جمع بندی آیا اهانت به خدایان دروغین اشکال دارد؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا اهانت به خدایان دروغین اشکال دارد؟

با سلام
آیا اهانت به خدایان دروغین اشکال دارد؟
مثلا به یکی از بت های مشرکان یا مثلا به معبود هندوها و یا مقدسات دیگر مذاهب شرق و جنوب شرق آسیا
با تشکر

با نام الله



کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام به شما دوست گرامی

در صدر اسلام جمعى از مؤمنان بر اثر ناراحتى شديدی كه از مساله بت پرستى داشتند، گاهى بتهاى مشركان را به باد ناسزا گرفته و به آنها دشنام مى‏دادند، قرآن صريحا از اين موضوع، نهى كرد:

وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ؛ به معبود كسانى كه غير خدا را مى‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آنها نيز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند! اينچنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مى‏كردند، آگاه مى‏سازد و پاداش و كيفر مى‏دهد. (انعام/108)

در این آیه بر مطالبی تاکید شده است:

1- به مقدسات دیگران توهین نکنید و رعايت اصول ادب و عفت و نزاكت در بيان، حتى در برابر خرافى‏ترين و بدترين اديان، لازم است.

2- یکی از آثار توهین به مقدسات مشرکان، مقابله به مثل و توهین به خداوند یگانه است. خداوند یگانه حقیقت متعالی است و بتها از سنگ و چوبند اما مشرکان به دلیل جهل یا تعصب بیجا و ظالمانه خود به این اشیای مادون تعلق خاطر دارند و همین جهل و تعصب باعث میشود بجای دنبال کردن فهم و درک درباره خداوندی که حقیقتی متعالی است به توهین به او گرایش پیدا کنند و به اصطلاح روى دنده لجاجت افتاده، در آئين باطل خود راسختر شوند.

3- تعصبی که مشرکان به بتها و خدایان دروغین دارند نوعی زینت دنیوی است نه باوری معقول و حقیقی.

4- در حد توان بصورت مستدل باید با ایشان صحبت نمود و در هدایتشان کوشید اما اگر بر باطل خود پای میفشرند لازم است آنها را به حال خود گذاشت تا در قیامت درباره آنها اقدام مقتضی انجام گیرد نه اینکه ایشان را با توهین به مقدساتشان اجبار به ایمان نمود:

وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَكُوا وَ ما جَعَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفيظاً وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكيلٍ ؛ اگر خدا مى‏خواست، همه ايمان مى‏آوردند، و هيچ يك مشرك نمى‏شدند و ما تو را مسئول اعمال آنها قرار نداده‏ايم و وظيفه ندارى وکیل و عهده دار آنها در ایمان و رفتارشان باشی! (انعام/107)

در حدیثی از پیامبر اکرم آمده است به مقدسات مشرکین توهین نکنید زیرا مشرکان نیز به خدای شما توهین میکنند و اینگونه بدون آنکه خود بدانید و بخواهید از جمله مشرکین خواهید شد. (وسائل الشیعه/ج16/ص254)

در پناه حق

فکرکنم اشکال نداره ولی ینکته توقرآن اومده که به خدایان باطل مشرکان توهین نکنید که مبادا اونااز لج ونادانی بخدای واحدتوهین کنن.

یامهدی مددی;487696 نوشت:
فکرکنم اشکال نداره

با عرض سلام به شما دوست گرامی

در این باره باید به دو مطلب توجه داشت:

گاه حکم فقهی توهین به بتهای مشرکین در خلوت یا در جمعی که بت پرستی حضور ندارد را جویا میشویم که پاسخ را باید از دفاتر مراجع گرفت

و گاه بار اخلاقی و اجتماعی این توهین را در نظر میگیریم که در اینصورت نمیتوان گفت اشکال ندارد. نفس سب و توهین شایسته مسلمان نیست و از آنجا که عمدتا اموری که بصورت یک فرهنگ در می آید در اجتماع بروز و شیوع می یابد و نمی توان آنرا به خانواده و جمع دوستان محدود کرد باز این مطلب را به ما گوشزد میکند که شایسته است زبان به بدگویی مقدسات دگراندیشان نگشاییم چرا که خواه ناخواه در اجتماع بروز میکند و همان اثر نامطلوبی که در آیه قرآن و روایات مورد توجه قرار گرفته است به وجود می آید. چه ضرورتی دارد بجای انجام بحثی منطقی حتی در جمع خودمانی به توهین روآوریم. به نظر میرسد این بدترین انتخاب است.

در پناه حق

پرسش:
آیا اهانت به خدایان دروغین اشکال دارد.؟

پاسخ:
منطق کلی اسلام در قبال تفکرات نادرست، استفاده از ابزار بحث و گفتگوی استدلالی است نه اهانت و دشنام. قرآن در دستوری جامع به نبی مکرم اسلام می فرماید: «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدينَ»؛ با حكمت و اندرز نيكو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آن ها به روشى كه نيكوتر است، استدلال و مناظره كن! پروردگارت، از هر كسى بهتر مى‏ داند چه كسى از راه او گمراه شده است و او به هدايت ‏يافتگان داناتر است.(1)
همچنین امام على (علیه السلام) به جمعى از يارانش كه پيروان معاويه را در ايام جنگ صفين دشنام مى‏ دادند فرمود: «انى اكره لكم ان تكونوا سبابين و لكنكم لو وصفتم اعمالهم و ذكرتم حالهم كان اصوب فى القول و ابلغ فى العذر»؛ من خوش ندارم كه شما فحاش باشيد، اگر شما به جاى دشنام، اعمال آن ها را برشمريد و حالات آن ها را متذكر شويد (و روى اعمالشان تجزيه و تحليل نمائيد) به حق و راستى نزديك تر و براى اتمام حجت بهتر است.(2)

این خط مشی، در قبال مشرکین و قایلین به خدایان موهوم نیز مورد تأکید اسلام است: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ»؛ و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آن ها گروهى ناآگاهند.!(3)
قرآن آنگاه که پیرامون خدایان موهوم با مشرکین سخن می گوید از منطق استدلال بهره می جوید و نه اهانت و دشنام: «أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ»؛ آيا چيزى را مى ‏پرستيد كه با دست خود مى‏ تراشيد.؟!(4)
«ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ أَسْماءً سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»؛ اين معبودهايى كه غير از خدا مى ‏پرستيد، چيزى جز اسم هايى (بى‏ مسمّا) كه شما و پدرانتان آن ها را خدا ناميده ‏ايد، نيست. خداوند هيچ دليلى بر آن نازل نكرده است. حكم تنها از آن خداست. فرمان داده كه غير از او را نپرستيد! اين است آيين پابرجا، ولى بيشتر مردم نمى ‏دانند.!(5)
و در قبال سرسختی مشرکین تنها بر تأسف خوردن از این حماقت بسنده شده است: «أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»؛ اف بر شما و بر آنچه جز خدا مى ‏پرستيد! آيا انديشه نمى‏ كنيد.؟!(6)
این سیره و سنت اسلام الگویی روشن برای مسلمین در هر زمان و مکان است.
از این گذشته نباید از آسیب هایی که در اهانت به خدایان موهوم دامنگیر عقاید اسلامی و مسلمین می شود غافل شد.
در صدر اسلام جمعى از مسلمین بر اثر ناراحتى شديدی كه از مساله بت پرستى داشتند، گاهى بتهاى مشركان را به باد ناسزا گرفته و به آن ها دشنام مى ‏دادند، اما با مخالفت صریح قرآن مواجه شدند: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ به معبود كسانى كه غير خدا را می ‏خوانند دشنام ندهيد، مبادا آن ها نيز از روى ظلم و جهل، خدا را دشنام دهند! اين چنين براى هر امّتى عملشان را زينت داديم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است و آن ها را از آن چه عمل می ‏كردند، آگاه می ‏سازد و پاداش و كيفر می ‏دهد.(7)

اين آيه يكى از ادب هاى دينى را خاطر نشان مى‏ سازد كه با رعايت آن، احترام مقدسات جامعه دينى محفوظ مانده و دست خوش اهانت و ناسزا و يا سخريه نمى‏ شود، چون اين غريزه انسانى است كه از حريم مقدسات خود دفاع نموده با كسانى كه به حريم مقدساتش تجاوز كنند به مقابله برخيزد و چه بسا شدت خشم، او را به فحش و ناسزاى به مقدسات آنان وادار سازد، و چون ممكن بود مسلمين به منظور دفاع از حريم پروردگار بتهاى مشركين را هدف دشنام خود قرار داده در نتيجه عصبيت جاهليت، مشركين را نيز وادار سازد كه حريم مقدس خداى متعال را مورد هتك قرار دهند لذا به آنان دستور می دهد كه به خدايان مشركين ناسزا نگويند، چون اگر ناسزا بگويند و آنان هم در مقام معارضه به مثل به ساحت قدس ربوبى توهين كنند در حقيقت خود مؤمنين باعث هتك حرمت و جسارت به مقام كبريايى خداوند شده‏ اند.(8)
از این گذشته با دشنام و ناسزا نمى ‏توان كسى را از مسير غلط باز داشت، بلكه به عكس، تعصب شديد آميخته با جهالت كه در اين گونه افراد است، سبب مى ‏شود كه به اصطلاح روى دنده لجاجت افتاده، در آئين باطل خود راسخ تر شوند، و سهل است که زبان به بدگويى و توهين نسبت به ساحت قدس پروردگار بگشايند.(9)

در ذیل این آیه روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است با این مضمون: «برخی از ایمان آورندگان به اسلام، معبودهای مشرکین را دشنام می دادند و مشرکین نیز معبود آن ها را؛ این آیه نازل شد و خداوند از ناسزاگویی به معبودهای مشرکین منع کرد تا کفار نیز از ناسزاگویی علیه معبود ایمان آورندگان دست بردارند زیرا ناسزاگویی کفار به خداوند یکتا باعث می شد آن ایمان آورندگان بدون این که خود بدانند از خیل مشرکان شوند.»(10)

بنا بر این پیام هایی که در این آیه آمده را می توان این گونه بیان نمود:
1. به مقدسات دیگران توهین نکنید و رعايت اصول ادب و عفت و نزاكت در بيان، حتى در برابر خرافى ‏ترين و بدترين اديان، لازم است.
2. یکی از آثار توهین به مقدسات مشرکان، مقابله به مثل و توهین به خداوند یگانه است. خداوند یگانه حقیقت متعالی است و بت ها از سنگ و چوبند اما مشرکان به دلیل جهل یا تعصب بیجا و ظالمانه خود به این اشیای مادون تعلق خاطر دارند و همین جهل و تعصب باعث می شود بجای دنبال کردن فهم و درک درباره خداوندی که حقیقتی متعالی است به توهین به او گرایش پیدا کنند و حتی روى لجاجت افتاده، در آئين باطل خود راسخ تر شوند.
3. تعصبی که مشرکان به بتها و خدایان دروغین دارند نوعی زینت دنیوی است نه باوری معقول و حقیقی.
4. در حد توان به صورت مستدل باید با ایشان صحبت نمود و در هدایتشان کوشید اما اگر بر باطل خود پای می فشرند لازم است آن ها را به حال خود گذاشت تا در قیامت درباره آن ها اقدام مقتضی انجام گیرد نه این که ایشان را با توهین به مقدساتشان اجبار به ایمان نمود.
بر اساس آن چه گذشت، اهانت به خدایان موهوم گرچه به خودی خود حرام هم نباشد(11) اما پسندیده هم نمی تواند باشد و خط مشی اسلام در مواجهه با مشرکین و معبودهای ایشان به خوبی پرده از این واقعیت برمی دارد.

__________
(1) نحل/ 125.
(2) مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج ‏32، ص 561.
(3) توبه/ 6.
(4) صافات/ 95.
(5) یوسف 40.
(6) انبیا/ 67.
(7) انعام/ 108.
(8) طباطبائی، محمدحسین، ترجمه الميزان، ج ‏7، ص 434.
(9) مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، ج ‏5، ص 393.
(10) حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشيعة، ج ‏16، ص 255.
(11) صادقى تهرانى محمد، الفرقان في تفسير القرآن بالقرآن، ج ‏10، ص 207.

موضوع قفل شده است