جمع بندی قرآن ، دریایی روشن و بی پایان

تب‌های اولیه

11 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قرآن ، دریایی روشن و بی پایان

[="YellowGreen"]قران کریم از طرف خدا بر قلب پیامبر اکرم ص نازل شد..سخنان خداوند در قران به نظر من به صورت اشاره ای بیان شده....که ما انسانها با نعمت عقل و فکر و درایت خود ایه های قران را استخراج کنیم وبیرون بیاوریم وتفسیر وترجمه کنیم....قران مانند دریای روشن هست....هر چه از ان استخراج وبیرون بیاوریم تمام نشدنی و بی پایان هست...امروزه هزاران کت که شامل تفسیر وترجمه و حتی بیان احکام شرع وغی ره که طبق دستورات قران چاپ و منتشر شده از قران اورده شده اند. . . [/]

برچسب: 

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد هدی

با سلام و عرض ادب

reyhan2;479072 نوشت:
قران کریم از طرف خدا بر قلب پیامبر اکرم ص نازل شد..سخنان خداوند در قران به نظر من به صورت اشاره ای بیان شده....که ما انسانها با نعمت عقل و فکر و درایت خود ایه های قران را استخراج کنیم وبیرون بیاوریم وتفسیر وترجمه کنیم....

همانطور كه شما فرموديد ، قرآن كريم دريايي بي پايان است اما به يك نكته هم بايد توجه داشت و اينكه استخراج در و گوهر از اين درياي ژرف و عميق ، نيازمند به غواصان كار آگاه دارد.
برداشت از قران كريم ، تابع روشها ، مقدمات و زير ساختهايي است كه در صورت عدم اشنايي با آنها و يا عدم التزام عملي در برداشتهاي قرآني به آن ضوابط و قوانين و زير ساختها ، خداي ناكرده ممكن است به ورطه ي مهلك تفسير به راي بيافتيم .
برای آنکه برداشت صحیحی از قرآن داشته باشیم، ناچاریم که حداقل مراحل زیر را طی کنیم:
اول:[h=3]آماده سازی زیرساختهای تفسیر و کسب آمادگیها و مقدمات[/h][h=4]1. به دست آوردن شرایط مفسّر قرآن[/h]از جمله: تسلط بر ادبیات عرب (صرف، نحو، لغت و...) آگاهی از شأن نزول آیات، اطلاع از علوم قرآن، علم فقه، علم اصول فقه، آگاهی از احادیث و مراجعه به آنها، علم به قرائت های قرآن، آگاهی از بینش های فلسفی، علمی، اجتماعی و اخلاقی و آشنایی با تفاسیر.
تفسیر قرآن مانند هر علم دیگر نیازمند تخصص است و کسی که بدون شرایط لازم به سراغ تفسیر قرآن برود، همچون کسی است که بدون تخصص به جراحی قلب بپردازد که در نظر عقلا ناپسند است.

[h=4]2. تفکّر، تعقّل و تدبّر در آیات قرآن[/h]قرآن کریم در موارد متعدد افراد را به تفکّر در آیات(3) یعنی اندیشه ورزی در جزئیات و مقدمات و علل و زمینه ها فرا می خواند. در برخی آیات، افراد را به تعقّل در آیات(4) یعنی اندیشه ورزی در امور کلّی فرا می خواند. گاهی اوقات افراد را به تدبّر یعنی پیامدهای امور فرا می خواند.(5) البته هر سه مورد فوق برای فهم آیات و برداشت از آنها لازم است.
[h=3]دوم) انتخاب مبانی در تفسیر[/h]در این مورد لازم است به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شود:
1. آیا تفسیر قرآن جایز است؟ (جواز به معنای امکان یا جواز به معنای جواز شرعی).
2. آیا ظواهر قرآن حجّت است؟
3. آیا قرآن علاوه بر ظاهر، باطن یا باطن هایی دارد، یعنی آیا قرآن دارای ساخت های معرفتی و چند لایه است؟ یا یک ساخت دارد؟
4. آیا قرآن تحریف شده است یا از تحریف مصون مانده است؟
5 . آیا استعمال لفظ بیشتر از یک معنا جایز است؟
6 . کدام منابع در تفسیر قرآن معتبر است؟ (قرآن، سنت پیامبر(ص) و اهل بیت (علیهم السلام)، عقل، شهود و اجماع و اقوال صحابه و تابعین و...).
7. آیا خبر واحد، در ضوابط تفسیر آیات قرآن (همچون فقه) حجّت است یا نه؟
8 . آیا قرآن کلامی منسجم و حکیمانه است؟ و در هر سوره اهداف مشخّصی دنبال می شود؟
انتخاب یک نظر و مبنا برای هر یک از موارد بالا، برای مفسّر لازم است، چرا که خط اساسی او را در تفسیر و برداشت های قرآنی مشخص می سازد. و این مبنا همچون پیش فرضی، در تمام مراحل به یک مفسّر یاری می رساند.

ادامه ...

[h=3]سوم) قواعد فهم و ضوابط تفسیر قرآن[/h]قبل از برداشت و تفسیر قرآن، لازم است، قواعد تفسیری یا مؤثر در تفسیر قرآن را بشناسیم تا بتوانیم فهم معتبری از قرآن داشته باشیم؛از جمله:
1. قاعده ی سیاق، یعنی فضای حاکم بر آیه با توجه به آیات مرتبط قبل و بعد که در فهم آیه و تفسیر آن مؤثر است.
2. قواعد ادبی که معمولاً در علوم صرف، نحو، معانی و بیان تبیین می شود.
3. قواعد اصول الفقه مثل عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید و... که معمولاً در علم اصول الفقه توضیح داده می شود.
4. قواعد فقهی و معلومات فقهی برای فهم آیات الاحکام.
5 . قاعده ی ممنوعیت کاربرد اسرائیلیات در تفسیر، یعنی مفسّر حق ندارد از مطالب یهود و مسیحیت برای تفسیر آیات کمک بگیرد. همان طور که کعب الاحبارها در طول تاریخ این کار را کرده اند و در برخی تفاسیر مثل تفسیر طبری وارد شده است.(6)
6 . قاعده ی عدم جواز کاربرد غیر علم (عادی) در تفسیر: چرا که تفسیر، بیان کلام خداست و اسناد امور غیر علمی به خدا جایز نیست. از این رو برخی مفسّران، تفسیر قرآن با خبر واحد ظنی را معتبر ندانسته اند.(7)
7. ضوابط فهم تفسیر معتبر قرآن مثلاً:
الف) تفسیر قرآن مخالف آیات دیگر قرآن نباشد.
ب) تفسیر قرآن مخالف سنت قطعی نباشد.
ج) تفسیر قرآن مخالف عقل نباشد.
د) تفسیر قرآن مخالف علم تجربی قطعی نباشد.
اگر مفسر قرآن این قواعد و ضوابط را نشناسد، نمی تواند برداشت صحیح و معتبری از قرآن داشته باشد.

[h=3]چهارم) شناخت روشهای تفسیری معتبر و بهره گیری از آنها[/h]مفسران قرآن بر اساس منبع خاصی که در تفسیر قرآن استفاده می کنند، روش خاصی را در تفسیر می پویند. این روشها متفاوت است. پس برای فهم قرآن و تفسیر آن، لازم است که روشهای صحیح و معتبر شناخته شود و همچنین روشهای غیر صحیح و غیر معتبر مشخص گردد تا برداشت و تفسیر ما به بیراهه نرود و گرفتار خطای روشی نشویم.
زیرا که انتخاب روش صحیح در تفسیر موضوعیت دارد، همان طور که علامه طباطبایی (قدس سره) ذیل آیه 7 آل عمران از حدیث زیر استفاده کرده اند.(10)
«من قال فی القرآن برأیه فاصاب فقد اخطأ»(11)
(هر کس در مورد قرآن بر اساس برداشت شخصی سخنی بگوید و به واقع برسد [و مطلب او صحیح باشد] باز هم خطا کرده است.)
یعنی اگر کسی با روش غلط، اقدام به جراحی قلب بیمار کند و اتفاقا نتیجه خوب باشد، باز هم مورد سرزنش عقلا قرار می گیرد .
روشهای معتبر فهم و تفسیر قرآن عبارتند از:
1. روش تفسیر قرآن با قرآن، (مثل تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر القرآنی للقرآن عبدالکریم خطیب.)
2. روش تفسیر قرآن با احادیث، (مثل تفسیر البرهان محدّث بحرانی و تفسیر الدّرالمنثور سیوطی.)
3. روش تفسیر قرآن با عقل (برهانهای قطعی عقل)، (مثل تفسیر القرآن و العقل نور الدین اراکی.)
4. روش تفسیر قرآن با علوم تجربی قطعی، (مثل تفسیر الجواهر طنطاوی.)
5 . روش تفسیر اشاری قرآن (باطنی صحیح)، (مثل تفسیر حقایق التفسیر سُلّمی و تفسیر القرآن العظیم تستری و کشف الاسرار میبدی.)
روش غیر معتبر در تفسیر قرآن همان روش تفسیر به رأی است که گاهی بر شیوه های فرعی برخی روشهای فوق نیز سایه می افکند که در احادیث اسلامی به شدّت محکوم شده است.(12)
روش تفسیر به رأی بدان معناست که مفّسر قرآن بدون توجه به قراین عقلی و نقلی (آیات دیگرِ قرآن و احادیث) به تفسیر قرآن بپردازد و یا نظر خود را بر قرآن تحمیل کند. یعنی: تفسیر او برداشت شخصی باشد نه برداشت علمی.(13)

[h=3]پنجم) شناخت گرایشهای تفسیر مفسران و استفاده از آنها در جای مناسب[/h]مفسّران قرآن بر اساس باورهای مذهبی -کلامی و جهت گیریهای عصری و تخصص های علمی و سلیقه و علاقه ی شخصی، رنگ خاصی به تفسیر خود می دهند که موارد زیر را شکل می دهد:
1. مذاهب تفسیری: مثل تفاسیر اسماعیلیه، تفاسیر شیعه و تفاسیر اهل سنت.
2. مکاتب تفسیری: مثل تفاسیر معتزله (همچون متشابه القرآن قاضی عبدالجبار و تفسیر ابومسلم) و تفاسیر اشاعره (همچون تفسیر نسفی و تفسیر کبیرفخررازی) و تفاسیر شیعه (همچون متشابه القرآن ابن شهر آشوب).
3. سبک های تفسیری (الوان تفسیری).
الف) تفاسیر ادبی همچون کشاف زمخشری؛
ب) تفاسیر فقهی همچون تفسیر قرطبی و زبدة البیان (مقدس اردبیلی)؛
ج) تفاسیر فلسفی همچون تفسیر قرآن کریم از ملا صدرای شیرازی؛
د) تفاسیر اجتماعی همچون تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب و تفسیر نمونه ی آیت اللّه مکارم شیرازی؛
ه) تفاسیر اخلاقی همچون تفسیر من وحی القرآن از علامه سید محمدحسین فضل اللّه؛
و) تفاسیر تاریخی همچون تفسیر طبری (که علاوه بر روایی بودن به جنبه ی تاریخی نیز پرداخته است).
ز) تفاسیر علمی همچون الجواهر الطنطاوی.(18)
4. جهت گیریهای تفسیری (اتجاهات) همچون تفاسیر جهادی، تقریبی، سیاسی، معنوی و تربیتی. مثل تفسیر الکاشف مغنیه و من وحی القرآن از علامه فضل الله.
شناخت گرایشهای تفسیری برای استفاده از تفاسیر و مفسران پیشین، بسیار ضروری است.

[h=3]ششم) شناخت آسیب های تفسیر قرآن و پرهیز از آنها(19)[/h] آسیب های تفسیر قرآن به چند دسته اساسی تقسیم می شود:

الف) آسیب های معرفتی: همچون انحراف عقیدتی مفسّر و ارایه ی تفسیرهای غیر صحیح از قرآن.
ب) آسیب های اخلاقی: همچون عدم طهارت روح و در نتیجه عدم پایبندی به ضوابط تفسیر قرآن و تحمیل نظریات خویش بر قرآن که به تفسیر به رأی منتهی می شود.
ج) آسیب های روشی: همچون عدم آگاهی از روشهای تفسیر قرآن و عدم شناخت نسبت به تفسیر به رأی که نتیجه ی آن گرفتار شدن در دام تفسیر به رأی است.
در مجموع می توان گفت مهمترین آسیب تفسیر قرآن همان تفسیر به رأی است که در مباحث قبل بیان شد. تفسیر به رأی می تواند بر همه روشها و گرایشهای تفسیری سایه گستر شود و تفسیر را از اعتبار ساقط کند.(20)
تذکر: روش های تفسیر متن را به دو شیوه سیستماتیک و هرمنوتیک تقسیم می کنند؛(21) روش سیستماتیک (سنتی semantics) تفسیر کتابهای مقدس که از جمله قرآن، در پی کشف قصد مولف است، یعنی مفسّر می خواهد مراد خدای بزرگ (دلالت تصدیقی) را از آیات به دست آورد.
روش دیگر هرمنوتیک(22) (hermenuitice) است که در پی کشف نیّت مولف نیستند، بلکه بر مطلق فهم تاکید دارند و معتقدند که هر متن از دیدگاه خاص مفسّر مورد تفسیر قرار می گیرد. این نوع دوم همان تفسیر به رأی است، یعنی محور فهم متن، رأی و دیدگاه مفسّر است و هدف مفسّر آن است که نظر خود را به جای مؤلف متن بیان کند، در حالی که در دیدگاه سمانتیک (بر اساس تعریفی که ما از تفسیر بیان کردیم) مفسّر در پی فهم هدف و قصد مولف است که با توجه به قراین عقلی و نقلی به دست می آورد.
[h=3]نتیجه گیری[/h]برداشت از قرآن مستلزم طی مراحل شش گانه کلی فوق است که به تفسیر معتبر منتهی می گردد، و این مراحل منطق فهم و تفسیر قرآن است. البته هر کدام از این مراحل نیازمند توضیح و تفصیل بیشتر و مقاله ی مستقل است که مجال دیگری را می طلبد. ما در این نوشتار، نمای کلی مطالب را بیان کردیم امید است توفیق توضیح و تفصیل بیشتر را بیابیم.

منبع : مقاله "روش برداشت از قرآن"
http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/5426/5453/51294

سلام..عرض ادب ..خسته نباشی خدمت شما استاد گرامی....بیانات شما در مورد قران بسیار صحیح میباشد...فقط یه سوال همیشه ذهن من را مشغول ساخته...میخواستم اگر امکانش هست سوالم را همراه با توضیح پاسخ بفرمایید....هنوز که هنوزه البته بعضی از بی خردان یا کوته فکران فکر میکنند که علم پیشرفت کرده و قران نعوذ بالله قدیمی شده.......میخواستم راهنماییم بفرمایید که چگونه پاسخ این مسعله مهم را پیدا کنم...چه جواب دندان شکنی میتوانم به چنین افرادی بدهم.....حقیقت یه کم برام مبهم هست....قلبن میدانم همه چی را...ولی نمتوانم به زبان بیاورم..وقادر به توضیح نیستم...تشکر از شما...........

با سلام و عرض ادب متقابل

reyhan2;479285 نوشت:
عضی از بی خردان یا کوته فکران فکر میکنند که علم پیشرفت کرده و قران نعوذ بالله قدیمی شده

از چه جهت قديمي شده ؟
از جهت نماياندن راه هدايت ؟
از جهت بيان احكام فردي و اجتماعي ؟
از جهت بيان روابط اجتماعي مردم با يكديگر ؟
از جهت نماياندن راه سعادت اخروي ؟
از جهت بيان مطالب علمي متقن ؟
شما در هر زمينه اي از زمينه هاي فوق كه در قرآن كريم تحقيق كنيد ، آنرا فوق دانش بشري مي يابيد .
روابط اجتماعي و ادب اجتماعي كه در قرآن براي مسلمانان فرض و لازم دانسته شده مملو از نتايج آرامش زا در حوزه رواني ، خانوادگي ، روحي و تعظيم شخصيت افراد است .
حقوق بشري كه در قرآن توصيف شده ، فوق حقوق بشر در جوامع انساني فعلي است . حتي حقوق حيوانات در اسلام از حقوق حيوانات كه در منشور سازمان ملل تعريف شده ، كامل تر است . استاد رحيم پور ازغدي در مقاله اي به مقايسه برخي حقوق در اسلام و برخي حقوق در منشور حقوق بشر سازمان ملل پرداختند كه تصور مي كنم از سايتشان قابل مطالعه باشد .
البته در خصوص برداشتهاي علمي بايد حزم و احتياط و دقت بسيار زيادي بخرج داد زيرا برداشتهاي شتابزده ، منجر به چسباندن فرضيه هايي به ايات شريفه مي شود كه خداي ناكرده موجب وهن قرآن را فراهم مي كند . اما برداشتهاي متقن علمي كه بر مبناي علوم تجربي متقن و قابل اعتماد است ، نشاندهنده ي تبييناتي در خصوص علوم است كه با پيشرفت دانش بشري ، پرده از آنها نيز برداشته مي شود . اينها تماما برخي از مواردي است كه نشاندهنده ي پويايي و زنده بودن و بروز بودن قران كريم است .

[="YellowGreen"]سلام،مجدد،خدمت،شما،،،تشکر از راهنمایی های مفید و ارزشمند،،،ببخش یه سوال دیگه دارم از شما استاد گرامی،،،جسم مثالی ،یا بدن مثالی ایا وجود دارد،؟ اگر صحت داشته باشد،پس کجای قران امده وبامدرک و دلیل برام بطور واضح توضیح دهید نه فلسفی،،،تشکر،،[/]

با سلام

reyhan2;479421 نوشت:
سلام،مجدد،خدمت،شما،،،تشکر از راهنمایی های مفید و ارزشمند،،،ببخش یه سوال دیگه دارم از شما استاد گرامی،،،جسم مثالی ،یا بدن مثالی ایا وجود دارد،؟ اگر صحت داشته باشد،پس کجای قران امده وبامدرک و دلیل برام بطور واضح توضیح دهید نه فلسفی،،،تشکر،،

سوال شما مربوط به اين تاپيك نيست و بايد در تاپيكهاي بخش عقايد مطرح نماييد اما اجمالا عرض مي كنم كه در آيه 17 سوره مريم ، مساله ي تمثل مطرح شده است :...فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا
...پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل] بشرى خوش ‏اندام بر او نمايان شد
اگر سوالتان در اين خصوص ادامه دارد لطفا در تاپيكهاي بخش عقايد مطرح بفرماييد .

قرآن دريايي روشن و بي پايان
پرسش: قران کریم از طرف خدا بر قلب پیامبر اکرم ص نازل شد..سخنان خداوند در قران به نظر من به صورت اشاره ای بیان شده....که ما انسانها با نعمت عقل و فکر و درایت خود ایه های قران را استخراج کنیم وبیرون بیاوریم وتفسیر وترجمه کنیم.


پاسخ : قرآن كريم دريايي بي پايان است اما به يك نكته هم بايد توجه داشت و اينكه استخراج در و گوهر از اين درياي ژرف و عميق ، نيازمند به غواصان كار آگاه دارد.
برداشت از قران كريم ، تابع روشها ، مقدمات و زير ساختهايي است كه در صورت عدم اشنايي با آنها و يا عدم التزام عملي در برداشتهاي قرآني به آن ضوابط و قوانين و زير ساختها ، خداي ناكرده ممكن است به ورطه ي مهلك تفسير به راي بيافتيم .
برای آنکه برداشت صحیحی از قرآن داشته باشیم، ناچاریم که حداقل مراحل زیر را طی کنیم:
اول:آماده سازی زیرساختهای تفسیر و کسب آمادگیها و مقدمات

1. به دست آوردن شرایط مفسّر قرآن

از جمله: تسلط بر ادبیات عرب (صرف، نحو، لغت و...) آگاهی از شأن نزول آیات، اطلاع از علوم قرآن، علم فقه، علم اصول فقه، آگاهی از احادیث و مراجعه به آنها، علم به قرائت های قرآن، آگاهی از بینش های فلسفی، علمی، اجتماعی و اخلاقی و آشنایی با تفاسیر.
تفسیر قرآن مانند هر علم دیگر نیازمند تخصص است و کسی که بدون شرایط لازم به سراغ تفسیر قرآن برود، همچون کسی است که بدون تخصص به جراحی قلب بپردازد که در نظر عقلا ناپسند است.

2. تفکّر، تعقّل و تدبّر در آیات قرآن

قرآن کریم در موارد متعدد افراد را به تفکّر در آیاتیعنی اندیشه ورزی در جزئیات و مقدمات و علل و زمینه ها فرا می خواند. در برخی آیات، افراد را به تعقّل در آیاتیعنی اندیشه ورزی در امور کلّی فرا می خواند. گاهی اوقات افراد را به تدبّر یعنی پیامدهای امور فرا می خواند. البته هر سه مورد فوق برای فهم آیات و برداشت از آنها لازم است.
دوم) انتخاب مبانی در تفسیر

در این مورد لازم است به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شود:
1. آیا تفسیر قرآن جایز است؟ (جواز به معنای امکان یا جواز به معنای جواز شرعی).
2. آیا ظواهر قرآن حجّت است؟
3. آیا قرآن علاوه بر ظاهر، باطن یا باطن هایی دارد، یعنی آیا قرآن دارای ساخت های معرفتی و چند لایه است؟ یا یک ساخت دارد؟
4. آیا قرآن تحریف شده است یا از تحریف مصون مانده است؟
5 . آیا استعمال لفظ بیشتر از یک معنا جایز است؟
6 . کدام منابع در تفسیر قرآن معتبر است؟ (قرآن، سنت پیامبر(ص) و اهل بیت (علیهم السلام)، عقل، شهود و اجماع و اقوال صحابه و تابعین و...).
7. آیا خبر واحد، در ضوابط تفسیر آیات قرآن (همچون فقه) حجّت است یا نه؟
8 . آیا قرآن کلامی منسجم و حکیمانه است؟ و در هر سوره اهداف مشخّصی دنبال می شود؟
انتخاب یک نظر و مبنا برای هر یک از موارد بالا، برای مفسّر لازم است، چرا که خط اساسی او را در تفسیر و برداشت های قرآنی مشخص می سازد. و این مبنا همچون پیش فرضی، در تمام مراحل به یک مفسّر یاری می رساند.
سوم) قواعد فهم و ضوابط تفسیر قرآن

قبل از برداشت و تفسیر قرآن، لازم است، قواعد تفسیری یا مؤثر در تفسیر قرآن را بشناسیم تا بتوانیم فهم معتبری از قرآن داشته باشیم؛از جمله:
1. قاعده ی سیاق، یعنی فضای حاکم بر آیه با توجه به آیات مرتبط قبل و بعد که در فهم آیه و تفسیر آن مؤثر است.
2. قواعد ادبی که معمولاً در علوم صرف، نحو، معانی و بیان تبیین می شود.
3. قواعد اصول الفقه مثل عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید و... که معمولاً در علم اصول الفقه توضیح داده می شود.
4. قواعد فقهی و معلومات فقهی برای فهم آیات الاحکام.
5 . قاعده ی ممنوعیت کاربرد اسرائیلیات در تفسیر، یعنی مفسّر حق ندارد از مطالب یهود و مسیحیت برای تفسیر آیات کمک بگیرد. همان طور که کعب الاحبارها در طول تاریخ این کار را کرده اند و در برخی تفاسیر مثل تفسیر طبری وارد شده است.
6 . قاعده ی عدم جواز کاربرد غیر علم (عادی) در تفسیر: چرا که تفسیر، بیان کلام خداست و اسناد امور غیر علمی به خدا جایز نیست. از این رو برخی مفسّران، تفسیر قرآن با خبر واحد ظنی را معتبر ندانسته اند.
7. ضوابط فهم تفسیر معتبر قرآن مثلاً:
الف) تفسیر قرآن مخالف آیات دیگر قرآن نباشد.
ب) تفسیر قرآن مخالف سنت قطعی نباشد.
ج) تفسیر قرآن مخالف عقل نباشد.
د) تفسیر قرآن مخالف علم تجربی قطعی نباشد.
اگر مفسر قرآن این قواعد و ضوابط را نشناسد، نمی تواند برداشت صحیح و معتبری از قرآن داشته باشد.

چهارم) شناخت روشهای تفسیری معتبر و بهره گیری از آنها

مفسران قرآن بر اساس منبع خاصی که در تفسیر قرآن استفاده می کنند، روش خاصی را در تفسیر می پویند. این روشها متفاوت است. پس برای فهم قرآن و تفسیر آن، لازم است که روشهای صحیح و معتبر شناخته شود و همچنین روشهای غیر صحیح و غیر معتبر مشخص گردد تا برداشت و تفسیر ما به بیراهه نرود و گرفتار خطای روشی نشویم.
زیرا که انتخاب روش صحیح در تفسیر موضوعیت دارد، همان طور که علامه طباطبایی (قدس سره) ذیل آیه 7 آل عمران از حدیث زیر استفاده کرده اند.
«من قال فی القرآن برأیه فاصاب فقد اخطأ«
(هر کس در مورد قرآن بر اساس برداشت شخصی سخنی بگوید و به واقع برسد [و مطلب او صحیح باشد] باز هم خطا کرده است.)
یعنی اگر کسی با روش غلط، اقدام به جراحی قلب بیمار کند و اتفاقا نتیجه خوب باشد، باز هم مورد سرزنش عقلا قرار می گیرد .
روشهای معتبر فهم و تفسیر قرآن عبارتند از:
1. روش تفسیر قرآن با قرآن، (مثل تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تفسیر القرآنی للقرآن عبدالکریم خطیب.)
2. روش تفسیر قرآن با احادیث، (مثل تفسیر البرهان محدّث بحرانی و تفسیر الدّرالمنثور سیوطی.)
3. روش تفسیر قرآن با عقل (برهانهای قطعی عقل)، (مثل تفسیر القرآن و العقل نور الدین اراکی.)
4. روش تفسیر قرآن با علوم تجربی قطعی، (مثل تفسیر الجواهر طنطاوی.)
5 . روش تفسیر اشاری قرآن (باطنی صحیح)، (مثل تفسیر حقایق التفسیر سُلّمی و تفسیر القرآن العظیم تستری و کشف الاسرار میبدی.)
روش غیر معتبر در تفسیر قرآن همان روش تفسیر به رأی است که گاهی بر شیوه های فرعی برخی روشهای فوق نیز سایه می افکند که در احادیث اسلامی به شدّت محکوم شده است.
روش تفسیر به رأی بدان معناست که مفّسر قرآن بدون توجه به قراین عقلی و نقلی (آیات دیگرِ قرآن و احادیث) به تفسیر قرآن بپردازد و یا نظر خود را بر قرآن تحمیل کند. یعنی: تفسیر او برداشت شخصی باشد نه برداشت علمی.
پنجم) شناخت گرایشهای تفسیر مفسران و استفاده از آنها در جای مناسب

مفسّران قرآن بر اساس باورهای مذهبی -کلامی و جهت گیریهای عصری و تخصص های علمی و سلیقه و علاقه ی شخصی، رنگ خاصی به تفسیر خود می دهند که موارد زیر را شکل می دهد:
1. مذاهب تفسیری: مثل تفاسیر اسماعیلیه، تفاسیر شیعه و تفاسیر اهل سنت.
2. مکاتب تفسیری: مثل تفاسیر معتزله (همچون متشابه القرآن قاضی عبدالجبار و تفسیر ابومسلم) و تفاسیر اشاعره (همچون تفسیر نسفی و تفسیر کبیرفخررازی) و تفاسیر شیعه (همچون متشابه القرآن ابن شهر آشوب).
3. سبک های تفسیری (الوان تفسیری).
الف) تفاسیر ادبی همچون کشاف زمخشری؛
ب) تفاسیر فقهی همچون تفسیر قرطبی و زبدة البیان (مقدس اردبیلی)؛
ج) تفاسیر فلسفی همچون تفسیر قرآن کریم از ملا صدرای شیرازی؛
د) تفاسیر اجتماعی همچون تفسیر فی ظلال القرآن سید قطب و تفسیر نمونه ی آیت اللّه مکارم شیرازی؛
ه) تفاسیر اخلاقی همچون تفسیر من وحی القرآن از علامه سید محمدحسین فضل اللّه؛
و) تفاسیر تاریخی همچون تفسیر طبری (که علاوه بر روایی بودن به جنبه ی تاریخی نیز پرداخته است).
ز) تفاسیر علمی همچون الجواهر الطنطاوی.
4. جهت گیریهای تفسیری (اتجاهات) همچون تفاسیر جهادی، تقریبی، سیاسی، معنوی و تربیتی. مثل تفسیر الکاشف مغنیه و من وحی القرآن از علامه فضل الله.
شناخت گرایشهای تفسیری برای استفاده از تفاسیر و مفسران پیشین، بسیار ضروری است.
ششم) شناخت آسیب های تفسیر قرآن و پرهیز از آنها

آسیب های تفسیر قرآن به چند دسته اساسی تقسیم می شود:

الف) آسیب های معرفتی: همچون انحراف عقیدتی مفسّر و ارایه ی تفسیرهای غیر صحیح از قرآن.
ب) آسیب های اخلاقی: همچون عدم طهارت روح و در نتیجه عدم پایبندی به ضوابط تفسیر قرآن و تحمیل نظریات خویش بر قرآن که به تفسیر به رأی منتهی می شود.
ج) آسیب های روشی: همچون عدم آگاهی از روشهای تفسیر قرآن و عدم شناخت نسبت به تفسیر به رأی که نتیجه ی آن گرفتار شدن در دام تفسیر به رأی است.
در مجموع می توان گفت مهمترین آسیب تفسیر قرآن همان تفسیر به رأی است که در مباحث قبل بیان شد. تفسیر به رأی می تواند بر همه روشها و گرایشهای تفسیری سایه گستر شود و تفسیر را از اعتبار ساقط کند.
تذکر: روش های تفسیر متن را به دو شیوه سیستماتیک و هرمنوتیک تقسیم می کنند؛(روش سیستماتیک (سنتی semantics) تفسیر کتابهای مقدس که از جمله قرآن، در پی کشف قصد مولف است، یعنی مفسّر می خواهد مراد خدای بزرگ (دلالت تصدیقی) را از آیات به دست آورد.
روش دیگر هرمنوتیک (hermenuitice) است که در پی کشف نیّت مولف نیستند، بلکه بر مطلق فهم تاکید دارند و معتقدند که هر متن از دیدگاه خاص مفسّر مورد تفسیر قرار می گیرد. این نوع دوم همان تفسیر به رأی است، یعنی محور فهم متن، رأی و دیدگاه مفسّر است و هدف مفسّر آن است که نظر خود را به جای مؤلف متن بیان کند، در حالی که در دیدگاه سمانتیک (بر اساس تعریفی که ما از تفسیر بیان کردیم) مفسّر در پی فهم هدف و قصد مولف است که با توجه به قراین عقلی و نقلی به دست می آورد.
نتیجه گیری

برداشت از قرآن مستلزم طی مراحل شش گانه کلی فوق است که به تفسیر معتبر منتهی می گردد، و این مراحل منطق فهم و تفسیر قرآن است. البته هر کدام از این مراحل نیازمند توضیح و تفصیل بیشتر و مقاله ی مستقل است که مجال دیگری را می طلبد. ما در این نوشتار، نمای کلی مطالب را بیان کردیم امید است توفیق توضیح و تفصیل بیشتر را بیابیم.(1)

(1)- منبع : مقاله "روش برداشت از قرآن"
http://www.hawzah.net/fa/magazine/ma...426/5453/51294

كليد واژه ها : برداشت از قرآن ، قواعد و ضوابط تفسير ، تفسير به راي

موضوع قفل شده است