عدم نماز خواندن حذیفه بر جسد ابی بکر

تب‌های اولیه

1 پست / 0 جدید
عدم نماز خواندن حذیفه بر جسد ابی بکر

بسم رب الحسین علیه السلام

سلام بر شما

خداوند متعال در قرآن کریم ( توبه 84 ) در مورد منافقان چنین می فرماید :

" وَ لا تُصَلِّ عَلى‏ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‏ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُون‏ "

" و هرگز بر هيچ مرده ‏اى از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نايست، چرا كه آنان به خدا و پيامبر او كافر شدند و در حال فسق مُردند "

این آیات در مورد عدم نماز خواندن بر منافقین نازل شده است .

حذیفه بن یمان ، صاحب سرّ پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود و نام منافقین را می دانست .

امیرالمومنین ( علیه السلام ) در مورد حذیفه می فرماید :

" علم المنافقین ، و سال عن المعضلات ، فان تسالوه تجدوه بها عالما "

" او منافقان را می شناسد . در مورد مشکلات از وی سوال نمایید زیرا اگر از وی بپرسید ، وی را عالم بر آنها خواهید یافت "

( سیر اعلام النبلاء ج 2 ص 363 )

حاکم نیشابوری در " المستدرک " ج 3 ص 381 نیز از قول امیرالمومنین ( علیه السلام ) در مورد حذیفه می گوید :

" کان اعلم الناس بالمنافقین "

" وی داناترین مردم به ( نامهای ) منافقین بود "

**************************************************

در تاریخ آمده است که عمر بن خطاب بر روی جسدی که حذیفه بر آن نماز نمی خواند ، هرگز نماز نمی خواند .

ابن اثیر در " اسد الغابه " ج 1 ص 391 چنین می گوید :

" وكان عمر إذا مات يسأل عن حذيفة، فإن حضر الصلاة عليه صلى عليه عمر، وإن لم يحضر حذيفة الصلاة عليه لم يحضر عمر "

" هر وقت کسی فوت می کرد ، عمر بن خطاب از حذیفه درخواست می کرد . پس اگر حذیفه بر آن میّت نماز می خواند ، عمر بن خطاب هم بر وی نماز می خواند . و اگر حذیفه بر سر جنازه آن شخص حاضر نمی شد ؛ عمر بن خطاب نیز بر وی نماز نمی خواند و بر سر جنازه اش حاضر نمی شد "

مشابه این مطالب را عینی در " عمده القاری " ج 2 ص 12 و ابن عبدالبر در " الاستیعاب " ج 1 ص 335 نیز بیان کرده اند .

پس معلوم می شود که نماز نخواندن جناب حذیفه بن یمان بر جنازه کسی ، یعنی آن شخص از منافقان بوده است .

عمر بن خطاب نیز به تبعیت از وی ، بر آن شخص نماز نمی خواند و آن میّت را منافق می دانست !

***************************************************

چه کسی بر جنازه ابی بکر نماز خواند ؟؟


بنابر وصیت ابی بکر ، عمر بن خطاب بعنوان جانشین وی انتخاب شد ( البته به صورت شخصی و بنابر نوشتار عثمان بن عفان )

بعد از مرگ ابی بکر ، عاقلانه به نظر می رسد که عمر بن خطاب ، که جانشین ابی بکر بود ، بر جنازه ابی بکر نماز گذارد و مراسم تشییع را انجام دهد ....

ولی نکته جالب در این است که جناب حذیفه بن یمان ( منافق شناس عصر نبوی ) بر جنازه ابی بکر نماز نخوانده است !!!

ابن حزم اندلسی در " المُحلّی " ج 11 ص 225 چنین می گوید :

" ولم يقطع حذيفة ولا غيره على باطن امرهم فتورع عن الصلاة عليهم "

حذیفه و دیگر صحابه بر صحت ایمان و باطن آنها ( ابی بکر - عمر - عثمان ) یقین نداشتند و لذا از نماز خواندن بر آنان امتناع ورزیدند .

پس از آنجا که حذیفه بن یمان بر ابی بکر نماز نخواند و عمر بن خطاب نیز در نماز میت از حذیفه تبعیت می کرد ، پس می توان نتجیه گرفت :

عمر بن خطاب بر ابی بکر نماز نخواند زیرا او را منافق می دانست ( به تبع حذیفه بن یمان )


ابن سعد در " الطبقات الکبری " ج 3 ص 206 ( ذکر وصیه ابی بکر - روایه شبابه بن سوار ) چنین می گوید :

" صلى عمرو على أبي بكر فكبر عليه أربعا "

" عمرو بن عاص بر ابی بکر نماز خواند و 4 تکبیر بر وی گفت "

**************************************************

ابن منظور در " مختصر تاریخ ابن عساکر " ج 6 ص 253 ( تاریخ ابن عساکر ج 12 ص 276 ) چنین می گوید :

" وعن حذيفة قال: مر بي عمر بن الخطاب وأنا جالس في المسجد فقال لي: يا حذيفة، إن فلاناً قد مات فاشهده. قال: ثم مضى حتى إذا كاد أن يخرج من المسجد التفت إلي فرآني وأنا جالس فعرف، فرجع إليّ فقال: يا حذيفة، أنشدك الله أمن القوم أنا؟ قال: قلت: اللهم لا، ولن أبرئ أحداً بعدك. قال: فرأيت عيني عمر جاءتا. "

حذیفه می گوید : عمر به نزد من آمد ، در حالی که من در مسجد بود .

پس به من گفت : فلانی (!) مرده است . بر جنازه وی حاضر شو !

حذیفه می گوید : مدتی گذشت تا اینکه عمر خواست از مسجد خارج شود که مرا دید در حالیکه هنوز نشسته بودم . پس فهمید ( که برای نماز خواندن بر میت نرفته ام ) .

به سوی من آمد و گفت : ای حذیفه ! تو را به خدا قسم می دهم که آیا من از آن قوم ( منافقین ) هستم ؟

حذیفه می گوید : گفتم : به خدا نه ! و بعد از تو نیز هرگز کسی را مطلع نخواهم کرد .

:Ealam: : محقق بزرگوار ، دکتر نجاح طایی ، معتقد است که منظور از " فلانی " در این روایت همان ابی بکر است و این روایت در تایید کلام ابن حزم می باشد .
*****

مشابه این جریان را نیز از قول ام المومنین ، ام سلمه ( علیها السلام ) ، نیز بیان شده است .

( تاریخ ابن عساکر ج 44 ص 307 )

این همه نگرانی عمر بن خطاب برای چه بوده است ؟؟؟؟

آیا وی از خود مطمئن نبوده است که منافق است یا خیر ؟؟!!!!!



یا علی ع