سرباز شهید طاهر آقازاده

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
سرباز شهید طاهر آقازاده


تابستان سال 1345 آرم آرام رخت خود را می بست آخرین رزوهای تابستان بود ، 22 شهریور 1345 که در روستای بنفشه درق از توابع شهرستان اردبیل خانواده ی آقازاده صاحب پسری شدند که نام او را عمویش ، طاهر گذاشت ،طاهر چهارمین فرزند آقای حاتم آقا زاده و خانم نبار دوستی بود ، آنها هر دو از داشتن سواد محروم بودند آقای حاتم آقا زاده کشاورز و خانم دوستی خانه دار بودند وضعیت اقتصادی آنها با توجه به قناعتی که داشتند خوب بود و مشکلی نداشتند و یکی از خانواده های سرشناس روستا بودند .
طاهر دوران خردسالی را در روستای بنفشه درق گذراند دوستان صمیمی او در این دوران عباس و محمد علی بودند که با هم در طبیعت سبز روستا بازی و جست و خیز می کردند ، پس از گذراندن دوران خردسالی اونیز خود را آماده کرد تا به مدرسه برود مدرسه ی ابتدایی روستای بنفشه درق اولین مدرسه ای بود که پذیرای حضور گرم او شد ، او اولین روز مدرسه را با همراهی پدر راهی شد ، وضعیت درسی او خوب بود به مانند روابطش با بچه ها که پیشه ای جز مهربانی نداشت و در میان بچه ها از محبوبیت خاصی برخوردار بود .
طاهر دوران ابتدایی را در سال 1357 با موفقیت به اتمام رسانید و چون در روستا مدرسه ی راهنمایی و دبیرستان وجود نداشت او راهی تهران شد و در عین حال که درس می خواند کار نیز می کرد ، خانم دوستی ، مادر شهید در این مورد می گوید : «طاهر بعد از اتمام دوران ابتدایی به خاطر نبود امکانات و مدرسه در روستا ساکن تهران شد ، چون او به درس و مدرسه علاقه داشت . به همین دلیل دوست داشت ادامه تحصیل دهد او ضمن درس خواندن کار نیز می کرد ، با کارگری و خیاطی ، در چندین مغازه خیاطی کار کرده بود وقتی بزرگ شد دیگر برای خودش استاد شده بود البته بیشتر پولی را که در می آورد به خانواده می فرستاد ،عید ها وقتی به خانه می آمد ، برای همه بچه ها عیدی می خرید .»
در سال های انقلاب طاهر کلاس پنجم ابتدایی بود ، اما او نیز با این که کوچک بود در راهپیمایی شرکت می کرد ، حتی زمانی که به تهران رفت این حضور چشمگیر تر بود ، به خاطر شرایط خاص تهران و با توجه به روشن بودن فضای سیاسی در تهران ، او از همان نوجوانی فردی فهیم و دانا به بار آمد .
خانم دوستی در مورد روابط و خصوصیات او چنین می گوید : « با برادران و خواهران خود مهربان بود و در همه ی کارهای خانه به خانواده کمک می کرد ، با همسایه ها رفتار و روابط شایسته ای داشت ، او همه را دوست داشت و بیش تر از همه پدرش را . یکی از آرزوهای طاهر ، بردن خانواده به تهران بود تا در آنجا همه ی خانواده در کنار هم زندگی خوبی داشته باشند ، در اوقات فراغت خود غیر از خیاطی مطالعه می کرد و در برنامه های پایگاه شرکت می نمود ».
طاهر در سال 1364 موفق به دریافت دیپلم شد ، پس از اتمام تحصیل او برای خدمت سربازی اقدام کرد ، او همیشه اخبار جنگ تحمیلی را که سال ها پیش شروع شده بود به دقت دنبال می کرد همواره شور و شوق حضور در جبهه داشت ، بنابراین به خاطر وضعیت وخیم جبهه ها تصمیم خود را عملی کرد و از طریق ل 28 سنندج سازمان ارتش عازم جبهه شد ، دوره ی آموزشی او عجب شیر بود ، پس از آن نیز در دهلران مشغول خدمت و دفاع از وطن بود ، غیرت و شجاعت از خصوصیات بارز او در همه صحنه های زندگی به خصوص دوران سربازی بود .
سال 1365 آخرین روزهای خود را سپری می کرد 14 ماه از سربازی طاهر گذشته بود تا عید فقط 10 روز مانده بود اما او هفت سین سفره ی عیدش را نه در خانه و در کنار خانواده که در بهشت برین پهن کرد .
شهید طاهر آقازاده در 19/12/1365 در حین درگیری با نیروهای بعثی عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره در منطقه ی پنجوین – هم مرز مریوان (خاک عراق) – در استان کردستان به مقام والای شهادت نایل شد . همه روستاییان و دوستان از شهادت او غرق در عزا و ماتم شتند . پیکر او در قبرستان عمومی روستای بنفشه درق به خاک سپرده شد .

روحش شاد