هفت نوع شوخی زشت آقایان با خانم ها !!!

تب‌های اولیه

22 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هفت نوع شوخی زشت آقایان با خانم ها !!!

باید بگویم بسیاری از آقایان و مخصوصا پسرهای جوانی که ازدواج می کنند، هنوز در فضای مجردی به سر می برند و نمی دانند جلوی همسرشان چه باید بگویند و چه نگویند، اجازه بدهید خیلی ساده تر شوخی های رایج بعضی مردان را با همسرشان بگویم، البته دقت کنید اینها در فضای عادی و شوخی است :

شوخی های تهدیدی

- طلاق : مثلا همسر شما می گوید "اگه یکماه آشپزی نکنم چیکار می کنی؟" بدترین جواب این است :"خب طلاقت میدم!" بعد هم غش غش میخندید و در پاسخ ناراحتی همسرتان می گویید :"بابا شوخی کردم" همسر شما هم ناراحت می شود و شما او را "بی جنبه" خطاب می کنید و یک شوخی ساده می شود بهانه ای برای جنجال!

خب حالا فرضا اگر خیلی مرد خوبی باشید از دل همسرتان هر طور شده در می آورید، اما یک اتفاق خیلی بد افتاده، همسر شما نگران و مضطرب می شود، به فکر می رود، ناراحت می شود، در رابطه زناشویی اش کمی سرد می شود و ... البته منظور این نیست که با یک شوخی کوچک همه چیز خراب می شود، منظور این است که وقتی از این شوخی ها کردید کم کم عادت تان می شود و به تدریج تیشه به ریشه رابطه می زنید.

- زن دوم : شب دیر به خانه می آیید، همسرتان می گوید :"کجا بودی تا این وقت شب؟" شما هم می گویید:"خونه دومی!!!" خیلی شوخی جالبی بود نه ؟ یا مثلا بدون هیچ بهانه ای مسئله زن دوم را مطرح می کنید! مثلا به بچه هایتان می گویید:" آره دیگه کم کم میخوام یه مامان جدید براتون بیارم!"

البته تجربه ثابت کرده مردانی که از این شوخی ها می کنند، کسانی هستند که هیچ وقت این کار را نمی کنند! ولی باز هم تاکید می شود که این شوخی ها تیشه به ریشه زندگی می زند، همسر شما مدام در فکر می رود، شما هم با خودتان فکر می کنید همسرم چقدر شکاک است و زنهای مردم اینطور نیستند و ...! همین می شود بهانه برای خراب شدن یک رابطه زناشویی.

- مرگ و زندان : آقا یک سرماخوردگی کوچک گرفته، به همسرش می گوید :"خانم اون قلم و کاغذ رو بردار بیار آخرین وصیت هام رو بکنم." یا مثلا زیاد هستند آقایانی که تا مشکلی در کارشان پیش می آید می گویند :"خانم اون وسایل ما رو جمع کن امروز فرداست که با مامور بیان دنبالم." یا "سعی کن ماهی یه بار بیای ملاقاتم و کمپوت آناناس هم بیاری!" البته اینها نمونه است ولی حرفهایی است که زیاد در زندگی ها هستند و هیچ پایه و اساسی ندارد و مرد فقط برای شوخی اینها را بیان می کند، ولی نمی داند با همین شوخی ها به همسرش لطمه روحی می زند و او را نگران و مضطرب می کند.

شوخی های مردانه

- شوخی های فیزیکی
: یک سری شوخی هایی هست که ما در فضای دوستانه خودمان انجام می دهیم، مثلا با بیل می زنیم توی سر رفیقمان و به مدت نیم ساعت با هم می خندیم! یا دوستمان با لگد ما را سه متر جلوتر پرتاب می کند! خب اینها در فضای مردانه همه نشانه محبت و دوست داشتن است! ولی هرگز از این شوخی ها با همسرتان نکنید، خانم ها احساسات بسیار قوی ای دارند، مثلا وقتی شما همسر خود را نوازش می کنید خیلی برای او لذت بخش است و برعکس وقتی به شوخی به او ضربه ای می زنید به همان اندازه برایش دردآور و ناراحت کننده است. پس از این شوخی ها هم اصلا نکنید.

با یکی از دوستانم بیرون رفته بودیم، به بهانه ای یک خودکار به همسرش داد، تا خانم خودکار را گرفت ناگهان از جایش پرید و دوستم زد زیر خنده، ظاهرا خودکار برقی بود و یک برق چندولت خفیف همسرش را گرفته بود، این هم جزء شوخی های فیزیکی محسوب می شود که به هیچ وجه، تاکید می شود به هیچ وجه نباید مرتکب شوید.

- شوخی های حاوی فحش : باز هم این یک نوع دیگر از خوشمزگی های به جا مانده از دوران مجردی است! البته منظورم از فحش، حرفی است که توهین تلقی شود، باز هم می گویم ممکن است این الفاظ در بین دوستان ما نشانه محبت باشد (که البته همان هم غلط است) ولی هرگز در ارتباط با همسرتان از این شوخی ها استفاده نکنید، چیزی که جدیدا در شبکه هایی مثل فیس بوک دیده ام (با عذرخواهی از همه دوستان) واژه "کثافت" است که مثلا با تغییر شکل "کصافط" می نویسند و بسیار زشت و بی ادبانه است، و متاسفانه آقایان در رابطه های پیامکی با همسرشان از آن استفاده می کنند یا لفظش را به زبان می آورند، این هم نمونه ای دیگر از شوخی های خراب کننده رابطه است که نباید مرتکب شوید.

یا مثلا واژه های دیگر، بعضی واژه ها را هم مجبورم بگویم که خیلی خانم ها از آن شاکی هستند که آقایان در رابطه با آنها به شوخی به کار می برند مثل "لامصب" "بدبخت" "بیچاره" و ...

پس خیلی مواظب این واژه ها باشید، همسر شما ممکن است چیزی نگوید و یا عادت کرده باشد، ولی باور کنید شروع با این واژه های ساده زندگی خیلی ها را به مرز طلاق کشانده است. خواهش می کنم از این الفاظ استفاده نکنید.

شوخی های تمسخر آمیز

- شوخی در مورد اعضای خانواده : مثلا خانمی به همسرش می گوید :" اگر مشکلی پیش اومد بابای من هست که کمکمون کنه" شما هم قصدی ندارید و به شوخی می گویید :"بابای تو هنوز قسط جهیزیه ات رو داده که بخواد کاری کنه حالا!"

این شامل شوخی با اعضای خانواده مخصوصا بزرگترها و پدر و مادر هم می شود، یعنی فرضا با پدر همسرتان یا مادر همسرتان شوخی ای کنید که دور از شان آنها باشد و یا بی ادبی محسوب شود.

- مسخره کردن : مسخره کردن همیشه بد است، مسخره کردن همسر بدتر و مسخره کردن همسر در حضور دیگران بدترین کار ممکن! این مسخره کردن می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد، همسرتان کاری را درست انجام نداده شما با این کلمات او را صدا می کنید "نابغه! آی کیو! دانشمند!"

یا مسخره کردن قد، هیکل یا لهجه همسر که این هم بسیار بد و زننده است، مسخره کردن غذا را هم زیاد دیده ام، مثلا به همسرتان می گویید :"عزیزم میشه بگی این غذایی که پختی دقیقا مزه چی میده ؟" و یا :"این غذا رو برم بریزم جلو گربه ها ببینم لب میزنن یا نه!"

نکته آخر را هم بگویم، لطفا اگر این شوخی ها را با همسرتان می کنید، بدون هیچ تعارفی، انتظار محبت و شادی و گرم بودن خانه و ... را از او نداشته باشید. یکی از دوستان من که اتفاقا خیلی هم به همسرش علاقه داشت، به خاطر همین ناشی گری ها و شوخی های بی مورد، الان در دادگاه خانواده در رفت و آمد برای درخواست طلاق همسرش است. پس لطفا مراعات کنید.

منبع: ذهن نو زندگی نو

:khaneh:
خیلی بامزه بود... تذکره بجا و لازمی بود... ممنون :shad:

[="Black"]

بسم الله الرحمن الرحیم


عرض سلام و ادب خدمت دوستان.


سرکار باغ بهشت ممنون از تاپیک زیبایتان.
اما به جز گزینه یک و دو و چهار باقی گزینه ها ممکن از از دو طرف سر بزند.
و گزینه یک و دو چهار به گونه ای دیگر از زن سر میزند.


گزینه یک . مرد شاید در بعضی از شوخی ها بگوید طلاقت میدهم ، در مقابل زن در بعضی موارد میگوید میروم خانه ی پدرم.
گزینه دوم. مرد میگوید پیش زن دوم بودم. بارها دیدم زنی بعد از اینکه با تلفن صحبت کرد بعد از اینکه شوهر پرسید که بود ، زن به شوخی گفت دوست پسرم بود.که در دو مورد که خودم شاهد بودم کار به طلاق کشید.
گزینه سوم در هر دو حالت صدق میکند.
گزینه چهارم. اگر مردی این چنین شوخی میکند زنانی هم هستند که با یکباره از پشت ترساندن و هول دادن این کار را میکنند.
گزینه پنجم. شوخی حاوی فحش در هر دو حالت صدق میکند.
گزینه ششم و هفتم هم در هر دو حالت صدق میکند.شوخی با فرد و یا اعضای خانواده.
[/]

ما در این مقاله 4 اشتباه مهم مردان ایرانی را برای شما آورده ایم که در صورت توجه به آنها ، زندگی بسیار شیرین تری خواهید داشت ، با هم 4 رفتار نادرست مردان ایرانی را می خوانیم...


رفتارهای غیرحرفه ای و بدون فکر ، گاهی ضربات جبران ناپذیری به خانواده می زند ، ما در این مقاله 4 اشتباه مهم مردان ایرانی را برای شما آورده ایم که در صورت توجه به آنها ، زندگی بسیار شیرین تری خواهید داشت ، با هم 4 رفتار نادرست مردان ایرانی را می خوانیم :


1- عجله کردن :


متاسفانه اکثر آقایان در ارتباط با همسر خود بسیار عجول هستند ، آنها گوشه و کنار چیزهایی در مورد بهبود روابط زناشویی شنیده اند و بلافاصله بعد از بکار گرفتن آن راهکارها توقع دارند که همه چیز عوض شده و همسرشان تغییرات اساسی در رفتار خود بدهد ، اجازه بدید مثالی بزنم ، کودک شیرخواره ای را در نظر بگیرید که قرار است بزرگ شود ، آیا اگر مادر این کودک پس از هر بار غذا دادن ، او را وزن کرده و بخواهد نتیجه غذا دادن خود را همان لحظه ببیند کار عاقلانه ای انجام داده است ؟ واضح است که نه ، چرا که رشد کودک حاصل یک تلاش مستمر و چندماهه است ، شما هم در روابط خود این را مدنظر داشته باشید ، به یکباره تغییرات اتفاق نمی افتد ، اگر راهکارهایی برای بهبود روابط خود استفاده می کنید ، استمرار داشته باشید و دلسرد نشوید و مطمئن باشید با ادامه دادن و استمرار قطعا به نتیجه خواهید رسید.


2- مدیریت نکردن :


شاه کلید بسیاری از مشکلات خانوادگی همین عدم مدیریت مرد است ، شما باید روابط خود ، خانواده خود و همسر و خانواده همسرتان را مدیریت کنید ، در غیر این صورت دچار مشکل خواهید شد. برای مدیریت کردن این چند نکته را مدنظر قرار دهید :


- به خانواده همسرتان احترام بگذارید ، حتی بیشتر از پدر و مادر خود ، از لفظ "مامانت و بابات" استفاده نکنید و از "مادر و پدر" استفاده کنید ، از آنها پیش همسرتان تعریف کنید و نشان دهید که آنها برای شما واقعا ارزشمند هستند.


- انصاف داشته باشید : تعصب خانوادگی را کنار بگذارید ، اگر همسرتان انتقادی از یکی از اعضای خانواده شما دارد کاملا به او گوش دهید ، وسط حرفش نپرید و رگ غیرت خانوادگی تان باد نکند ! یکی از مهمترین نکات برای مدیریت خانواده همین انصاف داشتن است.


- دلها را نزدیک کنید : به پدرتان بگویید ، شوهرم از شما خیلی تعریف می کند ، به شوهر خود نیز بگویید پدرم خیلی تو را قبول دارد ولی خیلی رو نمی کند ! اگر هم مرد هستید دقیقا همین کار را برای مادر و همسر خود انجام دهید . تاثیر معجزه آسایی دارد البته اگر بتوانید به خوبی آنرا اجرا کنید.


- صحبت کنید : برای خانواده خود جا بیندازید که اگر به همسرتان احترام بگذارند شما آرامش زیادی خواهید داشت ، خانواده مخصوصا پدر و مادر چیزی جز آرامش برای شما نمی خواهند ، حتما با روش های مختلف و با گوشه و کنایه برای خانواده خود این مساله را جا بیندازید ، در مورد همسرتان نیز به همین صورت عمل کنید ، به همسر خود بگویید احترام به خانواده تان باعث آرامش شما خواهد شد.


3- سرکوفت زدن :


متاسفانه این بخش جزء لاینفک زندگی ما ایرانی ها شده است ، سرکوفت زدن و انتقادهای پیاپی و بیجا ، نابودگرهای اساسی روابط زناشویی و خانوادگی هستند ، توصیه می کنم اگر می خواهید خانواده خود را نابود کنید حتما تا می توانید سرکوفت بزنید ، سرکوفت زدن علاوه بر ایجاد مشکل در خانواده ، باعث بوجود آمدن غرور کاذب در فرد منتقد می شود


4- مقایسه کردن


خیلی از ما فکر می کنیم خانم ها اینگونه هستند و همواره در حال مقایسه شرایط خود با دیگرانند ، در حالی که این مختص خانم ها نیست و آقایان نیز مانند خانم ها مقایسه می کنند ، مقایسه آفت رابطه زناشویی است ، مردی که همسر خود را با خانم های دیگر مقایسه می کند ، کم کم جذابیت های همسرش برایش کمرنگ تر می شود و زندگی برای او یکنواخت می شود ، همیشه در نظر داشته باشید که همسر شما مناسب و متناسب شماست ، همان خانم هایی که شما با همسر خود مقایسه می کنید اگر در شرایط همسر شما باشند شاید بسیار رفتار متفاوتی با رفتاری که الان از آنها می بینید داشته باشند.


یک بار در مغازه میوه فروشی بودم ، خانمی بسیار خوش برخورد وارد مغازه شد ، برخورد صاحب مغازه به گونه ای بود که انگار او را می شناخت ، بسیار هم با مغازه دار و مشتریان دیگر گرم می گرفت و برخورد اجتماعی خوبی داشت ، وقتی کارش تمام شد و از مغازه بیرون رفت ، صاحب مغازه گفت :" این خانم خیلی خوش برخورد و مهربان است ،همیشه می گفتم خوش بحال همسرش که چنین زنی دارد ، یکبار به او گفتم سوالی می پرسم و لطفا راستش را بگو ، آن خانم هم قبول کرد ، گفتم شما خیلی خوش برخورد هستی ، می خواستم بدانم تا بحال با همسرت در خانه دعوا کردی ؟! آن خانم گفت : به اندازه ی موهای سرم ! "


واقعیت همین است ، خیلی از ما آداب اجتماعی خوبی داریم ولی در زندگی شخصی خیلی خوش اخلاق نیستیم ، پس هیچ گاه مقایسه نکنید.


امیدوارم شما هم با رعایت نکاتی که گفتیم ، زندگی مشترک موفقی داشته باشید.


[="Black"]

بسم الله الرحمن الرحیم.


بازم به جز گزینه دوم که یکی از ایرادات مردان است.

گزینه اول ، سوم ، چهارم در هر دو طرف صدق میکند.
و گزینه سوم و چهارم از سوی زنان بیشتر رخ میدهد.

[/]

شوهرهایی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند
خانمش را چون یکی شیء می پندارد. به نام دوستی و عشق، او را با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع؛ رفتن به خانه پدر و مادر ممنوع؛ سرزدن به دوستان ممنوع؛ درس خواندن و دانشگاه رفتن ممنوع؛ داشتن شغل ممنوع؛ اردو و مسافرت ممنوع؛ استفاده از رایانه و اینترنت ممنوع؛ خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع؛ تعریف و توضیح در مورد آقایان ممنوع؛ رفتن کنار پنجره ممنوع؛ نامه نوشتن ممنوع؛ بیرون رفتن از منزل ممنوع .

شوهرهای سلطه جو، زورگو و کنترل کننده
چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند. از تصمیمهای مهم و کلی تا جزئی ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد.

به عنوان مثال بعضی از اعمال و مستبدانه این آقایان عبارتست از: تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی؛ تصمیم گیری در مورد فرزند داشتن؛ تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا قطع رابطه با بعضی از فامیل یا دوستان از روی دل خودشون؛ تصمیم گیری در مورد شغل خانم، تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او؛ انتخاب رنگ پرده ؛ انتخاب نوع مبل؛ انتخاب رنگ و نوع فرش؛ انتخاب ظروف و لوازم منزل، در اختیار گرفتن و به نام زدن سند شش دانگ ریموت تلویزیون و ویدئو، انتخاب و تماشای برنامه های دلپسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان؛ انتخاب نوع و رنگ لباس داخل منزل خانمشان؛ دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، چگونه احساس کردن و چگونه رفتار کردن.

شوهران بی مسئولیت
این شوهران فراموش کرده اند که مراحل نوزادی، نوباوگی، کودکی و نوجوانی را پشت سر گذاشته و فرد بالغی شده اند و ازدواج کرده اند. خانواده تشکیل داده اند و صاحب فرزند شده اند. لذا در تصمیم گیری ، اجرا، و پاسخگویی نسبت به وظایف و مسئولیتهای منزل خود را عقب کشیده اند و چون حبابی خود را رها کرده اند.

هنوز در پی لذت طلبی انفرادی خود هستند. اینها برنامه ها و دل مشغولیهای خود را بدون توجه به خانواده و همسرشان دنبال می کنند. بدون توجه به مسئولیتهایی که باید بپذیرند و نیازهایی که خانواده به آنها دارد، به دنبال پارتی ها، تفریحات، مسافرتها، کوهنوردی، فوتبال، استراحت، خواب، تلویزیون و فیلم و سینما، موسیقی و دوستان و کارهای انفرادی مربوط به خود هستند.

آنها همیشه چون میهمانی بر سر سفره منزلشان اگر وقت کنند حضور می یابند و رنجهایشان را به خانواده می ریزند و لذتهایشان را بیرون از خانواده تقسیم می کنند.

این افراد گاهی تصور می کنند با دادن پول زیاد به خانواده می توانند، آنها را رها کنند. با یک پلی استشن ، با یک رایانه و اینترنت و ...، سعی می کنند همسر و فرزندان خود را به خودشان وابگذارند. و نسبت به مسئولیت در قبال همسر و تربیت فرزندان شانه خالی می کنند.

شوهران بی احساس و سخت کوش
برای این شوهران زندگی یعنی کار، کار یعنی زندگی و اینها همه یعنی پول. این شوهران خلاء وجودی خود را فقط با پول و کار پر می کنند. به بهانه های مختلف مثل داشتن اقساط، تعویض منزل یا خودرو، فراهم آوردن رفاه ، تامین آینده زندگی، مسئولیت کاری ، و ...، اکثر اوقات خود را از صبح تا آخر شب و حتی تعطیلات، به دنبال کار و اضافه کاری و تجارت و مدیریت و... هستند. گاهی بهانه های انسان دوستانه و خدمت به خلق را پیش می کشند و گاهی تعهدات کاری را دستاویز قرار می دهند.

اینها از منزل، همسر و فرزندان خود، ابتدا به صورت فیزیکی دور می شوند و کم کم از نظر احساسی و عاطفی و ذهنی فاصله می گیرند. این آقایان به همه مردم خدمت می رسانند و با آنها هستند به غیر از همسر و خانواده.

مردان دیگری را نیز می توان در این طبقه قرار داد. آنهایی که شاید این همه مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند، ولی از نظر عاطفی ، احساسی و ذهنی فاصله زیادی از جو خانواده پیدا کرده اند. آنها هم احساسی ، همدلی ، همدردی با همسر را نیاموخته اند. حرف زدن برای آنها سخت تر از بلند کردن خودرو توسط قویترین مردان است.

برای پاسخ یک کلمه ای به یک سئوال ، خانمشان باید کلی به آنها التماس کند، وقتی آنها یک جمله 3 کلمه ای به زبان می آورند، همسر آنها، به شدت ذوق زده شده و آن روز را همه سال جشن می گیرند و سالگرد زبان گشایی آقا را غنیمت می شمارند.

اگر خانمشان با آنها صحبت کند، در حال دیدن تلویزیون هستند، یا در حال تعمیر وسایل منزل می باشند، و حتی زحمت تغییر جهت نگاهشان را به طرف خانمشان، نمی کشند. گوش شنیدن ندارند، و این کار هم برای آنها مثل شکافتن اتم و آزاد سازی انرژی هسته ای هست. ولی متاسفانه این انرژی آزاد کردن را حق خود نمی دانند تا این اتم را بشکافند و گوش شنوا برای حرفها و احساسات خانمشان داشته باشند.

این مردان مهارتهای گوش دادن، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای هم حسی یاد نگرفته اند یا تمرین نکرده اند و یا انگیزه ای برای انجامش ندارند.

برای این آقایان، سخن محبت آمیز و عاشقانه، نوازش محبوبانه و نگاه دلبرانه به خانمشان، افسانه ای خیالی و بی فایده است. همسر این آقایان با حسرت به زوجهایی که در پارکی نشسته اند و در گوش هم نجوا می کنند می نگرند.

یک تلفن از محل کار به خانم، یک دسته گل، یک نامه عاشقانه، یک نوازش، و یک همدلی و هم حسی به گاه نگرانی و بیماری؛ از آرزوهای هرگز برآورده نشده ، خانم این دسته از آقایان است.

شوهران وابسته و غیر مستقل
این آقایان به علت اینکه از بچگی تحت چتر حمایتی شدید پدر و مادر خود قرار داشته اند و همیشه والدینشان برای آنها تصمیم گرفته اند، وابسته، ترسو و دمدمی مزاج و بچه صفت تربیت شده اند.

آنها همین طور که بزرگ شده اند به جای اینکه روز به روز مستقل تر شوند، روز به روز وابسته تر شده اند. هنگام ازدواج نیز نمی خواهند در این وضعیت تغییری ایجاد کنند. هنوز هم دستورات و تصمیم گیری های مهم زندگی زناشویی را از والدین خود اخذ می کنند.

معمولا پدر و مادر این آقایان سخت گیر و مقرراتی هستند و شاید کمک مالی زیادی هم به زندگی اینها کرده باشند. مرزهای خانواده توسط این شوهران گسسته شده و مسائل محرمانه و خصوصی خانواده به راحتی به بیرون از خانواده منتقل می شود و افراد دیگر هم به خود اجازه می دهند در مسائل خانوادگی اینگونه شوهران دخالت کنند.

شوهران کمالگرا و خسیس
این آقایان شخصیت وسواسی دارند. معیارهای نانوشته ای در ذهن خود ترسیم می کنند و آن را وحی منزل و تخلف ناپذیر تصور می کنند. به جزئیات زندگی زیاد کار دارند و گیر می دهند. برای هر چیز کوچکی در خانواده نظر می دهند. همیشه ترس از آینده دارند، اعتماد به نفس پائین ، و ایده آل خواهی، از مشخصات دیگر اینهاست.

با خسیس بودن و پس انداز افراطی سعی در آرامش خاطر خود دارند. همواره امروز را فدای فردا می کنند. و فردای آنها که باعث نگرانیشان بود، هرگز نمی آید. حسرت تفریح، مسافرت، لباس نو، میهمانی را به سادگی و با بهانه های مختلف، بر دل زن و بچه خود می گذارند. توقع زیادی از همسرشان دارند، انتظار بی عیب و نقص بودن خانم خود را داشته و نقاط مثبت همسرشان را نمی بینند.

به این گونه روابط که در بالا ذکر کردید میگویند ارباب و رعیتی و یا برده داری و نه زناشویی.شایسته نیست انسان با برده اش هم چنین رفتاری داشته باشد

[="Black"]به نام الله

عرض سلام خدمت همه ی دوستان.

باغ بهشت;472491 نوشت:
شوهرهایی که تعصب بی جا را با غیرت اشتباه گرفته اند
خانمش را چون یکی شیء می پندارد. به نام دوستی و عشق، او را با توهمات خود زندانی کرده و قوانین ممنوعیت را برای همسر خود وضع می کند. مثلا: جواب دادن به تلفن ممنوع؛ رفتن به خانه پدر و مادر ممنوع؛ سرزدن به دوستان ممنوع؛ درس خواندن و دانشگاه رفتن ممنوع؛ داشتن شغل ممنوع؛ اردو و مسافرت ممنوع؛ استفاده از رایانه و اینترنت ممنوع؛ خندیدن با صدای بلند در محیط خانواده و محارم ممنوع؛ تعریف و توضیح در مورد آقایان ممنوع؛ رفتن کنار پنجره ممنوع؛ نامه نوشتن ممنوع؛ بیرون رفتن از منزل ممنوع .


البته این امر که بعضی ها غیرت را بعصب الکی اشتباه گرفتن جای شکی نیست.
اما پیرامون قسمت های که آبی کرده ام اگر واقع بیانه نگاه کنید این یک امری است که از سوی اسلام بیان نهاده شد.

این که زن بدون اذن همسر نباید کارکند ، نباید از منزل خارج شود ، نباید به مهمانی برود ، نباید ادامه تحصیل دهدو...
و باصدای بلند خندیدن زن و مرد ندارد ، هردوطرف باید رعایت کنند ، زیرا قهقه از شیطان است.
قسمت های قرمز نشده را شما بزرگ کرده اید.

باغ بهشت;472491 نوشت:
شوهرهای سلطه جو، زورگو و کنترل کننده
چنین شوهرانی حق انتخاب را به کلی از همسرشان می گیرند و این حق انتخاب را فقط برای خود به رسمیت می شناسند. از تصمیمهای مهم و کلی تا جزئی ترین مسائل باید زیر نظر آنها و به فرمان آنها باشد.

به عنوان مثال بعضی از اعمال و مستبدانه این آقایان عبارتست از: تصمیم در انتخاب محل زندگی به تنهایی؛ تصمیم گیری در مورد فرزند داشتن؛ تصمیم در مورد رفت و آمد و میهمانی رفتن، تصمیم در ارتباط یا قطع رابطه با بعضی از فامیل یا دوستان از روی دل خودشون؛ تصمیم گیری در مورد شغل خانم، تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی و محل تحصیل همسرشان بدون توجه به نظر او؛ انتخاب رنگ پرده ؛ انتخاب نوع مبل؛ انتخاب رنگ و نوع فرش؛ انتخاب ظروف و لوازم منزل، در اختیار گرفتن و به نام زدن سند شش دانگ ریموت تلویزیون و ویدئو، انتخاب و تماشای برنامه های دلپسند خود از تلویزیون بدون توجه به خانواده و همسرشان؛ انتخاب نوع و رنگ لباس داخل منزل خانمشان؛ دستور به خانمشان در مورد چگونه فکر کردن، چگونه حرف زدن، چگونه احساس کردن و چگونه رفتار کردن.

به جز قسمت های آبی شده که نظر اسلام اینگونه است.
انصافا در باقی موارد کمی تند رفته اید.

باغ بهشت;472491 نوشت:
شوهران بی مسئولیت

باغ بهشت;472491 نوشت:
شوهران بی احساس و سخت کوش


بی مسئولیتی و بی احساسی در وجود بعضی از افراد که در شرایط بد زندگی بزرگ شده باشد نهادینه میشود.و این ربطی به مرد بودن و زن بودن ندارد.
مردان بی مسئولیت داریم ، زنان بی مسئولیت هم داریم.
مردان بی احساس دارم ، زنان بی احساس هم داریم.

برها دیدیم و شنیدیم مادری فرزند کوچک خود را با قاشق داغ میکند آیا این بی احساسی نیست؟

باغ بهشت;472491 نوشت:
شوهران وابسته و غیر مستقل

خیلی از خانم های محترم هم بعد از ازدواج باید محل زندگیاشان به محل زندگی پدرومادرش نزدیک باشد.و نمی توانند این دلبستگی را کنار بگذارند.و به گونه ای وابسته شدند به پدرومادر.پس این امر هم در دوطرف صدق میکند.

باغ بهشت;472491 نوشت:
شوهران کمالگرا و خسیس

کمالگرای و خساست یکی از ویژگی های هر انسان است (مرد و زن)

بعضی ها این دوعامل را کنار میگذارند و واقه گرایانه زندگی میکنند.

بعضی کمالگرایانه و آرمانگرایانه ( که این جور افراد بعد از برخورد با مشکلات شکننده تر هستند)
خساست هم درهردوطرف وجود دارد.

[/]

امام عشق;472504 نوشت:
اما پیرامون قسمت های که آبی کرده ام اگر واقع بیانه نگاه کنید این یک امری است که از سوی اسلام بیان نهاده شد.

برادر من !!! اسلام فرموده زن بدون اجازه شوهرش از خونه بیرون نره ،ولی گاهی وقتها بعضی آقایون شور همه چی رو در میارن !!!
مثلا چه اشکالی داره منی که به همسرم اطمینان دارم اجازه بدم ایشون با آزادی کامل در محیط دانشگاه و اجتماع حاضر بشه !!!؟
مگه دور از جون،برده گرفتم !!!

امام عشق;472504 نوشت:
به جز قسمت های آبی شده که نظر اسلام اینگونه است.
انصافا در باقی موارد کمی تند رفته اید.

بعضیها واقعا اینطورین،به خودت نگاه نکن

امام عشق;472504 نوشت:
بی مسئولیتی و بی احساسی در وجود بعضی از افراد که در شرایط بد زندگی بزرگ شده باشد نهادینه میشود.و این ربطی به مرد بودن و زن بودن ندارد.
مردان بی مسئولیت داریم ، زنان بی مسئولیت هم داریم.
مردان بی احساس دارم ، زنان بی احساس هم داریم.

برها دیدیم و شنیدیم مادری فرزند کوچک خود را با قاشق داغ میکند آیا این بی احساسی نیست؟


ظاهرا این تاپیک برای این ایجاد شده که اشتباهات آقایون گفته بشه ،به خاطر همین فقط نوع آقایون بیان میشه
انشالله در تاپیک مخصوص خانمها،اشکالات خانمها هم بیان میشه .
اینطور نیست سرکار باغ بهشت؟

امام عشق;472504 نوشت:
خیلی از خانم های محترم هم بعد از ازدواج باید محل زندگیاشان به محل زندگی پدرومادرش نزدیک باشد.و نمی توانند این دلبستگی را کنار بگذارند.و به گونه ای وابسته شدند به پدرومادر.پس این امر هم در دوطرف صدق میکند.

اینو بالا جواب دادم

البته اگه زنه از مورد اول و دوم ناراحت بشه واقعا بی جنبه اس...

خو شوخی میکنه دیگه بابا:ok:


[="Black"]

بهشت برین;472547 نوشت:
برادر من !!! اسلام فرموده زن بدون اجازه شوهرش از خونه بیرون نره ،ولی گاهی وقتها بعضی آقایون شور همه چی رو در میارن !!!مثلا چه اشکالی داره منی که به همسرم اطمینان دارم اجازه بدم ایشون با آزادی کامل در محیط دانشگاه و اجتماع حاضر بشه !!!؟مگه دور از جون،برده گرفتم !!!
بنده هم نگفتم برده گرفیم.تا حدی که اسلام گفته اشکال ندارد ، بیش از آن اشکال دارد.چهارچوب باید رعایت شود.[/]

امام عشق;472504 نوشت:
به جز قسمت های آبی شده که نظر اسلام اینگونه است.
انصافا در باقی موارد کمی تند رفته اید.
اینو خوب بخون ببینی نظر اسلامو!


همسر حضرت امام در اين گفت‌وگو از آشنايي و ازدواجش با امام خميني(س)، نحوه ازدواج، تربيت بچه‌ها، رفتار امام در منزل، و نگاه امام به زن و زندگي گفته‌اند.

به گزارش فارس، گذشت چندين سال ازخاموشي آن قافله سالار انقلاب كه جهاني را دگرگون ساخت و اسلام را در برابر همه سلطه‌طلبان و مستكبران عالم احيا كرد، شناخت بيشتر و عميق‌ترش را مي‌طلبد. تا به حال در گفته‌ها و نوشته‌هاي بسياري، ويژگي‌ها و خصوصيات امام راحل از زواياي مختلف تشريح شده است، اما بُعد رفتار خانوادگي آن عزيز و نگاه و نگرش وي به زن و زندگي، كمتر و يا هيچ مورد بررسي و تحليل واقع نشده كه اين خود قابل تأمل است. مرحوم همسر حضرت امام در اين گفت‌وگو از آشنايي و ازدواجش با امام خميني(س)، نحوه ازدواج، تربيت بچه‌ها، رفتار امام در منزل، و نگاه امام به زن و زندگي گفته‌اند. همسر امام‌ خميني تا به حال حاضر به گفت‌وگو با هيچ نشريه و رسانه‌اي نشده بودند اما اين گفت‌وگو با زحمت فراوان سركار خانم دكتر زهرا مصطفوي دختر بزرگوار ايشان انجام شده كه ساليان پيش در نشريه "ندا " چاپ شد.


بخشی از این مصاحبه:

.... مهر شما چقدر بود؟ و پيشنهاد از طرف شما بود يا آقا؟
1000 تومان بود. آنها گفتند اگر مي‌خواهيد خانه مهر كنيد ولي آقام گفت من قيمت ملك و خانه‌هايشان را نمي‌دانستم چطور است؟ خمين چه قيمتي است. پول مهر كردم.

آيا شما مهرتان را مطالبه كرديد؟
نه، مطالبه نكردم. اما در آخر وصيت كردند كه يك دانگ از خانه قم به عنوان مهر من باشد.

بله، نظريه‌اي مطرح است كه اگر كسي در 60 سال پيش مقدار پول معيني مثلا 1000 تومان مهريه كرد آيا امروز بايد همان 1000 تومان را بدهد يا اينكه مي‌بايست مطابق ارزش 1000 تومان در آن زمان بپردازد؟
بله 1000 تومان در آن زمان جهيزيه كامل مي‌شد. شايد فكر كرده‌اند من از اين خانه سهمي داشته باشم كه اگر محتاج به خانه شدم بروم در آنجا بنشينم.

به طور كلي رفتار ايشان با شما چگونه بود يعني در خانه ايشان هم از همان احترام قبل، برخوردار بوديد يا نه؟ و آيا اين احترام تا آخر زندگي ايشان برقرار بود؟
بله، به من خيلي احترام مي‌گذاشتند و خيلي اهميت مي‌دادند، يعني يك حرف بد يا زشت به من نمي‌زدند، حتي يك روز به دخترانش، صديقه و فريده ـ شما آن موقع كوچك بوديد ـ كه از پشت‌بام رفته بودند منزل همسايه اعتراض داشتند و مي‌گفتند در آن خانه نوكر بوده است و از اين بابت نگران بودند ولي من مي‌گفتم كه كسي آنجا نبوده است. ايشان حتي در اوج عصبانيت، هرگز بي‌احترامي و اسائه ادب نمي‌كردند، هميشه در اتاق، جاي خوب را به من تعارف مي‌كردند. هميشه تا من نمي‌آمدم سر سفره، خوردن غذا را شروع نمي‌كردند، به بچه‌ها هم مي‌گفتند صبر كنيد تا خانم بيايد. اصلاً حرف بد نمي‌زدند. ولي اينكه من بگويم زندگي مرا به رفاه اداره مي‌كردند، نه. طلبه بودند و نمي‌خواستند دست پيش اين و آن دراز كنند ـ همچنان كه پدرم نمي‌خواست ـ دلشان مي‌خواست با همان بودجه كمي كه داشتند زندگي كنند. ولي احترام مرا نگه مي‌داشتند.حتي حاضر نبودند كه من در خانه، كار بكنم. هميشه به من مي‌گفتند جارو نكن. اگر مي‌خواستم لب حوض روسري بچه را بشويم مي‌آمدند و مي‌گفتند: " بلند شو، تو نبايد بشويي. " من پشت سر او اتاق را جارو مي‌كردم، وقتي او نبود لباس بچه را مي‌شستم. حتي يكسال كه كسي كه هميشه در منزلمان كار مي‌كرد، نبود ـ آن موقع ما در امامزاده قاسم بوديم، همين اواخر بود كه بچه‌ها بزرگ شده و شوهر كرده بودند ـ وقتي ناهار تمام شد من نشستم لب حوض تا ظرف‌ها را بشويم، ايشان همين كه ديدند من دارم ظرف‌ها را مي‌شويم، از بين دخترها، فريده منزل ما بود ـ گفتند: " فريده بدو، خانم دارد ظرف مي‌شويد " فريده دويد و آمد ظرف‌ها را از من گرفت و شست و كنار گذاشت.

ادامه دارد....

مادرجان اين مطالب صريح و روشن شما نشان‌دهنده اين است كه حضرت امام، جارو كردن و ظرف شستن و حتي شستن يك روسري بچه خودتان را هم وظيفه شما نمي‌دانستند و شما هم كه به جهت نياز، گاهي به اين كارها دست مي‌زديد ناراحت مي‌شدند و آن را به حساب نوعي اجحاف نسبت به شما به حساب مي‌آوردند. من هم به خوبي يادم هست شما كه وارد مي‌شديد حتي به شما نمي‌گفتند در را پشت سرتان ببنديد. شما كه مي‌نشستيد خودشان بلند مي‌شدند و در را مي‌بستند. توجه و احترام امام به شما زبانزد بود و هست. شنيده‌ام شما سال‌ها نزد امام مشغول به تحصيل بوده‌ايد، لطفاً در اين‌باره توضيح بدهيد.

بعد از اينكه تصديق ششم را گرفتم و يكسالي گذشت، رفتم دبيرستان بدريه و كلاس هفتم را خواندم. كلاس را كه شروع كردم دو ماه گذشته بود و براي فرانسه معلم گرفتم و دو ماه هم پيش يك خانم كليمي درس خواندم. ماهي 2 تومان مي‌دادم. آقاجانم كه از قم به تهران آمدند، جامع‌المقدمات را مدتي پيش ايشان خواندم و وقتي كه ازدواج كردم، آقا به من تعليم داد و چون بااستعداد بودم به من گفتند كه احتياج به تعليم ندارم و شروع كردند به تدريس جامع‌المقدمات. همه درسهاي جامع‌المقدمات را خواندم. البته سال اول، هيئت خواندم و بعد از آن، جامع‌المقدمات. دو بچه داشتم كه سيوطي را شروع كردم و وقتي سيوطي تمام شد چهار بچه داشتم. بچه چهارم كه فريده خانم است وقتي به دنيا آمد من ديگر وقت مطالعه و درس خواندن نداشتم ولي "شرح لمعه " را شروع كردم، مقداري شرح لمعه خواندم كه ديدم عاجزم و هيچ نمي‌توانم بخوانم. مجموعاً هشت سال طول كشيد. بعداً كه در انقلاب به عراق رفتيم شروع كردم به يادگيري زبان عربي و چون معاشر نداشتم زبان عربي را از روي كتب درسي آنها شروع كردم. كتاب سوم ابتدايي را گرفتم و خواندم و بعد كتاب ششم و بعد كتاب نهم را از "حسين " گرفتم. چون بعضي لغت‌ها را نمي‌دانستم وقتي احمدجان به تهران آمد كتاب لغت عربي به فارسي برايم تهيه كرد. سپس به كتاب رمان و رمان‌هاي شيرين و قشنگ و حكايت‌ها علاقه‌مند شدم و چون از آنها خوشم مي‌آمد، تشويق مي‌شدم. دليل آنكه تحصيل را در جواني رها كردم اين بود كه مشوق نداشتم وگرنه در ميان دوستانم خيلي به تحصيل علاقه‌مند بودم.

همين كه امام آمدند و به تدريس شما مشغول شدند و در طول 8 سال اول زندگي براي اين مسأله وقت گذاشتند به معني تشويق است، گذشته از آن شما قبل از ازدواجتان به مدرسه رفتيد در حالي كه آن موقع همه به مكتب مي‌رفتند و حتي ما هم به مكتب رفتيم، اينها همه، خود نوعي تشويق است.

بله، اينكه خودشان قبول كردند و 8 سال طول كشيد تشويق بود. ولي اگر چهار نفر ديگر اهل درس بودند و با من مباحثه مي‌كردند خيلي فرق داشت. آدم در كلاس مي‌بيند كه اين دوستش درس مي‌خواند و آن يكي هم درس مي‌خواند و تشويق به تحصيل مي‌شود. من در عراق رمان مي‌خواندم و بعد شروع كردم به روزنامه و مجله خواندن و پيشرفت كردم به طوري كه در سال آخر اقامتمان در عراق، كتاب تمدن اسلام را به زبان عربي خواندم.

مادرجان، من كه هم به سطح علمي شما و دانشجويان دانشگاه‌ها آّشنا هستم شما را از نظر علمي هم سطح، سطوح بالاي دانشگاهيان مي‌بينم و اين به جهت كوشش خود شما و تشويق و تلاش حضرت امام است. امام سعي داشتند كه شما را از نظر علمي رشد دهند. آيا اصولاً در زندگي خصوصي شما مثل لباس پوشيدن يا رفت و آمدتان دخالتي مي‌كردند؟



نه، اوايل زندگي‌مان هفته اول يا ماه اول، يادم نيست به من گفت من به كار تو كاري ندارم به هر صورت كه ميل داري لباس بخر و بپوش. اما آنچه از تو مي‌خواهم اين است كه واجبات را انجام بدهي و محرمات را ترك بكني، يعني گناه نكني. به مستحبات خيلي كاري نداشتند، به كارهاي من كاري نداشت هر طوري كه دوست داشتم زندگي مي‌كردم. به رفت و آمد با دوستانم كاري نداشتند، چه وقت بروم چه وقت برگردم، ايشان به درس و تحصيل مشغول بودند و من هم سرم به كار خودم بود.


مادر، شما شانس آورديد كه شوهري واقعاً اسلام‌شناس داشتيد، و مي‌دانست كه اسلام چه مقدار به مرد، حق دخالت در زندگي همسر را داده است و لذا به زندگي خصوصي شما دخالتي نمي‌كردند و تنها از شما مي‌خواستند كه حرام خداوند را انجام ندهيد و واجب خداوند را انجام دهيد. معني تسليم درمقابل خداوند و احكام باري تعالي همين است. مادرجان حالا مقداري درباره مسايل سياسي در طول انقلاب و قبل از آن بفرماييد، آيا آقا (امام) با آقاي كاشاني ارتباط داشتند؟
آقا به آقاي كاشاني ارادت داشت. ابتدا وقتي آقا براي ازدواج آمدند تهران و 8 روزي منزل آقاجانم اقامت كردند. آقاي كاشاني هم آمده بود و همديگر را ديده بودند براي اينكه خانه آقاي كاشاني و آقا جانم در يك كوچه بود و با هم رفيق بودند. در همانجا آقاي كاشاني به آقاجانم گفته بود: " اين اعجوبه را از كجا پيدا كردي؟ "معلوم مي‌شود كه از همان ديد اول هوش و ذكاوت امام براي آقاي كاشاني مشخص شده بوده و آقاي كاشاني متوجه شدند كه حضرت امام(س) غير از بقيه طلاب هستند.

http://www.parsine.com/fa/news/18586/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%D9%8A-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%B4

موضوع تاپیک چیز دیگری است.

اما لازم به ذکر برای شما.

زن حق ندارد بدون اذن مرد از منزل خارج شود.

زن نمیتواند بدون اذن مرد کارکند.

زن نمیتواند بدون اذن مرد ادامه تحصیل دهد.

زن نمیتواند بدون اذن شوهر مسافرت یا مهمانی برود.

و اینکه امام(ره) چه برخوردی باهمسرشان داشتند دلیل بر نقض قانون اسلام نمیشود.

شما اگر درباره هر کدام از موضوعات شبهه دارید یک تاپیک بزنید تا مناظره کنیم.بحث این تاپیک چیز دیگری است.


این نامه هام خیی جالبن اصا من فکرشو نمیکردم امام اینطوری بوده باشه.
خوبه برای همه اینارو بخونن طرز حرف زدنو یاد بگیرن
نامه های امام به همسرش در این لینک: http://www.iec-md.org/imam_khomeini/naameh_imam_hamsar.html

امام عشق;472581 نوشت:
موضوع تاپیک چیز دیگری است.

اما لازم به ذکر برای شما.

زن حق ندارد بدون اذن مرد از منزل خارج شود.

زن نمیتواند بدون اذن مرد کارکند.

زن نمیتواند بدون اذن مرد ادامه تحصیل دهد.

زن نمیتواند بدون اذن شوهر مسافرت یا مهمانی برود.

و اینکه امام(ره) چه برخوردی باهمسرشان داشتند دلیل بر نقض قانون اسلام نمیشود.

شما اگر درباره هر کدام از موضوعات شبهه دارید یک تاپیک بزنید تا مناظره کنیم.بحث این تاپیک چیز دیگری است.

:ghash:
میدون جنگه مگه؟
تو بهتر اسلامو میشناسی یا....؟
درضمن مث کسایی حرف نزن که انگار کمبود دارنووووو....
هی زن نمیتواند
زن نمیتواند
زن نمیتواند.....

QM!;472578 نوشت:
نه، اوايل زندگي‌مان هفته اول يا ماه اول، يادم نيست به من گفت من به كار تو كاري ندارم به هر صورت كه ميل داري لباس بخر و بپوش. اما آنچه از تو مي‌خواهم اين است كه واجبات را انجام بدهي و محرمات را ترك بكني، يعني گناه نكني. به مستحبات خيلي كاري نداشتند، به كارهاي من كاري نداشت هر طوري كه دوست داشتم زندگي مي‌كردم. به رفت و آمد با دوستانم كاري نداشتند، چه وقت بروم چه وقت برگردم، ايشان به درس و تحصيل مشغول بودند و من هم سرم به كار خودم بود.

بسیار عالی بود
کاش ما هم مثل بزرگان دین رفتار میکردیم
به نظر من اسلام بیشتر از اینکه به این قوانین اهمیت بدهد برای انسان بودن اهمیت قائل است
مثل همون داستانی که یکی از کارشناسان محترم توی سایت بیان کردند شخصی رو مثال زدند که خلاف اسلام کاری نکرده بود ولی از شمر هم بدتر بود
:Gol::Gol:

[="Black"]

QM!;472584 نوشت:
میدون جنگه مگه؟
تو بهتر اسلامو میشناسی یا....؟
درضمن مث کسایی حرف نزن که انگار کمبود دارنووووو....
هی زن نمیتواند
زن نمیتواند
زن نمیتواند.....


شما اول درست صحبت کردن رو یاد بگیر بعد بیا سخن بگو.

شما هنوز فرق بین حکم اسلام و اخلاق زندگی رو نمیفهمی اومدی از من ایراد بگیری.

طبق ایات قرآن و احادیث معصومین زن بعضی از کارها را بدون اذن مرد نمیتواند انجام دهد.

امام خمینی(ره) هم اون چهار چیز رو تایید کردند. و اینکه ایشون برخوردشون با همسرشون چگونه است حکم اسلام را نقض نمیکند زیرا ایشان نهایت اخلاق را به کار بردند و باهمسرشان به زیبایی برخورد کردند.

شما هروقت اطلاعاتتون درباره فرق بین اخلاق و حکم فقهی بالا رفت بیایید برای مناظره.

از نظر روانشناسی کسی که دیگران را به کمبود داشتن متهم میکند خودش از بزرگترین کمبود عاطفی و .... رنج میبرد.[/]

[="Black"]


لطفا مدیران محترم بنده را برای انحراف بحث تاپیک متهم نکنند.

[/]

و سلام نام خداست!

امام عشق;472581 نوشت:
زن حق ندارد بدون اذن مرد از منزل خارج شود.

زن نمیتواند بدون اذن مرد کارکند.

زن نمیتواند بدون اذن مرد ادامه تحصیل دهد.

زن نمیتواند بدون اذن شوهر مسافرت یا مهمانی برود.



به نظر مطالعه تاپیکهای زیر برایتان مفید واقع شود!
:ok:

http://www.askdin.com/thread5379.html

http://www.askdin.com/thread10955.html

http://www.askdin.com/thread14577.html

http://www.askdin.com/thread10992-10.html#post98424

باشد که رهروی اسلام ناب محمدی:sallallah: باشیم.:Sham:

[="Black"]

امام خمینی(ره):

اذن همسر لازم است مگر شرط ضمن عقد کرده باشد یا به خاطر کار واجبی از منزل خارج شود.
اجازه شوهر در حج واجب شرط نیست.
(استفتائات، ج3، ص 148، س 810، مناسک حج محشی، ص 61، س 87)

آیة الله اراکی(ره):

چنانچه مرد نتواند معاش خود را تهیه کند، میتواند بی اجازه شوهر از خانه خارج شود و اطاعت از شوهر واجب نیست.
اذن زوج برای زوجه در حج واجب شرط نیست.
(توضیح المسائل، ص448، م 2430، العروة الوثقی، ج2، ص 282، م 79)

آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):

موردی که انجام واجب شرعی با ضرورت های عقلی متوقف بر خروج از منزل باشد مانند سفر حج یا کسب درآمد برای اداره زندگی، اذن لازم نیست.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

آیة الله خوئی(ره):

اگر شوهر خرجی نمی دهد چنانچه زن ناچار باشد معاش را تهیه کند در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نیست.
و در حج واجب اذن شوهر شرط نیست.
(توضیح المسائل، ص 432 م 2425، مناسک حج، 1412 هـ ق، ص 43، س 59)

آیة الله سیستانی(دام ظلّه):

مواردی که خروج واجب است یا ضروری است یا برای کسب نفقه است در فرضی که شوهر نفقه نمی دهد و از موارد اول است خروج کارمند زن برای انجام کار اداری است اگر پیش از ازدواج اجیر بوده یا بعد از آن و با اجازه زوج.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)

آیة الله شبیری زنجانی(دام ظلّه):

نباید بدون عذر شرعی بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود، چنانچه زن ناچار باشد که معاش خود را تهیه کند و با اطاعت شوهر تهیه معاش برای وی ممکن نباشد در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت شوهر واجب نیست و در حج واجب هم اذن همسر شرط نیست.
(توضیح المسائل، ج2، ص 204، م 2421، 2425)
(مناسک حج، 1412هـ ق، ص 21، م9)

آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):

اگر ناچار است زن خودش معاش را تهیه کند، و نمی تواند با اطاعت شوهر تهیه معاش کند در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت از شوهر به او واجب نیست ولی احتیاط آن است که از حاکم شرع هم اذن بگیرد و در حج واجب اذن همسر شرط نیست.
(توضیح المسائل، ص 489، م 2425، استفتائات حج، 1422 هـ ق، ص 25، س 58)

آیة الله گلپایگانی(ره):

1) اگر منزل مسکونی غصبی باشد اذن شوهر برای خروج لازم نیست و شوهر نمی تواند زن را الزام به توقف در خانه غصبی کند.
2) اگر خوف جانی داشته باشد.
3) برای تهیه معاش در صورتی که مجبور است و نمی تواند با اطاعت شوهر تهیه معاش کند در حین تهیه معاش اطاعت شوهر واجب نیست ولی احتیاط آن است که از حاکم شرع نیز اجازه بگیرد.
4) اذن شوهر برای حج واجب زوجه مستطیعه لازم نیست.
(مجمع المسائل، ص 189، س 535 مجمع المسائل، ج2، ص 190، س 540 توضیح المسائل، ص411، م 3426)
(احکام آداب حج، 1413 هـ ق، ص 44، م97)

آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):

در مواردی ضروری و صله رحم به اندازه لازم و فراگیری احکام دین و حج واجب.
برای تهیه معاش در صورتی که زوج او را تأمین نکند، در حج واجب اجازه شوهر برای زن لازم نیست.
(استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعة الزهراء قم)
(توضیح المسائل مراجع، ص 409، م 2416، مناسک حج، 1413 هـ ق، ص 20، م 10)


آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه):

در صورتی که ناچار باشد معاش خود را تهیه کند زمانی که مشغول تهیه معاش است اطاعت همسر واجب نیست.
و اگر به واسطه ترس از جان تکلیف شرعی او بیرون رفتن از خانه باشد اذن همسر لازم نیست.
(توضیح المسائل، ص 479، م 2412، هزار و یک مساله فقهی، ج1، ص 190، س655، مناسک حج 1418هـ ق، ص 39، م 56.)

آیة الله وحید خراسانی(دام ظلّه):

چنانچه ناچار باشد که معاش خود را تهیه کند در موقعی که مشغول تهیه معاش است اطاعت شوهر بر او واجب نیست.
برای حج واجب اذن شوهر شرط نیست.
(توضیح المسائل، ص 663، م 2480، مناسک حج، 1383، ص 37، م 56)


[/]

موضوع قفل شده است