جمع بندی می خواهم مفید باشم

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
می خواهم مفید باشم

سلام .
یه چیزی خیلی داره اذیتم میکنه.
من نمیدونم چه جوری میتونم مفید باشم واسه بقیه؟
نمیدونم وظیفم چیه تو این دنیا.
اون کار مهمی که من باید تو این دنیا انجام بدم که خدا ازم راضی باشه چیه؟
لیسانس روانشناسی دارم ولی دیگه دلم نمیخواد رشته خودمو ادامه بدم. حافظ قران هم هستم.
میخوام برم حوزه خانوادم راضی نمیشن میگن همه دنبال ادامه تحصیلن تو میخوای ادامه ندی میخوان درس بخونم مدرک بگیرم جلو بقیه کم نیارن
این درس خوندن که فایده نداره.
بخوام برم حوزه پدر و مادرم راضی نباشن اونجا هم نمیتونم موفق بشم با نارضایتیشون.
میگن حرف حوزه رو نزن ولی دانشگاه هر رشته ای خواستی میتونی بری.
دارم میسوزم دارم اتیش میگیرم
دینم اینقد غریبه اگه غریب نبود الان راحت اجازه میدادن برم حوزه..........
یکی هست به من بگه چیکار کنم ..................
یکی هست منو راهنمایی کنه............................

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد صابر

با سلام و احترام خدمت شما پرسشگر محترم@};- و همه ی اسک دینی های عزیز@};-

ای کاش همه ی افراد در زندگی شان مانند شما تا این حد به فکر رضایت خدا بودند. خدای متعال را شاکریم که جوانانی چون شما را در کنار خود می بینیم.

کاربر محترم!

نباید تصور کنید تا کنون انسان مفیدی برای جامعه ی خود نبوده اید بلکه همین قدر که توانسته اید تحصیلات عالیه را طی کنید و الان در صدد تصمیمات بزرگی برای آینده تان هستید، همین یعنی مفید بودن و کارآمدی...

استاد مطهري در مورد سعادت انسان مي نويسد: «مگر سعادت جز شكوفا شدن همه استعدادها و پرشدن همه ظرفيت ها و فعليت رسيدن همه قوّه ها و پيمودن صراط مستقيمي كه انسان را به عالي ترين و مرتفع ترين قلّه هاي وجود برساند، چيزي هست؟» (1) ولي براي رسيدن به اين هدف والا بايد استعداديابي كرد. ايشان در اين مورد مي فرمايد: «البته همه استعدادها در همه افراد هست، ولي در همه افراد يكنواخت نيست. به همين دليل مي گويند انسان يكي از چيزهايي كه بايد كشف كند خودش است و انسان خودش را در آزمايش، با كار و با تجربه كشف مي كند. مثلًا كسي كه استعداد سخنوري دارد، گاهي اتفاق مي افتد كه اصلاً خودش نمي داند كه يك چنين استعداد سرشاري در او نهفته است. يك مدتي كه عمل مي كند مي بيند استعداد در او بروز مي كند، يعني خودش با عمل و تجربه خودش را كشف مي كند... و خيلي وقتها هم اتفاق مي افتد كه آدم خيال مي كند استعداد يك كار را دارد بعد مي بيند ندارد، يا خيال مي كند استعداد يك كار را ندارد بعد مي بيند كه دارد، كه اينها خيلي ديده شده، و لهذا مي گويند براي هر كسي استعداديابي لازم و ضروري است. جزء مسائل ضروري جامعه مسئله استعداديابي است».(2)

شما کاربر محترم نیز استعدادهای زیادی دارید ولی لازم است به خوبی آنها را بشناسید و بر اساس آن برای آینده تان برنامه ریزی نمایید.




تنها مسیر;989357 نوشت:
یخوام برم حوزه خانوادم راضی نمیشن میگن همه دنبال ادامه تحصیلن تو میخوای ادامه ندی میخوان درس بخونم مدرک بگیرم جلو بقیه کم نیارن


اما در مورد ورود به حوزه مشکل اصلی این است که خانواده ی شما تحصیل در حوزه را به معنای ادامه تحصیل نمی دانند و گویی آن را ترک تحصیل می دانند و حال آنکه علوم حوزوی نیز به اندازه علوم دانشگاهی علومی مهم و دقیق است. حتی در بعضی موارد علوم حوزوی نسبت به علوم دانشگاهی به‌مراتب دقیق‌تر و عمیق‌تر است. تحصیل در حوزه مشقت‌های خاص خود را دارد که عده‌ای آن را به‌خاطر اجر معنوی و دریافت پاداش الهی به جان می‌خرند و حتی در بعضی موارد با اینکه بهترین رتبه کنکور یا بهترین دانشگاه را کسب کرده‌اند پا روی همه چیز گذاشته و تحصیل در حوزه را بر همه موقعیت‌ها ترجیح می‌دهند.
به هر حال در خصوص والدین خودتان توجه دارید که خداوند متعال مقام بسیار والایی برای آن‌ها در نظر گرفته واجازه ذره‌ای بی حرمتی را به ساحت آن‌ها روا ندانسته ولی در امور شخصي مثل انتخاب رشته لازم است پدر و مادر را در جريان استعداد و علائق خود قرار داد و با قول متين و آرام و رعايت ادب به ايشان تفهيم نمود كه تحصيل در علوم ديني موفقيت آميز خواهد بود و انگيزه، استعداد، علائق و دغدغه شخصی شما در این است. در اين صورت پدر و مادر به خواسته شما راضي خواهد شد و مشكل اذيت و ناراحتي و عاق والدين و آثار آن پيش نخواهد آمد. پدر و مادرتان اگر بدانند كه شما در حوزه موفق‌تر خواهید بود و مي‌خواهيد مسير اهل بيت (علیهم السّلام) را طي نماييد و به مؤمنين خدمت نماييد، مطمئناً راضي خواهند شد. به ويژه اگر بدانند كه امكان رشد و خدمت شما با حوزه نيز ميسر است. البته ناگفته نماند امکان ادامه ی رشته ی خودتان در حوزه نیز اکنون بعد از سطح مقدمات، امکان پذیر است.
همچنین توصیه می کنیم برای دریافت نتیجه بهتر به مراکز مشاوره معتبر و مشاور تحصیلی مراجعه و استعدادهای خود را ارزیابی نمایید.
موفق باشید.
------------------------------------------------------------
پی نوشت:
[=Calibri]1. مطهري، مرتضي، مجموعه مقالات، ص87.[=&quot]
[=Calibri]2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، فلسفه تاريخ (1ـ4)، اختلاف استعدادها، ج15، ص782.
[=&quot]

[="Times New Roman"][="Black"]هرچیزی از حدش خارج بشه نتیجه ی عکس داره.

شما اگر موقع گرفتن شماره پدرتون یه رقم رو جابجا وارد کنید به شخص دیگه ای وصل میشید و از جای دیگه ای سر در میارید.

زندگی هم همینطوریه

احساس گناه بیش از حد

احساس مسئولیت بیش از حد

حساسیت بیش از حد

نگرانی بیش از حد

ترس بیش از حد

اینها همه منجر به نتایج بد میشن و رشد ما رو متوقف میکنند

فکر نکنید منظور از "بیش از حد" یعنی خیلی خیلی زیاد.

همین که از حالت اعتدال خارج بشید به سمت بیراهه کج میشید و دور تر و دورتر میشید.

سعی کنید منطقی فکر کنید و اسیر احساسات نشید و به اندازه ی توانتون از خودتون انتظار داشته باشید

بقیه اش رو هم بزنید به بی خیالی[/]

تنها مسیر;989357 نوشت:
سلام .
یه چیزی خیلی داره اذیتم میکنه.
من نمیدونم چه جوری میتونم مفید باشم واسه بقیه؟
نمیدونم وظیفم چیه تو این دنیا.
اون کار مهمی که من باید تو این دنیا انجام بدم که خدا ازم راضی باشه چیه؟
لیسانس روانشناسی دارم ولی دیگه دلم نمیخواد رشته خودمو ادامه بدم. حافظ قران هم هستم.

سلام علیکم و رحمه الله

واقعا به شما و هرکسی که روانشناسی خونده قبطه میخورم!

یعنی اینجا سوالی را مطرح کرده اید و آرزویی دارید که از نظر بنده بهترین پاسخش نزد خودتان است!

نه اینکه اینجا بخوام بگم، بلکه بارها شده که با دوستان یا در منزل با همسرم در مورد نیازهای جدی کشور و بهترین راه مفید بودن برای مردم و جامعه که صحبت میشده، همیشه نظرم این بوده که در این مقطع از زمان که به دلایل مختلف اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و.....اینهمه مشکل و گرفتاری برای مردم پیش آمده اعم از بزهکاری جوانان، آمار بالای طلاق، طلاقهای عاطفی، حیانتهای فراوان، مشکلات ارتباطی بین والدین و فرزندان، گسترش مصرف مواد مخدر، خشونتهای خیابانی و بی اعصابی مردم و در کل عدم آگاهی مردم از روشهای خوب و صحیح زندگی کردن، .....بهترین روشی که امکان کمک به دیگران و احساس مفید بودن وجود دارد، اینه که آدم روانشناس باشه و بزنه به دل جامعه....
از یک مادر یا پدر خوب و استاندارد بودن گرفته تا مشاور تربیتی در بک دبیرستان یا مسجد تا خدمت در ان جی او های محله ها یا کار در کلینیکهای روانشناسی دولتی یا خصوصی....

الآن واقعا چه کاری مفیدتر از این هست که آدم روانشناس باشه و در خدمت خلق باشه؟!

اگر شما بتونید بین یک زوج را که به دلیل عدم آگاهی با اصول زندگی زناشویی کارشون داره به طلاق میکشه شادی بیافرینید؟!

پدر و مادری که به دلیل اعتیاد جوان و حتی نوجوانشان شب و روز خون می گریند، چه درمانی بهتر از آموزش و کمک به رهایی عزیزشون؟ و چه کسی بهتر از روانشناس میتونه کمک کنه؟

شما فرمودید علاقه به حوزه دارید...بسیار خوب...ولی واقعا الآن یک روحانی برای جامعه مفیدتره یا یک روانشناس مومن البته اگر روحانی روانشناس باشد که نور علی نوره...

ولی متاسفانه الآن به همان دلیل بیماریهای بیشمار روحی و روانی که در جامعه شیوع پیدا کرده متاسفانه دیدگاه افکار عمومی به روحانیت تغییر کرده و اینجا باز کار روانشناس زبده و مومن هستش که دوباره این پیوند بین مردم و دین و روحانیت را زنده کند!

به هر حال خواهر گرامی بهتون قول میدهم که در حال حاضر در بهترین جایگاه قرار دارید...اگر قصد دارید مفید باشید و برای خدا کار کنید!
قدر خود و رشته تان را بدانید و با شور و علاقه دوچندان ادامه تحصیل بدید و گره از مشکلات بیشمار مردم بگشایید.

موفق باشید@};-

تنها مسیر;989357 نوشت:
سلام .
یه چیزی خیلی داره اذیتم میکنه.
من نمیدونم چه جوری میتونم مفید باشم واسه بقیه؟
نمیدونم وظیفم چیه تو این دنیا.
اون کار مهمی که من باید تو این دنیا انجام بدم که خدا ازم راضی باشه چیه؟
لیسانس روانشناسی دارم ولی دیگه دلم نمیخواد رشته خودمو ادامه بدم. حافظ قران هم هستم.
میخوام برم حوزه خانوادم راضی نمیشن میگن همه دنبال ادامه تحصیلن تو میخوای ادامه ندی میخوان درس بخونم مدرک بگیرم جلو بقیه کم نیارن
این درس خوندن که فایده نداره.
بخوام برم حوزه پدر و مادرم راضی نباشن اونجا هم نمیتونم موفق بشم با نارضایتیشون.
میگن حرف حوزه رو نزن ولی دانشگاه هر رشته ای خواستی میتونی بری.
دارم میسوزم دارم اتیش میگیرم
دینم اینقد غریبه اگه غریب نبود الان راحت اجازه میدادن برم حوزه..........
یکی هست به من بگه چیکار کنم ..................
یکی هست منو راهنمایی کنه............................

سلام و عرض ادب

مهم نیست در دانشگاه تحصیل کنید یا در حوزه

مهم این هست که برای خدا زندگی کنید

حتی اگر زن فرعون باشید !

برخی از شاگردان ائمه در دربار خلفا فعالیت می کردن تا بتونن از مومنین واقعی دفع شر کنن

هیتلر سخن جالبی داره

اگر قانونی را دوست نداری

از آن پیروی کن ، به مقام بالایی برس

و آن قانون را تغییر بده !

شما می تونید یه روانشناس خبره بشید

و عقیده و روان همه انسان ها (حتی پدر و مادر خودتون) رو تغییر بدید

در پناه حق تعالی

سلام
دوست عزیز من هم تقریبا مشکلی مشابه شما داشتم و نمیدونستم چطور باید برای بقیه مفید واقع بشم شاید بخش بزرگیش مربوط به اینه که خودمون و توانایی هامونو نمیشناسیم
توصیه میکنم این مقاله رو بخونید شاید کمکتون کنه :
خودآگاهی و خودشناسی

سؤال:
من نمیدانم چطور میتوانم برای دیگران مفید باشم؟ لیسانس روانشناسی دارم ولی دلم نمیخواهد رشته ی خودم را ادامه دهم. حافظ قرآن هم هستم. میخواهم حوزه برم ولی خانواده ام راضی نمیشوند. ایشان می گویند همه دنبال ادامه تحصیل هستند ولی تو میخواهی ادامه ندهی؟!


پاسخ:
نباید تصور کنید تا کنون انسان مفیدی برای جامعه ی خود نبوده اید بلکه همین قدر که توانسته اید تحصیلات عالیه را طی کنید و الان در صدد تصمیمات بزرگی برای آینده تان هستید، همین یعنی مفید بودن و کارآمدی...
استاد مطهري در مورد سعادت انسان مي نويسد: «مگر سعادت جز شكوفا شدن همه استعدادها و پرشدن همه ظرفيت ها و فعليت رسيدن همه قوّه ها و پيمودن صراط مستقيمي كه انسان را به عالي ترين و مرتفع ترين قلّه هاي وجود برساند، چيزي هست؟» (1) ولي براي رسيدن به اين هدف والا بايد استعداديابي كرد. ايشان در اين مورد مي فرمايد: «البته همه استعدادها در همه افراد هست، ولي در همه افراد يكنواخت نيست. به همين دليل مي گويند انسان يكي از چيزهايي كه بايد كشف كند خودش است و انسان خودش را در آزمايش، با كار و با تجربه كشف مي كند. مثلًا كسي كه استعداد سخنوري دارد، گاهي اتفاق مي افتد كه اصلاً خودش نمي داند كه يك چنين استعداد سرشاري در او نهفته است. يك مدتي كه عمل مي كند مي بيند استعداد در او بروز مي كند، يعني خودش با عمل و تجربه خودش را كشف مي كند... و خيلي وقتها هم اتفاق مي افتد كه آدم خيال مي كند استعداد يك كار را دارد بعد مي بيند ندارد، يا خيال مي كند استعداد يك كار را ندارد بعد مي بيند كه دارد، كه اينها خيلي ديده شده، و لهذا مي گويند براي هر كسي استعداديابي لازم و ضروري است. جزء مسائل ضروري جامعه مسئله استعداديابي است».(2)

شما کاربر محترم نیز استعدادهای زیادی دارید ولی لازم است به خوبی آنها را بشناسید و بر اساس آن برای آینده تان برنامه ریزی نمایید.


در مورد ورود به حوزه مشکل اصلی این است که خانواده ی شما تحصیل در حوزه را به معنای ادامه تحصیل نمی دانند و گویی آن را ترک تحصیل می دانند و حال آنکه علوم حوزوی نیز به اندازه علوم دانشگاهی علومی مهم و دقیق است. حتی در بعضی موارد علوم حوزوی نسبت به علوم دانشگاهی به‌مراتب دقیق‌تر و عمیق‌تر است. تحصیل در حوزه مشقت‌های خاص خود را دارد که عده‌ای آن را به‌خاطر اجر معنوی و دریافت پاداش الهی به جان می‌خرند و حتی در بعضی موارد با اینکه بهترین رتبه کنکور یا بهترین دانشگاه را کسب کرده‌اند پا روی همه چیز گذاشته و تحصیل در حوزه را بر همه موقعیت‌ها ترجیح می‌دهند.
به هر حال در خصوص والدین خودتان توجه دارید که خداوند متعال مقام بسیار والایی برای آن‌ها در نظر گرفته واجازه ذره‌ای بی حرمتی را به ساحت آن‌ها روا ندانسته ولی در امور شخصي مثل انتخاب رشته لازم است پدر و مادر را در جريان استعداد و علائق خود قرار داد و با قول متين و آرام و رعايت ادب به ايشان تفهيم نمود كه تحصيل در علوم ديني موفقيت آميز خواهد بود و انگيزه، استعداد، علائق و دغدغه شخصی شما در این است. در اين صورت پدر و مادر به خواسته شما راضي خواهد شد و مشكل اذيت و ناراحتي و عاق والدين و آثار آن پيش نخواهد آمد. پدر و مادرتان اگر بدانند كه شما در حوزه موفق‌تر خواهید بود و مي‌خواهيد مسير اهل بيت (علیهم السّلام) را طي نماييد و به مؤمنين خدمت نماييد، مطمئناً راضي خواهند شد. به ويژه اگر بدانند كه امكان رشد و خدمت شما با حوزه نيز ميسر است. البته ناگفته نماند امکان ادامه ی رشته ی خودتان در حوزه نیز اکنون بعد از سطح مقدمات، امکان پذیر است.
همچنین توصیه می کنیم برای دریافت نتیجه بهتر به مراکز مشاوره معتبر و مشاور تحصیلی مراجعه و استعدادهای خود را ارزیابی نمایید.

موفق باشید.
------------------------------------------------------------
پی نوشت:
1. مطهري، مرتضي، مجموعه مقالات، ص87.
2. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، فلسفه تاريخ (1ـ4)، اختلاف استعدادها، ج15، ص782.



موضوع قفل شده است