جمع بندی شهاب های آسمانی ، مانع استراق السمع شیاطین از عوالم بالا میشوند
تبهای اولیه
با عرض سلام و ادب
در قرآن و نهج البلاغه چندجا اشاره شده است که شهاب های آسمانی ، مانع استراق السمع شیاطین از عوالم بالا میشوند و هروقت شیطانی بخواهد کلام های آسمانی را بشنود ، شهابی او را دنبال میکند و مانع او میشود.
سوالم این است که پیشگویی های نجومی که روزی را به عنوان شهاب باران اعلام میکنند و عده ای برای دیدن این بارش شهاب ، به آسمان چشم میدوزند بر چه مبنایی است؟ اگر حقیقت شهاب های آسمانی، برای زمانی است که شیطانی بخواهد استراق السمع کند پس چطور انسان ها میتوانند بارش شهابی را پیش بینی کنند؟
ممنون متشکرم
با عرض سلام و ادب
در قرآن و نهج البلاغه چندجا اشاره شده است که شهاب های آسمانی ، مانع استراق السمع شیاطین از عوالم بالا میشوند و هروقت شیطانی بخواهد کلام های آسمانی را بشنود ، شهابی او را دنبال میکند و مانع او میشود.
سوالم این است که پیشگویی های نجومی که روزی را به عنوان شهاب باران اعلام میکنند و عده ای برای دیدن این بارش شهاب ، به آسمان چشم میدوزند بر چه مبنایی است؟ اگر حقیقت شهاب های آسمانی، برای زمانی است که شیطانی بخواهد استراق السمع کند پس چطور انسان ها میتوانند بارش شهابی را پیش بینی کنند؟
ممنون متشکرم
پاسخ ::Hedye:
با سلام وتقدیر از شما .:Gol:
در ابتدا باید اشاره شود مفسران قرآنپژوه دربارة آیة مورد پرسش، سخن بسیار گفته و هر گروهی نظری دادهاند، که به اجمال به سه نظریه اشاره میکنیم:
برخی از اندیشمندان بر این نظراند که کلمة «سماء» در آیه اشاره به آسمان دنیا است و کلمة شهاب اشاره به
سنگریزههای سرگردانی است، که در پهنة فضای آسمان وسیع در گردشند و گاه گاه که در حوزة جاذبة زمین قرار میگیرند و به سوی آن کشیده میشوند، بر اثر سرعت برخورد و با امواج هوای داغ و سوزان، شعلهور و خاکستر میشوند.(1)
پیدایش شهاب در جوّ زمین است که بر اثر برخورد قطعات سنگ به هوای اطراف زمین و شعلهور شدن آنها پیدا میشود و گرنه در بیرون جو زمین، شهابی وجود ندارد، گرچه در بیرون جو زمین سنگهایی در حرکتند ولی به آنها شهاب گفته نمیشود، مگر زمانی که وارد جوّ گردند، که به حالت داغ و شعلهور در برابر چشم بیننده به صورت خط آتشی نمایان میگردند.(2)
به هر حال طبق این نظریه اگر منظور از کلمه «شهاب» در قرآن همین سنگریزههایی باشد که هر از گاهی در فضای وسیع آسمان به سوی زمین کشیده میشوند، که علم جدید هم آن را کشف کرده، شاید منظور همین باشد، ولی به نظر میرسد طبق برداشتها ونظریههای دیگر اندیشمندان، این نظریه صحیح نباشد زیرا اگر معنای کلمه «شهاب» در قرآن همین سنگریزههای مادی باشد و منظور از آسمان آسمان مادی باشد، باید پذیرفت که این منطقه برای دانشمندان کشف شده، مطلب اسرارآمیز و مهمی نبوده که در آیات خدا مطرح شده است.
اما برخی از اندیشمندان دیگر مانند علامه طباطبایی این نظریه را صحیح نمیداند و در تفسیر آیه میگویند: منظور از آیه که میفرماید: «ما آسمانها را از استراق سمع شیطانها به وسیلة «شهاب» سنگریزهها حفظ میکنیم» از قبیل تشبیه، کنایه و ذکر مثال است و در اصطلاح امروزیها جنبة سمبولیک دارد. این تشبیه و کنایه و مثال برای روشن شدن حقایق غیر حسی در لباس حسی ذکر شده، همان طور که خدا در سورة عنکبوت، آیة 43 میفرماید: «اینها مَثَلهایی است که برای مردم میزنیم و جز دانشمندان و عالمان آن را درک نمیکنند» و در ادامه میگوید: منظور از آسمان در آیة فوق (که جایگاه فرشتگان است) یک عالم ملکوتی و ماورای طبیعت است که از جهان محسوس برتر و بالاتر است و منظور از نزدیک شدن شیطانها به آسمان برای استراق سمع و پرتاب کردن شهاب و سنگریزه به آنها آن است که شیطانها میخواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی فرشتگان شیطانها را با انواری معنوی که دارند میرانند.
گروه سوم از مفسران بر این عقیدهاند که منظور از آسمان در آیه، آسمان حق و حقیقت است و شیطانها میکوشند که به این آسمان راه یابند و استراق سمع کنند و مردم را فریب دهند. اما ستارگان و شهابها (که رهبران الهی و علما و دانشمندان هستند) با امواج قلم و گفتارشان شیطانها را عقب میرانند و طرد میکنند.(3)
بنابراین اگر نظریه گروه دوم و سوم را بپذیریم، تفسیر فوق با شهاب سنگهای دنیایی نمیسازد و قابل جمع نیست.
برای اطلاع بیشتر به تفسیر المیزان، ج 17، ص 18 مراجعه نمایید.
با ملاحظه نظریات مفسران قرآن پژوه استفاده میشود که منظور از «شهاب» در آیه به معنای سنگریزهای آسمان مادی نباشد که با چشم حسی دیده میشود.
پینوشتها:
1. تفسیر نمونه، ج 11، ص 46،
2. همان، ص 50.
3. تفسیر المیزان، ج 17، ص 187،
پرسش:
در قرآن و نهج البلاغه چندجا اشاره شده است که شهاب های آسمانی ، مانع استراق السمع شیاطین از عوالم بالا میشوند و هروقت شیطانی بخواهد کلام های آسمانی را بشنود ، شهابی او را دنبال میکند و مانع او میشود.
سوالم این است که پیشگویی های نجومی که روزی را به عنوان شهاب باران اعلام میکنند و عده ای برای دیدن این بارش شهاب ، به آسمان چشم میدوزند بر چه مبنایی است؟ اگر حقیقت شهاب های آسمانی، برای زمانی است که شیطانی بخواهد استراق السمع کند پس چطور انسان ها میتوانند بارش شهابی را پیش بینی کنند؟
جواب:
در ابتدا باید اشاره شود مفسران قرآنپژوه درباره آیه مورد پرسش، سخن بسیار گفته و هر گروهی نظری دادهاند، که به اجمال به سه نظریه اشاره میکنیم:
برخی از اندیشمندان بر این نظراند که کلمة «سماء» در آیه اشاره به آسمان دنیا است و کلمة شهاب اشاره به سنگریزههای سرگردانی است، که در پهنة فضای آسمان وسیع در گردشند و گاه گاه که در حوزة جاذبة زمین قرار میگیرند و به سوی آن کشیده میشوند، بر اثر سرعت برخورد و با امواج هوای داغ و سوزان، شعلهور و خاکستر میشوند.(1)
پیدایش شهاب در جوّ زمین است که بر اثر برخورد قطعات سنگ به هوای اطراف زمین و شعلهور شدن آنها پیدا میشود و گرنه در بیرون جو زمین، شهابی وجود ندارد، گرچه در بیرون جو زمین سنگهایی در حرکتند ولی به آنها شهاب گفته نمیشود، مگر زمانی که وارد جوّ گردند، که به حالت داغ و شعلهور در برابر چشم بیننده به صورت خط آتشی نمایان میگردند.(2)
به هر حال طبق این نظریه اگر منظور از کلمه «شهاب» در قرآن همین سنگریزههایی باشد که هر از گاهی در فضای وسیع آسمان به سوی زمین کشیده میشوند، که علم جدید هم آن را کشف کرده، شاید منظور همین باشد، ولی به نظر میرسد طبق برداشتها ونظریههای دیگر اندیشمندان، این نظریه صحیح نباشد زیرا اگر معنای کلمه «شهاب» در قرآن همین سنگریزههای مادی باشد و منظور از آسمان آسمان مادی باشد، باید پذیرفت که این منطقه برای دانشمندان کشف شده، مطلب اسرارآمیز و مهمی نبوده که در آیات خدا مطرح شده است.
اما برخی از اندیشمندان دیگر مانند علامه طباطبایی این نظریه را صحیح نمیداند و در تفسیر آیه میگویند: منظور از آیه که میفرماید: «ما آسمانها را از استراق سمع شیطانها به وسیلة «شهاب» سنگریزهها حفظ میکنیم» از قبیل تشبیه، کنایه و ذکر مثال است و در اصطلاح امروزیها جنبه سمبولیک دارد. این تشبیه و کنایه و مثال برای روشن شدن حقایق غیر حسی در لباس حسی ذکر شده، همان طور که خدا در سورة عنکبوت، آیة 43 میفرماید: «اینها مَثَلهایی است که برای مردم میزنیم و جز دانشمندان و عالمان آن را درک نمیکنند»
و در ادامه میگوید: منظور از آسمان در آیه فوق (که جایگاه فرشتگان است) یک عالم ملکوتی و ماورای طبیعت است که از جهان محسوس برتر و بالاتر است و منظور از نزدیک شدن شیطانها به آسمان برای استراق سمع و پرتاب کردن شهاب و سنگریزه به آنها آن است که شیطانها میخواهند به جهان فرشتگان نزدیک شوند تا از اسرار خلقت و حوادث آینده آگاهی یابند، ولی فرشتگان شیطانها را با انواری معنوی که دارند میرانند.
گروه سوم از مفسران بر این عقیدهاند که منظور از آسمان در آیه، آسمان حق و حقیقت است و شیطانها میکوشند که به این آسمان راه یابند و استراق سمع کنند و مردم را فریب دهند. اما ستارگان و شهابها (که رهبران الهی و علما و دانشمندان هستند) با امواج قلم و گفتارشان شیطانها را عقب میرانند و طرد میکنند.(3)
بنابراین اگر نظریه گروه دوم و سوم را بپذیریم، تفسیر فوق با شهاب سنگهای دنیایی نمیسازد و قابل جمع نیست.
برای اطلاع بیشتر به تفسیر المیزان، ج 17، ص 18 مراجعه نمایید.
با ملاحظه نظریات مفسران قرآن پژوه استفاده میشود که منظور از «شهاب» در آیه به معنای سنگریزهای آسمان مادی نباشد که با چشم حسی دیده میشود.
پینوشتها:
1.مکارم . تفسیر نمونه، نشر دار الکتب الاسلامیه تهران 1378 ش . ج 11، ص 46،
2. همان، ص 50.
3. علامه طبا طبایی . تفسیر المیزان، نشر جامعه مدرسین . قم 1387 ش . ج 17، ص 187،