جمع بندی دلم را شکست و.....
تب‌های اولیه
:Ghamgin:باسلام مادر شوهرم سرطان گرفت و من و شوهرم همه کار برایش کردیم از پرستاری و آشپزی و دکتر و غیره.او ما راخیلی دعا میکرد.ولی یک روز خواهرش گفت که ما کاری برای او نکردیم و من کلی گریه کردم و گفتم تهمت نزنید چون ما زندگیمان را وقف او کردیم و دل مارا شکست .بعد از چند ماه او هم سرطان گرفت و فوت کرد .سوالم اینه که:آیا دل شکستن ما این عاقبتش شد؟:Sham:
:Ghamgin:باسلام مادر شوهرم سرطان گرفت و من و شوهرم همه کار برایش کردیم از پرستاری و آشپزی و دکتر و غیره.او ما راخیلی دعا میکرد.ولی یک روز خواهرش گفت که ما کاری برای او نکردیم و من کلی گریه کردم و گفتم تهمت نزنید چون ما زندگیمان را وقف او کردیم و دل مارا شکست .بعد از چند ماه او هم سرطان گرفت و فوت کرد .سوالم اینه که:آیا دل شکستن ما این عاقبتش شد؟:Sham:
سلام و عرض ادب؛
بر اساس مفاهيم ديني ما ، درسنت الهي براي هر موجودي اجل و زماني مقرر براي مرگ است. هر گاه اجل و زمان مقرر فرا رسد، تأخيري در مرگ به وجود نمي آيد.
علاوه براين که علم و حکمت الهي گاهي اقتضا مي کند انسان به دلايل نهفته اي (که غير خدا کسي از آن آگاهي ندارد) سزاوار مقدار محدودي عمر و زندگي در دنيا بوده، بعد از پايان مدت، از دنيا مي رود.
قرآن کريم مي فرمايد:«لکلّ أُمّةٍ أجلٌ إذا جاءَ أجلهم فلا يستأخرون ساعة و لا يستقدمون؛
هر امتي را زماني محدود است. آن گاه که زمان شان به سر رسد، نه ساعتي از آن تأخير کنند و نه پيش گيرند».(1)
طبق اين مبناي قرآني معلوم مي شود مرگ خاله شوهر شما بر اساس آنچه قبلاً مقرر شده بود، پيش آمده ، به خواست خداوند متعال بوده است، هر چند علل خود را دارد و يک قانون در نظام دنيا است اما اين كه آيا دلشکستگی شما از جمله آن علل بوده يا نه، امری نیست که بتوان درباره آن نظر قطعی داد.
پي نوشت :
1. يونس (10) آيه 49.