نکته های ناب

تب‌های اولیه

37 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نکته های ناب







اِ..... پس عکسها کو؟؟؟
:Gig:

بسم الله... پس عکسا کو؟؟؟:Gig:


باغ بهشت;469646 نوشت:


یه جایی شنیدم یه بزرگی می گفت: وقتی در برابره غیبت قرار می گیری یه تسبیح بگیر دستت بگو "بمن چه" ؟ "به تو چه"؟

با حرف استاد در تناقضه که!؟:Gig:

دوست عزیز وقتی در مجلس غیبت قرار میگیریم در صورت اینکه احتمال تاثیر می دهیم باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم.اینه که دیگه اونجا نمیتونی بگی به من چه !!!

باغ بهشت;470180 نوشت:
باید امر به معروف و نهی از منکر کنیم

انگار منظورمو خوب نرسوندم!
اون عزیز می گفتن: وقتی نزد شما از کسی بدگویی کردن و امثال اینها...
شما اگه یک کلام بگید بمن چه که فلانی اون کارو کرده؟!
اصلا به تو چه اون بابا یه کاری کرده حالا؟!
اگه اون لحظه امر به معروف کردی که کردی اگه نکردی الان واسه چی داری جلو من غیبتش و می کنی؟

گفتنش چه سودی داره؟
(پُر بیراه هم نگفته)

بسمه تعالی

خوش به حال مسافرکشان میدان آزادی که آزادانه فریاد میزنند: ...آزادی...آزادی...آزادی...
و عابران خسته میپرسند: آزادی چند؟
و من عابری را دیدم که از راننده سوال میکرد آزادی کجاست؟راننده گفت: رد کردی...آزادی قبل از انقلاب بود...
گفتم:

از غرب که به میدان آزادی نگاه کنی، آزادی قبل از انقلاب است.
از میدان امام حسین (ع) که به آزادی نگاه کنی،آزادی درست میفتد بعد از انقلاب.

پس بنگر در کدامین سو ایستاده ای ...

بسمه تعالی

بیشتر مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک “زندگی خوب

حرکت می‌کنند که از کنار آن رد می‌شوند. !!!!!!

[="Arial"][="Navy"]


[/]

شهید مطهری:

دموکراسي در اسلام يعني انسانيت رها شده ودر غرب يعني حيوانيت رها شده؛ بنابراين آزادي و دموکراسي در قاموس اسلام جنبه انساني دارد و در غرب جنبه حيواني .

بسمه تعالی

شيخ الرئيس در مقام عارفان مى گويد:
عارف ، خوشرو، و خندان و متبسم است و از روى تواضع به كوچك تر، همان طور احترام مى كند كه به بزرگ تر، و از ديدن افراد گمنام ، همان قدر خوشحال مى شود كه از ديدن افراد نامدار؛ چگونه شاد نباشد و به وجد نيايد در حالى كه به حق و همه چيز به اين سبب كه خداوند را در آن مى بيند شادمان است ، و چگونه براى او همگان يكسان نباشند،درحالى كه همه نزد او اهل رحمت اند كه مشغول باطل اند.
تا آن جا كه مى گويد :
عارف ، شجاع است و چگونه شجاع نباشند در حالى كه او از مرگ هراسى ندارد، و بخشنده است و چگونه بخشنده نباشد در حالى كه از محبت باطل بركنار است ، و او حقد و كينه ها را فراموش مى كند و چگونه چنين نكند در حالى كه مشغول به ذکر حق است .

بسمه تعالی

همزمان با فرا رسیدن سالروز ولادت با سعادت ثامن‌الائمه علی‌ بن موسی‌الرضا علیه‌السلام، جمع کثیری از زائران و عاشقان اهل‌بیت (ع) به زیارت امام هشتم می‌روند از این رو بر آن شدیم تا توصیه‌های حضرت آیت‌الله العظمی محمدتقی بهجت‌(ره) را از کتاب «برگی از دفتر آفتاب» در باب زیارت این امام همام ذکر کنیم تا ان‌شاءالله سفری پربار و معنوی برای زائران رقم بخورد.

1- زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه‌السلام اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید:
«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»
زیارت امام رضا علیه‌السلام از زیارت امام حسین علیه‌السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه‌السلام می‌روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه‌السلام می‌آیند.

2- به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه‌السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه‌السلام اذن دخول داده‌اند و وارد شوید.

3- اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.

4- بسیاری از حضرت رضا علیه‌السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور – کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‌برد. چیزهای عجیبی را می‌دید.

5- ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا(ع) خواست او را شفا بدهد، شب، حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.

6- همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. -قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه‌السلام بشمرید. حضرت علیه‌السلام می‌دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه‌السلام به کسی فرمودند: «از بعضی گریه‌ها ناراحت هستم!»

7- یکی از بزرگان می‌گوید، من به دو چیز امیدوارم؛ نخست آنکه قرآن را با کسالت نخوانده‌ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می‌خوانند که گویی شاهنامه می‌خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت. دوم، در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کرده‌ام.

حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمة‌الله علیه مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند: «در روز عاشورا مقداری از گِلِ عزاداری امام حسین علیه‌السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!»
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه‌السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
«در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.»
این جمله دو معنی دارد:
معنی اول این که حضرت رضا علیه‌السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه‌السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آنجا آتش روشن کردند!

8- کسی وارد حرم حضرت رضا علیه‌السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می‌باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین – سلام الله علیهم – را یک یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء است.

9- در همین حرم حضرت رضا علیه‌السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه‌السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند.

روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف شد. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت است! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند. زیارت‌نامه می‌خواندند. همین زیارت‌نامه معمولی را می‌خواندند! پس از خواندن زیارت‌نامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع شد حال آیا حضرت رضا علیه‌السلام وفات کرده است؟

10- حرف آخر این که: عمل کنیم به هر آنچه که می‌دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی‌دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.

منبع:ایسنا

بسمه تعالی

از حضرت رضا (علیه اسلام) نقل شده است:
چون گرفتاری شدیدی برایتان پیش آید که شما را غمگین نمود دو رکعت نماز بخوانید، در رکعت اول فاتحه و آیة الکرسی، و در رکعت دوم فاتحه و سوره قدر.
بعد قرآن را بر بالای سر بگذار و ده بار بگو: «اَللهُمَ بِحَقّ مَن اَرسَلتَهُ اِلی خَلقِکَ وَ بِحَقِّ کُلِّ آیَةٍ وَ بِحَقّ کُلَّ مَن مَدَحتَهُ فیهِ عَلَیکَ وَ بِحَقِکَ عَلَیهِ وَ لاتَعرِفُ اَحَدا اَعرَفُ بِحَقِکَ مِنک». پس ده بار بگو: «یا سَیِدی یا الله» ده بار «بِحَقِ مُحَمَدِ» ده بار «بِحَقِ عَلیٍ» ده بار «بِحَقِ فاطمة» ده بار «بِحَقِ الحَسَن» ده بار «بِحَقِ الحُسین» و همین طور تمام ائمه را می شماری تا حضرت ولی عصر (عج).همانا از جای خود برنخاسته باشید تا حاجتتان روا شود، ان شاءالله.

بسمه تعالی

در جایی دیگر از حضرت امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که:
ایشان در پاسخ فردی گرفتار بیان داشته اند: دو رکعت نماز بخوان و در هر رکعت بعد از حمد سیزده بار سوره قدر.
چون فارغ شدی سجده کن و بگو: «اَللهُمّ یا فارِجَ الهَمّ وَ کاشِفَ الغَمّ وَ مُجیبَ دَعوَة المُضطَرّین وَ رَحمنَ الدّنیا وَ رَحیمَ الآخِرَة صَلّ عَلی مُحَمد وَ آل مُحَمد وَ ارحَمنی رَحمَة تُطفِئ بِها عَنّی غَضَبَکَ وَ سَخَطَکَ وَ تُغنِیَنی بِها غَمّن سِواک»
بعد گونه راست را به زمین بچسبان و بگو: «
یا مُذِلّ کُلّ جَبّار عَنید وَ یا مُعِزّ کُلّ ذَلیلِ وَ حَقّکَ قَد بَلَغَ المَجهُودُ مِنّی فی اَمرٍ کَذا فَفَرّج عَنّی».
پس گونه چپ را به زمین بچسبان و بگو مانند آن را، بعد به سجود برگرد و مانند آن را بگو، پس بدان خداوند غم تو را فرج می دهد و حاجتت را روا می سازد.

[="Arial"][="Red"][/]

بسمه تعالی

[h=1]باطن دنيا جهنم است.[/h] علامه حسن زاده آملي درباره دنيا فرموده: و هي الجسر (الصّراط) الممدود بين الجنّه والنّار/ اين همان پل است که در وصف او مأثور است که از مو باريک تر و ازشمشير تيزتر است.
واعظي بر منبر مردم را اندرز و بيم مي داد که اي مردم! پلي بر روي جهنّم کشيده شده است که از مو باريک تر و از شمشير تيزتر است و همه بايد از اين پل عبور کنند هرکس از آن بگذرد وارد بهشت مي شود. يکي از مستمعين گفت: آقا ! آيا اين پل دستگيره هم دارد؟ گفت: خير. گفت: پس همه ي ما را افتاده ببين.
اي عزيز! باطن دنيا، جهنّم است ((
وَ إِن مِنکُم إِلاَّ وَارِدُهَا کَانَ عَلَي رَبِّکَ حَتماً مَقضِياً ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقُوا وَ نَذَرُ الظَّالِمينَ فِيهَا جِثِياً )) / مريم . ۷۴ ؛ به قضاي حتم الهي همه بايد وارد دنيا بشوند و اين پل که بر روي جهنّم کشيده شده است صراط مستقيم است که به لحاظ عقل عملي؛ عدالت متوسط بين افراط و تفريط است که اَحَدِّ مِنَ السَّيف يعني از شمشيرتيزتر است و به لحاظ عقل نظري؛ در علم توحيد و فروع آن مثلاً اَدَقِّ مِنَ الشَّعر يعني از مو باريک تر است. معصوم درباره ورودش به دنيا فرموده است (( جِزنَاهَا وَ هِي خَامِدَهٌ )) .
در حديث است که روزي جناب رسول الله ( صلّي الله عليه و آله) با اصحابش درمسجد نشسته بودند، ناگهان آوازي سخت شبيه صداي فرو ريختن ديوار و فرود آمدن خرسنگي مثلاً شنيدند و هولناک شدند. رسول الله فرمود : مدّت هفتاد سال است که سنگي از بالاي جهنم رها شده است واينک به قعر آن رسيده است و اين صدا ازسقوط آن سنگ به قعر جهنّم بوده است! هنوز رسول الله از کلامش فارغ نشده بود که فرياد و شيون ازخانه منافقي برخاست که هفتاد سال عمر کرد و درآن ساعت بمرد. رسول الله گفت : الله اکبر. پس صحابه دانستند که آن سنگ اين منافق بودکه از آن روز (که)خلق شده است تا کنون در جهنّم سرازير بود و فرود مي آمد و در آن وقت به قعر آن رسيده است.
قال الله تعالي ((
إِنَّ المُنَافِقينَ فِي الدَّرَکِ الأسفَلِ مِنَ النَّار )) مانند اين صداي هولناک در هرشبانه روز بسيار است وليکن گوش برزخي باز نيست تا بشنود. کاملي بايد که در چشم ها و گوش ها تصرّف کند تا بتوانند وقايع و احوال برزخي نفوس را ببينند و بشنوند. تو که جسر ممدود بين جنّت و ناري، خود را باش تا نيفتي... عاقل را اشاره کافي است ...


* قسمتي از مقاله ي حقيقت انسان درعرفان علاّمه حسن زاده آملي/ کيهان انديشه، آذر و دي۱۳۷۱، ص۳۹


[=arial black]
انديشه هاي ما ، آري و نه گفتن هاي ما ، و اگر و اما گفتن هاي ما ، همه با همان ضرورتي از درون ما رشد مي کنند که ميوه از دل درخت ، به هم مر بوط و با هم خويشاوندند ، و همه از يک اراده، يک وضع جسماني، يک خاک ، و يک خورشيد نشان دارند . فريدريش نيچه

رسواترين آدمها ، فريبکارانند . حکيم ارد بزرگ

غير ممکن ها را انجام دادن نوعي لذت است . والت ديسني

نزديكترين و سريعترين طاعت در ثواب ، پيوند با خويشان است . امام محمدباقر عليه السلام

هنرها تنها تقليد محض واقعيت خارجي نيستند و اگر برخي آثار هنري چنين بودند در حقيقت در برابر رسالت عالي خود کاذب مي نمودند. شوپنهاور

آگاهي تنها راه رسيدن به آزادي است . حکيم ارد بزرگ

انسان برتر از ابرانسان بسيار دور است . فريدريش نيچه

به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيد و دست يكديگر را بفشاريد و به هم خشم نگيريد . امام رضا عليه السلام

آيا زندگي آنقدر عزيز ، و صلح آنقدر شيرين است که به بهاي زنجير و اسارت خريداري شود ؟ . پاتريک هانري

آدمي مي تواند بارها و بارها به شيوه هاي گوناگون قهرمان شود . حکيم ارد بزرگ

نخستين قانون موفقيت تمرکز است . يعني همه نيروهاي خود را روي يک نقطه متمرکز کنيد ، مستقيما به سراغ همان برويد و به چپ و راست منحرف نشويد . ويليام ماتيوس

كسي كه عبادت هاي خالصانه خود را به سوي خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترين مصلحت را به سويش فرو خواهد فرستاد . حضرت زهرا سلام الله عليها

برترين دانش ها يزدان پرستي است . حکيم بزرگمهر

دشمن ابزار نابود ساختن آدمي را ، در درون سراي او جست و جو مي کند . حکيم ارد بزرگ

برگهاي کتاب به منزله ي بالهايي هستند که روح ما را به عالم روشنايي پرواز مي دهند . ولتر

همانا سعادتمند(به معناي) كامل و حقيقي كسي است كه امام علي(ع) را در دوران زندگي و پس از مرگش دوست داشته باشد . حضرت زهرا سلام الله عليها

دوست بجاي چتريست که بايد روزهاي باراني همراه شما باشد . پل نرولا

پيشرفت تنها در سايه آمادگي هميشگي ما بدست مي آيد . حکيم ارد بزرگ

بخش عمده ي تاريخ حدس است و بقيه تعصب. ويل دورانت

ما اهل بيت رسول خدا(ص) وسيله ارتباط خدا با مخلوقاتيم ما برگزيدگان خداييم و جايگاه پاكي ها، ما دليل هاي روشن خداييم و وارث پيامران الهي . حضرت زهرا سلام الله عليها

اصولا زماني پوچي براي چيزي معنا پيدا ميکند که بيايم براي آن ، هدفي تعريف کنيم .و اگر بدانيم هدفي در کار نيست، به پوچي هم نخواهيم رسيد . فريدريش نيچه

با بردباري همه چيز در چنگ توست . حکيم ارد بزرگ

مهم نيست اگر زمين بخوريد، مهم دوباره برخاستن است. وينسنت لمباردي

تلاوت کننده سوره حديد و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمين اهل بهشت خوانده مي شوند . حضرت زهرا سلام الله عليها

بسمه تعالی

آیه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
سوره مائده آیه 35: «ای کسانی که ایمان آورده اید از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و وسیله ای برای تقرب به او بجویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.»

پیام آیه:
1- قرار گرفتن او به مراعات تقوای الهی در کنار ایمان، نشانگر آن است که باور قلبی پیوسته باید در عمل و رفتار خودنمایی داشته باشد یعنی مؤمن نمی تواند ادعای ایمان به خدا داشته باشد ولی رنگ و بوی ایمان را در زندگی اش نتوان مشاهده کرد.
2- رسیدن یک انسان با ایمان به حریم امن الهی و دریافت حقایق و معارف عالی توحیدی از مبدأ اصلی، نیازمند بهره گرفتن از ابزار مناسب است. پیشوایان معصوم (ع) دین که مقربان پیشگاه حقند و مورد رضایت و امضای خدای هستی بخش هستند تنها وسیله های مناسب برای وصول مؤمن به حریم توحید هستند. بدون تسلیم و سر سپردن به اولیای معصوم و چهره های تابناک عالم توحید راهی برای رسیدن به توحید ناب نیست.
3- تلاش و کوشش رمز موفقیت و کلید دست یافتنی به اهداف و خواسته هاست. جهاد در جبهه بیرون و از بین بردن موانع بیرونی توحید و جهاد در جبهه درون و پاکسازی آفات توحید از حریم دل و جان رمز رسیدن به خدا و استقرار در عالم توحید است.
4- با تلاش و جدیت و بهره گرفتن از ابزار مناسب، فلاح و رستگاری انسان با ایمان تضمین شده است، فلاحی که بدون ایمان واقعی و تمسک به چهره های فروزان عالم توحید و بدون تلاش و جدیت قابل دستیابی نیست.

بسمه تعالی

عارف واصل مرحوم جناب سید هاشم حداد مي فرمودند:
من‌ تعجّب‌ ميكنم‌ از اين‌ دسته‌ از سالكين‌ كه‌ مكاشفه‌ ميخواهند! چشم‌ باز كنند، همۀ اين‌ عالم‌ مكاشفات‌ است‌.

مكاشفه‌ تنها ديدن‌ صورت‌ در زاويه‌ بصورت‌ خاصّ يا حالت‌ استثنائي‌ نيست‌؛ هر چه‌ كشف‌ از اراده‌ و اختيار و علم‌ و قدرت‌ و حيات‌ حضرت‌ حقّ كند مكاشفه‌ است‌. چشم‌ باز كن‌ و بنگر كه‌ اين‌ عالم‌ خارج‌، هر ذرّه‌اش‌ مكاشفه‌ است‌، و حاوي‌ عجائب‌ و غرائب‌ كه‌ فكر را به‌ منتهاي‌ آن‌ دسترس‌ نيست‌.
اگر كسي‌ در راه‌ سير و سلوك‌ و بطور كلّي‌ غير از اين‌ راه‌، غير از خدا چيزي‌ را بخواهد، خداوند را نخواسته‌ است‌؛ و همان‌ خواست‌ او كه‌ نفساني‌ است‌ مانع‌ از وصول‌ وي‌ به‌ ذات‌ اقدس‌ حقّ خواهد شد. اگر بهشت‌ بخواهي‌ و يا حوريّه‌ و غِلمان‌ بطلبي‌، خدا را طلب‌ ننموده‌اي‌! اگر مقامات‌ و درجات‌ بخواهي‌، ممكنست‌ خداوند به‌ تو مرحمت‌ كند، ولي‌ خداي‌ را نخواسته‌اي‌ و در همان‌ مقام‌ و درجه‌ ميخكوب‌ شده‌اي‌، و ارتقاء از آن‌ درجه‌ براي‌ تو محال‌ است‌. چون‌ خودت‌ نخواسته‌اي‌ و نطلبيده‌اي‌!
اگر جبرئيل‌ في‌المثل‌ نزد تو آيد و بگويد: هرچه‌ ميخواهي‌ بخواه‌! از درجات ‌ و مقامات‌ و سيطرۀ بر جنّت‌ و جحيم‌ و خُلَّت‌ حضرت‌ ابراهيم‌ و مقام‌ شفاعت‌ كبراي‌ محمّد صلّي‌ الله‌ عليه‌ وآله‌ وسلّم‌ و محبّت‌ آن‌ پيامبر عظيم‌ را، تو بگو: من‌ بنده‌ام‌. بنده‌ خواست‌ ندارد. خداي‌ من‌ براي‌ من‌ هر چه‌ بخواهد آن‌ مطلوب‌ است‌. من‌ اگر بخواهم‌ به‌ همين‌ مقدار خواست‌ كه‌ مال‌ من‌ است‌ و متعلّق‌ به‌ من‌ است‌ از ساحت‌ عبوديّت‌ خود قدم‌ بيرون‌ نهاده‌ام‌، و گام‌ در ساحت‌ عِزّ ربوبي‌ نهاده‌ام‌؛ چرا كه‌ خواست‌ و اختيار اختصاص‌ به‌ او دارد.

وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَآءُ وَ يَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَـٰنَ اللَهِ وَ تَعَـٰلَي‌' عَمَّا يُشْرِكُونَ.

«و پروردگار تو آنچه‌ را كه‌ بخواهد مي‌آفريند و اختيار ميكند. براي‌ اين‌ مردم‌ ممكن‌الوجود اختيار و انتخابي‌ نيست‌. منزّه‌ و عالي‌ مرتبه‌ است‌ خداوند، از شركي‌ كه‌ به‌ او مي‌آورند.»
حتّي‌ نگو: من‌ خدا را ميخواهم‌! تو چه‌ كسي‌ هستي‌ كه‌ خدا را بخواهي‌؟! تو نتوانسته‌اي‌ و نخواهي‌ توانست‌ او را بخواهي‌ و طلب‌ كني‌! او لامحدود و تو محدودي‌! و طلب‌ تو كه‌ با نفس‌ تو و ناشي‌ از نفس‌ توست‌ محدود است‌؛ و هرگز با آن‌، خداوند را كه‌ لايتناهي‌ است‌ نمي‌تواني‌ بخواهي‌ و طلب‌ كني‌! چرا كه‌ آن‌ خداي‌ مطلوب‌ تو در چارچوب‌ طلب‌ توست‌، و محدود و مقيّد به‌ خواست‌ توست‌، و وارد در ظرف‌ نفس‌ توست‌ به‌ علّت‌ طلب‌ تو. بنابراين‌ آن‌ خدا، خدا نيست‌. آن‌، خداي‌ متصوَّر و متخيَّل‌ و متوهَّمِ به‌ صورت‌ و وَهم‌ و خيال‌ توست‌، و در حقيقت‌، نفس‌ توست‌ كه‌ آنرا خداي‌ پنداشته‌اي‌!

بناءً علَيهذا دست‌ از طلب‌ خود بردار! و با خود اين‌ آرزو را به‌ گور ببر كه‌ بتواني‌ خداوند را ببيني‌ و يا به‌ لقاي‌ او برسي‌ و يا او را طلب‌ كني‌! تو خودت‌ را از طلب‌ بيرون‌ بياور، و از خواست‌ و طلبت‌ كه‌ تا به‌ حال‌ داشته‌اي‌ صرف‌نظر كن‌ و خودت‌ را به‌ خدا بسپار؛ بگذار او براي‌ تو بخواهد، و او براي‌ تو طلب‌ كند!
در اينصورت‌ ديگر تو به‌ خدا نرسيده‌اي‌ همانطور كه‌ نرسيده‌ بودي‌ و نخواهي‌ رسيد. امّا چون‌ از طلب‌ و خواست‌ بيرون‌ شدي‌ و زمامت‌ را به‌ دست‌ او سپردي‌، و او ترا در معارج‌ و مدارج‌ كمال‌ كه‌ حقيقتش‌ سير إلي‌ الله‌ با فناي‌ مراحل‌ و منازل‌ و آثار نفس‌ و بالاخره‌ اندكاك‌ و فناي‌ تمام‌ هستي‌ و وجودت‌ در هستي‌ و وجود ذات‌ اقدس‌ وي‌ مي‌باشد سير داد، خدا خدا را شناخته‌ است‌، نه‌ تو خدا را!

چه سخنان جالبی ........ ذهن ادم رو باز میکنه

توصیه های آیة الله العظمی وحید خراسانی أطال الله بقائه:
سعادت دنیا و آخرت در توجه و توکل به خداوند متعال و توسل به ولی او امام زمان (صلوات الله علیه) است و برای رسیدن به این مهم به این نکات توجه کنید:
1) در همه حال خداوند تبارک و تعالی را در نظر داشته باشید که او این همه نعمتهای بی پایان را به شما داده است و سعی کنید نماز را اول وقت به جا آورید که اول وقت رضوان الله تبارک و تعالی است.
2) هر روز بعد از نماز صبح دعای عهد (اللهم ربّ النور العظیم...) را بخوانید که وسیله ارتباط با ولی عصر (عجل الله فرجه) است.
3) هر روز صبح بعد از نماز و شب قبل از خواب یازده مرتبه سوره (توحید) را قرائت کنید و در شبانه روز هر مقدار توانستید این سوره را بخوانید.
4) سعی کنید هر روز حداقل پنجاه آیه قرآن و اگر میسّر است یک جزء قرآن برای حضرت ولی عصر (عج) تلاوت کنید.
5) بعد از هر نماز تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) فراموش نشود. بعد از آن سه مرتبه بگوئید: (صلی الله علیک یا ابا عبدالله و علی المستشهدین بین یدیک و رحمة الله و برکاته) و (دعای اللهم کن لولیک...) را بخوانید.

6) هر روز صبح یا شب یک سوره (یس) برای حضرت زهرا (علیها السلام) قرائت نمائید.

  • تعداد بازديد :

[h=1]خاطره ای عجیب از علامه حسن زاده آملی[/h]


[/HR] خانواده به جهت رشد و پویایی حیات جامعه بشری و بقای نسل در آن، از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و به عنوان یكی از نهادهای مهم اجتماعی محسوب می‌شود؛ چرا كه تمامی افراد در جامعه در همین كانون رشد یافته و وارد محیط اجتماع می‌شوند.

[/HR] و چه بسیار حائز اهمیت است پرورش و نوع ارتباطات در این كانون، چرا كه هر چه این تربیت اصولی‌تر و دقیق‌تر باشد، شخص بالغ‌تر و كامل‌تر وارد اجتماع خواهد شد. و چه ارتباطی اصولی‌تر و دقیق‌تر از ارتباط اسلامی و دینی! امام رضا علیه السلام فرمود:‌ «أحسن الناس یمانا أحسنهم خلقا و الطفهم بأهله و أنا ألطفكم بأهلی؛ كسی كه ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیكوتر و به خانواده‌اش مهربان‌تر است و من نسبت به خانواده‌ی خود، مهربان‌ترم». (بحارالانوار،ج 68، ص 387)
[h=2]خاطره ای از آیت الله حسن زاده آملی
[/h]... در آمل در مسجد سبزه میدان مشغول درس و بحث و اقامه نماز شدم(در تعطیلات تابستان بوده که ایشان قم را ترک میکرده).
روز دوم پس از نماز به منزل آمدم. پس از ناهار آماده استراحت شدم، ولی بچه ها با سر و صدا و بازی نگذاشتند، من که خسته بودم با بچه ها و مادرشان دعوا کردم، در حالی که نباید دعوا می کردم، بالاخره در محیط خانواده پدر باید با عطوفت رفتار کند.
پس از لحظاتی ناراحت شدم، به حدی که اشکم جاری شد. از خانه بیرون رفتم و مقداری میوه و شیرینی برای بچه ها خریدم تا شاید دلشان را به دست آورم و از ناراحتیم کاسته شود.
جناب رسول الله صل الله علیه و آله و سلم فرمود: دلی را نشکن که اگر شکسته شد قابل التیام نیست، چنانچه اگر ظرف سنگینی شکست، با لحیم اصلاح نمی شد. زمین و آسمان بر من تنگ شد و احساس کردم که نمی توانم در آمل بمانم. از آمل بیرون آمده، به قصد عزیمت به تبریز و محضر آقا سیدمحمدحسن الهی عازم تبریز شدم.
امام رضا علیه السلام فرمود :‌ «كسی كه ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیكوتر و به خانواده‌اش مهربان‌تر است و من نسبت به خانواده‌ی خود، مهربان‌ترم»

در منزل ایشان پس از لحظاتی احوالپرسی اظهار داشتند: من نمی دانستم شما قم هستید یا آمل؟ لذا می خواستم نامه ای به اخوی (علامه طباطبائی) بنویسم تا نامه را به شما برسانند.
با تعجب عرض کردم: آقا چه اتفاقی افتاده که می خواستید مرا در جریان بگذاری؟
فرمودند: من خدمت آقای قاضی مشرف شدم و سفارش شما را به ایشان کردم. ولی حاج آقای آملی! (استاد خیلی مودب بودند و مرا حاج آقای آملی خطاب می کردند) ایشان از شما راضی نبودند.
با شنیدن این جمله تا لاله گوش سرخ شدم، عرض کردم: آقا چطور؟ چرا راضی نبودند؟
فرمودند: ایشان به من گفتند: آقای آملی چطور هوس این را دارد در حالی که با عائله اش اینطور رفتار می کند؟
بعد فرمود: حاج آقای آملی! داستان رفتار با عائله چیست؟
زبانم بند آمد و اشکم جاری شد و بالاخره به ایشان ماجرا را عرض کردم.
فرمود: آقا! چرا؟ اینها امانت خدا در دست ما هستند.
به قم بازگشتم و کل ماجرا را نیز خدمت آقای علامه طباطبائی عزیز عرض کردم و ایشان هم تعجب کرد و پس از سکوت زیادی فرمود: «آقای قاضی بزرگمردی بود.»
مهربانی با خانواده، رتبه ی دیگری برای ایمان است که در تداوم و آرامش زندگی نقش اساسی دارد.

همان گونه که عقوق والدین عبارت است از : خشم آوردن، شکستن دل و آزردن خاطر ایشان به هر نوع که دل ایشان آزرده شود عقوق حاصل می شود و آدمی مستحق عذاب الهی و بلای غیر متناهی می گردد، خواه به زدن باشد یا دشنام دادن یا صدا به ایشان بلند کردن یا تیز بر ایشان نگریستن، این عاق می تواند از جانب فرزندان نیز باشد؛ در حالی که آنان فرزندان نیکو و شایسته ای هستند و حقوق آنان از جانب والدین رعایت نمی گردد

اخلاق و رفتار بسیاری از مردم در اجتماع خوب است اما اخلاق و رفتار آن ها با خانواده ی خود مطلوب نیست، همسر و فرزندان وی از دست آن ها راضی نیستند.
پدران باید متوجه باشند که با خانواده خود مهربان باشند، خشونت و تند خویی با خانواده باعث دلسردی همسر و فرزندان از پدر خانواده می شود که این خود آسیب های جدی برای فرزندان به دنبال خواهد داشت. چقدر خوب است که با رفتار خود احترام و محبت را به فرزندانمان آموزش دهیم.
سكونى از امام صادق(علیه السلام) و او از پدرانش نقل مى‏كند كه پیامبر خدا(صلوات الله علیه) فرمود: بر پدر و مادر در صورتى كه فرزندشان صالح باشد رعایت همان چیزى لازم است كه رعایت آن بر فرزند لازم است. (الخصال/ ترجمه جعفرى/ ج‏1/ 91) از این رو همان گونه که عقوق والدین عبارت است از : خشم آوردن، شکستن دل و آزردن خاطر ایشان به هر نوع که دل ایشان آزرده شود عقوق حاصل می شود و آدمی مستحق عذاب الهی و بلای غیر متناهی می گردد، خواه به زدن باشد یا دشنام دادن یا صدا به ایشان بلند کردن یا تیز بر ایشان نگریستن، این عاق می تواند از جانب فرزندان نیز باشد؛ در حالی که آنان فرزندان نیکو و شایسته ای هستند و حقوق آنان از جانب والدین رعایت نمی گردد.






[=arial] وقتی نفست سرت عربده میکشه ....[=arial]

باید بتونی جلوی عربده های نفست کم نیاری ،

یه روزی ، یه بزرگواری تو خواب یا عالم مکاشفه میبینه ، یه هیولایی انداختش یه گوشه و سرش عربده میزنه ،

بعدش متوجه میشه که نفسش بوده ...

پس خودتو بزرگ کن ، خودتو به کمال خودت نزدیک کن ، قوی کن خودتو تا کم نیاری ، تا جلوی عربده های نفست وایستی و زانو خم نکنی ...

[=arial]