنها داناترین، بزرگوارترین و با تقواترین مردم اهل زمان خود بودند و نَسَب آنان از همه برتر و نزد خدا گرامی‌تر بودند.(9)
بنابر این چون دین خدا در حدوث و بقا نیاز به سرپرست معصوم دارد، همان طور که در آغاز پیامبر از سوی خدا معین و برای هدایت مردم و ابلاغ دین فرستاده می‌شود، برای حفظ و تبیین احکام دین نیز امام معصوم لازم است و کسی غیر از خداوند از عصمت آنها آگاهی ندارد. تعیین و مشخص کردن امام نیز از سوی خداوند انجام می‌شود، از این رو ائمه شیعه از سوی خداوند تعیین و به وسیله پیامبر(ص) به مردم معرفی شده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:
1.محمد سعیدی مهر . آموزش کلام اسلامی، نشر طه، قم 1383ش.ج 2، ص 132،
2. مائده (5) آیه 55.
3. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی،نشر مؤسسة آثار امام خمینی، 1387ش. ص 209،
4. مائده، آیه 67.
5. ر،ک: آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص 160.
6. ر،ک: علامه عبدالحسین امینی، الغدیر،نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران 1366ش. ج 2، ص 34 ـ 42،
7. ر،ک: آموزش کلام اسلامی، ج 2، ص 167.
8. نقل از: سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی،نشر مؤسسه آثار امام 1387ش. ص 206،
9. حافظ سلیمان قندوزی، ینابیع الموده، نقل از: سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی 206.

http://www.askdin.com/thread37548-2.html#post528542
جمع بندی _2
سوال : چرا خداوند در قرآن نام علي عليه السلام را به صراحت ذكر نكرد ؟

پاسخ :
امام خميني رحمه الله عليه در كتاب وزين " كشف الاسرار " به صورت محققانه به اين سوال پاسخ مي دهد
به برخي از آن پاسخها اشاره مي شود :
الف ) بنا نيست قرآن كريم به همه مسائل بپردازد . آيا در قرآن كريم تعداد ركعات و نيز دفعات نماز و اجزاء و جزئيات و واجبات آن اشاره شده است ؟
آيا قرآن كريم در باب صفات ذات حق و جزئيات عالم برزخ و قيامت به گونه ايي سخن گفته است كه هيچگونه ابهام و اختلافي باقي نماند ؟
ميدانيم تنازعات سنگين و خونيني درباره برخي از صفات و افعال خدا در طول تاريخ ميان مسلمين پيش آمده است مانند اينكه كلام خدا حادث است يا قديم ؟ قرآن حادث است يا قديم ؟ و يا مسئله جبر و اختيار و ...
خلاصه اينكه اگر بنا بود كه قرآن كريم به جزئيات اشاره كند پس سنت پيامبر به خاطر چيست ؟ اگر حجيت سنت پيامبر را همانند حجيت كتاب خدا پذيرفتيم چه فرق مي كند كه مسئله اي در كتاب خدا بيان شود يا در سنت رسول خدا (ص)
ب ) اگر هم قرآن كريم به مسئله ولايت حضرت اشاره مي كرد معلوم نبود كه اختلاف و نزاع برداشته مي شد بلكه ممكن بود كه رياست طلبان با ترفندهاي مختلف به توجيهاتي دست بزنند مثلا مي گفتند كلمه ولايت يا امامت و امثال آن معاني مختلف دارد و معلوم نيست كه مراد قرآن كداميك از اين معاني است چنانكه همين توجيه را در مورد حديث غدير مطرح كردند و گفتند كلمه مولا در عبارت " من كنت مولاه ... ) به معناي دوست مي باشد نه اولي به تصرف . مثلا در آيه ولايت يعني آيه " انما وليكم الله و رسوله ... " اگر هم خداوند به صراحت نام حضرت علي عليه السلام را مي برد باز مي گفتند منظور از ولايت در اين آيه دوستي و مودت است و يا اينكه مي گفتند اين آيه با فلان آيه منسوخ شده است و يا اينكه حديثي جعل مي كردند و به پيامبر نسبت مي دادند كه در آخر عمر فرمود اين آيه بعدا منسوخ واقع شد و خداوند كار خلافت را به شورا و اجماع و بيعت مردم واگذار كرده است چنانكه در قضيه فدك در برابر ادعاي حضرت فاطمه زهرا حديثي را به اين مضمون جعل كردند كه پيامبر فرمود : " انا معاشر الانبياء لانورّث درهما و لا دينارا ... "
ج ) از همه اينها گذشته مگر مخالفتهاي علني و آشكار با كتاب خدا يا رسول خدا در زمان خلفا صورت نگرفته ؟!‌ مگر قرآن كريم به مسئله ارث آن هم ارث فرزندان پيامبر اشاره نكرده است در عين حال به صراحت ارث فرزندان پيامبر را از پيامبران زير سوال بردند . به نص قرآن كريم يك سهم از خمس به ذوي القربي تعلق مي گيرد اما ابوبكر اين سهم را حذف كرد . قرآن كريم به صراحت مؤلفه قلوبهم را جزء سهامداران زكات قرار داد اما ابوبكر اين سهم را نيز حذف كرد . قرآن كريم و سنت خدا به صراحت به متعه حج و زنان اشاره كرده است اما در عين حال به صراحت عمر گفته است " متعتان كانتا علي عهد رسول الله و انا احرّمهما و اعاقب عليهما متعه النساء و متعه الحج " يعني دو متعه در زمان رسول خدا رايج بود يكي متعه زنان و ديگري متعه حج اما من آن دو را حرام مي كنم و هر كس را كه مرتكب آنها شود عقاب خواهم كرد . در اينجا خليفه دوم با اينكه به صراحت اعتراف مي كند كه اين دو متعه در زمان پيامبر مرسوم بوده است با آن به مخالفت بر ميخيزد . قرآن كريم مودت اهل بيت را واجب و لازم دانسته است و پيامبر اسلام درباره حضرت فاطمه به صراحت فرمود فاطمه بضعه منّي من آذاها فقد آذاني و من سرّها فقد سرّني . اما در عين حال اسباب اذيت و آزار او را فراهم آوردند و يا بر خلاف فرموده رسول خدا در قرآن در شأن پيامبر كه فرمود " ما ينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي " اما در اواخر عمر در مجلس پيامبر به او نسبت هذيان دادند و نيز بر خلاف قرآن مجيد كه سنت رسول خدا را واجب الاتباع مي داند شعار حسبنا كتاب الله را مطرح كردند .

د ) اگر به صراحت نام علي و اهل بيت در قرآن بعنوان خلفاي پيامبر مي آمد به احتمال زياد رياست خواهان و قدرت طلبان به تحريف قرآن دست مي زدند زيرا شواهد نشان مي دهد كه هيچ چيز مانع آنها جهت تلاش براي رسيدن به قدرت و رياست نبوده است و براي نيل به خواسته هاي خويش براي انجام هر كاري آمادگي داشتند . اگر احساس ميكردند كه جز با تحريف قرآن نمي توانند به مطامع خويش برسند از اقدام به آن كوتاهي نمي كردند

ه ) اگر به صراحت نام علي و اهل بيت در قرآن مي آمد به احتمال زياد به آتش خاموش نشدني اختلاف دامن زده مي شد زيرا از يك طرف رياست طلبان راضي نبودند به ملاحظه قرآن دست از مطامع خويش بردارند و ساكت بنشينند و از طرف ديگر طرفداران علي و مدافعان قرآن چه بسا راضي نمي شدند كه در برابر مخالفت آشكار با قرآن ساكت و آرام بنشينند . همين امر مايه درگيري و جنگ خونين ميان اين دو گروه مي شد كه يقينا در آن شرائط به ضرر اسلام و مسلمانان بوده است . همان مصلحتي كه ايجاب مي كرده است كه علي خانه نشيني و بركناري از قدرت را تحمل كند همان مصحلت ايجاب مي كرده است كه قرآن چنان به صراحت از مسئله امامت نام نبرد كه باعث اختلاف بنياد بر افكن ميان مسلمين شود .

http://www.askdin.com/newreply.php?do=postreply&t=37548
جمع بندی _3
سوال : چرا امامت موروثی شذه ودر قران نیامده ؟

پاسخ
إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ [٣:٣٣]
خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.

class: cms_table align: right

﴿٣٣﴾



ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [٣:٣٤]
آنها فرزندان و (دودمانی) بودند که (از نظر پاکی و تقوا و فضیلت،) بعضی از بعض دیگر گرفته شده بودند؛ و خداوند، شنوا و داناست (و از کوششهای آنها در مسیر رسالت خود، آگاه می‌باشد).
سوره ال عمران ایه 33

خداوند می فرماید در مورد امامت خانوادگی :
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖقَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖقَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[٢:١٢٤]
(به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)».
این جا می گوید امامت عهد الله است .

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ ۖ فَمِنْهُم مُّهْتَدٍ ۖ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ [٥٧:٢٦]
ما نوح و ابراهیم را فرستادیم، و در دودمان آن دو نبوّت و کتاب قرار دادیم؛ بعضی از آنها هدایت یافته‌اند و بسیاری از آنها گنهکارند.
سوره حدید ایه 26
وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا ۖ وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ [٢٩:٢٧]
و (در اواخر عمر،) اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمانش قرار دادیم و پاداش او را در دنیا دادیم و او در آخرت از صالحان است!
سوره عنبکوت ایه 27

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖوَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [٦:٨٤]
و اسحاق و یعقوب را به او [= ابراهیم‌] بخشیدیم؛ و هر دو را هدایت کردیم؛ و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم؛ و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را (هدایت کردیم)؛ این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم!

class: cms_table align: right

﴿٨٤﴾



وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ [٦:٨٥]
و (همچنین) زکریّا و یحیی و عیسی و الیاس را؛ همه از صالحان بودند.
این جا می گوید که ما از بهترین ها انتخاب کردیم

class: cms_table align: right

﴿٨٥﴾



وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ [٦:٨٦]
و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را؛ و همه را بر جهانیان برتری دادیم.

class: cms_table align: right

﴿٨٦﴾



وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [٦:٨٧]
و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادی را برتری دادیم) و برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم.
این جا تیر خلاص را می زند خداوند می گوید که ما از پدران و برادران و پسران و ...نبوت دادیم و این ایات بالا نشان می دهد که پیامبر و نبوت
خانوادگی وجود داشته است.
چه شکلیه اهل سنت که می گند نبوت از امامت بالاتر است می تواند خانوادگی باشد ولی امامت که به قول شما پایین است نمی تواند خانوادگی باشد ؟؟و در قران هم که امده است می تواند خانوادگی باشد لاینال عهدی الظالمین حضرت ابراهیم گفت به ذریه من می رسد که خداوند فرمودند این عهد من به ظالمین نمی رسد
سوره انعام ایه 84الی 88-------------------------------------------------
من یک سوال می پرسم از شما امامت حضرت عیسی در کجای قران امده است با اینکه اهل سنت می گند حضرت عیسی ع امام است
عن الزُّهْرِيِّ بهذا الإسناد وفي رِوَايَةِ بن عُيَيْنَةَ إِمَامًا مُقْسِطًا وَحَكَمًا عَدْلًا وفي رِوَايَةِ يُونُسَ حَكَمًا عَادِلًا ولم يذكر إِمَامًا مُقْسِطًا


صحیح مسلم ج1ص135
حضرت عیسی وقتی بیاید امام می اید .


موضوع قفل شده است