آیا صحیح است که برخی به ظاهر فقیه در آخر الزمان احکام الهی را تغییر می دهند؟

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا صحیح است که برخی به ظاهر فقیه در آخر الزمان احکام الهی را تغییر می دهند؟

سلام
امروزه بعضا مشاهده می شود برخی که اسم فقیه و یا مفتی را یدک می کشند در مقابل فتواهای فقهای عظام این دوره و سایر دوره ها فتوا های خلاف مشهوری می دهند که حتی انسانی که آشنایی ابتدایی با قرآن دارد آن فتاوی را مخالف ظاهر و صریح آیات می داند و به قدری مضحک است که حتی باعث تمسخر شیعه در سایر کشور های اسلامی می شود و هر چند که برخی از همان مفتی ها هم با فتواهای عجیب و غریب خود باید ابتدا خود را مسخره کنند.
آیا مطلبی در روایات راجع به انحراف برخی از فقها در آخرالزمان وجود دارد؟
با تشکر:Gol:

با نام الله



کارشناس بحث: استاد صدیق

[=microsoft sans serif]با عرض سلام
در مورد انحراف علما و فقهای آخر الزمان، چند روایت در مجامع روایی به چشم می خورد.
در روایتی از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است که ایشان در توصیف برهه ای از زمان نکاتی را بیان می کنند و در ضمن آن به توصیف فقهای آن دوره نیز اشاره دارند.
در این روایت بیان می شود که فقهای آن دوره زمانی( که به نظر می رسد همانی است که در روایات به عنوان آخرالزمان مطرح شده است) بدترین فقیهانی هستند که در زیر آسمان وجود داشته اند. فتنه ها از آنان ناشی می شود و به آنان باز میگردد:
قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ يُسَمَّوْنَ بِهِ وَ هُمْ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنْهُ مَسَاجِدُهُمْ عَامِرَةٌ وَ هِيَ خَرَابٌ مِنَ الْهُدَى فُقَهَاءُ ذَلِكَ‏ الزَّمَانِ‏ شَرُّ فُقَهَاءَ تَحْتَ ظِلِّ السَّمَاءِ مِنْهُمْ خَرَجَتِ الْفِتْنَةُ وَ إِلَيْهِمْ تَعُودُ.[1]

در روایت دیگری از حضرت رسول(ص) نقل شده است که ایشان در ضمن توصیف آخر الزمان، علمای این دوره را بدترین و شرترین آفریده خداوند بر روی زمین معرفی می کنند:
سَيَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ بُطُونُهُمْ آلِهَتُهُمْ وَ نِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ وَ دَنَانِيرُهُمْ دِينُهُمْ وَ شَرَفُهُمْ مَتَاعُهُمْ وَ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِيمَانِ إِلَّا اسْمُهُ وَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا رَسْمُهُ وَ مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا دَرْسُهُ مَسَاجِدُهُمْ مَعْمُورَةٌ مِنَ الْبَنَاءِ وَ قُلُوبُهُمْ خَرَابٌ عَنِ الْهُدَى عُلَمَاؤُهُمْ أَشَرُّ خَلْقِ اللَّهِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ حِينَئِذٍ زَمَانٌ ابْتَلَاهُمُ اللَّهُ بِأَرْبَعِ خِصَالٍ جَوْرٍ مِنَ السُّلْطَانِ وَ قَحْطٍ مِنَ الزَّمَانِ وَ ظُلْمٍ مِنَ الْوُلَاةِ وَ الْحُكَّامِ فَتَعَجَّبَ الصَّحَابَةُ وَ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ يَعْبُدُونَ الْأَصْنَامَ قَالَ نَعَمْ كُلُّ دِرْهَمٍ عِنْدَهُمْ صَنَم.[2]
روایات دیگری نیز در مذمت علما و فقهای این دوره بیان شده است.


[/HR][=microsoft sans serif][1] . الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، دار الكتب الإسلامية،1407 ق، چاپ چهارم‏، ج8، ص308

[2] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏، حسین بن محمد نوری، قم، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، 1408 ق، ج11، ص376

[=microsoft sans serif]البته توجه به سه نکته در این زمینه ضروری است.
نکته اول: این مواردیکه توصیف انان بیان شده است، مربوط به تمام افراد نیست بلکه در نهایت وصف غالب افراد است.
مثلا وقتی فرموده میشودکه دین مردم این دوره درهم و دینار انان است، مراد همه آنان نیست. زیرا در بین این مردم، قطعا انسانهای زاهد و خداپرستی هستند که هیچ توجهی به درهم و دینار ندارند.
در مورد علما و فقهای این دوره نیز چنین حالتی برقرار است.
این علما برخلاف علمایی که در صدر اسلام بوده اند، به دنبال مال اندوزی و جلب رضایت مردم و حاکمان به جای رضایت خداوند هستند.
به همین دلیل، فتاوایی می دهند که هیچ منبع و ماخذی ندارد.
درضمن این علما، علمای تمام بلاد اسلامی هستند و در روایات بیان نشده که آنان شیعه هستند یا سنی.
بنابراین، بر اساس این روایات، جو غالب علمای آخرالزمان به اینصورت است که بیان شد.
نکته دوم: این روایات،در مورد برهه ای از زمان است که گفته میشود آخرالزمان است.
اما اینکه اخرالزمان چه دوره ای است، ایا در حال حاضر است یا مربوط به دوره عصر حضور یا مقارن با ظهورحضرت، قابل تشخیص نیست.
بنابراین به راحتی نمیتوان چنین روایاتی را بر دوره حاضر تطبیق داد.
نکته سوم: در سوال بیان شده بود که برخی مواقع فتاوایی شنیده میشود که با ظاهر قران در تعارض است و مخالف مشهور است، باید توجه کرد که حکم شرعی بر اساس ادله اربعه استخراج میشود. و شهرت فتوایی به هیچ وجه دلیل و منبع یک حکم شرعی نیست بلکه در نهایت موجب احتیاط درمخالفت با آن میشود.
از سوی دیگر، حکم شرعی برای موضوع خاصی است که همراه با شرایط و قیدهایی است. بنابراین تا زمانیکه ان شرایط باشد، حکم شرعی نیز خواهد بود ولی به محض اینکه ان شرایط از بین رفت و عوض شد، موضوع نیز منتفی میشود و در نتیجه حکمش نیز تغییر میکند.
با توجه به این مطالب،گاه حکمی که به نظر میرسد بر خلاف مشهور فقها است از قبیل تغییر شرایط و تغییرموضوع است و گاهی نیز به دلیل نوع برخورد با منابع و استنباط و گاه به واسطه تغییردر مبانی اصولی و فقهی و رجالی است.
فقیه تا زمانی که براساس اسلوب درست و شرایط درست استنباط عمل کرده باشد، اجتهادش ایرادی ندارد گرچه بر خلاف اجماع فقهای دیگر به حکمی رسیده باشد.
مهم این است که بر اساساسلوب و روش درست به ان حکم رسیده باشد.
به همین جهت فتاوای خلاف مشهور در طول تاریخ فقه شیعه به چشم میخورد و خود انها معرکه آراء موافق ومخالف بعدی ها میشود و هیچ کس آنها را تخطئه نمی کرده است.

موضوع قفل شده است