یادمان ●۩● سردار حاج حسن دشتی رييس تيپ 18الغدير ●۩●

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
یادمان ●۩● سردار حاج حسن دشتی رييس تيپ 18الغدير ●۩●


اشنایی جامع و کامل با شهید سردار حاج حسن دشتی رييس تيپ 18الغدير

بمناسبت شهادت این سردار شهید مصادف با 1 بهمن 1365

شامل :

زندگی نامه

خاطرات

وصیت نامه

عکس

و ...


سردار شهيد حسن دشتي از جمله شهداي والامقام و افتخار آفرين استان دارالعباده يزد است که براي اعتلاي نظام

مقدس جمهوري اسلامي، درس شجاعت ، ايثار و فداکاري بر جاي گذاشته است .

مشخصات سردار شهيد حاج حسن دشتي

نام : حسن

نام خانوادگي :‌دشتي رحمت ابادي


نام پدر : جواد


تاريخ تولد :اسفند 1337


تاريخ شهادت :بهمن 1365


سن : 26 سال


محل شهادت : شلمچه


نحوه شهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره


مدت نبرد : 6 سال


ميزان تحصيلات : دانشجو رشته فرماندهي عالي دانشگاه امام حسين (ع)


متاهل / مجرد : متاهل


تعداد فرزندان: 2 فرزند


عمليات هاي مهمي كه شركت داشته است :‌ شهيد در 32 عمليات شركت داشته است از جمله بدر، خيبر، والفجر مقدماتي , والفجر هشت، قدس پنج و کربلاي 1 و 2 و 3 و 4 و 5 ........

عملياتي كه در ان به شهادت رسيده است :‌ كربلاي 5
سمت شهيد : رئيس ستاد تيپ 18 الغدير سپاه

زندگینامه شهید حاج حسن دشتی:

رئیس ستاد تیپ مستقل 18 الغدیرشهید حاج حسن دشتی در روز 22 اسفند ماه 1337 در روستای رحمت‌آباد یزد متولد شد.
در شش سالگی قدم به مکتب انسان‌ساز قرآن گذاشته و از همان کودکی، جانش را با آوای روح‌پرور وحی می‌نوازد.

بدلیل هوش سرشارش قرآن را در مدت 6 ماه فرا می‌گیرید. هفت سالگی به دبستان رفته و مدارج درسی
را تا پایان دبیرستان ادامه می‌دهد.

مبارزات، راهپیمائی‌ها و درگیری‌ها با رژیم پهلوی، به روزهای اوج خود رسیده و بوی خون و باروت می‌آید. در این لحظه است که عشق به انقلاب، در نهاد حسن شعله می‌کشد. از همه چیز و همه کس می‌بُرد و یکسره به مبارزه می‌پردازد. در مبارزات شبانه در یزد شرکت جسته و جلسات مخفی سیاسی‌ ـ مذهبی به راه می‌اندازد.
در برنامه‌های شبانه و سخنرانی‌های پایگاه انقلاب، مسجد حظیره، به رهبری مبارزه نستوه دیارمان حضرت آیت الله صدوقی شرکت کرده و حوادث انقلاب را به دقت پیگیری می‌کند. او نیز چون دیگران به مبارزه ادامه می‌دهد تا اینکه در 22 بهمن، خورشید ظفر طلوع ‌کرده و ایران را نوری دیگر می‌بخشد. اکنون نهال به بارنشسته انقلاب، بیش از پیش به مراقبت و نگهداری احتیاج دارد. مسئولیت سنگین‌تر گشته، مسئولیت حراست و پاسداری از انقلابی که با خون صدها هزار شهید حاصل شده است. باید غبار خستگی را از چهره زدود و دست بر کمر همت زد.

شهید حاج حسن در گشت‌های شبانه شرکت می‌کند و در اول مرداد سال 1359 به سپاه می‌پیوندد. اولین روزهای رسمی خدمتش را با حراست از بیت شریف حضرت امام خمینی (ره) شروع می‌کند. شش ماه در جوار خورشید انقلاب، به پاسداری ‌پرداخته و از گرمی آن وجود نازنین بهره‌ها می‌گیرد؛
تا آنجا که همیشه از این شش ماه، با شور و گونه‌های خیس از اشک شوق و شادی یاد می‌کند. بعداز حفاظت از بیت امام به یزد برگشته و بعنوان جانشین معاونت تدارکات سپاه یزد مشغول می‌شود. در همین ایام است که طبق وظیفه شرعی و سنت نبوی ازدواج می‌کندکه حاصل این ازدواج دو فرزند دختر است.

مسئولیت وی در پشت جبهه، او را از رفتن به مناطق عملیاتی غافل نکرد. عاشقانه به جبهه‌ها شتافته و در نبرد شکست حصر آبادان شرکت می‌کند. سپس در عملیاتی در سوسنگرد، توفیق حضور یافته و پس از بازگشت، از تاریخ 18/8/1361 به فرماندهی بسیج سپاه بافق و سپس فرماندهی سپاه آن دیار منصوب می‌شود که این مسئولیتها یکسال ادامه دارد.

شور جبهه در سر حاج حسن غوغا می‌کند. حال و هوای جبهه، حال و هوای دیگری است. آنجا بوی امام زمان می‌آید. بلافاصله بعد از مأموریت شهرستان بافق، عازم جبهه‌های جنوب می‌شود و از این پس تا شهادت، بجز مدتی محدود، حضوری مستمر و پیگیر در جبهه دارد. با تشکیل تیپ 18 الغدیر، شهید حاج حسن دشتی بعنوان جانشین و سپس مسئول لجستیک، مایحتاج رزمندگان اسلام را فراهم می‌کند و در این راه سر از پا نمی‌شناسد.

وی در این مدت لیاقت و شایستگی‌های فراوانی از خود نشان می‌دهد و در اول تابستان 1364 بعنوان رئیس ستاد تیپ 18 الغدیر برگزیده می‌شود.

سرانجام این سردار فداکار جبهه‌های نبرد در تاریخ 1/11/65 در کربلای شلمچه، بهمراه جمعی از یارانش، بر اثر اصابت ترکش‌های گلوله توپ به شهادت رسید و در جوار قرب حضرت حق در اعلی علیین سکنی گزید.

وصیت نامه شهید دشتی

بسم الرب الشهدا و الصدیقین


درود بر پرچمدار نهضت اسلام امام روحی فداه و تعظیم و تکریم بر امت قهرمان و شهید پرور ایران .

جمهوری اسلامی شجره طیبه ای است که از چشمه زلال اسلام سیراب و با اهداء هزاران خون انسانهای شریف آبیاری گردیده است

امروز به دست ما سپرده شده و حراست و مراقبت ما از آن بر همه ما واجب و ضروری است .


جبهه های نبرد امروز مرکز رویارویی مستکبران و قدرتهای بزرگ با اسلام است و جوانان شما حسین وار بر یزید
مسلکان تاریخ می تازند و در پی کسب رضایت خداوندی می کوشند.

ای مردم بدانید که مرگ حق است چه خوب است که خود انتخاب کنی ، نه زندگی آن قدر شیرین است و نه
مرگ آن قدر ترسناک که آدمی شرافت و انسانیت خود را زیر پا نهد و از ترس مرگ در بستر بمیرد.

بدانید استواری گامهایتان دنیا را به اعجاز کشانده و زورمندان را نا امید و محرومین را امیدی دوباره بخشیده و با توکل به خدا و ایمان به پیروزی حقانیت راهمان
برای مجد و عظمت اسلام قیام مضاعف کنید نصرت خداوند با همت و پیروزی نزدیک است.


عکسی که می بینید، در سال ۱۳۶۰ گرفته شده است. با توجه به حضور شهید حاج حسن دشتی در عکس،
محل عکسبرداری باید جایی در یزد باشد(احتمالا سپاه یزد).

به گزارش فرهنگ نیوز، عکسی که می بینید، در سال 1360 گرفته شده است. با توجه به حضور شهید حاج حسن دشتی در عکس،
محل عکسبرداری باید جایی در یزد باشد(احتمالا سپاه یزد). فرزندان انقلاب، امام جمعه وقت تهران و
نماینده امام در شورای عالی دفاع را در میان گرفته اند و سفره نان و پنیر خود را با ایشان شریک شده اند.
به گزارش جهان امروز، شهید حاج حسن دشتی رحمت آبادی (شخص نشسته در سمتِ راست آقا) از سرداران سپاه در استان یزد بود که مدتی بعد
به فرماندهی ستاد " تیپ 18 الغدیر" (متشکل از رزمندگان پاسدار و بسیجی استان یزد) رسید. وی با همین مسئولیت، درسن
26 سالگی، طی عملیات کربلای 5 و در بهمن ماه سال 1365 شربت شهادت نوشید. روحش شاد

خاطره ای از شهید

[=arial]یکبار کامیون مواد غذایی رسیده بود.شهید رفیعیان وشهیددشتی خودشان مواد غذایی راپخش میکردند.یک بسیجی
ناراحت امدوگفت:اول از همه امده ام اما هنوز چیزی نگرفته ام. حاجی گفت کمی صبر کن اما بسیجی
خیلی ناراحت بود دستش رابالا برد تاحاجی رابزند.حاجی صورتش راجلواورد وگفت:اگر میخواهی بزنی بزن
اما اگر صبر کنی سهمت رامی دهم.من خیلی ناراحت شده بودم حاجی بعدا" به من گفت:مامسئولین مثل پدر
این چه هاهستیم.باید هوایشان راداشته باشیم.حتی اگر بخواهند باسیلی
مارابزنند.پدر دلسوز که از دست بچه اش ناراحت نمی شود.

نماهنگ گرامیداشت سردار رشید اسلام شهید حاج حسن دشتی

[FLV]http://www.askdin.com/attachments/29228d1390315388-.mp4[/FLV]

در جریان عملیات خیبر در عصر یکی از روزهای عملیات حاج حسن سوار بر موتوری به پشت جبهه رفته تا تجهیزاتی به
خط مقدم برساند . روی پل معلقی که بر اورند ساخته شده بود در حال رفتن بود که ناگهان هواپیماهای
دشمن موتور را دیده و هدف قرار می دهند و شهید به سرعت پل را پشت سر گذاشته به دشت می رسد و وقتی حمله هواپیماها
را شدید می بیند موتور را رها کرده و به سنگر زیرزمینی که در چند متری موتور بوده ( شکل قبر) پناه می برد در
همین هنگام موتور هدف یک راکت دشمن قرار می گیرد و متلاشی می شود . رزمندگانی که از دور شاهد آتش گرفتن موتور
بوده اند تصور کردند که سوار موتور به شهادت رسیده است و قتی بعد از دور شدن هواپیما حاج حسن از سنگر
زیرزمینی بیرون می آید و به سمت پشتیبانی می روند همان رزمندگان در کمال ناباوری و تعجب از زنده بودن وی او را در آغوش گرفته
و برایش قربانی در نظر گرفتند و از این موضوع به عنوان معجزه یاد می کردند و او همیشه م
ی گفت : « خداوند سنگ را کنار شیشه نگه می دارد .»


همسر شهید