جمع بندی خداوند راه رسیدن به سعادت را برای چه کسانی هموار و برای چه کسانی دشوار می کند؟

تب‌های اولیه

15 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خداوند راه رسیدن به سعادت را برای چه کسانی هموار و برای چه کسانی دشوار می کند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و احترام

خداوند برای چه کسانی راه رسیدن به سعادت را آسان میکند و برای چه کسانی راه رسیدن به شقاوت را هموار مینماید؟

با نام و یاد دوست


کارشناس بحث: استاد بصیر

.امین.;466755 نوشت:
خداوند برای چه کسانی راه رسیدن به سعادت را آسان میکند و برای چه کسانی راه رسیدن به شقاوت را هموار مینماید؟

باسلام و عرض ادب
اولا باید دانست که هدایت و ضلالت به دست خداست. قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَناب(رعد، 27)
اما خداوند افرادی را در مسیر هدایت و سعادت قرار نمی دهند که در آیات زیر به آنها اشاره شده است:
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ (زخرف ، 36)
هر کسی که از ذکر و یاد خدای رحمان اعراض کند، شیطانی برای او همراه خواهد شد.

وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (زخرف، 37)
این شیاطین، افرادی که از یاد خدا اعراض کرده اند را از راه و مسیرالهی باز می دارند در حالیکه گمان می کنند اهل هدایت هستند.
خدا این دسته را در هدایت و سعادت خویش قرار می دهد:

الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر، 18)
کسانی که سخنان را گوش می دهند از بین آنها بهترینش را انتخاب می کنند، آنها کسانی هستند که اهل هدایت و سعادتند و آنها صاحبان خرد می باشند.

ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ ؛ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛ أُولئِكَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (بقره، 2- 5)
قرآن کریم که شکی در حق بودنِ آن نیست، هدایتگر و سعادت بخش متقین است. متقین کسانی هستند که به غیبت ایمان دارند، نماز به پا می دارند،و از آنچه که روزیشان می کنیم انفاق می کنند. و کسانی که به آنچه که بر پیامبر نازل می شود ایمان دارند و آنچه که بر پیامبران قبلی نازل شده بود و به آخرت نیز یقین دارند.




بصیر;468990 نوشت:

باسلام و عرض ادب
اولا باید دانست که هدایت و ضلالت به دست خداست. قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَناب(رعد، 27)
اما خداوند افرادی را در مسیر هدایت و سعادت قرار نمی دهند که در آیات زیر به آنها اشاره شده است:

وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ (زخرف ، 36)
هر کسی که از ذکر و یاد خدای رحمان اعراض کند، شیطانی برای او همراه خواهد شد.

وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (زخرف، 37)
این شیاطین، افرادی که از یاد خدا اعراض کرده اند را از راه و مسیرالهی باز می دارند در حالیکه گمان می کنند اهل هدایت هستند.
خدا این دسته را در هدایت و سعادت خویش قرار می دهد:

الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر، 18)
کسانی که سخنان را گوش می دهند از بین آنها بهترینش را انتخاب می کنند، آنها کسانی هستند که اهل هدایت و سعادتند و آنها صاحبان خرد می باشند.

ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ؛ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛ أُولئِكَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (بقره، 2- 5)
قرآن کریم که شکی در حق بودنِ آن نیست، هدایتگر و سعادت بخش متقین است. متقین کسانی هستند که به غیبت ایمان دارند، نماز به پا می دارند،و از آنچه که روزیشان می کنیم انفاق می کنند. و کسانی که به آنچه که بر پیامبر نازل می شود ایمان دارند و آنچه که بر پیامبران قبلی نازل شده بود و به آخرت نیز یقین دارند.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام و عرض ادب و احترام و تشکر از حضرتعالی

پس درست است که بگوییم عدالت خداوند در اینست که هدایتش را برای همه انسانها بفرستد : ان علينا للهدى

اما فقط افرادی که این هدایت را پذیرفتند مشمول لطف خداوند قرار گرفته و راه سعادت فقط برای ایشان هست که هموار میگردد نه برای کل انسانها

در تاپیک زیر پاسخگوی محترم جوابی رو دادند اما اجازه ی بحث پیرامون این جواب را نداده و تاپیک را قفل کردند و همچنان این شبهه باقی ماند که عدالت خداوند برای رسیدن به سعادت شامل حال همه افراد است و اگر بعضی از انسانها در رفاه مالی نیستند دلیلش بی ظرفیتی خودشان است و خداوند برای اینکه برای رسیدن به سعادت یاریشان کند آنها را محروم کرده.

http://www.askdin.com/thread35022-2.html#post466278

صدیق


کارشناس پاسخگوی فلسفه و کلام
[=microsoft sans serif]
خداوند متعال در وهله اول برنامه ای را برای سعادت بشر فرستاده است که انسان به واسطه اعمال اختیاری خود نسبت به کمال خود اقدام کند.
تمام شرایط و لوازمی نیز که برای انسان مهیا میشود و انسان به صورت مستقیم در فراهم امدن انها نقشی نداشته( همانند وراثت، خانواده، محیط تولد و ...) هیچ کدام اختیار انسان را از بین نمی برد. انسان با وجود تمام شرایط نامطلوب برای سعادت رسیدن نیز توان رسیدن به سعادت را دارد.
اما نکته مهم اینجاست که
[=microsoft sans serif]
چون خداوند متعال نسبت به بندگانش لطیف و رووف است، تا انجا که ممکن است و اختیار انسان را از بین نمیبرد، شرایط و ابزار الاتی را درا ختیارش قرار میدهد که راه رسیدن به سعادت را برایش سخت و دشوار وتقریبا غیر ممکن نکند.
[=microsoft sans serif]
اگر او جنبه پول زیاد را ندارد، توانایی رسیدن به ثروت زیاد را در اختیارش قرار نمیدهد.
البته این به ان معنا نیست که او را مجبور کند یا از راه های دیگر او را مبتلا نکند، بلکه به این معناست که از چیزی که توان مقابله بسیار کمی با ان دارد، او را دور میکند.


در صورتیکه این پاسخ با آیاتی که شما آوردید و نیز آیه شریفه "واما من اعطی والتقی وصدق بالحسنی فسنیسره للیسری" جور در نمیاید.

در تفسیر المیزان علامه طباطبایی این یسر را همان توفیق انجام اعمال صالح دانسته اند.

پس برعکس فرمایش کارشناس آن بحث، خداوند انسانی که ظرفیت استفاده درست از اموال دنیوی را دارد و در راه خدا آن را مصرف میکند و از خود تقوا نشان داده و پایش نمیلغزد، چنین انسانی را در راه رسیدن به سعادت کمک مینماید

نه آن کسی را که درباره اش فرمود: واما من بخل واستغنی وکذب بالحسنی فسنیسره للعسری.

و اما كسى كه بخل بورزد و طالب ثروت و غنى باشد (8).
و پاداش نيك روز جزا را تكذيب كند (9).
اعمال نيك را در نظرش سنگين و دشوار مى سازيم (10).

در نتیجه داشتن یا نداشتن مال و ثروت و هوش و استعداد و قدرت بدنی را صرفا خداوند برای آزمایش انسانها قرار داده و تا از این آزمایش با سربلندی بیرون نیایند لیاقت دستیابی به امداد الهی و هموار شدن راه سعادت را نخواهند داشت

بصیر;468990 نوشت:

باسلام و عرض ادب

الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر، 18)
کسانی که سخنان را گوش می دهند از بین آنها بهترینش را انتخاب می کنند، آنها کسانی هستند که اهل هدایت و سعادتند و آنها صاحبان خرد می باشند.

ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ؛ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛ أُولئِكَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (بقره، 2- 5)
قرآن کریم که شکی در حق بودنِ آن نیست، هدایتگر و سعادت بخش متقین است. متقین کسانی هستند که به غیبت ایمان دارند، نماز به پا می دارند،و از آنچه که روزیشان می کنیم انفاق می کنند. و کسانی که به آنچه که بر پیامبر نازل می شود ایمان دارند و آنچه که بر پیامبران قبلی نازل شده بود و به آخرت نیز یقین دارند.


سلام
اگه یک مورد از اینا در ما نباشه ما جزوشون نیستیم؟

.امین.;469346 نوشت:
در صورتیکه این پاسخ با آیاتی که شما آوردید و نیز آیه شریفه "واما من اعطی والتقی وصدق بالحسنی فسنیسره للیسری" جور در نمیاید.

باسلام خدمت شما دوست عزیز
بنده تناقضی در بین آیات مذکور مشاهده ننمودم. لازم است بیشتر توضیح بفرمایید تا سوالتان روشن گردد.

GameMaster;469353 نوشت:
اگه یک مورد از اینا در ما نباشه ما جزوشون نیستیم؟

این آیات با هم تنافی ندارند، هر کسی واقعا و به طور کامل به یکی از آنها عمل کند، به راه های هدایت و سعادت نزدیک شده است.

بصیر;469967 نوشت:
باسلام خدمت شما دوست عزیز
بنده تناقضی در بین آیات مذکور مشاهده ننمودم. لازم است بیشتر توضیح بفرمایید تا سوالتان روشن گردد.

سلام علیکم

متوجه عرض بنده نشدید

من نگفتم که بین آیات تناقض وجود دارد. گفتم بین این آیات و فرمایش جناب صدیق در تاپیک آیا این عدالت است تناقض وجود دارد.

فکر میکنم لازم باشه خود ایشان پاسخگو باشند

متشکرم

.امین.;469978 نوشت:
فکر میکنم لازم باشه خود ایشان پاسخگو باشند

بله، خودشان پاسخگو باشند و بیاناتشان را توجیه کنند بهتر خواهد بود.
می خواهید از ایشان دعوت کنید به این لینک تشریف بیاورند.

[=microsoft sans serif]

.امین.;469346 نوشت:
پس درست است که بگوییم عدالت خداوند در اینست که هدایتش را برای همه انسانها بفرستد : ان علينا للهدى
اما فقط افرادی که این هدایت را پذیرفتند مشمول لطف خداوند قرار گرفته و راه سعادت فقط برای ایشان هست که هموار میگردد نه برای کل انسانها
در تاپیک زیر پاسخگوی محترم جوابی رو دادند اما اجازه ی بحث پیرامون این جواب را نداده و تاپیک را قفل کردند و همچنان این شبهه باقی ماند که عدالت خداوند برای رسیدن به سعادت شامل حال همه افراد است و اگر بعضی از انسانها در رفاه مالی نیستند دلیلش بی ظرفیتی خودشان است و خداوند برای اینکه برای رسیدن به سعادت یاریشان کند آنها را محروم کرده.
ایا این عدالت است؟؟
صدیق
کارشناس پاسخگوی فلسفه و کلام
خداوند متعال در وهله اول برنامه ای را برای سعادت بشر فرستاده است که انسان به واسطه اعمال اختیاری خود نسبت به کمال خود اقدام کند.
تمام شرایط و لوازمی نیز که برای انسان مهیا میشود و انسان به صورت مستقیم در فراهم امدن انها نقشی نداشته( همانند وراثت، خانواده، محیط تولد و ...) هیچ کدام اختیار انسان را از بین نمی برد. انسان با وجود تمام شرایط نامطلوب برای سعادت رسیدن نیز توان رسیدن به سعادت را دارد.
اما نکته مهم اینجاست که
چون خداوند متعال نسبت به بندگانش لطیف و رووف است، تا انجا که ممکن است و اختیار انسان را از بین نمیبرد، شرایط و ابزار الاتی را درا ختیارش قرار میدهد که راه رسیدن به سعادت را برایش سخت و دشوار وتقریبا غیر ممکن نکند.
اگر او جنبه پول زیاد را ندارد، توانایی رسیدن به ثروت زیاد را در اختیارش قرار نمیدهد.
البته این به ان معنا نیست که او را مجبور کند یا از راه های دیگر او را مبتلا نکند، بلکه به این معناست که از چیزی که توان مقابله بسیار کمی با ان دارد، او را دور میکند.
در صورتیکه این پاسخ با آیاتی که شما آوردید و نیز آیه شریفه "واما من اعطی والتقی وصدق بالحسنی فسنیسره للیسری" جور در نمیاید.
در تفسیر المیزان علامه طباطبایی این یسر را همان توفیق انجام اعمال صالح دانسته اند.
پس برعکس فرمایش کارشناس آن بحث، خداوند انسانی که ظرفیت استفاده درست از اموال دنیوی را دارد و در راه خدا آن را مصرف میکند و از خود تقوا نشان داده و پایش نمیلغزد، چنین انسانی را در راه رسیدن به سعادت کمک مینماید
نه آن کسی را که درباره اش فرمود: واما من بخل واستغنی وکذب بالحسنی فسنیسره للعسری.
و اما كسى كه بخل بورزد و طالب ثروت و غنى باشد (8).
و پاداش نيك روز جزا را تكذيب كند (9).
اعمال نيك را در نظرش سنگين و دشوار مى سازيم (10).
در نتیجه داشتن یا نداشتن مال و ثروت و هوش و استعداد و قدرت بدنی را صرفا خداوند برای آزمایش انسانها قرار داده و تا از این آزمایش با سربلندی بیرون نیایند لیاقت دستیابی به امداد الهی و هموار شدن راه سعادت را نخواهند داشت

با عرض سلام خدمت دوست عزیز جناب امین و نیز تمام همکاران و اعضای محترم انجمن گفتگوی دینی
قبل از بحث لازم میدانم چند نکته راعرض کنم.
نکته اول اینکه فرایند بحث در تاپیک بر اساس قوانین مرکز که به جهت تخصصی شدن مباحث و نیز به سرانجام رسیدن آنها اماده شده به این صورت است که تاپیک پس از شروع پاسخگویی توسط کارشناس، تا 10 روز باز می باشد و پس از بررسی سوالات و پاسخهایی که داده میشود، تاپیک بسته و برای جمع بندی مباحث اقدام میشود.
البته اگر در این میان، تاپیکی باشد که مباحث ان باقی مانده باشد و مشارکت کنندگان بیان وسوال جدیدی در رابطه با تاپیک مطرح کنند که در خلال بحث مطرح نشده باشد یا پاسخ قانع کننده ای به ان داده نشده باشد غالبا تاپیک تا زمان حصول نهایی باز میماند.
اما نکته مهم اینجاست در بیشتر موارد، کارشناس متوجه میشودکه بحث به جدال کشیده شده و بحث علمی نیست و پرسش و پاسخ تکراری میشود و تنها بیانها عوض میشود و پاسخ کفایت میکند. به همین جهت بحث تمام میشود.

اما نکته دوم، مسئله هدایت الهی و رابطه ان با اختیار انسان، از مباحث بسیار سنگین و دشوار اعتقادی است که فهم ان با مطالعه جسته و گریخته حتی برای یک پژوهشگر نیز ممکن نیست. بنابراین برای فهم ان مطالعه همه جانبه نیاز است. برای فهم این مسئله، ابتدا لازم است مباحث در مورد عدل الهی، حکمت الهی و اختیار انسان مطالعه شودو انگاه به سراغ متون کلامی و فلسفی و قران برویم. وگرنه نتیجه ان چیزی جز سردرگمی نیست.

اما بحث که در این تاپیک مطرح شده است و رابطه ان باتاپیک ایا این عدالت است.
قابل ذکر است که هدایت الهی، بر چند نوع است.
یک هدایت عام داریم و یک هدایت خاص.
هدایت عام هدایتی که شامل تمام موجودات و انسانها می شود.
بر اساس این هدایت، خداوند بوسيله عقل و فهم و فكر و وجدان و غرايز و خواصى كه در وجود انسان و حيوانات و جمادات قرار داده است آنها را هدايت و رهبرى فرموده، اصل هدايت عامه از آيه شريفه:
قالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى[1] مأخوذ است.
كه لفظ (كل شى‏ء) شامل همه موجودات مى‏شود و استثناپذير نيست.
این هدایت که هدایتی فطری است، عبارت از اين است كه بشر را به نوعى خلقت آفريده، و هستيش را به الهامى مجهز كرده كه با آن الهام اعتقاد حق و عمل صالح را تشخيص مى‏دهد. البته این هدایت اختصاصی به انسان نداردو شامل تمام جانداران میشود. [2]
یک هدایت خاصه نیز داریم که کلامی است و عبارت است از هدایتی كه بوسيله انبياء عليهم السلام نسبت به بشر انجام گرفته است.[3]
وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْناهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمى‏ عَلَى الْهُدى‏[4]
إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً.
[5]
در این هدایت دوم که آن نیز به نوعی عمومی است، خداوند شرایط رسیدن به سعادت را برای تمام انسانها به صورت مساوی ایجاد میکند. اینطور نیست که فقط شرایط رسیدن به سعادت را برای مومنان فراهم کرده باشد. این که با عدالت و حکمت خداوند سازگار نیست.
[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . طه/ 50

[=microsoft sans serif][2] . المیزان، ج20، ص123

[=microsoft sans serif][3] . فرهنگ علم كلام‏، احمد خاتمی،تهران، انتشارات صبا، 1370ش، ج1، ص 230

[=microsoft sans serif][4] . فصلت/ 17

[=microsoft sans serif][5] . انسان/ 3

[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]همانطور که در دو ایه شریفه بالا بیان میکند، خداوند هدایت را مختص گروه خاصی نکرده است بلکه راه را به همگان نشان میدهد، حال این شخص شاکر باشد و ایمان بیاورد یا کفران بورزد و ایمان نیاورد.
آن سبيل و راهی كه خدا بدان هدايت كرده سبيلى است اختيارى، و شكر و كفرى كه مترتب بر اين هدايت است، در حالت اختيار انسان قرار گرفته، هر فردى به هر يك از آن دو كه بخواهد مى‏تواند متصف شود، و اكراه و اجبارى در كارش نيست، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده است[1]: «ثم السبیل یسره»[2]

تفاوت این دو هدایت نیز در این است که در هدایت عمومی، احدی از موجودات و انسانها از ان استنثنا نمیشوند و به همگان میرسد. اما در هدایت دوم که هدایت خاص است، با اینکه این هدایت نیز چيزى نيست كه خداى تعالى از كسى دريغ بدارد، اين هدايت بايد به جامعه برسد و در معرض و دسترس عقل‏ها قرار گيرد، تا هر كس كه حق را بر باطل مقدم مى‏دارد دسترسى به آن هدايت داشته باشد. ولی نکته اصلی در اینجاست که اينكه اين هدايت به تك تك افراد جامعه برسد، چه بسا فراهم نشود، چون بسا مى‏شود علل و اسبابى كه وسيله ابلاغ اين هدايت به تك تك افراد است، در پاره‏اى جوامع و يا پاره‏اى زمانها و يا پاره‏اى اشخاص مهیا نباشد، چون معمولا هيچ انسانى چيزى را بى‏واسطه يا با واسطه از تمامى افراد بشر نمى‏خواهد، و اگر بخواهد نمى‏تواند خواسته خود را به تمام افراد بشر برساند.
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید، اراده الهی بر این بوده که هدایت الهی در هر دو قسمتش شامل تمام انسانها بشود، اما رسیدن هدایت نوع دوم وابسته به تحقق شرایط و عواملی است که برخی از انها طبیعی است وبرخی انسانی.
همانطور که عرض شد، رسیدن این هدایت الهی به انسان و اثر بخشی ان، تابع یک سری عوامل محیطی و فیزیک و نیز یک سری عوامل انسانی است.
عوامل انسانی گاه باعث جلوگیری از رسیدن این هدایت میشود و گاه باعث جلوگیری از اثر بخشی آن.
عواملی که باعث جلوگیری از رسیدن هدایت الهی به انسان بشود، باعث یک نوعی عذر برای عدم ایمان انسان میشود و انسان در این شرایط، مستضعف فکری خوانده میشود.
اما عوامل که باعث اثر نکردن هدایت الهی و عدم تاثیر گذاری ان میشود، اگر به خاطراختیار انسان باشد، هیچ عذری را برای انسان باقی نمیگذارد. خداوند در این مورد، هدایت خاص و عام خود را به او رسانده است ولی او با سوء اختیار خود راه اثر بخشی انرا بسته است. بنابراین او خودش راه هدایت خود رابسته است ولی با این حال، خداوند حتی در این حال نیز، خودش راه هدایت را بر او نمی بندد و همواره او اگر بخواهد میتواند به راه راست برگردد.
بنابراین این ایات گزارشی است از عملکرد خود انسان و اینکه خودش راه خودش را بسته است نه اینکه خداوند راه سعادت او را ببندد.
اما ایه 8سوره لیل نیز منافاتی با عرایض بنده ندارد.
زیرا در این ایه بیان نمیکند که خداوند راه هدایت رابر بندگان کافر خود بسته است بلکه از یک سنت الهی پرده بر میدارد که کسی که به راه راست می اید و قدم اول را خودش بر میدارد، خداوند نیز او را در ادامه کمک میکند و در قدم های بعدی یاور اوست. این لطفی مضاعف است برای بندگان مومن. البته این لطف مضاعف تنها در شرایطی که ان بنده خودش با اختیار خودش ایمان اورده باشد و اعمال صالح انجام بدهد نه اینکه از ابتدا خداوند او را به اجبار به این سمت بکشد.
همانطور که توفیق انجام کارهای خوب ندادن به کافران، در نقطه مقابل نیز به واسطه اعمال اختیاری خودکافران است. خود انان چنین انتخاب کرده اند. چون خودشان کفر را انتخاب کرده اند خداوند نیز توفیق انجام کارهای خوب رابه انان نمیدهد. البته این به ان معنا نیست که توان انتخاب ایمان را از انان میگیرد زیرا این نه با ایات دیگر و هدایت عامه و خاصه خداوند سازگار است نه با حکمت بعثت انبیا و نه با عدالت خداوند.

[=microsoft sans serif]


[/HR][=microsoft sans serif][1] . تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، نشر اسلامی، قم، 1417ق، ج20، ص122

[=microsoft sans serif][2] . عبس/20

[=microsoft sans serif]

[="Tahoma"][="Navy"]

.امین.;466755 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و احترام

خداوند برای چه کسانی راه رسیدن به سعادت را آسان میکند و برای چه کسانی راه رسیدن به شقاوت را هموار مینماید؟


سلام
خدای متعال راه سعادت را برای مجاهدان و مخلصین هموار می کند
و ستمگران و منافقان را از آن باز می دارد
یا علیم[/]

[="DarkSlateBlue"]باسلام..

.امین.;469346 نوشت:
اسخگوی محترم جوابی رو دادند اما اجازه ی بحث پیرامون این جواب را نداده و تاپیک را قفل کردند

دراین مورد بخصوص که متاسفانه اشکالات زیاد میباشند مخصوصا چندی پیش سوالی را درمورد علت خوابیدن و خواب دیدن اجباری انسان و موجودات مطرح نمودم که پاسخگوی محترم در عرض چند ثانیه جواب را دادند و تاپیک را بستند و اجازه یک تشکرخشک و خالی را هم نگذاشتند چه رسد به انتقاد و سوال و پاسخ و ادامه ماجرا ..

در مورد این سوال هم بنظرم خداوند راه سعادت برای کسانیکه باید بازباشد را بازگذاشته و برای کسانیکه نباید بازباشد بازنگذاشته و این یعنی اجبار و اختیار یعنی در مورد کسانیکه در راه سعادت گام برداشته و برمیدارند گمان میبرند با اختیارخود به این درجه رسیده اند غافل از اینکه آنان چنین فکرمینمایند و اگرخداوند نمیخاست هیچگاه نمیتوانستیم دراین مسیر گام برداریم و برعکس ..

بهرحال هرچه هست مربوط به این یک دنیا نیست و بگمانم مربوط به دنیای قبل خواهدبود که من خودم شخصا معتقدم گهی زین به پشت و گهی پشت به زین و این درهرجای صدق خواهدنمود و این یعنی دنیاها متصل به یکدیگراند و انسانها گاهی آدم اند و گاهی حیوان و مقداری در آن دنیا و مقداری دراین دنیا و تعدادی هم در دنیای بعدی و .. و دنیاهای بعدی که یکروز شما خوبید و یک روز ناخوش {اشاره به مدذت زمان خوشی و ناخوشی که میتواند ثانیه یا دقیقه یا ساعت باشد تا روز و هفته و ماه و سال}

{باسپاس}[/]

بسم الله الرحمن الرحیم

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت کارشناس گرامی و تشکر بابت پاسخگویی

ظاهراحرف ما و شما یکی است اما روشهایمان برای رسیدن به نتیجه متفاوت میباشد.

بنده در عدالت خداوند شکی ندارم. عرضم اینست که بین عدل خدایتعالی که در روز قیامت ظهور پیدا میکند (ونضع الموازین القسط لیوم القیامه) و کمک و ابزارهای او به انسانها در دنیا باید تفاوت قائل شد

پس این بحث عدالت برمیگردد به چگونگی محاسبه خداوند از انسانها.

یعنی به میزان عقل و استعداد و تواناییهایی که در اختیار انها گذاشته با ایشان معامله میکند و پاداش میدهد.

مثلا پدری که دو فرزند پسر دارد یکی باهوش و با استعداد که به مدارج بالای علمی رسیده و دیگری از بهره هوشی برخوردار نشده و گوشه یک روستا مشغول دامپروری است.

آیا ارثی که از این پدر به این دو میرسد با هم فرقی دارد؟تازه ما این عدالت را بالاتر میدانیم چون اونی که کمبود داشته خداوند کمبودهای دنیویش را هم حساب میکند و آنقدر به او میدهد تا راضی شود.

اینجاست که افرادی را که ما فکر میکنیم نزد خداوند مقامی ندارند با کسانیکه عنایت ویژه ای به آنها شده در یک درجه و مقام قرار میگیرند. همانطور که در حدیث آمده یک قصاب همنشین حضرت موسی میشود.
یا کسیکه فقط به واجبات عمل میکند و عمل مستحبی ندارد با پیامبر اکرم صلی الله علیه واله مانند دو انگشت کنار هم هستند

و این صحیح نیست که بگوییم از عدالت خداست یا حکمت اوست که جهت کمک به بندگانش ، به یکی هوش و استعداد داده و به دیگری نداده چون میدانسته که او ظرفیت هوش و استعداد را ندارد،

چون اینکار برعکس،

بیعدالتی خالق آنها را میرساند و ناتوانی او در ایجاد خلقی که ظرفیت و توان دریافت مواهب الهی را داشته باشد و حرف خود ما که خداوند باید توانا و عادل باشد وگرنه خدا نیست را نقض میکند.

فرمایش شما به این معناست که چون عدالت یعنی قرار دادن هر چیزی در جای خود پس خداوند هم در در جزء جزء عالم هستی ، هر چیزی را در جای خود قرار داده در نتیجه تفاوتهای انسانها هم عین عدالت است.

این دلیل در رابطه با قوانین تکوینی و تشریعی است که از جانب خداوند وضع شده اما این دنیا فانی است و بر پایه ی اسباب و علل استوار گشته و همین اسباب و علل عامل نواقصی هستند که

نمیتوان آن را به عدالت خدایتعالی نسبت داد

دلیل دیگری هم که میاورند اینست که امتحانات الهی بالاتر از طاقت انسانها نیست. در صورتیکه اینهم صحیح نیست ممکن است خدا انسان را امتحانی کند که برای سربلند بیرون آمدن از آن باید

جانش را کف دستش بگذارد. این یعنی بالاتر از طاقت جسمانی انسان.

ممکن است امتحانی کند که درد و مریضیهای طاقت فرسایی دهد که سرانجامش به مرگ کشیده شود

و ممکن است امتحاناتی باشد به تعبیر امیرالمومنین علی علیه السلام خار در چشم و استخوان در گلو ، این یعنی بالای طاقت انسان...

کمک خدا به بندگانش، مومن و غیر مومن چه در هدایت عامه و چه در هدایت خاصه قطعا وجود دارد اما تفاوتی که بین انسانها میبینیم نباید در این مساله تاثیر عمومی داشته باشد.

ما انسانها، مومن و غیر مومن فقیر و غنی همواره در معرض امتحانات الهی هستیم و امداد الهی برای رسیدن به سعادت یک مساله ی اعتقادی هست که انسان بسوی گناه کشیده شود یا نشود

و از نعمتهایی که در اختیارش گذاشته شده استفاده صحیح کند یا نکند ، بخاطر نداشته هایش لب به کفرگویی باز کند یا نکند و هر کسی در هر جایگاهی که هست و بدلیل قضا و قدر در آن جایگاه قرار گرفته باید این امتحانات را پس بدهد.

وقتی وارد اجتماع میشویم و زندگی یکایک افرادی را که میبینیم از نظر میگذرانیم نمیتوانیم بگوییم این عدل خداست که بندگانی از او در بدبختی و فلاکتند و دیگران نیستند.

یا دو انسان که در یک درجه از ایمان و عمل صالح هستند یکی نزد مردم عزیز باشد و دیگری را بخاطر شغلش به چشم حقارت ببینند. این عدل خدانیست. دفاع کردن هم ندارد،

خیر این قاعده و نظام طبیعی دنیاست و روالی هست که باید بطور طبیعی طی شود .

و هر کسی بر اساس ایمان و اعتقاد و همتش میتواند از سرچشمه فیوضات بهره ی معنوی ببرد و این همان عدل الهی است .

پس حتی ممکن است خداوند ابزارهای هدایت و یا کمک رسانی و به سهولت پیمودن راه را در هدایت خاصه بین دو بنده که در یک درجه هم هستند به یک میزان قرار ندهد (چه در هدایت تکوینی و چه

در هدایت تشریعی چنانچه حضرتعالی هم اشاره داشتید) ، اما در روز قیامت به گونه ای با او محاسبه کند که بقول معروف ره صد ساله را در یک شب بپیماید....

در آخر اینکه اگر قبول ندارید لطفا بفرمایید آیا در قرآن کریم آیه ای داریم که خداوند در همین دنیا بین بندگان رعایت عدالت را فرموده است؟

مجددا سپاسگزارم

سوال:
خداوند برای چه کسانی راه رسیدن به سعادت را آسان میکند و برای چه کسانی راه رسیدن به شقاوت را هموار مینماید؟


جواب:
اولا باید دانست که هدایت و ضلالت به دست خداست. قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدي إِلَيْهِ مَنْ أَناب[1]
اما خداوند افرادی را در مسیر هدایت و سعادت قرار نمی دهند که در آیات زیر به آنها اشاره شده است:
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرينٌ .[2]
هر کسی که از ذکر و یاد خدای رحمان اعراض کند، شیطانی برای او همراه خواهد شد.
وَ إِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبيلِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ [3]
این شیاطین، افرادی که از یاد خدا اعراض کرده اند را از راه و مسیرالهی باز می دارند در حالیکه گمان می کنند اهل هدایت هستند.
خدا این دسته را در هدایت و سعادت خویش قرار می دهد:
الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ [4]
کسانی که سخنان را گوش می دهند از بین آنها بهترینش را انتخاب می کنند، آنها کسانی هستند که اهل هدایت و سعادتند و آنها صاحبان خرد می باشند.
ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ؛ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ؛ وَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ؛ أُولئِكَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ.[5]
قرآن کریم که شکی در حق بودنِ آن نیست، هدایتگر و سعادت بخش متقین است. متقین کسانی هستند که به غیبت ایمان دارند، نماز به پا می دارند،و از آنچه که روزیشان می کنیم انفاق می کنند. و کسانی که به آنچه که بر پیامبر نازل می شود ایمان دارند و آنچه که بر پیامبران قبلی نازل شده بود و به آخرت نیز یقین دارند.


[/HR][1] رعد، 27

[2] زخرف ، 36

[3] زخرف، 37

[4] زمر، 18

[5] بقره، 2- 5

موضوع قفل شده است