جمع بندی من تأثّم أن يلعن من لعنه اللّه، فعليه لعنة اللّه‏

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
من تأثّم أن يلعن من لعنه اللّه، فعليه لعنة اللّه‏

[="Navy"]سلام
آیا این احادیث دارای سند معتبر می باشند؟؟

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏25، ص: 319
مَنْ يَأْجِمْ‏ أَنْ يَلْعَنَ مَنْ‏ لَعَنَهُ‏ اللَّهُ‏ فَعَلَيْهِ‏ لَعْنَةُ اللَّهِ‏.

رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، النص، ص: 529
ثم قال، قال رسول اللّه: من تأثم أن يلعن من‏ لعنه‏ اللّه‏ فعليه‏ لعنة اللّه.

آیا این که گفته شود مثلا برای حفظ وحدت لعن نکنید می تواند دلیل صحیح نبودن این قول این روایات باشد؟؟


[/]

با نام الله


کارشناس بحث: استاد محسن

ملاصدرا;466333 نوشت:
سلام
آیا این احادیث دارای سند معتبر می باشند؟؟

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏25، ص: 319
مَنْ يَأْجِمْ‏ أَنْ يَلْعَنَ مَنْ‏ لَعَنَهُ‏ اللَّهُ‏ فَعَلَيْهِ‏ لَعْنَةُ اللَّهِ‏.

رجال الكشي - إختيار معرفة الرجال، النص، ص: 529
ثم قال، قال رسول اللّه: من تأثم أن يلعن من‏ لعنه‏ اللّه‏ فعليه‏ لعنة اللّه.

آیا این که گفته شود مثلا برای حفظ وحدت لعن نکنید می تواند دلیل صحیح نبودن این قول این روایات باشد؟؟

به نام خدای متعال
بعد از بررسی سلسه راویان این دو حدیث که همگی مشابه هم هستند،به یکی از روات به نام الحسین بن الحسن بن بندار القمی بر خوردیم که در منابع رجالی فردی مهمل و حتی در جایی اهل غلو و مبالغه گویی معرفی شده است.(اگر چه بقیه ناقلان این حدیث امامی مذهب بوده و توثیق شده اند.) از این رو، روایت مذکور جزء روایات ضعیف محسوب شده اعتباری بر آن نیست.
البته برای حفظ اتحاد میان مسلمانان،لازم است از بیان مباحث تفرقه آمیز، صرف نظر شود.یکی از بهترین راه ها برای اثبات حقانیت، ایجاد فضای تحقیق و بحث در محیط های کاملا مسالمت آمیز و دوستانه است که می تواند بهترین راه برای برون رفت از مشکلاتی باشد که گاهی بر اثر کج سلیقگی دامن گیر مسلمین شده است.

پس مهم این نیست که در این گونه مباحث حساس، در پی اعتبار یا عدم اعتبار روایت باشیم.بلکه مهم این است که در پی اتحاد و برادری بوده از مسیر مباحثات علمی و بیان مطالب مستند، افرادی را که آگاهی کامل ندارند به طرف خود جذب کرده بدنه اصلی اسلام را که همان وحدت است، تقویت کنیم.

محسن;466660 نوشت:
به نام خدای متعال
بعد از بررسی سلسه راویان این دو حدیث که همگی مشابه هم هستند،به یکی از روات به نام الحسین بن الحسن بن بندار القمی بر خوردیم که در منابع رجالی فردی مهمل و حتی در جایی اهل غلو و مبالغه گویی شناخته شده است.(اگر چه بقیه ناقلان این حدیث امامی مذهب بوده و توثیق شده اند.) از این رو، روایت مذکور جزء روایات ضعیف محسوب شده اعتباری بر آن نیست.
البته برای حفظ اتحاد میان مسلمانان،لازم است از بیان مباحث تفرقه آمیز، صرف نظر شود.یکی از بهترین راه ها برای اثبات حقانیت، ایجاد فضای تحقیق و بحث در محیط های کاملا مسالمت آمیز و دوستانه است که می تواند بهترین راه برای برون رفت از مشکلاتی باشد که گاهی بر اثر کج سلیقگی دامن گیر مسلمین شده است.

پس مهم این نیست که در این گونه مباحث حساس، در پی اعتبار یا عدم اعتبار روایت باشیم.بلکه مهم این است که در پی اتحاد و برادری بوده از مسیر مباحثات علمی و بیان مطالب مستند، افرادی را که آگاهی کامل ندارند به طرف خود جذب کرده بدنه اصلی اسلام را که همان وحدت است، تقویت کنیم.

تعجب می کنم از حضرتعالی,
اولا مگر در زمینه ی برائت فقط این حدیث هست؟ و مگر در علم حدیث نزد علمای شیعه صرفا بررسی رجالی می کنند؟!

ثانیا, برائت مگر از جمله عقایدی است که صرفا با نقل به ما رسیده است که بایک حدیث رد شود؟ اصلی است عقلی و نقلی بالاتر از قرآن نیست که واضحا امر به برائت از مخالفین می کند.

ثالثا, برائت صرفا امری قلبی صرف نیست, مثل مودت, لسان و ید هم باید بکار گرفته شود. بماند اینکه متاسفانه جوری به مردم از وحدت میگن که کم پیدا می شود مومنینی که در حد قلب هم بریء باشند از دوملعون ازل و ابد.

رابعا, اگر برائت علنی نداریم در سطح کشور, صرفا بدلیل شرایطی است که شیعه در حال حاضر درش گرفتار شده, بقولی صاحب که نداشته باشد مظلوم می شود. و الا اگر این مسائل ثانویه نبود مانعی برای ترک این واجب الهی نبود.

در مورد وحدت حرف زیاد است, اما حوصله اش نیست. این هم نوشتم صرفا از سر وظیفه و شاید درد دل بود.
یا علی

و در ضمن, فراموش کردم, بدنه ی اصلی اسلام وحدت نیست, قرآن و اهل بیت هستند و لاغیر. و اعتصموا بحل الله جمیعا, این حبل الهی کیست؟ چیست؟ غیر از دو ثقل به طور عام و یا امیرالمومنین به طور خاص است؟!

البته عدم وحدت معنایش کشت و کشتار و بی اخلاقی و سایر موارد نیست, خلط این دو موضوع و در نظر نگرفتن جهل مردم عادی و عامی کار غلطی است.

و یک سوال, بهر حال برای وحدت دو چیز پایه و سنگ بنایی باید باشد, مشترکی اساسی. اگر می شود لطف فرموده و یکی از این مشترکات اصول اعتقادی شیعه اثنی عشری و جماعت عام را بفرمایید. خدا, پیغمبر, قرآن, چه چیزی؟
ممنون یا علی

kazmo885;466678 نوشت:
و در ضمن, فراموش کردم, بدنه ی اصلی اسلام وحدت نیست, قرآن و اهل بیت هستند و لاغیر. و اعتصموا بحل الله جمیعا, این حبل الهی کیست؟ چیست؟ غیر از دو ثقل به طور عام و یا امیرالمومنین به طور خاص است؟!

البته عدم وحدت معنایش کشت و کشتار و بی اخلاقی و سایر موارد نیست, خلط این دو موضوع و در نظر نگرفتن جهل مردم عادی و عامی کار غلطی است.

و یک سوال, بهر حال برای وحدت دو چیز پایه و سنگ بنایی باید باشد, مشترکی اساسی. اگر می شود لطف فرموده و یکی از این مشترکات اصول اعتقادی شیعه اثنی عشری و جماعت عام را بفرمایید. خدا, پیغمبر, قرآن, چه چیزی؟
ممنون یا علی


سلام مجدد خدمت شما بزرگوار، منظور از بدنه اسلام، یعنی کالبد و قالب اسلام و البته روح و جان دین قرآن و اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین است. اما اهمیت وحدت از این جهت می باشد که متضمن سلامتی این کالبد است که باید روح را در درون خود نگاه دارد.تفرقه و از هم پاشیدگی مسلمین، نتیجه از بین رفتن این بدنه است.مولای متقیان سلام الله علیه به دلیل حفظ اتحاد جامعه اسلامی سکوت کرده از حق خود گذشتند.حتی در بعضی از تعبیر ها،حضرت دلیل گذشت خود را از بین نرفتن اصل دین مطرح کردند. ولی در همراهی و مشورت با حاکمیت آن روز، کوتاهی نکردند.به هر حال، پرداختن به مواردی از اصول مشترک اعتقادی علاوه بر این که بحث بر انگیز است،در این فرصت کوتاه ممکن نیست.به شما توصیه می شود که اگر بخواهید مطالب کاملی از مباحث میان فرق و نحله های اسلامی را به زبان روان و با اطلاعات تقریبا مفید به دست بیاورید، کتاب دو جلدی تاریخ فرق نوشته دکتر حسین صابری مفید خواهد بود.

kazmo885;466676 نوشت:
رابعا, اگر برائت علنی نداریم در سطح کشور, صرفا بدلیل شرایطی است که شیعه در حال حاضر درش گرفتار شده, بقولی صاحب که نداشته باشد مظلوم می شود. و الا اگر این مسائل ثانویه نبود مانعی برای ترک این واجب الهی نبود.

من با یکی از دوستان در مورد لعن علنی بحث کردم حتی یک روایت صحیح یا ضعیف نتوانست بیاورد که ائمه بالای منبر لعن کرده باشند
شایدم چنین حدیثی یا روایتی باشه ،ولی من از اساتید بزرگ اهل قم پرسیدم و شنیدم که چنین روایتی نیست

ammarshia;485740 نوشت:
من با یکی از دوستان در مورد لعن علنی بحث کردم حتی یک روایت صحیح یا ضعیف نتوانست بیاورد که ائمه بالای منبر لعن کرده باشند
شایدم چنین حدیثی یا روایتی باشه ،ولی من از اساتید بزرگ اهل قم پرسیدم و شنیدم که چنین روایتی نیست

با سلام

در اصول کافی و تهذیب بسند صحیح آمده :

محمد بن يحيى عن محمد بن الحسين عن محمد بن إسماعيل ابن بزيع عن الحسين بن ثوير وأبي سلمة السراج قالا : سمعنا أبا عبد الله عليه السلام وهو يلعن في دبر كل مكتوبة أربعة من الرجال وأربعا من النساء التيمي والعدوي وفعلان ومعاوية ويسميهم وفلانة وفلانة وهند وأم الحكم أخت معاوية .
تهذيب الأحكام، الشيخ الطوسي،

امام صادق (ع) بعد از هرنماز به اسم این 8 نفر را لعنت میکردند .

البته بسته به شرایط زمان است :

http://www.askdin.com/thread15115.html


با سلام
بنده واقعا از برخی دوستان تعجب میکنم!!
1-هدف از حفظ وحدت خدایی نکرده پشت کردن به اهل بیت(علیهم السلام) نیست! وقتی کسی علنی لعن می کند فیلماش میرسه به وهابی ها اونا هم تو پاکستان و بحرین و عربستان و... سر شیعه میبرن زن و بچه رو می کشن ! واقعا درک این موضوع برای بعضی ها اینقدر سخته؟
2-آیا حضرت زهرا(سلام الله علیها) که اونطوری برای همسایشون دعا میکنند راضی به مرگ بچه هایی هستند که هنوز به سن تکلیف نرسیدن؟ بابا یکم درک و منطق هم گاهی لازمه
3-در میان برادرای اهل سنت اکثریت تا اونجایی که میدونم تمام کتب تاریخی شیعه و سنی نخوندن!!!! و آدم های معمولی هستند مثلا یک کشاورز فقیر تو مصر که شاید اصلا اسم غدیر خم هم بهش نرسیده
مثلا ما با لعن علنی میخواهیم از این فرد برائت بجوییم! این جور افراد مستضعف فکری هستند باید با ادب و اخلاق توجهشون رو جلب کرد و سپس با استدلال و منطق هدایتشون کرد
4-یک چیزی که زیاد تو این سایت دیدم (متاسفانه) اینه که دوستان برای اثبات حرفشون حدیث میارن بدون اینکه تسلط به احادیث داشته باشند
یکی از ساده ترین اصول تفسیری اینه که حرفی که ما استنباط میکنیم نباید متعارض با قرآن و سایر احادیث باشه و البته تفسیر قاعدتا اصولی داره!
این کار -کار مجتده نه هر کسی بگذریم که برخی مجتهدین هم به دلایلی اشتباهاتی دارن که بماند!
برخی دوستان از احادیث برای اثبات حرفشون سوء استفاده میکنند
بنظرم اونچه باید گفته میشد گفتم دیگه هر کس خودش میداند

پرسش:
آیا این که گفته شود مثلا برای حفظ وحدت لعن نکنید می تواند دلیل صحیح نبودن این قول این روایات باشد؟

پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم:
می بایست گفت باید برای حفظ وحدت مسلمین از هر کاری که موجب تفرقه و در نتیجه گسترش خشونت ها و حوادث غیر قابل پیش بینی یا کنترل بشود،پرهیز کرد.
اگر در زندگی اولیای دین بنگریم، جدا از واقعه جانگداز کربلا که مطابق با اراده و مشیت الهی و برای نجات دین انجام گرفت و البته اسلام سربلند شد، اما سعی اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) بر این بود تا جایی که ممکن است تلاش شود تا اتحاد جامعه اسلامی از هم نگسلد.

این که ما بخواهیم با تکیه بر بعضی از روایات هر چند معتبر و با توجه به در نظر نگرفتن وضع زمان و مکان و جامعه، به مخالفین عقاید مان لعن و نفرین کنیم در حالی که نتایج آن قابل حدس نیست،قطعا کار درستی نکرده ایم.
پس برای حفظ اتحاد میان مسلمانان،لازم است از بیان مباحث تفرقه آمیز، صرف نظر شود.یکی از بهترین راه ها برای اثبات حقانیت، ایجاد فضای تحقیق و بحث در محیط های کاملا مسالمت آمیز و دوستانه است که می تواند بهترین راه برای برون رفت از مشکلاتی باشد که گاهی بر اثر کج سلیقگی دامن گیر مسلمین شده یا می شود.

علاوه نباید در باره این گونه مباحث در پی اعتبار یا عدم اعتبار روایت باشیم.بلکه باید در پی اتحاد و برادری باشیم و از مسیر مباحثات علمی و بیان مطالب مستند، افرادی را که آگاهی کامل ندارند به طرف خود جذب کرده بدنه اصلی اسلام را که همان وحدت است، تقویت کنیم.
حفظ بدنه دین، سپری برای فرو نشاندن خشونت هایی خواهد شد که می تواند بنیان جامعه اسلامی را در هم ریزد. حوادث غم بار حاصل از عملیات های انتحاری و انفجارها که امروزه در دنیای اسلام شاهدش هستیم، از نشانه های آشکار شکافی است که در بدنه شریعت ایجاد شده است که باید ترمیم شود.

پس مهم این نیست که در این گونه مباحث حساس و جنجال بر انگیز، در پی اعتبار یا عدم اعتبار روایت باشیم.بلکه مهم این است که در پی اتحاد و برادری بوده از مسیر مباحثات علمی و بیان مطالب مستند، افرادی را که آگاهی کامل ندارند به طرف خود جذب کرده بدنه اصلی اسلام را که همان وحدت است، تقویت کنیم.
نقد و پاسخ آن:نقدی وارد شد مبنی بر این که:
بدنه ی اصلی اسلام وحدت نیست, قرآن و اهل بیت هستند و لاغیر.
پاسخ نقد چنین است، منظور از بدنه اسلام، یعنی کالبد و قالب اسلام و البته روح و جان دین، قرآن و اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) است.مثل مغز و پوسته که اهل بیت مغز دین و وحدت پوسته سخت خارجی آن می باشد. پس وحدت از این جهت اهمیت دارد که متضمن سلامتی این کالبد است تا روح را در درون خود نگاه دارد.تفرقه و از هم پاشیدگی مسلمین، نتیجه از بین رفتن این بدنه است.مولای متقیان (سلام الله علیه) به دلیل حفظ اتحاد جامعه اسلامی سکوت کردند.حتی در بعضی از تعبیر ها،حضرت دلیل کار خود را از بین نرفتن اصل دین مطرح کردند. ولی در همراهی و مشورت با حاکمیت آن روز، کوتاهی نکردند.
به هر حال وحدت در هر زمانی بر ما واجب است حتی اگر هم وضع به گونه ای باشد که در اوج قدرت باشیم، اما باید بدانیم گشودن زبان به لعن و نفرین موجب بسته شدن نطفه کینه و عداوت خواهد شد که اگر در آن زمان یا مکان اثر منفی خود را نشان ندهد، می تواند در زمان یا حوزه جغرافیایی دیگری در رفتارهای خشونت بار ملت ها آشکار شود که متاسفانه هر روز شاهد آن هستیم.

چه بسیار مجالس نفرین و لعنی که در حصار های امن داخل مرز برگزار می شود. اما چون در عصر ارتباطات هیچ خبری پنهان نمی ماند، خبر این نوع مجالس نیز به سرعت از مرزهای امن عبور کرده بهترین بهانه برای ایجاد فتنه و انتقام از شیعیانی می شود که هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند.در نتیجه دود مان ها بر باد رفته خانمان ها می سوزد! آیا اهل بیت (سلام الله علیهم اجمعین) حاضرند به هر قیمتی شده جان شیعیان شان به خطر افتد! در حالی که اخبار فراوانی از ناحیه ایشان به دست ما رسیده است که اگر جان و مالی به خطر افتاد تقیه را سپر بلا کنید.

این آیه قرآن و در باره تایید تقیه است:
"مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إيمانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإيمان..."(1)
آنان كه پس از ايمان به خدا كافر شدند به جز آن ها كه مجبور شدند، امّا دل شان به ايمان آرامش دارد.
علاوه، همه چیز را که نمی توان در برائت خلاصه کرد یعنی همه کارهای ما شیعیان به سامان شده فقط برائت و لعن است که باید انجام شود هر چند ملازم با خطرات بسیاری شود!
به هر حال برائت می تواند امری قلبی باشد و هر فرقه ای اگر گروه مقابل خود را بر حق نداند، علاوه بر احتجاجاتی که باید همراه با احترام و اخلاق انجام دهد،اگر تاثیری ندید، در دل خود برائت جوید و قضاوتش را به خدا بسپرد.
و اما در پاسخ به این پرسش که به مواردی از اصول مشترک اعتقادی میان ما و اهل سنت اشاره شود می توان گفت: پرداختن به مواردی از اصول مشترک اعتقادی در این فرصت کوتاه، ممکن نیست.به شما توصیه می شود که اگر بخواهید مطالب کاملی از مباحث میان فرق و نحله های اسلامی را به زبان روان و با اطلاعات تقریبا مفید به دست بیاورید، مطالعه کتاب دو جلدی تاریخ فرق، نوشته دکتر حسین صابری مفید خواهد بود.

پی نوشت:
1.سوره نحل،آیه 106

موضوع قفل شده است