ثواب گفتن ذكر بسم الله الرحمن الرحيم

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
ثواب گفتن ذكر بسم الله الرحمن الرحيم

[="Tahoma"][="Red"]
ذكر به معنى ياد كردن به زبان است .
ذكر به معنى ياد كردن به دل است .
ذكر به معنى نگاه داشتن است .
ذكر به معنى انديشه كردن است .
ذكر به معنى پيدا كردن است .
ذكر به معنى توحيد است .
ذكر سيره عملى انبيا و ائمه اطهار (عليهم السلام ) و اولياى خداست ، و انسان به وسيله ذكر، خود را در سه عالم (دنيا و برزخ و قيامت ) بيمه مى كند.
حديث قدسى است كه هر گاه بنده اى ملاقات با من را دوست بدارد، من نيز ملاقات با او را دوست مى دارم و هر گاه پيش خود مرا ياد كند، او را پيش ‍ خود ياد كنم و هر گاه در ميان گروهى يادم كند، او را در ميان جمع بهتر از آن گروه يادش كنم و هر گاه بنده ام به اندازه يك وجب به من نزديك شود، به اندازه يك ذراع به او نزديك شوم و هر گاه به قدر ذراعى به من تقرب جويد، به اندازه باعى (باع واحد طول است از سر انگشت دست راست تا سر انگشت دست چپ ، آن گاه كه دستها را افقى به طرفين باز كنند) به او نزديك مى شوم .
براى ذكر گفتن ، رعايت چند شرط لازم است :
1- با وضو باشد.
2- دائم الذكر باشد، پيوسته ذكر خدا را بگويد.
3- حضور قلب داشته باشد، مثلا زبان با قلب هماهنگ باشد.
4- زمان و مكان و تعداد آن ميسر است .
5- در محيط گناه نباشد.
6- در همه حال ياد او باشيم ، هم در حال راحتى و هم در حال سختى ها و مشكلات . امام حسين (ع ) در بحبوحه جنگ ، و مقارن شهادت اصحاب و فرزندانش ، همواره ياد خدا بود و در هر صحنه اى ذكر خدا مى گفت و نيرو مى گرفت .
7- نيت بايد خالص باشد.
8- دهان خود را طاهر كند؛ ذكرى كه از دهان آلوده بيرون آيد، اثر ندارد.
9- اعتقاد و ايمان در اين ذكرها لازم است و اگر حاجت برطرف نشد، شايد علت و حكمتى داشته باشد.
10- نفس ذكر گفتن ارزش دارد، اگر چه حاجت شما برطرف نشود.
اميدوارم اين مجموعه بتواند گره گشاى مشكلات همه عاشقان و بندگان و مظلومان و حاجتمندان و بيماران باشد و بنده حقير را نيز از دعاى خيرتان فراموش نكنيد.

1.اهميت ذكر گفتن
1.زياد به ياد خدا بودن
ذكر خدا آن قدر داراى اهميت است كه خداوند سبحان هم به مردان و هم زنان توصيه فرموده كه زياد ذكر بگوييد و غافل نشويد.
والذاكرين الله كثيرا و الذاكرات مردانى كه بسيار به ياد خداوند و زنانى كه بسيار ياد خدا مى كنند.(1)
در جاى ديگر به مؤ منين توصيه مى فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را بسيار ياد كنيد.(2 )
2.محبوب خداوند
رسول خدا (ص ) مى فرمايد: هر كس ذكر خدا بسيار كند، خداوند او را دوست دارد.(3)
3.نحوه به ياد خدا بودن
خداوند سبحان به رسول خدا (ص ) چنين مى فرمايد:
1- پروردگار را در دل خود از روى تضرع و خوف ياد كن : واذكر ربك فى نفسك تضرعا و خيفة
2- آهسته و آرام نام او را بر زبان بياور: و دون الجهر من القول
3- ذكر را همواره صبحگاهان و شامگاهان تكرار كن : بالغدو و الآصال .
4- هرگز از غافلان و بى خبران ياد خدا مباش : و لا تكن من الغافلين .(4)
4.ياد خدا در همه حال
خداوند سبحان مى فرمايد:
پس از اتمام نماز ياد خدا را فراموش نكنيد و در حال ايستادن و نشستن و زمانيكه بر پهلو خوابيده ايد به ياد خدا باشيد و از او كمك بجوييد. فاذكروا الله قياما و قعودا و على جنوبكم .(5)
5.به ياد خدا باشيد
خداوند سبحان مى فرمايد:
فاذكرونى اذكركم پس به ياد من باشيد تا به ياد شما باشم .(6)
6.برترين ذكر
قرآن مجيد برترين اعمال را معرفى مى كند: لذكر الله اكبر.(7)
7.اسرار ياد خدا
در حديثى از امام صادق (ع ) آمده است در تفسير جمله و لذكر الله اكبر فرمود: ذكر الله عند ما احلّ و حرّم ياد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام (يعنى به ياد خدا بيفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).(8)
8.داروى بيماريهاى روحى
على (ع ) فرمود: ذكر الله دواء اعلال النفوس ياد خدا داروى بيماريهاى روح است .(9)
9.ياد خدا هنگام غذا خوردن
امام صادق (ع ) درباره پدرش امام باقر (ع ) مى فرمايد: او كثير الذكر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ، ذكر خدا مى گفت و به هنگام غذا خوردن نيز به ذكر خدا مشغول بود. حتى وقتى كه با مردم سخن مى گفت ، از ذكر خدا غافل نمى شد.(10)
10.پشتوانه ايمان
على (ع ) فرمود: ذكر الله دعامة الايمان ذكر خدا پشتوانه ايمان است .(11)
11.شيوه مؤ من
على (ع ) فرمود: ذكر الله شيمة كل مؤ من ياد خدا شيوه هر مؤ من است .(12)
12.ذاكر خدا
على (ع ) فرمود: سامع ذكر الله ذاكر شنونده ذكر خدا، ذاكر خداست .(13)
13.زبان مشغول ذكر خدا
على (ع ) فرمود: خوشا به حال كسى كه مشغول ذكر خدا باشد، و از گفتار بيهوده خاموش بماند.(14)
14.سرگرم شدن به ذكر الهى
از امام صادق (ع ) است كه به راستى خداوند عز و جل مى فرمايد: هر كه به ذكر من سرگرم شود و از درخواست از من بازماند، به او عطايى بدهم بهتر از آنچه كه به كسى دهم كه از من درخواستى كند.(15)
15.كليد انس با خدا
على (ع ) فرمود: الذكر مفتاح الانس ياد خدا كليد انس با خداست .(16)
16.لذت با ياد خدا
على (ع ) فرمود: الذكر لذة المحبين ياد خدا لذت دوستداران است .
17.صلاح قلب
على (ع ) فرمود: اساس و صلاح قلب اشتغال آن به ذكر خداست .(17)
18.ياد خدا
على (ع ) فرمود: من ذكر الله ذكره هر كه در ياد خدا باشد، خداوند او را ياد كند.(18)
19.ماءنوس با ذكر خدا
على (ع ) فرمود: هر گاه ديدى كه خداوند سبحان تو را به ذكر خود ماءنوس ‍ نموده (بدان كه ) تو را دوست مى دارد.(19)
20.نور ايمان
على (ع ) فرمود: ذكر الله نور الايمان ياد خدا نور ايمان است .(20)
21.شيوه پارسايان
على (ع ) فرمود: ذكر الله شيمة المتقين ، به ياد خدا بودن شيوه پرهيزكاران است .(21)
22.غذاى جانها
على (ع ) فرمود: ذكر الله قوت النفوس و مجالسة المحبوب ، ياد خداوند غذاى جانها و همنشينى با محبوب است .(22)
23.بهترين اهل مسجد
رسول خدا (ص ) فرمود: آيا به شما خبر ندهم از بهترين كارهاى شما كه درجه بلندترى است براى شما و در نزد خداوند شما بهتر شما را پاكدامن مى كند و از پول طلا و نقره براى شما بهتر است و خوب تر از آن است كه با دشمن خود برخورد كنيد و با آنها نبرد نماييد و از آنها بكشيد و كشته شويد؟ عرض كردند: يا رسول الله ! چرا. فرمود: آن بسيار ذكر كردن است .
سپس فرمود: مردى نزد پيغمبر (ص ) آمد و عرض كرد: بهترين اهل مسجد كيست ؟ فرمود: آن كه بسيار ذكر خدا كرده خير دنيا و آخرت به او داده شده است .
و در تفسير قول خداى تعالى ((منت مگذار كه كار بيشترى كردى .))(23)
فرمود: آنچه كار خوب براى خدا كردى ، آن را بيش مشمار.(24)
24.ذكر خدا حدى ندارد
امام صادق (ع ) فرمود: هر چيزى حدى دارد كه وقتى به آن رسد پايان مى پذيرد، جز ذكر خدا كه حدى كه با آن پايان گيرد ندارد.(25)
25.حدى براى ذكر گفتن نيست
امام صادق (ع ) فرمود: خداوند نمازهاى فريضه را واجب كرده است ، هر كس آنها را اداء كند، حد آن تاءمين شده ، ماه مبارك رمضان را هر كس روزه بگيرد حدش انجام گرديده و حج را هر كس (يك بار) به جا آورد همان حد آن است ، جز ذكر الله كه خداوند به مقدار قليل آن راضى نشده و براى كثير آن نيز حدى قايل نگرديده است . سپس به عنوان شاهد سخن ، آيه يا ايها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا را تلاوت فرمود.(26)
26.نشانه شيعيان
امام صادق (ع ) فرمود: شيعيان ما كسانى اند كه هر گاه تنها باشند، بسيار ذكر خدا كنند.(27)
27.ذكر در نهان
ابن فضال حديثى را به معصوم رسانيده است كه مى فرمايد: خداوند عزوجل به عيسى (ع ) فرمود: اى عيسى ! مرا در خاطر دار تا تو را در خاطر دارم و مرا در برابر همگنان بشرى (خودت ) ياد كن تا تو را در جمعى بهتر از جمع آدميان ياد كنم . اى عيسى ! دلت را براى من نرم و با پذيرش دار و در تنهايى بسيار يادم كن و بدان كه شادى من در اين است كه براى من تواضع كنى و در آن زنده و برازنده باشى و فسرده و مرده نباشى .(28)
28.ياد خدا با حالات زارى
امام صادق (ع ) فرمود: فرشته ننويسد جز آنچه را بشنود و خداى عزوجل فرموده است : ياد كن در پيش خود پروردگارت را به زارى و از روى ترس (29) و ثواب اين گونه ذكر را كه در پيش خود شخص باشد و نهانى باشد، جز خداى عز و جل نداند، براى آن كه بسيار بزرگ است .(30)
29.همنشين با خدا
ابوحمزه ثمالى از امام باقر (ع ) نقل كرده كه فرمود: در توراتى كه تحريف نشده است نوشته است كه : موسى (ع ) از پروردگارش درخواستى كرد، عرض كرد: پروردگارا! تو نزديكى به من ، تا با تو راز گويم ؟ يا دورى تا به تو فرياد كنم ؟ خداى عز و جل به او وحى كرد: اى موسى ! من همنشين آن كسى هستم كه مرا ياد كند. پس موسى عرض كرد: كيست در پناه تو روزى كه جز پناهت پناهى نيست . فرمود: آن كسانى كه مرا ياد مى كنند و من هم آنها را ياد مى كنم و در راه من با هم دوستى مى كنند و من هم آنها را دوست مى دارم ، آنانند كه چون خواهم به مردم روى زمين بلا و بدى برسانم ، براى خاطر آنها از همه آنان دفاع مى كنم .(31)
30.ياد خدا
امام صادق (ع ) فرمود: خداوند مى فرمايد: هر كه مرا در نهانى ياد كند، او را آشكار ياد كنم .(32)
31.زمره عاقلان
امام صادق (ع ) فرمود: آن كه در زمره عاقلان در ياد خداى عز و جل است چون كسى است كه در زمره جنگجويان در راه خدا نبرد كند.(33)
32.همنشين خدا
در روايت است كه على (ع ) مى فرمايد:ذاكر الله سبحانه مجالسه آن كه ياد خدا مى كند، همنشين خداست .(34)
33.ياد خدا در شبانه روز
از امام جعفر صادق (ع ) نقل است كه خداى عز و جل به موسى (ع ) فرمود: مرا در شبانه روز بسيار ياد كن و هنگام ياد من ، خاشع باش و هنگام بلايى كه به تو دهم ، صابر باش ، درگاه ذكرم آسوده زى و مرا بپرست و چيزى را با من شريك مساز، سرانجام تو به سوى من است . اى موسى ! مرا ذخيره خويش ‍ ساز، و گنج كردارهاى پاينده و شايسته خود را به من سپار.(35)
34.ياد خدا در پنهانى
اميرالمومنين (ع ) فرموده است : هر كه خداى عز و جل را در نهان ياد كند، هر آينه خدا را بسيار ياد كرده است ، زيرا منافقان در عيان و پيش مسلمان خدا را ياد كنند و او را در نهان ياد نكنند، و براى همين است كه خداى عز و جل در سوره نساء آيه 142 فرموده است : خودنمايى كنند در برابر مردم ، و ياد نكنند خدا را جز اندكى .(36)
35.خدا را فراموش كردن
از رسول خدا (ص ) روايت شده است كه فرمودند: هر كس كه خداوند را فرمان برد، در ياد خدا است و هر كس از او نافرمانى كند، خدا را فراموش ‍ نموده است .(37)
36.انواع ذكر
الف ) ذكر زبانى : نام خداوند را بر زبان جارى سازد و مكرر تسبيح و تحميد و تكبير و تهليل لا اله الا الله بگويد.
ب ) ذكر قلبى : با تمام قلب متوجه او باشيم .
در حديث آمده است كه پيامبر اكرم (ص ) روى به على (ع ) نمود و فرمود: سه كار است كه اين امت طاقت آن را ندارد:
1- مواسات با برادران دينى در مال ،
2- و حق مردم را از خويشتن دادن ،
3- و ياد خدا در هر حال .
ولى ياد خدا(تنها) ذكر سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر نيست ، بلكه ياد خدا آن است كه هنگامى كه انسان در برابر حرامى قرار مى گيرد، از خدا بترسد و آن را ترك گويد.(38)
2.آثار ذكر گفتن
37.ذكر الهى سبب آرامش دل
قرآن با يك جمله كوتاه و پرمغز مطمئن ترين و نزديك ترين راه را نشان داده : الا بذكر الله تطمئن القوب ، آگاه باش ، با ياد خدا دلها آرامش ‍ مى يابد.(39)
38.زياد ياد خدا بودن
ياد خدا به انسان نيرو و آرامش و قوت و قدرت و پايمردى مى بخشد و انسان بايد زياد به ياد خداوند باشد: واذكروا الله كثيرا لعلكم تفلحون .(40)
39.ذكر خدا عامل رستگارى و نجات
قرآن كريم عامل فلاح و رستگارى و پيروزى و نجات را در سه چيز مى داند: (1) تزكيه ، (2) ذكر نام خداوند، (3) نماز خواندن .
قد افلح من تزكّى ، و ذكر اسم ربه فصلّى .(41)
40.ياد خدا مايه بيدارى دلها
ياد خدا در همه حال و در هر روز و در صبحگاهان و شامگاهان مايه بيدارى دلها و كنار رفتن ابرهاى تاريك غفلت از دل آدمى است ، ياد خدا همچون باران بهارى است كه چون بر دل ببارد، گل هاى بيدارى ، توجه ، احساس ‍ مسؤ وليت ، روشن بينى و هر گونه عمل مثبت و سازنده اى را مى روياند.(42)
41.هنگام مردن ياد خداوند
معاذ بن جبل از كلام پيامبر اكرم (ص ) استفاده كرده و نقل مى كند كه از پيامبر خدا (ص ) پرسيدم : كدام عمل از همه اعمال برتر است ؟
حضرت فرمود: ان تموت و لسانك رطب من ذكر الله عز و جل ؛ اين كه به هنگام مردن زبان تو به ذكر خداوند عز و جل مشغول باشد.(43)
42.تاءثير ذكر گفتن در بازار
رسول خدا (ص ) فرمود: كسى كه در بازار و هنگام غفلت مردم و اشتغال آنها به آنچه در بازار است ، از روى اخلاص خدا را ياد كند، خداوند براى او هزار حسنه مى نويسد و به گونه اى او را در روز قيامت مورد رحمت قرار دهد كه به قلب هيچ بشرى خطور نكرده باشد.(44)
43.روشنى سينه ها
در حديثى على (ع ) مى فرمايد: ذكر الله جلاء الصدور و طماءنينة القلوب ياد خداوند موجب روشنى سينه ها و آرامش دلها است .(45)
44.روشنى عقل و زنده شدن دل
على (ع ) در حديثى مى فرمايد: هر كس خداى سبحان را ياد كند، خداوند دل او را زنده كرده و عقل و خردش را روشن گرداند.(46)
45.موجب شرح صدر
حضرت على (ع ) فرمود: الذكر يشرح الصدر ياد خداوند موجب شرح صدر است .(47)
46.ماءوا در بهشت
امام صادق (ع ) فرمود: هر كس بسيار ذكر خداى عزوجل بگويد، خدا در بهشت خود او را كاخ نشين سازد و زير درختان و گنبدهاى بهشتى به او ماءوا دهد يا در بهشتش او را در سايه رحمت خود گيرد و مشمول مهر مخصوص ‍ سازد.(48)
47.روشنى سينه ها و عقل
على (ع ) فرمود: ياد خدا نور عقول و زندگى بخش جانها و موجب روشنى سينه ها است .(49)
48.كار گشايى
على (ع ) فرمود: بهترين چيزى كه كارها به وسيله آن به سامان رسد، ذكر خداوند است .(50)
49.راندن شيطان
امام على (ع ) فرمود: ذكر الله مطردة شيطان ياد خدا بودن موجب راندن شيطان است .(51)
50.دورى از دوزخ
رسول خدا (ص ) فرموده است : هر كس فراوان ذكر خداوند عزوجل كند، خدايش دوست دارد، و هر كس ذكر خدا را بسيار گويد، براى او دو برائت نوشته مى شود: برائتى از دوزخ و برائتى از نفاق .(52)
51.نورانى شدن دل
على (ع ) فرمود: ثمره و نتيجه ذكر خدا، نورانى شدن دلها است .(53)
52.شفاى دل
رسول خدا (ص ) فرمود: ذكر خدا شفاى دلها است .(54)
53.نجات از ترس
ابو بصير گويد: از امام صادق (ع ) پرسيدم از مردن مؤ من ؟ فرمود: مؤ من به هر گونه مرگى بميرد: به وسيله غرق شدن بميرد، زير آوار بماند، و دچار درنده هم مى شود، و به صاعقه هم بميرد، ولى اين صاعقه به كسى كه در حال ذكر خداى عزوجل است نمى رسد.(55)
54.خير دنيا و آخرت
رسول خدا (ص ) فرمودند: من اعطى لسانا ذاكرا فقد اعطى خير الدنيا و الاخرة آن كس كه خدا زبانى به او داده كه به ذكر پروردگار مشغول است ، خير دنيا و آخرت به او داده شده است .(56)
55.آثار ذكر در خانه
امام صادق (ع ) مى فرمايد: در هر خانه قرآن خوانده شود و ذكر خداى عزوجل در آن گفته شود، بركتش فزون شود و فرشته ها در آن درآيند و شياطين از آن دورى گزينند و براى اهل آسمان بدرخشد، چنان كه ستاره هاى فروزان براى اهل زمين مى درخشند.
و هر خانه اى كه در آن قرآن نخوانند و ذكر خدا نگويند، بركتش كم مى شود و فرشته ها از آن دورى گزينند و شيطان در آن حاضر شوند.(57)
56.نجات از عذاب الهى
در حديثى كه معاذ بن جبل نقل كرده ، چنين آمده است : هيچ يك از اعمال آدمى براى نجات او از عذاب الهى برتر از ذكر الله نيست . از او پرسيدند: حتى جهاد در راه خدا. گفت : آرى ، زيرا خداوند مى فرمايد: لذكر الله اكبر.(58)
57.در بهشت برين
امام صادق (ع ) فرمود: من اكثر ذكر الله عزوجل اظله الله فى جنته هر كس بسيار ياد خدا كند، خداوند او را در سايه لطف خود در بهشت برين جاى خواهد داد.(59)
58.نامه عمل نورانى
امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه بنده بسيار آمرزش جويد، نامه عملش بالا رود، در حالى كه مى درخشد.(60)
59.آثار ياد خدا در همه حال
1- هنگامى كه نام خدا برده مى شود، يك دنيا عظمت ، قدرت ، علم و حكمت در قلب انسان متجلى مى گردد.
2- روح انسان را به نيكى ها و پاكى ها سوق مى دهد.
3- از بدى ها و زشتى ها پيراسته مى دارد.
4- توجه به چنين معبود بزرگى موجب احساس حضور دائم در پيشگاه او است و با اين احساس فاصله انسان از گناه و آلودگى بسيار زياد مى شود.
5- ياد او يادآورى مراقبت اوست ، ياد حساب و جزاى اوست ، ياد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ اوست و چنين يادى است كه جان را صفا و دل را نور و حيات مى بخشد.(61)
60.محافظت از شر شيطان
على (ع ) فرمود: ذكر الله عصمة من الشيطان ذكر خدا نگهدارنده از شر شيطان است .(62)
61.زنده بودن دلها
على (ع ) فرمود: فى الذكر حياة القلوب ياد خدا سبب زندگى دلهاست .(63)
62.آثار ترك ذكر الهى
قرآن مجيد سزاى كسانى كه از ياد خدا روى مى گردانند، چنين ذكر مى كند:
1- تنگى معيشت در اين جهان فان له معيشة ضنكا
2- روز قيامت نابينا محشور مى شود: و نحشره يوم القيامة اعمى (64)
3- شيطان بر انسان مسلط مى گردد: نقيض له شيطانا فهو له قرين .(65)
امام صادق (ع ) فرمود: خانه اى كه در آن تلاوت قرآن و ياد خدا نباشد:
1- بركتش كم خواهد بود،
2- فرشتگان از آن هجرت مى كنند،
3- و شياطين در آن حضور دائم دارند.(66)
63.بصيرت در كارها
على (ع ) فرمود: من ذكر الله استبصر هر كس كه ياد خدا كند (در كارها) بصيرت پيدا مى كند.(67)
64.محبوب پيش مردم
على (ع ) فرمود: هر كس به ذكر خدا مشغول باشد، خداوند ياد و نام او را (در نزد مردم ) نيكو و پاكيزه دارد.(68)
65.دائما ياد خدا بودن
على (ع ) فرمود: مداومة الذكر خلصان الاولياء دائما به ياد خداى بودن بهترين دوست اولياء خداست .(69)
66.زيانكاران
قرآن مجيد مى فرمايد: اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اموال و فرزندانتان شما را از ياد خدا غافل نكنند و كسانى كه چنين كنند، زيان كارانند.(70)
67.حسرت در قيامت
امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه عده اى ، چه نيك و چه بد، در مجلس جمع شوند و به غير ياد خدا بپردازند، در روز قيامت افسوس و حسرت مى خورند.
3.ذكر بسم الله الرحمن الرحيم
68.عوامل فلاح و رستگارى
خداى سبحان عامل فلاح و رستگارى و پيروزى و نجات انسان را سه چيز مى شمرد: قد افلح من تزكى ، و ذكر اسم ربه فصلى مسلما رستگار مى شود كسى كه خود را تزكيه كند و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند.(71)
69.نجات از شعله هاى نوزده گانه آتش
عبدالله بن مسعود گويد: هر كه خواهد از شعله هاى نوزده گانه آتش دوزخ نجات يابد، بسم الله الرحمن الرحيم گويد، زيرا بسم الله الرحمن الرحيم نوزده حرف است و خداوند تعالى هر حرفى را سپرى در برابر يكى از آن شعله ها قرار مى دهد.(72)
70.آغاز هر كار با نام خدا
رسول اكرم (ص ) فرمود: هر امر خطيرى اگر با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز نشود، آن امر ناقص و ناتمام خواهد ماند.(73)
71.جواز بهشت
رسول اكرم (ص ) فرمود: هيچ كس به بهشت در نيايد مگر با پروانه و جواز بسم الله الرحمن الرحيم به اين گونه بسم الله الرحمن الرحيم اين نوشته اى است از سوى خداوند ويژه فلان پسر فلان ، او را در بهشت به جايگاه بلندى وارد سازيد كه شاخه هاى ميوه آن آويخته و نزديك و در دسترس ‍ باشد.(74)
72.اسم اعظم خداوند
امام رضا (ع ) فرمودند: بسم الله الرحمن الرحيم به اسم اعظم (خداوند) از سياهى چشم به سفيدى آن نزديكتر است .(75)
73.معنى بسم
على بن حسن بن فضال به نقل از پدرش مى گويد: از حضرت امام رضا (ع ) تفسير بسم الله الرحمن الرحيم را پرسيدم .
حضرت فرمود: گوينده كه مى گويد: بسم معنايش اين است كه : سمه اى از سمه هاى خداى را كه همان عبادت است بر خود مى گذارم . گفت : عرض ‍ كردم : سمه چيست ؟ فرمود: يعنى علامت و نشانه .(76)
74.تفسير بسم الله
حضرت امام حسن عسكرى (ع ) در تفسير اين سخن خداى عزوجل بسم الله الرحمن الرحيم فرموده است : اوست خدايى كه تمام آفريدگان در مواقع نيازمندى ها و گرفتارى ها و شدايد به هنگام قطع اميد و گسستن اسباب از همه آنان كه پايين از او، و غير اويند، او را معبود خويش گرفته و به نيايش وى آهنگ مى كنند و مى گويند: بسم الله الرحمن الرحيم يعنى در تمام امور و كارهايم از خدايى كه عبادت و پرستش تنها شايسته و سزاوار اوست ، كمك و يارى مى طلبم خدايى كه چون دست فريادرس خواهى به سويش گشوده گردد، به فرياد رسد. ذات مقدسى كه چون (از سر صدق ) خوانده شود اجابت فرمايد.(77)
75.ترك نام خدا
از ابن عباس (ره ) منقول است كه گفت : هر كس بسم الله الرحمن الرحيم را ترك كند، محققا آيه اى از كتاب خداى تعالى را ترك گفته است .(78)
76.نشانه هاى مؤ من
امام حسن عسكرى (ع ) فرمودند: علامات مؤ من پنج چيز است :
1- نماز پنجاه و يك ركعت در شبانه روزى از فريضه و نافله گزاردن ،
2- انگشتر بر دست راست كردن ،
3- بعد از نماز جبين را به خاك در سجده گذاشتن ،
4- بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن ،
5- زيارت اربعين را خواندن .(79)
[/][/]

بسم الله نشانه دین اسلام
پیامبر (صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) علاوه بر توصیه های عام نسبت به ذکر بسم الله
، در مواردی خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه، رفتن به بستر برای خواب و برخاستن از بستر تأکید بیشتری بر بیان بسم الله داشتند
.
با این اوصاف، ذکر بسم الله برای مسلمانان به صورت شعار و نشانه دین اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه های ایمان شمرده می‌شود، چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) هنگام تلاوت قرآن، بسم الله را به صدای بلند می‌گفت و مشرکان از او روی بر می‌گرداندند که آیه 46 سوره اسراء به همین نکته اشاره دارد.

تفسیر ایت الله جوادی املی

[="Tahoma"][="Red"]

امام رضا علیه السلام فرمود:
کسی که توان جبران گناهانش را ندارد، زیاد بر حضرت محمّد و اهل بیتش
صلوات و درود فرستد، که همانا گناهانش اگر حقّ الناس نباشد، محو و نابود گردد.
[/]

امام باقر(علیه السلام) می‌فرماید: “من خرج من بیته فقال بسم الله الرحمن الرحیم قال له الملکان هدیت و اذا قال لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم قالا له وقیت و اذا قال توکلت علی الله قالا له کفیت فیقول الشیطان کیف اصنع به من هدی و وقی و کفی؛ هرکس که از خانه‌اش خارج شود و “بسم الله الرحمن الرحیم ”‌ بگوید، دو فرشته به او می‌گویند: هدایت شدی و هرگاه بگوید: “لاحول و لا قوه الابالله العلی العظیم “، به او می‌گویند: نگاه داشته شدی و هرگاه بگوید: “توکلت علی الله “، به او می‌گویند کفایت شدی. [در اینجا] شیطان می‌گوید: چه کار کنم با کسی که هدایت شده، نگاه داشته شده و کفایت شده است. ”‌

موضوع قفل شده است