جعلی بودن دو سوم اصول کافی؟
تبهای اولیه
آیا درست است که دو سوم احادیث اصول کافی ضعیف یا تحریف شده می باشند؟
لطفا جوابتان با ارایه دلیل وسند باشد
زیرا که در جلسات قرانی که در شهرمان برگزار میکنم
اشخاصی با طرح این گونه سوالات
خواستار جواب همراه با سند هستند
باتشکر اجرتان با خودش:Mohabbat:
آقای علیرضا حسینی: همانگونه که می دانید بحث مهم، اعتبار یا عدم اعتبار روایات کافی است نه صحت اسانید آن؛ زیرا بر اساس مبنای متاخرین که از زمان مرحوم علامه حلی نمود پیدا کرد،نمی توان بسیاری از روایات کافی را از نظر سند صحیح دانست.ولی این منافاتی با این ندارد که ما بر اساس نگاه پیشینیان که مرحوم کلینی نیز از آنان است روایات کافی را معتبر و صحیح به معنای به کار گرفته شده نزد ایشان بدانیم همچنان که برخی از صاحب نظران معاصر باور دارند،ما نیز بر این باوریم که با بازخوانی دقیق میراث رجالی شیعه که عمدتا بلکه همه از آن پیشینیان است و با مفهوم شناسی دقیق واژه ها و عبارات توصیغ راویان ، می توان اعتبار روایات کافی مگر در محدوده بسیار کمی را ثابت کرد.ضمن اینکه تعابیر مرحوم کلینی در مقدمه کافی به خوبی به ماندگاری کافی از دیدگاه آنمرحوم دلالت می کند.
میتونید بقیه جوابتون ...رو از این سایت بگیرید
http://shia-news.com/fa/pages/?cid=13880
آیا درست است که دو سوم احادیث اصول کافی ضعیف یا تحریف شده می باشند؟
لطفا جوابتان با ارایه دلیل وسند باشد
زیرا که در جلسات قرانی که در شهرمان برگزار میکنم
اشخاصی با طرح این گونه سوالات
خواستار جواب همراه با سند هستند
باتشکر اجرتان با خودش:mohabbat:
به نام خدا
كافی
مؤلف این كتاب «كلینی» متولّد یكی از روستاهای قم است.
نظرات علما در باره کتاب کافی
شهيد اول: «كتاب الكافي في الحديث الذي لم يعمل الأصحاب مثله».
اصحاب مثل آن ننوشتند
شهيد ثانى: «الكتاب الكافي و المنهل العذب الصافي، و لعمري لم ينسج على منواله، و منه يعلم قدر منزلته و جلالة حاله».
كتاب كافى آبى شيرين، زلال و گواراست و به جان خودم سوگند كه همانند آن نگاشته نشده است و از ارزش كتاب مىتوان به منزلت و جلال و بزرگى مؤلف آن نيز پى برد.
فيض كاشانى: «الكافي أشرفها و أوثقها و أتمها و أجمعها لاشتماله على الأصول من بينها و خلوه من الفضول و شينها».
شریف ترین و موثق ترین و کاملترین و جامع ترین ،بخاطر شمولش بینات از اصول و خالی بودن از زیادی و نقص هست
شیخ مفید: اجلّ كتب الشیعه و اكثرها فائدةً.
بزرگترین کتاب شیعه و پرفائده ترین آنهاست
علامه مجلسی: أضبط الاصول و اجمعها وأحسن مؤلفات الفرقة الناجیة و أعظمها.
دقیق ترین اصول حدیثی و جامع ترین و بهترین تالیفات فرقه ناجیه (شیعه)و بزرگترین آنهاست
شرایط زمان کلینی
در زمان مرحوم كلینی تفكر موجود ری، تفكر سنی بوده و به همین جهت ایشان به قم آمدند. كافی را در قم شروع به تألیف كرد كه 20 سال طول كشید و این نشان از دقت بسیار زیاد ایشان دارد . اغلب اساتید وی نیز در قم بودهاند.
اما مرحوم کلینی کتابش را در قم و ری منتشر نکرد
چرا وی كتابش را در بغداد منتشر كرد و نه در قم و ری؟
1-بغداد مركز خلافت بود.
2-شیعیان بغداد دارای تشكیلات بودند و میخواست در مدرسۀ حدیثی بغداد تأثیرگذار باشد.
3-بغداد مركز رفت و آمد فرهنگهای مختلف شیعی بود.
4-در بغداد بازار ورّاقان بود كه نسخههای كتاب آنجا تكثیر میشد
آیا احادیث كافی صحیحند؟
حدیث صحیح:
• معیار قدما: احادیثی که در كتب معتبر شیعه ذكر شدهاست.
• معیار متأخرین: 1- سند متصل 2 - راویان امامی 3 – وثاقت راوی
• معیار قدما:
• همۀ احادیث كافی صحیحند.
• معیار متأخرین:
• 5000 صحیح -6000 حسن و موثق – 9500 ضعیف
معنی صحیح در اصطلاح قدما یعنی کلینی ،صدوق،مفید ،سید مرتضی ،نجاشی،شیخ طوسی.....تا نیمه قرن هفتم یعنی زمان سید احمد بن طاوس ،با معنی صحیح در اصطلاح متاخرین یعنی از ابن طاوس به بعد متفاوت می باشد
صحیح نزد قدما به حدیثی گفته میشود که نسبت به صدورش از معصوم اطمینان حاصل شود حالا به خاطر وثاقت راوی یا قرائن دیگر مانند حمایت از طرف روایات دیگر و...در این روش مهم اثبات صدور متن روایت به معصوم است بوسیله وثاقت راویان حدیث یا قوت متن یا قراین همراهی کننده مانند تشکیل خانواده حدیث در موضوع خاص و ....
ولی صحیح نزد متاخرین حدیثی هست که سندش به معصوم متصل باشد و راویانش همه امامی عادل باشند
در این روش توجهی به متن حدیث نمی شود و فقط سند برسی می شود و در نتیجه حکم به ضعف یا صحت به سند بر می گردد نه به متن حدیث
لذا گفته می شود صحیح السند یا ضعیف السند
توجه به این نکته لازم است که حکم به وثاقت یا تضعیف راوی بر اساس مطالبی روایی و تاریخی که در توثیق و مدح و ذم راویان جمع آوری شده است صورت می گیرد اگر یک راوی شناخته شده و مدح داشته یاشد روایت او صحیح می شود و اگر مذمت شده باشد روایتش ضعیف می شود و نیز اگر حرفی در باره راوی پیدا نکرده باشیم باز هم حکم به ضعف راوی می شود اگر چه ممکن است فی الواقع فرد خوبی بوده باشد اما برای ما مجهول است
حدیث موضوع یا جعلی
به حدیثی گفته می شود که ثابت شود از امام صادر نشده است به خاطر مخالفت با قرآن یا مسلمات اعتقادی و دینی و تاریخی . و...
بنا براین نمی شود به هر حدیث ضعیف جعلی یا تحریف شده گفت ضعیف آن است که استنادش به معصوم ثابت نشده باشد و جعلی آن است که صادر نشدنش ثابت شده باشد و این دو متفاوتند
با این حساب اعتقاد کلینی ،صدوق،مفید ،سید مرتضی،شیخ طوسی اعلی الله مقامهم با نظر متاخرین متفاوت هست قدما کافی را کاملا صحیح میدانند
خود مرحوم کلینی در مقدمه ی کافی می گوید:
كتاب كاف يجمع من جميع فنون علم الدين ما يكتفي به المتعلّم و يرجع إليه المسترشد و يأخذ منه من يريد علم الدين و العمل به بالآثار الصحيحة عن الصادقين عليهم السلام و السنن القائمة التي عليها العمل، و بها تؤدّى فرائض اللَّه و سنّة نبيّه صلى اللَّه عليه و آله کافی ج 1 ص9
کتاب کافی که از همه ی علوم مورد نیاز در آن است.....هر کس بخواهد به علم دین و روایات صحیحه از ائمه عمل کند..
مرحوم مجلسی در مراه العقول ج1 ص21و 22 نظرش را درباره ی کافی این گونه می گوید:
وجود خبر در امثال چنین اصول معتبری موجب جواز عمل به آن می گردد،اما ناچاریم به هنگام تعارض برای ترجبح روایات بر یک دیگر به سند آنها رجوع کنیم زیرا معتبر بودن تمام روایات کتاب ،منافاتی با این امر ندارد که برخی از آنها قوی تر باشند.
این در حالی است که خود مجلسی در مراه العقول که بزرگترین شرح کافی است بیش از 9000 روایت کافی را دارای سند ضعیف می داند
بر مبنای متاخرین :
جناب فخر الطریحی و شیخ یوسف بحرانی ،پس از اینکه مجموع روایات کافی را 16199 حدیث شمردند از این تعداد 5072 صحیح و 144 حدیث حسن و 1118 حدیث موثق و 302 حدیث قوی و 9485 حدیث ضعیف ،دانستند
جامع المقال ص193 و لولوه البحرین ص 394 و 395
و بنا به نظر آقای سید جواد شبیری زنجانی 9488 سند صحیح 2720 سند موثق و 6328 سند ضعیف می باشد
معیار قدما: • همۀ احادیث كافی صحیحند. • معیار متأخرین: • 5000 صحیح -6000 حسن و موثق – 9500 ضعیف
سلام علیکم
با سپاس از یاسین گرامی
میگویند اصول کافی امضای تائید امام زمان را با خود دارد آیا این مطلب نقل درستی است یا به قول شما حسن و موثق یا ضعیف ؟
یاحق
سلام علیکم
با سپاس از یاسین گرامیمیگویند اصول کافی امضای تائید امام زمان را با خود دارد آیا این مطلب نقل درستی است یا به قول شما حسن و موثق یا ضعیف ؟
یاحق
به نام خدا
این مطلب روایت نیست که حسن و موثق یا ضعیف داشته باشد سخنیست که به برخی علما نسبت دادند و ظاهرا مربوط به قرن نهم به بعد باشد ولی سند مورد اعتمادی برای آن نیافتیم
.
/
سلام. ایا کتابی نزد شیعه موجود هست که این احادیث قوی رو برای بحث یا مطالعه جمع اوری کرده باشه؟
اگر هست، فارسی هم هست؟
تشکر
کتاب اصول یکی از کتب چهارگانه معتبر مذهب شیعه جعفری اثنی عشری میباشد.
اعتبار کافی
شیخ کلینی در پاسخ کسی که از او درخواست نوشتن کتاب جامعی نمودهاست، میگوید: «در کافی تمام آنچه متعلم در فنون علم دین، به آن نیاز دارد و قصد عمل به اخبار درست و سنن صحیح دارد، جمع شدهاست».
شیخ حر عاملی این سخن کلینی را بیانی صریح در شهادت به صحت احادیث کافی - البته به اصطلاح قدما میداند. (صحیح به اصطلاح قدما به معنی قطعیت صدور از معصوم با قرائن قطعی یا تواتر یا شهرت صحت اصول ومنابع اصلی است.)
شیخ مفید که از معاصران کلینی بهشمار میرود، درباره کتاب کافی مینویسد: کتاب کافی از برترین کتابهای شیعه و پرفایدهترین آنهاست.
شهید اول، محمّد بن مکّی، در اجازه خود به ابن خازن، ضمن شمردن کتب حدیثی شیعه مینویسد: همانند کتاب کافی، در حدیث شیعه نوشته نشدهاست.
شهید ثانی در اجازه خود به شیخ ابراهیم میسی، کافی را به همراه سه کتاب: من لایحضره الفقیه، تهذیب الاحکام و استبصار، از پایههای ایمان و ستونهای اسلام میشمارد.
علامه محمدتقی مجلسی میگوید: همانند کافی در میان مسلمانان نگاشته نشدهاست.
علامه محمدباقر مجلسی در کتاب مرآة العقول، شرح مبسوط وی بر کتاب کافی، مینویسد: کتاب کافی از تمام کتب اصول، مضبوط تر و جامعتر است و بهترین و بزرگترین تألیف فرقه ناجیه (شیعه امامیه) است.
آیتالله خویی در کتاب معجم رجال حدیث، از قول استادش مرحوم آیتالله نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خواندهاست.
آیتالله سید محسن حکیم در مستمسک عروة الوثقی، کافی را یکی از کتب اربعه میداند که محور عمل شیعه میباشد.
بعضی از نویسندگان وجود برخی احادیث ضعیف در کافی را، دلیل بر عدم اعتبار این کتاب میدانند. علیرضا حسینی، مدیر گروه تحقیق و تصحیح اسناد تصحیح جدید کتاب «الکافی» در این رابطه میگوید:
« بحث مهم، اعتبار یا عدم اعتبار روایات کافی است نه صحت اسانید آن؛ زیرا بر اساس مبنای متاخرین که از زمان مرحوم علامه حلی نمود پیدا کرد، نمیتوان بسیاری از روایات کافی را از نظر سند صحیح دانست. ولی این منافاتی با این ندارد که ما بر اساس نگاه پیشینیان که مرحوم کلینی نیز از آنان است، روایات کافی را معتبر و صحیح به معنای به کار گرفته شده نزد ایشان بدانیم؛ همچنان که برخی از صاحب نظران معاصر باور دارند، ما نیز بر این باوریم که با بازخوانی دقیق میراث رجالی شیعه که عمدتا بلکه همه از آن پیشینیان است و با مفهوم شناسی دقیق واژهها و عبارات توثیق راویان، میتوان اعتبار روایات کافی را مگر در محدوده بسیار کمی ثابت کرد. ضمن اینکه تعابیر مرحوم کلینی در مقدمه کافی به خوبی به ماندگاری کافی از دیدگاه آن مرحوم دلالت میکند.»
اصول کافی از دید بزرگان اسلام :
كتاب شريف كافي، تاليف ثقةالاسلام محمدبن يعقوب كليني (متوفي 329 قمري) در طي بيست سال و در 34 جزء (اصول، فروع و روضه) شامل بيش از 16 هزار حديث، تدوين شده و از حيث قدمت، جامع بودن و كثرت احاديث و ترتيب خاص، اعتبار روايات و شامل بودن بر معارف الهي و اخلاق و احكام، سرآمد كتابهاي حديثي شيعه است و از روزگار تأليف تاكنون، همواره مورد استناد و استفاده فقها و مولفان كتابهاي معارف ديني و اخلاق در حوزههاي علمي شيعه بوده است.
در كتابهايي كه پس از تاليف كافي به قلم اعاظم دانشمندان شيعه نگارش شده، همواره از آن تمجيد و نسخههاي آن در همه دورهها موجود بوده است و در اجازاتي كه علما و محدثان و فقها براي يكديگر مينوشتند، كافي به عنوان يك اثر شناخته شده و مشخص، ياد شده و افراد با قرائت آن نزد يكديگر، به اتقان نسخههاي آن ميپرداختهاند.
كتاب كافي در نزد اصحاب اماميه داراي اهميت و جايگاه ويژهاي است. شيخ مفيد رحمةالله (متوفي 413 قمري) در كتاب تصحيحالاعتقاد مينويسد: «كتاب كافي از بلند مرتبهترين كتابهاي شيعه و از پرفايدهترين آنهاست.»
نجاشي رحمةالله (متوفي 450 قمري) نيز در كتاب رجال خود مينويسد: «كليني در زمان خود در ري، شيخ اصحاب ما بوده و كتاب خود را كه نامش كافي است، در مدت بيست سال تاليف كرده است.»
از قول شهيد اول رحمةالله (متوفي 786 قمري) در بحارالانوار هم اين نظريه به چاپ رسيده است: «كافي در حديث، تاليف شيخ ابوجعفر كليني است كه مانند آن در كتابهاي حديثي شيعه تاليف نشده است.»
صدرالمتالهين (ره) نيز در شرح كافي مينويسد: «بهترين احاديث و گفتارهايي كه از اهلبيت(ع) براي ما روايت شده، احاديث كتاب كافي تاليف امينالاسلام و ثقةالانام شيخ عالم كامل مجتهد بارع فاخر، محمدبن يعقوب كليني ـ اعليالله قدره و انار فيالسماء بدره ـ است.»
كافي كتابي است كه بر اصول كامل مذهب شيعه و ديانت حقه اسلامي استوار است و اصول و فروع مذهب اماميه و ديانت اسلام را آشكار ساخته است. اصول كافي به عنوان كليات آثار و اخبار مذهبي شيعه در اول عصر غيبت امام زمان(عج) و نهاني مصدر علم، تاليف شده و در ميان كتابهاي مذهبي، خورشيدي درخشان و پر فروغ بهشمار ميرود.
در اين كتاب، اساس تعليمات مذهب و دينداري بر پايه خردمندي، تعقل، دانش، علم و بصيرت كامل نهاده شده و اين اثر همزمان با مرجعيت نواب خاص امام عصر(عج) در افق تعليمات شيعه به عنوان يك مرجع عمومي و براي وظيفهشناسي در همه ادوار آينده تا ظهور امام زمان(عج) تهيه شده است.
پيش از شرح صدرالمتالهين شيرازي، چند نفر از علماي بزرگ شيعي، كافي يا بخشي از آن را شرح كردهاند كه ميرسيدحسين مجتهد كركي (متوفي 1001 قمري)، شيخ محمدعلي بن محمد بلاغي (متوفي 1005قمري)، ملاعبدالله تستري (متوفي 1021 قمري)، شيخ محمد فرزند صاحب معالم (متوفي 1030قمري)، شيخ علي نواده صاحب معالم، ملامحمد امين استرآبادي؛ صاحب فوائد مدينه (متوفي 1036 قمري) و ميرداماد (متوفي 1040 قمري) از آن جملهاند.
آيتالله سيدمحمد خامنهاي، رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا در بخشي از جلد اول كتاب «ملاصدرا، زندگي، شخصيت و مكتب صدرالمتألهين» درباره شخصيت ملاصدرا مينويسد: «ملاصدرا در سال 979 هجري قمري چشم به جهان گشود. وي علاوه بر داشتن شرايط خانوادگي و اجتماعي مساعد، كودكي هوشمند و پراستعداد بود. آنچه كه بعدها به اثبات رسيده، همان استعداد شگرف و هوش و درك بسيار اين كودك، همراه با ذوق و لطافت طبع شاعرانه و قدرت منطق و تعلق و استدلال اوست و از جهت سلامت نفس و دينباوري و تعبد و التزام به احكام شرع و انجام مستحبات و عبادات و اعمال خير و نيكوكاري نيز كردار و گفتار او گواه و خانواده و پدر او دليل آن ميباشند و هر يك از كتب او آيينهاي است كه در آن ميتوان علاوه بر حكمت و منطق و فلسفه و بينش عميق فلسفي و عرفاني، آثار صفاي نفس و خوش سيرتي و اعتقاد و التزام و تعبد واقعي نسبت به شرع و احكام شرعي و پايبندي شديد به اخلاق و منش فرزانگان را مشاهده كرد.»
صدرالدين محمد قوامي شيرازي، تنها فرزند پسر خانوادهاي بزرگ و سرشناس بود كه در شيراز مركز استان فارس همواره در مناصب ديواني و درباري كار ميكردند و به ديانت و مذهب و فضل و احسان و نيكوكاري شهرت داشتند. پدر وي خواجه ابراهيمبن يحيي قوامي است كه گفته ميشود در دستگاه حكومت محلي فارس، شغل وزارت داشت.
صدرالمتالهين(ره) از 34 جزء كافي فقط به شرح بخشي از اصول كافي يعني جزء اول (كتاب عقل و جهل)، جزء دوم (كتابالعلم)، جزء سوم (كتابالتوحيد) و بخشي از جزء چهارم (كتابالحجة) توفيق يافته است. چند نفر از كساني كه پس از او كافي را شرح كردهاند ـ مانند ملا صالح مازندراني، علامه ملا محمدباقر مجلسي، ملا خليل قزويني و ملا محسن فيض كاشانيـ يكي از مصادر و منابعشان؛ شرح كافي ملاصدرا بوده است.
پايان تاليفب خشيژ از شرح ملاصدرا بر كافي سال (1044 قمري) و وفات آن بزرگوار ( 1050قمري) است، بنابرين تاريخ تاليف بقيه آن بايد بين سالهاي 1044 تا 1050 باشد.
از آنجا كه اين اثر گرانقدر همواره مورد توجه حوزههاي علمي شيعه بوده، نسخههاي خطي فراواني از آن در كتابخانههاي ايران و خارج از ايران موجود است. در كتابشناسي جامع ملاصدرا (چاپ انتشارات بنياد حكمت اسلامي صدرا) هفتاد و دو نسخه از اين اثر يا بخشي از آن معرفي شده است.
درباره سال درگذشت صدرالمتالهين نيز اگرچه سال 1050 قمري مشهور است ولي مؤيدي ندارد، اما سال 1045 قمري كه نوه دختري او علامه فرزانه علمالهدي فرزند فيض كاشاني نوشته است؛ مؤيدات بيشتري دارد. ملاصدرا در سفر حج و در بصره وفات كرد و او را به نجف بردند و در صحن اميرالمومنين علي(ع) به خاك سپردند.
اين اثر در انتها، حاوي فهرستي از احاديث، اشعار، نام اشخاص، گروهها، كتابها و مكانهاست.
از منابع مورد استناد اين اثر ميتوان كتابهاي قرآن كريم، نهجالبلاغه، ديوان منسوب به اميرالمومنين علي(ع)، عوالياللئالي، رجال(کشی، نجاشی، شیخ طوسی، ابن داود، برقی)، احياء علوم الدین، صحاحاللغة، الدرالمنثور، اعتقادات صدوق، خصال، تهذيبالاحكام، بحارالانوار، مرآتالعقول، تفسير قمي، كشفالغمة، تفسير(الباطن، فخررازی، الکبیر، کشاف)، احقاقالحق، قاموسالمحیط، الفتوحاتالمكية، ارشاد، اربعین، اعلام الوری، بصائرالدرجات، حکمةالاشراق، شرح اصول کافی مولی محمدصالح مازندرانی، کسراصنام الجاهلیة، کنزالعمال، معالم العلماء، ملل و نحل، النهایة و دهها كتاب ديگر را نام برد .
موفق باشید.