قوه خیال تجلیگاه قوه عاقله در نفس
تبهای اولیه
قوه خیال تجلیگاه قوه عاقله در نفس
[=trebuchet ms][="][/][/]
[=trebuchet ms][="] کار قوه خيال تصوير دادن معاني و حقايق مدرکه است مثلا نفس مطالبي را از عالم مجردات
مي گيرد و آن حقيقت را به روح مي دهد و روح آن را به قلب داده و قلب آن حقايق را به خيال
مي سپارد و خيال نيز آن حقايق را مبدل به صوري مي کند. مثلا «دشمني» را به شکل مار و يابه شکل سگ صورت مي دهد و «علم» و «رزق» را به شکل آب يا «شير» صورت مي دهد (نگا: معرفت نفس، همو، دفتر دوم، صص 182 - 184، درس پنجاه و نهم).
از طرف ديگر گاه قوه خيال ذات اشياء را مبدل به صورتي مي کند، مثلا ذات جبرئيل را مبدل به صورت دحيه کلبي مي کند و گاه معنايي را در قوه خيال مبدل به لفظي مي کند که آن شخص و اين لفظ را کسي غير از صاحب اين قوه خيال نمي تواند ببيند و بشنود مگر کسي که قوه خيال او در حد قوه خيال آن شخص باشد. مثلا کساني که به پايه جان رسول الله نرسيده اند نه مي توانند جبرئيل را ببينند و نه مي توانند آن صدا را بشنوند (انسان در عرف عرفان، همانجا).
به هر روي قوه خيال در امور دنيوي نيز براي ادراک امور امري ضروري است چرا که حس پس از ادراک محسوسات، داده هاي خويش را به قوه خيال مي دهد و قوه خيال با صورتگري خويش، داده هاي قوه خيال را براي تجزيه و ترکيب و تحليل به قوه عقل مي سپارد، از اين رو اگر قوه خيال نبود راه ادراک عقلي امور مسدود بود.
با توجه به امور سه گانه فوق يعني نقش خيال در تنزل صور ما بعد الطبيعي به جان آدمي و نيز نقش اين قوه در وحي الهي به انبياء و الهام غيبي به معصومان(ع) و نيز ادراک عقلي امور حسي مشخص مي گردد که قوه خيال و تخيلات نقش چشمگيري هم در دين و هم در دنياي آدمي دارد.[/][/]
[=trebuchet ms][="]
براي مزيد اطلاعات توجه به چهار نکته ذيل ضروري است:
الف) اين قوه در صورتي مي تواند کار خويش را به نحو احسن انجام دهد که سالم بماند و سلامت اين دستگاه در پرتو مراقبت و مواظبت و حضور است يعني هر چه انسان مراقب واردات و صادرات اعضاء و جوارح باشد مراقب خوردني ها، گفتني ها و... بوده و جان خويش را به آلودگي ها نيالايد، قوه خيال انسان کار خويش را به نحو صحيح تري انجام خواهد داد. از اين رو، افعالي چون طاعات و عبادات موجب قويتر شدن خيال گشته و صور را صافتر و از آشفتگي ها پيراسته تر به آدمي ارائه خواهد داد و اگر اينچنين نباشد، قوه خيال حقايق را صوري وارونه يا کاذب به انسان مي نماياند، به همين جهت گفته شده است که هر چه مزاج انسان معتدل تر باشد قوه خيال قوي تر بوده و در ارائه صور صادق تر خواهد بود (همان).
ب) کار قوه خيال منحصر به عالم خواب نيست، بلکه در بيداري هم خيال مي تواند فعال باشد. هستند افرادي که تصاوير غيبي را در عالم بيداري مي گيرند يعني قوه خيال آنها معاني و حقايق را در عالم بيداري به صورتي براي آنها متمثل مي سازد.
ج) قوه خيال در انسانها متفاوت است؛ يعني چنانکه ارواح انسان ها درجات و مراتب دارند، خيالات انسانها نيز مراتب دارند، از اين رو، قوه خيال در رسول خدا(ص) قابل مقايسه با قوه خيال در سايرين نيست به همين جهت است که وجود مقدس پيامبر(ص) معانيي را که از عالم غيب گرفته است معصومانه به تصوير مي کشد اما صورت هايي که خيال ما مي سازد يا معصومانه نيست و يا بسيار ضعيف و کم رنگ است.
د) از آنجا که قوه خيال واسطه ميان حس و عقل است، هر چه اين قوه سالمتر و قوي تر باشد در ارائه آن فعل و شأني که به عهده اوست قوي تر عمل مي کند مثلا کسي که ضعف قوه خيال دارد، خواب مي بيند اما خوابش در خارج تحقق پيدا نمي کند يا صوري را در عالم خواب و يا بيداري
مي بيند اما آن صورت تعبير نمي شود. اين بيانگر ضعف قوه خيال است که يا اصلا عمل نمي کند و يا خوب عمل نمي کند[/][/]
۱ ) نفس توسط این قوه از موجودات نشئه طبیعت عکس می گیرد ۲ ) به منزله آیینه ای در دست عقل است و حقایق ملکوت عالم را می تواند به تصویر کشد( البته اگر تطهیر شده باشد)
عقل دو نوع ادراکات دارد ۱ ) صور موجودات مجرد عقلی (ملائکه) را ادراک می کند این موجودات در عالم وسیعتری به نام عالم عقل اند ۲) معانی کلی عقلی را در ماورای عالم ادراک می کند که توسط قوه خیال به صورت عباراتی در می آید که به آن احادیث برزخیه می گویند
قوه خیال محل ظهور عقل در نفس انسان است به این معنی که قوه خیال به عقل رو می کند و آنچه عقل ادراک کرده را در مرتبه ظاهر صورتگری می کند لذا اگر قوه خیال تطهیر شود ادراکات عقلی چه ملائکه و چه موجودات عقلی دیگر را به بهترین صورت که صورت انسانی باشد تجلی می دهد و یا معانی کلی عقلی دریافت شده را به بهترین عبارات در می آورد
( برگرفته از کتاب شرح مراتب طهارت جلد ۱ آیت الله صمدی آملی )
قوه خيال در انسانها متفاوت است؛ يعني چنانکه ارواح انسان ها درجات و مراتب دارند، خيالات انسانها نيز مراتب دارند، از اين رو، قوه خيال در رسول خدا(ص) قابل مقايسه با قوه خيال در سايرين نيست به همين جهت است که وجود مقدس پيامبر(ص) معانيي را که از عالم غيب گرفته است معصومانه به تصوير مي کشد اما صورت هايي که خيال ما مي سازد يا معصومانه نيست و يا بسيار ضعيف و کم رنگ است
با سلام و احترام
آيا قوه خيال هميشه با انسان ميماند؟ يعني براي ادراك عالم عقول هميشه به اين قوه نياز است؟
[=Georgia]با سلام و احترام
آيا قوه خيال هميشه با انسان ميماند؟ يعني براي ادراك عالم عقول هميشه به اين قوه نياز است؟
قوه خیال یکی از قوای وجودی نفس ناطقه انسانی است و همچنان که وجود حق متعال بدون مظاهر خلقی و شئون ربطی، محقق نیست وجود نفس نیز در هیچ عالمی خالی از قوا و مظاهرش نمی شود و در همه عوالم قوای او با او هستند جز این که به مناسبت هر عالمی برخی از قوا نسبت به قوای دیگر از ظهور و بروز بیشتری برخوردارند.
اما برای ادراک عالم عقول آن زمانی به این قوه نیاز است که نتوان حقایق عالم عقل را به نحو کلی دریافت کرد اینجاست که قوه خیال برای تصویر سازی حقایق عقلی به کمک انسان می آید و همین مساله موجب رویت خوابهای صادق یا انتقالات علمی ناشی از تصاویر خارجی می شود.
اما اگر انسان از جهت روحی انچنان قوی شود که بدون تصویر و اشکال بتواند با حقایق عقلی عالم عقول ارتباط برقرار نماید دیگر نیازی به قوه خیال نخواهد بود. البته این به معنای تعطیلی و زوال قوه خیال نیست بلکه به معنای خفا و عدم ظهور و بروز قوه خیال است. قوه خیال به منزله چراغی در درون غار تاریکی است که به منظور پیدا کردن آب خوش گوار استفاده می شود. وقتی که آب را یافتی چراغ را بر زمین مینهی و از آب خوش گوار معقولات مینوشی. وقتی که تشنگیت برطرف شد بار دیگر این چراغ را به دست میگیری و برای یافتن زوایای دیگر این غار و در نهایت رهایی از آن، از چراغت بهره مند می شوی. پس خوب در این مثال اندیشه نما شاید که به حقایق بیشتری بار یابی...
اما برای ادراک عالم عقول آن زمانی به این قوه نیاز است که نتوان حقایق عالم عقل را به نحو کلی دریافت کرد اینجاست که قوه خیال برای تصویر سازی حقایق عقلی به کمک انسان می آید و همین مساله موجب رویت خوابهای صادق یا انتقالات علمی ناشی از تصاویر خارجی می شود.
اما اگر انسان از جهت روحی انچنان قوی شود که بدون تصویر و اشکال بتواند با حقایق عقلی عالم عقول ارتباط برقرار نماید دیگر نیازی به قوه خیال نخواهد بود.
با سلام
1- آيا صور ملكات اعمال در اخرت هم ريشه در حقايق عقلي دارد؟
2-آيا فارق شدن از قوه خيال مربوط به مقربان است يا اينكه همه نهايتا از اين قوه رها ميشوند
3- حقايق عقلي باهم يكي اند يا آنها هم متمايزند؟
[="Georgia"][="Blue"]آيا صور ملكات اعمال در اخرت هم ريشه در حقايق عقلي دارد؟
خیر صور ملکات مربوط به تجسم اعمال انسان در آخرت است که به انسان به وزان آنچه در دنیا انجام داده است شاهد تجسم و مشاهده صورت حقیقی آنها در آخرت خواهد بود اگر اعمال انسان در دنیا براساس احکام عقل و شریعت باشد این صور ملکات به شکلی زیبا و دلنشین متجسم می شوند و اگر اعمال انسان در دنیا برخواسته از هوس بازی و شهوت رانی و بی دینی باشد این صور ملکات به شکلی زشت و وحشتناک متجسم می شوند.
آيا فارق شدن از قوه خيال مربوط به مقربان است يا اينكه همه نهايتا از اين قوه رها ميشوند
در پست بالا تمامی سعی خود را در چینش کلمات نمودم تا پندار فارغ شدن و تعطیلی قوه خیال و رهایی از ان از ذهن مبارکتان از بین برود چرا که قوه خیال یکی از شئونات نفس است که هرگز از بین نمی رود جز آن که این قوه در برخی از نشئات نفس ظهور و بروزی ندارند. لذا حتی مقربان هم فارغ از قوه خیال نیستند بلکه در بسیاری از امور از همین قوه خیال بهره میگیرند.
حقايق عقلي باهم يكي اند يا آنها هم متمايزند؟
حقایق عقلی به اعتبار معقولات گوناگون، متکثر و از یکدیگر متمایرند.
[/]
د) از آنجا که قوه خيال واسطه ميان حس و عقل است، هر چه اين قوه سالمتر و قوي تر باشد در ارائه آن فعل و شأني که به عهده اوست قوي تر عمل مي کند مثلا کسي که ضعف قوه خيال دارد، خواب مي بيند اما خوابش در خارج تحقق پيدا نمي کند يا صوري را در عالم خواب و يا بيداري
مي بيند اما آن صورت تعبير نمي شود. اين بيانگر ضعف قوه خيال است که يا اصلا عمل نمي کند و يا خوب عمل نمي کند
با سلام
پس ميتوان نتيجه گرفت برخي از اطرافيان كه اغلب خوابهايشان تعبير ميشود در واقعيت، پس نفسشان خيلي قوي است و در مراتب بالا هست....هر چند از نظر ظاهر امر خيلي مذهبي محسوب نشوند....يعني آيا خواب را ميتوان ملاكي براي خوب يا بد بودن واقعي افراد و اينكه چقدر از اعمالشان به درگاه خداوند مقبوليت يافته قلمداد كرد؟
و دوم اينكه از كجا بفهميم قوه خيال درست كار كرده يا خير؟ براي مثال در خواب فردي اتفاقاتي از آينده را ميبيند و شايد بعضا خوشايند هم نباشد....از كجا بايد فهميد آيا اين صور خيالي حقيقتي است كه در آينده رخ خواهد داد يا خير؟ آيا اگر فردي ظاهرا مذهبي باشد ميتوان احتمال داد كه قوه خيالش حقيقت را در خواب نشانش داده؟
خیال یکی از شئونات نفس است که هرگز از بین نمی رود جز آن که این قوه در برخی از نشئات نفس ظهور و بروزی ندارند. لذا حتی مقربان هم فارغ از قوه خیال نیستند بلکه در بسیاری از امور از همین قوه خیال بهره میگیرند.
پس اینکه میگویند قیامت خروج از خیال و وارد شدن به عالم عقل است به چه معناست؟
[="Georgia"][="Blue"]پس اینکه میگویند قیامت خروج از خیال و وارد شدن به عالم عقل است به چه معناست؟
منشا این حرف کیست و در کدامین کتاب بیان شده است؟
[/]
[=Georgia]با سلام
پس مي توان نتيجه گرفت برخي از اطرافيان كه اغلب خوابهايشان تعبير مي شود در واقعيت، پس نفسشان خيلي قوي است و در مراتب بالا هست....هر چند از نظر ظاهر امر خيلي مذهبي محسوب نشوند....يعني آيا خواب را ميتوان ملاكي براي خوب يا بد بودن واقعي افراد و اينكه چقدر از اعمالشان به درگاه خداوند مقبوليت يافته قلمداد كرد؟
خیر. خواب و محقق شدن تعبیر آن در بیداری به خودی خود دلالت بر قوت نفس و تقرب به خداوند ندارد. مهمترین دلایل محقق شدن تعبیر خواب اول صداقت و راستگویی در کلام و دوم عدم سوءظن به دیگران و سوم پرهیز از اختلاف و درگیری و نزاع با دیگران است. اگر این شرایط موجود باشد و موانعی چون سوءمزاج و پرخوری و بیماری جسمی در شخص مفقود باشد معمولا خوابها تعبیر می شوند و این ربطی به مذهبی بودن و تقرب به خداوند ندارد. اگر چه انسان علاوه بر این امور هرچقدر خود را بواسطه شریعت الهی به خداوند نزدیکتر کند میتواند حوادث دورتری را در گذشته و آینده در خواب خود مشاهده کند یعنی تقوا و تقرب به حق چشم روح را قویتر و تیزبین تر نموده و می تواند افق دورتری را در گذشته و آینده مشاهده نماید. مثلا صورت حوادثی را در خواب ببیند که بیش از 1000 سال قبل وقوع یافته و یا چیزهایی را در خواب ببیند و بشنود که تعبیر آن در بیش از 500 سال دیگر محقق خواهد شد. قوت نفس و سلامت مزاج در تقویت مشاهدات تاثیر بسزایی دارد نه در اصل وجود آنها.
[="Georgia"][="Blue"]و دوم اينكه از كجا بفهميم قوه خيال درست كار كرده يا خير؟ براي مثال در خواب فردي اتفاقاتي از آينده را ميبيند و شايد بعضا خوشايند هم نباشد....از كجا بايد فهميد آيا اين صور خيالي حقيقتي است كه در آينده رخ خواهد داد يا خير؟ آيا اگر فردي ظاهرا مذهبي باشد ميتوان احتمال داد كه قوه خيالش حقيقت را در خواب نشانش داده؟
برای تشخیص صورتگری درست قوه خیال یا بازیگری آن، ملاکها و معیارهای بسیاری وجود دارد که فقط معبران حقیقی آگاه به دقایق حکمت و شریعت توان ارزیابی و سنجش آن را دارند.
[/]
باسلام خدمت شما
پس اینکه میگویند قیامت خروج از خیال و وارد شدن به عالم عقل است به چه معناست؟
منشا این حرف کیست و در کدامین کتاب بیان شده است؟
عالم برزخ داراى كيفيّت و آثار مادّه از كمّ و كيف هست؛ ولى عالم قيامت از صورت نيز مجرّد است و اطلاق محض است.
قیامت کبری قیام اسماء و صفات الهیه و اندکاک و محو شدن همه مظاهر و شئون خلقی و سطنت محضه هویت غیبیه احدیت الهی است.
و سوالي كه بنده از شما پرسيده بودم
تعبير مجرد تام و مطلق از قيامت چگونه با ويژه گي هاي جسماني اي كه در قرآن نسبت به صحراي محشر ،بهشت و جهنم آمده است فابل جمع ميباشد؟ آيا اين ويژه گي ها تمثيلند؟
خداوند حقایق فوق جسمانی را با زبانی جسمانی برای ما القا نموده تا ما بتوانیم انها را ادراک نماییم به راستی شما اگر بخواهید معادلات سنگین چند مجهولی را برای طفل ابجدی خوان تفهیم نمایید چه می کنید؟!
[=Georgia]اسلام خدمت شما
نقل قول نوشته اصلی توسط معلق نمایش پست ها
پس اینکه میگویند قیامت خروج از خیال و وارد شدن به عالم عقل است به چه معناست؟
نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها
منشا این حرف کیست و در کدامین کتاب بیان شده است؟
نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها
عالم برزخ داراى كيفيّت و آثار مادّه از كمّ و كيف هست؛ ولى عالم قيامت از صورت نيز مجرّد است و اطلاق محض است.
نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها
قیامت کبری قیام اسماء و صفات الهیه و اندکاک و محو شدن همه مظاهر و شئون خلقی و سطنت محضه هویت غیبیه احدیت الهی است.
و سوالي كه بنده از شما پرسيده بودم
نقل قول نوشته اصلی توسط معلق نمایش پست ها
تعبير مجرد تام و مطلق از قيامت چگونه با ويژه گي هاي جسماني اي كه در قرآن نسبت به صحراي محشر ،بهشت و جهنم آمده است فابل جمع ميباشد؟ آيا اين ويژه گي ها تمثيلند؟
نقل قول نوشته اصلی توسط اویس نمایش پست ها
خداوند حقایق فوق جسمانی را با زبانی جسمانی برای ما القا نموده تا ما بتوانیم انها را ادراک نماییم به راستی شما اگر بخواهید معادلات سنگین چند مجهولی را برای طفل ابجدی خوان تفهیم نمایید چه می کنید؟!
جواب همه این نقل قولهای شما این است که قیامت نیز به حسب ظرفیت و استعداد گوناگون افراد مختلف است و این چنین نیست که قیام اسماء و صفات الهیه و اندکاک و محو شدن همه مظاهر و شئون خلقی و سلطنت محضه هویت غیبیه احدیت الهی برای همگان یکسان باشد بلکه به مقدار اندکاک ذاتی افراد در وجود حق سبحانه و تعالی حق در ایشان ظاهر خواهد شد در برخی این ظهور به خروج کامل از مقتضیات عالم خیال و سفر به عوالم عقلی و مافوق عقلی می انجامد و در برخی نیز حتی قیام قیامت موجب خروج از عالم خیال و مقتضیات آن نمی گردد.
در برخی این ظهور به خروج کامل از مقتضیات عالم خیال و سفر به عوالم عقلی و مافوق عقلی می انجامدو در برخی نیز حتی قیام قیامت موجب خروج از عالم خیال و مقتضیات آن نمی گردد.
با سلام و تشكر فراوان
پس معناي تكامل و گذر از برزخ ها چيست؟(اين مطلب را در يكي از سخنراني هاي استاد طاهر زاده شنيدم)
مگر اين گذر و قطع تعلق از ماده، جبري نيست؟
و دوم اينكه قيامت كبري براي اين دسته از انسانها (كه از خيال خروج نميكنند) به چه معناست؟
و سوم اينكه آيا حشر عقلي شامل فاسقين هم ميشود؟ و بلعكس آيا از خوبان هم محشور خيالي داريم؟
[="Georgia"][="Blue"] پس معناي تكامل و گذر از برزخ ها چيست؟(اين مطلب را در يكي از سخنراني هاي استاد طاهر زاده شنيدم) و دوم اينكه قيامت كبري براي اين دسته از انسانها (كه از خيال خروج نميكنند) به چه معناست؟ و سوم اينكه آيا حشر عقلي شامل فاسقين هم ميشود؟ و بلعكس آيا از خوبان هم محشور خيالي داريم؟سلام و تشكر فراوان
مگر اين گذر و قطع تعلق از ماده، جبري نيست؟
با عرض سلام خدمت دوست گرامی جناب معلق
این تاپیک در مورد قوه خیال و تجلی قوه عاقله در نفس است. از آنجا که پرداختن به مساله قیامت و اسرار آن یکی از سنگین ترین مباحث است و رسیدن به اسرار آن در گرو حل مبانی بسیار است اجازه دهید مساله حشر و قیامت در تاپیک مستقل دیگری مورد توجه فرار گیرد که البته باید در انجمن کلام به این مهم پرداخته شود.
[/]
[=Georgia][=georgia] و دوم اينكه قيامت كبري براي اين دسته از انسانها (كه از خيال خروج نميكنند) به چه معناست؟ و سوم اينكه آيا حشر عقلي شامل فاسقين هم ميشود؟ و بلعكس آيا از خوبان هم محشور خيالي داريم؟پس معناي تكامل و گذر از برزخ ها چيست؟(اين مطلب را در يكي از سخنراني هاي استاد طاهر زاده شنيدم)
مگر اين گذر و قطع تعلق از ماده، جبري نيست؟
به دلیل اصرار پرسشگر محترم در پیغام خصوصی برای پاسخی اجمالی به این سوال بدین جواب مختصر اکتفا می کنم که:
قیامت امری زمانمند آن گونه که از ظاهر آیات بر میآید نیست. یعنی بدین معنی نیست که زمانی در تاریخ فرا رسد که نشانههای قیامت آشکار گردد و خورشید تیره و ستارهها پراکنده شوند و زلزلهای فراگیر بوجود آمده و شواهدی از این قبیل ظهور و بروز یابد. بلکه قیامت دارای مراتبی است که منطبق بر مراتب وجودی انسان است. تکامل انسانها در عالم برزخ و گذر از آن اولین پله از پلکان بی نهایت صعود نفسانی و کمالات نفس آدمی است و این ارتقای وجودی و نیل به مدارج بالاتر و معارج کاملتر در قیامت نیز محقق بوده و تا بی نهایت ادامه دارد. این سخن را شرح و بسط بسیاری است که در این مختصر نمی گنجد...
افعالي چون طاعات و عبادات موجب قويتر شدن خيال گشته و صور را صافتر و از آشفتگي ها پيراسته تر به آدمي ارائه خواهد داد و اگر اينچنين نباشد، قوه خيال حقايق را صوري وارونه يا کاذب به انسان مي نماياند،
سلام
آيا تجسمي كه فرد افسرده از زندگي و هستي دارد نيز ناشي از بد عمل كردن قوه خيال است؟ يا بد عمل كردن قوه عقل
افرادي كه فاسقند ولي شادند و افسرده نيستند به چه صورت است؟
بسم الله
علیک سلام
ببخشید بخاطر مشغله کاری پاسخ به تعویق افتاد
اجمالا اینطور به ذهنم میرسید که قوه خیال که قوه صورت گری است در نفس، کل صورت گری های انسان را به عهده دارد.
اگر این قوه درست تطهیر نشود صورت ها را درست صورت گری نمیکند و مشوش تحویل میدهد.کسی که افسرده است و خیال های واهی دارد.
چون مطابق واقع نظام هستی نیست مثلا نسبت به شخصی یا فعلی بدبین است در حالی که در واقع و حقیقت این طور نیست و آن شخص محترم و درست کرداریست.
این عدم تطابق باعث فساد قوه خیال است و فساد این قوه و عدم طهارتش باعث صورت گری صورت های دیگرکه ناصحیح است میشود.
تمام صورت های این گونه یا خدایی نکرده صورت های گناه در فرد، باعث نا تطهیری این قوه در نتیجه تولید صورت هایی مذمومی خواهد شد.
کسی که فاسق است عاقل نیست و در مرتبه وهم و خیال است و همان خیال برایش تصمیم میگیرد.