میرزا مهدی آشتیانی ؛فیلسوف شرق

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
میرزا مهدی آشتیانی ؛فیلسوف شرق

[=arial][=&quot]ميرزامهدي آشتياني(فيلسوف شرق[/])[/]

[=arial][=&quot]آشتیانی، میرزامهدی (1306-1372ق/1888-1952م)، حکیم، عارف و دانشمند شیعی ایرانی، در تهران زاده شد.[/][/]
[=arial][=&quot] پدر او میرزا[/][=&quot]جعفر برادرزاده و داماد حاج[/][=&quot]‎‎‎‎[/][=&quot]میرزا محمدحسن آشتیانی (د 1319ق/1901م) ملقب به «میرزاکوچک»، از عالمان بزرگ تهران بود[/][=&quot]. [/][/]

[=arial][=&quot]میرزامهدی دوران کودکی و نوجوانی را در تهران گذراند. پس از فراگیری قرآن و مقدمات علوم، برای آموختن علوم رایج زمان، در درس استادان مشهور تهران شرکت کرد. [/][/]
[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot]ادبیات، اصول و فقه را در حد سطح، نزد پدر و سپس در حوز[/][=&quot]ه[/][=&quot] درس آقا[/][=&quot]‎[/][=&quot]شیخ[/][=&quot]‎[/][=&quot] حسن طالقانی و آخوند ملا عبدالرسول فرا گرفت. خارج فقه و اصول را نزد شیخ[/][=&quot]‎[/][=&quot]فضل[/][=&quot]‎[/][=&quot]الله نوری (مقـ 1327ق/1909م) و آقاسیدعبدالکریم مدرّس مدرسه مروی تهران و دیگر عالمان بنام تهران، آموخت.[/][/]
[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot] مبانی ریاضیات را در مکتب شیخ[/][=&quot]‎[/][=&quot]عبدالحسین سیبویه، میرزا غفّاریان نجم[/][=&quot]‎[/][=&quot]الدّوله، میرزا[/][=&quot]‎[/][=&quot]جهانبخش بروجردی منجّم و آقاشیخ[/][=&quot]‎[/][=&quot]محمدحسین ریاضی تعلیم دید. [/][/]
[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot]فلسفة مشّاء را نزد میرزاحسن کرمانشاهی و حکمت اشراق و عرفان را نزد آقامیرزا[/][=&quot]‎[/][=&quot] هاشم اشکوری و حکمت متعالی را نزد سیدالحکما [/][=&quot]‎[/][=&quot]آقامیر شیرازی، فرا گرفت.[/][/]
[=arial][=&quot][/][/]
[=arial][=&quot] طب قدیم را نزد میرزامحمد[/][=&quot]‎[/][=&quot]حسین و میرزاابوالقاسم نائینی و طبّ جدید را به وسیلة میرزاعلی[/][=&quot]‎[/][=&quot]اکبرخان[/][=&quot]‎[/][=&quot]ناظم[/][=&quot]‎[/][=&quot]الاطبّاء و میرزاابوالحسن[/][=&quot]‎[/][=&quot]خان[/][=&quot]‎ [/][=&quot]رئیس[/][=&quot]‎[/][=&quot]الاطباء آموزش دید (مدرس، 5/273).[/][/]
[=arial]
[=&quot]آشتیانی در 1327ق/1909م برای ادامة تحصیلات عالی عازم عتبات شد و در نجف در درس آخوندملامحمدکاظم خراسانی (1255-1329ق/1839-1911م) شرکت کرد، ولی به علت بیماری پس از یک سال اقامت به ایران بازگشت.[/]
[=&quot][/]
[=&quot] در سال 1329ق/1911م بار دیگر به عتبات سفر کرد و در درس سیدمحمدکاظم یزدی [/][=&quot](1247-1337[/][=&quot]ق/1831-1918م) شرکت جست. [/]
[=&quot]پس از اقامت کوتاهی باز به ایران برگشت و برای سومین[/][=&quot]‎[/][=&quot]بار عازم عتبات گردید و در این سفر در درس مشایخ دیگر مانند سیدمحمدفیروزآبادی (د 1345ق/1927م)، نائینی (1277-1355ق/1860-1936م[/][=&quot])[/][=&quot]، آقا[/][=&quot]‎[/][=&quot]ضیاءالدین[/][=&quot]‎ [/][=&quot]عراقی (1287-1361ق،1870-1942م) و اصفهانی حاضر شد (خیابانی، 258). [/]
[=&quot][/]
[=&quot]با اینکه وی در مجموع، مدت کوتاهی در درس عالمان نجف حضور یافت، اما به دلیل مهارت علمی و دانشی که طی سالها اندوخته بود، به گفته خودش، از همة استادان یاد شده به دریافت اجازة روایت و اجتهاد نایل آمد (همانجا). [/]
[=&quot][/]
[=&quot]آشتیانی در مدت اقامت در عتبات، در کنار تعلّم، به تعلیم و تدریس علوم عقلی و نقلی پرداخت. وی بازگشت به ایران را برماندن در عتبات ترجیح داد[/][=&quot]. [/]

[=&quot]مدتی در قم و اصفهان و مشهد ساکن شد و به تدریس پرداخت و سرانجام به زادگاهش تهران برگشت و برای همیشه در این شهر ماندگار گشت و به تدریس پرداخت و حوزه درسیِ وسیعی را به[/][=&quot]‎[/][=&quot]ویژه در حکمت و عرفان، پدید آورد[/][=&quot]. [/]

[=&quot]حاج[/][=&quot]‎[/][=&quot]ميرزامهدی، با بسیاری از دانشهای روزگارش آشنا بود و در اکثر این علوم تبحّر داشت. در ادب، فقه، اصول، کلام، تفسیر و ریاضی استاد بود.[/]
[=&quot] بیشترین مهارت او در فلسفه و عرفان بود و تأثیر تربیتی و علمی وی بر شاگردانش از طریق این دو دانش بود. از این[/][=&quot]‎[/][=&quot]رو، او را می[/][=&quot]‎[/][=&quot]توان از پیروان فلسفة متعالیِ صدرایی در دوران معاصر دانست.[/]
[=&quot][/]
[=&quot] وی نه تنها یک عالم دینی متبحّر و فیلسوفی بلندپایه و عارفی آشنا به عوالم نظری بود، بلکه انسانی معتقد و عالمی عامل و اهل سیر و سلوک بود و این بر قدر علمی و مرتبت اجتماعی و تأثیرگذاری وی بر شاگردانش می[/][=&quot]‎[/][=&quot]افزود[/][=&quot]. [/]

[=&quot]از ویژگیهای او این بود که در محدوده جغرافیایی ایران و عراق و نیز در دایره کتاب و مدرسه ماندگار نشد و به سیر و سیاحت نیز پرداخت و از این رهگذر تجربه[/][=&quot]‎[/][=&quot]های فراوان به دست آورد. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]وی پیش از سفر اول به نجف به بخارا رفت و یک سال در آنجا ماند و ضمن آشنایی با مردم و عالمان آن دیار، به تدریس پرداخت و دوبار به مصر سفر کرد.[/]
[=&quot][/]
[=&quot] هندوستان و نیز بسیاری از کشورهای اروپایی مانند فرانسه، ایتالیا، بلژیک و انگلستان را دید و در این جهانگردی با متفکران و فیلسوفان آن کشورها آشنا شد و بحثها و برخوردهای علمی وفکری داشت (همانجا). در حوزة تعلیم و تربیت او شاگردان بسیاری پرورش یافته[/][=&quot]‎[/][=&quot]اند[/][=&quot]. [/]

[=&quot]آشتیانی دارای تألیفات چندی است که عمدتاً دربارة عرفان و فلسفه نوشته شده است. برخی از آثار وی عبارتند از: [/]
[=&quot][/]
[=&quot]1. اساس [/][=&quot]‎[/][=&quot]التوحید، فارسی، تهران، 1330ش[/][=&quot].[/]
[=&quot][/]
[=&quot] 2. [/][=&quot]تعلیقه[/][=&quot] ‎[/][=&quot]رشیقه[/][=&quot] ‎[/][=&quot]علی[/][=&quot] ‎[/][=&quot]شرح[/][=&quot] ‎[/][=&quot]منظومه[/][=&quot]‎[/][=&quot]السبزواری، عربی.[/]
[=&quot][/]
[=&quot] 3. حاشیه بر اسفار، عربی. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]4. حاشیه بر شفاء. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]5. حاشیه بر کفایه[/][=&quot]‎[/][=&quot]الاصول آخوند خراسانی. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]6[/][=&quot]. [/][=&quot]حاشیه بر مکاسب شیخ[/][=&quot]‎[/][=&quot]انصاری.[/]
[=&quot][/]
[=&quot] 7. حاشیه بر رسائل شیخ[/][=&quot]‎[/][=&quot]انصاری.[/]
[=&quot][/]
[=&quot] 8. رساله[/][=&quot]‎[/][=&quot]ای در جبر و تفویض و علم اجمالی و طلب و اراده و وحدت وجود و قاعده صدور. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]9[/][=&quot]. [/][=&quot]حاشیه بر فصوص محیی[/][=&quot]‎[/][=&quot]الدین عربی. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]10. حاشیه بر فصوص فارابی. [/]
[=&quot][/]
[=&quot]11. حاشیه بر مصباح[/][=&quot]‎[/][=&quot]الانس (مدرس، 5/273؛ صدوقی، 64)[/][=&quot].[/]

[=&quot]او پس از یک عمر تلاش علمی در سن 64 سالگی درگذشت و در قم در رواق بالاسر حضرت[/][=&quot]‎[/][=&quot]معصومه(ع) به خاک سپرده شد[/][=&quot]. [/]

[=&quot]مآخذ[/][=&quot]:[/]
[=&quot]استادی، رضا، مقدمه چهارده رساله فارسی، تهران، چهل[/][=&quot]‎[/][=&quot]ستون مسجد[/][=&quot]‎[/][=&quot]جامع، [/][=&quot]1403[/][=&quot]ق، صص 11-12؛ خیابانی تبریزی، ملاعلی، علماء[/][=&quot]‎[/][=&quot]معاصرین، تهران، مطبعه اسلامیه، 1366ق، صص 257-258؛ شریف رازی، محمد، آثارالحجه، قم، برقعی، [/][=&quot]1332[/][=&quot]ش، ص 230؛ صدوقی سها، منوچهر، تاریخ حکماء و عرفاء متأخّر بر صدر[/][=&quot]‎[/][=&quot]المتألّهین، تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1359ش، صص [/][=&quot]64-66[/][=&quot]؛ مدرّس، محمدعلی، ریحانه[/][=&quot]‎[/][=&quot]الادب، تبریز، 1346ش، 5/272-274؛ مشار، خانبابا، فهرست چاپی فارسی، 1/259؛ مطهری، مرتضی، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1354ش، 2/665-666 [/][/]
از سایت پژوهه با تصحیح