قاعده حمل بر معنی یعنی چه؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
قاعده حمل بر معنی یعنی چه؟

سلام علیکم
با تشکر از شما .به سوالات زیر لطفا جواب دهید :
اینکه قاعده حمل بر معنی یعنی چه ؟؟
ایت الله میلانی در همان لینکی که زدم می گویند :
قاعدة " الحمل على المعنى " وهي قاعدة أدبية، استند إليها السيد في حديث المنزلة قائلا بأن " إلاأنه لا نبي بعدي " محمول على " إلا النبوة " عملا بقاعدة " الحمل على المعنى ". ثم ذكر رحمه الله نظائر لهذا الحمل عملا بتلك القاعدة عن كتاب (الأشباه والنظائر) للسيوطي.
دقیقا اگر با مثال توضیح دهید ممنون می شوم
دوم:قاعده :
عدم حمل الاستثناء على المنفصل ما أمكن المتصل که در کتاب خود در همان صفحات اورده اند هم اگر توضیح دهید ممنون می شوم

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]

ammarshia;472120 نوشت:
اینکه قاعده حمل بر معنی یعنی چه ؟؟
ایت الله میلانی در همان لینکی که زدم می گویند :
قاعدة " الحمل على المعنى " وهي قاعدة أدبية، استند إليها السيد في حديث المنزلة قائلا بأن " إلاأنه لا نبي بعدي " محمول على " إلا النبوة " عملا بقاعدة " الحمل على المعنى ". ثم ذكر رحمه الله نظائر لهذا الحمل عملا بتلك القاعدة عن كتاب (الأشباه والنظائر) للسيوطي.
دقیقا اگر با مثال توضیح دهید ممنون می شوم

باسلام
قاعده حمل بر معنا که یک قاعده ادبی در ادبیات عرب است، به این صورت است که یک لفظ دارای یک معنایی غیر از معنای ظاهری اش نیز هست که ما ملاحظه آن معنایش را می کنیم نه معنای ظاهری اش را.
مثلا وقتی یک لفظ مونث داریم و میخواهیم ضمیر یا اسم اشاره یا صفتی رابه آن ارجاع دهیم، به جای رعایت لفظ آن و ارجاع این موارد به صورت مونث، لحاظ معنای آنرا میکنیم و با لحاظ یک معنای دیگری در آن، به صورت مذکر آنرا ارجاع می دهیم. به این کار تانیث مذکر و تذکیر مونث گفته میشود.
یا مثلا، لفظ ما به صورت جمع است ولی یک معنای واحدی نیز دارد به همین دلیل ضمیری که به آن ارجاع داده میشود، ضمیر مفرد است نه جمع یا گاه برعکس میشود و به لفظ جمع، ضمیر مفرد ارجاع داده میشود.
سیوطی در کتاب اشباه ونظایر چندین مثال برای این قاعده ذکر کرده است.
مثلا در ایه شریفه «فَلَمَّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي»[1] کلمه شمس، مونث مجازی است و لازم است اسم اشاره مونث به آن بازگردد و به ان اشاره داشته باشد، در حالیکه چون مراد از شمس در اینجا به نظر کسی که آنرا بیان کرده، شخصی بوده است که قرار است خدای فرضی باشد، با اسم اشاره مذکر(هذا) به این معنا اشاره شده است.
یا مثلا در ایه شریفه «فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ»[2]، چون موعظه و وعظ به یک معناست، ما وقتی می خواهیم ضمیری به لفظ موعظه ارجاع دهیم، می توانیم ملاحظه معنای آنرا کرده و به جای ضمیر مونث، ضمیر مذکر«هو در جاءه» به او بازگردانیم.
یا مثلا در ایه شریفه «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ»[3] چون مراد از رحمت، باران و مطر است، خبر رحمت، که می بایست قریبة بشود، به صورت مذکر بیان شده است و قریب آمده است.
از این موارد در کلمات عرب بسیار زیاد است و یکی از قواعد ادبیات عرب به شمار میرود.[4]
در حدیث شریفه منزلت نیز، وقتی نبی مکرم اسلام(ص) به حضرت علی ع می فرماید:
«انت منی بمنزله هارون من موسی» شاید کسی گمان کند در تمام شئون و منزلتهایی که حضرت هارون داشته است، حضرت علی ع نیز داشته است، در حالیکه قطعا حضرت علی، پیامبر نیست. بنابراین، در ادامه می فرماید: «الا انه لا نبی بعدی» این جمله ای که بعد از ادات استنثا(الا) به کار رفته است، را می توانیم بر معنایش حمل کنیم تا معنایش بیشتر واضح شود.
به این صورت که مراد حضرت از این حدیث، این است که یا علی تو نسبت به من، منزلت هارون نسبت به موسی را داری، مگر نبوت. حال این مطلب را «الا النبوه» را به این صورت بیان فرموده است.[5]
در این مورد نیز، لفظ را بر معنایش حمل کرده ایم و به جای بیان تک تک الفاظ ،معنای و مراد گوینده انرا ذکر کرده ایم.

لطفا سوال بعد را نیز در تاپیک مستقلی مطرح بفرمایید. تا بحثها با هم مخلوط نشود و ثمره بحث روشن شود.
موفق باشید.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . سوره انعام(6): 78

[=microsoft sans serif][2] . سوره بقره(2):275

[=microsoft sans serif][3] . سوره اعراف(7):56

[=microsoft sans serif][4] . عبقات الانوار، مير سيد حامد حسين‏، كتابخانه امير المومنين‏، اصفهان،1366 ش‏،چاپ دوم، ‏ج9، ص69

[=microsoft sans serif][5] . نفحات الازهار،سيد علي ميلانى‏، مهر، قم، 1414 ق‏، چاپ اول، ج1، ص‏55
موضوع قفل شده است