مجاهدین خلق

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مجاهدین خلق

با سلام
با تبریک فرا رسیدن دهه مبارک فجر و آرزوی شاد باش این جشن بزرگی ملی برای همه ی مردم خوب ایران شما دوستان عزیز.
میخواستم بدونم مجاهید خلق از اول با نیت خیر تشکیل شد؟
چرا دشمن ما شدن مگر این ها هم با پهلوی نمیجنگیدن؟
چطور منحرف شدن اصلا نیت این رگوه چی بود؟
ممنون

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]شرح تاریخچه سازمان مجاهدین خلق ایران و مواضع آن[/h] تالیف: احمدرضا کریمی

تاریخ انتشار: آبان 1384
شابک: 6-086-419-964
نوبت چاپ: اول
قیمت: 10,000 ریال
شمارگان: 3000
در انبار موجود نمی باشد.
معرفی کتاب:
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال 1344 تاسیس شد و پس از چند سال كار مطالعاتی در زمینه های سیاسی و ایدئولوژی، از سال 1349 وارد فاز نظامی گردید. این سازمان در سال1350 مورد هجوم ساواك قرار گرفت و تا سال 52 تعداد زیادی از اعضای آن دستگیر شده، به زندان افتادند یا اعدام شدند. از سال 1352 تا 54 تغییراتی در این سازمان پدید آمد و منجر به تبدیل این سازمان به یك سازمان ماركسیستی شد. در همین مدت شماری از زندانیان این سازمان در زندان های شاه، تلاش كردند تا هویت مذهبی گذشته سازمان را حفظ كنند. در سال 56-1355 نام بخش بیرونی سازمان به سازمان پیكار تغییر كرد و از دل آن تا زمان انقلاب، چند گروهك دیگر مانند رزمندگان و آرمان و نبرد پدید آمدند. با آزاد شدن زندانیان گذشته این سازمان بار دیگر تلاش كردند تا میراث خوار وضعیت گذشته مجاهدین خلق باشند. این بار از سال 1358-60 منافقانه با انقلاب و رهبری آن برخورد كرده و از سال 1360 وارد فاز نظامی و مبارزه بر ضد جمهوری اسلامی شدند. سازمان یاد شده طی دو سال، بیش از چندهزار نفر از مسوولان، روحانیان، پاسداران و مردم عادی كوچه و بازار را ترور كرد و شرح تك تك آنها را در نشریات خود مندرج ساخت و مسوولیتش را بر عهده گرفت. در مقابل، جمهوری اسلامی هم تن به برخورد قضایی با این سازمان داده و طی مدت چهار- پنج سال توانست فعالیت های تروریستی این گروه را بشدت كنترل كند. در واقع در آن دوره، یك جنگ تمام عیار در جریان بود. در نهایت، سازمان مجاهدین خلق از ایران خارج شده و پس از دیدار مسعود رجوی با صدام حسین، به حزب بعث پیوسته و طی چند سال جنگ تحمیلی بر ضد مردم ایران و نیز شیعیان و مردم كردستان عراق با نهایت قساوت جنگید و در بعضی موارد به قتل عام مردم بی گناه دست زد. در سال 1367 و در پی پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت توسط ایران، این سازمان ، عملیات مرصاد، یا به قول خودش فروغ جاویدان را سامان داد كه با فداكاری بی دریغ رزمندگان سپاه و ارتش، منهدم شد. از آن پس نیروهای مجاهدین در عراق درگیر مسایل داخلی خویش شدند. این جماعت، همزمان در اروپا و آمریكا به فعالیت های سیاسی و فرهنگی مشغول بودند. افتضاحات داخلی سازمان در عراق و سخت گیری های شگفت آن نسبت به اعتراضات و انتقادات داخلی، چندان در رسوایی این سازمان موثر بود كه شرح آن از حد برون است. گزارشی كه ملاحظه می كنید در سال 1364 توسط یكی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، احمدرضا كریمی، نوشته شده است. نویسنده، تلاش كرده تا جریان پیدایش سازمان را از ابتدا دنبال كرده و تحولات آن را در هر مرحله نشان دهد. اطلاعات ریز و جالبی كه در این متن آمده و می تواند در كنار كارهای دیگر، به شناخت وضعیت این سازمان كمك كند. دستنوشته اصلی این كتاب، در مركز اسناد انقلاب اسلامی نگهداری شده و چاپ حاضر از روی همان دستنوشته به انجام رسیده است. مولف، در چندین مورد از مواضع خود و نیز فعالیت هایی كه در سازمان مجاهدین خلق داشته یاد كرده است. احمد رضا كریمی، در طول سال های 48-51 تماس های غیر تشكیلاتی و بعضا تشكیلاتی با برخی از مجاهدین خلق داشت، از تابستان 1351 همراه با یك دانشجوی عراقی، گروهی مستقل به راه انداخت. این گروه در اوایل سال 1352 توسط ساواك كشف شد. كریمی در یك مصاحبه تلویزیونی شركت كرد و از آن پس، به همكاری با رژیم متهم شد. در ماه های نخست پیروزی انقلاب اسلامی، به زندان افتاد كه چند ماه از این دوران را در در سال 1358 با محمدتقی شهرام (1) بسر برد. او زمانی هم در زندان، هم بند دكتر علی شریعتی بودده و پس از جدا شدن از سلول وی به دستور ساواك گزارشی سی صفحه ای درباره دكتر شریعتی نوشت كه در پرونده وی به چاپ رسیده است. مشاهده گزارشی از این كتاب: روایت دست اول احمدرضا كریمی (از اعضای سابق مجاهدین خلق) از این سازمان كتاب های مرتبط: مجاهدین خلق در آیینه تاریخ سازمان مجاهدین خلق ایران بررسی تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق


نمای روی جلد

کد کتاب: 375
لینک یکتا
نسخه چاپی
معرفی به دوستان[/]

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد عماد

همکاری مجاهدین خلق با نیروهای مذهبی بر پایه دشمن مشترک بوده است نه ایدولوژی ، بدین معنا که آنان با نیروهی مذهبی متحد شدند چون دشمن مشترک آنان پهلوی بود ، و هردو گروه قصد بر اندازی پهلوی را داشتند.

این گروه با استراتژي مبارزه مسلحانه در شهريور 1344 به وسيله چند نفر که فعاليتهاي جبهه ملي و نهضت آزادي آنان را قانع نکرده بود، براي براندازي رژيم شاهنشاهي بنيانگذاري شد.
موسسين سازمان مجاهدين خلق پس از گفت وگوهاي اوليه ، شناسايي و جذب نيروها و تشکيل سلول هاي کوچکي در قزوين ، تبريز، مشهد، اصفهان ، شيراز، کرمانشاه ، کرمان و بانه در سال 1347با تشکيل کميته مرکزي به بررسي روستاها و چگونگي امکان فعاليت سياسي و مبارزاتي در آنجا،برنامه هاي آموزشي و چگونگي تشکيل خانه هاي تيمي پرداختند.
در ابتدا چون افکار آنان کاملا مشخص نشده بود ، اختلافی بین آنان نبود.
بعد از اعلام «بيانيه تغيير مواضع ايدئولوژيک » در سال 1354، شکافي عظيم در ميان اعضاي سازمان مجاهدين ايجاد شد. اکثريت مجاهدين به مارکسيسم رو آوردند و اقليتي از آنها تحت عنوان مجاهدين مسلمان به اصول مذهبي پافشاري کردند. البته جدايي و انشعاب مجاهدين ، ناگهاني و غيرقابل انتظار نبود، زيرا بعضی از آنان مباحث ايدئولوژيکي را مطرح و بر روي آن پافشاري مي کردند. بسياري از کساني که به مارکسيسم گرويدند، از افراد مسلمان متعصب و معتقد به اصول توحيد بودند; مانند روحاني و حق شناس که در تيم ايدئولوژي اصلي و اوليه عضويت داشتند يا پوران بازرگان ، همسر حنيف نژاد، که ازمعتقدين به مذهب بود.
کم کم اختلاف بین آنان و بعضی از علما نمودار شد ، و باعث فاصله بین آنان شد.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامي با کمی تلیخص و تصرف
نقل از خبرگزاري فارس

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اختلافات ایدئولوژیک سازمان مجاهدین با اندیشه های حاکم بر نهضت اسلامی مردم ایران آشکار میگردد و آنان با قانون اساسی تدوین شده مخالفت نموده و به آن رای نمیدهند.
در پی تعیین صلاحیت نامزدهای اولین انتخابات ریاست‌جمهوری در سال ۵۸، مسعود رجوی به عنوان کاندید سازمان مجاهدین، اعلام آمادگی نمود که به علت مخالفت با قانون اساسی کشور رد صلاحیت میگردد.
سهم خواهی مجاهدین از انقلاب و همچنین آشکار شدن برخی اقدامات مخفی غیر قانونی سازمان نظیر ارتباط با سفارت شوروی و دریافت وسایل جاسوسی و دادن اطلاعات نظام به آن سفارت و جاسوسی بعضی از آنها و دستگیری وی توسط سپاه ، اوضاع سازمان را وخیم تر نمود . این افراد که خود را در موضع ضعف می دیدند با نزدیک ساختن خود به بنی صدر که اختاتفات جدی با سران اصول گرای نظام داشت ، بدنبال تقویت خود بودند و با نومیدی اعضای سازمان جهت نفوذ در راس نظام و کسب قدرت ، ماهیت سیاه آنان آشکار گشته و ترورهای خونینی را علیه مردم ( بعنوان قطع سرانگشتان نظام ) و مسئولان (بعنوان قطع سران نظام )آغاز نمودند.
پس از فاجعه هفتم تیر مسعود رجوی و
بنی صدر که در خفا به‌سر می‌بردند مخفیانه از کشور خارج شده و بر اساس هماهنگی های
از قبل به پاریس رفتند . و متعاقب آن رجوی و بنی صدر به همراه برخی گروههای دیگر،
شورای ملی مقاومت را برای مبارزه با حکومت جمهوری اسلامی تشکیل دادند

موضوع قفل شده است