اصطلاحات آزادگان در اسارت

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
اصطلاحات آزادگان در اسارت

عنوان : يوم الورود

«يوم الورود» به اولين روز ورود برادران آزاده به اردوگاه گفته مي‏شد كه از ايام به يادماندني در زندگي هر شخص آزاده بود

عنوان : يوم الوداع

معمولاً برادران رزمنده قبلاً در مناطق جنگي با يكديگر آشنا شده بودند، از اين رو وقتي كه به اسارت در مي‏آمدند بعضاً يكديگر را مي‏شناختند. اما اكثر برادران فقط در اردوگاه و بعد از اسارت با هم آشنا شدند. و اين آشنايي در غربت، بسيار ارزنده بود. در اين بين، بعثي‏ها نيز بعضاً جابجاييهايي صورت مي‏دادند و اسراي اردوگاه‏ها را معاوضه مي‏كردند و يا آنها را از اردوگاهي به اردوگاههاي ديگر منتقل مي‏ساختند و آنوقت بود كه وداع و جدايي براي عزيزان آزاده بسيار سخت و حزن انگيز مي‏شد. به همين دليل روزهاي انتقال برادران به «يوم الوداع» معروف شده بود.

عنوان : يوم التيغ (يوم الريش)

دشمن بعثي به حدّي از اسلام متنفّر بود كه حتي تحمّل ديدن محاسن برادران آزاده را نيز نداشت، لذا روزهاي دوشنبه و جمعه را به تراشيدن موي سر و ريش اختصاص داده بود. در اين روزها به هر چند نفر از برادران يك تيغ مي‏دادند تا سر و صورت خود را بتراشند، اما قبل از تحويل دادن تيغ‏ها، بيرحمانه به جان اسرا مي‏افتادند و بعد تيغ‏ها را مي‏دادند و پس از تراشيدن موي سر و صورت، آنها را تحويل مي‏گرفتند، زيرا همراه داشتن تيغ يا ساير آلات تيز و بُرنده جرم محسوب مي‏شد. از سوي ديگر، به دليل كُند شدن تيغ‏ها بر اثر مصرف زياد، سر و روي همه برادران خون آلود مي‏شد. به همين دليل اسرا آن روزها را «يوم التيغ» مي‏ناميدند.

[SPOILER]
پایگاه اطلاع رسانی ایثار و شهادت

[/SPOILER]

عنوان : يوم الممنوع

به طور كلي، بعثي ها فشارهاي مضاعفي روي برادران وارد مي‏ساختند و در بعضي از اوقات سختگيريها و شكنجه‏هاي شديد را اعمال مي‏كردند. مثلاً ايّام مبارك دهه فجر و محرّم و هفته جنگ و نظاير اينها مشخص بود، اما در بعضي مواقع كه مناسبتي در ايران وجود نداشت، اسرا از شكنجه عراقيها متوجه مي‏شدند كه بايد اتفاق مهمي از قبيل عمليات نيروهاي ايران عليه ارتش بعث افتاده باشد. از اين رو آن ايام با پي‏آمدهايش به «يوم الممنوع» معروف شده بود.

عنوان : يوم الخروج

روزي كه برادران آزاده عراق را ترك كردند و از زندان آزاد شدند «يوم الخروج» نامگذاري گرديد.

عنوان : كمد پذيرايي

در اردوگاه كمدي وجود داشت كه در آن انواع لوازم شكنجه نگهداري مي‏شد. عراقيها محكوم را مي‏آوردند و او مي‏بايست به اجبار خودش يكي از آنها را انتخاب مي‏كرد. به اين كمد، «كمد پذيرايي» مي‏گفتند.

عنوان : كفش گم كرده

يكي از سربازان عراقي چون دائماً سرش پايين بود و موقعي كه بچّه‏ها به او احترام مي‏گذاشتند، به پاي آنها نگاه مي‏كرد تا ببيند آيا پاهايشان را جفت كرده‏اند يا نه، از اين رو بچّه‏ها مي‏گفتند انگار او كفش خود را گم كرده و دنبال آنها مي‏گرد

عنوان : كشتارگاه

نام ديگر اردوگاه 16 تكريت.

[="Tahoma"][="Blue"]عنوان : ويژه نامه خبري

در اردوگاه هر ماه توسط برادران مسئول انتشارات، يك «ويژه‏نامه خبري» تهيه و تدوين مي‏شد و در ا ختيار بچّه‏ها قرار مي‏گرفت كه براي اسرا بسيار جالب توجه بود.

عنوان : ويزيت زندان

در اردوگاه يك دكتر عراقي بود با اخلاق و خصوصيات منحصر به فرد او بعد از ويزيت، روي نسخه بعضي از برادران مي‏نوشت: «زنداني». اسرا مراجعه به اين پزشك را «ويزيت زندان» مي‏ناميدند.

عنوان : وضعيت نوراني

زماني اين عبارت بر زبان جاري مي‏شد كه يكي از برادران آزاده تحت شكنجه، از زندان انفرادي آزاد مي‏شد.[/]

[="Tahoma"][="Blue"]عنوان : وضعيت قرمزه (قرمزه)

به دليل محدود بودن جوّ اردوگاه و فشار روحي و معنوي بسياري كه از ناحيه بعثي‏ها به برادران آزاده وارد مي‏آمد، هر وقت كه برادران تصميم به انجام كاري در آسايشگاه داشتند، يك نفر را به نگهباني و ديده‏باني مي‏گماشتند تا آمدن عراقيها را خبر دهد. او نيز نزديك شدن نگهبان عراقي را با عبارت «وضعيت قرمزه» به ديگران تفهيم مي‏كرد.

عنوان : وحشي

اين نام به مسئولان بعثي اردوگاه اطلاق مي‏شد كه هر چند وقت يك بار آزادگان را شكنجه مي كردند.

عنوان : هوشنگ خان

وجود جوّ خفقانِ حاكم بر اردوگاه و حضور جاسوسان در كنار اسرا، هر نوع صحبت پيرامون كشور عراق و شخص ملعون صدام حسين را دشوار كرده بود، زيرا هر حرفي كه درباره شخص صدام زده مي‏شد، بوي سياست مي‏داد و از ديد بعثي‏ها صحبت‏هاي سياسي جرم محسوب مي‏شد. لذا برادران در چنين مواقعي درباره صدام از نام مستعار «هوشنگ خان» استفاده مي‏كردند.[/]