زندگی نامه شهید قاضی طباطبایی

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
زندگی نامه شهید قاضی طباطبایی

[=times new roman][=&quot]طلوع [/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]هنگام طلوع آفتاب یکشنبه ششم جمادی الاول سال 1331 ق، در شهر تبریز کودکی پا به عرصه وجود گذاشت. او بعد از رشد و شکوفایی و طی مراحل علمی و کسب کمالات معنوی و روحانی به مرتبه ای از دانش و معرفت و زهد و تقوا رسید که پس از سال ها هنوز الگوی دانش پژوهان و ایمان مداران است. نامش «محمدعلی[/][=&quot]» [/][=&quot]و فرزند حاج سیدباقر و از خانواده ای دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود. پدر بزرگوارش، حاج سید باقر مشهور به «میرزا باقر»از سادات اصیل خِطّه عالِم پرور آذربایجان و مشهور به علم و تقوا و جهاد بود[/][=&quot].

[/][=&quot]شخصیت جامع علمی[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]در بیشتر موارد، انسان های نمونه افرادی تک بعدی نیستند و ارزش های گوناگون را در خود جمع کرده اند. آیت اللّه قاضی طباطبایی از شخصیت هایی است که دارای ابعاد گوناگون و فضیلت های درخشان است. ایشان با آثار ماندگارش اندیشه دانش پژوهان را متوجّه مبانی فقه و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نمود و در موضوعات فقهی، کلامی، اصولی و جز آن دستاوردهای ارزشمندی از خود به یادگار نهاد[/][=&quot].

[/][=&quot]پرواز سرخ[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]هنوز شش ماه از طلیعه انقلاب اسلامی سپری نشده بود که یکی از ستاره های پرنور دانش و فضیلت غروب کرد. این بار دست پلید استکبار جهانی از آستین گروهک منحرف فرقان بیرون آمد و مردی از تبار یزیدیان آیت اللّه مطهری را به شهادت رساند. وقتی خبر شهادت مظلومانه استاد مطهری، به گوش آیت اللّه قاضی رسید، بسیار متأثّر شد و همواره به اطرافیان خود می گفت: کاش بنده هم مثل استاد مطهری، روزی به شهادت برسم. چند روز بعد دعایش مستجاب شد[/][=&quot]. [/][=&quot]سرانجام پس از یک عمر جهاد و مبارزه با ستم پیشه گان، به تاریخ 11 آبانماه [/][=&quot]1358 [/][=&quot]در روز عید قربان ـ که نماز عید باشکوهی در آن روز خوانده بود ـ بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد قربانی دین خدا گشت و روحش به سمت آسمان پرواز کرد[/][=&quot].

[/][=&quot]دوران کودکی[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]دوران کودکی سید محمدعلی قاضی طباطبایی در دامن پرمهر و محبّت پدر و مادری سپری شد که خود در دامن مکتب پربار تشیّع سرخ علوی پرورش یافته بودند[/][=&quot]. [/][=&quot]موضوع مهمی که در آن زمان، فکر پدر «سیدمحمدعلی» را به خود مشغول کرده بود مسئله تعلیم و تربیت فرزندان در خارج از منزل بود. از این رو پس از مدّت ها اندیشه و مشورت با بزرگان فامیل به این نتیجه رسید که تعلیم و تربیت سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی را به میرزا محمدحسین و برادر بزرگوار خود، حاج میرزا اسداللّه قاضی، که هردو از دانشمندان کم نظیر عصر خویش و مربّیان باتجربه و نمونه بودند بسپارد. به دنبال این تصمیم سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی با شور و اشتیاق فراوان، در جلسه درس این فرهیختگان دل سوز حاضر شد واز محضرشان کسب فیض نمود و جرعه های دانش و فضیلت را نوشید[/][=&quot].

[/][=&quot]زاهدترین مردم[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]اندیشمند فرزانه و اسوه ایمان و تقوا، آیت اللّه قاضی طباطبایی، علاوه بر تلاش فرهنگی و تدریس و نوشتن کتاب های ارزنده، از یاد خدا و تقرّب به درگاه خداوند متعال غافل نبود و موفّقیّت در عرصه دانش و خدمات ارزشمند و پربار را در سایه ارتباط معنوی و تقوای الهی می دانست. او را زاهدترین و باتقواترین مردم معرّفی کرده اند؛ چرا که همواره با سوز و گداز با خدایش به نجوا می ایستاد و با پاکی و روشنایی پیوند داشت. آیت اللّه قاضی طباطبایی نماز را چشید و جرعه جرعه به جان نوشاند. به بندبند و کلمه کلمه آن توجّه کرد، آن را فهمید و از مسیر تفکّر به اعماق دل رساند. او با نیایش های عاشقانه روح را تازگی می بخشید. او می دانست که تا نماز را عاشقانه نخوانیم، در اقیانوس بی کرانش غوطه ور نخواهیم شد و گوهرهای گران و مرواریدهای درخشان «رضا و وصل» را به دست نخواهیم آورد[/][=&quot].

[/][=&quot]در محضر امام امّت[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]شهید قاضی طباطبایی در زمانی که ظلمِ حکومت بیداد می کرد و ظلمت همه جا را فرا گرفته بود، به دنبال نور و فضیلت راهیِ حوزه عملیه قم شد تا روح تشنه اش را از کوثر قرآن و زمزم عترت سیراب کند. او به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، با شور و علاقه ای وصف نشدنی، به تلاش و فعالیّت پرداخت. پشتکار و مطالعه فراوان او اهل دانش را شگفت زده کرد. او آرام و قرار نداشت، منتظر و تشنه به دنبال گمشده ای بود و وقتی با امام خمینی رحمه الله آشنا شد احساس کرد که به مقصود رسیده است. سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی به دنبال این آشنایی با شور و شوق وصف ناپذیری در درس های حضرت امام شرکت جست و از همان زمان پیوند عمیقی بین او و رهبر کبیر انقلاب برقرار شد. وی افزون بر استفاده های علمی، با بهره جویی از افکار بلند استادش به تلاش برای دست یابی به آرمان های مقدّس انقلاب اسلامی پرداخت. اقامت شهید قاضی طباطبایی در شهر مقدس قم که از سال 1359 ق شروع شده بود ـ به مدت ده سال به طول انجامید. وی در این مدّت توانست از سرچشمه زلال امام سیراب شود و با اندیشه های بلند امام آشنا گردد[/][=&quot].

[/][=&quot]مبارزه علیه استبداد[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]شهید آیت اللّه قاضی طباطبایی از همان دوران جوانی، به ماهیّت ضدمذهبی رژیم جبّار و خون خوار پهلوی پی برد و از دیدن آن همه ستم که همچون صاعقه بر سر مردم فرود می آمد، رنج فراوان می کشید. وی در نهایت تصمیم قاطع بر مبارزه علیه استبداد گرفت و زبان حق گوی او در اوج خفقان نظام پهلوی رسواگر باطل شد. وی زمانی به مبارزات خود شدت بخشید و برنظام خودکامه و خون خوار پهلوی حمله برد که روشن فکران خودفروخته و افراد سازشگر از نظام پلید شاه تجلیل می کردند. این فقیه نستوه بی اعتنا به یاوه سرایی ها، ابوذرگونه بر ظالمان می تاخت و تا آخر عمر شریفش از آرمان های والای امام رحمه الله پشتیبانی می نمود[/][=&quot].

[/][=&quot]در محافل درسی بزرگان[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]آیت اللّه قاضی طباطبایی در سنین کودکی فراگیری دانش دینی را نزد عمویش آغاز کرد. ایشان پس از ورود به حوزه علمیه قم با جدیّت تمام و سعی پی گیر به فراگیری علم و معرفت همّت گماشت. روزی نمی گذشت که بر اندوخته های علمی او افزوده نگردد. او در حوزه علمیه قم عمده مطالب فلسفی را از حضرت امام خمینی رحمه الله آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگانی چون سیّدمحمد حجّت کوه کمری، سیّدصدرالدین صدر، سیّدمحمدرضا گلپایگانی و دیگر استادان زبردست آن عصر حاضر شد و از خرمن علوم آنها خوشه ها چید[/][=&quot].

[/][=&quot]در حوزه نجف[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]آیت اللّه طباطبایی پس از آن که به مرتبه بالایی از تحصیل رسید، برای درک محضر استادان بزرگ و دانشمندان پرآوازه آن دوران، سفرهای علمی خود را آغاز کرد. شاید بتوان گفت یکی از عوامل مؤثّر در موفّقیّت وی استادان بسیار زیادی بود که دیده و از خرمن علوم آنها خوشه ها برگرفته بود. آیت اللّه قاضی در سال 1369 ق راه نجف را در پیش گرفت و با جدیّت تمام در حوزه های درسی بزرگ مردان علم و فقاهت همچون آیت اللّه سیّدمحسن حکیم، آیت اللّه سیدابوالقاسم خویی، آیت اللّه حاج شیخ عبدالحسین رشتی و آیت اللّه شیخ محمدحسین کاشف الغطاء شرکت جست و مشغول کسب دانش و تحصیل در فنون مختلفِ فقه و اصول و فلسفه و کلام و... شد. شهید قاضی طباطبایی در میان استادان نجف برای آیت اللّه حاج شیخ محمدحسین کاشف الغطاء احترام فوق العاده ای قائل بود و بیشتر با آن مجاهد بزرگ انس و الفت داشت و در واقع شیفته اخلاق والا و تبحّر عمیق علمی و افکار بلند سیاسی، اجتماعی کاشف الغطاء شده بود[/][=&quot].

[/][=&quot]خدمات ارزنده شهید قاضی[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]آیت اللّه سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی در 42 سالگی با کوله باری از دانش و معرفت، حوزه نجف را ترک نموده، به سوی زادگاه خود، شهر مجاهدپرور تبریز، رهسپار شد تا به وظایف بس سنگین خود، در جهت اشاعه آیین حیات بخش اسلام بپردازد؛ همان خدمات ارزنده ای که نتایج سودمندش در انقلاب شکوهمند اسلامی نمایان گشت. آن طور که استاد بزرگوارش مجاهد نستوه آیت اللّه کاشف الغطاء پیش بینی کرده بودند از برکات وجودی او اقشار مختلف مردم بهره مند شدند[/][=&quot]. [/][=&quot]مرحوم کاشف الغطاء در یکی از نامه های خود، خطاب به آیت اللّه قاضی نوشته بودند[/][=&quot]:
«[/][=&quot]ای سید بزرگوار و ای دانشمند والامقام،... ما از هم اینک می بینیم که مردم آذربایجان عموما و اهالی تبریز خصوصا از راهنمایی ها و ارشادات شما بهره مند می شوند و چه زود است تأثیر خدمات ارزنده شما در نصرت حق و از بین بردن باطل محسوس و ملموس شود و در یاری حق چه کسی بهتر و مقدّم تر از شماست؟ [/][=&quot]
[/][=&quot]پدر روحی شما ـ محمّد حسین [/][=&quot]

[/][=&quot]سخنرانی آتشین[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]آیت اللّه قاضی طباطبایی از بزرگ مردان تاریخ معاصر است. ایشان در شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی و برانگیختن احساسات پاک مردم نقش مهمی داشتند. شهید قاضی با سخنرانی های آتشین و پخش اعلامیه های ضدّ رژیم، مردم قهرمان تبریز را به صحنه پیکار آورد و با این عمل شجاعانه خود، شعله بر خرمن دشمن انداخت و حال زار او را پریشان تر از آنچه بود ساخت. طاغوتیان به خوبی می دانستند، قیام آذربایجان یعنی به حرکت درآمدن کل ایران، و این همان کابوسی بود که دژخیمان همواره از آن وحشت داشتند[/][=&quot].

[/][=&quot]فقیه مجاهد در تبعید[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]روز سی ام آذرماه 1347 ش مصادف بود با یوم اللّه عید سعید فطر این روز شهر تبریز شاهد نماز پر صلابت عید فطر به امامت فقیه فرزانه حضرت آیت اللّه قاضی طباطبایی بود. ایشان که هیچ فرصتی را از دست نمی دادند، از این اجتماع باشکوه نهایت استفاده را کردند و علیه نظام و حاکمان ستمگر سخنرانی کردند و با گفتاری آتشین نقاب از چهره کریه نظام پهلوی برگرفتند و روابط خفّت بار دولت وقت با رژیم غاصب و نامشروع صهیونیستی را محکوم کردند. غروب همان روز برای ادای نماز مغرب و عشا به مسجد شعبان تشریف آوردند. وقتی بعد از نماز و پاسخ به ابراز احساسات مردم از مسجد خارج شدند، هنوز چند قدمی از در مسجد دور نشده بودند که مزدوران وطن فروش شاه وی را احاطه کردند و با اجبار سوار ماشین کردند و سپس به بافت کرمان تبعید نمودند[/][=&quot].

[/][=&quot]پرچمدار وحدت اسلامی[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]آیت اللّه قاضی طباطبایی از پرچمداران وحدت اسلامی بود. او همواره بر وحدت جوامع اسلامی تأکید داشت و در فرصت های مناسب با رفتار حکیمانه برای تحقق بخشیدن هرچه بیشتر به وحدت مسلمانان جهان می کوشید. او می گوید: یاد دارم در زمانی که از سوریه برگشته، وارد عراق شدم... توقف کردیم که نماز مغرب را ادا کنیم و حرکت نماییم. وضو گرفتم و در صحن خانه وسیعی حصیر انداختم و خواستم مشغول نماز شوم که دیدم عده ای از جوانان اهل تسنّن آمدند و در چند قدمی من ایستادند. فهمیدم که می خواهند بدانند که چطور سجده خواهم کرد. من هم در موقع سجده پیشانی را بر بالای حصیر گذاشتم و سایر رفقا نیز اغلب از من تبعیت کردند. بعد از فراغت از نماز چند نفر از آنها جلو آمده از حقیقت سجده بر تربت کربلا که بعضی از همراهان در نماز گذاشته بودند، سؤال کردند[/][=&quot]. [/][=&quot]واقع امر را به آنها بیان کردم. بسیار قانع شدند... و اظهار نمودند که به ما جور دیگر تلقین کرده اند[/][=&quot].

[/][=&quot]در سنگر نماز جمعه[/][=&quot] [/][=&quot]
[/][=&quot]یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی احیای آیین عبادی، سیاسی نماز جمعه و اقامه آن می باشد. پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به دستور ابرمرد تاریخ جهان اسلام حضرت امام خمینی رحمه الله ، در تهران و چند شهر دیگر مراسم پربار نماز جمعه برپا گردید. در مردادماه 1358 طی حکمی از سوی امام خمینی، حضرت آیت اللّه قاضی طباطبایی به عنوان نماینده تام الاختیار و امام جمعه تبریز منصوب گردید و هر هفته با حضور در مراسم باشکوه نماز جمعه به ایراد خطبه و ارشاد و راهنمایی روشنگرانه مردم پرداخت[/][=&quot].

[/][=&quot]نغمه توحید و عرفان[/][=&quot] [/][=&quot]
[/]
[=&quot]آیت اللّه قاضی طباطبایی از سخنوران چیره دست و شاعران سخن شناس بود. از قصیده های او که به مناسبت های مختلف سروده است، می توان به ذوق سرشار او پی برد. او در برانگیختن احساسات و عواطف و بیان عشق درونی، شاعری نوپرداز است. زیبایی و لطافت اشعار او انسان را با خلق و خوی آن مرد بزرگ آشنا می کند[/][=&quot].

[/][=&quot]از اشعار نغز اوست[/][=&quot]:[/][=&quot]

[/][=&quot]چهل سال بیش با خرد و هوش زیستم آخر نیافتم به حقیقت که چیستم [/][=&quot]
[/]
[=&quot]عاقل ز هست گوید و عارف ز نیستی من در میان آب و گل هست و نیستم [/][=&quot]
[/]

[/][=times new roman][=&quot]من صدر بزم اُنسم و مجلس نشین قدس لیکن تو چون به بزم نشینی بایستم[/][=&quot][/][/]

از سایت پژوهه