جمع بندی برسی سندی احادیث پیرامون آموزش ندادن سوره یوسف به زنان

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برسی سندی احادیث پیرامون آموزش ندادن سوره یوسف به زنان

[="Black"]

آیا از نظر سندی احادیث ذیل معتبر و صحیح است!؟

1. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)‏ لَا تُعَلِّمُوا نِسَاءَکُمْ سُورَةَ یُوسُفَ‏ وَ لَا تُقْرِءُوهُنَّ إِیَّاهَا فَإِنَّ فِیهَا الْفِتَنَ وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَوَاعِظَ»؛[1]

امام علی(ع) فرمود: سوره یوسف را به زنانتان تعلیم ندهید...؛ چراکه در آن، فتنه‌ها ]حکایت عشق و عاشقى[ است. آنان را سوره نور بیاموزید که سرشار از پند و موعظه است.

2. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)‏ لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ الْغُرَفَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَ‏ الْکِتَابَةَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ یُوسُفَ‏ وَ عَلِّمُوهُنَّ الْمِغْزَلَ وَ سُورَةَ النُّورِ»؛[2]

امام صادق(ع) فرمود:
زنان را در طبقات بالای منازل منشانید؛ نوشتن خط یادشان ندهید؛ سوره یوسف را به آنان تعلیم ندهید، آنان را چرخ رشتن یا پیله رشتن بیاموزید، و به ایشان سوره نور را تعلیم دهید؛ چون آیه حجاب، حد زنا و احکام زنان در آن سوره است.


[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد ج 5، ص 516، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 374، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413 ق.


درصورت صحیح بودن احادیث از نظر سندی.
منظور معصومین(ع) در آموزش ندادن این سوره چیست!؟

[/]

با نام الله


کارشناس بحث: استاد صدیقین

امام عشق;467129 نوشت:
آیا از نظر سندی احادیث ذیل معتبر و صحیح است!؟
1. «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع)‏ لَا تُعَلِّمُوا نِسَاءَکُمْ سُورَةَ یُوسُفَ‏ وَ لَا تُقْرِءُوهُنَّ إِیَّاهَا فَإِنَّ فِیهَا الْفِتَنَ وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِیهَا الْمَوَاعِظَ»؛[1]
امام علی(ع) فرمود: سوره یوسف را به زنانتان تعلیم ندهید...؛ چراکه در آن، فتنه‌ها ]حکایت عشق و عاشقى[ است. آنان را سوره نور بیاموزید که سرشار از پند و موعظه است.
2. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع)‏ لَا تُنْزِلُوا النِّسَاءَ الْغُرَفَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَ‏ الْکِتَابَةَ وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ یُوسُفَ‏ وَ عَلِّمُوهُنَّ الْمِغْزَلَ وَ سُورَةَ النُّورِ»؛[2]
امام صادق(ع) فرمود:
زنان را در طبقات بالای منازل منشانید؛ نوشتن خط یادشان ندهید؛ سوره یوسف را به آنان تعلیم ندهید، آنان را چرخ رشتن یا پیله رشتن بیاموزید، و به ایشان سوره نور را تعلیم دهید؛ چون آیه حجاب، حد زنا و احکام زنان در آن سوره است.
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد ج 5، ص 516، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 374، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ دوم، 1413 ق.

سلام

هر دو روایت مورد اشاره، مرفوع هستند لذا از نظر سندی در ردیف اسناد ضعیف طبقه بندی می شوند.

البته مشابه روایت دوم، روایت دیگری وجود دارد که از نظر سندی موثق است، اما عبارت «وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ یُوسُفَ» را ندارد (رجوع کنید به: الکافی، ج 5، ص 516، ح 1)، و همین قرینه ای است بر اینکه این عبارت به اصل روایت افزوده شده! به ویژه اینکه دلایل خوبی بر خلاف مدلول این عبارت هم وجود دارد که در ادامه عرض خواهم کرد.

درباره «تعلیم سوره نور به زنان» _که به رعایت عفاف تاکید زیادی دارد_ بحثی نیست زیرا مصداقی از سفارش های عمومی نسبت به تعلیم قرآن است که امری نیکو و مستحب است، اما «منع تعلیم سوره یوسف (ع) به زنان»، اشکالات متعددی دارد که در ادامه به آن می پردازیم اما ابتدا نظر استاد مکارم شیرازی را نقل می کنیم؛ ایشان در این باره می نویسد:

«در چند حديث از تعليم دادن سوره یوسف به زنان نهى شده است شايد به اين دليل كه آيات مربوط به "همسر عزيز مصر" و زنان هوسباز مصرى با تمام عفت بيانى كه در آن رعايت شده براى بعضى از زنان تحريک كننده باشد و به عكس تاكيد شده است كه سوره نور (كه مشتمل بر آيات حجاب است) به آنها تعليم گردد! ولى در مجموع اسناد اين روايات چندان قابل اعتماد نيست و به علاوه در بعضى از روايات عكس اين مطلب ديده مى‏ شود، یعنی در آن ها، به تعليم سوره یوسف به خانواده‏ ها، تشویق شده است؛ از اين گذشته دقت در آيات اين سوره نشان مى‏ دهد كه نه تنها هيچ نقطه منفى ای براى زنان در آن وجود ندارد بلكه ماجراى زندگى آلوده همسر عزيز مصر درس عبرتى است براى همه آنهايى كه گرفتار وسوسه‏ هاى شيطانى مى ‏شوند». (تفسير نمونه، ج‏ 9 ، ص 297)

و اما دلایل دیگر در این باب:

همان طور که در کلام استاد مکارم اشاره شد، در روایات دو گزارش دیده می شود: در برخی به آموزش سوره یوسف به زنان سفارش شده، و در برخی دیگر از این آموزش نهی شده! اگر چه اسناد روایات نهی، مخدوش و ضعیف است (که نمونه اش را در پست قبلی عرض کردم) و این خود یک ایراد اساسی به این دسته از روایات است، اما باید دید که متن کدام دسته از این روایات قابل پذیرش و موافق ظاهر تعالیم قرآنی است (بارها عرض شد که یکی از ملاک های مهم تشخیص صحت روایات، موافقت محتوای آنها با آیات قرآن است و اینکه محتوای آنها مخالف آموزه های قرآنی نباشد)؛

ابتدا نمونه ای از هر دو دسته روایت را نقل می کنیم و سپس ایرادهای اساسی متنی که به روایت نهی وارد است را ذکر می نماییم:

نمونه روایتی که از آموزش سوره یوسف به زنان، نهی می کند:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ يَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تُعَلِّمُوا نِسَاءَكُمْ سُورَةَ يُوسُفَ وَ لَا تُقْرِءُوهُنَّ إِيَّاهَا فَإِنَّ فِيهَا الْفِتَنَ وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِيهَا الْمَوَاعِظَ (الكافي/ج5/ص 516)
به زنان سوره یوسف را یاد ندهید زیرا در آن فتنه ها بیان شده اما سوره نور را بیاموزید زیرا در آن پندها و اندرزها بیان شده است.

نمونه روایتی که به آموزش سوره یوسف به زنان، تشویق می کند:

أبي بن كعب عن النبي ص قال علموا أرقاءكم سورة يوسف فإنه أيما مسلم تلاها و علمها أهله و ما ملكت يمينه هون الله تعالى عليه سكرات الموت و أعطاه القوة أن لا يحسد مسلما (مجمع البيان/ج‏5/ص 315)
به بردگان خود سوره يوسف را ياد بدهيد زيرا هر مسلمانى كه اين سوره را بخواند و به خانواده و كنيزكان خود ياد بدهد، خداوند سكرات مرگ را به او آسان مى كند و به او قدرتى مى دهد كه به برادر مسلمان خود حسد نكند.

بررسی احادیث در پست های بعدی...

عدم سازگاری روایات نهی با جنبه هدایت گری قرآن

احادیث دسته اول _که از آموزش سوره یوسف (ع) به زنان نهی می کند_ یک ایراد اساسی دارد و آن اینکه لازمه اش این است که مطالب این سوره، موجبات گمراهی یا زمینه گمراهی زنان را فراهم می نماید! این ملزوم، با جنبه هدایت گری قرآن (که از ارکان تعالیم قرآنی است) سازگاری ندارد زیرا قرآن کتابی است که گرد باطل و گمراهی و گمراه کنندگی بر آستان پاکش نمی نشیند!

إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ
لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ (فصلت/41و42)
و اين كتابى است قطعاً شكست ناپذير
كه هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد چرا كه از
سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است

ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ (بقره/2)
آن كتاب با عظمتى است كه شک در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است‏

إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَمُ (اسراء/9)
اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‏ هاست، هدايت مى ‏كند

كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ(ابراهیم/1)
كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكي ها (ى شرك و ظلم و جهل،) به سوى روشنايى (ايمان و عدل و آگاهى،) به فرمان پروردگارشان در آورى، به سوى راه خداوند عزيز و حميد

قرآن هرگز موجب گمراهی انسان ها نمی گردد و نمی توان گفت که مثلا زنان با خواندن سوره یوسف به گمراهی می افتند؛ تنها یک گروه اند که خود را از هدایت قرآنی محروم نموده اند و آن ستمکارانی هستند که با باطل دمساز شده اند و هرگز تاب شنیدن نوای دلربای حق را ندارند!

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً (اسراء/82)
و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل مى ‏كنيم و ستمگران را جز خسران (و زيان) نمى ‏افزايد

عدم سازگاری روایات نهی با تعابیر سوره یوسف

یکی از تعابیری که قرآن در ابتدای سوره یوسف (ع) آورده است، چنین است:

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ (یوسف/3)
ما بهترين داستان ها را از طريق وحى و فرستادن اين قرآن براى تو بيان مى ‏كنيم هر چند پيش از آن چيزى از آن نمى ‏دانستى

محتوای روایات نهی، با این تعبیرِ «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» (بهترین داستان ها) سازگاری ندارد زیرا طبق روایات نهی، سوره یوسف (ع) دست کم برای نیمی از انسان ها (یعنی زنان)، أَحْسَنَ الْقَصَص و بهترین داستان نیست! و مناسب نیست که به آنها تعلیم داده شود و ممکن است زمینه ی آلودگی آنها را فراهم نماید!

عدم سازگاری روایات نهی با دعوت به تدبر در آیات کریمه قرآن

سفارش عمومی قرآن به تلاوت همه آیاتش از یکسو و نیز سفارش خاص به تدبر و تفکر در آیات سوره یوسف از سوی دیگر، دلیل دیگری در مقابل روایات نهی است؛ محتوای روایات نهی، با این سفارشات قرآنی که عام است و استثنایی ندارد، همخوانی ندارد:

نمونه ای از سفارش همگان به تلاوت آیات کریمه قرآن:


فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن‏ (مزمل/20)
اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد

نمونه ای از سفارش خاص به تلاوت و تدبر در سوره یوسف:

لَقَدْ كانَ في‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب‏ (یوسف/111)
در سرگذشت آنان براى صاحبان خرد عبرتى هست

عدم سازگاری روایات نهی با پیام های اساسی سوره یوسف


نکته دیگر، توجه به پیام های اساسی سوره یوسف است؛ پیام اصلی این سوره، دعوت به تقوا، توجه به خدا، رعایت پاکدامنی و مانند آنست و چنین پیام های اخلاق مدارانه، هرگز زمینه فتنه و گمراهی کسی را فراهم نمی کند، در حالی که محتوای روایات نهی به یک معنا، دال بر فتنه انگیزی و گمراه کنندگی پیام این سوره، برای نیمی از انسان هاست (یعنی زنان)! از این نظر، محتوای نهی وارده در این روایات، با پیام سوره یوسف (ع) هیچگونه سنخیتی ندارد!

****************

در مجموع و با توجه به این قراین و شواهدی که عرض شد، محتوای روایات نهی از آموزش سوره یوسف به زنان، با تعالیم قرآنی و ظواهر کلام الهی سازگاری ندارد، بلکه روایاتی که به آموزش این سوره به زنان تاکید می ورزد با این تعالیم همخوانی دارد و قابل پذیرش است.

پرسش:
درباره تعلیم سوره یوسف به زنان، دو گونه روایت داریم. یک دسته می فرماید تعلیم دهید و دسته دیگر، از تعلیم آن به زنان نهی می کند. کدام درست است؟

پاسخ:
سلام به شما پرسشگر گرامی

برخی روایات نهی، مرفوع هستند و از نظر سند ضعیف محسوب می شوند؛ مانند:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ يَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع لَا تُعَلِّمُوا نِسَاءَكُمْ سُورَةَ يُوسُفَ وَ لَا تُقْرِءُوهُنَّ إِيَّاهَا فَإِنَّ فِيهَا الْفِتَنَ وَ عَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ النُّورِ فَإِنَّ فِيهَا الْمَوَاعِظَ (1)
به زنان سوره یوسف را یاد ندهید زیرا در آن فتنه ها بیان شده اما سوره نور را بیاموزید زیرا در آن پندها و اندرزها بیان شده است.

در برخی روایات مشابه دیگر که سند موثق دارد، عبارت «وَ لَا تُعَلِّمُوهُنَّ سُورَةَ یُوسُفَ» وجود ندارد؛ (2) این خود قرینه ای است بر اینکه عبارت مورد اشاره به روایات اضافه شده!

دلایل دیگری نیز وجود دارد که روایات نهی را تضعیف می کند، از جمله:

1- روایاتی که به تعلیم سوره یوسف به زنان، سفارش می کند؛ مانند:
أبي بن كعب عن النبي ص قال علموا أرقاءكم سورة يوسف فإنه أيما مسلم تلاها و علمها أهله و ما ملكت يمينه هون الله تعالى عليه سكرات الموت و أعطاه القوة أن لا يحسد مسلما (3)
به بردگان خود سوره يوسف را ياد بدهيد زيرا هر مسلمانى كه اين سوره را بخواند و به خانواده و كنيزكان خود ياد بدهد، خداوند سكرات مرگ را به او آسان مى كند و به او قدرتى مى دهد كه به برادر مسلمان خود حسد نكند.

2- عدم سازگاری روایات نهی با جنبه هدایت گری قرآن:
لازمه روایات نهی این است که سوره یوسف، موجبات گمراهی یا زمینه گمراهی زنان را فراهم می نماید! این ملزوم، با جنبه هدایت گری قرآن سازگاری ندارد زیرا قرآن کتابی است که گرد باطل و گمراهی و گمراه کنندگی بر آستان پاکش نمی نشیند!

إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزيزٌ
لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ (فصلت/41و42)
و اين كتابى است قطعاً شكست ناپذير
كه هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد چرا كه از
سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است

كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميدِ(ابراهیم/1)
كتابى است كه بر تو نازل كرديم، تا مردم را از تاريكي ها (ى شرك و ظلم و جهل،) به سوى روشنايى (ايمان و عدل و آگاهى،) به فرمان پروردگارشان در آورى، به سوى راه خداوند عزيز و حميد



3- عدم سازگاری روایات نهی با تعابیر سوره یوسف:
یکی از تعابیری که قرآن در ابتدای سوره یوسف (ع) آورده است، چنین است:

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلينَ (یوسف/3)
ما بهترين داستان ها را از طريق وحى و فرستادن اين قرآن براى تو بيان مى ‏كنيم هر چند پيش از آن چيزى از آن نمى ‏دانستى


محتوای روایات نهی، با این تعبیرِ «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» (بهترین داستان ها) سازگاری ندارد زیرا طبق روایات نهی، سوره یوسف (ع) دست کم برای نیمی از انسان ها (یعنی زنان)، أَحْسَنَ الْقَصَص و بهترین داستان نیست! و مناسب نیست که به آنها تعلیم داده شود و ممکن است زمینه ی آلودگی آنها را فراهم نماید!

4- عدم سازگاری روایات نهی با دعوت به تدبر در آیات کریمه قرآن:
سفارش عمومی قرآن به تلاوت همه آیاتش از یکسو و نیز سفارش خاص به تدبر و تفکر در آیات سوره یوسف از سوی دیگر، دلیل دیگری در مقابل روایات نهی است؛ محتوای روایات نهی، با این سفارشات قرآنی که عام است و استثنایی ندارد، همخوانی ندارد:

نمونه ای از سفارش همگان به تلاوت آیات کریمه قرآن:


فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن‏ (مزمل/20)
اكنون آنچه براى شما ميسّر است قرآن بخوانيد


نمونه ای از سفارش خاص به تلاوت و تدبر در سوره یوسف:

لَقَدْ كانَ في‏ قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب‏ (یوسف/111)
در سرگذشت آنان براى صاحبان خرد عبرتى هست


5- عدم سازگاری روایات نهی با پیام های اساسی سوره یوسف:
پیام اصلی سوره یوسف، دعوت به تقوا، توجه به خدا، رعایت پاکدامنی و مانند آنست و چنین پیام های اخلاق مدارانه، هرگز زمینه فتنه و گمراهی کسی را فراهم نمی کند، در حالی که محتوای روایات نهی به یک معنا، دال بر فتنه انگیزی و گمراه کنندگی پیام این سوره، برای نیمی از انسان هاست (یعنی زنان)! از این نظر، محتوای نهی وارده در این روایات، با پیام سوره یوسف (ع) نیز هیچگونه سنخیتی ندارد!

****************


نتیجه:
با توجه به این قراین و شواهد، محتوای روایات نهی از آموزش سوره یوسف به زنان، با تعالیم قرآنی و ظواهر کلام الهی سازگاری ندارد، بلکه روایاتی که به آموزش این سوره به زنان تاکید می ورزد با این تعالیم همخوانی داشته و قابل پذیرش است. استاد مکارم نیز در تفسیر نمونه، سند روایات نهی را چندان قابل اعتماد نمی داند و روایات تعلیم را می پذیرد. (4)

پی نوشت
-----------------------
1- كافي، کلینی، ج 5، ص 516، ح .2
2- مانند روایت اول از کتاب کافی، ج 5، ص 516.
3- مجمع البيان، طبرسی، ج‏ 5، ص 315.
4- تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج‏ 9 ، ص 297.

موضوع قفل شده است