چرا دعای برای فرج حضرت قائم در تضاد با تعجیل آن چه نیست که خدا مؤخر داشته است؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا دعای برای فرج حضرت قائم در تضاد با تعجیل آن چه نیست که خدا مؤخر داشته است؟

با سلام خدمت کارشناسان گرامی
در حدیثی از امام عصر عج در بحارالانوار ج 52، ص 187 می‌خوانیم:
خدایا به من صبری بده که تعجیل آن چه را که تو مؤخّر داشته‌ای دوست نداشته باشم و تاخیر آن چه را مقدم داشته‌ی نخواهم و ...

خواهشمندم رابطه‌ی این بخش حدیث را با دعا برای فرج حضرت قائم عج تبیین کنید.

متشکرم.

با نام الله



کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام خدمت همه دوستان گرامی مخصوصا دوست پرسشگر

در جلد 53 بحارالانوار باب 31 که مربوط به توقیعات امام زمان است در صفحه 187 با دعایی پرمعنا مواجه میشویم. در بخشی از این دعا آمده است:

اللَّهُمَّ فَثَبِّتْنِي عَلَى دِينِكَ وَ اسْتَعْمِلْنِي بِطَاعَتِكَ وَ لَيِّنْ قَلْبِي لِوَلِيِّ أَمْرِكَ وَ عَافِنِي مِمَّا امْتَحَنْتَ بِهِ خَلْقَكَ وَ ثَبِّتْنِي عَلَى طَاعَةِ وَلِيِّ أَمْرِكَ الَّذِي سَتَرْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَبِإِذْنِكَ غَابَ عَنْ بَرِيَّتِكَ وَ أَمْرَكَ يَنْتَظِرُ وَ أَنْتَ الْعَالِمُ غَيْرُ مُعَلَّمٍ بِالْوَقْتِ الَّذِي فِيهِ صَلَاحُ أَمْرِ وَلِيِّكَ فِي الْإِذْنِ لَهُ بِإِظْهَارِ أَمْرِهِ وَ كَشْفِ سِرِّهِ وَ صَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا أَكْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ وَ لَا أَبْحَثَ عَمَّا كَتَمْتَهُ وَ لَا أُنَازِعَكَ فِي تَدْبِيرِكَ وَ لَا أَقُولَ لِمَ وَ كَيْفَ وَ مَا بَالُ وَلِيِّ أَمْرِ اللَّهِ لَا يَظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَ أُفَوِّضُ أُمُورِي كُلَّهَا إِلَيْكَ (بحارالانوار/ج53/ص187)

وقتی دعا به انتهای خود نزدیک میشود با این عبارت مواجه میشویم:

اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ وَ اخْذُلْ خَاذِلِيهِ (بحارالانوار/ج53/ص188)

این فراز ما را به یاد دعاهای فراوانی می اندازد که از خدا تعجیل در فرج آنحضرت را درخواست میکنیم مانند دعای فرج و دعای عهد.

سوال دوستمان نیز ناظر به این دو عبارت به ظاهر متنافی است. در پاسخ میگوییم:

حجم بالایی از روایات و ادعیه وجود دارند که به ما می آموزند تا از خداوند تعجیل در ظهور فرج امام زمان را خواستار باشیم بنابراین در صحت و درستی این درخواست جای تردید نیست و روشن است وظیفه منطقی ما اینست تا با تکیه بر همین موضع محکم مواردی را که احیانا در تنافی با این درخواست است را تفسیر و تبیین کنیم.

آنچه با مطالعه چند سطری که در فراز اول نقل کردیم به دست می آید اینست که درخواست تعجیل در فرج آنحضرت نباید با نوعی افراط و کج فهمی همراه باشد. نباید دعایمان بگونه ای باشد که علم و تدبیر خدا را زیر سوال ببریم، یا مسئولیت پذیری امام و صفات والای او را نادیده بگیریم یا اندک شمریم.

شاید شنیده باشید وقتی کسی از مسئله ای رنج میکشد به ناگاه میگوید خدایا پس چرا این رنج تمام نمیشود، تمامش کن؛ این لحن کلام، در عقبه خود نوعی توهین به علم و تدبیر خداست،

وظیفه ما دعاست اما دعایی که در آن، شان و مقام خدا و امام زمان محفوظ باشد.

بنابراین معنای فراز مزبور این نیست که نباید تعجیل در فرج را از خدا خواست بلکه معنایش اینست که این درخواست فارغ از افراط و تفریط باشد، نباید بپندارم آنگونه که من درک میکنم صلاح مردم اینست که الان امام زمان ظهور کند، اصل تعجیل را بخواهم اما زمانش را به خدا واگذار کنم.

در پناه حق

موضوع قفل شده است