جمع بندی کلام الله واجب الوجود است یا ممکن الوجود؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کلام الله واجب الوجود است یا ممکن الوجود؟

با عرض سلام. برخی عرفا مانند حلاج اعتقاد دارند که نظر به قدیم بودن خدا، می گویند کلام الله نیز قدیم و نامخلوق است. آیا این نگرش صحیح است؟

با نام الله


کارشناس بحث: استاد طاها

با عرض سلام و ادب خدمت دوستان و خصوصا پرسشگر محترم:

کلام خدا ممکن الوجود است.

توضیح:
مسلمانان اتفاق نظر دارند که یکی از صفات خداوند تکلم است اما در تفسیر این صفت اختلاف نظر دارند. برخی از تفسیرهای ارائه شده، بگونه ای است که کلام خدا را بعنوان یکی از صفات ذاتی خدا معرفی میکند و به این ترتیب، کلام الله، واجب الوجود میشود اما در تفسیرهای دیگر، کلام الله فعلی از ناحیه خدا محسوب میشود که در این صورت، ممکن الوجود خواهد بود.

از میان مسلمانان گروهی به نام حنابله، قایلند کلام خدا –که مهمترین مصداق آن قرآن است- مخلوق خدا نیست بلکه تک تک الفاظ و حروفش از صفات ذاتی خدا و واجب الوجود هستند. این ادعا چنان سست بود که حتی بسیاری از اهل سنت نیز آنرا نپذیرفتند و دلیل این سستی این است که کلام متکلم تا وقتی بروز نکرده است از سنخ علم است نه کلام و تکلم و وقتی بروز کند آنوقت کلام است اما حادث هم است و نمیتواند واجب الوجود باشد.

گروه دیگری از اهل سنت به نام اشاعره کلام الهی را دارای دو چهره دانستند: چهره لفظی و چهره نفسانی. آنها پذیرفتند که الفاظی که در کلام خدا به کار میرود –مثلا الفاظ قرآنی که ما تلاوت میکنیم- مخلوق خدا و ممکن الوجود هستند اما این الفاظ مفاهیمی دارند که در ذات خداست و اشاعره از آن مفاهیم به کلام نفسی تعبیر کردند. به اعتقاد اشاعره این کلام نفسی، از صفات ذاتی خدا و واجب الوجود است. این ادعای اشاعره از طرفی درست است و از طرفی نادرست. زیرا مفاهیم الفاظ، درست است که از سنخ صفات ذاتی خدا و واجب الوجود است (چون از سنخ علم ذاتی خدااست) اما دیگر کلام نیست و زمانی که این علم در قالب الفاظ ارائه شود آنگاه مصداق کلام میشود و در این حالت دیگر واجب الوجود نیست. پس آنچه را که اشاعره نام کلام نفسی روی آن گذارده و واجب الوجودش خواندند همان علم الهی است و کلام نامیدن آن جز مجازگویی نیست.

گروه دیگری از اهل سنت به نام معتزله قایلند کلام خدا، صوتها و حروفی است که خدا در غیر خود خلق میکند مثلا خلق صوتی در درخت تا به این وسیله با حضرت موسی (ع) تکلم کند. طبق این معنا، کلام خدا – و از جمله قرآن – مخلوق خدا و فعل اوست و مانند همه مخلوقات خدا ممکن الوجود است. این نظریه مورد تایید امامان و دانشمندان شیعه است.

ناگفته نماند فلاسفه و برخی از متکلمین شیعه گرچه تایید میکنند کلام خدا، فعل او و ممکن الوجود است اما گستره آنرا فراتر از صوت و حروف دانسته قایلند همه مخلوقات خدا کلمات خدا هستند و در استدلال بر این مطلب به آیه 45 سوره آل عمران: «إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ » استناد میشود که طبق این آیه، حضرت عیسی بعنوان کلمه الهی معرفی شده است.

بنابر آنچه بیان شد کلام الله ممکن الوجود است نه واجب الوجود.
در پناه خدا.

با عرض سلام و خسته نباشید.

آیا ازلی بودن کلام الله با مخلوق بودنش سازگار می شود؟ به طور کلی آیا می شود گفت که مخلوقی ازلی و ابدی باشد، یعنی خدا در ازل او را خلق کند و تا ابد حفظ فرماید؟

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی

آیا ممکن است که مخلوقی، ازلی و ابدی باشد؟

بله مخلوق بودن با ازلی و ابدی بودن سازگار است البته با این توضیح که:

اگر ازلی بودن را به معنای قدیم زمانی بودن بدانیم به موجوداتی که زمانمند نیستند موجودات ازلی گویند. همانطور که در فلسفه به اثبات رسیده است موجوداتی که قدیم زمانی هستند منحصر به وجود خدا نیستند و مخلوقاتی نیز وجود دارند که همچون خالق، ازلی و قدیم زمانی هستند. ولی باید دانست هر چند مخلوقی میتواند ازلی باشد اما این ازلی بودن از ناحیه ذات او نیست (و به اصطلاح فلاسفه، قدیم ذاتی نیست) بر خلاف خداوند که صفت ازلی بودن برخاسته از ذات اوست (و به اصطلاح فلاسفه، تنها خداوند است که قدیم ذاتی است).

ابدی بودن نیز به معنای باقی ماندن تا ابد است و این خصوصیت در هر مخلوقی که لباس وجود و هستی پوشیده است قابل اطلاق است زیرا در فلسفه به اثبات رسیده که امکان ندارد موجودی، معدوم شود بله تغییر میکند و از شکلی از وجود به شکلی دیگر در می آید اما هیچگاه به کلی لباس وجود را از تن بیرون نمیکند.

بنابراین تنها برخی از مخلوقات جهان، ازلی هستند (مثلا مخلوقاتی که فاقد ماده اند) اما هر مخلوقی که لباس وجود بپوشد هرچند حادث و غیر ازلی بوده، او دیگر ابدی خواهد بود.

آیا ازلی بودن کلام خدا با مخلوق بودن آن سازگار است؟

همانطور که در پست پیشین بیان کردیم به اعتقاد شیعه و برخی از اهل سنت کلام الهی مخلوق و فعل خداست. باید توجه داشته باشید کسانی که میگویند کلام الهی مخلوق است منظورشان این است که کلام الهی در زمان محقق میشود و به اصطلاح حادث زمانی است پس دیگر قدیم زمانی و ازلی نمیتواند باشد. بنابراین در جواب سوال ذکر شده میگوییم: اساسا کلام خدا ازلی نیست تا این سوال پیش آید که آیا ازلی بودنش با مخلوق بودنش سازگار است یا خیر.

در پناه حق

پرسش:

آیا «کلام الله» نامخلوق و ازلی است؟

پاسخ:

مسلمانان اتفاق نظر دارند که یکی از صفات خداوند «تکلم» است(1) اما در تفسیر این صفت اختلاف نظر وجود دارد و این اختلاف، منجر به نتیجه گیریهای گوناگون شده است.

برخی از تفسیرهای ارائه شده بگونه ای است که کلام خدا (الفاظ قرآنی و واژگان وحیانی) را بعنوان یکی از صفات ذاتی خدا معرفی میکند و به این ترتیب، کلام الله، نامخلوق و ازلی میشود اما در تفسیرهای دیگر، کلام خدا (الفاظ قرآنی و واژگان وحیانی)، فعلی از ناحیه او محسوب میشود که هم مخلوق است و هم غیرازلی (حادث).

از میان مسلمانان گروهی به نام حنابله، قایلند کلام خدا – که مهمترین مصداق آن قرآن است- مخلوق خدا نیست بلکه تک تک الفاظ و حروفش نامخلوق و ازلی است.(2)

این ادعا چنان سست بود که حتی بسیاری از اهل سنت نیز آنرا نپذیرفتند زیرا کلام متکلم تا وقتی بروز نکرده از سنخ علم است نه کلام و تکلم، و وقتی بروز کند کلام است اما در این هنگام فعل خداست و در نتیجه حادث است و مخلوق.

گروه دیگری از اهل سنت به نام اشاعره کلام الهی را دو گونه دانستند: کلام لفظی و کلام نفسی. آنها پذیرفتند که الفاظی که در کلام خدا به کار میرود – مثلا الفاظ قرآن - مخلوق و غیرازلی (حادث) است و از آن به «کلام لفظی» تعبیر میکنند؛(3) اما این الفاظ مفاهیمی هم دارند که آن مفاهیم در ذات خداست. اشاعره این مفاهیم را غیر از علم و اراده خدا میدانند و آن را «کلام نفسی» مینامند. به اعتقاد اشاعره این کلام نفسی، از صفات ذاتی خدا و در نتیجه، نامخلوق و ازلی خواهد بود.(4)

در نقد این دیدگاه گفته شده است اینکه اشاعره صفتی ذاتی به نام کلام نفسی را در عرض صفت علم و اراده الهی قایلند صرف ادعاست و مادام که دلیلی بر اثبات آن ارائه نشود این ادعا فاقد ارزش علمی خواهد بود.(5)

گروه دیگری از اهل سنت به نام معتزله قایلند کلام خدا، خلق صوت و حروف است و در نتیجه، تکلم الهی از صفات فعل خدا و کلام الهی، مخلوق اوست. این دیدگاه مورد تایید ائمه و اندیشمندان شیعه است. (6)

باید توجه داشت کسانی که میگویند کلام الهی مخلوق است منظورشان این است که کلام الهی در زمان محقق میشود و به اصطلاح حادث زمانی است.
بر این اساس، کلام خدا (یعنی الفاظ قرآنی و واژگان وحیانی) مخلوق و غیرازلی (حادث) خواهند بود.

ناگفته نماند فلاسفه و برخی از متکلمین، گستره کلام خدا را فراتر از صوت و حروف دانسته قایلند همه مخلوقات خدا کلمات خدایند و در استدلال بر این مطلب به مواردی از آیات استناد شده است.(7)

خداوند در سوره آل عمران میفرماید:

«إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ». (8)

طبق این آیه، حضرت عیسی که یک حقیقت عینی است به عنوان کلمه الهی معرفی شده است.

نمونه دیگر را میتوان در آیه زیر مشاهده نمود:

«قُلْ لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً». (9)

به گفته مفسرین، منظور از کلمات در این آیه، موجودات جهان هستی است.(10)

منابع:

1. علامه حلى، كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، تحقيق: حسن زاده آملى‏، مؤسسة النشر الإسلامي، 1413 ق‏، چاپ چهارم‏، قم، ص: 289.
2. جعفر سبحانى، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل‏، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، 1412 ق، چاپ سوم، قم، ج‏1، ص: 191.
3. سيد محمدحسين طباطبايى، الميزان فى تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين حوزه علميه قم، 1417 ق، چاپ پنجم، قم، ج‏2، ص: 326
4. كشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ص: 289.
5. همان.
6. الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، ج‏1، ص: 190-191.
7. همان، ص: 194.
8. آل عمران(3):45
9. کهف(18):109
10. ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، چاپ اول، تهران، ج‏12، ص: 572

موضوع قفل شده است