انقلاب اسلامی ایران بدون شرح ☼ انقلاب ما انفجار نور بود

تب‌های اولیه

47 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
انقلاب اسلامی ایران بدون شرح ☼ انقلاب ما انفجار نور بود

به نام خدا

آن روزها کوچک و بزرگ نداشت ؛ همه "مـــــــــرد" بودند ...

سرباز بودند برای " خمینــــی ...

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

یک خبرنگار که شاید آمریکایی بود، پرسید: «شما به عنوان مقتدرترین انسان در حال وارد شدن
به ایران هستید، لطفاً بگویید چه احساسی دارید؟» امام فرمودند: «هیچ». این خبرنگار خیال کرد که یا
حرفش را نتوانسته است برساند یا بد ترجمه کرده و یا امام متوجه نشده­اند سؤالش چه بوده، برای همین
مجدداً پرسید: «شما در طول تاریخ ایران به عنوان مقتدرترین انسان در حال وارد شدن به ایران هستید، از این ورود مقتدرانه چه احساسی دارید؟» وقتی که ترجمه کردند امام فرمودند: «هیچی» و آهسته ادامه دادند، «الا ان اقیم حقا و ابطل باطلاً»؛ مگر اینکه حقی را استوار کنم و باطل را سرنگون سازم.

به گزارش «بهشت ایران» در ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ افتخار اولین خوش آمدگویی نصیب پدافند هوایی ارتش شد.

سرهنگ بازنشسته امروز آقای افروز یا همان ستوان افروز 12 بهمن سال ۵۷ اولین نفری بودند که در رادار تبریز موقع ورود هواپیمای حامل امام به کشور به نیابت از کارکنان انقلابی نیروی هوایی ارتش از طریق ارتباط رادار با خلبان فرانسوی خوش آمدگویی نیروهای انقلابی ارتش را به عرض امام(ره) رساندند و پاسخ امام را نیز دریافت کردند.

کارکنان نیروهوایی و پدافند هوایی در این روز تلاش بسیار زیادی کردند که خدای ناکرده اتفاقی برای هواپیمای امام نیفتد و به سلامت به زمین بنشیند.

کارکنان جوان نیروهوایی به ویژه پدافندیی‌ها، از بدو ورود امام در کنار ایشان قرارگرفتند از جمله اینکه ۵۳ نفر دانشجوی افسری پدافند هوایی مسئول انتظامات بهشت زهرا در سخنرانی امام تو مراسم استقبال ایران از ایشان در سال ۵۷ شدند.

البته نباید فراموش کرد که این اقدام شجاعانه و حماسی درزمانی انجام شد که هنوز حکومت طاغوت سرنگون نشده بود و این گونه رفتارهای انقلابی تاوان خاص خودش را داشت.

این روزهای مصر را با آن روزهای ایران که مقایسه می‌کنم، نقش ارتش اسلامی با پوسته لائیک آن زمان ایران را در ایجاد ثبات در انقلاب را درک می‌کنم.

ابوالفضل;472607 نوشت:
امام فرمودند: «هیچی» و آهسته ادامه دادند، «الا ان اقیم حقا و ابطل باطلاً»؛

من ویدئوی این قسمت رو بارها شنیدم امام همچین چیزی نمیگن لطفا بیخودی شخصیت پردازی نفرمایید

بسم رب الشهداء

dialectician;472705 نوشت:
امام همچین چیزی نمیگن لطفا بیخودی شخصیت پردازی نفرمایید


http://www.yjc.ir/fa/news/4642383/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C

سفر که آغاز شد در چهره همه غیر از امام نگرانی موج می‌زد. امام با آرامش تمام نماز شب را ‏خواندند و کمی استراحت کردند، بعد نماز صبح را خواندند و آرام نشستند. خبرنگاری پرسید: ‏‏«احساس شما از این ورود قدرتمندانه به کشور چیست؟» امام فرمودند: «هیچ». خبرنگار تصور ‏کرد یا امام متوجه سئوال او نشده‌ یا سئوال او درست ترجمه نشده‌ است، لذا دو باره سئوال کرد.[HL] ‏امام زیر لب فرمودند: «الا ان اقیم حقا و ابطل باطل: نمی‌روم مگر برای ابطال باطلی و استقرار ‏حقی[/HL]».‏

Ghamari;472720 نوشت:
بسم رب الشهداء


http://www.yjc.ir/fa/news/4642383/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85-%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C

سفر که آغاز شد در چهره همه غیر از امام نگرانی موج می‌زد. امام با آرامش تمام نماز شب را ‏خواندند و کمی استراحت کردند، بعد نماز صبح را خواندند و آرام نشستند. خبرنگاری پرسید: ‏‏«احساس شما از این ورود قدرتمندانه به کشور چیست؟» امام فرمودند: «هیچ». خبرنگار تصور ‏کرد یا امام متوجه سئوال او نشده‌ یا سئوال او درست ترجمه نشده‌ است، لذا دو باره سئوال کرد.[HL] ‏امام زیر لب فرمودند: «الا ان اقیم حقا و ابطل باطل: نمی‌روم مگر برای ابطال باطلی و استقرار ‏حقی[/HL]».‏

خب؟؟؟؟؟؟؟
من میگم فیلمش رو دیدم شما برا من نوشته میاری؟ تو اون فیلم امام مطلقا همچین حرفی نمیزنه فقط میگه هیچی "فقط میگه هیچی"

سلام و عرض ادب

همکاران محترم و کاربران عزیز لطف کنند و هر مطلبی را که در باره انتساب به حضرت امام خمینی در سایت می گذارند مستند به منابع معتبر باشد

با تشکر

dialectician;472726 نوشت:
من میگم فیلمش رو دیدم شما برا من نوشته میاری؟ تو اون فیلم امام مطلقا همچین حرفی نمیزنه فقط میگه هیچی "فقط میگه هیچی"

سلام برشما
ممنون میشیم اگر لینک یا آدرسی از این ویدئو رو در اختیار ماهم بذارید.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

dialectician;472726 نوشت:
خب؟؟؟؟؟؟؟
من میگم فیلمش رو دیدم شما برا من نوشته میاری؟ تو اون فیلم امام مطلقا همچین حرفی نمیزنه فقط میگه هیچی "فقط میگه هیچی"

در آن فیلم معروف،به نظر می رسد امام (ره) بعد از گفتن هیچ و هیچ احساسی ندارم،یک جمله ای را بیان می کنند که خیلی واضح نیست.البته لزومی ندارد این جمله را بر همان چیزی حمل کنیم که در بالا بیان شد.ولی یک چیز دیگر هم می گویند که مبهم است.شاید چیزی باشد که در بالا گفته شد.البته شاید.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]امام روح‌الله آمد...[/h]

دهه‌ی فجر بر همه‌ی هموطنان خوب ایرانی مبارک باد...[/]

بن موسی;472744 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

در آن فیلم معروف،به نظر می رسد امام (ره) بعد از گفتن هیچ و هیچ احساسی ندارم،یک جمله ای را بیان می کنند که خیلی واضح نیست.البته لزومی ندارد این جمله را بر همان چیزی حمل کنیم که در بالا بیان شد.ولی یک چیز دیگر هم می گویند که مبهم است.شاید چیزی باشد که در بالا گفته شد.البته شاید.
لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

اولا که دوربین تا پند ثانیه بعد از کلمه هیچی روی صورت آقای خمینی زوم هستش و ایشون مطلقا چیزی نمیگن. به فرض این که چیزی هم گفته باشن
فاصله دوربین از آقای خمینی نزدیکتر از بقیه افراد هستش وقتی دوربین صدای ایشون رو نگرفته چطور یک فرد گرفته؟پس میشه پقین پیدا کرد که کسی این صحبت رو نشنیده. برا یه همچین صحبتی با اون صدای کم در حد زمزمه چطور راوی پیدا کردید؟لطفا اسم اون راوی رو بگید.... البته به استثنای اون خبر نگار که ایشونم تسلط به زبان فارسی و عربی ندارند کسی نزدیک ایشون نبوده
پ. ن : علاقه ما به یه شخصیت نباید باعث بشه دروغ بگیم و بیهوده شخصیت پردازی بکنیم
ضمنا فرافکنی هم کار خوبی نیست دوست من اگر مدرک محکمی دارید بفرمایید و گرنه با حدس و گمان که نمیشه

[="Tahoma"][="Blue"]

dialectician;472748 نوشت:
.... علاقه ما یه شخصیت ...

با سلام
خوب از علاقتون به شخصیت حضرت امام بفرمایید تا بهره ببریم:Gol:[/]

[="Tahoma"][="Blue"][=B Nazanin]استاد مرتضی آقا تهرانی : من زمانی در کاروان خارجی‌های حج بودم. جمعی از جوانان امریکایی با ما بودند. آقایی به نام برادر مجاهد بود که تقریبا ۷۰ ساله بود و در‌‌ همان سن مسلمان شده بود. یعنی انسان تا حیات دارد، می‌تواند تغییر و تحول داشته باشد. حالا یک نکته در پرانتز عرض کنم: خدا رحمت کند علامه مجلسی را. می‌فرمایند وقتی موقع مرگ انسان می‌آید، چرا از سر، قبض روح صورت نمی‌گیرد و از پا آرام آرام این مساله شروع می‌شود؟ ایشان می‌فرمایند که این از لطف خداست. می‌خواهد مشاعر طرف هنوز درک کند و اگر خواست در‌‌ همان لحظات هم تغییر کند، بتواند برگردد. خدا بنده‌هایش را دوست دارد. بنابراین اگر بتوانیم یک نفر را هدایت کنیم، خیلی کار بزرگی کرده‌ایم. انبیا برای این مساله خیلی زحمت کشیده‌اند و ما هم در انقلاب خیلی سر این ماجرا خون دادیم. به اعتقاد بنده، انقلاب ما بیشتر یک انقلاب فرهنگی است. [=B Nazanin]خلاصه من از این آقای مجاهد پرسیدم که چه شد که مسلمان شدی؟ پاسخ داد من یک نوار دیدم، کارم را‌‌ همان نوار تمام کرد. پرسیدم چه نواری بود؟ گفت یک ویدئوکاستی بود از امام خمینی که به دستم رسید. این نوار را که دیدم و گوش دادم، اول سخنرانی امام را دیدم که گفت بسم‌الله الرحمن الرحیم. ما هیچی نیستیم! به ترجمه انگلیسی we are nothing[=B Nazanin]. ناگهان [=B Nazanin] تکان عجیبی در من ایجاد شد. یعنی واقعا ما هیچی نیستیم؟ آمدم دنبال اینکه ببینم این فرد کیست و کجاست. همین مساله موجب شد تا با اسلام و تشیع و اهل بیت علیهم السلام آشنا و نهایتا مسلمان بشوم؛ با همین یک نوار. این ارزش‌مند است که یک نفر می‌تواند با یک نوار، چنین تحولی در انسان‌ها ایجاد کند. [=B Nazanin]اینجا برای شما کلیپی گذاشتم که استاد آقا تهرانی این ماجرا و چند داستان جالب دیگر رو تعریف می کنن...برای دانلود اینجا کلیک کنید
منبع : karrarwallpaper.ir

منبع : karrarwallpaper.ir

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]پس از 2500 سال از چنگال استبداد شاهان رها شدیم (( دهه فجر مبارک ))[/h]


[/]

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]امام خوبی ها[/h]


[/]

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

dialectician;472748 نوشت:
اولا که دوربین تا پند ثانیه بعد از کلمه هیچی روی صورت آقای خمینی زوم هستش و ایشون مطلقا چیزی نمیگن.

اگر دقت کنید اول می گویند هیچ (یا شاید هم هیچی).بعد خیلی آرام می گویند "هیچ احساسی ندارم".ولی بعد از آن هم اگر دقت بفرمایید باز لب ایشان تکان می خورد و ظاهراً دارند یک چیزی می گویند که معلوم نیست چیست.

dialectician;472748 نوشت:
به فرض این که چیزی هم گفته باشن
فاصله دوربین از آقای خمینی نزدیکتر از بقیه افراد هستش وقتی دوربین صدای ایشون رو نگرفته چطور یک فرد گرفته؟پس میشه پقین پیدا کرد که کسی این صحبت رو نشنیده.

اگر دقت بفرمایید اینطور نیست که دوربین صدای ایشان را ضبط نکرده باشد.بلکه ضبط شده،ولی ناواضح است.کل فیلم صدایش ناواضح است..علاوه بر این پشت سر ایشان اگر توجه بفرمایید یک روحانی حضور دارد و افراد دیگری هم هستند که در کادر نیستند.آقای قطب زاده هم هستند.

dialectician;472748 نوشت:
برا یه همچین صحبتی با اون صدای کم در حد زمزمه چطور راوی پیدا کردید؟لطفا اسم اون راوی رو بگید....

به لینکی که سرکار Ghamari دادند توجه بفرمایید.

dialectician;472748 نوشت:
البته به استثنای اون خبر نگار که ایشونم تسلط به زبان فارسی و عربی ندارند کسی نزدیک ایشون نبوده

عرض شد آقای قطب زاده کنار ایشان نشسته اند.همچنین افرادی پشت سر ایشان حضور دارند و چه بسا افراد دیگری هم اطراف کادر وجود داشته باشند که ما آن ها را نمی بینیم.

dialectician;472748 نوشت:
پ. ن : علاقه ما به یه شخصیت نباید باعث بشه دروغ بگیم و بیهوده شخصیت پردازی بکنیم

موافقم.ولی اگر دقت بفرمایید بنده نه تایید کردم نه رد.فقط می گویم نمی دانم.

dialectician;472748 نوشت:
ضمنا فرافکنی هم کار خوبی نیست دوست من اگر مدرک محکمی دارید بفرمایید و گرنه با حدس و گمان که نمیشه

به همان لینکی که اشاره شد نگاهی بیندازید.

لبیک یا مهدی
و من الله توفیق

[="Tahoma"][="Blue"][h=2]مقابله با تمام دنیا ![/h]

روح الله الموسوی الخمینی: اگر دشمن بخواهد با دین ما مقابله کند، در برابر همه دنیای آنها خواهیم ایستاد.[/]

[="Tahoma"][="Blue"][h=2][/h]


[/]

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

دهه فجر آئینه ای است که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد
دهه فجر عیدی است که یک تاریخ سر تا پا ظلم و طغیان را قطع کرد
دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی،‌ در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس می‌کردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام،‌ مردم و استعمارگران به کار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه کرد. در مذهب ما،‌ احساسات،‌ گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد


[="Tahoma"][="Blue"][h=2]به قدس باز میگردیم[/h]


شعار این روز های انقلاب ( امروز ایران ، قردا فلسطین)

با آرزوی نابودی اسراییل [/]

روزهای پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷






[="Tahoma"][="Blue"][h=2]اللهم صل علی محمد و آل محمد[/h]


[/]

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، [HL]طولی نکشیدکه پرتوهای معنوی[/HL] این بارقه الهی [HL]مرزهای جغرافیایی[/HL] را درنوردید و مسلمانان جهان را از خواب غفلت بیدار کرد و رستاخیز اسلامی را در سراسر جهان پدید آورد. زیرا این انقلاب، [HL]جنبه معنوی و دینی[/HL] داشت و از این رو، توانست در کشورهای اسلامی نفوذ کند و هزاران انسان را شیفته خویش سازد. امام خمینی(ره) در معرفی انقلاب اسلامی و بیان رمز پیروزی آن فرمودند: «… [HL]این قیام، قیام حق بر باطل بود، قیام عبودیت بر طاغوت بود، قیام انسانیت بر توحّش بود. رمز پیروزی ما در این بود که نهضت ما جنبه معنوی و اسلامی داشت…»[/HL] این هدیه غیبی بود که [خداوند] به ما داد. این استقلالی که خدای تبارک و تعالی به ما داده و دست اجانب را کوتاه کرده، برای خاطر آن قدرت ایمان و وحدت کلمه بود».



من ماندم و متن وصیت نامه پیر جماران
من ماندم و شرمندگی از روی یاران
من ماندم و شیطان و نفس و جنگهایش
من ماندم و شهر و گناه و رنگهایش

[="Tahoma"][="Black"]

[/]

پس از فرار شاه از ایران در روز ۲۶ دی‌ماه مردم عکس محمد رضا پهلوی را اسکنان‌ها حذف و عکس امام خمینی را جایگزین آن می‌کردند

[b]content[/b]



[="Tahoma"][="Black"]

[/]

[INDENT=2].شـ ه رفت
[/INDENT]
..ا

[=Roboto]یادمان نرود زنانی که از مرد ها مردتر بودند...
[=Roboto]یادمان نرود زنانی بودند که مردانشان را راهی تظاهرات می کردند.
[=Roboto]یادمان نرود زنانی بودند که همیشه نگران نیامدن شوهر یا فرزندانشان بودند.
[=Roboto]یادمان نرود زنانی که روزها و ساعت ها به دنبال عزیزانشان از این زندان به آن زندان می رفتند تا شاید اثری یا خبری ....
[=Roboto]یادمان نرود زنانی که همه سرمایه های زندگی را.....
[=Roboto]یادمان نرود زنانی بودند که برای انقلاب زحمت ها کشیدند....
زنان انقلابی....یادمان نرود...

[=arial black]عکسی که می بینید در بهمن ماه 1357 در یکی از پادگان های تصرف شده توسط مردم انقلابی گرفته شده است. تندیس تمام تنه شاهنشاهِ فراری، توسط مردم به زیر کشیده شده و در گوشه ای از پادگان، مورد بازدید مردم قرار گرفته است. تا سه ماه قبل، هیچ کس تصورش را هم نمی کرد که بت بزرگ، این چنین توسط مردم به زیر کشیده شود و چون زباله ای به زیر پای بت شکنان بیفتد.

به درستی که خداوند، در هم شکننده طواغیت و مستکبران است.

[h=1][/h]
دانش آموزان در رژیم گذشته مورد بی‎مهری قرار گرفته و توانمندی‌ها و توانایی‌های آنان نادیده گرفته می‎شد.

خلاقیت، نوآوری و... جایی در رژیم گذشته نداشت، دغدغه اصلی آن رژیم، حاكم ساختن فرهنگ غربی در كشور و گرایش به غرب تحت لوای رسیدن به تمدن و پیشرفت بود با چنین تفكری فرهنگ دینی و ملی مورد بی توجهی قرار گرفته و با ارزش ها و باورهای دینی مقابله می‎شد و تلاش نمودند دانش آموزان را با تشویق به فساد و مراكز فحشا و دامن زدن به آن، نسبت به فرهنگ و سرنوشت كشور بی‎تفاوت نموده و فكر و خلاقیت را از دانش آموزان گرفته و این عناصر سازنده كشور را به عناصری بی‎تأثیر و بی‎مصرف تبدیل سازند.
امام راحل در این باره فرمودند:
«اصل برنامه این بوده است كه جوان‎های ما را به فساد بكشند برای این كه مبادا یك قدرتی در مقابلشان قیام كند... این ها می‎خواستند هر فكری را كه احتمال بدهند كه این فكر در مقابل آن هاست از بین ببرند...مراكز فسادی كه سرتاسر مملكت بود جوان‎ها را مشغول می‎كرد به امور شهوانی كه به كلی افكار را از دستشان می‎گرفت.» «آن ها بنا داشتند جوان های ما را فاسد كنند تا این كه بی تفاوت بشوند راجع به مسائل خودشان و هر قضیه‎ای و هر بلایی سرشان بیاید... این جوان دیگر نمی‎تواند فكر بكند به این كه سر مملكت چه آمده است.»

[h=2][/h] [h=2]بیداری در انقلاب[/h]
در چنین شرایطی نهضت اسلامی و آرمان های بلند امام (ره) موجب آگاهی و بیداری جوانان شد، آنان هویت از دست رفته خویش را در این نهضت یافتند و امام (ره) به آنان شخصیت و هویت بخشید. آنان كه می‎دیدند منابع سرشار كشور پیش چشمان ملت توسط اجانب به یغما برده شده و دولتمردان وقت تنها به فكر عیش و نوش خویش هستند و توجهی به كشور و مردم ندارند، سعادت و رهایی از چنگال ظلم و بی‎عدالتی را در آرمانهای بلند امام یافتند و نهضت اسلام خواهی و عدالت طلبی امام را با دل و جان همراهی كردند و به تعبیر زیبای شهید مطهری ندای امام خمینی(ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت بر می‎خاست.

مردمی كه در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر... و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه‎ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از این مرد شنیدند علی را و حسین را در چهره او دیدند او را آینه تمام نمای فرهنگ خود كه تحقیر شده بود تشخیص دادند، امام چه كرد؟ او به مردم شخصیت داد، خود واقعی و هویت اسلامی آنها را به آنان بازگرداند، آن ها را از حالت خودباختگی خارج كرد این بزرگترین هدیه‎ای بود كه رهبر به ملت داد او توانست ایمان از دست رفته مردم را به آنها بازگرداند و آن ها را به خودشان مۆمن كند.»

[h=2]مهم بودن سه مرکز مسجد، حوزه علمیه و دانشگاه در روند انقلاب[/h] مراكز اصلی حضور دانش آموزان در شكل گیری انقلاب اسلامی سه مركز عمده در روند انقلاب اسلامی نقش تعیین كننده‎ای داشتند، این مراكز كه پایگاه ها و كانون‌های اصلی مبارزه و انقلاب بودند در تعمیق و گسترش آرمان‌ها و شعارهای انقلاب اسلامی و پیشبرد نهضت تأثیر بسزایی داشتند و مراكز اصلی حضور دانش آموزان در شكل‎گیری و پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می‎شدند به گونه‎ای كه نام این مراكز تداعی كننده حضور پرشور جوانان و آمیخته با نام آنان بود.


با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بزرگ‏ترین تحول جهانی قرن بیستم به وقوع پیوست. بنیان‌گذار این انقلاب با قیام خود، غرور ملت‏های مستضعفی را که سالیانی مدید مورد ظلم قرار گرفته بودند، به آنان باز گرداند.

نقش دانش آموزان در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی در سال های نخست پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مشهود بود. نهاد امور تربیتی هم با هدف گسترش و تعمیق ارزشهای انقلاب اسلامی در نظام آموزش و پرورش كشور شروع به شكل گیری كرد و بر همین اساس شهیدان رجایی و باهنر در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش در سال 1359شمسی اقدام به تاسیس ستادهای امور تربیتی در مدارس كردند تا دانش آموزان را به ارزشهای اسلامی ترغیب كنند.

استمرار و بقای هر جامعه مستلزم آن است كه مجموعه باورها، ارزش ها، رفتارها، دانش ها و مهارت های آن به نسل های جدید انتقال یابد.

[h=2]مدرسه، مهم ترین واسطه انتقال دانش[/h] می توان مدرسه را مهم ترین واسطه انتقال دانش و مهارت فنی دانست و بر همین اساس در دوره نخست وزیری شهید رجایی و در دوران تصدّی شهید باهنر در وزارت آموزش و پرورش آن ها به تأسیس ستاد های امور تربیتی در مدارس كشور اقدام كردند تا فرهنگ اسلامی را گسترش دهند و دانش آموزان را به حرمت نهادن و عمل به ارزش های اسلامی ترغیب كنند.


پاسداری از ارزش های اسلامی و دستاوردهای انقلاب، برنامه ریزی و ایجاد هماهنگی بین عملكرد عوامل تربیتی، توجّه جدی به نقش معلمان در فعالیت های تربیتی و توجه به نقش دانش آموزان در فعالیت های تربیتی از جمله اهداف آموزش وپرورش است.

شهید بزرگوار، رجایی فرهنگیان را سربازان انقلاب در آموزش و پرورش نامید و بنا به گفته شهید باهنر «مربیان زمانی با انبیا هم صف و با امام عادل هم ردیف هستند كه آموزش را از محتوای تزكیه پر كنند» و چه پر معناست كلام امام (ره) كه می فرمایند: «اگر تهذیب در كار نباشد علم توحید هم به درد نمی خورد.» این نهاد از بدو شكل گیری تا به امروز مجموعه وسیعی از عملكردها و وظایف متعدد و گوناگونی را به عهده داشته و تحقق امر تربیت را منوط به حضور مربی و فعالیت های رسمی غیر كلاسی در كنار آموزش های كلاسی می داند.


اهداف و اصول مشروحه زیر علل اصلی تشكیل این نهاد انقلابی پرورشی است كه عبارتند از انتقال ارزشهای دینی و فرهنگی انقلاب اسلامی به مدارس و تربیت و بازسازی دانش آموزان در فضایی انقلابی و اسلامی زمینه سازی برای ورود نگرش های دینی و ارزش های انقلاب اسلامی به نظام آموزش و پرورش و حفظ مدارس از آفات فرهنگی و سیاسی.

مهم ترین اهداف تشكیل امور تربیتی را حراست از مرزهای اعتقادی و حفظ دستاوردها و تبیین ارزش های انقلاب در مدارس باید دانست. چرا كه انگیزه های انقلابی و اسلامی همراه با شعار «مربیان امور تربیتی سربازان انقلابند» موجب تأسیس این نهاد انقلابی شده است.

این مجموعه در طی سال های شكل گیری خود تلاش گسترده ای را درجهت رفع كاستی ها و پرورش مذهبی و انقلابی دانش آموزان به انجام رسانده است. ارزیابی فعالیت‌ها نیاز به شناختن اهداف و راهبردهای اجرایی دارد. لذا فعالیت‌های امور تربیتی باید همراه و هم قدم با نظام پرورشی باشد تا بتواند نسبت به رسالت و نقش خویش و اهداف بنیادی این نهاد جامعه عمل بپوشاند.

http://www.topiranian.com/mosaheb/archives/2013/09/post_97.html

[TD="width: 83%"]
۲۶ شهریور ۱۳۹۲ - گفتگو با پروفسور ابراهیم سلطانی مدیر یکی از مراکز حساس علمی در آمریکا
[/TD]
[TD="width: 17%"][/TD]

پروفسور ابراهیم سلطانی مدیر یکی از مراکز حساس علمی آمریکا که مدتی است برای دیدار مادر پیرش به ایران سفر نموده با “ناصرون” به گفت و گو نشسته است.
بخشهایی از گفتگو با پروفسور ابراهیم سلطانی:
- بعد از فوق لیسانس در رشته مهندسی صنایع، علاقمند بودم که در همین رشته دکترا بگیرم ولی بنا به توصیه دکتر افروز رئیس سابق دانشگاه تهران که هم کلاس ما بود و می گفت: آینده در کامپوتر است، برو و کامپیوتر بخوان، من هم در رشته دکترای تکنولوژی کامپیوتر کانزاس مشغول به تحصیل شدم. آن زمان تحصیل کرده های این رشته در ایران کم بودند. جمعا سه نفر که در دانشگاه های اصفهان، گرگان و تهران بودند.
موقعی که دکترا گرفتم هم در دبیرستان و هم کالج تدریس داشتم بعد از اخذ دکترا در دانشگاه های ایالات مختلف آمریکا تدریس کردم ولی زمانی که به اوکلاهاما آمدم به دلیل مدرسه بچه ها ماندگار شدم و روزی که ما رفتیم دانشگاه اوکلاهاما هیچ چیزی نداشت ولی با تلاشی که داشتیم توانستیم به جایی برسانیم که الان در رشته های مختلفی حرف برای گفتن دارد.
یک سری پروژه های راه سازی و عمرانی را دولت آمریکا به ما سفارش داد و توانستیم با موفقیت انجام دهیم. در حال حاضر هم مسوول مرکزی هستم که در آن مرکز مشغول آموزش به اساتید دانشگاه های آمریکا هستیم.
- نکته ای که باید بگویم این است که جوانان ایرانی واقعا نخبه و باهوش هستند و به جرأت می گویم اکثر کسانی که از ایران برای تحصیل به خارج از کشور و آمریکا می آیند واقعا جزء دانشجویان ممتاز آن دانشگاه ها هستند و این یعنی علاوه بر هوش جوانان ما سیستم آموزشی ما هم علی رغم یک سری اشکالات واقعا سیستم خوب و جامعی است و ضعف ما بیشتر در حوزه تجهیزات آزمایشگاهی و کارگاهی می باشد. البته سیستم آموزشی ایران و آمریکا شبیه هم هستند اما تفاوت هایی هم دارند.
این را هم بدانید که دانشگاه ها و مراکز آموزشی آن ها الان واقعا دچار مشکلات اقتصادی هستند و از هر طریقی سعی می کنند که هزینه ها را کاهش دهند. چند سال است که بودجه های ایالتی به دانشگاه اضافه که نشده بلکه کاهش هم یافته است.
- جوانان آمریکایی الان در خواب ناز و خرگوشی هستند. فقط در چند دانشگاه معروف واقعا جوانان نخبه ای وجود دارند که به نسبت جمعیت آن ها کم است.
- بنده زمانی که فارغ التحصیل دکترا شدم فقط ۶ نفر آمریکایی در دوره ما بودند. اکثر جوانان آمریکایی به لیسانس قناعت می کنند ولی در ایران الان کسانی که جهت دوره کارشناسی ارشد ثبت نام می کنند به تعداد افراد دوره کارشناسی رسیده و این استقبال نشان از علاقه زیاد جوانان ایرانی است. الان دولت اوباما قوانینی تصویب کرده که هر کسی در آمریکا دکترا گرفت حتما به هر نحوی و با دادن امتیاز او را جذب کنند.
- به صورت خلاصه عرض کنم الان مشکلات زیادی در آمریکا به لحاظ اقتصادی وجود دارد، گول زرق و برق تبلیغات آن ها را نخورید. الان مالیات ها بالا رفته در حالی که حقوق و درآمدها افزایش نیافته است.
- یکی از محاسن جامعه آمریکایی این است که یک جامعه قانع است ولی جامعه ایرانی قانع نیست. آمریکایی ها اگر یک خانه و یک ماشین داشته باشند برایشان کافیست اما ایرانی ها با وجود یک خانه و ماشین و داشتن شغل باز هم قانع نبوده و می گویند باید بیشتر داشته باشیم. اگر یک آمریکایی ببیند شما ماشین نو دارید به شما تبریک می گوید، اما در ایران چون مثلا من ماشین ندارم دلم نمی خواهد شما هم ماشین شیک داشته باشید.
- الان در آمریکا مشکلات حقوقی زیاد شده است، مالیات برق و بنزین بالا رفته است ولی کسی اعتراضی نمی کند ولی در ایران همه وسایل اولیه زندگی دارند و یک بهانه جهت گلایه و شکایت دارند.
آن ها اگر مسیحی باشند هر روز یکشنبه تمام خانواده لباس تمیز می پوشند و به کلیسا می روند، ولی ما نسبت به دینمان بی اعتناییم. جوانان ما فکر می کنند مثلا اگر به مسجد بروند انگار عقب افتاده اند! من هر وقت به ایران می آیم به مسجد که می روم اما اکثرا افراد مسن را می بینم این فکر واقعا باید اصلاح شود. در اوکلاهاما که ما هستیم جوانان مبلغان مذهبی با دوچرخه به خانه ها می روند و تبلیغ مسیحیت می کنند.
- هر خارجی که می آید با اخلاق خوب، کمک های مالی و دادن غذا آن ها را جذب می کنند. ما مسلمانان زیادی داشتیم که از این طریق مسیحی شده اند.
- غرب سال هاست که در کشورهای اسلامی کار می کند و به صورت جنگ نرم و غیر مستقیم سعی در زیر سوال بردن اعتقادات، فرهنگ و مذهب جوانان کشورهای اسلامی و تبدیل آن ها به آلت دستی برای غرب کند. این را ما به واقع در گفتگوی با آن ها شاهدیم.
- آن ها خودشان دیندارند و حتی با وجود انحرافات و سستی زیادی که در مبانی اعتقادی دینشان وجود دارد به جوامع اسلامی می گویند شما اگر دیندار و معتقد باشید، عقب افتاده و امل هستید! در صورتی که خودشان حواسشان به دینشان است.
- در ایران خانواده ها به راحتی به کانال های مختلف ماهواره ای دسترسی دارند. کانال هایی که به راحتی خیانت، فساد و فحشا را ترویج می کنند. باور کنید در آمریکا اینجور نیست! ما در خانواده بسیاری از کانال ها را از قبل حذف می کنیم و در کانال های خانوادگی اگر صحنه ای رخ داد بچه ها به آن ها نگاه نمی کنند و کانال را رد می کنند. مثلا وضعیت مهمانداران در فرودگاه امام (ره) به گونه ای است که خانم من می گوید حجاب خانم های ایرانی چرا این قدر تحریک آمیز است؟
- آمریکایی ها دوست دارند تمام دنیا تحت سیطره آن ها باشند و همه پیرو آن ها باشند. شما ببینید چرا آمریکایی ها با کشورهای حاشیه خلیج فارس کاری ندارند و حتی به آن ها کمک های نظامی می کنند اما ما چون زیر بار سیاست های زورگویانه غرب و آمریکا نمی رویم هر روز یک موضوع را بهانه می کنند و تحریم های جدیدی را اعمال می کنند.
- باور کنید الان گوش دادن به BBC و VOA مثل این است که مردم در زمان جنگ با عراق به رادیو عراق گوش کنند. الان آمریکا سالیانه بیش از ۴۹۰ میلیون دلار برای رسانه های ضد ایرانی هزینه می کند. این به نظر شما عادی است؟ دلیل آن چیست؟
- مطمئن باشید آن ها می دانند انرژی هسته ای ایران صلح آمیز می باشد. آن ها فقط این مسئله را بهانه کرده اند.
- اسرائیل صدها کلاهک دارد. آمریکا بزرگترین انبار کلاهک های هسته ای جهان است. چند هفته قبل از این که به ایران بیایم آمریکا در نوادا آزمایش هسته ای انجام داد. هیروشیما و ناکازاکی را کسی هنوز فراموش نکرده است. آن ها که خود این گونه اند چگونه می خواهند جلوی فعالیت صلح آمیز هسته ای ایران را بگیرند؟
- این را هم بگویم که برای آن ها خیلی تفاوتی نمی کند این جا اصلاح طلب یا اصولگرا …حاکم باشد. چون هدف آنها عدم پیشرفت فناوری و تکنولوژی در ایران است مگر این که تحت نظر و وابسته آن ها باشد.
- الان در آمریکا اوباما مستقل نیست، همه چیز دست آیپک (لابی صهیونیستی) است. انتخابات در آمریکا تحت تاثیر مستقیم دلارهای صهیونیستی می باشد.
همین آخرین تحریمی که تحت تأثیر هشدار و تهدید لابی صهیونیستی وضع شد و مستقیم به نماینده ایالت اوکلاهاما گفته بودند اگر در دوره بعدی هم می خواهی باشی باید به این تحریم رأی دهی.
منبع : معاونت پرورشی دبیرستان علامه حلی رفسنجان


:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
انقلاب اسلامی
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
انفجار نور
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
بود

:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

عنوان : ماهيت انقلاب اسلامي
موضوعات مقالات :انقلاب اسلامي
وقايع و حوادث اجتماعي و تاريخي همانند پديده هاي طبيعي احيانا از نظر ماهيت با يكديگر اختلاف دارند. همه نهضتهاي تاريخي را نمي توان از نظر ماهيت يكسان دانست . هرگز ماهيت انقلاب اسلامي صدر اسلام با ماهيت انقلاب كبير فرانسه و يا انقلاب اكتبر روسيه يكي نيست .
تشخيص ماهيت يك نهضت از راههاي مختلف ممكن است صورت گيرد : از راه افراد و گروههائي كه بار نهضت را به دوش ميكشند از راه علل و ريشه هائي كه زمينه نهضت را فراهم كرده است از راه هدفهائي كه آن نهضت تعقيب مي كند از راه شعارهائي كه به آن نهضت قدرت و حيات و حركت مي بخشد....
نهضت كنوني ايران به صنف و طبقه خاصي از مردم ايران اختصاص ندارد نه كارگري است نه كشاورزي نه دانشجوئي نه فرهنگي و نه بورژوازي . در اين نهضت غني و فقير مرد و زن شهري و روستائي طلبه و دانشجو پيله ور و صنعتگر كاسب و كشاورز روحاني و آموزگار باسواد و بي سواد يكسان شركت دارند. يك اعلاميه كه از طرف مراجع بزرگ عاليقدري كه نهضت را رهبري مي كنند صادر مي شود در سراسر كشور و در ميان عموم طبقات طنين يكسان مي افكند طنينش در شهر همان قدر است كه در روستا در اقصي نقاط خراسان و آذربايجان همان آهنگ را دارد كه در جو دانشجويان ايراني دورترين شهرهاي اروپا يا آمريكا مظلوم و محروم را همان اندازه به هيجان مي آورد كه بركنار مانده را استثمار نشده در همان حد احساس ضد استثمار پيدا مي كند كه استثمار شده .
اين نهضت يكي از صدها واقعيتهاي عيني تاريخي است كه بي پايگي نظريه مفسران مادي تاريخ و طرفداران ماترياليسم تاريخي را كه اقتصاد را زيربناي جامعه معرفي مي كنند و هر جنبش اجتماعي را انعكاسي از تضادهاي طبقاتي مي دانند و همواره دست توسلشان به سوي دامن كشدار درگيريهاي مادي و تضادهاي طبقاتي دراز است و همه راهها را به « شكم » منتهي مي فرمايند برملا مي كند.
اين نهضت نهضتي است از تيپ نهضت پيامبران يعني برخاسته از « خودآگاهي الهي » يا « خدا آگاهي » . اين خودآگاهي ريشه اش در اعماق فطرت بشر است از ضمير باطن سرچشمه مي گيرد. هرگاه تذكري پيامبرانه شعور فطري بشر را به خالق و آفريدگارش به اصل و ريشه اش به شهر و دياري كه از آنجا آمده و يك آشنائي مرموز نسبت به آنجا در خود احساس مي كند بيدار سازد. اين بيداري خود به خود به دلبستگي به ذات جميل علي الاطلاق منتهي ميگردد. دلبستگي به خدا كه سرسلسله ارزشها است به دنبال خود دلبستگي به كمال و زيبائي و عدل و برابري و گذشت و فداكاري و افاضه و خيررساني در او به وجود مي آورد.
آن احساسي كه پيامبران در انسان بيدار مي كنند يعني احساس خداجوئي و خداپرستي كه در فطرت هر فرد نهفته است و او را جوياي تعالي و متنفر از كاستي و پستي در هر شكل و هر مظهر مي نمايد به انسان ايده مي دهد او را طرفدار حق و حقيقت از آن جهت كه حق و حقيقت است نه از آن جهت كه پيوندي با منافعش دارد مي نمايد و دشمن باطل و پوچي مي كند از آن جهت كه باطل باطل است و پوچي پوچي است فارغ از هر منفعت يا زياني . عدالت و برابري و راستي و درستي از آن جهت كه ارزشهاي خدائي هستند خود به صورت « هدف » و « مطلوب » درمي آيند نه صرفا وسيله اي براي پيروزي در تنازع زندگي .
انساني كه بيداري خدائي پيدا مي كند و ارزشهاي متعالي انساني برايش به صورت « هدف » درمي آيند از اينكه طرفدار يك فرد به عنوان يك فرد و يا دشمن يك شخص به عنوان يك شخص بشود آزاد مي شود او ديگر طرفدار عدل است نه عادل دشمن ظلم است نه ظالم طرفداريش از عادل و دشمنيش با ظالم از عقده هاي رواني و شخصي ناشي نمي شود اصولي و مسلكي است .
وجدان اسلامي بيدار شده جامعه ما او را در جستجوي ارزشهاي اسلامي برانگيخته است و اين وجدان مشترك و روح جمعي جوشان جامعه است كه طبقات مختلف و احيانا متضاد را در يك حركت هماهنگ براه انداخته است .
و اما از نظر ريشه : ريشه اين نهضت را در جريانهاي نيم قرن اخير كشور از نظر تصادم آن جريانها با روح اسلامي اين جامعه بايد جستجو كرد. در نيم قرن اخير جريانهائي رخ داده كه بر ضد اهداف عاليه اسلامي و در جهت مخالف آرمانهاي مصلحان صد ساله اخير بوده و هست و طبعا نمي توانست براي هميشه از طرف جامعه ما بدون عكس العمل بماند.
آنچه در اين نيم قرن در جامعه اسلامي ايران رخ داد عبارت است از :
استبدادي خشن و وحشي و سلب هر نوع آزادي
نفوذ استعمار نو يعني شكل نامرئي و خطرناك استعمار چه از جنبه سياسي و چه از جنبه اقتصادي و چه از جنبه فرهنگي .
دور نگهداشتن دين از سياست بلكه بيرون كردن دين از ميدان سياست
كوشش براي بازگرداندن ايران به جاهليت قبل از اسلام و احيا شعارهاي مجوسي و ميراندن شعارهاي اصيل اسلامي .
تغيير تاريخ هجري محمدي به تاريخ مجوسي يك نمونه آن است .
قلب و تحريف در ميراث گرانقدر فرهنگ اسلامي و صادر كردن شناسنامه جعلي براي اين فرهنگ به نام فرهنگ موهوم ايراني .
تبليغ و اشاعه ماركسيسم دولتي يعني جنبه هاي الحادي ماركسيسم منهاي جنبه هاي سياسي و اجتماعي آن .
چنانكه مي دانيم عناصر خود فروخته ماركسيست به يك توافق با دستگاه حكومت نائل گرديدند و آن تبليغ جنبه هاي الحادي و ماترياليستي و ضد مذهبي ماركسيسم و سكوت از جنبه هاي سياسي و اجتماعي آن است . ما در دانشگاه از نزديك شاهد اينگونه فعاليتهاي عناصر ماركسيست كه در زير چتر حمايت بيدريغ دستگاه خوشبخت مي زيستند بوديم .
كشتارهاي بي رحمانه و ارزش قائل نشدن براي خون مسلمانان ايراني و همچنين زندانها و شكنجه ها براي متهمان سياسي .
تبعيض و ازدياد روزافزون شكاف طبقاتي علي رغم اصلاحات ظاهري ادعائي .
تسلط عناصر غيرمسلمان بر مسلمانان در دولت و ساير دستگاهها
نقض آشكار قوانين و مقررات اسلامي چه به صورت مستقيم و چه به صورت ترويج و اشاعه فساد در همه زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي .
مبارزه با ادبيات فارسي اسلامي كه حافظ و نگهبان روح اسلامي ايران است به نام مبارزه با واژه هاي بيگانه .
بريدن پيوند از كشورهاي اسلامي و پيوند با كشورهاي غيراسلامي و احيانا ضد اسلامي كه اسرائيل نمونه آن است .
اين امور و امثال اينها در طول نيم قرن وجدان مذهبي جامعه ما را جريحه دار ساخت و به صورت عقده هاي مستعد انفجار درآورد.
از طرف ديگر جريانهائي در جهان رخ داد كه چهره دروغين تبليغات سياسي ليبرال غربي و دنياي سوسياليست شرقي را آشكار ساخت و اميدي كه طبقات روشنفكر به اين دو قطب بسته بودند تبديل به ياس شد.
و از جانب سوم در طول سي و اند سال گذشته يعني از شهريور ۲۰ تاكنون محققين و گويندگان و نويسندگان اسلامي توفيق يافتند كه تا حدودي چهره زيبا و جذاب اسلام واقعي را به نسل معاصر بنمايانند.
روحانيت آگاه و شجاع و مبارز ايران كه از ناهنجاريهاي گذشته رنج مي برد و در پي فرصت مناسبي براي بپاخاستن بود در اين شرائط به پا خاست و نسل به ستوه آمده از ناهنجاريهاي پنجاه ساله و سر خورده از غرب مابي و شرق گرائي و آشنا به تعاليم نجات بخش اسلام به تمام وجود و هستي خود نداي روحانيت را لبيك گفت و از چنين ريشه هائي بود كه نهضت اسلامي ايران مايه گرفت .
شعارهاي اسلامي نهضت سراسر كشور را از مركز تا دورترين دهات مرزي گرفته است كسي به اين مردم ديكته نكرده و براي شان شعار انتخاب نكرده است اين شعارها را مردم از اعماق ضمير اسلامي خود الهام مي گيرند. آيا در همه شعارهائي كه اين مردم از پيش خود ابتكار مي كنند شعاري غيراسلامي ديده مي شود
اين نهضت نهضتي است از نوع نهضت پيامبران يعني برخاسته از « خودآگاهي الهي » يا « خداآگاهي » . اين خودآگاهي ريشه اش در اعماق فطرت بشر است و از ضمير باطن سرچشمه مي گيرد
روحانيت آگاه و شجاع و مبارز ايران كه از ناهنجاري هاي گذشته رنج مي برد و در پي فرصت مناسبي براي به پا خاستن بود در اين شرايط به پاخاست و نسل به ستوه آمده از ناهنجاري هاي پنجاه ساله و سرخورده از غرب مآبي و شرق گرايي و آشنا به تعاليم نجات بخش اسلام با تمام وجود و هستي خود نداي روحانيت را لبيك گفت و از چنين ريشه هايي بود كه نهضت اسلامي ايران مايه گرفت .

متفكر شهيد آيت الله مرتضي مطهري
روزنامه جمهوري اسلامي ( jomhourieslami.com )

عنوان : زمينه هاي انقلاب
موضوعات مقالات :انقلاب اسلامي
به جز ده ساله اول حكومت شاه كه هنوز سيطره كامل به امور كشور پيدا نكرده بود، تمام دوران حكومت او همراه با ديكتاتوري و خفقان بود. پس از كودتاي ۲۸ مرداد كه شاه آن را قيام ملت خواند، مجددا حكومت استبدادي تمام عيار بر ايران حاكم شد و شاه تصميم گيرنده در تمام امور مملكت شد.
در طول تاريخ هر كشوري وقايع گوناگوني رخ مي دهد كه كشور ما هم از اين امر مستثنا نيست . اما آنچه كه مهم به نظر مي رسد اين است كه برخي از وقايع و حوادث تاريخي نقطه عطفي در تاريخ ملت ها است . انقلاب اسلامي ايران گرچه در چارچوب كشور ايران و با رهبري حضرت امام خميني (ره) به پيروزي رسيد به دليل ماهيت حكومت سلطنتي و وابستگي آن به يك قطب حاكم بر جهان از مرزهاي ايران فراتر رفت و آثار خود را در كشورهاي اسلامي و به گونه يي بر ساير كشورها به جاي گذارد.
انقلاب اسلامي ، ايران را كه جزيره ثباتي براي امريكا و ساير كشورهاي غربي بود، به دژ محكمي براي مقابله با اين قطب حاكم بر جهان تبديل كرد و مسلمانان را بويژه در كشورهايي همچون فلسطين ، لبنان ، شمال آفريقا و... تا آنجا آگاهي بخشيد كه هر كدام از آنها اقدامات قابل توجهي را در جهت كسب منافع خود كه در تضاد با منافع امريكا بود به عمل آوردند. حوزه و قلمروي مطالعه محققين در باب انقلاب ها گوناگون است و هر محقق از حوزه يي خاص به يك انقلاب مي نگرد و آن را در همان چارچوب خاص مورد بررسي قرار مي دهد. در اينجا سعي مي شود به اوضاع و شرايط سياسي اجتماعي و اقتصادي قبل از انقلاب اشاره شود.
● شرايط اقتصادي
بنيان اقتصادي ايران تا ۱۵ سال قبل از پيروزي انقلاب بر اقتصاد كشاورزي قرار داشت ولي با اين وجود حدود ۱۱درصد از مساحت كشور به زير كشت مي رفت و حاصلخيزترين زمين ها نيز در شمال ايران قرار داشت كه در دوره حكومت رضاخان اكثر اين اراضي به اجبار توسط دربار و دولت تصاحب شده بود. در سال ۱۳۴۱ رژيم شاه به توصيه دولت امريكا و براي جلوگيري از وقوع انقلاب اقدام به ظاهر اصلاحي با نام انقلاب سفيد را شروع كرد كه اهم آنها اصلاحات ارضي بود. مهم ترين نتيجه يي كه از اصلاحات ارضي به جاي ماند اين بود كه ايران در سال ۱۳۴۸ در زمينه اقلام عمده كشاورزي يك واردكننده كامل شد. زيرا رشد توليدات كشاورزي معادل ۷/۱درصد بود، در حالي كه رشد جمعيت به ۲/۲ درصد رسيده بود. در حقيقت ده سال بعد از انقلاب سفيد شاه ، ايران براي اولين مرتبه واردكننده كامل گوشت و غلات شد.
در كنار اين مطلب وجود بي شمار كشاورزاني بود كه امكانات مالي كافي براي سرمايه گذاري و كشت بر روي زمين هاي واگذار شده را نداشتند به همين دليل روستا را ترك كرده وبراي گذراندن زندگي به شهرها روي آوردند. افزايش قيمت نفت در سال هاي پاياني رژيم شاه قدرت مانور و سرمايه گذاري را افزايش داد ولي به دليل صرف اين درآمدها در مجاري غلط ، كمكي به اقتصاد كشور نكرد. درآمد نفت در سال ۱۳۴۲، ۴۵۰ ميليون دلار و در سال ۱۳۵۲ به ۴/۴ ميليارد دلار و در سال ۱۳۵۶ به ۲۲ ميليارد دلار رسيد. اين افزايش درآمد صرف نظر از هزينه هاي محدودي كه خرج عمران كشور شد، در اين پنج زمينه به كار رفت . خريدهاي بي سابقه تسليحاتي ، ورود كالاهاي مصرفي بويژه مواد غذايي و كشاورزي ، ايجاد صنايع مونتاژ در شهرها، پرداخت وام هاي كلان به كشورهاي جهان سوم و غرب به منظور كسب حمايت بين المللي ، افزايش حقوق و دستمزد كاركنان دولت بويژه ساواك و ارتش . اين موضوع در حالي بود كه افزايش سريع قيمت نفت مي توانست اقتصاد ايران را در جهت قطع وابستگي به نفت و خودكفايي پيش ببرد ولي آرزوهاي شاه براي رسيدن به دروازه تمدن بزرگ باعث مصرف مبالغ هنگفتي در پروژه هاي غيرضروري و در عين حال غيرسودده
شود. نتيجه اين عملكرد وجود يك اقليت مرفه وابسته به دربار و يك اكثريت بي نصيب از سرمايه هاي كشور بود كه اختلاف طبقاتي را به حداكثر رسانده بود.
● شرايط سياسي
به جز ده ساله اول حكومت شاه كه هنوز سيطره كامل به امور كشور پيدا نكرده بود، تمام دوران حكومت او همراه با ديكتاتوري و خفقان بود. پس از كودتاي ۲۸ مرداد كه شاه آن را قيام ملت خواند، مجددا حكومت استبدادي تمام عيار بر ايران حاكم شد و شاه تصميم گيرنده در تمام امور مملكت شد. از اين زمان به بعد آزادي و مشاركت مردم در امور حكومتي براي هميشه پايان يافت و انتخابات ، احزاب سياسي و مطبوعاتي جز بازيچه يي در دست شاه نبودند. ساواك به مرور زمان قدرت مطلقه كشور شد و بر تمام شون مملكتي حاكم شد. برخورد اين دستگاه امنيتي با مردم ، دانشجويان ، روحانيون و بويژه مبارزين به گونه يي بود كه گويا افراد اين دستگاه ايراني نيستند و با ايرانيان به مثابه عنصر خارجي برخورد مي كردند وحشت حاصل از عملكرد ساواك در ميان مردم به گونه يي بود كه همگان باور كرده بودند در هر جمع چندنفره حتما يكي از عوامل اين دستگاه حضور دارد. در بعد سياست خارجي ، حكومت به معناي كامل كلمه وابسته بود.
شاه در اين مورد هيچ اقدامي را بدون نظر امريكا و انگليس انجام نمي داد و حتي در مورد اجراي نظرات آنها نيز از آنان كسب تكليف مي كرد. از نكات بارز اين نحوه عملكرد تصميم شاه در مورد تشكيل دولت نظامي در ۱۵ آبان ماه ۱۳۵۷ است . در آن زمان شاه به اين نتيجه مي رسد كه تعويض دولت ها به صورت عادي كارساز نيست و براي كنترل امور و جلوگيري از پيشرفت انقلاب نياز به دولت نظامي دارد. در اين مورد ابتدا با برژينسكي مشاور امنيت ملي كاخ سفيد تلفني صحبت مي كند و پس از دريافت نظر مثبت او سفراي امريكا و انگليس را فرا مي خواندو بمدت دو ساعت با آنان به گفت وگو مي پردازد. او پس از اين مشورت ها و كسب اطمينان از اينكه اين دو كشور از تشكيل دولت نظامي حمايت مي كنند،ارتشبد ازهاري را به عنوان نخست وزير دولت نظامي منصوب مي كند.
● شرايط فرهنگي
مهم ترين مشخصه فرهنگي قبل از انقلاب در ايران مقابله با فرهنگ اسلامي بود. برنامه هاي راديو و تلويزيون و بويژه اقداماتي نظير جشن هنر شيراز، تشويق سينماي مستهجن فارسي نمونه بارز اين سياست فرهنگي بود. در كنار اين مقولات ، فساد و رشوه خواري مقامات كشور كه اكثر آنها ريشه در دربار و خانواده سلطنتي داشتند، رواج فوق العاده يي يافته بود. مواد مخدر كه جوانان ايران را نشانه گرفته بود بيداد مي كرد و بطور جدي گفته مي شود كه اشرف خواهر شاه در توزيع آن دخالت داشته است . فرهنگ مصرف و رفاه طلبي و رقابت براي كسب هر چه بيشتر منافع و به هر قيمت از خصوصيات ديگر فرهنگي اين دوران بود.
● شرايط بين المللي
كشور ايران به دليل موقعيت حساس و راهبردي همواره مورد توجه كشورهاي ديگر بوده است . اين كشور تا آنجا اهميت دارد كه در هر دو جنگ جهاني توسط قواي متفق اشغال نظامي شد و به عنوان پل پيروزي معروف شد. حكومت شاه كه تا قبل از كودتاي ۳۲ وابسته به انگلستان و بعد از آن وابسته به امريكا بود به طور كامل مورد حمايت بلوك غرب قرار گرفت .
از جانب ديگر به دليل همسايگي با شوروي و الزامات ناشي از اين همسايگي در سال ۱۳۴۱ سياست همزيستي مسالمت آميز را اتخاذ كرده و بر مبناي همين سياست روابط سياسي و اقتصادي مناسبي را با اين كشور برقرار كرده بود. با توجه به اين سياست شاه و همچنين با توجه به دوقطبي بودن جهان و احترام هر قطب به منطقه نفوذ قطب ديگر،شوروي و بلوك شرق نيز از شاه حمايت مي كردند. پس از افزايش قيمت نفت كه عامل كمك ها و وام هاي شاه به كشورهاي جهان شد موقعيت بين المللي او، از گذشته نيز بهتر شد. در نتيجه رژيم شاه تنها در كسب وجاهت بين المللي موفق بوده و مشكل حادي در اين زمينه نداشته است . البته به دليل ماهيت استبدادي حكومت حتي در اين بعد نيز مواجه با مسائلي بوده كه گاهي در رسانه هاي غربي انعكاس داشته است . در همين رابطه مي توان به مصاحبه هاي شاه با خبرنگاران خارجي اشاره كرد.
در اين مصاحبه ها معمولا از عدم آزادي در ايران ، تعداد زندانيان سياسي ، شكنجه مخالفين ، عدم وجود احزاب سياسي سوال مي شد كه شاه را با عصبانيت بي حد مواجه مي ساخت شاه علي رغم كسب حمايت هاي بين المللي به دليل دادن امتياز به دو قطب حاكم بر جهان ، شاه با معضلات جدي داخلي مواجه بود كه قدرت و توان حل هيچ يك از آنها را نداشت ، مجموعه اين شرايط باعث جدايي كامل رژيم از مردم شد.

[h=1]

[/h]
کتاب "تاریخ شفاهی مساجد تأثیرگذار در انقلاب اسلامی" که به بررسی نقش چهار مسجد مهم و تاثیرگذار در انقلاب اسلامی می‌پردازد، توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد.
به گزارش تبیان: این کتاب که به وسیله‌ی "حمیدرضا مازندرانیان " تدوین شده است به بررسی نقش چهار مسجد مهم (مسجد قبا، مسجد جاوید، مسجد لرزاده و مسجد الجواد) پرداخته و سعی دارد از طریق مصاحبه با افرادی که در آن دوره در این مساجد فعالیت داشته و شاهد حوادث و وقایع صورت گرفته در مکان‌های مذکور بوده‌اند نقش آن‌ها را تبیین نماید.
انقلاب اسلامی ‌جنبشی سیاسی و اجتماعی بود كه از طریق شبكه‌ی مساجد و جلسات مذهبی به‌عنوان حلقه‌ی واسط میان رهبری انقلاب اسلامی ‌و مردم انقلابی در سطح كشور گسترش یافت و این شبكه در بسیج گسترده‌ی مردم جهت شركت در انقلاب اسلامی ‌و مخالفت با رژیم پهلوی نقش عمده‌ای داشت.
مسجد را می‌توان نخستین خاستگاه مردم انقلابی ایران تلقی كرد كه در واقع به ماهیت اصلی خود بازگشته بود. این ماهیت انجام همان كاركردهای اصیل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در كنار كاركردهای عبادی بود كه برای نخستین بار از سوی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) برای مسجد تعریف شده بود.

انقلاب اسلامی ‌جنبشی سیاسی و اجتماعی بود كه از طریق شبكه‌ی مساجد و جلسات مذهبی به‌عنوان حلقه‌ی واسط میان رهبری انقلاب اسلامی ‌و مردم انقلابی در سطح كشور گسترش یافت

ظهور مجدد كاركردهای اصیل مساجد در عصر انقلاب اسلامی ‌منجر به گسترش ابعاد انقلاب اسلامی ‌و تربیت نیروهای انقلابی شد.
در نهایت، این گسترش شبكه‌ی وسیعی را ایجاد كرد كه آخرین پیام‌های رهبری انقلاب را به‌راحتی در سراسر كشور به پیروان ایشان منتقل نمود و ماهیت اسلامی انقلاب را در عمل نشان ‌‌داد.
در این اثر چهار مسجد مهم و تأثیرگذار در فرآیند انقلاب اسلامی ‌در تهران، مسجد قبا، مسجد جاوید، مسجد لرزاده و مسجد الجواد، بررسی شده و از طریق مصاحبه با افرادی كه از نزدیك شاهد عملكرد مساجد مذكور بوده‌اند به تبیین نقش آنها در انقلاب اسلامی پرداخته شده است.
مسجد قبا
زمین مسجد قبا در سال 1335، از سوی حاج محمود حسینیان تهرانی با مساحتی حدود 240 مترمربع وقف مسجد شد، اما با چند سال وقفه‌ در سال 1350، افتتاح شد. در سال 1350، اهالی محل به همت شهید حاج تقی طرخانی‌، 400 مترمربع از زمین‌های اطراف را به مسجد اضافه کردند. این مسجد در نهایت در سال 1353، به امامت آیت‌الله شهید مفتح به طور رسمی گشایش یافت‌ و به یکی از پایگاه‌های مهم مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شد.
مسجد جاوید
این مسجد نیز یکی دیگر از کانون‌های فعالیت نیروهای انقلابی بوده است. مسجد جاوید که در دوران مبارزه محل تشکیل کلاسهای مختلفی از جمله اصول عقاید، فلسفه، اقتصاد، تفسیر قرآن، نهج البلاغه، عربی، تاریخ ادیان، جامعه شناسی و... بوده است در سوم آذر ماه 1353 بعد از دستگیری شهید آیت‌الله مفتح و آیت‌الله سید علی خامنه‌ای تعطیل شد.
مسجدالجواد
این مسجد از مساجد فعال دوران انقلاب بوده است. این مکان در سال های قبل از پیروزی انقلاب بارها توسط نیروهای رژیم تعطیل شد. آیت‌الله سیدرضا زنجانی نخستین امام جماعت مسجدالجواد بوده و پس از آن استاد شهید مرتضی مطهری امامت جماعت این مسجد را از سال 49 تا 51 بر عهده گرفت. حضور این عالم فرهیخته در مسجدالجواد موجب شد تا دشمنان با خشم و بغض بیشتر نسبت به این مسجد عمل کنند.
در مبارزات دهه 40 بعد از بسته شدن مسجد جاوید، پایگاه مبارزان انقلاب به مسجدالجواد انتقال پیدا کرد و بیشتر جلسات و کمیته های مردمی در این مکان برگزار شد تا اینکه به دستور مستقیم شاه مسجدالجواد در سال 55 تعطیل شد.
مسجد لرزاده
این مسجد همانند مساجد دیگر در زمینه‌ی بیدار ساختن مردم نقش به‌سزایی داشته است. مسجد لرزاده یکی از پایگاه های فعال دوران مبارزات بود و افرادی مانند: شهید مطهری، مقام معظم رهبری و آیت‌الله امامی کاشانی در این مکان سخنرانی می‌کردند.

[h=1][/h]


[/HR] جامعه شناسان دربررسی نقش دین در تحولات اجتماعی، یکی از مهمآ‌ترین مولفه‌ ها را، دینداران می دانند. می توان این دینداران را در چهار گروه بررسی کرد:

[/HR] [h=2]حرف اول برای رسیدن به نقطه روشن:[/h]اول :توده های مردم :
چنین دینداری ای از نظر کمّی جمعیت بسیاری از دینداران را شامل می شود ؛ مجموعه ای که در صورت سازماندهی توانایی ایجاد تحولات بنیادین و انقلاب گونه را دارند. کنت تامسون معتقد است چنین تحولاتی با یک سد شکنی همراه است و « یک سدشکنی اساسی وقتی رخ می دهد که گروه های نسبتا محروم در صدد بازسازی مستقر اعتقادات برآیند تا تفاوت بین انتظارات نهادینه شده _ به معنای عامیانه اش _ و تجربه های و.اقعیشان را از بین ببرند.» پس می توان گفت اگر بخواهیم نقش دین را در تحولات اجتماعی معطوف به دینداران مورد بررسی قرار دهیم دسته اولی که توانایی ایجاد تحولات انقلاب گونه را در جامعه دارند عامه مردمند به شرط آن که در گروه های طبیعی یعنی گروه های خویشاوندی و یا گروه های طبیعی _ دینی سازماندهی و هدایت شوند..
دوم: دین داران محافظه کار:
تمرکز اصلی این گروه از دین داران، حفظ وضع موجود و تغییر در پایین سطوح ممکن است. بسیاری از روحانیون ادیان مختلف برای آن که ارتباطشان را با نهاد قدرت حفظ کنند، به پایین ترین سطوح تغییر بسنده می کنند و تا بتوانند از درافتادن با نظام قدرت احتراز می کنند. به همین نسبت هم نهاد قدرت، برداشت این گروه از دین را به عنوان قرائت رسمی از دین معرفی و بر آن پای می فشرد.
سوم: جمعیت های دینی:
همزمان با ترویج دین رسمی یا برداشت رسمی از دین ، گروه ها و جمعیتهایی بیرون از نهاد رسمی دین شکل می یابند که ضمن تقید به اخلاق و دینداری و آموزه های دینی دارای مناسک و رفتارها و روش های متفاوتی در دینداری هستند. پیوند میان این جمعیت ها اغلب باطنی و روحانی است و احتمالا دارای سلسله مراتب در ارتباطات جمعیتی و حتی محافل دینی برای انجام مناسک خاص هستند. تاثیر این گروه ها بر تحولات اجتماعی معمولا غیر ملموس و حرکت آن ها بطیء و تأثیرگذاری آن ها کند است اما امکان تسلط گفتمان این گروه ها به سبب تضادی که با دین رسمی دارند در تحولات اجتماعی محتمل است. تحرکات این گروه لزوما سیاسی نیست اما می توانند ثمرات روشنی در رفتار میان دولت و مردم داشته باشند. بنابر قول مارکس وبر رهبران این گروه ها معمولا دارای فرهمندی شخصی و عمیق و باطنیند و حتی ویژگی های فیزیولوژیک برجسته ای نیز دارند.

چهارم: جریانات اصلاح طلب دینی:
شاید بتوان گفت که بیشترین تاثیرات دینی در تحولات اجتماعی برآمده از جریانات اصلاح طلب دینی است. این جریانات معمولا از درون خود نهاد رسمی دین برمی خیزند. معمولا اختلاف نظر اصلاح طلبان دینی با نهاد رسمی دین نه در مسایل مبنایی بلکه معطوف به گفتمان غالب در دینداری و برداشت و قرائت مسلط در جامعه از دین یا در روش ها و اعمال اقتدار نهاد رسمی دین است. این دسته کسانی هستند که در صورت سازماندهی نقش روشنفکران ارگانیک را در تحولات اجتماعی بازی می کنند و در صورت عدم سازماندهی ، معترضان یا جدایی طلبان از آن ها برای تحولات اجتماعی استفاده می کنند. جریان اصلاح طلبی دینی تحولات اجتماعی را آرام و معطوف به زیرساختهای اجتماعی دنبال می کند و این قطعی است که جریانهای اصلاح طلب دینی بدان سبب که در مبانی با دین رسمی مشکلی ندارند آخرین گام را برای تحولات اجتماعی، انقلاب می دانند مگر آن که ایدئولوژی آنان در تضاد مستقیم با جریان سیاسی حاکم باشد.

[h=2]حرف دوم؛ یک نقطه روشن:[/h] بسیاری از جامعه شناسان در تحلیل انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک تحول بزرگ اجتماعی درمانده اند. شاید انقلاب اسلامی تنها انقلاب ایدئولوژیکی باشد که در آن عناصر چهارگانه تحول اجتماعی ِ معطوف به دینداران به وضوح با همدیگر هماهنگ شدند یعنی از یکسو جریان عامه مردم با تمام قوا به میدان آمدند و از سوی دیگر وابستگان به نهاد رسمی دین یعنی روحانیت تشیع با آزادگی ای خاص توانست نقش ویژه و سرنوشت ساز خود را در همراهی با جریان اصلاح طلب دینی ایفا کند و در حالی که بسیاری و بلکه تمام جمعیت های دینی نیز به میدان آمده بودند پشت سر رهبری بی نظیر، که در مرز بین سنت و تجدد ایستاده و توانسته بود میان قرائت سنتی از دین و اصلاح طلبی دینی آشتی برقرار کند و فقه جواهری را با اجتهاد پویا درآمیخته و از دل آن نظریه ای ویژه استخراج کرده بود ، انقلابی تمام ایدئولوژیک در قرن کنارگذاشتن ایدئولوژی ها اتفاق افتاد. این رویداد بی همتا در واقع به هم ریختن انگاره های جامعه شناختی ای را در پی آورد که ادیان را به یک چشم نگاه می کردند و نمی توانستند یا نمی خواستند بین ادیان و مذاهب دیگر با تشیع سرخ حسینی تفاوت و فاصله ای بگذارند و در عین حال از تیزبینی امام روشن بین ما نیز غفلت داشتند.
[h=2]حرف آخر؛ یک امتداد[/h] دهه فجر امسال را در حالی آغاز می کنیم که فضای ملی و بین المللی دچار التهابات و خصوصیات ویژه ای است. شمشیرها از رو کشیده شده و در حالی که همه با هم سعی می کنند با لبخند با هم قدم بزنند یک طرف به دنبال ساقط کردن انقلابی است که با خط سرخ حسین علیه السلام نوشته شده و امتداد یافته است.
راه این امتداد بازگشت به همان تشیع سرخی است که از درون منادی تحولی انقلابی است بدون آن که درگیر و دار قدم زدن های دیپلماتیک خود را گم کند. این راه، همان راهی است که همه گروه های دیندار را آن روز برای تحول و امروز برای پویایی ای که در معنای تشیع ریشه دارد حول محور حسین علیه السلام جمع کرد و می کند.

دهه فجر امسال، امتداد تحولی است که در شعار بزرگ مردی که امروز نماد تشیع حسینی است تجلی می کند: من انقلابی ام؛ دیپلمات نیستم......

شک نباید کرد که مهمترین عامل پیروزی انقلاب حمایت مردم از ولایت وعشق به ولایت بود . محال بود اقا فتوایی بدهند و حکمشون روی زمین بمونه.
امام تو قلب مردم جا داشتند حتی در بین کسانیکه اعتقاد انچنانی هم نداشتند محبوب و عزیز بودند. این ولایتمداری در دوران دفاع مقدس هم نمود
داشت . به طوریکه در وصیت نامه اکثر شهدا این عشق اشکار و واضح بیان شده و حرف اول رو می زد . و چه کسی هست که یادش نیاد روزی که امام خمینی (ره) فوت کردند مردم چه قیامتی در سوگ امام به پا کردند و بی شک یعد از ایشون حضرت ایه الله خامنه ای فرزند لایق امام و انقلاب اصلح ترین فرد با تایید امام و مردم به رهبری رسیدند. امروز هم اقتدار و استحکام ما در قدرت نظامی به واسطه همین ولایتمداری است در جریانات اخیر هم اگر بعضی فتنه ها رو می شد حذف کرد بی شک مردم ما همون مردم قدیم هستند چه بسا که در جریان تحریمها ابدیده تر هم شدند .
و اگر ما بخواهیم انقلاب اسلامی را به قیام حضرت مهدی ( عج) متصل کنیم باید به این اصل متصل شویم .


[/HR]
جریانات و حاشیه‌ های شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، به خصوص در دی و بهمن سال 57 با اتفاقات بسیاری همراه بوده است، روزنامه های اطلاعات و کیهان به عنوان دو رسانه مکتوب قابل توجه در آن ایام رویدادهای انقلاب 57 را به خوبی پوشش دادند.


[/HR]
امروزه اهمیت رسانه های نوین در معادلات و تحولات سیاسی و جنبش های اجتماعی به قدری است که برخی دانشمندان و نظریه پردازان از آن تحت عنوان «کلید دموکراسی» یاد می کنند. در واقع رسانه ها همچنان به عنوان رکن چهارم دموکراسی، بیش از پیش به یکی از اهرم های قدرت در تحولات سیاسی در عصر حاضر تبدیل شده اند. با توسعه و پیشرفت کشورها در زمینه های ارتباطی – اطلاعاتی و توجه به مقوله ی جهانی شدن، رسانه‌ های نوین توانسته اند با موفقیت، مشارکت سیاسی مردم را افزایش داده و انسجام و همبستگی بین توده های مردم، جنبش های دانشجویی، مردمی، شهروندی، بنیادها و سازمان های غیر دولتی را بیشتر کنند. البته این جریان محصور به دهه های اخیر نبوده و در دهه 50 و زمان وقوع انقلاب اسلامی نیز به خوبی خود را نمایان ساخته است.
در واقع جریانات و حاشیه‌ های شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، به خصوص در دی و بهمن سال 57 بسیار جالب و شنیدنی است، ولی متأسفانه تا به امروز استفاده کافی و کاربردی از آرشیوهای صوتی و تصویری و همچنین روزنامه‌ ها و جراید آن زمان برای عموم مردم و به خصوص قشر جوان و نسل سوم انقلاب نشده است. روزنامه‌ ها به عنوان بزرگترین مرجع خبری و رسانه‌ ای در آن زمان، نقش بسیاری در پوشش خبری اتفاقات و جریانات انقلاب بر عهده داشتند. دو روزنامه‌ ای که به پوشش گسترده جریانات آخرین روزهای حکومت پهلوی می‌ پرداختند و می‌توان گفت به نوعی همسو با حرکت انقلابی مردم ایران بودند، روزنامه اطلاعات و کیهان می ‌باشند. این دو روزنامه به عنوان قدیمی ترین روزنامه های در حال انتشار ایران با گزارشات و عکس های خود نقش به سزایی در خبررسانی جریانات انقلاب اسلامی داشتند. از مهم ترین تیرهای این روزنامه ها در روزهای اول انقلاب می توان به مهم ترین آنها اشاره نمود : رژیم متلاشی شد / بختیار: فرودگاه برای ورود امام باز شد / برنامه وسیع برای لحظه ورود امام / 9 صبح فردا دیدار با امام در تهران / و به یادماندنی ترین آنها تیتر: امام آمد و ...
دو روزنامه‌ ای که به پوشش گسترده جریانات آخرین روزهای حکومت پهلوی می‌ پرداختند و می‌توان گفت به نوعی همسو با حرکت انقلابی مردم ایران بودند، روزنامه اطلاعات و کیهان می ‌باشند. این دو روزنامه به عنوان قدیمی ترین روزنامه های در حال انتشار ایران با گزارشات و عکس های خود نقش به سزایی در خبررسانی جریانات انقلاب اسلامی داشتند

در ادامه تیترهای روزنامه اطلاعات را از تاریخ 9 تا 23 بهمن مرور می کنیم:

دوشنبه 9 بهمن 57
بختیار: فرودگاه برای ورود امام باز شد
سه شنبه 10 بهمن 57
برنامه وسیع برای لحظه ورود امام
چهارشنبه 11 بهمن
9 صبح فردا، دیدار با امام در تهران
پنجشنبه 12 بهمن
امام آمد
شنبه 14 بهمن
امام: اعضای شورای انقلاب تعیین شدند
یکشنبه 15 بهمن
جلسه مهم دیشب در حضور امام
دوشنبه 16 بهمن
بازرگان نخست وزیر حکومت اسلامی
سه شنبه 17 بهمن
تظاهرات عظیم به پشتیبانی از بازرگان
چهارشنبه 18 بهمن
دولت انقلابی وزاراتخانه ها را توسط کارمندان به دست می گیرد
پنجشنبه 19 بهمن
مردم به بازرگان رأی اعتماد دادند
شنبه 21 بهمن
نبردهای خونین میان واحدهای مسلح در تهران

یکشنبه 22 بهمن
تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه
دوشنبه 23 بهمن
رژیم متلاشی شد
«اولین پیام امام در وطن»، «بزرگ ترین استقبال تاریخ برگزار شد»، و ... نیز تیترهای روزنامه کیهان در بهمن 57 بودند.
صفحات روزنامه ها در اوایل انقلاب اسلامی، به عنوان سندی ماندگار در تاریخ رسانه‌ ای مکتوب ایران اسلامی باقی خواهد ماند. انقلابی که ثمره خون هزاران شهید گلگون کفن و یاران و هم فکرانشان می ‌باشد.


کلیک روی تصویر برای +