مشکل برای ازدواج

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
مشکل برای ازدواج

با سلام

این اولین پستم هست در این سایت

آدم تا کارش جایی گیر نیفته نمیره به اونجا دقیقا شده حکایت من که به مشکل برخوردم اومد و اولین باره میام اینجا

دوستان من چند تا مشکل دارم

من سال پیش حدود برج 3 از یکی از همکلاسی هام خواستگاری کردم اما خب به دلیل شغل آزاد و نرفتن به سربازی من رو رد کردن
بعد از اون قضیه جوری شد که تمام کلاس مطلع شدن از این قضیه ( کلاسای من حدود 25 نفر جمعیت داره که فقط من تنها پسر کلاس هستم)

بگذریم

متاسفانه بزرگترین اشتباه زندگیم رو متحمل شدم وقتی که یک خانم به من پیشنهاد دوستی داد (حدود برج 5 پارسال)( من این خانم رو میشناسم و مطمئنم بهش) و من قبول کردم
ایشون به من دلبسته شد . این دوستیمون تلفنی بود چون از دو شهر متفاوت هستیم

اما خیلی دروغ به من گفت
دروغای بزرگ که من نتونستم خودم رو متقاعد کنم به ازدواج به این خانم اما ایشون اظهار پشیمونی کردن و خیلی به من وابسته هستن

این قضیه ی دروغش مربوط به 6 ماه پیش میشد

من کلا بیخیال ازدواج با این خانم شدم

حالا توی کلاس یک خانم دیگه هستن که من از طریق یکی از آشناها به ایشون پیشنهاد ازدواج دادم
اما با توجه با اینکه ایشون از قضیه ی خواستگاری من از اون همکلاسی دیگه اطلاع داشتن به من گفتن نه
حالا دلیل نه آوردنشون هم این بود که میخوان درس بخونن در حالیکه این ترم هر دومون فارغ التحصیل میشیم
اگه قرار باشه من با ایشون ازدواج نکنم ترجیح میدم تا سن بیست و هشت ازدواج نکنم

شرایط منم اینه که سربازی نرفتم . کار دارم اما آزاد. ماشین دارم ( ماشینه دیگه !! با ارزش نیست ) خونه رو بابام میده بهم و تا حالا هیچ کس بدی ای از من ندیده مدرکم هم لیسانسه . تمام خاندانمون هم فرهنگی و شاغل دولت هستن یعنی من فکر نمیکنم بتونن به خونواده م گیر بدن

حالا من دو تا راهنمایی میخوام

اول این که من چطور این خانمی که به من وابسته هست و به من اینقدر دروغ گفته رو رد کنم جوری که ناراحت نشه تاکید میکنم به هیچ عنوان از من ناراحت نباشه چون دلم راضی نمیشه با ایشون ازداواج کنم و میخوام خودش از من نا امید بشه
دوم این که از خانمی که خواستگاری کردم چطور جواب بله رو بگیرم با توجه به شرایطم ( کار آزاد و نرفتن به سربازی )

دوستان امیدوارم با خودتون فکر نکنید که من هوس بازم چون اصلا تو ذاتم نیست.. این دوستیم هم بخاطر شناخت قبلی از ایشون بود و پیش خودم فکر کردم به ازدواج ختم میشه

ممنون میشم جواب بدید

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد امیدوار

SaEed5639;472128 نوشت:
با سلام

این اولین پستم هست در این سایت

آدم تا کارش جایی گیر نیفته نمیره به اونجا دقیقا شده حکایت من که به مشکل برخوردم اومد و اولین باره میام اینجا

دوستان من چند تا مشکل دارم

من سال پیش حدود برج 3 از یکی از همکلاسی هام خواستگاری کردم اما خب به دلیل شغل آزاد و نرفتن به سربازی من رو رد کردن
بعد از اون قضیه جوری شد که تمام کلاس مطلع شدن از این قضیه ( کلاسای من حدود 25 نفر جمعیت داره که فقط من تنها پسر کلاس هستم)

بگذریم

متاسفانه بزرگترین اشتباه زندگیم رو متحمل شدم وقتی که یک خانم به من پیشنهاد دوستی داد (حدود برج 5 پارسال)( من این خانم رو میشناسم و مطمئنم بهش) و من قبول کردم
ایشون به من دلبسته شد . این دوستیمون تلفنی بود چون از دو شهر متفاوت هستیم

اما خیلی دروغ به من گفت
دروغای بزرگ که من نتونستم خودم رو متقاعد کنم به ازدواج به این خانم اما ایشون اظهار پشیمونی کردن و خیلی به من وابسته هستن

این قضیه ی دروغش مربوط به 6 ماه پیش میشد

من کلا بیخیال ازدواج با این خانم شدم

حالا توی کلاس یک خانم دیگه هستن که من از طریق یکی از آشناها به ایشون پیشنهاد ازدواج دادم
اما با توجه با اینکه ایشون از قضیه ی خواستگاری من از اون همکلاسی دیگه اطلاع داشتن به من گفتن نه
حالا دلیل نه آوردنشون هم این بود که میخوان درس بخونن در حالیکه این ترم هر دومون فارغ التحصیل میشیم
اگه قرار باشه من با ایشون ازدواج نکنم ترجیح میدم تا سن بیست و هشت ازدواج نکنم

شرایط منم اینه که سربازی نرفتم . کار دارم اما آزاد. ماشین دارم ( ماشینه دیگه !! با ارزش نیست ) خونه رو بابام میده بهم و تا حالا هیچ کس بدی ای از من ندیده مدرکم هم لیسانسه . تمام خاندانمون هم فرهنگی و شاغل دولت هستن یعنی من فکر نمیکنم بتونن به خونواده م گیر بدن

حالا من دو تا راهنمایی میخوام

اول این که من چطور این خانمی که به من وابسته هست و به من اینقدر دروغ گفته رو رد کنم جوری که ناراحت نشه تاکید میکنم به هیچ عنوان از من ناراحت نباشه چون دلم راضی نمیشه با ایشون ازداواج کنم و میخوام خودش از من نا امید بشه
دوم این که از خانمی که خواستگاری کردم چطور جواب بله رو بگیرم با توجه به شرایطم ( کار آزاد و نرفتن به سربازی )

دوستان امیدوارم با خودتون فکر نکنید که من هوس بازم چون اصلا تو ذاتم نیست.. این دوستیم هم بخاطر شناخت قبلی از ایشون بود و پیش خودم فکر کردم به ازدواج ختم میشه

ممنون میشم جواب بدید

بسمه تعالی
با تقدیم سلام و عرض خوش آمد محضر شما دوست گرامی
ضمن تشکر از حسن اعتماد شما توجه بفرمایید؛

1- در قبال خانمی که تمایل به ازدواج با وی ندارید، وظیفه ای که شما دارید این است که از تداوم ارتباط که منجر به و ابستگی بیشتر می شود خودداری کنید، طبیعتا برای فردی که دچار وابستگی شده است این فرایند تلخ و سخت خواهد بود، اما باید توجه داشت در بسیاری از اوقات درمان همراه با مشقت و تلخی است و چاره ای از آن نیست. بنابراین توقع شما مبنی بر اینکه ایشان به هیچ نحو ناراحت نشوند، منطقی به نظر نمی رسد، لذا قطع امید کردن ایشان مستلزم گذشت زمان و سردی روابط شما با ایشان است.

2- چه بسا از میان جمع همکلاسیهای شما افرادی هستند که تمایل به ازدواج با شما دارند واین خانم نیز ممکن است یکی از ایشان باشد، اما به خاطر افشاء شدن موضوع خواستگاری قبلی و... فعلا نتوانند پاسخ مثبت دهند، لذا پیشنهاد می شود در مرحله دیگری مجدد این موضوع را پیگیری بفرمایید و در صورت مواجه شدن با پاسخ منفی، از ادامه درخواست صرفنظر بفرمایید.

3- پیشنهاد می شود، دامنه انتخاب خود را محدود به افراد کلاس نکنید و با کمک گرفتن از محارم دیگر گزینه ها را نیز بررسی نمایید.

در پناه خدای متعال موفق باشید

ممنون

اما یک مساله هست

اینکه من از همون حدود شش ماه پیش بسیار سردی نشون دادم
اما

ایشون روز به روز وابسته تر میشن من هر کاری رو انجام میدم ایشون بیشتر وابستگی نشون میدن . نمیدونم چرا

SaEed5639;472847 نوشت:
ممنون

اما یک مساله هست

اینکه من از همون حدود شش ماه پیش بسیار سردی نشون دادم
اما

ایشون روز به روز وابسته تر میشن من هر کاری رو انجام میدم ایشون بیشتر وابستگی نشون میدن . نمیدونم چرا

با عرض سلام و تحیت
همانطور که عرض کردم ایشان را متوجه کنید که شرایط ازدواج با یکدیگر را ندارید و نمی توانید یکدیگر را خوشبخت کنید. در ادامه ارتباط را به صورت کلی با ایشان قطع کنید.

متاسفانه کسی که دلبسته شده منطق در سطح پایین تری برای قبول کردن مسائل وجود داره

حالا من سعی میکنم دلسرد بودنم رو بیشتر نشون بدم

به نظر من برو خواستگاریش وباهاش حرف بزن ببین مشکلش چیه بعد هم یه بهونه ای بیار بعدولش کن
یا زودبا یکی دیگه ازدواج کن اینهمه دختر .
یا به مامان بابای دختره بگو تا اونها جلوی دخترشونو بگیرن :Nishkhand:

باشه حتما...

[="Tahoma"][="Black"]سلام
همون طور که عنوان شد، قطع رابطه این خانم متأسفانه راحت نیست و بالإجبار ضربات روحی -حتی اگر به بهترین روش عمل کنید- به این خانم وارد خواهد اومد. لذا سعی کنید از ادامه ارتباط که باعث وابستگی بیشتر و ضررهای سنگین تر میشه خودداری کنید. مثلاً میتونید یکی از نقطه ضعف های ایشون رو به دست بیارید، نقطه ضعفی که زنانه باشه و خانمها ازش متنفر باشند. بعد با شیوه هنرمندانه ای کاری بکنید که با اون نقطه ضعف مواجه بشن. چندین بار این کار رو تکرار کنید تا کاملاً ازتون دل ببرند. به نظرم ترفند خوبی باشه. چون هم تبعات کمتری داره و هم احساس پشیمانی و دلسردی به ایشون دست نمیده.
در رابطه با اون خانم که خواستگاری کردید هم پیشنهاد من اینه که شماره منزلشون رو بگیرید و از مادرتون بخواید تماس بگیرند و مسئله رو به طور رسمی با خانواده ایشون مطرح کنند. اگر با این شرایط هم جواب منفی بود باید صرف نظر کنید. چون ایشون دیگه به بارزترین و رسمی ترین شکل ممکن جواب منفی خودش رو داده. شاید الان بشه گفت به خاطر بعضی از مسائل خواسته تا شما رو به دنبال خودش بکشه و... ولی اون موقع قطعاً جواب واقعی رو خواهد داد.
[/]

ممنون
مفید بود:Gol:

علی ;472966 نوشت:
مثلاً میتونید یکی از نقطه ضعف های ایشون رو به دست بیارید، نقطه ضعفی که زنانه باشه و خانمها ازش متنفر باشند. بعد با شیوه هنرمندانه ای کاری بکنید که با اون نقطه ضعف مواجه بشن. چندین بار این کار رو تکرار کنید تا کاملاً ازتون دل ببرند.

به نظرم این کار درست نیست . دست انداختن و به رخ کشیدن و مسخره کردن کسی با استفاده از نقطه ضعف هاش :Gol:

SaEed5639;472128 نوشت:
اول این که من چطور این خانمی که به من وابسته هست و به من اینقدر دروغ گفته رو رد کنم جوری که ناراحت نشه تاکید میکنم به هیچ عنوان از من ناراحت نباشه چون دلم راضی نمیشه با ایشون ازداواج کنم و میخوام خودش از من نا امید بشه

به نظر من رُک و بی پرده بهش بگو برای ازدواج با هم مناسب نیستید و شرایط ازدواج با ایشان رو ندارید . آدم وقتش رو برای کسی که بهش علاقه نداره تلف نمیکنه [SPOILER]( البته امیدوارم ایشون هم همینطور باشن )[/SPOILER] شما احتمالاً هیچ وقت تو رفتارتون نشون ندادید که از ادامه ارتباط با ایشان ناراضی هستید همین باعث شده ایشان هنوز در رویای ازدواج با شما باشن :ok:

SaEed5639;472128 نوشت:
دوم این که از خانمی که خواستگاری کردم چطور جواب بله رو بگیرم با توجه به شرایطم ( کار آزاد و نرفتن به سربازی )

خوب اینم از طریق خونواده و انجام خواستگاری رسمی پیگیری کنید اگه جوابشون باز منفی بود پیشنهاد میکنم شما هم وقتتون رو برای کسی که علاقه ایی بهتون نداره تلف نکنید دنیا منتظر کسی نمی مونه امیدوارم موفق باشید :Gol:.

SaEed5639;472128 نوشت:
با سلام

این اولین پستم هست در این سایت

آدم تا کارش جایی گیر نیفته نمیره به اونجا دقیقا شده حکایت من که به مشکل برخوردم اومد و اولین باره میام اینجا

دوستان من چند تا مشکل دارم

من سال پیش حدود برج 3 از یکی از همکلاسی هام خواستگاری کردم اما خب به دلیل شغل آزاد و نرفتن به سربازی من رو رد کردن
بعد از اون قضیه جوری شد که تمام کلاس مطلع شدن از این قضیه ( کلاسای من حدود 25 نفر جمعیت داره که فقط من تنها پسر کلاس هستم)

بگذریم

متاسفانه بزرگترین اشتباه زندگیم رو متحمل شدم وقتی که یک خانم به من پیشنهاد دوستی داد (حدود برج 5 پارسال)( من این خانم رو میشناسم و مطمئنم بهش) و من قبول کردم
ایشون به من دلبسته شد . این دوستیمون تلفنی بود چون از دو شهر متفاوت هستیم

اما خیلی دروغ به من گفت
دروغای بزرگ که من نتونستم خودم رو متقاعد کنم به ازدواج به این خانم اما ایشون اظهار پشیمونی کردن و خیلی به من وابسته هستن

این قضیه ی دروغش مربوط به 6 ماه پیش میشد

من کلا بیخیال ازدواج با این خانم شدم

حالا توی کلاس یک خانم دیگه هستن که من از طریق یکی از آشناها به ایشون پیشنهاد ازدواج دادم
اما با توجه با اینکه ایشون از قضیه ی خواستگاری من از اون همکلاسی دیگه اطلاع داشتن به من گفتن نه
حالا دلیل نه آوردنشون هم این بود که میخوان درس بخونن در حالیکه این ترم هر دومون فارغ التحصیل میشیم
اگه قرار باشه من با ایشون ازدواج نکنم ترجیح میدم تا سن بیست و هشت ازدواج نکنم

شرایط منم اینه که سربازی نرفتم . کار دارم اما آزاد. ماشین دارم ( ماشینه دیگه !! با ارزش نیست ) خونه رو بابام میده بهم و تا حالا هیچ کس بدی ای از من ندیده مدرکم هم لیسانسه . تمام خاندانمون هم فرهنگی و شاغل دولت هستن یعنی من فکر نمیکنم بتونن به خونواده م گیر بدن

حالا من دو تا راهنمایی میخوام

اول این که من چطور این خانمی که به من وابسته هست و به من اینقدر دروغ گفته رو رد کنم جوری که ناراحت نشه تاکید میکنم به هیچ عنوان از من ناراحت نباشه چون دلم راضی نمیشه با ایشون ازداواج کنم و میخوام خودش از من نا امید بشه
دوم این که از خانمی که خواستگاری کردم چطور جواب بله رو بگیرم با توجه به شرایطم ( کار آزاد و نرفتن به سربازی )

دوستان امیدوارم با خودتون فکر نکنید که من هوس بازم چون اصلا تو ذاتم نیست.. این دوستیم هم بخاطر شناخت قبلی از ایشون بود و پیش خودم فکر کردم به ازدواج ختم میشه

ممنون میشم جواب بدید

سلام ...
پیشنهاد من به شما اینه که اول سربازی بعدش ازدواج ...
خیلی از آقایون فکر میکنن که سربازی نباید برن ... و زرنگی میکنن اگر نرن ... ولی از نظره من این کار اشتباه محض هست ... سربازی اولین جایی هست که آقایون مرد میشن ... و تعاملات رو یادمیگیرن ...
اینی که فکر میکنی اگر سربازی نری موفق تر هستی اشتباه محض هست ...
اگر سربازی نری ... نمیتونی بسیاری از فرصتهای کاری رو بدست بیاری ... و فرصت های کاری اولین چیزی هست که یه مرد بهش احتیاج داره ...

ازدواج ...
من نمیدونم شما چجوری خواستگاری میکنی ... تا از دختری سیگنال نگرفتی ... اگر اقدام کنی ... چیزی بهت نگه باید کلاهت رو بندازی آسمون ... در مورده اون دختر خانوم که ازشون خواستگاری کردی ... از اون روزی که خواستگاری کردی ... بالا پائیین بپر ... ... خودنمایی کن ... تا 3 ماه ... بعدش دوباره ازش خواستگاری کن ...

اگر باز هم جوابش نه بود ... کلا بی خیالش شو ....

من تو رفتارم خیلی سردی نشون دادم

شبـنم;473018 نوشت:
به نظرم این کار درست نیست . دست انداختن و به رخ کشیدن و مسخره کردن کسی با استفاده از نقطه ضعف هاش

سلام
بنده به انجام این کارهای غیراخلاقی توصیه نکردم. این کار رو میشه به طریقی انجام داد که اثر خودش رو بگذاره و نیازی به این کارهای ناجوانمردانه که گفتید نباشه. اکثر این روابط با سنگدلی پسر و متلاشی شدن دختر به اتمام میرسه. این ترفند میتونه کاری بکنه که اثرات سوء قطع رابطه به حداقل یا حتی به صفر برسه. البته کار مردونه ای هست!
نفرنفر;473029 نوشت:
بالا پائیین بپر ... جفتک بنداز ... خودنمایی کن ...

این کارها در شأن انسان اشرف مخلوقات نیست! کارهای عاقلانه تر دیگه ای هم میشه برای جلب نظر انجام داد.

تبسم;472911 نوشت:
به نظر من برو خواستگاریش وباهاش حرف بزن ببین مشکلش چیه بعد هم یه بهونه ای بیار بعدولش کن

بسمه تعالی
با عرض سلام و تحیت
خواستگاری بی مبنا نوعی توهین به شخصیت فرد مقابل است و طبعا مشکلات دیگری را ایجاد خواهد کرد.

SaEed5639;473051 نوشت:
من تو رفتارم خیلی سردی نشون دادم

سردی و بی محلی که چیزی رو مشخص نمیکنه طرف فکر میکنه کاری کرده که از دستش ناراحت شدی اینجوری بدتر باعث میشی همه تلاشش رو بکار ببره تا دلت به دست بیاره و این دلخوری رو از بین ببره هیچ وقت هم به ذهنش خطور نمیکنه از ازدواج باهاش منصرف شدی :Gol:

علی ;473154 نوشت:
بنده به انجام این کارهای غیراخلاقی توصیه نکردم. این کار رو میشه به طریقی انجام داد که اثر خودش رو بگذاره و نیازی به این کارهای ناجوانمردانه که گفتید نباشه. اکثر این روابط با سنگدلی پسر و متلاشی شدن دختر به اتمام میرسه. این ترفند میتونه کاری بکنه که اثرات سوء قطع رابطه به حداقل یا حتی به صفر برسه. البته کار مردونه ای هست!

مردونه و زنونه نداره کاری که میشه راحت با گفت و گو و سخن صریح به نتیجه برسه دیگه این ترفندها لازم نداره راحت بره بهش بگه مناسب هم نیستیم :Gol:

شبـنم;473263 نوشت:
سردی و بی محلی که چیزی رو مشخص نمیکنه طرف فکر میکنه کاری کرده که از دستش ناراحت شدی اینجوری بدتر باعث میشی همه تلاشش رو بکار ببره تا دلت به دست بیاره و این دلخوری رو از بین ببره هیچ وقت هم به ذهنش خطور نمیکنه از ازدواج باهاش منصرف شدی

شما من رو راهنمایی کنید که چطور با دلسردیم بهش بفهمونم منصرف شدم

نقل قول:
مردونه و زنونه نداره کاری که میشه راحت با گفت و گو و سخن صریح به نتیجه برسه دیگه این ترفندها لازم نداره راحت بره بهش بگه مناسب هم نیستیم :Gol:

کار از صحبت گذشته
باید جوری باشه خودش ترک کنه

نقل قول:
دوستان امیدوارم با خودتون فکر نکنید که من هوس بازم چون اصلا تو ذاتم نیست.. این دوستیم هم بخاطر شناخت قبلی از ایشون بود و پیش خودم فکر کردم به ازدواج ختم میشه

ممنون میشم جواب بدید


سلام
راه درستی رو انتخاب نکردید بهرحال حتی اگر نیتی بدی هم نداشتید عملتون باعث صدمه زیاد و شایدم جبران ناپذیری برای این خانم میشه...
حالا هم اگه واقعا منطقی فک کردید و به این نتیجه رسیدید که مناسب همدیگه نیستید، شرایطتتون رو براشون توضیح بدید،عذرخواهی کنید و بعدش مرد و مردونه دیگه همه چیزو قطع کن، نه زنگ نه اسمس...
ببینید گفتم مرد ومردونه به این دلیل که هروقت احساس دلتنگی یا تنهایی کردید 2باره نرید سراغ این خانوم، چون اینجوری نابودش میکنید...
اولش خیلی سخته ولی با گذر زمان با قضیه کنار میاد اگرچه این خاطره تلخ هیچوقت پاک نمیشه ولی کم رنگتر میشه... این رو بپذیرید که هر تصمیم اشتباهی تاوانی داره...
جلوی ضرر رو از هرجا بگیرید منفعته پس هرچه سریعتر برای قطع کردن این رابطه اگر واقعا فک میکنید هیچ راهی وجود نداره اقدام کنید (قاطعانه)...
هر چی بیشتر تو این رابطه بمونید وابستگی بیشتر میشه و فرصت های بیشتری رو از دست میدین ،هم شما و هم اون دختر خانوم!
در مورد قضیه ازدواج خیلی بیشتر فک کنید ، خانواده خیلی خوب میتونن برای انتخاب گزینه مناسب کمکتون کنند ولی لطفا بی گدار به اب نزنید...
در پناه حق:Gol:

SaEed5639;473275 نوشت:
شما من رو راهنمایی کنید که چطور با دلسردیم بهش بفهمونم منصرف شدم

SaEed5639;473275 نوشت:
کار از صحبت گذشته
باید جوری باشه خودش ترک کنه

من قبلا هم گفتم :Gol:
دوست عزیز من جای شما بودم به جای سردی و بی محلی و کلی وقت برای اینکه طرف خودش دلزده بشه، رک بهش میگفتم به درد هم نمیخوریم و قصد ازدواج با شما رو ندارم . قبول دارم ایشان ناراحت میشن نمیشه انتظار داشته باشی سریع بپذیره ولی بهتر از اینه که کلی وقت تلف شه و این خانم هم موقعیت های ازدواجش رو بخاطر امیدی واهی از دست بده . البته این نظر منه امیدوارم بهترین راه رو انتخاب کنی:ok:

سلام.

دوستان خیلی خوب راهنمایی کردن اما برای تاکید بیشتر و چون خانم هستم و احساسات دختر مقابلتونو خوب درک میکنم نظرمو میگم.

خیللللییی عذرمیخوام اگر روک میگم. شما اگر دلسوز هستین دیگه هیچوقت با یک دختر ارتباط برقرار نکنین که بهتون وابسته بشه و بخواین بعدش رهاش کنین. (حتی برای ازدواج هم از راه عرف و درست که خانم ها ضربه نمیخورن یعنی خواستگاری رسمی وارد بشین)

حالا که این اشتباهو کردین در قدم اول باید واقعا از ته دلتون توسل کنین و بخواین که ائمه ع به هردوتون کمک کنن و از این بند نجاتتون بدن.

برای آرامش و رهایی اون خانم خیلی دعا کنین.
صدقه بدین.
و راهکار در قبال اون خانم...

جدا با این کارها که میخوام زدش کنم... میخوام کم کم وابستگیشو کم کنم... فقط و فقط زجر کشش کردین همین. نه وابستگیش از بین میره نه هیچی دیگه. فقط له میشه.

خواهرانه میگم که خیلی جدی به ایشون اطلاع بدین که تصمیمتونو گرفتین و این رابطه به هیچ عنوان به صلاح هیچکدومتون نیست، چه با قصد ازدواج و چه بی قصدش. و دیگه بعد از این اطلاع کلا کلا قطع رابطه کنین.

اگر واقعا دلسوز ایشون هستین ااین کارو انجام بدین. تنها کاری که از دست شما برای آرامش ایشون برمیاد دعا و صدقست همین و بس. هر ارتباط شما با ایشون فقط اوضاعو بدتر میکنه.

امیدوارم حرفامو به عنوان یک خانم جدی بگیرین.

و اما در قبال ازدواجتون. با توجه به تجربیاتی که تعریف کردین شاید بهتر باشه که به روحتون استراحت بدین و حداقل چند ماهی به ازدواج فکر نکنین (سربازی برین، به کارتون برسی...)

بعد که آمادگی پیدا کردین، از ابتدا و با دید بازتری به ازدواج فکر کنین و اقدام کنین.
در پناه حق موفق باشین

SaEed5639;472128 نوشت:
من چطور این خانمی که به من وابسته هست و به من اینقدر دروغ گفته رو رد کنم جوری که ناراحت نشه تاکید میکنم به هیچ عنوان از من ناراحت نباشه

سلام
به نظر من شما هر جور که بهش بگی، اون ناراحت میشه ولی یه پایان تلخ خیلی بهتر از یه تلخی بی پایانه
همین که صریح ولی با ملایمت بهش بگی که ادامه ی رابطتون به ضرر هر دوتون هست خیلی بهتر از اینه که روز به روز بیشتر بهتون وابسته بشه.
تازه وابستگی زودتر فراموش میشه تا دلبستگی.شاید اگه رابطتون ادامه پیدا کنه این وابستگی بشه دلبستگی
به نظر من سرد برخورد کردن و بهانه ی الکی آوردن هم فایده نداره چون اینجوری با احساساتش بازی میشه.همون که صریح بهش بگید خیلی بهتره
البته در هر صورت با احساساتش بازی میشه ولی صریح بگید شاید زودتر بتونه با خودش کنار بیاد

SaEed5639;472128 نوشت:
حالا من دو تا راهنمایی میخوام

اول این که من چطور این خانمی که به من وابسته هست و به من اینقدر دروغ گفته رو رد کنم جوری که ناراحت نشه تاکید میکنم به هیچ عنوان از من ناراحت نباشه چون دلم راضی نمیشه با ایشون ازداواج کنم و میخوام خودش از من نا امید بشه
دوم این که از خانمی که خواستگاری کردم چطور جواب بله رو بگیرم با توجه به شرایطم ( کار آزاد و نرفتن به سربازی )

دوستان امیدوارم با خودتون فکر نکنید که من هوس بازم چون اصلا تو ذاتم نیست.. این دوستیم هم بخاطر شناخت قبلی از ایشون بود و پیش خودم فکر کردم به ازدواج ختم میشه

ممنون میشم جواب بدید

اون دخترو وقتی نمیخوای خو بهش بگو... بگو : میخوام با یکی دیگه مزدوج بشم .....بعدم شما که وابسته اش نیستی و نمیخوایش؛ پس تموم کن رابطه رو...دوباره هم نزار شروع شه ... اونم خودش کم کم نا امید میشه...( اگرم ناراحت شد ... بگو این رابطه فقط به خاطر شناخت بوده که منم به شناخت جالبی از شما نرسیدم )

این خانمم شما نمیتونی پیش خودت دلیل بتراشی که به این دلیل و اون دلیل به من جواب رد داده....
هر دلیلی که داشته جواب رد داده دیگه بالاخره....
آویزونش نشو به نظرم...:ok:

تبسم;472911 نوشت:
به نظر من برو خواستگاریش وباهاش حرف بزن ببین مشکلش چیه بعد هم یه بهونه ای بیار بعدولش کن
یا زودبا یکی دیگه ازدواج کن اینهمه دختر .
یا به مامان بابای دختره بگو تا اونها جلوی دخترشونو بگیرن :Nishkhand:

یعنی شما جدا" این حرف رو زدین؟ یعنی حاضرین با خودتون چنین رفتاری بشه؟ این آقا[=Calibri][=Calibri] 1ساله با دختری رابطه داشته و بهش قول ازدواج داده بوده، دختر خانوم هم به همین دلیل، همونطور که توی طبیعت هر دختری هست به ایشون وابسطه شده[=Calibri][=Calibri]. بعد از اینم که دروغاش رو شده، آقا به جای اینکه به علت دروغ های ایشون رابطه رو باهاش تموم کنن، زجر کشش کردن و باز هم رابطه رو ادامه دادن[=Calibri][=Calibri]!!! حالا دلشون خواسته با دختر دیگه ای ازدواج کنن و ایشون رو رها کنن[=Calibri][=Calibri]! این همه اشتباه از این آقا سر زده، و شما دارین بهش توصیه میکنین که به جای جبران اشتباهاتشون برن به پدر و مادر دختر بگن؟؟؟؟؟؟؟؟ که دختر بیچاره نه تنها زیر بار فشار رها شدن بره، بلکه بدتر از اون حس حقارت، سرخوردگی، و سرزنش از جانب پدر مادرش رو هم تحمل کنه؟؟؟ واقعا از خوندن این راهنمایی متاسف شدم[=Calibri][=Calibri].

[=Calibri][=Calibri] آقای محترم جسارتا هم شما اشتباه کردین و هم اون خانوم[=Calibri][=Calibri]. من بر خلاف سایر دوستان بهتون پیشنهاد میکنم که طوری رفتار کنین که در نهایت اون دختر خانوم خودش بگه شما رو نمیخواد[=Calibri][=Calibri]. شما مستقیم بهش بگین که به درد ازدواج با هم نمیخورید، اما اجازه بدین حرف آخر رو اون بگه، بزارید اون[=Calibri][=Calibri] "نه[=Calibri][=Calibri]" رو بگه[=Calibri][=Calibri]. چون یکی از بزرگترین چیزایی که باعث ضربه دیدن یه دختر میشه بعد از رابطه، حس طرد شدنه[=Calibri][=Calibri].
[=Calibri][=Calibri] و البته این رو هم بگم که شما مطمئن هستین که شما و ایشون به درد ازدواج با هم نمیخورین؟ شاید اگه جدا از احساساتی که الان نسبت به اون خانومی که ازش خاستگاری کردین، ایشون رو هم بررسی کنین، ببینین که شرایط ازدواجتون جوره[=Calibri][=Calibri]. این رو از این نظر میگم که شما به هرحال به دلیل احساساتی که به صورت خودآگاه وخودخاسته در این دخترخانوم ایجاد کردین، در قبالشون مسئولین[=Calibri][=Calibri].
[=Calibri][=Calibri] در هرصورت موفق باشین[=Calibri][=Calibri].

موضوع قفل شده است