شیعه یا اهل تسنن؟!

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شیعه یا اهل تسنن؟!

كلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است. این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.(1) در حداقل سه آیه از قرآن کریم این واژه به صورت «شیعه» به کار رفته است:

1- سوره مریم: ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا؛ آنگاه از هر دسته‏اى كسانى از آنان را كه بر [خداى] رحمان سركش‏تر بوده‏اند بیرون خواهیم كشید (2)
2- سوره قصص: وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَى حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ؛ و (حضرت موسی) داخل شهر شد بى‏آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت‏یكى از پیروان او و دیگرى از دشمنانش [بود] آن كس كه از پیروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت گفت این كار شیطان است چرا كه او دشمنى گمراه‏كننده [و] آشكار است (3)
3- سوره صافات: وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ؛و بى‏گمان ابراهیم از پیروان او (حضرت نوح) است (4) در این سوره حضرت حق ابراهیم خلیل را در روش و منش و اخلاق و عمل ، و ایمان و عقیده ، و جهاد و عبادت شیعه نوح شمرده است . و ان من شیعته لإبراهیم : و بی تردید ابراهیم از پیروان نوح بوده است.
در آیات دیگری نیز مشتقات این واژه به کار رفته است:
1- مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَكَانُوا شِیَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛از كسانى كه دین خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (5)
2- وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ؛و به یقین پیش از تو [نیز] در گروه هاى پیشینیان [پیامبرانى] فرستادیم (6)
3- قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یَلْبِسَكُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ؛ بگو او تواناست كه از بالاى سرتان یا از زیر پاهایتان عذابى بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [دیگر] بچشاند بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان مى‏كنیم باشد كه آنان بفهمند (7)
4- إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَكَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ یَفْعَلُونَ؛ كسانى كه دین خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى‏دادند آگاهشان خواهد كرد (8)

بنابراین اصل این واژه برگرفته از قرآن کریم است.

در طول حیات پر بار رسول اکرم به مناسبت های مختلف ایشان علی(علیه السلام) را به عنوان خلیفه و جانشین پس از خود معرفی فرمودند. رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند.
از جمله:
1- بعد از نزول آیه ان الذین امنو و عملو الصالحات اولئك هم خیر البریه؛ در حقیقت كسانى كه گرویده و كارهاى شایسته كرده‏اند آنانند كه بهترین آفریدگانند(9) روی مبارك را به علی علیه السلام نموده و فرمودند: ان هذا و شیعته هم خیر البریه؛.یعنی این مرد و پیروانش بهترین آفریدگان اند.(10)
2- رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند : یا علی انت و شیعتك تردون علی الحوض رواء و ان عدوك یردون علی ظما ء مقبحین.(11)
3- رسول الله درحالی که به علی(علیه السلام) اشاره می فرمودند، خطاب به مردم فرمودند: جاء خیر البریة انت و شیعتك یوم القیامة راضین مرضین؛ بهترین بشر آمد. تو و پیروانت در روز قیامت راضی و خشنود خواهید بود.(12)
4- یا علی ان الله قد غفر لك و لوالدیك و لاهلك و لشیعتك؛ ای علی همانا خداوند تو را و پدر و مادرت را و خانواده ات را و پیروانت را بخشیده است.(13)
5- انك ستقدم علی الله و شیعتك راضین مرضین؛ همانا تو به پیشگاه الهی می روی و پیروانت راضی و خشنودند.(14)
6- انت و شیعتك فی الجنة؛ تو و پیروانت در بهشت خواهید بود.(15)
7- علی و شیعته فهم الفائزون یوم القیامة؛ علی و پیروانش در روز قیامت رستگارن.(16)
وقریب به همین مضامین كه لفظ شیعه از زبان مبارك نبی جاری شده است, در بسیاری از كتب صحیح و معتبر اهل تسنن نیز به وفور یافت می شود:

سنن ابن ماجه
مجمع الزواید هیثمی
كنوزالحقایق فی احادیث خیر الخلایق مناوی
استیعاب ابن عبدالبر
مستدرك حاكم
حلیةالاولیاء ابونعیم اصفهانی
تاریخ بغداد خطیب بغدادی
الصواعق المحرقة ابن حجرمكی
ریاض النظرة محب طبری
شرف النبوة ابوسعید
مناقب خوارزمی
نهایة ابن اثیر

پس از رحلت پیامبر اکرم بر خلاف دستور و توصیه حضرت، در سقیفه بنی ساعده جلسه ای تشکیل شد تا خلیفه بعد از پیامبر تعیین شود! جلسه ای که در آن خلیفه و جانشین حقیقی پیامبر که در طول حیات شریف خود بارها بر آن تأکید نموده بود، حضور نداشت. زیرا مشغول به خاکسپاری بدن شریف پیامبر بود!!

در مقابل این گروه که اقلیت مسلمانان صدر اسلام را تشکیل می دادند، اکثرت مسلمانان به خلافت خلفایی که در سقیفه انتخاب شدند رضایت دادند و در طول تاریخ اسلام خود را اهل تسنن به معنی کسانی که به سنت و روش پیامبر عمل می کنند!، نامیدند. حال این که چه کسانی واقعاً به سنت و روش پیامبر عمل می کنند سؤالی است که به اندازه همه تاریخ اسلام پاسخ دارد!!
پی نوشت ها:
1- لسان العرب
2- سوره مریم آیه 69:
3- سوره قصص آیه 15
4- سوره صافات آیه 83
5- سوره روم آیه 32
6- سوره حجر ایه 10
7- سوره انعام آیه 65
8- سوره انعام آیه 159
9- سوره بینه آیه 7
10- تفسیر الدرالمنثور جلا ل الدین سیوطی
11- ابن ماجه و الطبرانی فی الكبیر عن ابی رافع
12- رواه ابن جریر فی تفسیره ذیل آیه خیر البریة وابونعیم وابن مردویه والدیلمی عن جابر.
13- دیلمی عن علی و ابو ایوب الانصاری.
14- دیلمی و ابن عساكر والخوارزمی عن جابر.
15- الدار قطنی عن ام سلمه وله طرق اخر اخرجه ابن حجر.
16- الطبرانی عن علی و ابن مردویه و ابونعیم و دیلمی عن ابن عباس

hamed-dj;13992 نوشت:
كلمة شیعه و مشتقات آن بارها در قرآن مجید به کار رفته است. این واژه در اصل لغت به معنای گروه، فرقه، دسته و پیرو است.(1) در حداقل سه آیه از قرآن کریم این واژه به صورت «شیعه» به کار رفته است:

1- سوره مریم: ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِیًّا؛ آنگاه از هر دسته‏اى كسانى از آنان را كه بر [خداى] رحمان سركش‏تر بوده‏اند بیرون خواهیم كشید (2)
2- سوره قصص: وَدَخَلَ الْمَدِینَةَ عَلَى حِینِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِیهَا رَجُلَیْنِ یَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِیعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِی مِن شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَیْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِینٌ؛ و (حضرت موسی) داخل شهر شد بى‏آنكه مردمش متوجه باشند پس دو مرد را با هم در زد و خورد یافت‏یكى از پیروان او و دیگرى از دشمنانش [بود] آن كس كه از پیروانش بود بر ضد كسى كه دشمن وى بود از او یارى خواست پس موسى مشتى بدو زد و او را كشت گفت این كار شیطان است چرا كه او دشمنى گمراه‏كننده [و] آشكار است (3)
3- سوره صافات: وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ؛و بى‏گمان ابراهیم از پیروان او (حضرت نوح) است (4) در این سوره حضرت حق ابراهیم خلیل را در روش و منش و اخلاق و عمل ، و ایمان و عقیده ، و جهاد و عبادت شیعه نوح شمرده است . و ان من شیعته لإبراهیم : و بی تردید ابراهیم از پیروان نوح بوده است.
در آیات دیگری نیز مشتقات این واژه به کار رفته است:
1- مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَكَانُوا شِیَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛از كسانى كه دین خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند (5)
2- وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِی شِیَعِ الأَوَّلِینَ؛و به یقین پیش از تو [نیز] در گروه هاى پیشینیان [پیامبرانى] فرستادیم (6)
3- قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن یَبْعَثَ عَلَیْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ یَلْبِسَكُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَیْفَ نُصَرِّفُ الآیَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ؛ بگو او تواناست كه از بالاى سرتان یا از زیر پاهایتان عذابى بر شما بفرستد یا شما را گروه گروه به هم اندازد [و دچار تفرقه سازد] و عذاب بعضى از شما را به بعضى [دیگر] بچشاند بنگر چگونه آیات [خود] را گوناگون بیان مى‏كنیم باشد كه آنان بفهمند (7)
4- إِنَّ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَكَانُواْ شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِی شَیْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللّهِ ثُمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ یَفْعَلُونَ؛ كسانى كه دین خود را پراكنده ساختند و فرقه فرقه شدند تو هیچ گونه مسؤول ایشان نیستى كارشان فقط با خداست آنگاه به آنچه انجام مى‏دادند آگاهشان خواهد كرد (8)

بنابراین اصل این واژه برگرفته از قرآن کریم است.

در طول حیات پر بار رسول اکرم به مناسبت های مختلف ایشان علی(علیه السلام) را به عنوان خلیفه و جانشین پس از خود معرفی فرمودند. رسول مکرم برای بیان این حقیقت که مسیر صحیح اسلام پس از ایشان تنها در پیروی از ولایت امیر المؤمنان علی (علیه السلام) خلاصه می شود بارها از علی و شیعه او یعنی پیروانش، نام برده اند.
از جمله:
1- بعد از نزول آیه ان الذین امنو و عملو الصالحات اولئك هم خیر البریه؛ در حقیقت كسانى كه گرویده و كارهاى شایسته كرده‏اند آنانند كه بهترین آفریدگانند(9) روی مبارك را به علی علیه السلام نموده و فرمودند: ان هذا و شیعته هم خیر البریه؛.یعنی این مرد و پیروانش بهترین آفریدگان اند.(10)
2- رسول الله صلی الله علیه وآله فرمودند : یا علی انت و شیعتك تردون علی الحوض رواء و ان عدوك یردون علی ظما ء مقبحین.(11)
3- رسول الله درحالی که به علی(علیه السلام) اشاره می فرمودند، خطاب به مردم فرمودند: جاء خیر البریة انت و شیعتك یوم القیامة راضین مرضین؛ بهترین بشر آمد. تو و پیروانت در روز قیامت راضی و خشنود خواهید بود.(12)
4- یا علی ان الله قد غفر لك و لوالدیك و لاهلك و لشیعتك؛ ای علی همانا خداوند تو را و پدر و مادرت را و خانواده ات را و پیروانت را بخشیده است.(13)
5- انك ستقدم علی الله و شیعتك راضین مرضین؛ همانا تو به پیشگاه الهی می روی و پیروانت راضی و خشنودند.(14)
6- انت و شیعتك فی الجنة؛ تو و پیروانت در بهشت خواهید بود.(15)
7- علی و شیعته فهم الفائزون یوم القیامة؛ علی و پیروانش در روز قیامت رستگارن.(16)
وقریب به همین مضامین كه لفظ شیعه از زبان مبارك نبی جاری شده است, در بسیاری از كتب صحیح و معتبر اهل تسنن نیز به وفور یافت می شود:

سنن ابن ماجه
مجمع الزواید هیثمی
كنوزالحقایق فی احادیث خیر الخلایق مناوی
استیعاب ابن عبدالبر
مستدرك حاكم
حلیةالاولیاء ابونعیم اصفهانی
تاریخ بغداد خطیب بغدادی
الصواعق المحرقة ابن حجرمكی
ریاض النظرة محب طبری
شرف النبوة ابوسعید
مناقب خوارزمی
نهایة ابن اثیر

پس از رحلت پیامبر اکرم بر خلاف دستور و توصیه حضرت، در سقیفه بنی ساعده جلسه ای تشکیل شد تا خلیفه بعد از پیامبر تعیین شود! جلسه ای که در آن خلیفه و جانشین حقیقی پیامبر که در طول حیات شریف خود بارها بر آن تأکید نموده بود، حضور نداشت. زیرا مشغول به خاکسپاری بدن شریف پیامبر بود!!

در مقابل این گروه که اقلیت مسلمانان صدر اسلام را تشکیل می دادند، اکثرت مسلمانان به خلافت خلفایی که در سقیفه انتخاب شدند رضایت دادند و در طول تاریخ اسلام خود را اهل تسنن به معنی کسانی که به سنت و روش پیامبر عمل می کنند!، نامیدند. حال این که چه کسانی واقعاً به سنت و روش پیامبر عمل می کنند سؤالی است که به اندازه همه تاریخ اسلام پاسخ دارد!!
پی نوشت ها:
1- لسان العرب
2- سوره مریم آیه 69:
3- سوره قصص آیه 15
4- سوره صافات آیه 83
5- سوره روم آیه 32
6- سوره حجر ایه 10
7- سوره انعام آیه 65
8- سوره انعام آیه 159
9- سوره بینه آیه 7
10- تفسیر الدرالمنثور جلا ل الدین سیوطی
11- ابن ماجه و الطبرانی فی الكبیر عن ابی رافع
12- رواه ابن جریر فی تفسیره ذیل آیه خیر البریة وابونعیم وابن مردویه والدیلمی عن جابر.
13- دیلمی عن علی و ابو ایوب الانصاری.
14- دیلمی و ابن عساكر والخوارزمی عن جابر.
15- الدار قطنی عن ام سلمه وله طرق اخر اخرجه ابن حجر.
16- الطبرانی عن علی و ابن مردویه و ابونعیم و دیلمی عن ابن عباس


با تشکر البته معانی لغوی از قران گرفته نمی شود . حال بنده یک سوال مطرح میکنم معنای اصطلاحی شیعه از دوران ابتدایی اسلام معروف بوده و تعدادی از اصحاب با این نام شناخته میشدند اما اصطلاح اهل سنت از چه زمانی اغاز گردید ایا در دوران حیات شریف پیامبر یا دوران خلفا این لفظ استعمال میشد یا سالیان بعد اختراع گردید؟


hassan;20942 نوشت:
معنای اصطلاحی شیعه از دوران ابتدایی اسلام معروف بوده و تعدادی از اصحاب با این نام شناخته میشدند اما اصطلاح اهل سنت از چه زمانی اغاز گردید ایا در دوران حیات شریف پیامبر یا دوران خلفا این لفظ استعمال میشد یا سالیان بعد اختراع گردید؟

این مسأله را در دو بعد، می توان بررسی کرد، یکی بعد سیاسی و دیگری بعد فرهنگی و دینی.

بر اساس بعد فرهنگی و دینی اولین کسی که این اصطلاح را به کار گرفت پیامبر اکرم (ص) بود که ایشان فرمودند:( آگاه باشید هر کس با حب و محبت آل محمد صلی الله علیه و آله از دنیا برود بر سنت و جماعه از دنیا رفته است(1)

و همه این راویان از اهل سنت هستند متن عربی روایت این است که (الا و من مات علی حب آل محمد مات علی السنة و الجماعة)

اما به لحاظ سیاسی جناب دکتر تیجانی در کتاب الشیعه هم اهل السنة، می گوید: اهل سنت طائفه بزرگ اسلامی هستند و آنان کسانی هستند که در فتوا و تقلید به امامان مذاهب چهارگانه (ابوحنیفه، مالک، شافعی، احمد بن حنبل) رجوع می کنند

و از اینان گروهی انشعاب می یابند که به سلفیه شهرت داشته و معالم و تعالیم دینی خود را از ابن تیمیه و بعد از او از وهابیت (محمد بن عبد الوهاب) اخذ می کنند

این گروه بزرگ نام خود را اهل سنت و بعضی وقتها هم اهل السنة و الجماعة می نامند

و از خلال مباحث تاریخی چنین بدست می آید که هر کس قائل به خلافت خلفای راشدین باشد و به امامت آنان اعتراف کند چه در آن زمان و چه در عصرهای بعدی؛ این سنی و از اهل سنت و جماعت است

و هر کس این را رد کند و قابل به ثبوت نص بر امامت علی بن ابیطالب باشد این را شیعی می گویند

و باز وقتی در منابع تاریخی دقت کنیم متوجه می شویم که این اصطلاح بعد از وفات رسول خدا(ص) ظاهر شده است چون همین معنا سبب و موجب اعتلا و استحکام خلافت ابوبکر شد·

نکته دیگر این که اسم شیعه معارض با سنت نیست چنان چه می بینیم بعضی از عامه مردم چنین فکر می کنند و با مباحات می گویند که:

ما اهل سنت هستیم و مقصودشان این است که غیر آنان ضد سنت است و به این جهت است که شیعه قائل است که ما ا هل سنت هستیم چون سنت را از طریق طبیعی و صحیح آن یعنی امام علی بن ابیطالب اخذ کرده ایم(2)

اما عام الجماعه اصطلاحی است که امویان بر خلافت معاویه اطلاق کردند·

پی نوشت:

1-زمخشری کشف جلد 4، واحدی صاحب الوسیط، فخر رازی صاحب تفسیر کبیر، ثعلبی مفسر معروف اهل سنت در ذیل آیه 23 سوره شوری.
2- الشیعه هم اهل السنة ص 23-21.

موضوع قفل شده است