توسل از دیدگاه ابن تیمیه

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توسل از دیدگاه ابن تیمیه

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم

وهابیت به تبعیت از ابن تیمیه معتقد به عدم جواز توسل می باشند و با آن به مخالفت می پردازند و معتقدین به آن را مشرک می دانند.

سؤالی که در اینجا به نظر مهم می آیداین است که نظرات ابن تیمیه در بارۀ توسل چگونه می باشد؟آیا وی با همه صورتهای توسل مخالف بوده یا خیر نوع خاصی مد نظر وی بوده است؟

لطفا این موارد را بیان بفرمائید.

متشکرم.

با نام الله



کارشناس بحث: استاد صدرا

کوهساران;485072 نوشت:

وهابیت به تبعیت از ابن تیمیه معتقد به عدم جواز توسل می باشند و با آن به مخالفت می پردازند و معتقدین به آن را مشرک می دانند.

سؤالی که در اینجا به نظر مهم می آیداین است که نظرات ابن تیمیه در بارۀ توسل چگونه می باشد؟آیا وی با همه صورتهای توسل مخالف بوده یا خیر نوع خاصی مد نظر وی بوده است؟

لطفا این موارد را بیان بفرمائید.

با سلام و عرض ادب

ابن تیمیه در کتاب :«قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة»، دیدگاه خود را در رابطه با توسل بیان نموده است.وی در قسمتی از این کتاب بیان می دارد که از لفظ توسل سه معنا اراده شده است که دو معنای آن مورد اتفاق میان مسلمین است به گونه ای که هر کس منکر آن شود کافر و مرتد خواهد بود که در صورت عدم توبه کشته خواهد شد.

معنای اول:که اصل ایمان و اسلام است عبارت است از: توسل به ایمان و به طاعت و تبعیت از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله.[1] وی در بیان حکم این قسم می نویسد: این قسم از توسل اصل دین می باشد که به اضطرار مشخص است که از دین اسلام است؛ لذا هر کس که چنین معنائی را منکر شود کفرش در نزد خاص و عام مشخص و ظاهر می باشد.[2]

معنای دوم:
توسل به دعا و شفاعت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و انتفاع مسلمانان از دعا و شفاعت آنحضرت. ابن تیمیه در بیان حکم این قسم از توسل می گوید: هر کس این معنا را نیز منکر شود کافر خواهد بود،؛ هر چند بداهت این صورت از صورت قبلی کمتر است؛ لذا اگر کسی از روی جهل این معنا را منکر شود به او شناسانده خواهد شد که در صورت اصرار بر انکار، چنین فردی مرتد خواهد بود.

ابن تیمیه در مورد معنای دوم توسل آنرا مختص به حیات مادی و روز قیامت می داند؟ وی در توضیح گفتار خویش می گوید: اما دعا و شفاعت آنحضرت در حیات مادی را کسی از اهل قبله منکر نشده است. اما شفاعت در روز قیامت، پس مذهب اهل سنت و جماعت از صحابه و تابعین و ائمه ی چهار گانه می باشد که آنحضرت به اذن خداوند در مورد اهل کبائر از امت خویش شفاعت می نمایند، اما تنها اهل توحید از شفاعت آنحضرت بهره می برند و اهل شرک از این شفاعت محرومند هر چند که محب آنحضرت باشند؛ لذا ابوطالب به واسطه ی عدم اقرار به توحید از آتش جهنم خارج نمی شود؟!(که البته در اینجا ابن تیمیه خباثت باطنی خویش را به نمایش گذارده است).

ابن تیمیه همچنین در راستای اعتقاد باطل خویش بیان می دارد؛ که طلب دعا و شفاعت بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله جایز نمی باشد.

وی در علت عدم جواز چنین امری علت چنین منعی را بدعت و یا شرک و یا وسیله ی تحقق شرک می داند. وی در بیان بدعت بودن چنین امری می نویسد: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله؛ بلکه هیچ یک از انبیای الهی قبل از ایشان چنین امری را تشریع ننمودند و هیچ یک از ائمه ی مسلمین نیز چنین کاری انجام ندادند؟(که البته فساد چنین دروغی آشکار می باشد).

وی همچنین در بیان علت شرک یا وسیله بودن چنین درخواستی در تحقق شرک می نویسد: هیچکدام از انبیاء و صالحین در زمان خودشان مورد پرستش واقع نشدند؛ زیرا آنان از چنین عملي نهی می نمودند، بخلاف زمان وفاتشان که خواندن آنان وسیله و سببی است برای رسیدن به شرک؛ زیرا که شخص غائب و یا شخص میت نهی از شرک نمی نمایند؛ بلکه هنگامی که قلوب متوجه آنان می گردد بواسطه ی دعا و (طلب) شفاعت ایشان، چنین عملی منجر به شرک می گردد، پس او خوانده می شود و قبر و یا تصویرش مورد قصد (زیارت) واقع می شود؛ همچنان که مشرکین و بدعت گذاران از مسلمانان این عمل را انجام می دهند.



[/HR] [1] . ولفظ (التوسل) قد يراد به ثلاثة أمور، يراد به أمران متفق عليهما بين المسلمين. أحدهما: هو أصل الإيمان والإسلام، وهو التوسل بالإيمان به وبطاعته.
[2]. والثاني: دعاؤه وشفاعته، وهذا أيضاً نافع يتوسل به من دعا له وشفع فيه باتفاق المسلمين. ومن أنكر التوسل به بأحد هذين المعنيين فهو كافر مرتد يستتاب، فإن تاب وإلا قتل مرتداً.

توسل به ذات در نزد ابن تیمیه

ابن تیمیه معنای سوم توسل را، توسل به ذات معرفی می نماید. وی در بیان معنای توسل به ذات می گوید: توسل به پیامبر صلی الله عليه وآله به معنای قسم دادن خداوند، به ذات پیامبر صلی الله علیه وآله و یا در خواست از آنحضرت می باشد.

ابن تیمیه قائل به عدم جواز چنین توسلی است؟! ودر وجه عدم جواز چنین توسلی با ادعایی گزاف می گوید: این صورت از توسل را صحابه به هنگام مشکلات انجام نمی دادند، نه در حیات آن حضرت و نه بعد از حیات ایشان؛ نه کنار قبر آنحضرت و نه در جای دیگر. واین قسم از توسل در ادعیه مشهوره نقل نگردیده است؛ وآنچه نقل شده (که ناچیز می باشند) سندا دچار ضعف می باشند و احادیثی اند که مرسل و یا موقوف می باشند یا از کسانی نقل شده است که قولشان حجت نمی باشد؟!

مخالفت ابن تیمیه با توسل به ذات در حالی است که در روایات صحیح نقل شده از سوی اهل سنت؛ همچون روایت عثمان بن حنیف(که در دو داستان جدا نقل شده است)، و روایت توسل عمر به عباس و روایت نقل شده در کتاب:«المصنف» ابن ابی شیبه، مساله توسل به ذات بیان گردیده است. البته ابن تیمیه از آنجا که قدرت نقد سندی نصوص صحیح را ندارد؛ این روایات را بر خلاف ظاهرشان حمل بر توسل به دعای پیامبر صلی الله علیه وآله و عباس نموده است.

ادامه دارد.

با سلام و تشکر از کارشناس محترم

لطفا به خصوصه بیان بفرمائید که نظر ابن تیمیه در مورد توسل عمر به عباس و یا روایت عثمان بن حنیف که بیان کردید؛ چیست.

متشکرم.

موضوع قفل شده است