◘۩◘ قبله قلب علی علیه السلام ◘۩◘ ویژه نامه دهه اول فاطمیه
تبهای اولیه
[="Tahoma"][="#4169e1"] مادر سير شده بود از دنيا
و الا...
تمام خانواده مستجاب الدعوه بودند...
[=arial]« پهلوی زمان شکسته است »
سنگریزهها سیاه،
آسمان کبود،
دستهای مهربان کبود،
در سیاه، سوخته، مثل سینه زمینیان، آسمان.
پهلوی زمان شکسته است.
حق دارد آسمان اگر زانو بزند این همه غم را.
سکوت، غم بزرگی است که گلوی پرندهها را میفشارد.
بعد از تو، حق دارند اگر نخوانند. بعد از تو، رد پاها به کدام سو میروند؛ وقتی مدفنت، مشام هیچ نسیمی را معطر نمیکند؟ مبادا که بیراههها، نشان تو را دوباره بخواهند از همه صراطهای مستقیم، پنهان کنند! کاش نشانهای به قاصدکها میدادی! کاش...!
[=microsoft sans serif]نه مثل ساره ای و مریم نه مثل آسیه وحوا
فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت زهرا
اگرشبیه کسی باشی، شبیه نیمه شب قدری
شبیه آیه تطهیری، شبیه آیه ی اعطینا
سلام مابه تو ای باران، درود مابه تو ای دریا
با اجرای:حامد زمانی
شاعر:استادعلیرضا قزوه
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمودند: به خدا سوگند، اگر حقّ - خلافت و امامت - را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى و متابعت كرده بودند حتّى دو نفر هم با یكدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمى كردند.
و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یكى پس از دیگرى منتقل مىگردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد علیه السلام مىگردید كه او نهمین فرزند از حسین علیهالسلام مىباشد.
متن حدیث:
قالَتْ فاطمة علیها السلام : امّا وَاللّهِ، لَوْتَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه ، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَلَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَفٍ، وَخَلْفٌ بَعْدَ خَلَفٍ حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلام .
«بحارالا نوار جلد ۳۶، صفحه ۳۵۲»
چون ابر بهار و آسمان گریه کنیم
امروز که روز رفتن فاطمه است
با مهدی صاحب الزمان گریه کنیم
:Sham::Sham::geryeh::geryeh::geryeh::geryeh:
شهادت جانسوز ام ابیها حضرت:Ghamgin: فاطمه الزهرا :Ghamgin:را به همه اسک دینی ها تسلیت میگویم..التماس دعا
نقل از یکی از کاربران سایت افسران :
جای تان خای
در بقیع بودیم که دوتا پیرمرد عراقی پیشم آمدند
یکی شان از پرسید: این قبر ابراهیم ابن رسول الله؟
گفتم هناک
نشانش دادم
بعد گفت این قبر..... قبر.....
فکر کردم دنبال قبر ام البنین است گفتم ام البنین هناک
گفت لا لا این قبر....... فاطمه بنت رسول الله....
دستانم را باز کردم و سرم را تکان دادم
هر دو پیر مرد زدند زیر گریه...
دوستانم آمدند گفتند چه گفتی به این پیرمرد؟
گفتم چیزی نگفتم
سوالی ازم پرسید جوابش را بلد نبودم
حالا من و دوستانم گریه می کنیم.....
بر امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
و شما محب حضرتشان تسلیت باد...
زهرای ما(س) به یاد میآوری آن روزهای غم گرفته بعد از رحلت رسول خدا(ص) را؟
آن روز چه غریبانه به مسجدالنبی(ص) رفتی و در اجتماع بزرگ مهاجر و انصار با پهلوی شکسته به خطبه ایستادی «خس و خاشاک نفاق در شما پدیدار گشته، لباس دین در میانتان کهنه شده... کبک باطل، خواندن آغاز کرده... شیطان از مخفیگاه خود به میان شما سرک کشیده و میبیند که ندایش را پاسخ میدهید و...»
پاسخ خواص آن روزگار اما،جواب های چند پهلو بود...
چه دل پرغصهای داشتی، بانوی پهلو شکسته!...
امروز اما، در عصر بعثت دوباره، بار دیگر شیطان بزرگ از درد جیغ بنفش میکشد و به عصبانیت، اعوان و انصارش را به یاری میطلبد...
این روزها، در عصر خمینی و خامنهای اما، فاطمیون زمان، به شیطان امان نمیدهند و به پای جان در راهت ایستادهاند...
همه جا، نام تو را بر زبان دارند و از ژرفای دل بر این باور که «بیهمگان به سر شود، بی تو به سر نمیشود»...
حالا، فاطمه عزیز! آیا از امت خویش راضی هستی؟...
رسیدِ امانت پیامبرشان
را با خط میخی امضا کردند...
جارو نكن عزيز من اين خانه را به زور
بردامنت مگير دو دردانه را به زور
بگذار موى دخترمان را چنان كه هست
دستت نگير فاطمه جان شانه را به زور
پژمرده اى و از همه ى اسم هاى تو ...
يادآور است روى تو ريحانه را به زور
مردى كه كنده بود درِ قلعه را ز جا ...
وا مى كند پس از تو در خانه را به زور
ساقى پر است جام نفس بعد فاطمه
ديگر نزن تعارف پيمانه را به زور
[b]content[/b]
شهیده راه ولایت
گفتند: او ابتر است. پسر ندارد. نهضتش بعد از او نابود خواهد شد. اما خدا جوابشان را داد. به او کوثر عطا کرد.چشمه جوشانی نازل نمود که تا ابذیت جهان اسلام را طراوت بخشیده و زنده نگه دارد.
ذیگران گفتند: ای رسول خدا تو ما را از بدبختی و فلاکت نجات دادی. تو ما را از چاه جاهلیت خارج ساختی. ما را به سر منزل مقصود رساندی.اجر و مزد رسال تو چیست؟
برای خشنودی شما چه کنیم؟
فرمود: من اجر و مزدی از شما نمی خواهم. فقط اهل بیت من...!
دوستی و پیروی از آنها شما را نجات خواهد داد. قرآن و اهل بیت را از خود به یادگار می گذارم.
ایستاده بود مقابل درب خانه دخترش. او که سیده نساء عالمیان است. دستها را بر سینه نهاد و فرمود: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه
بارها این عمل را تکرار کرد. آنقدر گفت تا اهل بیت را بشناسند. تا راه را اشتباه نروند.
فرمود: فاطمه:doa(5): پاره تن من است. هرکس او را بیازارد من را آزرده و ....
امتش این کلمات را می شنیدند. برای هم بازگو می کردند. امتی که در عمل به مستحبات از هم پیش می گرفتند. اما...
پی چه شد که...
نیمه های شب به همراه ولی زمان خود امیر مومنان:doa(4): راه افتادند. بر در خانه مهاجر و انصار رفتند. با آنها اتمام حجت کردند؛
مگر نبودید در غدیر خم. مگر بیعت نکردید. مگر...
چه جوابی داشتند؟! مگر دنیا طلبی و عدالت خواهی در یک دل جمع می شود.
به راستی اگر رسول خدا:doa(1): اینقدر سفارش کوثر خود را نکرده بود چه می کردند؟!
یا اگر می خواستند زهرای اطهر:doa(5): را اذیت و آزار نمایند مگر بیش از این می توانستند؟
در دوران رنج و غم فراق پیامبر، باز هم مادر سادات را آزردند. به علی:doa(4): می گفتند: به همسرت بگو یا روز گریه کند شب آرام باشد. یا شب گریه کند و ...
ای بی وفا مردم. مگر چقدر از دوران رسول خدا:doa(1): گذشته بود. مگر پاره تن پیامبر:doa(1): با شما چه کرده بود؟! گر...
و اکون سالهاست که از آن دوران گذشته. اما هرکس پا به مدینه می گذارد سوالی به خود دارد: مزار ام ابیها، کوثر قرآن، تنها دختر رسول خدا:doa(1): کجاست.
سالهاست که غاصبین ولایت امیرالمومنین:doa(4): با این سوال مواجه هستند: چرا مزار فاطمه:doa(5): مخفی است.
مگر مزار بیشتر صحابه و حتی تابعین مشخص نیست. پس چرا تنها دختر پیامبر خواسته بود قبرش مخفی بماند.
و اکنون بیش از قبل این سوال ذهن هر پسشگر را به خود می خواند که براستس جرمفاطمهچه بود.
چرا او را آزردند. چرا خواسته بود گمنام بماند. چرا؟!
براستی گمنامی عصمت کبرای الهی پرچمی است که تا ابد برافراشته خواهد ماند.
تا زمانی که فرزند عزیزش از پرده غیبت خارج شده و انتقام مظلومیت او را بستاند.
انشاءالله
منبع:شهیده راه ولایت ( شهید گمنام ،گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی)
آرام سر به مهر میگذارم و بلند می شوم،دست بر سینه میبرم و میخوانم:
السلام علیک یا رسول الله،السلام علیک یا علی ابن ابیطالب،السلام علیک یا امام حسن...
نون حسن که تمام می شود غم خیمه می زند.
او یادگاری دارد از کوچه و دود...
"ما" و "در"...
شرح تمام روضه که دیگر نگفتنی ست...
یا فاطمةالزهراء!
مادر جان! جانم به فدایت!
به جرم ولایت و محبت امیرالمومنین(علیه السلام) مضروب شدید، پهلویتان شکست، محسنتان سقط شد، به شهادت رسیدید!
فرزندانتان به جرم فرزند امیرالمومنین(علیه السلام) بودن به شهادت رسیدند، سر فرزندتان اباعبدالله الحسین «بغضا لابیه» از تن جدا شد و فرزندان و اهل بیتش به اسارت رفتند و...
آه سرد من و فضای غمآلود این روزها و تظلم شیعیان، خامه ذهن را سنگین کرده و مرا یارای نوشتن نیست! اما مینویسم تا تاریخ گواه باشد که سکوت نکردهام! مینویسم تا فریاد مظلومیت شیعیان در گوش تاریخ تکرار شود! مینویسم تا کوتاهی نکرده باشم! و مینویسم تا بگویم هنوز نوای «فساعدتها عیناه» آقایمان پاسخ دارد....
تا روزگار به یاد دارد، آتش جهل ابلهان دین و دنیا فروش خرمن علویان را آتش زده و تندباد کژاندیشیهایشان دامنه این آتش را گسترانیده است. و دنیا از روی دنائتش، به اهلبیت(علیهم السلام) و محبّان ایشان پشت کرده و خوشیهای روزگار از ایشان رویگردان بوده است....
خدایا! سرّ این غربت چیست که صدها سال است ارثیه تشیع شده و از قبل سقیفه تا کنون زنجیری بر پای دوستداران علی بن ابیطالب(علیهالسلام)بوده است؟!
آتش کینهتوزی و ظلمهای مکرر نابکاران از خدا بیخبر، ایشان را آزرده و کعب نافهمیها و ترکه جهالتهای متعصبان متکبر طاقتشان را طاق کرده است.
خدایا! تکرار تاریخ و زجر این غم طاقتفرسا تا به کی؟! روزی پاراچنار، روزی بحرین، روزی عربستان، روزی جنوب لبنان و ... امروز هم گلگیت و چلاس پاکستان! شمشیر نسلکشی استکبار دیگر بار از آستین ظلم به در آمده و با سوء استفاده از جهالتها و تندرویها به خون هزاران شیعه مظلوم آلوده شده است و گویا ظلم نافیان حقیقت بر این قوم تمامی ندارد!
این غربت هزار ساله علی(علیهالسلام) است که در پس ابرهای غفلت پنهان مانده و مکر معاویه زمان(لعنةالله علیهم) است که لشکر خشکمغزان را به حربی ناعادلانه و کاملاً یک سویه کشانده است. انسانیت و خرد زیر در دست و پای آنان له شده است و جهالت، تعصب، کینهتوزی و حماقت را به هم آمیختهاند تا این ملغمه ظالمانه را به زور و به ناحق در کام شیعیان ریزند.
فشارهای سیاسی را چاشنیاش ساختهاند و در دیگ تفرقه جوشانیدهاند...
و با تکیه بر ناآگاهیهای قومی عقبمانده، سعی بر این دارند تا روح حقخواهی و حقطلبی را با نسلکشی شیعه از بین ببرند،
ولی نمیدانند که عهد تمّارها و حُجرها همچنان پابرجاست و خاک تفتیده ربذه غباری از مرقد ابوذر را در میان این قوم گسترانیده است....
سالهاست که شیعه آوارگی را از شیر مادرش مکیده و اسارت و زجر و مظلومیت را از پدرش به ارث بردهاست....
سالهاست که طعم اضطرار با گوشت و پوست و استخوان شیعه عجین است....
سالهاست که مظلومیت صفحه اول کتاب تشیع است...
و سالهاست که انتظار با عمق نگاههای شیعه در هم آمیخته است...!
کاش میفهمیدم که چرا این سیاره رنج و عجوزه هزار داماد بهای کابینش را در مخالفت و ظلم به خاندان پیامبر(علیهم صلوة الله) قرار داده و از محبان علی (علیهالسلام) رویگردان است!
اگر جرم ما سوگواری بر جسارتهایی است که جهل زمانه بر سر علی(علیهالسلام) آورده است،
اگر جرم ما فهم گوشه کوچکی از استخوان در گلو و خار در چشم علی(علیهالسلام) است،
اگر جرم ما دانستن ناگفتههای او با بشر و درددلهای او با چاه است، اگر جرم ما فهم وصلههایی است که از این ارزق هزار رنگ پرارزشتر است،
اگر جرم ما همراهی نکردن با ظلم و دشمنی ما با سقیفه است
و اگر جرم ما فهم گوشهای از حقیقتی است که علی(علیهالسلام) خوندلها خورد تا مردم زمانهاش آن را درک کنند، ...
بگذارید به این جرمها افتخار کنیم! بگذارید همگان را از جرممان آگاه کنیم،
چرا که یقین داریم جرم ما چیزی جز نافهمی و تعصب کورکورانهتان نیست!
بگذارید به جرمی افتخار کنیم که وارث خون شهید کربلا و عصاره دنیا و ماسوی،
سالیانی است به همین اتهام در پشت ابر غفلتها و در امید رشد فکری جامعه بشری گرفتار آمده است!
بگذارید به جرمی افتخار کنیم که هر جملهاش برای ما سندی از افتخار است و برای شما خزی و وزر و وبال!
گو به ما ظلم بیحساب کنند ما امیر محاسبی داریم!
خلق ظلم میکند توبیا تا بدانند صاحبی داریم!
آی ای لشکریان رجزخوان قوم جهالت! پنبه فراموشی و غفلت را از گوش جانتان به درآرید و بدانید که ما ذوالفقار در نیامایم و با تمام اعتقاد فریاد برمیآوریم که خون ما تشنه جاری شدن در راه علی و اولاد اوست(علیهم صلوة الله)! و از آنجا که وعده الهی پابرجاست، منتظر خواهیم ماند تا انتقام درد نهفته دوشنبهای دردناک را بازپس گیریم که سالهاست زخم عمیقاش عمق جانهایمان را آزرده است و کژفهمی روزگارِ علی(علیهالسلام) آن را در غربتی ژرف به امانت گذارده است!
ما را از مرگ چه هراس که شاگردی مکتب عاشورا افتخار ماست!
ما را از مرگ چه هراس که شهادت را جز سعادت و رستگاری نمیدانیم! ما را از مرگ چه هراس که مرکّب درس مکتب ما، با خون عمارها ممزوج بوده است...!
اگر در مقابل گستاخیها و ترکتازیتان سکوت کردهایم، مشق مکتب عشق میکنیم!
وگرنه تاریخ خوب گواهی است که پیروان خاندان عصمت پیامبر(صلوة الله علیه و آله) نه عافیتطلب بودهاند و نه بزدل!
و به گوش باشید، چرا که سکوت ما را تا رسیدن به مقصود راهی نیست! چرا که ظهور یار نزدیک است.... انشاءالله!
منبع: 73 فرقه
بخوان بلال!
به نیّت چهارده قرن اندوه
چهارده قرن مصیبت
چهارده قرن بیکسی و دلتنگی
از بلندای این مرتفع موزون
از بلندای این گنبد همگون
از ارتفاع این پهناور نیلی
تا بیفتند از پا این دیوارهای روبروی حریص
تا بسوزند این درهای نامطمئن
تا کنار برود حجاب های دروغین
تا دنیا از حرکت بایستد
تا چشمان اشباح زده تاریخ،
شعله بگیرد «ای فقط شبیه خودت»
ای فقط شبیه فاطمه
شبیه نور شبیه باران
ای بهشت بینشان! که تمام گلهای جهان
بعد از تو کبودند و سرخ
که تمام پنجره های جهان
بعد از تو کورند و کر
که تمام آینه های جهان بعد از تو
شکسته اند و غبار گرفته
که تمام فروردین های جهان
بعد از تو زمستان اند
که تمام پروانه های جهان بعد از تو از
مرگ پروا ندارند بگذار پنجره های روبرو بسته باشند
بگذار بارانهای بعد از تو بایستند
کوچه های بعد از تو یتیم شوند
آشیانه های بعد از تو را جغدها بگیرند
مناره های بعد از تو را خاموش کنند
بگذار چشم های بعد از تو مچاله شوند
دستهای بعد از تو نیازمند شوند
دلهای بعد از تو یخ بزنند که بشکند
دست دیوار که ویران شود بنیان جهان
که بریزد آسمان؛ بِاَی ذَنبٍ قُتلِتْ بگذار
آسمان بعد از تو را قطعه قطعه کنند
[=microsoft sans serif]