جمع بندی خانه چقدر وسیع باشد؟

تب‌های اولیه

19 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خانه چقدر وسیع باشد؟

سلام
خانۀ وسیع چیست و چرا در روایات توصیه شده که در خانه های وسیع زندگی کنید؟
وسیع یعنی چی؟ یعنی خونه چقدری باشه؟ آیا این یعنی هرچی وسیع تر بهتر؟

با نام الله



کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

بدون شک از نیازهای اولیه هر انسان بهره مندی از آرامش فکری و روحی و برخورداری از آسایش جسمی و روانی است، و بی گمان داشتن خانه و سرپناه، از نخستین و مهم ترین عوامل در این زمینه است. از همین رو خداوند متعال،می فرماید:

وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَن ؛ و خدا براى شما از خانه‏هايتان محل سكونت و آرامش قرار داد. (نحل/80)

از ویژگیهای خانه مطلوب در اسلام، وسیع بودن و برخورداری آن از فضای باز و مناسب است.

در روایتی از پیامبر اکرم(ص) می خوانیم:
مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ، اَلْمَسْکَنُ الْوَاسِعُ؛ از خوشبختی انسان مسلمان، برخورداری او از مسکن وسیع است. (کافی/ج6/ص526)

و امام باقر فرمود: مِنْ شَقَاءِ الْعَيْشِ ضِيقُ الْمَنْزِل؛ از مشكلات زندگى، تنگى منزل است.(همان)

در کنار این روایات با روایات دیگری مواجه میشویم که بزرگ تر بودن خانه از مقدار کفاف را نهی می کند.

در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده است:

مَنْ بَنَی بُنْیَاناً رِیَاءً وَ سُمْعَةً حُمِّلَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ وَ هُوَ نَارٌ تَشْتَعِلُ ثُمَّ یُطَوَّقُ فِی عُنُقِهِ وَ یُلْقَی فِی النَّارِ فَلَا یَحْبِسُهُ شَیْ ءٌ مِنْهَا دُونَ قَعْرِهَا إِلَّا أَنْ یَتُوبَ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سُمْعَةً قَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَی مَا یَکْفِیهِ اسْتِطَالَةً مِنْهُ عَلَی جِیرَانِهِ وَ مُبَاهَاةً لِإِخْوَانِه ؛ هر کس از روی ریا و جلب توجه، خانه ای را بنا کند، روز قیامت آن را از زمین هفتم بر دوش می کشد در حالی که آن خانه آتشی برافروخته است. سپس همچون طوقی بر گردنش انداخته شده و با آن به آتش افکنده می شود، هیچ بخشی از آن ساختمان، مانع از افتادن او به ژرفای دوزخ نمی شود مگر اینکه توبه کند. به حضرت عرض شد: مقصود از بنا کردن ساختمان به قصد ریا و جلب توجه چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: یعنی آن را به اندازه ای بیش از نیاز خود، و به منظور گردن فرازی بر همسایگانش و تفاخر به برادرانش بنا کند. (بحارالانوار/ج73/ص149)

و در روایتی از امام صادق(ع) می خوانیم:

کُلُّ بِنَاءٍ لَیْسَ بِکَفَافٍ فَهُوَ وَبَالٌ عَلَی صَاحِبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَة ؛ هر ساختمانی که به مقدار کفایت و نیاز نباشد [بکله فراتر از آن باشد] روز قیامت، و بال [و مایه گرفتاری] صاحبش خواهد بود.(وسائل الشیعه/ج5/ص337)

در جمع میان این دو دسته روایات دانسته میشود منزل نباید آنچنان تنگ باسد که موجب دلگیری و ناراحتیهای مختلف شود و نه چنان گسترده باشد که بخش وسیعی از آن بلااستفاده شود. خانه تا جایی که هم مایه آرامش و گشادگی خاطر در حد شأن خانواده باشد و از مجلل و اشرافی ساختن آن پرهیز شود (توجه: مجلل و اشرافی ساختن غیر از وسیع ساختن است؛ گاه خانه ای هم وسیع است و هم مجلل و گاه فقط وسیع است نه مجلل) و به منظور ریا و تفاخر و انگیزه هایی از این قبیل نباشد، نه تنها مشکلی ندارد بلکه مستحب است.

در پناه حق

طاها;487720 نوشت:
به منظور گردن فرازی بر همسایگانش و تفاخر به برادرانش بنا کند.

سلام - لطفا بهم بگین معنی این بالا چیه و تفاخر چیه

طاها;487720 نوشت:
به منظور ریا و تفاخر و انگیزه هایی از این قبیل نباشد، نه تنها مشکلی ندارد بلکه مستحب است.

وقتی میخام هم برای خودم و هم برای نشان کنم حرومه

*"مهندس محمد جواد"*;487738 نوشت:
تفاخر چیه

با عرض سلام به شما دوست گرامی

تفاخر به معنای فخرفروشی و به خود نازیدن و خودستایی است که در قرآن و روایات از آن نهی شده است: سوره حدید/آیه 20

متوجه سوال دومتون نشدم

در پناه حق

نقل قول:
هر ساختمانی که به مقدار کفایت و نیاز نباشد [بکله فراتر از آن باشد] روز قیامت، و بال [و مایه گرفتاری] صاحبش خواهد بود.(وسائل الشیعه/ج5/ص337)

مقدار کفایت و نیاز یعنی چقدر؟؟ نیازهای آدم که حد نداره! مثلاً من تو خونه م به یه اتاقی نیاز دارم به اندازه حدوداً 30-40متر که توش بتونم وسیله های ورزشی بذارم و ورزش کنم چون به ورزش نیاز دارم، یه اتاق 20متری میخوام پراز قفسه کتاب که کتابهامو توش بذارم، یه فضای حداقل 100متری میخوام که تو خونه م استخر داشته باشم چون به استخر نیاز دارم، یه باغ 500متری تو حیاط خونه م میخوام که توش درختهای میوه بکارم چون به میوه هاش نیاز دارم،... اگه اینطوری باشه یه خونه با زیربنای 500متر هم برای آدم تنگه!! چون باز به همه نیازهاش پاسخ نمیده.
اصلاً نیاز یعنی چی؟ آیا نیازهای یک انسان تعریف شده هست؟

سلام
جالب بود ممنون. نمیدونستم درباره اندازه خانه هم حدیث هست. در هرصورت تو این زمانه که انقدر قیمت زمین و خانه بالا رفته که به خصوص تو شهرهای بزرگ کسی نمیتونه خانه حیاط دار بخره. اغلب بعد از سی چهل سال کار کردن و مستجری نهایت بتونن یه آپارتمان صد متری بخرن که پیری مستجر نباشن :Ghamgin:

به وسعت خانه ات کاری ندارم ولی یادت باشد برای بنایش خانه ای دیگر را ویران نکنی......

تا زن نگزفتم و پولش خونه حیاط دار نداشتم خونه ام تو اپارتمانه و فقط مانیتور میزارم دیوار که هم رایانه و تلویزون هم کار بکنه میشه و صندلش یک مبل و تنها هستم و کارمند خواهم بود ان شا ا...

  • :Nishkhand:

architect;487948 نوشت:
مقدار کفایت و نیاز یعنی چقدر؟؟ نیازهای آدم که حد نداره

با عرض سلام به شما دوست گرامی

دوست عزیز؛

این نیازها نیست که حد ندارد بلکه حرص و آروزهای انسان و به تبع آن، نیازهای کاذب است که حد ندارد.

اصولا نیازها به دو بخش صادق (حقیقی) و کاذب تقسیم میشوند. در بسیاری از اوقات انسان تحت تاثیر تبلیغات رنگارنگ یا چشم و همچشمی و یا اموری از این دست نسبت به داشتن چیزی انگیزه پیدا میکند در حالی که نیاز فعلی او قلمداد نمیشود به عنوان مثال شما در محله ای زندگی میکنید که یک ورزشگاه مناسب با محیط و امکاناتی مناسب وجود دارد یعنی هم محیطی است آرامبخش و سالم و هم امکانات موجود در آن میتواند سلامتی شما را تامین کند. ضمنا فاصله ورزشگاه با محل سکونت شما هم مناسب است، آنقدر دور نیست که وقت و هزینه زیادی از شما بگیرد، بعلاوه توانایی پرداخت هزینه ورزشگاه را دارید و در معادلات اقتصادی شما نیز تاثیر مخربی ندارد. با این حال چون دوست شما در خانه خود یک اتاق مجزا با تمام وسایل ورزشی دارد یا مثلا در فیلمی چنین چیزی را دیده اید پس شما هم این احساس نیاز را در خود ایجاد میکنید که شما هم باید چنین باشید. اینجا گفته میشود شما یک نیاز کاذب دارید.

اما حالا اگر فرض کنیم شما نیاز جدی به ورزش دارید از طرفی هم ورزشگاه مناسبی در محل زندگی خود ندارید، و یا به هر دلیل نمیتوانید از آن بهره برداری کنید، صرف پیاده روی هم سلامتی شما را تامین نمیکند، اینجا لازم میبینید چند وسیله ورزشی تهیه کنید و بالاخره محلی نیز برای نگهداری آن نیاز دارید. اینجا گفته میشود شما یک نیاز صادق دارید.

یک نکته مهم دیگر اینست که ما با بی توجهی به برخی از داشته های خود ، نیازهایی را در خود ایجاد میکنیم که با بهره برداری از همان داشته های خود میتوانستیم به نتایج مفید و کافی برسیم. مثال روشنش این است که با پیاده روی و کمی نرمش در حیاط خانه میتوانیم سلامتی خود را تضمین کنیم (به عبارت دیگر دنبال ورزش حرفه ای نیستیم) اما به هر دلیل هزینه گزافی میکنیم تا وسایل مختلف ورزشی تهیه کنیم تا همان سلامتی ای که با پیاده روی و نرمش در حیاط منزل به دست می آمد را با این هزینه فراوان به دست آوریم.

به هر حال هر کس باید قبل از اینکه به خانه پانصد متری با اتاقها و امکاناتی که شما وصف کردید بیندیشد باید نگاه کند تا نیازهای واقعی خود را بجوید؛ آنگاه وسعت خانه را در این چارچوب تنظیم کند؛ و این همان معنای «قدر کفایت» است.

در پناه حق

با سلام
منم متوجه نشدم یعنی چی خوب بعضی اوقات واقعا ادم از این دست فکرها میکنه و با خودش میگه که خونه ی فلانی رو ببین و خونه ی من چقد قشنگه یا خیلی وسایل ها رو میخره که تو خونه ی فلانی دیده و میگه برا منم قشنگ بشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جناب طاها با سلام و تشکر
فرض کنید تو یه خونه تو آشپزخونه کابینت ها و میز غذاخوری طوری چیده شدن که فقط یه فضای خالی به اندازه رفت و آمد یک نفر دور میز باقی مونده، یا تو یه اتاق خواب تخت، میز تحریر، میز کامپیوتر، کمد و... هم همین طور. آیا این با وسیع بودن خونه منافات داره؟ وسیع یعنی چقدر؟! یعنی مثلاً اگه تو آشپزخونه به جای یک نفر، به اندازه رفت و آمد 2نفر پشت میز غذاخوری فضا داشته باشیم این یعنی وسیع؟ یا اندازه سه نفر؟...!
با توجه به روایات مثلاً خونه ای که یه زوج جوون اول زندگی باید داشته باشن چقدری باید باشه؟ سوالم به این خاطره که همسرم دوست داره خونه خیلی بزرگ باشه، 180متر، 200متر، با 3-4تا اتاق خواب! ولی من میگم ما الان به چنین چیزی نیاز نداریم. ولی اون میگه نه، تو روایات گفته خونه باید وسیع باشه، آدم تو خونه دلش باز بشه!
شما بفرمایید، خونه مناسب برای یه زوج جوون با وسایل ساده زندگی باتوجه به روایات چقدری باید باشه؟

architect;489248 نوشت:
آیا این با وسیع بودن خونه منافات داره؟ وسیع یعنی چقدر؟! یعنی مثلاً اگه تو آشپزخونه به جای یک نفر، به اندازه رفت و آمد 2نفر پشت میز غذاخوری فضا داشته باشیم این یعنی وسیع؟ یا اندازه سه نفر؟...!
با توجه به روایات مثلاً خونه ای که یه زوج جوون اول زندگی باید داشته باشن چقدری باید باشه؟ سوالم به این خاطره که همسرم دوست داره خونه خیلی بزرگ باشه، 180متر، 200متر، با 3-4تا اتاق خواب! ولی من میگم ما الان به چنین چیزی نیاز نداریم. ولی اون میگه نه، تو روایات گفته خونه باید وسیع باشه، آدم تو خونه دلش باز بشه!
شما بفرمایید، خونه مناسب برای یه زوج جوون با وسایل ساده زندگی باتوجه به روایات چقدری باید باشه؟

سلام
وسیع , زیاد, بزرگ, زیبا و.....اینها همه نسبی است.
کسی نمیتواند به شما بگوید خانه وسیع یعنی چی!
مثل اینکه به کسی بگویید پول زیاد یعنی چقدر؟
(همان بحث few , afew , little , alittle دیگه!:Cheshmak:)
ببین برارد شاید برای کسی که یه عمر تو خونه پدریش با مستجری طی کرده و 5-6 تا برادر تو یه اتاق چفت هم میخوابیدن و با هزار بدبختی یه لیسانس میگیره و ازدواج میکنه و 10 سال کار میکنه و بعدش مثلا توی 35 سالگی یه آپارتمان 80 متری بخره , این براش یه خونه وسیعه و احتمالا تو دعاهاش میگه خدایا 100 هزار مرتبه شکرت و دیگه ازت هیچی نمیخوام جز سلامتی و عاقبت به خیری.
========
یکی را هم میبینی که از بچگی تو یه خونه 500 متری زندگی کرده و بعد از ازدواج دنیا بالا و پائین شدو چه و چه و چه ....حالا مجبوره تو یه آپارتمان 100 متری زندگی کنه و همش پیش خودش میگه نیگاه کن حالا باید تو این قفس زندگی کنم و همش دنبال یه موقعیت که خونشو بزرگتر کنه...حالا شما فکر کن که آدم مومنی هم باشه و به هموای همون احادیث هم که شده میخواد خونشو بزرگتر کنه!
ولی اون اولی که قبلا فقیر بود اگه یه پولی هم دستش بیاد ممکنه بگه ما که خونمون بزرگه و بزار این پولو بدم به فلانی (قرض) که اون هم بتونه یه 60 متری برا خودش بخره!
اینه که برادر گلم تو این سایت و یا حتی هیچ جای دیگه کسی نمیتونه بهتون بگه خونه از ...متری به بالا یعنی وسیع و ........
موفق باشید.

نقل قول:
وسیع , زیاد, بزرگ, زیبا و.....اینها همه نسبی است.
کسی نمیتواند به شما بگوید خانه وسیع یعنی چی!
مثل اینکه به کسی بگویید پول زیاد یعنی چقدر؟

حرف منم دقیقاً همینه. وسیع تعریف مشخصی نداره، تعریفش برای هرکسی متفاوته. پس اینکه تو روایات گفتن خونه وسیع باشه چه معنی ای داره؟ یعنی هرکسی مطابق برداشت خودش به این حرف عمل کنه؟ برای یه نفر یه خونۀ 100متری وسیع محسوب میشه برای یه نفر خونۀ 500متری.
ما تازه زندگیمون رو شروع کردیم و یک خونۀ 70-80متری برامون کافیه و همۀ وسیله هامون توش جا میشه، ولی شوهرم دوست داشت خونه ای بگیریم که حداقل 100متر بنا باشه، تازه میگه 100متری هم کوچیکه، میگه من اگه پولشو داشتم 150متری، 180متری میگرفتم، وقتی میگم نیاز نداریم میگه تو روایات اومده که خونه وسیع باشه!! تو آیه و حدیث هم چون و چرا نباید آورد چون فصل الخطابه!! چجوری میشه متوجه ش کرد؟؟

architect;489441 نوشت:
حرف منم دقیقاً همینه. وسیع تعریف مشخصی نداره، تعریفش برای هرکسی متفاوته. پس اینکه تو روایات گفتن خونه وسیع باشه چه معنی ای داره؟ یعنی هرکسی مطابق برداشت خودش به این حرف عمل کنه؟ برای یه نفر یه خونۀ 100متری وسیع محسوب میشه برای یه نفر خونۀ 500متری.
ما تازه زندگیمون رو شروع کردیم و یک خونۀ 70-80متری برامون کافیه و همۀ وسیله هامون توش جا میشه، ولی شوهرم دوست داشت خونه ای بگیریم که حداقل 100متر بنا باشه، تازه میگه 100متری هم کوچیکه، میگه من اگه پولشو داشتم 150متری، 180متری میگرفتم، وقتی میگم نیاز نداریم میگه تو روایات اومده که خونه وسیع باشه!! تو آیه و حدیث هم چون و چرا نباید آورد چون فصل الخطابه!! چجوری میشه متوجه ش کرد؟؟

سلام
بهتر است کارهای خیر را با مشورت بزرگان دین اولویت بندی کنید وبه آنها برسید.حال اگر اولویت با خرید خانه بزرگتر است.......بسم الله!

saba;489134 نوشت:
منم متوجه نشدم یعنی چی خوب بعضی اوقات واقعا ادم از این دست فکرها میکنه

با سلام به شما دوست گرامی

درست است که بعضی وقتها انسان با مشاهده اطرافیان انگیزه خریداری وسایلی را پیدا میکند. سخن این است که تا کجا این انگیزه الهی است و از کجا غیر الهی، تا کجا هست و تا کجا شایسته و بایسته است که باشد، عرض شد طبق بیانات معصومین قدر کفاف خود را ببین و برای یافتن این قدر کفاف، هم سلیقه خود، هم آرامش خود، هم شان اجتماعی خود، هم وضع مالی خود، و هم آسیبهای احتمالی را در نظر بگیر. کار سختی نیست چون حقیقتا هر کس بارها و بارها این کار را انجام میدهد فقط کافی است کمی به رفتارهای طبیعی خود و دیگران دقیقتر نگاه کنیم.

در پناه حق

در پناه حق

architect;489248 نوشت:
شما بفرمایید، خونه مناسب برای یه زوج جوون با وسایل ساده زندگی باتوجه به روایات چقدری باید باشه؟

با عرض سلام به شما دوست گرامی

«وسعت» یک معنا با مصادیق مختلف است و به قول فلاسفه، مقول به تشکیک است. وقتی روایات میفرمایند خانه وسیع مستحب است به فرد و مصداق خاصی اشاره ندارند بلکه تاکید دارند در گزینش مصداق خانه وسیع، فرد و مصداقی از وسعت را که ضمن انبساط خاطر دادن به شما، به قدر کفایت هم باشد را انتخاب کنید و قبلا عرض شد برای پی بردن به این قدر کفایت، باید هر کس شرایط خود را در نظر بگیرد: شرایطی از قبیل شان اجتماعی، وضع اقتصادی، روحیات خود و خانواده، و آسیبهای احتمالی که این آسیبها هم میتواند آسیبهای مادی و جسمی باشد و هم آسیبهای روحی و معنوی. استحباب وسیع بودن خانه در روایات از این روست که ابعاد روانی آن یعنی تامین آرامش و گشادگی خاطر را فراهم کند اما باید مراقب بود که از آسیبهای دیگر نیز مصون مانیم آسیبهایی از قبیل دنیازدگی، فخر فروشی و... . در انتخاب مصداق مورد نظر خود از وسعت خانه باید همه این شرایط را در نظر بگیرید. ضمنا مراقب باشید که شرط روحیات شخصی را نیز از نظر دور ندارید. شاید روحیات شما با وسعت اتاق 12 متری سازگار باشد یعنی انبساط خاطر شما با اتاق 12 متری تامین شود اما در همسر شما این انبساط خاطر با اتاق 24 متری باشد. روحیات شخصی هر کس ممکن است متفاوت از روحیات حتی همسر او باشد.

در پناه حق

architect;489441 نوشت:
حرف منم دقیقاً همینه. وسیع تعریف مشخصی نداره،

با عرض سلام به شما دوست گرامی

وسعت معنایش روشن و مشخص است اما این مصادق وسعت است که متفاوت است. برای انتخاب مصداق مورد نظر شرایطی باید مد نظر قرار گیرد که به برخی از آنها در پستهای سابق اشاره شد.

در پناه حق

پرسش:
خانۀ وسیع چیست و چرا در روایات توصیه شده است که در خانه های وسیع زندگی کنید.؟

پاسخ:
از نیازهای اولیه هر انسان بهره مندی از آرامش فکری و روحی و برخورداری از آسایش جسمی و روانی است، و بی گمان داشتن خانه و سرپناه، از مهم ترین عوامل این آرامش و آسایش است. از همین رو خداوند در قرآن می فرماید: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَنا»؛ و خدا براى شما از خانه‏ هايتان محل سكونت و آرامش قرار داد.(1)
وسیع بودن خانه و برخورداری آن از فضای باز و مناسب از ویژگی های خانه مطلوب در اسلام است و شاهد بر این مطلب روایاتی است که در منابع روایی، تحت عنوان «باب سعه المنزل» و عناوین مشابه، گردآوری شده اند.
طبعا وقتی انسان با واژه «وسیع» مواجه می شود خواه ناخواه تصوری از خانه تجملاتی به ذهنش می آید و انسان مؤمن را به این سوال سوق می دهد که چگونه می توان روایاتی که به تهیه مسکن وسیع توصیه نموده اند را با «قناعت» که مورد تاکید اسلام است جمع نمود؟ و اصولا منظور از خانه وسیع در روایات چیست؟ پاسخ به این قبیل پرسش ها در گرو بررسی احادیث یاد شده است.

اما قبل از آن شایسته است مروری بر چند اصل کلی مرتبط با موضوع بحث، داشته باشیم:
1. لذت گریزی ممنوع!
اساس جهان بينى اسلامى اين است كه عالم آفرينش، باطل و بيهوده آفريده نشده و هدفدار و براساس حق و عدالت است: «وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ»؛ و ما آسمان ها و زمين و آن چه را كه در ميان آن هاست نيافريديم مگر براساس حق.(2)
از همين رو اسلام به دنيا و مظاهر آن با خوشبينى مى نگرد و انسان را به استفاده از لذايذ دنيا مانند تجمل و زينت، حتى در مساجد و در حال نماز و نيز خوردن و آشاميدن فرمان مى ‏دهد و از كسانى كه زينت ها و روزي هايى كه خدا براى بندگانش پديد آورده را حرام كرده ‏اند بازخواست می كند (3): «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا خالِصَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ»؛ بگو چه كسى زينتى را كه خدا بربندگانش پديد آورده و نيز روزيهاى پاكيزه را حرام كرده است؟ بگو آن در اين دنيا براى مؤمنان هم هست ولى در آخرت مخصوص آنهاست.(4)

علاوه بر قرآن، اين خوشبينى به دنيا و مظاهر آن در روايات هم مورد توجه قرار گرفته و از مؤمن خواسته شده است كه از نعمت ها و لذايذ دنيا استفاده كند و آثار نعمتى را كه به او داده شده آشكار نماید که نمونه آن انتخاب مسکن وسیع است.(5)
این نشان می دهد همان گونه كه اسلام خواهان سعادت معنوى و رشد و كمال فكرى و عقلانى انسان است و با دعوت مستمر خود انسان را به سوى كمال معنوى و بهشت فرا مى‏ خواند، در تأمين سعادت مادّى و دنيوى انسان نيز برنامه‏ هاى فراوانى دارد كه در منابع اسلامى آمده است.(6)

2. پرهیز از اسراف و اقتار
یکی از اصول مسلّم دین اسلام پرهیز از اسراف و اقتار است. «اسراف» نوعی افراط در زندگی معیشتی و «اقتار» نوعی تفریط در آن است. خداوند در این باره می فرماید: «وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً»؛ و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند.(7)
از این آیه به خوبی استفاده می شود که توصیه اسلام، میانه روی است؛ از اینرو در روایات سفارش می شود در هزینه های زندگی راه میانه را بپیمایید: «عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ ع عَنِ النَّفَقَةِ عَلَى الْعِيَالِ فَقَالَ: مَا بَيْنَ الْمَكْرُوهَيْنِ الْإِسْرَافِ وَ الْإِقْتَارِ»؛ از امام کاظم درباره میزان نفقه خانواده خود پرسیدم. امام فرمود: میزانش به قدری است که بین دو امر ناپسند یعنی اسراف و اقتار، باشد.(8)

باید توجه داشت اصل میانه روی، بر دیگر قواعد مالكيّت انسان «حاكم» است، زیرا اگر امثال اين اصل نادیده گرفته شوند هوس مالك شدن هر چيز (به هر اندازه، و با هر كيفيت و به هر قيمت)، در توانگران و اغنيا و اشراف، بدون هيچ مانعى سرعت می گیرد؛ و در اين هنگام است كه خانواده‏ هاى توانگر به مصرف كردن مقدارى از هر چيز مى‏ پردازند كه به آن حق ندارند؛ و در نتيجه براى نيازمندان امكان به دست آوردن آن چه مورد نياز است باقى نمى ‏ماند.(9)
بنا بر این تعاليم اسلامى آن چه را كه از حدود ميانه‏ روى تجاوز كند ممنوع مى‏ شمارد و اجازه نمى ‏دهد كه خرج كردن از مسیر اعتدال خارج شود، بلكه پيوسته مردم را به پيروى از «توازن» و «تعادل» فرا مى ‏خواند.(10)

3. در نظر گفتن شرایط مالی خویش
اصل دیگری که اسلام از اخلاق مومن می داند این است که در مخارج خود توانایی مالی خویش را در نظر بگیرد. در این باره می توان به این روایت اشاره نمود: «عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: مِنْ أَخْلَاقِ الْمُؤْمِن‏ ... التَّوَسُّعُ عَلَى قَدْرِ التَّوَسُّعِ»؛ امام سجاد فرمود: از اخلاق مؤمن، ... گشاده دستی به قدری است که خدا به او وسع مالی داده است.(11)
این مطلب در قرآن نیز مورد توجه است: «وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‏ عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً»؛ هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حدّ (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى.(12)

4. توجه به آخرت
در آیات و روایات فراوانی تأکید شده است که نگاه یک مؤمن به دنیا نباید به عنوان منزل ابدی خویش باشد. این مطلب در قرآن بخصوص درباره بنا نمودن مسکن مورد توجه است: «أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ ريعٍ آيَةً تَعْبَثُون وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ»؛ آيا شما بر هر مكان مرتفعى نشانه ‏اى از روى هوا و هوس مى‏ سازيد؟ و قصرها و قلعه ‏هاى زيبا و محكم بنا مى‏ كنيد شايد در دنيا جاودانه بمانيد؟.(13)

5. پرهیز از مصرف بیش از حد نیاز
محدوديّت مصرف- به صورت كلّى- يك موضوع مهم اسلامى است. موضوع مسکن و مانند آن اگرچه از لحاظ كميّت و كيفيّت بر حسب اشخاص و اوضاع و احوال و مكانها- تا حدودى- اختلافى پيدا می كند، اما از حدّ ميانه‏ روى نبايد بگذرد.(14)
در این باره می توان به احادیثی اشاره نمود که وجود بستر چهارم (یعنی نگهداری بسترهایی در خانه که مورد استفاده نیست) را مذمت می کنند: «عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ: نَظَرَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَى فِرَاشٍ فِي دَارِ رَجُلٍ فَقَالَ فِرَاشٌ لِلرَّجُلِ وَ فِرَاشٌ لِأَهْلِهِ وَ فِرَاشٌ لِضَيْفِهِ وَ فِرَاشٌ لِلشَّيْطَانِ»؛ نگاه امام صادق به بستری مازاد بر استفاده، در خانه مردی افتاد و فرمود: بستر مورد نیاز عبارت است از: بستری برای مرد و بستری برای خانواده او و بستری برای میهمان او اما مازاد بر این ها بستر شیطان است.(15)
تعبير «بستر چهارم از آن شيطان است»، دو نتيجه تربيتى و اجتماعى دارد:
يك- از لحاظ اقتصادى، مصرف كردن بيش از نياز را منع مى‏ كند.
دو- از لحاظ اخلاقى، به تصحيح اصول اخلاقى و فرهنگى مى‏ پردازد، بدين گونه كه زندگى اسراف آميز را شيطانى مى‏ خواند؛ و از اين راه جنگى بر ضدّ عرف جارى اوهام اشرافى و ولخرجي هاى مسرفانه و زيان بار به راه مى ‏اندازد.(16)

با حفظ مطالب گذشته به بررسی روایات «وسعت منزل» می پردازیم. روایات مزبور را می توان این گونه دسته بندی موضوعی نمود:
1. منزل وسیع، پسندیده و باعث سعادت مسلمان است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:‏ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ الْمَسْكَنُ‏ الْوَاسِع‏»؛ پیامبر فرمود: از خوشبختى مرد مسلمان، داشتن مسكن وسیع است.(17)
«‎أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ سُئِلَ عَنْ فَضْلِ عَيْشِ الدُّنْيَا؛ قَالَ: سَعَةُ الْمَنْزِلِ وَ كَثْرَةُ الْمُحِبِّينَ»؛ از امام کاظم پرسیدند که بالاترین لذت و عیش دنیا چیست؟ فرمود: وسعت خانه و کثرت دوستان.(18)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: إِنَّ لِلدَّارِ شَرَفاً وَ شَرَفُهَا السَّاحَةُ الْوَاسِعَةُ وَ الْخُلَطَاءُ الصَّالِحُونَ‏ وَ إِنَّ لَهَا بَرَكَةً وَ بَرَكَتُهَا جَوْدَةُ مَوْضِعِهَا وَ سَعَةُ سَاحَتِهَا وَ حُسْنُ جِوَارِ جِيرَانِهَا»؛ امام صادق از امام علی روایت کرده است که فرمود: خانه را شرافتی است؛ شرافت خانه به وسعت حیاط و همنشینان خوب است؛ و خانه را برکتی است؛ برکت خانه، جایگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسایگان خوب آن است.(19)

2. منزل تنگ، ناپسند و باعث شقاوت است: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: مِنْ شَقَاءِ الْعَيْشِ ضِيقُ الْمَنْزِل‏»؛ امام باقر فرمود: از سختی زندگى، تنگى منزل است.(20)
«إِنَّ أَبَا الْحَسَنِ اشْتَرَى دَاراً وَ أَمَرَ مَوْلًى لَهُ يَتَحَوَّلُ إِلَيْهَا وَ قَالَ إِنَّ مَنْزِلَكَ ضَيِّقٌ فَقَالَ قَدْ أَجْزَأَتْ هَذِهِ الدَّارُ لِأَبِي فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ ع إِنْ كَانَ أَبُوكَ أَحْمَقَ فَتَبْغِي أَنْ تَكُونَ مِثْلَه‏»؛ امام کاظم منزل وسیعی خریدند و به یکی از بستگان‌شان فرمودند، خانه تو کوچک است بیا در این خانۀ بزرگ سکونت کن. او عرض کرد: پدرم به همین خانه تنگ و کوچک اکتفا کرد؛ حضرت فرمود: آیا اگر پدر تو نادانی کرد، تو هم باید راه او را ادامه دهی.؟(21)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ قَالَ: تَذَاكَرُوا الشُّؤْمَ عِنْدَهُ فَقَالَ ... وَ أَمَّا الدَّارُ فَضِيقُ سَاحَتِهَا وَ شَرُّ جِيرَانِهَا وَ كَثْرَةُ عُيُوبِهَا»؛ راوی می گوید: خدمت امام صادق بودیم، بحث شوم بودن مطرح شد، حضرت فرمودند: ... شوم بودن خانه در این است که مساحتش کم باشد و همسایه هایش بد باشند و عیوب زیادی داشته باشد.(22)

3. نباید درباره منزل مسکونی صرفه جوئی بی مورد نمود: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: مَنْ بَنَى فَاقْتَصَدَ فِي بِنَائِهِ لَمْ يُؤْجَر»؛ امام صادق فرمود: هر كس ساختماني بسازد و از آن كم بگذارد اجري ندارد.(23)

4. مؤمن باید به راحتی و آسایش در مسکن بیاندیشد و برای آن تلاش نماید: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: لِلْمُؤْمِنِ رَاحَةٌ فِي سَعَةِ الْمَنْزِل‏»؛ امام صادق فرمود: براى مؤمن، بزرگى منزل مايه آسايش است.(24)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَلَاثَةٌ لِلْمُؤْمِنِ فِيهِ رَاحَةٌ دَارٌ وَاسِعَةٌ تُوَارِي عَوْرَتَهُ وَ تَسْتُرُ حَالَهُ مِنَ النَّاسِ و...»؛ امام صادق فرمود: در سه چيز براى مؤمن راحتی است: خانه وسيعى كه عيب و بدحالى او را از مردم بپوشاند و ... .(25)

5. حتی برای رهایی از منزل تنگ و کوچک باید دست به دعا شد: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَال‏ شَكَا رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ أَنَّ الدُّورَ قَدِ اكْتَنَفَتْهُ فَقَالَ النَّبِيُّ ارْفَعْ صَوْتَكَ مَا اسْتَطَعْتَ وَ سَلِ اللَّهَ أَنْ يُوَسِّعَ عَلَيْكَ»؛ امام صادق فرمود: مردی از انصار در محضر پیامبر از داشتن منزل کوچک ابراز ناراحتی نمود! پیامبر فرمود: داد بزن و از خداوند بخواه که بر تو وسعت دهد.(26)

6. با اینحال نباید به منزلی که فوق نیاز و کفاف است روی آورد: «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: كُلُّ بِنَاءٍ لَيْسَ بِكَفَافٍ فَهُوَ وَبَالٌ عَلَى صَاحِبِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ امام صادق فرمود: هر بنايى كه بيش از مقدار كفاف باشد، در روز قيامت، وبال و گرفتاری براى صاحب آن خواهد شد.(27)
«قَالَ النَّبِيُّ:‏ كُلُّ بِنَاءٍ يُبْنَى وَبَالٌ عَلَى صَاحِبِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا مَا لَا بُدَّ مِنْهُ»؛ پيامبر فرمود: هر بنايى كه ساخته شود، براى صاحب خود در روز قيامت وبال و گرفتاری خواهد بود مگر ساختمانى که به اندازه نياز باشد.(28)
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: مَنْ بَنَى فَوْقَ مَسْكَنِهِ كُلِّفَ حَمْلَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ هر کس ساختمانی بیش از حد نیازش بسازد، در قیامت، مجبورش می‌کنند تا آن‌ را بر دوش خود حمل کند.(29)

7. و لازم است در بنای منزل مسکونی به جنبه های اخلاقی و اخروی نیز توجه شود: «قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ بَنَى بُنْيَاناً رِيَاءً وَ سُمْعَةً حَمَلَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَةِ وَ هُوَ نَارٌ تَشْتَعِلُ مِنْهُ ثُمَّ يُطَوَّقُ فِي عُنُقِهِ وَ يُلْقَى فِي النَّارِ فَلَا يَحْبِسُهُ شَيْ‏ءٌ مِنْهَا دُونَ قَعْرِهَا إِلَّا أَنْ يَتُوبَ، قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ كَيْفَ يُبْنَى رِيَاءً و سُمْعَةً؟ قَالَ: يُبْنَى فَضْلًا عَلَى مَا يَكْفِيهِ اسْتِطَالَةً بِهِ عَلَى جِيرَانِهِ وَ مُبَاهَاةً لِإِخْوَانِهِ»؛ پیامبر فرمود: هر کس براى خودنمایى یا شهرت‌طلبى خانه‌‏اى براى خود بسازد، روز قیامت آن خانه را از هفتمین طبقه زمین به دوش مى‌‏کشد، سپس به صورت حلقه‌‏اى آتشین طوق گردنش مى‌‏شود، آن‌‏گاه او را با آن حال به آتش دوزخ مى‌‏افکنند. راوى گفت: پرسیدیم: اى پیامبر خدا، چگونه براى خودنمایى یا شهرت ‏طلبى خانه مى‌‌‏سازد؟! فرمود: خانه‌‏اى بسازد بیش از اندازه حاجتش، در حالی که با آن بر همسایگان و برادرانش فخر فروشی می کند.(30)
«مِنْ كَلَامٍ لَهُ (امیرالمومنین) ع بِالْبَصْرَةِ وَ قَدْ دَخَلَ عَلَى الْعَلَاءِ بْنِ زِيَادٍ الْحَارِثِيِّ يَعُودُهُ وَ هُوَ مِنْ أَصْحَابِهِ فَلَمَّا رَأَى سَعَةَ دَارِهِ قَالَ مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسَعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا أَمَا أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذَا أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَة»؛ امام على (علیه السلام)، هنگام عیادت یکی از اصحاب خود و دیدن خانه وسیع وى فرمود: خانه به این بزرگى را در این دنیا براى چه مى‏‌خواهى، در صورتى که در آخرت بیشتر به آن نیاز دارى؟ اما مى‌‏توانى- در صورتى که بخواهى- با این خانه، سراى آخرت را نیز به دست آورى؛ یعنى در آن از مهمانان پذیرایى کنى، و به صله ارحام بپردازى، و حقوق حق ‏داران را به دست آنان برسانى که در این صورت از این خانه به خانه آخرت خواهى رسید.(31)
از موارد هفتگانه فوق دو مورد اخیر به عنوان تبصره هایی مهم درباره وسعت منزل، قابل توجه هستند.

این قبیل تعابیر دو چيز را تبیین مى ‏كنند:
اول- حدّ مسكن:
مسكن و خانه بايد از مقدار بسنده براى سكنى و از حدّ «كفاف» تجاوز نكند، و به چيزى «بيش از محلّ سكونت بودن» نرسد. و اين مقدار هر چند بر حسب افراد و خانواده‏ ها و محيط هاى معيشت و سطح معيشتى افراد و حالت اقتصادى حاكم بر زندگى تفاوت پيدا می ‏كند با وجود اين لازم است كه مقدار تفاوت از حدود اقتصادى و ميانه‏ روى اسلامى و توازن اجتماعى و تواضع انسانى- كه اسلام به شديدترين وجه در باره مراعات آن ها تأكيد كرده است- تجاوز نكند.
دوم- هدف مسكن:
بايد منظور از ساختن خانه، سكنى گزيدن و برگزارى مراسمى در حدّ مناسب باشد (و اين نياز- بنا بر ضرورت عقلى و شرعى و عرفى- جز به مقدار بسنده و كيفيّت مناسب و معتدل نخواهد بود)، نه براى برتری ‏جويى و تفاخر و از ديگران خود را برتر نشان دادن، و موقعيّتى (كاملا) متفاوت و اشرافى براى خويشتن فراهم آوردن.
با راهى كه اسلام پيموده است، يعنى اصل محدوديّت در مسكن و طرد ساختن كاخ هاى بلند و خانه ‏هاى بسيار آراسته و پيراسته، توانسته است- اگر به آن عمل شود- امتيازهاى معيشتى و انحصار طلبي هاى زشت را ريشه كن كند، و آثار آن ها را براندازد، و با اين ارزش هاى دروغين و اخلاق حاكم بر زندگى اشرافى به نبرد برخيزد، و پايگاه هاى نظام طبقاتى را- در بعدهاى فرهنگى و اخلاقى و اجتماعى و اقتصادى- ويران سازد.(32)

بنابراین، تفقّه در احاديث و تعاليم دينى و فهم درست آن ها و جمع بين روایات وسعت منزل ما را به مطالب ذیل راهنمايى مى‏ كند:
- بزرگى خانه، مطلوب و ستوده است، به شرط آنكه از حلال باشد.
- وسعت خانه زمانى مورد ستايش است كه وسيله‏ اى براى دست يافتن صاحب خانه به هدف هاى شايسته اجتماعى و معنوی شود، همچون بر پا داشتن جلساتى آموزنده در آن، به منظورهاى مفيد براى همه مردم، و اطعام مردم، و گسترش دادن روابط خويشاوندى و انسانى و نظاير اين ها.
- وسعت خانه و بزرگى آن، از ديدگاهى ديگر نيز قابل‏ ستايش است؛ و آن مربوط مى‏ شود به خانواده‏ هايى كه افرادى چند و فرزندانى متعدّد دارند، كه بايد اطاق ها و محل استراحت و درس خواندن و اتاق های خواب آنان جدا باشد و در زندگى خانوادگى آسوده باشند، و از تباهي هاى اخلاقى و روحى و تربيتى كه ممكن است از كوچكى خانه و كمى اطاق پديد آيد جلوگيرى شود.
- ستايش وسعت خانه، مجوّزى براى پرخرجى ساختمان و آرايش و پيرايش چندان آن و جاه فروشى نخواهد شد، زيرا كه «اتراف» و «اسراف» و خودنمايى به هر صورت كه باشد ممنوع است؛ بنا بر اين، وسعت خانه مى‏ تواند داراى وضعيّتى بسيار بسيار ساده باشد.
- وسعت خانه زمانى ستوده است و از اسباب خوشبختى محسوب مى ‏شود، كه در ميان مردم گروه هاى فراوان بدون پناهگاه و منزل وجود نداشته باشند.
- وسعت خانه- كه گاه براى عملى كردن هدف هاى مشروع و امور خيريّه مورد نياز واقع مى ‏شود- مى‏ تواند به ساده‏ ترين صورت و در حدّ مناسب و براى هدفى ارزشى- چنان كه اشاره شد- باشد؛ پس اين چگونگى با مبارزه معروف اسلام با مصرف آزاد و افراطى، در مورد همه چيز و از جمله خانه و مسكن، منافاتى ندارد.(33)

_ نتیجه:
«وسعت» یک معنا با مصادیق مختلف است. وقتی روایات می فرمایند خانه وسیع مستحب است به فرد و مصداق خاصی اشاره ندارند بلکه تاکید دارند در گزینش مصداق خانه وسیع، فرد و مصداقی از وسعت را که ضمن انبساط خاطر دادن به شما، به قدر کفایت هم باشد را انتخاب کنید و برای پی بردن به این قدر کفایت، باید هر کس شرایط خود را در نظر بگیرد: شرایطی از قبیل شأن اجتماعی، وضع اقتصادی، شرایط و روحیات خود و خانواده، و آسیب های احتمالی که این آسیب ها هم می تواند آسیب های مادی و جسمی باشد و هم آسیب های روحی و معنوی.
استحباب وسیع بودن خانه در روایات از این روست که ابعاد روانی آن یعنی تامین آرامش و گشادگی خاطر را فراهم کند اما باید مراقب بود که از آسیب های دیگر نیز مصون مانیم؛ آسیب هایی از قبیل: دنیا زدگی، فخر فروشی و... . در انتخاب مصداق مورد نظر خود از وسعت خانه باید همه این شرایط را در نظر گرفت.
جمع روایات وسعت منزل با توجه به اصول اسلامی، حاکی از حرکت به سمت میانه‌روی است. آن چه را که برخاسته از نیاز -اعم از نیاز معنوی، مادی، اجتماعی و...- و با توجه به اصول اخلاقی و نگاه اخروی باشد مورد تأیید اسلام است، اما آن چه خارج از این چارچوب قرار گیرد مورد تایید نیست.

________
(1) نحل/ 80.
(2) حجر/ 15.
(3) جعفرى، يعقوب، كوثر، ج‏4 ، ص 51.
(4) اعراف/ 31- 32.
(5) كوثر، ج ‏4، ص 53 و 54.
(6) همان، ج ‏5، ص 313.
(7) فرقان/ 67.
(8) حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل‏الشيعة، ج 21، ص555.
(9) حكيمى، محمدرضا، و دیگران، الحياة، ترجمه احمد آرام، ج‏4، ص 280.
(10) همان، ص: 287.
(11) كلينى، محمد بن يعقوب‏، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏ 2، ص 241.
(12) اسراء/ 29.
(13) شعراء/ 128و129.
(14) الحياة، ج ‏4، ص 289.
(15) وسائل الشيعة، ج ‏5، ص 335.
(16) الحياة، ج ‏4، ص 290.
(17) الكافي، ج ‏6، ص 526.
(18) همان.
(19) طبرسى، حسن بن فضل‏، مكارم الأخلاق، ص 125.
(20) الكافي، ج ‏6، ص 526.
(21) همان، ص 525.
(22) مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏73، ص 149.
(23) برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج ‏2، ص 608.
(24) همان، ص 611.
(25) الكافي، ج ‏6، ص 525.
(26) همان، ص 526.
(27) همان، ص 531.
(28) مكارم الأخلاق، ص 127.
(29) المحاسن، ج ‏2، ص 608.
(30) حر عاملى، محمد بن حسن‏، هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج 2، ص: 215.
(31) بحار الأنوار، ج ‏73، ص 155.
(32) الحياة، ج ‏4، ص 293.
(33) همان، ص 297.

موضوع قفل شده است