خدا حکیم است به چه معناست ؟ و اثبات حکمت خداوند ؟

تب‌های اولیه

97 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا حکیم است به چه معناست ؟ و اثبات حکمت خداوند ؟

سلام و عرض ادب

حکمت چیست ؟ و خداوند حکیم است به چه معناست ؟

و چگونه می توان ثابت کرد خدا حکیم است ؟

متشکرم

با نام الله


کارشناس بحث: استاد کریم

دل ارام;488500 نوشت:
حکمت چیست ؟ و خداوند حکیم است به چه معناست ؟

حكمت به معناي أگاهی ومعرفت به حقادق موجودات واشیاست. والبته وقتی در مورد انسان به کار می رود به کسی که آگاه به موجودات وعامل به خوبی ها وخیرات است نیز گفته می شود. ودر مورد خداوند یعنی خلق موجودات در نهایت دقت وکامل (راغب، مفرات راغب، ج1، ص249؛ طریحی، مجمع البحرین، ج6، ص45)انجام افعال از روی دلیل وبرهان می باشد. وعلمی که انسان را از انجام امور قبیح باز می دارد(مجمع البحرین، ج6، ص45)
خداوند هر کاری که انجام می دهد با انگیزه ودارای فلسفه وعلتی است وکار عبث انجام نمی دهد واین معنای حکیم بودن خداوند است.

کریم;489245 نوشت:
خداوند هر کاری که انجام می دهد با انگیزه ودارای فلسفه وعلتی است وکار عبث انجام نمی دهد واین معنای حکیم بودن خداوند است.

سلام و عرض ادب

لطفا همین موردی را که فرمودین اثبات بفرمایید ؟

متشکرم

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اثبات حکمت خداوند به شیوه های مختلف امکان پذیر است.
یک شیوه به کارگیری قاعده «معطی شیء فاقد آن شیء نیست» است.از آنجا که حکمت یک کمال وجودی است و در ممکنات وجود دارد و واجب بالذات علت تامه ممکنات است،پس حکمت را نیز خداوند به آن ها داده و طبق قاعده بالا،خودش فاقد حکمت نخواهد بود.
یک شیوه دیگر آن است که واجب بالذات وجود صرف است و اگر یک کمال وجودی مانند حکمت را نداشته باشد،ذات واجب ترکیب از وجود و عدم می شود که این با وجود صرف بودن واجب بالذات در تناقض است.
یک شیوه دیگر هم به کارگیری قاعده واجب بالذات،واجب من جمیع جهات است می باشد.
به صورت خلاصه و مفید اگر قرار باشد خداوند یکی از صفات را نداشته باشد،برای اتصاف به آن صفت باید غیر از او،آن صفت را به او بدهد و این یعنی معلول شدن واجب بالذات (و نیازمند شدنش) و معلول شدن یعنی ممکن بودن و ممکن بودن یعنی ماهیت داشتن و ماهیت داشتن یعنی وجود صرف نبودن.
قواعدی که در بالا گفته شد همه حساب و کتاب دارند.لذا با سوالاتی نظیر این که "اگر معطی شیء فاقد آن شیء نیست درست باشد،پس خداوند جسم هم خواهد داشت" به این قواعد خدشه ای وارد نمی شود.برای مثال پاسخ همان سوالی که در بالا بیان شد این است که جسم به ماهیت مربوط می شود و در واقع یک کمال وجودی نیست و یک امر عدمی است (از حیث محدود کردن).
لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

بن موسی;489313 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
اثبات حکمت خداوند به شیوه های مختلف امکان پذیر است.
یک شیوه به کارگیری قاعده «معطی شیء فاقد آن شیء نیست» است.از آنجا که حکمت یک کمال وجودی است و در ممکنات وجود دارد و واجب بالذات علت تامه ممکنات است،پس حکمت را نیز خداوند به آن ها داده و طبق قاعده بالا،خودش فاقد حکمت نخواهد بود.
یک شیوه دیگر آن است که واجب بالذات وجود صرف است و اگر یک کمال وجودی مانند حکمت را نداشته باشد،ذات واجب ترکیب از وجود و عدم می شود که این با وجود صرف بودن واجب بالذات در تناقض است.
یک شیوه دیگر هم به کارگیری قاعده واجب بالذات،واجب من جمیع جهات است می باشد.
به صورت خلاصه و مفید اگر قرار باشد خداوند یکی از صفات را نداشته باشد،برای اتصاف به آن صفت باید غیر از او،آن صفت را به او بدهد و این یعنی معلول شدن واجب بالذات (و نیازمند شدنش) و معلول شدن یعنی ممکن بودن و ممکن بودن یعنی ماهیت داشتن و ماهیت داشتن یعنی وجود صرف نبودن.
قواعدی که در بالا گفته شد همه حساب و کتاب دارند.لذا با سوالاتی نظیر این که "اگر معطی شیء فاقد آن شیء نیست درست باشد،پس خداوند جسم هم خواهد داشت" به این قواعد خدشه ای وارد نمی شود.برای مثال پاسخ همان سوالی که در بالا بیان شد این است که جسم به ماهیت مربوط می شود و در واقع یک کمال وجودی نیست و یک امر عدمی است (از حیث محدود کردن).
لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

اگر هر حکمتی که نزد مخلوق حاضر هست ... نزد خالق نیز حاضر باشد ... که خلقت مخلوق ... اصلا حکیمانه نبوده ...
مثلا انسانی که میتونه ضرب دو عدد 10 رقمی رو به صورته ذهنی حساب کنه ... که نمیره ماشین حساب بسازه ...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفرنفر;489347 نوشت:
اگر هر حکمتی که نزد مخلوق حاضر هست ... نزد خالق نیز حاضر باشد ... که خلقت مخلوق ... اصلا حکیمانه نبوده ...
مثلا انسانی که میتونه ضرب دو عدد 10 رقمی رو به صورته ذهنی حساب کنه ... که نمیره ماشین حساب بسازه ...

نخست این که یعنی شما می گویید حکمتی نزد مخلوق هست که نزد خالق نیست؟
چون از مثالی که راجع به ماشین حساب زدید بنده اینطور برداشت می کنم که اگر انسان نیاز نداشت،ماشین حساب را نمی ساخت.آیا شما معتقد به نیازمندی خداوند هستید؟(سبحان الله)
درباره اصل قاعده هم کمی بیشتر توضیح می دهیم:
از همان اول عرض کردم این چنین مطالبی خدشه ای به صورت قضیه وارد نمی کنند.چون صورت قضیه در درجه اول مربوط است به مفهوم نه مصداق.یعنی قضیه حرفی از مصداق نمی زند.بلکه از وجود مفهوم حرف می زند.برای تقریب به ذهن (فقط از جهت تقریب است و الا این مثال کامل نیست) فرض کنید مردی بی نهایت میلیارد تومان پول دارد.از طرف دیگری فرض کنید هر کس بیش از 100 میلیارد تومان پول داشته باشد،پولدار محسوب شود.حال فردی داریم که یک قران هم ندارد.آن مرد که بی نهایت میلیارد تومان پول دارد،به او 101 میلیارد تومان پول می دهد.در نتیجه آن فقیر پولدار می شود.
حال این قاعده می گوید اگر فقیر چیزی را از غنی دریافت کرده،خود غنی هم باید آن را داشته باشد.اما نه این که میزان داشتنش مثل همان فقیر باشد.در واقع قاعده می گوید اگر فقیر پولدار بود،غنی ای که فقیر را پولدار کرده خودش پولدار بوده،نه این که میزان پولداری او همان میزان پولداری فقیر باشد.پس بحث بر سر میزان صدق نیست.همانطور که در مثال بالا یکی بی نهایت میلیارد تومان پول دارد یکی 100 میلیارد تومان.خب اولی پولدار تر است.
در خصوص خداوند طبق این قاعده و سایر قواعد،معطی شیء علاوه بر این که آن چه که داده را خودش هم دارد،بلکه آن را در مرتبه اعلی دارد.چون ما از کمالات وجودی حرف زدیم نه امور ماهوی.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

دل ارام;488500 نوشت:
حکمت چیست ؟ و خداوند حکیم است به چه معناست ؟
و چگونه می توان ثابت کرد خدا حکیم است ؟

حكيم بودن خداوند به دو معناست که هر دوی آنها نیز نسبت به خداوند صحیح است. اولا به معنا ی شناخت اشیاء است که مقصود صدور وخلقت اشیاء به نحو اکمل وکامل است. چون شناختی کاملتر از شناخت خداوند وجود ندارد. (خداوند عالم بالذات است وعلم او ذاتی اوست نه زائد بر او) همچنین به معنای اتقان ودقیق بودن ودر نهایت کامل بودن افعال الهی نیز به کار می رود. یعنی خداوند حکیم است به این معنی که تمام کارهایش د رنهایت کمال، ظرافت ودقت است.( کشف المراد، 415-416)
مرحوم ملا صدرا در اسفار می فرماید: حکمت بهترین نوع علم به معلومات است، .محکم ترین فعل در مخلوقات می باشد. خداوند بالذات همه چیز را می داند همراه با علل واسباب آنها( یعنی عالم به اسباب وعلل این اشیا ء وافعال نیز می باشد) ونظام هستی ار در نهایت ظرافت وکمال که لازمه آن است می سازد. واین یعنی خداوند حکیم در علمش می باشد. دقیق ومحکم در خلق وفعلش می باشد.( اسفار، ج6، ص368)
پس روشن می شود خداوند چون عالم بالذات به همه چیز بوده وعلل واسباب آنها را نیز به نحو کامل می شناسد لذا در خلقت خود کوچکترین نکته ضعفی ندارد. چون این ضعف ونقص در خلقت وافعال از عدم آگاهی وقدرت سرچشمه می گیرد که هر دوی اینها نیز از خداوند به دور است.
استاد ربانی گلپایگانی نیز در توضیح کشف المراد می فرمایند: اکثرا در استعمال حکمت مقصود خالی بودن فعل از اموری ایت که برازنده وخوب نیست مخصوصا از بیهوده بودن فعل و بی هدف بودن آن، واین مساله نیز در واقع به دقیق بودن واتقان فعل بر می گردد.( ایضاح المراد، ص140)

کریم;489554 نوشت:
یعنی خداوند حکیم است به این معنی که تمام کارهایش د رنهایت کمال، ظرافت ودقت است.( کشف المراد، 415-416)

کریم;489554 نوشت:
لذا در خلقت خود کوچکترین نکته ضعفی ندارد

سلام

اگر اشکال شود خلق یک انسان ناقص الخلقه مثل یک تکه گوشت که کناری افتاده و فقط حیات نباتی دارد
چگونه در نهایت کمال و ظرافت و دقت است
چه جوابی باید داد ؟

بن موسی;489313 نوشت:
یک شیوه به کارگیری قاعده «معطی شیء فاقد آن شیء نیست»

سلام

این قاعده را چگونه اثبات می کنید ؟

موفق باشید

کریم;489554 نوشت:
حكيم بودن خداوند به دو معناست که هر دوی آنها نیز نسبت به خداوند صحیح است. اولا به معنا ی شناخت اشیاء است که مقصود صدور وخلقت اشیاء به نحو اکمل وکامل است. چون شناختی کاملتر از شناخت خداوند وجود ندارد. (خداوند عالم بالذات است وعلم او ذاتی اوست نه زائد بر او) همچنین به معنای اتقان ودقیق بودن ودر نهایت کامل بودن افعال الهی نیز به کار می رود. یعنی خداوند حکیم است به این معنی که تمام کارهایش د رنهایت کمال، ظرافت ودقت است.( کشف المراد، 415-416)
مرحوم ملا صدرا در اسفار می فرماید: حکمت بهترین نوع علم به معلومات است، .محکم ترین فعل در مخلوقات می باشد. خداوند بالذات همه چیز را می داند همراه با علل واسباب آنها( یعنی عالم به اسباب وعلل این اشیا ء وافعال نیز می باشد) ونظام هستی ار در نهایت ظرافت وکمال که لازمه آن است می سازد. واین یعنی خداوند حکیم در علمش می باشد. دقیق ومحکم در خلق وفعلش می باشد.( اسفار، ج6، ص368)
پس روشن می شود خداوند چون عالم بالذات به همه چیز بوده وعلل واسباب آنها را نیز به نحو کامل می شناسد لذا در خلقت خود کوچکترین نکته ضعفی ندارد. چون این ضعف ونقص در خلقت وافعال از عدم آگاهی وقدرت سرچشمه می گیرد که هر دوی اینها نیز از خداوند به دور است.
استاد ربانی گلپایگانی نیز در توضیح کشف المراد می فرمایند: اکثرا در استعمال حکمت مقصود خالی بودن فعل از اموری ایت که برازنده وخوب نیست مخصوصا از بیهوده بودن فعل و بی هدف بودن آن، واین مساله نیز در واقع به دقیق بودن واتقان فعل بر می گردد.( ایضاح المراد، ص140)

نمیشود خدا فقط اینگونه اراده کرده باشد که در مخلوقاتش نقص وجود داشته باشد با اینکه اگاهی دارد و.فقط اینگونه اراده کرده.چه الزامی دارد که اگاهی خدا نسبت به کمال بالاتر ممکن برای مخلوق حتما به خلق مخلوقی که این نقص را ندارد ختم شود؟

چرا خدا باید خلقتی داشته باشد بدون نقص و چرا اگر در خلقتش نقص باشد این الزاما نشانه ی نقص خداست؟

دل ارام;489578 نوشت:
اگر اشکال شود خلق یک انسان ناقص الخلقه مثل یک تکه گوشت که کناری افتاده و فقط حیات نباتی دارد
چگونه در نهایت کمال و ظرافت و دقت است

با سلام دوباره،
ما در منابع روایی خود این سخن را که بر گرفته از احادیث است احتمالا داریم، أبی الله أن یجری الامور إلا بأسبابها، خداوند اباء دارد از اینکه امور را بر غیر اسباب آن جاری کند.
امروزه هر روز بیشتر از روز دیگر مشخص می شود که ازداوج بعضی از اشخاص با بعضی دیگر موجب ناقص الخلقه بودن فرزند می شود. می خواهم عرض کنم که دین اسلام روی بحث خانواده خیلی تاکید کرده واهمیت داده است. واحادیث فرائان داریم که پدر ومادر قبل از تولد بچه چه کارهایی انکام دهند واز چه کارهایی پرهیز کنند تا فرزندان خوبی وسالمی داشته باشند. این نقص در خلقت خیلی از اوقات بخاطر علل طبیعی است وما نمی توانیم آنرا به خداوند نسبت دهیم.
امروزه ثابت شده وجود بمب شیمایی چه اثراتی در نسل های بعدی وناقص الخلقه بودن فرزندان دارد که نمونه آن امروزه در عراق وسردشت ایزان وجود دارد.
منظور این است که باید دید این ناقص الخلقه بودن از خلقت خداست یا مشکلات ژنتیکی است.
سوای این افراد معلول در قبال مشکلاتی که در این دنیا می کشند در آخرت نیز عوض داده خواهند شد پدر ومادران آنها نیز در مقابل سختیهایی که کشیده اند ماجود بوده وعوض داده خواهند شد. هر چند در اصل این نواقص به اشکالات طبیعی بر می گردد که امروزه با پیشرفت علوم مردم راحت تر می توانند آنها را رعایت کتند.

هارب;489597 نوشت:
نمیشود خدا فقط اینگونه اراده کرده باشد که در مخلوقاتش نقص وجود داشته باشد با اینکه اگاهی دارد و.فقط اینگونه اراده کرده.چه الزامی دارد که اگاهی خدا نسبت به کمال بالاتر ممکن برای مخلوق حتما به خلق مخلوقی که این نقص را ندارد ختم شود؟
چرا خدا باید خلقتی داشته باشد بدون نقص و چرا اگر در خلقتش نقص باشد این الزاما نشانه ی نقص خداست؟

اين نقص ىر خلقت از جانب خداوند به دو علت می تواند باشد یا خداوند به خلقت بدون عیب وایراد علم ندارد واز جهت علمی مشکل وجود دارد یا اینکه علم دارد ولی قدرت کافی برای خلق موجودی بدون نقص وعیب ندارد که هر دو یاینها نسبت به خداوند منتفی هستند. وقتی خداوند علم به خلق موجودی کامل وبدون اشکال دارد وقدر این کا ررا هم دارد چرا باید موجودی ناقص خلق کند.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دل ارام;489595 نوشت:
این قاعده را چگونه اثبات می کنید ؟

این قاعده قریب به بداهت است.می شود گفت بدیهی است.ولی بحث درباره آن نیازمند یکسری مقدمات فلسفی است که بنده فکر می کنم از این تاپیک خارج است.در این خصوص اگر در همین سایت جستجو کنید مطالبی در خصوص این قاعده پیدا خواهید کرد.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

بن موسی;489313 نوشت:
یک شیوه به کارگیری قاعده «معطی شیء فاقد آن شیء نیست» است.از آنجا که حکمت یک کمال وجودی است و در ممکنات وجود دارد و واجب بالذات علت تامه ممکنات است،پس حکمت را نیز خداوند به آن ها داده و طبق قاعده بالا،خودش فاقد حکمت نخواهد بود.

سلام. من متوجه نمیشم چطور حکمت رو امری وجودی میگیریم اما برای مثال ... ظلم رو عدمی!

منظورم اینه که اگر در جهان شخص ستمگری وجود داره پس این ظالم بودن رو از منبعی گرفته!{طبق استدلال شما}. پس خدا ظالمه.

چطور ظلم رو عدم "عدل" (یا هرچیزی شبیه عدل) میگیرید اما عدل را نبود ظلم نمیگیرید؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

B-neshan;491363 نوشت:

منظورم اینه که اگر در جهان شخص ستمگری وجود داره پس این ظالم بودن رو از منبعی گرفته!{طبق استدلال شما}. پس خدا ظالمه.

این طبق استدلال ما نیست.چون پیشفرض این استدلال شما وجودی بودن ظلم است که روی آن باید بحث شود.

B-neshan;491363 نوشت:
سلام. من متوجه نمیشم چطور حکمت رو امری وجودی میگیریم اما برای مثال ... ظلم رو عدمی!

B-neshan;491363 نوشت:
چطور ظلم رو عدم "عدل" (یا هرچیزی شبیه عدل) میگیرید اما عدل را نبود ظلم نمیگیرید؟

وجودی بودن اموری مانند حکمت و عدل می شود گفت یک مسئله بدیهی است.ولی در مقام بحث،می شود در این خصوص گفتگو کرد.نخست این که وجودی بودن و عدمی بودن بستگی به تعاریف دارد.دوم این که حکما ثابت کرده اند شر عدمی است و علاوه بر اثبات آن ها این مسئله از طریق استقراء نیز قابل درک است.
عدمی بودن ظلم علتش این نیست که کنار عدل یک عدم می آوریم.پیش از آن وجودی بودن ظلم را بررسی می کنیم و سپس نتیجه می گیریم عدم آن امر عدمی است.آنچه که می گویید با فرض وجودی بودن ظلم است که گفتیم مانند فرض وجودی بودن شر است.این بحث از این تاپیک خارج است.ولی چون بار ها مطرح شده،خوب است تاپیکی در این خصوص ایجاد شود.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

حکیم بودن خداوند از اینجاست که برای هر ظاهری باطنی قرار داده است

کریم;489781 نوشت:
با سلام دوباره،
ما در منابع روایی خود این سخن را که بر گرفته از احادیث است احتمالا داریم، أبی الله أن یجری الامور إلا بأسبابها، خداوند اباء دارد از اینکه امور را بر غیر اسباب آن جاری کند.
امروزه هر روز بیشتر از روز دیگر مشخص می شود که ازداوج بعضی از اشخاص با بعضی دیگر موجب ناقص الخلقه بودن فرزند می شود. می خواهم عرض کنم که دین اسلام روی بحث خانواده خیلی تاکید کرده واهمیت داده است. واحادیث فرائان داریم که پدر ومادر قبل از تولد بچه چه کارهایی انکام دهند واز چه کارهایی پرهیز کنند تا فرزندان خوبی وسالمی داشته باشند. این نقص در خلقت خیلی از اوقات بخاطر علل طبیعی است وما نمی توانیم آنرا به خداوند نسبت دهیم.
امروزه ثابت شده وجود بمب شیمایی چه اثراتی در نسل های بعدی وناقص الخلقه بودن فرزندان دارد که نمونه آن امروزه در عراق وسردشت ایزان وجود دارد.
منظور این است که باید دید این ناقص الخلقه بودن از خلقت خداست یا مشکلات ژنتیکی است.
سوای این افراد معلول در قبال مشکلاتی که در این دنیا می کشند در آخرت نیز عوض داده خواهند شد پدر ومادران آنها نیز در مقابل سختیهایی که کشیده اند ماجود بوده وعوض داده خواهند شد. هر چند در اصل این نواقص به اشکالات طبیعی بر می گردد که امروزه با پیشرفت علوم مردم راحت تر می توانند آنها را رعایت کتند.

سلام بر شما

استاد گرامی

یک برنامه نویس وقتی می خواهد برنامه ای بنویسد
خرابی های احتمالی ان را در نظر گرفته و راه اصلاح و بهبود برنامه را هم همراه برنامه ارائه می دهد
البته برنامه نویس چون علمش بی نهایت نیست نمی تواند تمام احتمالها را در نظر بگیرد

حال بر می گردیم به خدا
خدا در خلق انسان نباید تمام اشکالات ژنتیکی را که ممکن است در اینده بوجود اید را
لحاظ کرده و طوری خلق کند که هرگاه این اشکالات بوجود امد
ساختار ژنتیکی بتواند خودش را بهبود بخشد تا از خلق انسان ناقص الخلقه جلوگیری به عمل اید ؟

ایا این به حکمت نزدیکتر نیست ؟

کریم;489783 نوشت:
اين نقص ىر خلقت از جانب خداوند به دو علت می تواند باشد یا خداوند به خلقت بدون عیب وایراد علم ندارد واز جهت علمی مشکل وجود دارد یا اینکه علم دارد ولی قدرت کافی برای خلق موجودی بدون نقص وعیب ندارد که هر دو یاینها نسبت به خداوند منتفی هستند. وقتی خداوند علم به خلق موجودی کامل وبدون اشکال دارد وقدر این کا ررا هم دارد چرا باید موجودی ناقص خلق کند.

سلام

اگر کسی اشکال کند
علت سومی هم می توان در نظر گرفت

مثلا خداوند دوست دارد ناقص بیافریند

و علتش هم این است که خداوند دوست دارد همه نوع ممکن الوجود ها رو بیافریند
حتی اگر انها ناقص باشند

چه می توان جواب داد ؟

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

دل ارام;491482 نوشت:
یک برنامه نویس وقتی می خواهد برنامه ای بنویسد
خرابی های احتمالی ان را در نظر گرفته و راه اصلاح و بهبود برنامه را هم همراه برنامه ارائه می دهد
البته برنامه نویس چون علمش بی نهایت نیست نمی تواند تمام احتمالها را در نظر بگیرد

حال بر می گردیم به خدا
خدا در خلق انسان نباید تمام اشکالات ژنتیکی را که ممکن است در اینده بوجود اید را
لحاظ کرده و طوری خلق کند که هرگاه این اشکالات بوجود امد
ساختار ژنتیکی بتواند خودش را بهبود بخشد تا از خلق انسان ناقص الخلقه جلوگیری به عمل اید ؟

ایا این به حکمت نزدیکتر نیست ؟

تغییرات ژنتیکی بخاطر استفاده نامعقول بشر از امکانات است.

مثلا بمب اتم می اندازند و تا چندین نسل بعد افراد بامشکلات ادیده به دنیا می آیند.
استفاده نامعقول از انرژی در دنیا باعث میشود اثرات مخربی بر ژنتیک افراد وارد شود. و این اثرات باعث به وجود آمدن ناقص الخلقه ها میشود.

اینکه بشر خود را به تباهی میکشاند کجایش تقصیر خداست!!؟؟؟

خداوند راه را نشان داده است ، اگر راه درست را پی میگرفتیم و از انرژی استفاده ابزاری نمیکردیم حال اینگونه به مشکلات برنمی خوردیم.

از انصاف به دور است مشکلاتی که خود باعث به وجود آمدنش شدیم را به پای خدا بگذاریم.[/]

امام عشق;491498 نوشت:
تغییرات ژنتیکی بخاطر استفاده نامعقول بشر از امکانات است.

مثلا بمب اتم می اندازند و تا چندین نسل بعد افراد بامشکلات ادیده به دنیا می آیند.
استفاده نامعقول از انرژی در دنیا باعث میشود اثرات مخربی بر ژنتیک افراد وارد شود. و این اثرات باعث به وجود آمدن ناقص الخلقه ها میشود.

اینکه بشر خود را به تباهی میکشاند کجایش تقصیر خداست!!؟؟؟

خداوند راه را نشان داده است ، اگر راه درست را پی میگرفتیم و از انرژی استفاده ابزاری نمیکردیم حال اینگونه به مشکلات برنمی خوردیم.

از انصاف به دور است مشکلاتی که خود باعث به وجود آمدنش شدیم را به پای خدا بگذاریم.

دقت نکردید گرامی

من منکر این نشدم که بخاطر اشتباهات بشریست

و بلکه اشکال کردم چرا خدا طوری خلق نکرده که این اشکالاتی که بوجود می اید
خوش بتواند خودش را ترمیم کند ؟

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

دل ارام;491504 نوشت:
دقت نکردید گرامی

من منکر این نشدم که بخاطر اشتباهات بشریست

و بلکه اشکال کردم چرا خدا طوری خلق نکرده که این اشکالاتی که بوجود می اید
خوش بتواند خودش را ترمیم کند ؟


در این خصوص می توان گفت باز اشکالی به خلقت خدا نیست.از کجا معلوم که ما نتوانیم این اشکالات را رفع کنیم؟شاید الان علمش را نداشته باشیم.ولی شاید بعداً این مشکلات را بشود حل کرد.

لبیک یا مهدی
و من الله التوفیق

[="Black"]بسم الله الرحمن الرحیم

دل ارام;491504 نوشت:
و بلکه اشکال کردم چرا خدا طوری خلق نکرده که این اشکالاتی که بوجود می اید
خوش بتواند خودش را ترمیم کند ؟

معلم به شما میگوید اگر درس نخوانید در پایان ترم مردود میشوید. آیا اینکه شما درس نخوانید و مردود شوید تقصیر معلم است.
آیا عیب از معلم است یا عیب از شماست!!؟؟

خداوند فرمود اگر از راه درست خارج شوید مشکلاتی به وجود میاید. حال خروج شما از راه و تغییر این ژنتیک تقصیر خداست؟؟
این عیب از خداست یا از جانب شماست!؟؟

اینکه شخصی خود را از ساختمانی 20 طبقه به زمین بیاندازد و بمیرد ، عدل خدا را از بین میبرد!؟؟
یعنی خداوند باید کاری کند که شخصی که خود را از 20 طبقه به زمین می اندازد نمیرد!! آیا این عمل از حکمت به دور نیست!؟؟

استفاده نامشروع بشر از انرژی و تغییر ژنتیک بدن با پریدن از ساختمان 20 طبق فرقی ندارد.

دلیلی ندارد خداوند بیاید قدرتی به انسان بدهد که بتواند خود را ترمیم کند.
خداوند گفته است برای رسیدن به من این امکانات را دارید و راه این است. و خطرات راه را نیز نشان داده است.[/]

نقل قول:
خداوند دوست دارد ناقص بیافریند

اگر خداوند هیچ موجود ناقصی خلق نمی کرد، کامل ها قابل شناختن نبود و معنی نداشت! دیگری هم نمیتوانست استعداد طبابت خود را شکوفا کند و دکتر و مریض را نمیشناختیم! عالم و شاگرد نبود، دزد و پلیس و ... را نمیشد شناخت. تعرف الاشیاء باضدادها.

اگر همه چیز در این دنیا کامل بوجود می آمد هیچ انسانی بر دیگری برتری نداشت و آمدن انسان به این دنیا چه دلیلی داشت؟ ما آمده ایم رقابت کنیم«السابقون السابقون» اگر همه چیز کامل بود که فرق من و امثال آیت الله بهجت رحمه الله علیه چه بود؟

خلقت ناقص هم جهت با نظام تکوین است و ضد آن نیست که بگوییم اشکال دارد. در نظام تشریع میپنداریم که اینها اشکال است

[="Arial Black"][="Navy"]سلام
من سوالی در مورد حکمت خداوند دارم که به عصمت مربوط می شود

اینکه حکمت خدا اقتضا می کند پیامبران و ائمه معصوم باشند و در بیان دین خطا نکنند چراکه
اگر معصوم نباشند، اعتماد مردم از بین میرود و وقتی اعتماد از بین رفت و...

سوال اینست که امروزه که چنین موردی وجود ندارد (یعنی نه امام معصومی هست که دین را علنی عرضه کند و نه منبعی صدرصد صحیح و یقین آور از دستورات الهی)آیا حکمت خداوند زیر سوال می رود؟[/]

نقل قول:
[=Arial Black]یعنی نه امام معصومی هست که دین را علنی عرضه کند

امروزه دین اسلام در خفا عرضه می شود؟ این همه طلاب حوزه علمیه برای تبلیغ به کشورهای خارجی می روند. زمانی هم که معصوم حاظر باشد در هر شهر یک نماینده خواهد داشت. اینترنت و شبکه های بین المللی تلویزیونی هم هست. کار تبلیغ اسلام را که خود معصوم یک تنه انجام نمی دهد.
نقل قول:
[=Arial Black]نه منبعی صدرصد صحیح و یقین آور از دستورات الهی

بیش از 6 هزار آیه قرآن و هزاران حدیث صحیح و معتبر و صد در صد مطمئن از معصومین علیهما السلام به ما رسیده، برای حصول یقین کم است؟ بالفرض که همین الان امام زمان (عج) ظهور کردند. چه تغییری در ما ایجاد می شود؟ 120 هزار نفر غدیر را دیدند. معصوم را دیدند و با او حجه الوداع به جا آوردند برای همه یقین حاصل شد؟

اشک قلم;491627 نوشت:
اگر همه چیز در این دنیا کامل بوجود می آمد هیچ انسانی بر دیگری برتری نداشت و آمدن انسان به این دنیا چه دلیلی داشت؟ ما آمده ایم رقابت کنیم«السابقون السابقون» اگر همه چیز کامل بود که فرق من و امثال آیت الله بهجت رحمه الله علیه چه بود؟
خلقت ناقص هم جهت با نظام تکوین است و ضد آن نیست که بگوییم اشکا ل دارد. در نظام تشریع میپنداریم که اینها اشکال است

البته این را هم باید مد نظر داشت که این نقص به خلقت خدا بر می گردد یا رفتار واعمال انسانها؟ وقتی انسانها محیط زیست را رعایت نمی کنند ویا اینکه اصول زندگی مسالمت آمیز رعیایت نشده وقدرتها برای غلبه بر همدیگر از هر طریقی استفاده می کنند. مثلا شما می بینید نیروگاه اتمی که اسرائیل ساخته پسامند آن وآثار مخربش به سمت مناطق مسلمان نشین وفلسطین است. وخود این اعوامل در خلقت ناقص تاثیر گذار است. یا رفتار پدر ومادر که قبلا توضیح داده شد.
وقتی ما این امور را رعایت نمی کنیم و فرزندی ناقص خلق می شود نباید آنرا به خدا نسبت دهیم. در عین حال که مساله ناقص دیدن امری نسبی است. ما یک انسان معلول را در مقایسه با موجود کاملتر از خودش ناقص حساب می کنیم وخود همان موجود رادر مقایسه با موجودی ناقص تراز خودش کامل می دانیم. لذا خود این مقایسه نیز نسبی است.

vivaziba;491640 نوشت:
سوال اینست که امروزه که چنین موردی وجود ندارد (یعنی نه امام معصومی هست که دین را علنی عرضه کند و نه منبعی صدرصد صحیح و یقین آور از دستورات الهی)آیا حکمت خداوند زیر سوال می رود؟

نصب معصوم از جانب خداست ولی حفاظت از او ومقبولیت او از جانب مردم است. وقتی مردم قدر این معصوم را ندانسته ویکی بعد از دیگری به شهادت می رسانند خداوند باز لطف در حق این مردم دارد که او را از دیده ها غایب می کند تا جان را حفاظت کند برای روزی که مردم آمادگی لازم را برای دریافت معارف اسلام از این معصومین داشته باشند.
البته وجود خود معصوم که غایب از دیده هاست باز دارای برکاتی است که در حدیث رسول خدا(ص) به خورشدی که پشت ابرها است تشبیه شده است ومسلم بدون خورشید وانرژی او موجودی در این عالم باقی نمی ماند. وبدون وجود معصوم نیز عالم اهل خود را فرو می برد بنابراین وجودش لازم است. اما لازمه حضور علنی او وتبلیغش قبول از جانب مردم وحق شناسی است که نشان دادند این حق شناسی وحفاظت از جان این معصوم را ندارند.
با تمام اینها زمان غیبت نیز ما را بلاتکلیف نگذاشته اند وبه علماء دین ارجاع داده اند که در صورت اقتدا وپیروی از این عالمان ربانی نیز ما در مسیر درست حرکت خواهیم کرد که فضای فعلی نشان می دهد دراین جهت نیز پرونده موفقیت آمیزی نداریم.

بن موسی;491506 نوشت:
در این خصوص می توان گفت باز اشکالی به خلقت خدا نیست.از کجا معلوم که ما نتوانیم این اشکالات را رفع کنیم؟شاید الان علمش را نداشته باشیم.ولی شاید بعداً این مشکلات را بشود حل کرد.

سلام

منظورم رفع اشکال از طرف ما نیست
سیستمی که خودش بتواند ژنهای معیوب را از بین ببرد

کریم;491748 نوشت:
نصب معصوم از جانب خداست ولی حفاظت از او ومقبولیت او از جانب مردم است. وقتی مردم قدر این معصوم را ندانسته ویکی بعد از دیگری به شهادت می رسانند خداوند باز لطف در حق این مردم دارد که او را از دیده ها غایب می کند تا جان را حفاظت کند برای روزی که مردم آمادگی لازم را برای دریافت معارف اسلام از این معصومین داشته باشند.

سلام بر شما

از خواندن مطالب شما سوالی برایم ایجاد شد

فرمودید مردم امادگی لازم برای دریافت معارف اسلام را از معصومین ندارند

چگونه است که مردم در زمان رسول خدا این امادگی را داشتند و معارف دین را از رسول گرامی کسب کردند
وان هم در ان شرایط جهالت و بت پرستی

و ان وقت همان مردم که حالا مع ارف دین را کسب کرده اند و دیگر بت پرست هم نیستند

امادگی دریافت دستورات دین را از جانب معصوم ندارند ؟

مگر معصوم دین جدیدی اورده ؟

و اگر نه همان معارف رسول را اموزش می دهد
چرا در زمان رسول مردم امادگی دریافت داشتند ولی در زمان معصوم ندارند ؟

در حالی که معصوم چیزی غیر از همان کلام رسول نمی گوید ؟
مگر چیزی غیر از ان بگوید ؟؟؟!!!!

با تشکر

دل ارام;491754 نوشت:
فرمودید مردم امادگی لازم برای دریافت معارف اسلام را از معصومین ندارند

چگونه است که مردم در زمان رسول خدا این امادگی را داشتند و معارف دین را از رسول گرامی کسب کردند
وان هم در ان شرایط جهالت و بت پرستی

و ان وقت همان مردم که حالا مع ارف دین را کسب کرده اند و دیگر بت پرست هم نیستند

امادگی دریافت دستورات دین را از جانب معصوم ندارند ؟

مگر معصوم دین جدیدی اورده ؟

و اگر نه همان معارف رسول را اموزش می دهد
چرا در زمان رسول مردم امادگی دریافت داشتند ولی در زمان معصوم ندارند ؟

در حالی که معصوم چیزی غیر از همان کلام رسول نمی گوید ؟
مگر چیزی غیر از ان بگوید ؟؟؟!!!!


با سلام
آنچه ما می گوییم بر اساس مستندات تاریخی مسلم ومقبول نزد همه مسلمانان است. در مورد رسول خدا(ص) در یافت معارف به این سادگی نبود. مردم مکه در طول 13سال از هیچگونه آزاری نسبت به مسلمانان کوتاهی نکردند. سختی های سه سال شعب ابی طالب ومهاجرت مسلمانان به سرزمین حبشه گواه بر این سخن است. اما بعدها مردم مدینه که از جنگ های اوس وخرزج به ستوه آمده بودند با شناخت رسول بزرگوار اسلام ومعارف اسلام که سازگار با فطرت ورعایت کننده منافع همه مردم بود وتبعیض طبقاتی در بین آنها وجود نداشت اسلام را پذیرفتند وزمینه جدیدی در پیشرفت اسلام وآرامش مسلمانان به وجود آمد.
اما بعد از رحلت رسول خدا(ص) ما شاهد هستیم که همین انصار که مسلمانان را پذیرفته بودند در حالی که جنازه رسول خدا(ص) بر زمین بود در سقیفه جمع شدند وقصد داشتند که از بین خود خلیفه ای تعیین کنند که عمر وابوبکر از این ماجرا با خبر شده ودر سقیفه جمع می شوند وبا تحریک ویاد آوری اختلافات موجود در بین اوس وخزرج عصبیت های قومی وقبیلگی را که با وجود اسلام کم رنگ شده بود. در بین آنها اختلاف انداخته وغائله را به نفع خود ختم می کنند. وبعد از آن شاهد ظلمهایی هستیم که بر خاندان عصمت روا می شود. وامام علی علیه السلام 30 سال خانه نشین می شوند، وزهرای اطهزتنها یادگار پیامبر(ص) با وضع اسفناکی به دست همین مسلمانان به شهادت می رسند.
واین ظلم در ماجرای امام حسن وتیر باران جنازه ایشان ومصیبت کربلا وبعدها ظلم هایی که بر دیگر امامان می شود ادامه دارد. که در این ستم بر اهل بیت بنی العباسی که با اسم انتقام گیری خون اهل بیت بر سر کار آمدند بدتر از بنی امیه بودند.
ما آنچه گفته ایم مسلمات تاریخ است که مطالعه خطبه شقشقیه خطبه سوم نهج البلاغه وتاریخ اهل بیت این مساله را بخوبی روشن می کند.

[="Arial Black"][="Navy"]با سلام مجدد
کارشناس گرامی سوال من از دلایل غیبت نیست!
سوالم رو اینطور بیان می کنم
از دلایل عصمت انبیا حکمت خداوند است چراکه اگر انبیا و ائمه معصوم نباشند دین الهی به طور صدرصد صحیح به مردم نمی رسد پس حکمت خدا اقتضا می کند که برای جلوگیری از خطا و لغزش انبیا و ائمه در بیان احکام دینی و سایر امور مربوطه ،ایشان دارای عصمت باشند تا اعتماد مردم از بین نرود و دین الهی به درستی و دقیقا به همان شکلی که خدا قرار داده به مردم برسد
سوال اینجاست که امروزه این شخص معصوم یا منبعی صدرصد صحیح و یقینی مردم موجود نیست آیا با این تفاسیر حکمت خدا زیر سوال می رود؟
[/]

vivaziba;492032 نوشت:
سوال اینجاست که امروزه این شخص معصوم یا منبعی صدرصد صحیح و یقینی مردم موجود نیست آیا با این تفاسیر حکمت خدا زیر سوال می رود؟

ببخشید یک سوال الان حضرت مهدی عج زنده هستند یا خیر ؟؟
راویان حدیث و حدیث خود امام زمان عج فرمودند :
واما الحوادث الواقعه فارجعوا الی رواه حدیثنا
بحار الانوار و کتب دیگر
..........
اول باید اثبات بشه که منبعی نیست بعد حکمت زیر سوال می رود که ان هم نمی رود
وچه کسی گفته است دین حتما باید در هر عصری عرضه شود مگر اولا عرضه نمی شود ؟؟!!!دین مگر نمی گید کامل است ؟؟ایه اکمال مگر نیست ؟؟
برخی احکام هست که ما نمی دانیم و اجرا می شده است که منافاتی ندارد با الان و اجرا نمی شود و مثلا به عنوان نمونه در صحیحین هست وقتی حضرت عیسی بیاد تمام خوک ها را می کشد
ایا کشتن تمام خوک ها واجب است الان ؟؟قطعا نه !!و برخی احکام شاید اجرا نشند در زمان حضرت مهدی عج
خوب الان ما می کشیم تمام خوک ها را ؟؟احکام که احکام نیست و بدین معنا نیست که ما حکم نداریم الان
و دوست عزیز و گرامی کسی اصلا به این دلیل احتجاج نکرده است که شما ردیه زدید کسی نگفته است اصلا بحث عصمت و حکمت را ،وشما که متونی را می زنید باید از کتب عقائد شیعه بیارید که بله فلان عالم گفته است
از دلایل عصمت حکمت است و طبق تعریف شما باشد
که اگر چنین کنید ومتنی ارائه دهید از عالمی که حرفش حرف تشیع است با کمال میل می پذیریم وگرنه اقا کسی بلند میشه می گه استدلال شما اصلا ربطی به عقاید شیعه ندارد و این استدلالتان باطل است
با تشکر ا شما

vivaziba;492032 نوشت:
از دلایل عصمت انبیا حکمت خداوند است چراکه اگر انبیا و ائمه معصوم نباشند دین الهی به طور صدرصد صحیح به مردم نمی رسد پس حکمت خدا اقتضا می کند که برای جلوگیری از خطا و لغزش انبیا و ائمه در بیان احکام دینی و سایر امور مربوطه ،ایشان دارای عصمت باشند تا اعتماد مردم از بین نرود و دین الهی به درستی و دقیقا به همان شکلی که خدا قرار داده به مردم برسد
سوال اینجاست که امروزه این شخص معصوم یا منبعی صدرصد صحیح و یقینی مردم موجود نیست آیا با این تفاسیر حکمت خدا زیر سوال می رود؟

باسلام دوباره خدمت شما وسایر کاربران وعرض تبریک به مناسبت سال جدید
اصل فرمایش واستدلال شما در باب عصمت انبیاء وائمه علیهم السلام درست است. اما اینکه این مساله را نسبت دهیم به حکمت الهی ودر عدم حضور شخص معصوم نقض حکمت را نتیجه بگیریم. درست به نظر نمی رسد چون این استدلال یک دلیل عقلی درستی است. واصل قضیه زمانی زیر سوال می رود که این شخص معصوم وجود نداشته باشد. اما همه ما یقین داریم که این معصوم الان هست. اما اینکه از دیده های ما غایب است. چون وقتی معصوم در جامعه حضور داشته باشد و مردم از وجود او استفاده نکنند. بلکه بالاتر جان او در خطر باشد. طبق همین عقل سلیم راه چاره چیست؟ آیا این امام کشته شود بهتر است که در نتیجه اگر این شخص معصوم نباشد زمین اهل خود را فرو می برد.( لو تبقی الارض بغیر امام لساخت( اصول کافی، کتاب عقل وجهل) اگر زمین بدون امام باقی بماند اهل خود را فرو می برد.
یا اینکه خداوند برای مدتی نامعلوم این امام را از دیده ها غایب کند تا هم جانش حفظ شود وهم اینکه مردم خود به این نتیجه برسند که تنها راه نجات بشریت گوش دادن به راهنمایی ها وارشادات این امام معصوم است.
حکمت خداوندی اقتضاء می کند که وقتی انسانی را خلق کرده وهدف از خلقت او بندگی خدا ست، ابزرا لازم برای هدایت را نیز برای او فراهم کند. که مسلم یکی از این امور ضروری برای هدایت بشر وجود راهنمایی معصوم از خطا می باشد. وخداوند این کا ررا انجام داده چون 124هزار پیامبر و12امام برای هدایت این بشر فرستاده با تمام کم لطفی ها که انسانها داشته اندوخیلی از این پیامبران و11امام قبلی را به شهادت رسانده اند. پس خداوند آنچه مقتضای حکمت بوده انجام داده وکوتاهی نکرده است. بلکه در اینجا این انسان چهار دست وپاست که قدر این اولیاء الهی را نشناخته وخداوند با تمام مهربانی که در حق بندگان دارد واصراری که برا ی سعادت آنها دارد آخرین حجت خود را غایب کرده تا در زمانی که مردم آمادگی داشته باشند ظهور کند واسلام را در سرتاسر دنیا با خواست خود مردم بگستراند. واین عین حکمت الهی است.
در عین حال در زمان غیبت نیز مردم را سرگردان نگذاشته است بلکه همانطور که دوستمان بیان کردند خود حضرت می فرماید: واما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة أحادیثنا فإنهم حجتی علیکم وأنا حجة الله علیهم( صدوق، کمال الدین، ج2، ص498) در حوادث پیش آمده به روات احادیث ما مراجعه کنید که آنها حجت من بر شما هستند ومن حجت خدا برآنها می باشم.
هرچند عدم دسترسی به حجت الهی محرومیتی بزرگ است وبا هیچ چیز جبران نمی شود اما این محرومیت ثمره قدرناشناسی خود انسان بوده است. تا باشد که مردم عاقل گردند وفضا برای ظهور آن حجت باقی مانده الهی فراهم گردد. شیخ طوسی در کتاب شریف تجرید الاعتقاد کلام زیبایی دارند که خلاصه تمام این سخنانی است که ما عرض کردیم. می فرمایند: وجوده لطف وتصرفه لطف آخر وعدمه منا، وجود خدا لطفی است وتصرف او در امور لطفی دیگر وعدم این تصرف از طرف ماست. یعنی سبب وباعث این عدم حضور اعمال خود ما انسانها ست.

ammarshia;492040 نوشت:
وچه کسی گفته است دین حتما باید در هر عصری عرضه شود مگر اولا عرضه نمی شود ؟؟!!!دین مگر نمی گید کامل است ؟؟ایه اکمال مگر نیست ؟؟

طبق آیه سوم سوره مائده وشان نزول آن اکمال دین با خلافت بلافصل امام معصوم است که امروزه ما از وجود این امام معصوم که در راس امور باشد محروم هستیم. کسی که حافظ شریعت بوده وجلوی انحراف دین می گیرد وعالم به تمام جزئیات وحقائق قرآنی است امام معصوم می باشد. پس محرومیت هست اما در مکتب تشیع علاجی برای کم کردن آثار این محرومیت قرار داده اند که مراجعه به علماء ربانی است. اما به هر حال هیچوقت تیمم جای وضو را نمی گیرد.

ammarshia;492040 نوشت:
برخی احکام هست که ما نمی دانیم و اجرا می شده است که منافاتی ندارد و اهل تشیع و اهل سنت با هم هم عقیده هستن مثلا به عنوان نمونه در صحیحین هست وقتی حضرت عیسی بیاد تمام خوک ها را می کشد
خوب الان ما می کشیم تمام خوک ها را ؟؟احکام که احکام نیست و بدین معنا نیست که ما حکم نداریم الان

لطف می کنید آدرس وسند این سخن را بیان کنید که در کجای صحیحین چنین چیزی آمده است؟ البته تا آنجا که بنده می دانم در تشیع چنین اعتقادی نیست.

کریم;492054 نوشت:
لطف می کنید آدرس وسند این سخن را بیان کنید که در کجای صحیحین چنین چیزی آمده است؟ البته تا آنجا که بنده می دانم در تشیع چنین اعتقادی نیست.

برادر و استاد عزیز مثال نقضی است ان ها در مورد نماز جمعه بر ما عیب می گیرند و مسائل دیگر ما هم چنین می گیم
اما در مورد حدیثی که گفتم:
2222 - حَدَّثَنَا قُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ، حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنِ ابْنِ المُسَيِّبِ أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَيُوشِكَنَّ أَنْ يَنْزِلَ فِيكُمْ ابْنُ مَرْيَمَ حَكَمًا مُقْسِطًا، فَيَكْسِرَ الصَّلِيبَ، وَيَقْتُلَ الخِنْزِيرَ، وَيَضَعَ الجِزْيَةَ، وَيَفِيضَ المَالُ حَتَّى لاَ يَقْبَلَهُ أَحَدٌ»
صحیح بخاری ج3ص82
تمام صلیب ها را می شکند و خوک ها را می کشد
و عرضم را تصحیح می کنم برخی احکام در زمان قبل از ظهور حضرت مهدی عج اجرا نمی شود درست می گم استاد ؟؟اگر اشتباه است تصحیح کنید ضرر را هر جا جلوش بگیری منفعته
:ok:
و فکر کنم درکتب فقها قرینه ای باشد مثلا:
مقصد دوم در نماز جمعه است بدان كه ميانه مجتهدين در وجوب نماز جمعه در زمان غيبت امام عليه السلام خلاف است و اصح آنست كه مكلف مخير است
که شاید در زمان قبل چنین نباشد حالا مطمئن نیستم
جامع عباسی ص56
ولاى كسى كه كافرى را مسلمان كرده باشد چه هر گاه آن كافر مسلمان شده بميرد و هيچكس نداشته باشد حتى ضامن جريره آن كسى كه او را مسلمان كرده از او ميراث مىبرد وجه ششم ولاى مستحقين زكات چه هر گاه بنده را از زر زكات بخرند و آزاد كنند و آن بنده بميرد و ميراث خوارى نداشته باشد ميراث او از مستحقان زكات است وجه هفتم ولاى امامت چه هر گاه كسى بميرد و هيچيك از جماعتى كه مذكور شد نداشته باشد ميراث او از امام است و بعضى از مجتهدين گفته اند كه هر گاه شخصى بميرد و از او يك زن بماند چهار يك آن از زن است و تتمه آن
در پاورقی امده است:
به ملاحظه اخبارى كه در اين مقام وارد شده رعايت احتياط را نمايند اگر چه در زمان غيبت بوده باشد صدر دام ظله
جامع عباسی
مسأله 1488 - در زمان غيبت نماز جمعه كفايت از ظهر مىكند . مسأله 1489 - در زمان غيبت ، نماز جمعه ، واجب تخييرى است و افضل از ظهر مىباشد .
توضح المسائل شیخ اراکی ص 267
و فکر کنم دیگر متن زیر مناقشه نباشد ::
مسأله 741 - در زمان حضور امام عليه السلام واجب است انسان در روز جمعه بجاى نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند ، ولى در زمان غيبت اگر كسى نماز جمعه بخواند ، احتياط واجب آنست كه نماز ظهر را هم بخواند .
توضیح المسائل شیخ صافی
و امام خمینی هم می فرمایند :
مسأله 1516 - نماز عيد فطر و قربان در زمان حضور امام عليه السلام واجب است و بايد به جماعت خوانده شود و در زمان ما كه امام عليه السلام غائب است ، مستحب مىباشد و مىتوانند آن را به قصد رجاء به جماعت بخوانند .
توضیح المسائل ص203

کریم;492054 نوشت:
اصل فرمایش واستدلال شما در باب عصمت انبیاء وائمه علیهم السلام درست است. اما اینکه این مساله را نسبت دهیم به حکمت الهی ودر عدم حضور شخص معصوم نقض حکمت را نتیجه بگیریم. درست به نظر نمی رسد چون این استدلال یک دلیل عقلی درستی است. واصل قضیه زمانی زیر سوال می رود که این شخص معصوم وجود نداشته باشد. اما همه ما یقین داریم که این معصوم الان هست

سلام

بزرگوار طبق سخن دوست گرامی و جواب شما
ایا یک معصوم همیشه و در هر زمانی وجود داشته است ؟ مثلا در فاصله زمانی حضرت عیسی با محمد ص ایا معصوم وجود داشته است ؟

کریم;492054 نوشت:
اگر زمین بدون امام باقی بماند اهل خود را فرو می برد.

ایا عمر امام زمان تا روز قیامت طول می کشد ؟
چون من شنیده ام ایشان هم به شهادت می رسد
ایا بعد از شهادت ایشان زمین اهل خود را فرو می برد ؟

با تشکر

دل ارام;492156 نوشت:
بزرگوار طبق سخن دوست گرامی و جواب شما
ایا یک معصوم همیشه و در هر زمانی وجود داشته است ؟ مثلا در فاصله زمانی حضرت عیسی با محمد ص ایا معصوم وجود داشته است ؟

سلام

مگر حضرت عیسی(ع) مرده که پس از او معصوم وجود نداشته است !

دل ارام;492156 نوشت:
ایا عمر امام زمان تا روز قیامت طول می کشد ؟
چون من شنیده ام ایشان هم به شهادت می رسد
ایا بعد از شهادت ایشان زمین اهل خود را فرو می برد ؟

بعد از شهادت امام زمان (ع) به اعتقاد شیعه رجعت صورت میپذیرد که تا قیامت ادامه خواهد داشت .

فتا 1;492225 نوشت:
سلام

مگر حضرت عیسی(ع) مرده که پس از او معصوم وجود نداشته است !

سلام

طبق حدیث معروف امام باید در زمین باشد نه در اسمانها

دقت فرمایید

کریم;492054 نوشت:
( لو تبقی الارض بغیر امام لساخت( اصول کافی، کتاب عقل وجهل) اگر زمین بدون امام باقی بماند اهل خود را فرو می برد.

فتا 1;492225 نوشت:
بعد از شهادت امام زمان (ع) به اعتقاد شیعه رجعت صورت میپذیرد که تا قیامت ادامه خواهد داشت .

انچه من شنیده ام رجعت در زمان امام زمان صورت می گیرد و انهایی که بر گشته اند با امام زمان می جنگند
و خود امام هم بعد از سالها حکومت به شهادت می رسد

و انچه سوال بر انگیز است این است که بعد از شهادت امام زمان که دیگر امامی در زمین نیست
ایا زمین اهل خود را فرو می برد ؟

ammarshia;492040 نوشت:
برخی احکام هست که ما نمی دانیم و اجرا می شده است که منافاتی ندارد با الان و اجرا نمی شود و مثلا به عنوان نمونه در صحیحین هست وقتی حضرت عیسی بیاد تمام خوک ها را می کشد

سلام

اگر واقعا خوک موجود مضری هست و باید نسلش نابود شود چرا خدا ان را افرید ؟

یعنی می فرمایید خلق خوکها بدون حکمت بوده است ؟!

شما دارید حکمت خدا را در خلق خوکها زیر سوال می برید

ammarshia;492040 نوشت:
اول باید اثبات بشه که منبعی نیست بعد حکمت زیر سوال می رود

براحتی اثبات می شود که منبعی صد درصد یقینی نیست و وجود ندارد

دل ارام;492272 نوشت:
طبق حدیث معروف امام باید در زمین باشد نه در اسمانها

سلام

عیسی نزد خدا بالا رفت مگر خدا فقط در اسمان است که عیسی به اسمان رفته باشد !

دل ارام;492272 نوشت:
انچه من شنیده ام رجعت در زمان امام زمان صورت می گیرد و انهایی که بر گشته اند با امام زمان می جنگند
و خود امام هم بعد از سالها حکومت به شهادت می رسد

و انچه سوال بر انگیز است این است که بعد از شهادت امام زمان که دیگر امامی در زمین نیست
ایا زمین اهل خود را فرو می برد ؟

امام زمان از ظالمین پس از رجعت انتقام مگیرد خوب صالجین پس از رجعت کحا میروند که پس از شهادت امام زمان زمین از حجت خدا خالی میماند

دل ارام;492276 نوشت:
سلام

اگر واقعا خوک موجود مضری هست و باید نسلش نابود شود چرا خدا ان را افرید ؟

یعنی می فرمایید خلق خوکها بدون حکمت بوده است ؟!

شما دارید حکمت خدا را در خلق خوکها زیر سوال می برید

سلام

البته منظور موجودات خوک صفت است که در دوره ما کم هم نیستند چون حیوانات مخیر نیستند تا لایق انتقام باشند .

اما نکته دیگر اینست که امام زمان (ع) شیطان را هم میکشد مگر شیطان مخلوق خدا نیست ایا حکمت خدا زیر سوال میرود شیطان موجود مخیری است که به انحراف رفته و لایق هلاکت است .

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ«1»
بگو پناه می‏برم به پروردگار سپیده دم

مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ«2»
از شر آنچه آفریده

دل ارام;492276 نوشت:
سلام

اگر واقعا خوک موجود مضری هست و باید نسلش نابود شود چرا خدا ان را افرید ؟

یعنی می فرمایید خلق خوکها بدون حکمت بوده است ؟!

شما دارید حکمت خدا را در خلق خوکها زیر سوال می برید


ان هذا لشی عجاب!!!

من که ای گفتم شما اصلا به سوال من دقت کردید گفتم اگر چنین است یعنی ما باید به پیروی حضرت عیسی تمام خوک ها را بکشیم؟؟گفتم در زمان غیبت برخی احکام اجرا نمی شود :

و امام خمینی هم می فرمایند :
مسأله 1516 - نماز عيد فطر و قربان

در زمان حضور امام عليه السلام واجب است و بايد به جماعت خوانده شود و در زمان ما كه امام عليه السلام غائب است ، مستحب مىباشد و مىتوانند آن را به قصد رجاء به جماعت بخوانند .
توضیح المسائل ص203
دوست عزیز به الفاظ دقت کنید

دل ارام;492278 نوشت:
براحتی اثبات می شود که منبعی صد درصد یقینی نیست و وجود ندارد

برادر عجب بحث علمی ای !!!
استادنا اصلا بحث ابدال را شنیدید ؟؟که 40 نفر هستند باعث باران می شود و غیره
و هم چنین من اصلا می گم این استدلال در مورد حکمت اصلا الکی مطرح شده اسست و گفتم سند بدهید که عالم شیعه گفته باشد که بله دلیل ما برای عصمت حکمت است و طبق تعریف دوستی که کرد باشد وگرنه استدلالتان می گوییم باطل است !!!
اول اثبات کنید که عقیده شیعه این است بعد سوال بپرسید ولی گویا هتوزعده ای با سبک بحث اشنا نیستند!!!و الکی هم بحث بکنید به هیچ جا نمی رسید اول باید اثبات شود دو دو تا میشه چهارتا ولی در همین دودوتا چهارتا مانده اند عده گویا!!

دل ارام;492156 نوشت:
بزرگوار طبق سخن دوست گرامی و جواب شما
ایا یک معصوم همیشه و در هر زمانی وجود داشته است ؟ مثلا در فاصله زمانی حضرت عیسی با محمد ص ایا معصوم وجود داشته است ؟

سلام
بله وجود داشته است، اوصیاء حضرت عیسی در این دوران بوده اند وزمین خالی از حجت نبوده است.

دل ارام;492156 نوشت:
ایا عمر امام زمان تا روز قیامت طول می کشد ؟
چون من شنیده ام ایشان هم به شهادت می رسد
ایا بعد از شهادت ایشان زمین اهل خود را فرو می برد ؟

اگر به کتاب الایقاظ من الهجعة فی اثبات الرجعة از شیخ حر آملی؛ اثبات رجعت علامه مجلسی وکتاب حق الیقین مرحوم شبر ج2 ص9 به بعد مراجعه کنید، در زمان رجعت دو گروره زنده شده ورجعت خواهند کرد. مومنان محض وکافران محض، مثلا از جمله کافران محض: معاویه، یزید ، قاتلان امام حسین علیه السلام واز مومنان محض: سلمان، ابوذر ومقداد خواهند بود. ودر همچنین ائمه اطهار نیز رجعت خواهند کرد وحداق رجعت دو نفر حتمی است. امام علی علیه السلام وامام حسین(ع) رجعت امام حسین قبل از شهادت حضرت ولی عصر خواهد بود وغسل ودفن ایشان نیز توسط اباعبدالله صورت خواهد گرفت وبعد حضرت علی علیه السلام نیز رجعت خواهد کرد که معروف به رجعت کبری است. واولی را رجعت صغری می نامند.

فتا 1;492225 نوشت:
مگر حضرت عیسی(ع) مرده که پس از او معصوم وجود نداشته است !

طبق اعتقاد ما حضرت عیسی به آسمان رفته است ودر زمین نیست وبعد از ظهور حضرت عیسی رجعت خواهد کرد.

دل ارام;492276 نوشت:
اگر واقعا خوک موجود مضری هست و باید نسلش نابود شود چرا خدا ان را افرید ؟

یعنی می فرمایید خلق خوکها بدون حکمت بوده است ؟!

شما دارید حکمت خدا را در خلق خوکها زیر سوال می برید


خلقت هر موجودی از روی حکمت است وحتی ما داریم که در قرآن کریم می فرماید: وإذالوحوش حشرت(سوره تکویر) زمانی که حیوانات وحشی نیز محشور خواهند شد. در تفسیر این آیه گفته اند که این حیوانات آنهایی هستند که به آنها ظلم شده است ومحشور می شوند تا حق شان گرفته شود. پس نمی توان خوک را بدون دلیل کشت واگر در صحیحین هم آمده باشد غلط است.

فتا 1;492458 نوشت:
امام زمان از ظالمین پس از رجعت انتقام مگیرد خوب صالجین پس از رجعت کحا میروند که پس از شهادت امام زمان زمین از حجت خدا خالی میماند

منظور از حجت در اینجا انبیاء وائمه هستند که عصمت آنها اثبات شده است نه همه صالحین حتی آنهایی که یک زمانی معصوم نبوده اند ومثلا رد بچگی گناه انجام داده اند. همانطور که گفتیم بعد از شهادت امام، امام حسین وامام علی علیهما السلام هستند.

کریم;492487 نوشت:
بله وجود داشته است، اوصیاء حضرت عیسی در این دوران بوده اند وزمین خالی از حجت نبوده است.

در تتمه سخنان استاد کریم عزیز :
طبق حدیثی که متفق علیه است لا تخلوا الارض من الحجه زمین هیچ گاه خالی از حجت نمی شود هیچ وقت اتفاق نمی افتد .اصلا اتفاق نمی افته هیچ گاه
سايت السراج عربي قريب به 13 مورد اورده است فقط از کتب شیعه :
http://www.alseraj.net/maktaba/kotob/hadith/kafi1/html/ara/books/al-kafi-1/69.html

امام علی مثلا می فرمایند :
[=Simplified Arabic]لا تخلو الأرض من قائم لله بحجّة، إمّا ظاهراً مشهوراً, أو خائفاً مغموراً, لئلا تبطل حجج الله وبيّنات
نهج البلاغه

کریم;492487 نوشت:
بله وجود داشته است، اوصیاء حضرت عیسی در این دوران بوده اند وزمین خالی از حجت نبوده است.

کریم;492487 نوشت:
طبق اعتقاد ما حضرت عیسی به آسمان رفته است ودر زمین نیست وبعد از ظهور حضرت عیسی رجعت خواهد کرد.

سلام

این دو کلام شما باهم مغایر است سما از نظر لغت عرب به معنی هر چیز بالاست و اگر کسی بالا رفت به این معنی نیست که از نظر جسمی به اسمان رفته و در زمین نیست و بنا به صریح قران کریم حضرت عیسی نمرده تا رجعت کند بلکه چون امام زمان غایب است و ظهور میفرمایند

کریم;492487 نوشت:
اگر به کتاب الایقاظ من الهجعة فی اثبات الرجعة از شیخ حر آملی؛ اثبات رجعت علامه مجلسی وکتاب حق الیقین مرحوم شبر ج2 ص9 به بعد مراجعه کنید، در زمان رجعت دو گروره زنده شده ورجعت خواهند کرد. مومنان محض وکافران محض، مثلا از جمله کافران محض: معاویه، یزید ، قاتلان امام حسین علیه السلام واز مومنان محض: سلمان، ابوذر ومقداد خواهند بود. ودر همچنین ائمه اطهار نیز رجعت خواهند کرد وحداق رجعت دو نفر حتمی است. امام علی علیه السلام وامام حسین(ع) رجعت امام حسین قبل از شهادت حضرت ولی عصر خواهد بود وغسل ودفن ایشان نیز توسط اباعبدالله صورت خواهد گرفت وبعد حضرت علی علیه السلام نیز رجعت خواهد کرد که معروف به رجعت کبری است. واولی را رجعت صغری می نامند.

کریم;492487 نوشت:
منظور از حجت در اینجا انبیاء وائمه هستند که عصمت آنها اثبات شده است نه همه صالحین حتی آنهایی که یک زمانی معصوم نبوده اند ومثلا رد بچگی گناه انجام داده اند. همانطور که گفتیم بعد از شهادت امام، امام حسین وامام علی علیهما السلام هستند.

بازهم این کلمات مغایرت دارد بلکه کل صالحین رحعت میکنند و البته افضل صالحین امامان معصوم هستند که حجت هم به غیر انها نخواهد بود .

[="Arial Black"][="Navy"]سلام

ammarshia;492460 نوشت:
من اصلا می گم این استدلال در مورد حکمت اصلا الکی مطرح شده اسست و گفتم سند بدهید که عالم شیعه گفته باشد که بله دلیل ما برای عصمت حکمت است و طبق تعریف دوستی که کرد باشد وگرنه استدلالتان می گوییم باطل است !!!
اول اثبات کنید که عقیده شیعه این است بعد سوال بپرسید ولی گویا هتوزعده ای با سبک بحث اشنا نیستند!!!و الکی هم بحث بکنید به هیچ جا نمی رسید اول باید اثبات شود دو دو تا میشه چهارتا ولی در همین دودوتا چهارتا مانده اند عده گویا!!

بنابراين، دليل عصمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و امام(عليه السلام) حكمت خداوند است. چون اگر خداوند زمينه لازم را براى درست فهميدن و درست فهماندن پيامبر(صلى الله عليه وآله) فراهم نكند، يا بايد گفت خداوند از انجام اين كار عاجز است و يا بايد گفت كه او حكيم نيست و كار عبثى را انجام داده است. اما چون با ادله عقلى ثابت كرديم كه خداوند قادر و حكيم است، بايد پيامبرى را براى هدايت مردم مبعوث كند كه پيام الهى را به همان صورت كه خدا فرموده، به مردم برساند و آن را مطابق خواست خدا براى مردم تفسير و تبيين كند; نه اينكه در فهميدن و يا بيان آن براى مردم مرتكب اشتباه شود، در اين صورت وجود و عدم چنين راهنمايى كه گفته هاى او قابل اعتماد نيست، برابر است و فرستادن او براى هدايت مردم كار حكيمانه اى نيست. بنابراين، عصمت انبيا بر اساس حكمت خداوند ثابت مى شود.
http://mesbahyazdi.ir/node/1586

پس اگر خداوند پیامبری بفرستد، ولی این پیامبر در دریافت وحی یا حفظ و ابلاغ آن دچار خطا گردد، هدف از بعثت نقض خواهد شد، و این كار با حكمت خدا منافات دارد.
http://www.andisheqom.com/Files/payambar.php?idVeiw=31232&level=4&subid=31232

- صفات الهى خداوند متعال؛ چون حكیم است مى ‌خواهد و اراده نموده كه پیام ‌ها بدون كم و زیادى به مردم برسد، و چون علیم است مى ‌داند پیام خود را از چه راه و به وسیله چه افرادى سالم به بندگانش برساند، و چون قدیر است مى ‌تواند واسطه ‌هاى شایسته و مطمئن برگزیند و آن ها را از هر لغزش و خطایى در اداى رسالت خود، حفظ كند.
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=220466
فرآوری: زهرا اجلال
بخش اعتقادات شیعه تبیان
________________________________________
منابع :
1- پرسمان عصمت ؛حسن یوسفیان
2- کتاب اعتقادات آیت الله مصباح یزدی

وپاسخ اساتید محترم اسکدین
نوشته اصلی توسط vivaziba
یعنی اگر این را نپذیریم حکمت خدا میره زیر سوال؟
پاسخ توسط کارشناس اسکدین صدیق
کارشناس پاسخگوی فلسفه و کلام
بله حکمت خدادر این مورد که ارسال پیامبران است زیر سوال میرود و چون حکمت با دلیل عقلی اثبات میشود، حتی یک مورد نقض بر ان نیز نشانه عدم صحتش است.
http://www.askdin.com/thread35134-2.html

کریم
کارشناس پاسخگوی کلام و اعتقادات

اصل فرمایش واستدلال شما در باب عصمت انبیاء وائمه علیهم السلام درست است.

"فقط کارشناس گرامی لطفا صریحا بفرمایید که آیا حکمت الهی دلیل عصمت است یا خیر هر چند ظاهرا همین را فرمودید اما برای اطمینان بگویید که حکمت الهی دلیل عقلی عصمت است یا خیر تا برای دوستان سو تفاهم نشود " ممنون[/]

بسم اله الرحمن الرحیم
با سلام

خداوند زمینه لازم برای گناه نکردن انسان عادی را هم فراهم کرده است، البته اگر این زمینه رو هم فراهم نمیکرد اسم اون عمل دیگر گناه نبود و البته خلقت انسان هم بیهوده بود.
ولی فراهم سازی زمینه مناسب برای گناه نکردن به این معنا نیست که انسان نمیتواند گناه نکند!
دقت کنید:
اگر زمینه برای گناه نکردن باشد آنگاه میتوانم گناه نکنم
اگر نمیتوانم گناه نکنم آنگاه زمینه مناسب برای گناه نکردن نیست.

به همین طریق که انسان در گناه کردن آزاد است، معصوم هم در گناه کردن آزاد است و اینگونه نیست که مجبور باشد

البته اگر حرف دوستان را درست فهمیده باشم، «فکر کردم که دوستان میخواهند از این زمینه سازی مناسب نتیجه بگیرند که معصومین اختیار ندارند و خلقتاً معصوم آفریده شده اند» اگر منظورتان این نیست، پس حقیر اشتباه فهمیده و پوزشم را بپذیرید

.
.
.
.
حکمت خدا یک مرحله قبل از تمام این ماجراهاست وقتی که با علم خدایی اش عاقبت انسانها را میبیند وتشخیص میدهد که در نسل بشر افراد معصومی هستند که قابلیت پذیرش مسئولیتهایی مثل نبوت و امامت را داشته باشند و سپس:
چون میداند اینها هستند آنگاه خلق میکند

لو لاک لا خلقت الافلاک

فتا 1;492459 نوشت:
اما نکته دیگر اینست که امام زمان (ع) شیطان را هم میکشد مگر شیطان مخلوق خدا نیست ایا حکمت خدا زیر سوال میرود شیطان موجود مخیری است که به انحراف رفته و لایق هلاکت است .

سلام

دوست گرامی کشتن یک نفر با انقراض یک گروه و دسته خیلی فرق دارد
اگر بر فرض حرف شما درست باشد که امام زمان شیطان را می کشد
شیطان ماموریتش تمام شده یا فرصتش و مهلتی که از خدا خواسته و بعد کشته می شود
و دیگر ماموریتی ندارد و شاید به جنگ هم می اید و سپس کشته می شود

البته نظر خودم بر این است شاید منظور از اینکه امام شیطان را می کشد
این است که امام بدیها را از بین می برد

اما انقراض نسل یک گونه جانوری به چه هدفی باید باشد ؟ ایا ماموریت خوک در طبیعت هم تمام شده ؟
مگر طبیعت هم بعد از ظهور فرق می کند ؟

البته همانطور که دوستان جواب دادند و به نظر عقلانی تر است
شاید منظور افراد خوک صفت باشد

ammarshia;492460 نوشت:
ان هذا لشی عجاب!!!

بزرگوار ان چنان تعجب کرده اید که کسی نخواند باور می کند

ammarshia;492460 نوشت:
من که ای گفتم شما اصلا به سوال من دقت کردید گفتم اگر چنین است یعنی ما باید به پیروی حضرت عیسی تمام خوک ها را بکشیم

اینجا فرمودید :

ammarshia;492040 نوشت:
برخی احکام هست که ما نمی دانیم و اجرا می شده است که منافاتی ندارد با الان و اجرا نمی شود و مثلا به عنوان نمونه در صحیحین هست وقتی حضرت عیسی بیاد تمام خوک ها را می کشد
ایا کشتن تمام خوک ها واجب است الان ؟؟قطعا نه !!و برخی احکام شاید اجرا نشند در زمان حضرت مهدی عج
خوب الان ما می کشیم تمام خوک ها را ؟

ammarshia;492460 نوشت:
و هم چنین من اصلا می گم این استدلال در مورد حکمت اصلا الکی مطرح شده اسست و گفتم سند بدهید که عالم شیعه گفته باشد که بله دلیل ما برای عصمت حکمت است و طبق تعریف دوستی که کرد باشد وگرنه استدلالتان می گوییم باطل است !!!

ما به عالمان شیعه کاری نداریم
دوست گرامی اشکالی بر حکمت وارد کرد

اگر واقعا این اشکال و استدلالش اشکال دارد

با مبانی منطقی و علمی نشان دهید اشکالش را ؟

ammarshia;492460 نوشت:
اول اثبات کنید که عقیده شیعه این است بعد سوال بپرسید ولی گویا هتوزعده ای با سبک بحث اشنا نیستند!!!و الکی هم بحث بکنید به هیچ جا نمی رسید اول باید اثبات شود دو دو تا میشه چهارتا ولی در همین دودوتا چهارتا مانده اند عده گویا!!

بزرگوار فرض کنید عقیده شیعه این نیست و عقیده سیعه این است

شما چکار دارید عقاید شیعه چی هست و چی نیست ما که درون شیعه ای بحث نمی کنیم

اصلا فرض کنید داریم برون دینی و بحث می کنیم

شما اشکال استدلال را با این فرض بگویید ؟

کریم;492487 نوشت:
سلام
بله وجود داشته است، اوصیاء حضرت عیسی در این دوران بوده اند وزمین خالی از حجت نبوده است.

کریم;492487 نوشت:
منظور از حجت در اینجا انبیاء وائمه هستند که عصمت آنها اثبات شده است نه همه صالحین حتی آنهایی که یک زمانی معصوم نبوده اند ومثلا رد بچگی گناه انجام داده اند. همانطور که گفتیم بعد از شهادت امام، امام حسین وامام علی علیهما السلام هستند.

سلام بر شما

طبق فرمایشات شما ایا اوصیا حضرت عیسی امام و معصوم بوده اند تا شامل حجت شوند ؟

کریم;492487 نوشت:
اگر به کتاب الایقاظ من الهجعة فی اثبات الرجعة از شیخ حر آملی؛ اثبات رجعت علامه مجلسی وکتاب حق الیقین مرحوم شبر ج2 ص9 به بعد مراجعه کنید، در زمان رجعت دو گروره زنده شده ورجعت خواهند کرد. مومنان محض وکافران محض، مثلا از جمله کافران محض: معاویه، یزید ، قاتلان امام حسین علیه السلام واز مومنان محض: سلمان، ابوذر ومقداد خواهند بود. ودر همچنین ائمه اطهار نیز رجعت خواهند کرد وحداق رجعت دو نفر حتمی است. امام علی علیه السلام وامام حسین(ع) رجعت امام حسین قبل از شهادت حضرت ولی عصر خواهد بود وغسل ودفن ایشان نیز توسط اباعبدالله صورت خواهد گرفت وبعد حضرت علی علیه السلام نیز رجعت خواهد کرد که معروف به رجعت کبری است. واولی را رجعت صغری می نامند.

پس اینطور که می فرمایید باید تا روز قیامت امامان یکی یکی رجعت کرده و همیشه یک امامی باید باشد ؟

موفق باشید

موضوع قفل شده است