جمع بندی کسب ثواب با ناسزا و تهمت و غیبت؟!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کسب ثواب با ناسزا و تهمت و غیبت؟!

با سلام خدمت همه دوستان و استادان گرامی،

من در این سوال دیدم که کارشناس محترم سایت صحت حدیثی رو تایید کردند که در اون فحش و ناسزا و غیبت درباره فردی که شبهه وارد میکند مجاز و حتی توصیه شده است. متن حدیث به این شرح هست (کپی-پیست از سوال موجود در سایت):

نقل قول:

رسول خدا (ص) فرمود :
هرگاه پس ازمن افرادی رادیدید که ایجادشبهه میکنندوبدعتگزارند (وظیفه شما اینست:)
1،ازآنها اظهارواعلان بیزاری کنید
2،بسیارآنهارا سب وفحش دهید
3،درباره آنهابدگویی کنید
4،پشت سرشان غیبت کنید
5،تامیتوانیدبه آنهاتهمت وبهتان واردکنید،
(به این دلایل:)
1،تاهیچ کس طمع نکنددراسلام فسادکند
2،مردم ازآنها دوری گزیده
3،بدعتهای آنان را یادنگیرند،
(اجروثواب این لعن وفحش:)
1،خداوندبه سبب این رفتاربرای شماحسنات ثبت میکند
2،مقام ودرجات رفیع به شما عنایت میفرماید.
اصول کافی/باب مجالسةاهل المعاصی،حدیث4/ج2/ص375

از طرف دیگه من احادیث و روایات زیادی مبنی بر ناپسند بودن (و در بعضی از احادیث حرام بودن) ناسزا به هر کسی (در بعضی موارد با تاکید بر اینکه حتی به کافران و فاسقان و ...) دیده ام که بعضی از اونها رو اینجا کپی-پیست میکنم:

نقل قول:

پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود كه ورود به بهشت بر هر كسی كه فحش و ناسزا گوید، حرام است. (كنزالعمال، ج3، ص598)

مقتضای اطلاق روایات، حرام بودن فحش است با هر كس كه باشد، خواه مسلمان و مومن، یا كافر و فاسق، كوچك یا بزرگ. (شهید دستغیب، گناهان كبیره، ج2، ص299)

امام باقر علیه السلام می فرماید: ناسزاگویی، اسلحه فرومایگان بدكار است. (سفینةالبحار، ج2، ص346)

روزی امیرالمومنین(علیه السلام) شنید كه مردی به جناب قنبر دشنام می دهد و قنبر خود را آماده كرد او را فحش بدهد، حضرت فریاد زد: قنبر، آرام باش! دشنام گویت را با خواری واگذار كه با این كار خدا را خشنود میكنی و شیطان را خشمگین می سازی و دشمنت را كیفر می دهی.
سپس امام سوگند یاد كرد كه «هرگز شخص با ایمان، پروردگار خود را از چیزی همانند «حلم و خویشتن داری» راضی نساخته، شیطان را با سكوت خشمگین نكرده، احمق را با خاموشی، مجازات ننموده است. (سفینةالبحار، چاپ قدیم، ج1، ص300، واژه حلم)

آیا این احادیث با هم متناقض نیستند؟ و آیا اصولا از لحاظ عقلی چطور ممکنه اسلام، مسلمونها رو به ناسزا گفتن و غیبت کردن و تهمت زدن به مخالفینشون تشویق کنه؟ آیا این مخالف اخلاق نیست؟

با نام الله


کارشناس بحث: استاد محسن

wonderer;461733 نوشت:
با سلام خدمت همه دوستان و استادان گرامی،
من در این سوال دیدم که کارشناس محترم سایت صحت حدیثی رو تایید کردند که در اون فحش و ناسزا و غیبت درباره فردی که شبهه وارد میکند مجاز و حتی توصیه شده است. متن حدیث به این شرح هست (کپی-پیست از سوال موجود در سایت):

از طرف دیگه من احادیث و روایات زیادی مبنی بر ناپسند بودن (و در بعضی از احادیث حرام بودن) ناسزا به هر کسی (در بعضی موارد با تاکید بر اینکه حتی به کافران و فاسقان و ...) دیده ام که بعضی از اونها رو اینجا کپی-پیست میکنم:

آیا این احادیث با هم متناقض نیستند؟ و آیا اصولا از لحاظ عقلی چطور ممکنه اسلام، مسلمونها رو به ناسزا گفتن و غیبت کردن و تهمت زدن به مخالفینشون تشویق کنه؟ آیا این مخالف اخلاق نیست؟


به نام خدای متعال
پرسشگر محترم سلام علیکم. با تشکر از شما و این که با امنیت خاطر پرسش های خود را برای پاسخگویی به این مرکز ارسال می کنید.
با مطالعه دقیق متن نسبتا مفصلی که در پی می آید، انشا الله پاسخ خود را خواهید گرفت.
و اما اصل روایتی که ترجمه آن را آورده اید چنین است:
قال رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم: "اِذََا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاََءَةَمِنْهُمْ وَاَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَالْقَوْلَ فِیهِمْ وَالوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ‏ کَیْلاَ یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الاِسْلاَمِ وَ یَحْذَرُهُمُ النََّاسُ وَ لاََیَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللََّهُ لَکُمْ بِذََلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَه" (1)
هرگاه پس از من شبهه افکنان و بدعت گذاران را دیدید،آشکارا از آنان دوری جویید.زیاد از آنان بدگویی کنید وبه آنان بتازید و متهم شان کنید،تا از تبهکاری در اسلام ‏منصرف شوند و مردم از آنان حذر کنند و بدعت‏ های شان را یاد نگیرند. [آن گاه‏] خداوند در ازای این کار به شما پاداش ‏می‏ دهد و مقام تان را در آخرت بالا می‏برد.
جهت اطلاع شما وهمه کسانی که ممکن است از بیان این حدیث و احادیث مشابه -بر فرض صحت سند و قطعیت صدور از معصوم سلام الله علیه- آن چیزی را بفهمند که بر خلاف معنای واقعی روایت باشد،باید بگوییم: سبّ؛ به معنای دعا و طلب عذاب و ناکامی در دنیا و آخرت برای افرادی است که آن ها را دشمنان حق،خدا،دین و مردم می دانیم.
البته فحش و اهانت و بی ادبی کار پسندیده ای نیست. خدای متعال و پیامبرش، بندگان را مؤدب و خوش اخلاق و به دور از زشتی ها و ناپسندی ها می خواهند. از این رو قرآن،پیامبر و امامان از بد زبانی و دشنام حتی نسبت به دشمنان نهی کرده اند. به آیات و روایات زیر توجه کنید:
"فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك" (2)
به (بركت) رحمت الهى، در برابر آنان [مردم‏] نرم (و مهربان) شدى! اگر خشن و سنگ دل بودى، از اطراف تو،پراكنده می ‏شدند.
فظّ" خشونت در كلام و تندى و زنندگى‏ در زبان است. (3)
رسول خدا صلوات الله علیه، خطاب به عربی که در پی اش بود فرمود: خدا مرا در تورات این گونه معرفی کرده است:"...لیس بسخاب و لا فحاش ؛یعنی پیامبر صلوات الله علیه نه بر سر کسی فریاد می کشد و نه فحش می دهد فحش می دهد. خدای متعال در قرآن فرمود: لو کنت فظا... "(4)
(فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُل‏"(5)
پس صبر كن آن گونه كه پيامبران "اولو العزم" صبر كردند.
(فَاصْبِرْ صَبْراً جَميلاً"(6"
پس صبر جميل پيشه كن.
(وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلا" (7)
در برابر آن چه (دشمنان) می ‏گويند شكيبا باش و به طرزى شايسته از آنان دورى گزين‏.
آیات و روایت بالا همگی رسول خدا صلوات الله علیه را به صبر و تحمل در برابر بد اخلاقی ها و بد زبانی های کافران و مشرکان و منافقان دعوت کرده و از مقابله به مثل باز می دارد.
وقتی امام حسن علیه السلام توصیف رسول خدا را از هند ابن ابی هاله پرسید، او گفت:
َ"كَانَ دَائِمَ الْبِشْرِ سَهْلَ الْخُلُقِ لَيِّنَ الْجَانِبِ لَيْسَ بِفَظٍّ وَ لَا صَخَّابٍ وَ لَا فَحَّاشٍ وَ لَا عَيَّابٍ وَ لَا مَدَّاحٍ يَتَغَافَلُ عَمَّا لَا يَشْتَهِي" (8)
ایشان همیشه چهره ای گشاده و بشاش و خلقی نرم و گیرا داشت. نه اهل فریاد بود و نه فحش و نه عیب گویی و ثنا خوانی. در برابر سخنانی که خوش نداشت،خود را به نشنیدن می زد.
امام صادق سلام الله علیه فرمود: امام علی سلام الله علیه شهادت افراد بد زبان فحش دهنده را نمی پذیرفت. (9)
رسول خدا صلوات الله علیه فرمود:
"إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى كُلِّ فَحَّاشٍ بَذِي‏ءٍ قَلِيلِ الْحَيَاءِ لَا يُبَالِي مَا قَالَ وَ لَا مَا قِيلَ لَه"(10)
خدای متعال بهشت را بر هر بد زبان فحش دهنده و کم حیا که برایش اهمیت ندارد چه می گوید و به او چه می گویند، حرام کرده است.
اما واژه "لعن" به معنای راندن و محروم کردن بنده از نعمت ها و برکات و الطاف الهی است، مانند دریغ داشتن توفیق از او در دنیا و مبتلا ساختن او به عقوبت در جهان دیگر. لعن از طرف ملائکه و بندگان صالح، یعنی طلب محرومیت از نعمت ها و مبتلا شدن به عذاب ها
لعن به دو صورت است
1.گاهي ما افراد را نه به نام، بلکه به وصف لعن و نفرين مي کنيم. مثلا می گوییم: خدایا کسانی را که به اهل بیت رسول خدا ظلم کردند، لعن کن. اين گونه دعا کردن جايز است و هیچ ايرادي ندارد. هيچ مسلمانی هم مخالف نيست چنین دعایی نیست.یا در باره بدعت گزاران دین که باید مورد لعن قرار گیرند،چون موجب انحراف در دین و عقاید مردم می شوند،کدام مسلمان است که مخالفت کند؟ هم چنین کدام مسلمان است که از لعن و نفرين دروغ گويان بر خدا و رسول ( آنان که سخنان دروغيني را آگاهانه به خدا و رسول نسبت مي دادند) ناراحت شود؟ مگر خدا به لعن دروغ بافان بر خدا و رسول دعوت نکرده است؟ مگر خدا به لعن آزار دهندگان پيامبران دعوت نکرده است؟
ان الذين يؤذون الله و رسوله لعنهم الله في الدنيا و الاخره" (11)
"الم تر الي الذين اوتوا نصيبا من الکتاب يؤمنون بالجبت و الطاغوت و يقولون للذين کفروا هؤلاء اهدي من الذين آمنوا سبيلا اولئک الذين لعنهم الله" (12)
""ان الذين يکتمون ما انزلنا من البينات و الهدي من بعد ما بيناه في الکتاب اولئک يلعنهم الله و يلعنهم اللاعنون" (13)
با توجه به اين آيات، لعن آزار دهندگان خدا و رسول و دروغ بافان بر خدا و رسول و کتمان کنندگان آيات و حقايق و... کار جايز و ارزش مند، بلکه واجب است.


2.لعن افراد معین با نام بردن از آنان
اگر کسي با دلایل محکم افرادي را بشناسد که کارشان بدعت در دین است و نیز به مقدسات اسلامی توهین کرده تهمت وارد می کنند،در این صورت مي تواند آنان را به دلیل رفتارهاي ظالمانه شان لعن و نفرين کند..
بنا بر این، لعن افرادی که مستحق لعن هستند، بی ادبی به آنان نیست.بلکه نفرین و طلب محرومیت از بهشت و نعمت هایش و گرفتار شدن به عذاب خداوند است. هم چنان که برای افراد خوب دعا می کنند و بهشت و رهایی آنان از جهنم را می طلبند، برای افراد بد هم دعا کرده و دوری از بهشت و وارد شدن به جهنم را برای آنان از خدا می خواهند.
متاسفانه نزد برخي از متدیّنان، "تهمت و افترا زدن" به مخالفان،جایز شمرده می‌شود.پس چنین استدلال می‌کنند که با تهمت باید آبرو و حیثیت آن ها را از بین برد تا کسی به آن ها اعتماد نکند و تحت تأثیر گمراهی‌شان قرار نگیرد. آنان به روایتی از رسول خدا صلوات الله علیه استناد می کنند که در ابتدای پاسخ بدان اشاره شد
در روایت مذکور، حضرت وظیفه امت را در مقابل "اهل بدعت" بیان فرموده و دستور دادند که از آنان برائت جسته،عیب ‌ها و ایرادات ‌شان را بازگو کنید و آنان را "مبهوت" کنید تا برای تباه کردن اسلام، طمع نکنند.
واژه "باهتوهم" از ماده "بهت" به معنی "مبهوت کردن" است، یعنی به قدری با قوّت با آنان بحث کنید و دلیل محکم و قاطع ارائه کنید، که اهل بدعت را "متحیّر و مبهوت"کرد تا از پاسخ دادن مبهوت شوند. چه، این که حضرت ابراهیم علیه السلام نیز،آن چنان با کافر بت پرست منطقی و محکم احتجاج کرد که او را مبهوت نمود: "فبهت الذی کفر". (14)
قرن ها عالمان اسلام از این روایت "بهت" را به معنای تحیر و گیجی تفسیر می کردند و کسی آن را به معنای "بهتان"
و "تهمت" معنا نمی کرد
فیض کاشانی در شرح این روایت نوشته است:
با آنان چنان سخن بگویید که ساکت شوند و حرفی برای گفتن نداشته باشند. (15)
فقهای شیعه دربحث های فقهی خود تا قرن دوازدهم،بر این مبنا بودند که حتی به بدعت ‌گذاران در دین نباید نسبت خلاف داد و تهمت زد و دروغ بستن به آن ها جایز نیست، اگر چه آنان به تخریب دین اقدام کرده‌اند، ولی ما حق نداریم برای ضایع کردن شان، نسبت ناروا به آن ها بدهیم و تهمت بزنیم .شهید ثانی گفت:در نقد و اعتراض آن ها، نباید ذره‌ای از حقیقت منحرف شده و مرتکب دروغ گردید. (16)
صاحب جواهر هم در بحث "قذف" از کتاب الحدود خود، این روایت را نقل می‌کند، ولی هشدار می دهد که بدگویی نسبت به اهل بدعت به معنای آن نیست که نسبت های ناروا به آن ها داده شود و به آن چه که انجام نداده اند،متهم شوند.(17)
از قرن سیزدهم نظریه "به اهل بدعت "تهمت" بزنید تا آن ها را از میدان بدر کنید" در فقه پدیدار شد. این نظریه ابتدا به شکل احتمال مطرح شد که "باهتوهم" می‌تواند به معنی " بهتان و تهمت زدن" باشد . سپس در تایید این احتمال گفته شد: چه مانعی دارد که تهمت زدن به آن ها به جهت "مصلحت" جایز باشد، و چه مصلحتی بالاتر از آن که با تهمت زدن - مثل آن که فلانی دزد است، و یا کافر شده، و یا اهل زنا و لواط است- او را مفتضح و بی ‌آبرو ساخته تا مردم از او فاصله بگیرند و دین حفظ شود! با این تهمت، هر چند یک نفر بی آبرو می شود، ولی دین و ایمان جامعه سالم می ماند! (18)
در حالی که این نظریه ایراد های اصولی دارد که با توجه به آن ها، اصلا پذیرفتنی نیست:
با معنای لغوی "بهت" (مبهوت و حیران کردن) سازگاری ندارد.
اگر بگوییم "بهت" از ریشه بهتان است، چون احتمال مخالف وجود دارد، حدیث مجمل شده و قابلیت استناد را از دست می دهد.
قراین نشان می دهد که در این حدیث "بهت" به معنای بهتان نیست.
کسانی که این حدیث را به تهمت زدن معنا کرده اند ،این فرض را داشته اند که تهمت زدن به آن ها مصلحت دارد، در حالی که خود این موضوع محل اختلاف است و بلکه عکس آن وجود دارد.زیرا سبب می شود که قبح تهمت ریخته شود و نظام اخلاقی جامعه که هدف بعثت است،به هم بریزد (19)بریزد
فقهای گذشته با این معنا به شدت مخالفت کردند.
مقدس اردبیلی نوشته است:
مسلمانی که عقیده‌ کافری را مورد نقد و اعتراض قرار می‌دهد، فقط می‌تواند از"دلیل منطقی" علیه او استفاده کند و حق ندارد به او نسبت ناروا داده او را قذف کند، حتی اجازه ندارد زشتی‌های ظاهری یا عیوب باطنی ‌اش را به رخ او بکشد.(20)
شهید مطهری نوشته است: بعضی آدم‌های بی سواد "باهتوهم" را این طورمعنا کرده اند که به آن ها تهمت بزنید و دروغ ببندید، و بعد می‌گویند: اهل بدعت دشمن خدا هستند و من دروغ علیه او جعل می ‌کنم، با هر کسی هم که دشمنی شخصی داشته باشد، می‌گوید: این ملعون اهل بدعت است. صغری و کبری تشکیل می‌دهد، بعد هم شروع می‌کند دروغ جعل کردن علیه او.آن وقت است که شما می‌بینید، دروغ اندر دروغ جعل می‌شود. (21)
بنا بر این تهمت و بهتان و فحش به مخالفان جایز نیست،ولی لعن و طلب نفرین و دوری از رحمت خدا در این دنیا و عذاب آخرت برای آنان جایز است. (22)
با این حساب می توان پاسخ کارشناس محترم قبلی را از این زاویه تحلیل کرد که سخنان ایشان نیاز به تفاسیری داشته که شاید بیان آن لازم نبوده،اما اکنون به شکل مفصل نقل شد.


البته بیان این توضیح لازم است که سبّ در لغت و نیز در کتاب خدا به معنای فحش و بد زبانی است.و در کتاب خدا از آن نهی شده است


"وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ"(23) آن هایى را که جز خدا می ‏خوانند، دشنام مدهید که آنان از روى دشمنى و به نادانى خدا را دشنام خواهند داد.
حال با توجه به معنای صریح سبّ در کتاب خدا و منع از استفاده از این کلمه در برابر جواز به کار گیری آن در روایت مورد نظر یا در کتاب های بزرگان،شاید با توجیه یا تاویل خاص به خود همراه باشد.علاوه ممکن است سبّ در روایت به معنایی که قرآن از آن قصد کرده نباشد و جمله پایانی این که اولیای مروجان اخلاق و خود بهتر به اوضاع و احوال جامعه آگاه بودند.
پی نوشت ها:
1.شیخ کلینی، کافی،تهران،انتشارات دار الکتب الاسلامیه،سال 1363 خورشیدی،چاپ پنجم، چ پنجم، ج2، ص 375
2.سوره آل عمران، آیه 159.
3.بحرانی، البرهان،تهران،انتشارات بنیاد بعثت،سال 1416 قمری، ج1، ص 709.
4.طیب سید عبد الحسین، أطيب البيان في تفسير القرآن، تهران،انتشارات اسلام،سال 1378 خورشیدی،چاپ دوم ج‏3، ص 408
5.سوره احقاف، آیه 35.
6.سوره معارج، آیه 5.
7.سوره مزمل، آیه 10.
8.علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار،بیروت، لبنان،انتشارات الوفاء،سال 1403 قمری،چاپ هشتم، چ هشتم،ج 16، ص 152
9.شیخ کلینی، کافی پیشین،ج7، ص396.
10.همان، ج2، ص323.
11.سوره احزاب، آيه 57.
12.سوره نساء،آيه 51-52.
13.سوره بقره، آيه 159
14.همان، آیه 260.
15.فیض کاشانی محسن، وافی،اصفهان، انتشارات کتابخانه امیر المومنین،سال 1406 قمری، چاپ ا ول، ج1، ص245.
16.مازندرانی، شرح اصول کافی،بیروت،انتشارات دار احیاء التراث العربی سال 1421 قمری،چاپ اول، ج10، ص 43.
17.نجفی شیخ محمد حسن، جواهر الکلام،تهران،انتشارات دار الکتب الاسلامیه،سال 1365 خورشیدی،چاپ دوم،ج۴۱، ص۴۱۳.
18.شیخ انصاری مرتضی، مکاسب، ج2، ص 118.
19.شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی، مکارم الاخلاق،قم،انتشارات شریف رضی،سال 1392 قمری، ص 3.
20.محقق اردبیلی، مجمع الفائده، قم، انتشارات اسلامی، ج۱۳، ص۱۶۴.
21.شهید مطهری، مجموعه آثار، تهران ، انتشارات صدرا، ج۲۶، ص۴۱۷.
22.مطالب مربوط به تبیین معنای حدیث "باهتوهم" و رد نظریه "جواز تهمت به مخالفان" خلاصه مقاله ارزش مند "تهمت در خدمت دیانت" مربوط به حجت الاسلام محمد سروش محلاتی است که از سایت اینترنتی ایشان گرفته شده است.
23.. سوره انعام، آیه 108

با تشکر از پاسخ نسبتا مفصل جنابعالی. من اصل حدیث رو هم ندیده بودم که شما اون رو نوشتین و از این بابت هم ممنونم.

اگر درست فهمیده باشم، چکیده بحث شما این هست که:

  1. «سب» به معنی «دشنام» نیست و به معنی «لعن» می باشد.
  2. «باهتوهم» به معنی «تهمت زدن» نیست و به معنی «مبهوت کردن» می باشد.

در مورد معنی «باهتوهم» باید تحقیق بیشتری انجام بدم و در صورتی که باز هم سوال داشتم همینجا مزاحم شما خواهم شد ولی در مورد معنی «سب» هنوز قانع نشدم.

اول اینکه در متن حدیث به هیچ وجه از کلمه «لعن» استفاده نشده، لذا بحث در مورد معنی اون به نظرم ارتباطی با این حدیث پیدا نخواهد کرد.

دوم اینکه لغت «سب» بارها در قرآن هم آمده و هیچ جا به معنی «لعن» ترجمه نشده و همه جا از اون به عنوان «دشنام» نام بردند. به عنوان نمونه میشه به آیه ۱۰۸ سوره انعام اشاره کرد:

نقل قول:
width: 100%

[TD="class: QuranArabic"]وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴿۱۰۸﴾
[/TD]
[TD="class: QuranFarsi"]فولادوند: و آنهايى را كه جز خدا مى‏خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت
[/TD]
[TD="class: QuranFarsi"]مکارم: (معبود) كساني را كه غير خدا را مي‏خوانند دشنام ندهيد مبادا آنها (نيز) از روي ظلم و جهل خدا را دشنام دهند، اين چنين براي هر امتي عملشان را زينت داديم سپس بازگشت آنها به سوي پروردگارشان است و آنها را از آنچه عمل مي‏كردند آگاه مي‏سازد (و پاداش و كيفر مي‏دهد).
[/TD]
[TD="class: QuranFarsi"]خرمشاهی: و كسانى را كه به جاى خداوند مى‏پرستند، دشنام ندهيد، چرا كه از سر دشمنى و نادانى خداوند را دشنام مى‏دهند، بدين‏سان عمل هر امتى را در چشمشان آراستيم، سپس بازگشتشان به سوى پروردگارشان است و او ايشان را از [حقيقت‏] كار و كردارشان آگاه مى‏سازد

[/TD]


همانطور که ملاحظه میفرمایید لغت «سب» در این آیه تنها در معنی «دشنام» قابل استفاده است و به نظر میاید که نظر شما در مورد اینکه فرمودید: «سبّ؛ دشنام و بی ادبی نیست» صحیح نیست.

wonderer;461733 نوشت:
رسول خدا (ص) فرمود :
هرگاه پس ازمن افرادی رادیدید که ایجادشبهه میکنندوبدعتگزارند (وظیفه شما اینست:)
1،ازآنها اظهارواعلان بیزاری کنید
2،بسیارآنهارا سب وفحش دهید
3،درباره آنهابدگویی کنید
4،پشت سرشان غیبت کنید
5،تامیتوانیدبه آنهاتهمت وبهتان واردکنید،
(به این دلایل:)
1،تاهیچ کس طمع نکنددراسلام فسادکند
2،مردم ازآنها دوری گزیده
3،بدعتهای آنان را یادنگیرند،
(اجروثواب این لعن وفحش:)
1،خداوندبه سبب این رفتاربرای شماحسنات ثبت میکند
2،مقام ودرجات رفیع به شما عنایت میفرماید.
اصول کافی/باب مجالسةاهل المعاصی،حدیث4/ج2/ص375

کارشناس گرامی

لطفا صحت این حدیث را مورد بررسی قرار دهید

اگر واقعا صحت داشته باشد وای بر ما و بر دین ما

لطفا و خواهشا هر چه سریعتر صحت این حدیث را مورد بررسی قرار دهید

سلام
کارشناس عزیز مفصل راجع به این حدیث توضیح دادند!
اگر قرار باشد پایه های دین ما به یک شبهه بلرزد، وای بر ایمان ما!

مرسل;463743 نوشت:
کارشناس گرامی

لطفا صحت این حدیث را مورد بررسی قرار دهید


قبلا در اینجا کارشناس محترم سایت صحت حدیث را تایید کرده و فرمودند که:
نقل قول:
روایت صحیح واتصال مسند می باشد

[="#006400"]هوالحق

لعن یا همین دشنام معانی دیگری هم دارن که در حد و شان این مباحث باشند .
منظور میتونه به بدی یاد کردن باشه ! یا به زشتی یاد کردنه نام ![/]

پرسش:
آیا این احادیث(روایاتی که سب و لعن بر بدعت گزاران و مخالفین دین را جایز می داند و در مقابل روایاتی که به اخلاق و پرهیز از بد زبانی و فحش دادن به دشمنان توصیه می کند) با هم متناقض نیستند؟ و چطور ممکنه اسلام، مسلمونها رو به ناسزا گفتن و غیبت کردن و تهمت زدن به مخالفینشون تشویق کنه؟ آیا این مخالف اخلاق نیست؟

پاسخ:
قبل از آن که به تفسیر آیه ای که سب دشمنان اسلام را منع کرده و روایتی که سب بدعت گزاران دین را جایز بلکه لازم دانسته است بپردازیم، مناسب است معنای سبّ را که بیان کنیم.
در معنای آیه شریفه:"وَ لا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ"(1) سبّ را چنین معنا کرده اند: "أي القول بما يوجب حصر مقامه و تحديد مرتبته و علوّ شأنه"(2)
در این بیان، سبّ یعنی سخنی که باعث شود جایگاه شخص یا مقدسات مخالفان شریعت، تنزل پیدا کند.
در بعضی از تفاسیر نیز این ادعا به نوعی تایید شده چنان چه در معنای "وَ لا تَسُبُّوا" نوشته اند:
سبّ دشنام و اعمّ از فحش است.زيرا فحش دشنام با الفاظ رکیک است، مثل نام بردن از مادر، خواهر، زن، اسامى عورت، نسبت زنا، لواط و امثال اين ها ....(3)

و در همین تفسیر از کتاب لغت مجمع البحرین در فرق میان سبّ و فحش آورده است:
فحش اشدّ از سبّ است (4)
با توجه به استشهادی که در باره تفاوت معنایی سب و فحش شده است، باید به تناقض ظاهری میان آیه یا روایاتی که سبّ دشمنان را جایز نمی داند و روایت نبوی که سب را جایز و بلکه لازم می داند، پایان داد.اما قبل از آن توجه کنیم مطابق با تعریفی که گذشت، سب در روایت لزوما به معنای فحش رکیک و دشنام زشت نیست پس باید با این نگاه موضوع پرسش را تحلیل کنیم.

بنابر این، جدای از این که به طور کلی سب دیگران و دشنام دادن به مقدسات مردم یک جامعه از نظر قرآن و روایات امری ناپسند است و اسلام در این باره سفارش های اکیدی دارد، اما باید دانست وضع زمان و مکان و بودن احوال خاص و زمینه های لازم باعث می شود که گاهی به طور کلی سب مورد نهی قرار می گیرد، مثل آیه ای که در آن هر گونه سبی به مقدسات دشمنان دین نهی شده بود و یا مطابق با وضع و حال جامعه مسلمانان، روایتی نبوی صادر می شود که سب جایز و حتی لازم شده بود مثل این روایت:

قال رسول الله (صلی الله علیه و اله و سلم): "اِذََا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَالبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا البَرَاََءَةَمِنْهُمْ وَاَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَالْقَوْلَ فِیهِمْ وَالوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ‏ کَیْلاَ یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الاِسْلاَمِ وَ یَحْذَرُهُمُ النََّاسُ وَ لاََیَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللََّهُ لَکُمْ بِذََلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَه" (5)
هرگاه پس از من شبهه افکنان و بدعت گذاران را دیدید،آشکارا از آنان دوری جویید.زیاد از آنان بدگویی کنید وبه آنان بتازید و متهم شان کنید،تا از تبهکاری در اسلام ‏منصرف شوند و مردم از آنان حذر کنند و بدعت‏ های شان را یاد نگیرند. [آن گاه‏] خداوند در ازای این کار به شما پاداش ‏می‏ دهد و مقام تان را در آخرت بالا می‏برد.
و اما در توضیح این به ظاهر تناقض میان آیه شریفه و روایت نبوی، بیان نکته ای مناسب است.

وضع مکان و زمان هنگام نزول آیه شریفه مد نظر که مردم جامعه اسلامی را از سب کردن باز داشته بود ایجاب می کرد تا در آن روزگار که دین مقدس اسلامی دوره نوپایی خود را می گذراند، مسلمانان بدون جهت بهانه به دست دشمنان دین ندهند و کاری نکنند که آنان را به عکس العملی جاهلانه وا دارند. در ضمن اگر هم به فرض مسلمانان کاری می کردند که دشمنان دین به مقدسات اسلامی توهین کنند به اصل اسلام خدشه ای وارد نمی شد، بلکه در نهایت دشنامی رد و بدل می شد که به همان اندازه هم خدای متعال رضایت نمی داد.

اما در زمانی که سنت محمدی متکفل ترویج احکام دین بود،متاسفانه انسان های شیطان صفتی وجود داشتند که اصل دین را با بدعت های انحرافی خود زیر سوال می بردند. طبیعی است اگر اصل دین به خطر بیفتد، باید وا کنش مناسبی برای دفع یا رفع این خطر به کار گرفته شود و عکس العمل مناسب،در تاثیر سبّ و لعن مطابق با تعریفی بود که به آن اشاره کردیم. یعنی در مقام برخورد با دشمنان بدعت گزار، کاری کنیم که آبروی شان به خطر افتد و از منزلت اجتماعی ساقط شوند تا دگر بار نتوانند سر بلند کنند علاوه اگر هم نیازی به بحث با آنان باشد، باید پاسخی بدهیم که مبهوت و گیج شوند، نه این که با بیان نسبت های ناروا و دشنام های رکیک، در صدد مقابله با آنان بر بیاییم که این کار نه تنها تاثیری نخواهد داشت، بلکه آن ها را بیشتر جری خواهد کرد.پس با برخوردهای حساب شده کاری کنیم که از چشم بیفتند.همین مقدار ما را به هدف می رساند.

علما در مذمت بد زبانی و فحش به دشمنان دین نوشته اند:
متاسفانه نزد برخي از متدیّنان، "تهمت و افترا زدن" به مخالفان،جایز شمرده می‌شود.پس چنین استدلال می‌کنند که با تهمت باید آبرو و حیثیت آن ها را از بین برد، تا کسی به آن ها اعتماد نکند و تحت تأثیر گمراهی‌شان قرار نگیرد. آنان به روایتی از رسول خدا (صلوات الله علیه) استناد می کنند که در ابتدای پاسخ بدان اشاره شد.
در روایت مذکور، حضرت وظیفه امت را در مقابل "اهل بدعت" بیان فرموده و دستور دادند که از آنان برائت جسته،عیب ‌ها و ایرادات ‌شان را بازگو کنید و آنان را "مبهوت" کنید تا برای تباه کردن اسلام، طمع نکنند.

واژه "باهتوهم" از ماده "بهت" به معنی "مبهوت کردن" است، یعنی به قدری با قوّت با آنان بحث کنید و دلیل محکم و قاطع ارائه کنید، که اهل بدعت را "متحیّر و مبهوت"کرد تا از پاسخ دادن مبهوت شوند. چه، این که حضرت ابراهیم (علیه السلام )نیز،آن چنان با کافر بت پرست منطقی و محکم احتجاج کرد که او را مبهوت نمود: "فبهت الذی کفر". (6)
قرن ها عالمان اسلام از این روایت "بهت" را به معنای تحیر و گیجی تفسیر می کردند و کسی آن را به معنای "بهتان" و "تهمت" معنا نمی کرد
فیض کاشانی در شرح این روایت نوشته است:
با آنان چنان سخن بگویید که ساکت شوند و حرفی برای گفتن نداشته باشند.(یعنی گیج و مات شوند) (7)
فقهای شیعه دربحث های فقهی خود تا قرن دوازدهم،براین مبنا بودند که حتی به بدعت ‌گذاران در دین نباید نسبت خلاف داد و تهمت زد و دروغ بستن به آن ها جایز نیست، اگر چه آنان به تخریب دین اقدام کرده‌اند، ولی ما حق نداریم برای ضایع کردن شان، نسبت ناروا به آن ها بدهیم و تهمت بزنیم .شهید ثانی گفت:در نقد و اعتراض آن ها، نباید ذره‌ای از حقیقت منحرف شده و مرتکب دروغ گردید.(8)

پی نوشت ها:
1.سوره انعام،آیه 108
2.مصطفوی سید حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم،تهران،انتشارات بنگاه ترجمه و نشر،سال 1360 خورشیدی، ج‏5، ص 15
3.طیب سید عبد الحسین،تفسیراطیب البیان،تهران،انتشارات اسلام،سال 1374 خورشیدی،چاپ دوم،جلد پنجم،صفحه 167
4.همان
5. شیخ کلینی، کافی،تهران،انتشارات دار الکتب الاسلامیه،سال 1363 خورشیدی،چاپ پنجم، چ پنجم، ج2، ص 375
6.سوره بقره،آیه 260
7.فیض کاشانی محسن، وافی،اصفهان، انتشارات کتابخانه امیر المومنین،سال 1406 قمری، چاپ ا ول، ج1، ص245.
8. .مازندرانی، شرح اصول کافی،بیروت،انتشارات دار احیاء التراث العربی سال 1421 قمری،چاپ اول، ج10، ص 43

موضوع قفل شده است