مانی پیامبر ایرانی کیست ؟ و اموزه های او چه هستند ؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مانی پیامبر ایرانی کیست ؟ و اموزه های او چه هستند ؟

سلام و عرض ادب

لطفا اطلاعات کامل و جامعی درباره مانی پیامبر و جهان بینی او
و همچنین روش عبادی پیروان ان دین ارائه دهید .

با تشکر

با نام الله


کارشناس بحث: استاد عماد

سلام علیکم
سوال شما از دو قسمت تاریخی و اعتقادی تشکیل شده است ، بنده به قسمت تاریخی آن جواب داده و انشاء الله دوستان ارجاع سایت قسمت اعتقادی سوال شما را به کارشناسان محترم اعتقادات ارجاع خواهند داد .
دین مانی در زمان ساسانیان از موقعیت زیادی برخوردار بود و اما به دلیل مبارزه ادیان مختلف با آن ، الان اثری از آن نیست (1)
مانی در زمان اشکانیان می زیسته و به گفته بعضی از افراد پدر ومادرش ایرانی بوده اند (2)، تولد وی در بابل بوده (3)
مانی جوانی خود را در بابل گذراند ولی از آنجا که پدرش در بین گنوسی ها زندگی می کرد ، در مانی نیز اثر گذاشت ، و دین مانی کمی با اعتقادات گنوسی ها آمیخته است.
بنابر اعتقاد مانوی‌ها؛ در ایام جوانی مانی، انقلاب روحی در او پدید آمد و به او دستوراتی داده شد(4)که در بخش اعتقادات مانی خواهد آمد. این انقلاب به این نحو بود که در دوازده (یا سیزده) سالگی و بیست و چهار (یا بیست و پنج) سالگی از فرشته‌ای دستور گرفت مذهبی که به نادرستی آن نیز پی برده بود را رها کند و خود مأمور هدایت بشر شود. از این پس وی خود را رسول یا فرستاده‌ی روشنایی خواند(5)

1.مجله وحید، مشکور، محمد جواد، دین مانی، ص 827، شماره 23، آبان 1344 ش.
2.اطلاعات سیاسی و اقتصادی، گلزار، حنیف رضا، جنبش های مانی و مزدک. ص 87، شماره 249 – 250. خرداد- تیر 1387 ش. 3. آرتور کرستین سن، ترجمه: رشید یاسمى، ایران در زمان ساسانیان، ص 264، دنیاى کتاب، تهران، چاپ ششم، ‏1368 ش.
4.دین مانی، ص 828.
5. نبش‌های مانی و مزدک، ص 87 – 88؛ راوندى، مرتضى، تاریخ اجتماعى ایران، ج ‏1، ص 707، انتشارات نگاه، تهران، چاپ دوم، ‏1382 ش.

عماد;482072 نوشت:
مانی در زمان اشکانیان می زیسته و به گفته بعضی از افراد پدر ومادرش ایرانی بوده اند

مانی متولد 216 است و حکومت اشکانی در 224 منقرض شد

بهتر بود می فرمودید در عصر ساسانی می زیسته

من مانی را گمراه میدانم و تمام مطالب متنی که در ادامه می آید را قبول ندارم. ولی برای افزایش اطلاعات خوب است!
--------
مانی از طبقه اشراف و پدرش پاتک از اهالی همدان بوده است ولی برخی هم او را از اهالی ری می دانند مادر مانی مریم اشکانی بود و نوشته اند مانی در تاریخ 215 - 216 میلادی در بابل بدنیا آمد . در سرودی که به زبان پهلوی اشکانی سروده شده مانی خود به این مطلب اشاره می کند و می گوید من از بابل زمین آمده ام تا ندای دعوت حق را در همه جهان پراکنده کنم

مانی در آغاز به فرقه صابیین پیوست و با مطالعه سایر ادیان بویژه زردشتی و مسیحیت و بودایی ، مذهب التقاطی بوجود آورد که فکر می کرد آیین های بودایی زردشتی و مسیحیت بتدریج در مذهب او مستهلک خواهند شد ، از این رو مانی می گفت: در هر زمانی انبیا حکمت و حقیقت را از جانب خدا به مردم عرضه کرده اند ، گاهی از هندوستان بوسیله پیغمبری بودا نام و گاهی در ایران بواسطه زردشت و زمانی در مغرب زمین به وسیله عیسی عاقبت من که پیغمبر خدای حق هستم مامور نشر حقایق در سرزمین بابل گشتم . بنابراین او خود را پیامبری می دانست که در بابل گم بوده است . اساس دین مانی کوشش و مساعی بشر در راه تصفیه جهان از بدیها و تاریکیها به منظور یاری اهوراه مزداه ( نور ) و رفع شر و تاریکی ( اهریمن ) بوده است . تعالی مذهبی مانی به گونه ای تنظیم شده بود که در آن بر روی همه مردم باز بوده و عقاید آن از آیین بابلی و ایرانی سیراب شده بود و بنیاد آن بر مخالفت بین نور و ظلمت و بین خیر و شر نهاده شده بود که از ستیز این دو عنصر ، جهان پدید آمده است . در انسان روان نورانی و تن ظلمانی است و سراسر اخلاق مانوی در اطراف رهایی روان از تن دور می زند .

مانویت دین یهود را طرد می کرد و موسی و انبیای بنی اسراییل را به منزله شیاطین تلقی می نمود و خدای ایشان را خدای ظلمت تلقی می کرد اما باهوش سرشار و دانش و علمی که داشت بویژه در ادبیات و نقاشی خود را فارقلیط معهود عیسویان که وعده شده بود معرفی می کرد که بای کارهای حضرت مسیح را کامل کند . بهمین مناسبت دیاکونوف مولف تاریخ ایران باستان می نویسد : مقارن تاسیس دولت ساسانیان یک مکتب مذهبی و فلسفی پیدا شد که در تاریخ بشریت نقش مهمی را ایفا نمود و این تعالیم همان است مه بنام تعالیم مانوی شهرت یافت .

مانی تبلیغات خود را از سن 15 سالگی و در زمان اردشیر و شاپور ساسانی آغاز کرد . وی در کتاب کفلایه ئر شرح حال خود می نویسد : پس از مراجعت از هند به حضور شاپور رفتم و او با احترام فراوان مرا پذیرفت و اجازه مسافرت درکشور خود مرحمت کردتا کلمه حیات را تبلیغ کنم من چندین سال صرف کردم و در مرکب او سالیان دراز در ایران و در کشور پارت تا آدیابن و ممالکی که با دولت روم مجاور است مسافرت نمودم .

بنابر روایت الفهرست : روزی که شاپور مانی را به حضور پذیرفت بر دوش مانی چیزی مشتعل بود که شاپور در دل خود احترامی عمیق نسبت به مانی احساس کرد شاپور سبب آمدنش را پرسید و وعده داد که آیین او را بپذیرد ، آنگاه مانی که از شاه طلب مساعدت کرد و از جمله آن که پیروانش در پایتخت و سایر قسمت های کشور مورد احترام عمومی باشند و آزادانه بهرجا بروند و شاه درخواست او را پذیرفت . نوشته اند که دو برادر شاپور مهرشاه حاکم مسن در بابل و پیروز شاه شرق به او گرویدند .

مانی در روز تاجگذاری شاپور کتاب شاپورگان را که به زبان جنوب غربی ایران تحریر شده بود و مطالب آن مربوط به مبدا و معاد بود به شاپور تقدیم کرد ، در این مورد دیاکونوف در تاریخ ایران باستان می نویسد : او از طرف شاپور با لطف و عنایت خاصی مورد استقبال قرار گرفت و اجازه ترویج و انتشار اندیشه های نوین او در ایران به وی اعطا گردید ، ولی هنگامی که تبلیغات آنان جنبه ضد دولتی گرفت تضیقات شدیدی علیه این مذهب و پیروانش آغار گردید . برخی نوشته اند که مانی از علم طب آگاهی داشت و شاپور علاج فرزند بیمار خود را از او خواست ولی طفل در آغوش وی جان داد و همین امر موجب بدبینی شاپور به مانی شد . اما بر طبق کتیبه کرتیر شاپور به مانی بدبین و وقتی او احساس خطر کرد به آسیای مرکزی فرار کرد . در تاریخ یعقوبی آمده است مانی در زمان بهرام اول به ایران بازگشت تا اینکه وهرام اول برادر هرمز اول که پادشاهی عشرت طلب و سست عنصر بود مانی را بدست موبدان زردشتی واگذاشت . مجلس مباحثه عمومی تشکیل شد و مانی با موبدان موبد که هم خصم بود و هم قاضی به گفتگو پرداخت ، شکی نیست که مانی مجاب و محکوم گردید و او را بعنوان خروج از دین به زندان افکندند و چندان عذاب دادند تا بدرود حیات گفت و این واقعه در سال 276 در اواخر سلطنت وهرام اول اتفاق افتاد .

معلوم می شود در زمان هرمز اول گرفتاری شدیدی برای مانویان نبوده ولی در زمان بهرام اول که کار بدست روحانیون زردشتی افتاد ، اذیت و آزار مانویان آغاز شد و مانی را به زندان دنوش بردند و در سن 60 سالگی در غل و زنجیر کشیدند تا بدرود حیات گفت . نویسنده حدودالعالم مرگ مانی را در رامهرمز نوشته است و اکثر نویسندگان هم به تبعیت و تاسی از یکدیگر اعدام مانی را در گندی شاپور نوشته اند . درصورتی که گندی شاپور اردوگاه اسرای رومی بود و بهرام اول در مقر سلطنتی خود یعنی بیشاپور مانی را بدست کرتیر و قضاوتهای او سپرد و این مطلب در متاب التنبیه و الاشراف مورخ موثق مسعودی که قدیمیترین سند محسوب می شود ( 345 ه ش ) به صراحت آمده است . وی در این مورد می نویسد : بهرام پسر هرمزد سه سال و سه ماه پادشاهی کرد و مانی و گروهی از پیروان او را کشت و این کار در شاپور فارس انجام گرفت . به نظر می رسد نویسندگانی که کشتن مانی را تحریف کرده اند و پوست آن را پر از کاه کرده اند ، بهتر آن دانسته که پوست کاه شده مانی را هم در دروازه جندی شاپور آویزان کنند ، چون پیروان مانی علاقمند بودند که قتل او را بوسیله دار به تقلید از مسیحیان عنوان کنند .

در شرح مقدس اسلام ، مانویت جزو ادیان ثنویت ( دو گانگی ) شناخته شده یعنی ادیانی که منشا عالم را از دو اصل متقابل نور و ظلمت یا خیر و شر می دانند برخلاف اسلام ، یهود و مسیحیت که همه بر پایه توحید مطلق استوارند .

بهرحال پس از مرگ مانی جانشین وی سیسی نوس مدت 10 سال به تبلیغ مانویت مشغول بود ولی سرانجام او نیز دستگیر و به مرگ محکوم گردید .

مانویت در غربت بویژه در روم باعث تشویق مسیحیت گردید و در شرق ( چین ) تا قرن 14 میلادی طرفدارانی داشته است . پیروان مانی را صدیقون و سماعون ذکر کرده اند ، صدیقون بر خلاف سماعون همسر اختیار نمی کردند .

نام کتاب هایی که توسط مانی نوشته شده است عبارتست از:

انجیل زنده · ارژنگ · گنج زندگان · اسفار (رسالات) · رازان (سفرالاسرار) · کتاب کوان (غولان) · دیبان (مکاتب) · مزامیر و نیایش‌ها · شاپورگان

گذشته از این که تعداد زیاد کتاب ها برای رد کردن نظرات کسانی که دوره ساسانی را دوره ای تاریک از علم و دانش در ایران می دانند و ادعای عدم وجود کتاب در ایران آن دوره را دارند، کافی است

این نکته را هم اثبات می کند که مانی در میان مردمی اهل مطالعه و باسواد می زیسته که به خود زحمت نوشتن این همه کتاب و رساله را داده است. وگرنه مانند عیسی علیه السلام و محمد صلی الله و علیه و آله به یک کتاب اکتفا می نمود (هدف مقایسه مانی با انبیاء بزرگوار نیست، هدف مقایسه مردمان پیرامون ایشان است)

بخشی از ارژنگ نامه را در ادامه می آورم
-----------
چه، همه‌ی فرستادگان (پیامبران، حواریان)، برادرانِ من، که پیش از من آمدند،
[ننبشتند] خِرَدِ خود را، چونان که من نبشته‌ام.
[نه] نگارده‌اند خِرَدِ خود را [آراسته] به نگاره‌ها (تصاویر، نقاشی‌ها)،
چونان که [من نگارده‌ام] خِرَدِ خود را...
من این (کتاب ارژنگ) را از آسمان آوردم،
تا نشانی بر پیامبری‌ام باشد.

مانی در کتاب شاپورگان می گوید :
این دانش و راه بکار بستن آن ،گاه و بیگاه به دست رسولان یا پیامبران به آدمیان تلقین شده . زمانی نام این پیامبر بودا بوده و در هندوستان تعلیم می کرده ، نام دیگر زرتشت بوده و در ایران ، و دیگری عیسی بوده در باختر زمین ، و اکنون پیام خدا توسط من که مانی هستم یعنی پیامبر خدا ، واپسین پیامبر ، به شما ابلاغ می شود...

بخشی از شعری مانوی ...

خسته مشو ای خردتن در مده ای عشقبیا گرد آییمو او را دریابیمکه پنهان از نظرهاست...خسته مشو ای خردتن در مده ای عشقمرگ چشنده زندگی ستزندگی چشنده مرگآوردگاه وحشت گسترده استخسته مشو ای خردتن در مده ای عشقچه بشکوه این عشقچه بشکوه این خردعشق واره شدخرد در جستجویش

Anoushiravan;482605 نوشت:
من مانی را گمراه میدانم و تمام مطالب متنی که در ادامه می آید را قبول ندارم. ولی برای افزایش اطلاعات خوب است

ممنون از مطالبی که نوشتید

ولی امکان دارد مانی هم از پیامبران الهی باشد
نباید زود قضاوت کنیم

یا لطیف

با سلام.

مانویت، از منظر علم ادیان، شاخه ای از مسیحیت است. مانی خود را موعود انجیل، یعنی پاراکلیتوس یا فارقلیط می دانست[1]، و بر این مبنا ادعای نبوت داشت، بلکه خود را آخرین پیامبر نیز می دانست.[2] آنچه به او نسبت داده می شود، اندیشه ای بدعت آمیز است، زیرا او معتقد به ثنویت بود و کتب مقدّسه یهود، عهد عتیق، را تألیف شیطان و کتب عهد جدید(معروف به انجیل) را تألیف خدا می دانست.[3]

اندیشه ی او، التقاطی از بدعت گنوسی در مسیحیت، بدعت ثنویت در زرتشتیت و بودیسم، انگاشته می شود.

با توجه به شواهد موارد می توان گفت که مانی یک پیامبر حقیقی نبوده است:

1.هیچ دلیلی برای پذیرش نبوت او در دست نیست، نه پیامبری که نبوتش اثبات شده باشد او را تأیید نموده و نه معجزه ای در جهت صدق ادعایش در دست هست.

2.عدم نصرت او و دین او، نشانگر مورد تأیید خدا نبودن اوست. انبیاء زیادی در طول تاریخ شهید شدند، ولی راه آنها ادامه یافت، ولی اندیشه ی مانی، به سرعت دچار مرگ شد و راه به جایی نبرد.

3.بر اساس شواهد به دست آمده، او به ثنویت اعتقاد دارد و همچنین تورات را کتاب شیطان می داند.

4.او ادعای خاتم الانبیاء و المرسلین بودن را دارد، در حالی که ما دلایل کافی داریم که حضرت محمد(ص) که سالها پس از وی مبعوث شدند، پیامبر خدا هستند.



پی نوشت:
[1][=sans-serif]Taraporewala, I.J.S., Manichaeism[=sans-serif], Iran Chamber Society[=sans-serif], retrieved 08-09-2012
[2]http://en.wikipedia.org/wiki/Mani_(prophet)
[3]به نقل از انیس الاعلام.

Anoushiravan;482603 نوشت:
مانی متولد 216 است و حکومت اشکانی در 224 منقرض شد
بهتر بود می فرمودید در عصر ساسانی می زیسته

سلام علیکم
از نکته سنجی شما تشکر
فرمایش شما درست است ، منظور بنده ام این بوده که در زمان اشکانیان متولد شده ولی به قول شما اکثر عمرش را در زمان ساسانیان گذارده است .

align: center

سلام بر سرکار تزکیه

البته نمیشه گفت فرد موفقی نبوده در یک لیست از افراد تاثیر گذار تاریخ بعنوان 83 هشتادو سومین فرد تاثیر گذار در طول تاریخ معرفی شده

یا لطیف

Mani 83
Manicheanism
founder of Manicheanism once a world religion which rivaled Christianity in strength

دل ارام;482808 نوشت:
align: center

سلام بر سرکار تزکیه

البته نمیشه گفت فرد موفقی نبوده در یک لیست از افراد تاثیر گذار تاریخ بعنوان 83 هشتادو سومین فرد تاثیر گذار در طول تاریخ معرفی شده

یا لطیف

Mani 83
Manicheanism
founder of Manicheanism once a world religion which rivaled Christianity in strength

با سلام

البته من هم این رو خوندم، ولی راستش این بیشتر یک ادعاست. شما برید ببینید این فرد به راستی چقدر تأثیر در تاریخ بشر گذار بوده؟ شما ببینید در چنین لیستی اسم چند پیامبر بزرگ، رهبر بزرگ، فیلسوف بزرگ، طبیب بزرگ و... باید باشه؟ اونوقت واقعاً میشه انتظار داشت شخصیتی مثل مانی نفر 83 باشه در این لیست؟ اونهم وقتی هیچوقت پیروان زیادی نداشته. برای مثال تأثیر آریوس، به عنوان یک متفکر مسیحی، از مانی خیلی بیشتر هست.

tazkie;482683 نوشت:
2.عدم نصرت او و دین او، نشانگر مورد تأیید خدا نبودن اوست. انبیاء زیادی در طول تاریخ شهید شدند، ولی راه آنها ادامه یافت، ولی اندیشه ی مانی، به سرعت دچار مرگ شد و راه به جایی نبرد.

آیین او برای 1000 سال در گستره وسیعی از عالم (از مصر تا چین) نفوذ داشت و پیروانی از جان گذشته تعالیم او را نشر می دادند، هر چند مردی گمراه بود

دل ارام;482679 نوشت:
ولی امکان دارد مانی هم از پیامبران الهی باشد
نباید زود قضاوت کنیم

بعضی مطالبی که در کتاب های او هست با رسالت انبیای الهی همخوانی ندارد

Anoushiravan;483139 نوشت:
آیین او برای 1000 سال در گستره وسیعی از عالم (از مصر تا چین) نفوذ داشت و پیروانی از جان گذشته تعالیم او را نشر می دادند، هر چند مردی گمراه بود

اینکه او پیروانی داشته که شکی در آن نیست، الان پیروان بهائیت هم خیلی زیادتر از پیروان او است، تا جایی که سرشماریهای جهانی نشانگر بیشتر بودن تعداد بهائیان از زرتشتیان می باشد! ولی بحث نصرت الهی چیز دیگری است. با مطالعه زندگی این افراد، انسان می بیند که آنها از نصرت و امداد الهی برخوردار نیستند، هر چند تبلیغگرانشان، افراد زیادی را جذب نمایند.

با سلام
این موضوع تکراریست در اینکه مانی پیامبر نبوده جای شک و شبهه ای نیست

http://www.askdin.com/thread10332.html

موضوع قفل شده است